مفهوم، فلسفه و فوايد حجاب

حسين مهدی زاده
حجاب و عفاف

حجاب، به معنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دو بُعد ایجابی و سلبی است. بُعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و بُعد سلبی آن، حرام بودن خودنمایی به نامحرم است؛ و این دو بُعد باید در كنار یكدیگر باشد تا حجاب اسلامی محقق شود؛ گاهی ممكن است بُعد اول باشد، ولی بُعد دوم نباشد، در این صورت نمی توان گفت كه حجاب اسلامی محقق شده است.

مفهوم و ابعاد حجاب
مفهوم حجاب چیست و از نظر قرآن و حدیث، حجاب و پوشش اسلامی دارای چه ابعاد و اقسامی است؟ 
حجاب در لغت به معنای مانع، پرده و پوشش آمده است[1]. استعمال این كلمه، بیش تر به معنی پرده است[2]. این كلمه از آن جهت مفهوم پوشش می دهد كه پرده، وسیله ی پوشش است، ولی هر پوششی حجاب نیست؛ بلكه آن پوششی حجاب نامیده می شود كه از طریق پشت پرده واقع شدن صورت  گیرد[3]. 
در این نوشتار مراد ما از حجاب، پوشش اسلامی است، و مراد از پوشش اسلامی زن، به عنوان یكی از احكام وجوبی اسلام، این است كه زن، هنگام معاشرت با مردان، بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد. 
بنابراین، حجاب، به معنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دو بُعد ایجابی و سلبی است. بُعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و بُعد سلبی آن، حرام بودن خودنمایی به نامحرم است؛ و این دو بُعد باید در كنار یكدیگر باشد تا حجاب اسلامی محقق شود؛ گاهی ممكن است بُعد اول باشد، ولی بُعد دوم نباشد، در این صورت نمی توان گفت كه حجاب اسلامی محقق شده است. 
گاهی مشاهده می كنیم كه بسیاری از زنان محجبه در پوشش خود از رنگ های شاد و زیبا و تحریك برانگیز استفاده می كنند كه به اندامشان زیبایی خاصی می بخشد و در عین پوشیده بودن بدن زن، زیبایی اش آشكار است، گویی كه اصلاً لباس نپوشیده است[4]؛ و این دور از روح حجاب است. 
اگر به معنای عام، هر نوع پوشش و مانع از وصول به گناه را حجاب بنامیم، حجاب می تواند اقسام و انواع متفاوتی داشته باشد. یك نوع آن حجاب ذهنی، فكری و روحی است؛ مثلاً اعتقاد به معارف اسلامی، مانند توحید و نبوت، از مصادیق حجاب ذهنی، فكری و روحی صحیح است كه می تواند از لغزش ها و گناه های روحی و فكری، مثل كفر و شرك جلوگیری نماید. 
علاوه بر این، در قرآن از انواع دیگر حجاب كه در رفتار خارجی انسان تجلی می كند، نام برده شده است؛ 
مثل حجاب و پوشش در نگاه كه مردان و زنان در مواجهه با نامحرم به آن توصیه شده  اند: 
قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ[5]؛ ای رسول ما به مردان مؤمن بگو تا چشم ها را از نگاه ناروا بپوشند. 
قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ[6]؛ ای رسول به زنان مؤمن بگو تا چشم ها را از نگاه ناروا بپوشند. 
نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب گفتاری زنان در مقابل نامحرم است: 
فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ[7]؛ پس زنهار نازك و نرم با مردان سخن نگویید؛ مبادا آن كه دلش بیمار (هوا و هوس) است به طمع افتد. 
نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب رفتاری زنان در مقابل نامحرم است. به زنان دستور داده شده است به گونه ای راه نروند كه با نشان دادن زینت های خود باعث جلب توجه نامحرم شوند: 
وَ لا یضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیعْلَمَ ما یخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ[8]؛ و آن طور پای به زمین نزنند كه خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود. 
از مجموع مباحث طرح شده به روشنی استفاده می شود كه مراد از حجاب اسلامی، پوشش و حریم قایل شدن در معاشرت زنان با مردان نامحرم در انحای مختلف رفتار، مثل نحوه ی پوشش، نگاه،  حرف زدن و راه  رفتن است.

رابطه  ی حجاب و عفاف
چشم و دل را پرده می بایست امّا از عفاف / چادر پوسیده بنیاد مسلمانی نبود[9]
شبهه: بعضی با تمسك به شعر فوق، ادعا نموده اند كه بین حجاب و عفاف رابطه ای نیست؛ عفاف لازم است، اما حجاب لازم نیست. گاه همین مطلب با تمسك به حجاب و پوشش زنان روستایی و زنان شالیزار شمال كشور توجیه می شود كه آنها حجاب كامل ندارند، ولی عفیف هستند.[10] آیا ادعای مذكور صحیح است؟ 
پاسخ: قبلاً ذكر شد كه حجاب در كتاب های لغت به معنای پوشش، پرده و مانع آمده است. به نگهبان، حاجب می گویند؛ چون مانع ورود اغیار و بیگانگان در یك حریم و محیط خاص می گردد. 
بنابراین، حجاب و پوشش زن نیز به منزله ی یك حاجب و مانع در مقابل افراد نامحرم است كه قصد نفوذ و تصرف در حریم ناموس دیگران را دارند. همین مفهوم منع و امتناع در ریشه ی لغوی عفت نیز وجود دارد[11]؛ بنابراین، دو واژه ی «حجاب» و «عفت» در اصل معنای منع و امتناع مشترك اند. تفاوتی كه بین منع و بازداری حجاب و عفت است، تفاوت بین ظاهر و باطن است؛ یعنی منع و بازداری در حجاب مربوط به ظاهر است، ولی منع و بازداری در عفت، مربوط به باطن و درون است؛ چون عفت یك حالت درونی است، ولی با توجه به این كه تأثیر ظاهر بر باطن و تأثیر باطن بر ظاهر، یكی از ویژگی های عمومی انسان است؛[12] بنابراین، بین حجاب و پوشش ظاهری و عفت و بازداری باطنی انسان، تأثیر و تأثّر متقابل است؛ بدین ترتیب كه هرچه حجاب و پوشش ظاهری بیش تر و بهتر باشد، این نوع حجاب در تقویت و پرورش روحیه ی باطنی و درونی عفت، تأثیر بیش تری دارد؛ و بالعكس هر چه عفت درونی و باطنی بیش تر باشد باعث حجاب و پوشش ظاهری بیش تر و بهتر در مواجهه با نامحرم می گردد. قرآن مجید به شكل ظریفی به این تأثیر و تأثّر اشاره فرموده است. نخست به زنان سالمند اجازه می دهد كه بدون قصد تبرّج و خودنمایی، لباس های رویی خود، مثل چادر را در مقابل نامحرم بردارند، ولی در نهایت می گوید: اگر عفت بورزند، یعنی حتی لباس هایی مثل چادر را نیز بر ندارند، بهتر است. 
وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاَّتِی لا یرْجُونَ نِكاحاً فَلَیسَ عَلَیهِنَّ جُناحٌ أَنْ یضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِینَةٍ وَ أَنْ یسْتَعْفِفْنَ خَیرٌ لَهُنَّ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیم[13]
علاوه بر رابطه ی قبل، بین پوشش ظاهری و عفت باطنی، رابطه ی علامت و صاحب علامت نیز هست؛ به این معنا كه مقدار حجاب ظاهری، نشانه ای از مرحله ی خاصی از عفت باطنی صاحب حجاب است. البته این مطلب به این معنا نیست كه هر زنی كه حجاب و پوشش ظاهری داشت، لزوماً از همه ی مراتب عفت و پاكدامنی نیز برخوردار است. 
با توجه به همین نكته، پاسخ این اشكال و شبهه ی افرادی كه برای ناكارآمد جلوه دادن حجاب و پوشش ظاهری، تخلفات بعضی از زنان با حجاب را بهانه قرار می دهند آشكار می گردد؛ زیرا مشكل این عده از زنان، ضعف در حجاب باطنی و فقدان ایمان و اعتقاد قوی به آثار مثبت حجاب و پوشش ظاهری است و قبلاً گذشت كه حجاب اسلامی ابعادی گسترده دارد و یكی از مهم ترین و اساسیترین ابعاد آن، حجاب درونی و باطنی و ذهنی است كه فرد را در مواجهه با گناه و فساد، از عقاید و ایمان راسخ درونی برخوردار می كند؛ و اساساً این حجاب ذهنی و عقیدتی، به منزله ی سنگ بنای دیگر حجاب ها، از جمله حجاب و پوشش ظاهری است؛ زیرا افكار و عقاید انسان، شكل دهنده ی رفتارهای اوست. 
البته، همان گونه كه حجاب و پوشش ظاهری، لزوماً به معنای برخورداری از همه ی مراتب عفاف نیست، عفاف بدون رعایت پوشش ظاهری نیز قابل تصور نیست. نمی توان زن یا مردی را كه عریان یا نیمه عریان در انظار عمومی ظاهر می شود عفیف دانست؛ زیرا گفتیم كه پوشش ظاهری یكی از علامت ها و نشانه های عفاف است، و بین مقدار عفاف و حجاب، رابطه ی تأثیر و تأثّر متقابل وجود دارد.[14] بعضی نیز رابطه ی عفاف و حجاب را از نوع رابطه ی ریشه و میوه دانسته اند؛ با این تعبیر كه حجاب، میوه ی عفاف، و عفاف، ریشه ی حجاب است. برخی افراد ممكن است حجاب ظاهری داشته باشند، ولی عفاف و طهارت باطنی را در خویش ایجاد نكرده باشند. این حجاب، تنها پوسته  و ظاهری است. از سوی دیگر، افرادی ادعای عفاف كرده و با تعابیری، مثل «من قلب پاك دارم، خدا با قلب ها كار دارد»، خود را سرگرم می كنند؛ چنین انسان هایی باید در قاموس اندیشه ی خود این نكته ی اساسی را بنگارند كه درون پاك، بیرونی پاك می پروراند و هرگز قلب پاك، موجب بارور شدن میوه ی ناپاكِ بی حجابی نخواهد شد[15]
وَ الْبَلَدُ الطَّیبُ یخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ الَّذِی خَبُثَ لا یخْرُجُ إِلاَّ نَكِداًً؛[16] زمین پاك نیكو گیاهش به اذان خدا نیكو برآید و زمین خشن ناپاك بیرون نیاورد، جز گیاه اندك و كم ثمر.

هدف و فلسفه ی حجاب
هدف از تشریع حجاب اسلامی و فلسفه ی حجاب و پوشش چیست؟ 
  هدف اصلی تشریع احكام در اسلام، قرب به خداوند است كه به وسیله ی تزكیه ی نفس و تقوا به دست می آید: 
إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ؛[17] بزرگوار و با افتخارترین شما نزد خدا با تقواترین شماست. 
هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یتْلُوا عَلَیهِمْ آیاتِهِ وَ یزَكِّیهِمْ وَ یعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ4؛ 
اوست خدایی كه میان عرب امّی (قومی كه خواندن و نوشتن هم نمی دانستند) پیغمبری بزرگوار از همان قوم برانگیخت، تا بر آنان وحی خدا را تلاوت كند و آنها را (از لوث جهل و اخلاق زشت) پاك سازد و كتاب سماوی و حكمت الهی بیاموزد؛ با آن كه پیش از این، همه در ورطه ی جهالت و گمراهی بودند. 
از قرآن كریم استفاده می شود كه هدف از تشریع حكم الهی، وجوب حجاب اسلامی، دست یابی به تزكیه ی نفس، طهارت، عفت و پاكدامنی است. آیاتی هم چون: 
قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكى لَهُمْ؛[18] ای رسول ما مردان مؤمن را بگو تا چشم ها از نگاه ناروا بپوشند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند، كه این بر پاكیزگی جسم و جان ایشان اصلح است. 
وَ إِذا سَأَلُْتمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ؛[19] و هرگاه از زنان رسول متاعی می طلبید از پس پرده بطلبید، كه حجاب برای آن كه دل های شما و آنها پاك و پاكیزه بماند بهتر است. 
وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاَّتِی لا یرْجُونَ نِكاحاً فَلَیسَ عَلَیهِنَّ جُناحٌ أَنْ یضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِینَةٍ وَ أَنْ یسْتَعْفِفْنَ خَیرٌ لَهُنَّ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ؛[20] و زنان سالخورده كه از ولادت و عادت بازنشسته اند و امید ازدواج و نكاح ندارند، بر آنان باكی نیست كه اگر اظهار تجملات و زینت خود نكنند، نزد نامحرمان جامه های خود را از تن برگیرند و اگر بازهم عفت و تقوای بیش تر گزینند، بر آنان بهتر است و خدا به سخنان خلق شنوا و آگاه است. 
یا أَیهَا النَّبِی قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ یعْرَفْنَ فَلا یؤْذَینَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً؛[21] ای پیغمبر با زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو كه خویشتن را به چادرهای خود فروپوشند كه این كار برای این كه آنها به عفت و حریت شناخته شوند تا از تعرض و جسارت (هوس رانان) آزار نكشند بر آنان بسیار بهتر است و خدا در حق خلق، آمرزنده و مهربان است. 
چون نگاه به نامحرم توسط مردان، باعث تحریك و تهییج جنسی آنان و در نتیجه منجر به فساد می شود، خداوند در كنار دستور حجاب و پوشش بدن به بانوان، به مردان نیز دستور به حجاب و پوشش چشم داده و نگاه به نامحرم را بر آنان حرام كرده است؛ چنان كه از امام رضا(ع) نقل شده است: 
حُرّم النظر الی شعور النساء المحجوبات بالازواج و غیرهنّ من النساء لما فیه من تهییج الرجال و ما یدعوا التهییج الی الفساد و الدخول فیما لا یحلّ و لا یجمل؛[22] نگاه به موهای زنان با حجاب ازدواج كرده و بانوان دیگر، از آن جهت حرام شده است كه نگاه، مردان را برمی انگیزد و آنان را به فساد فرا می خواند در آنچه كه ورود در آن نه حلال است و نه شایسته. 
از مجموع آیات و حدیث فوق به خوبی استفاده می شود كه هدف و فلسفه ی وجوب حجاب اسلامی، ایجاد تزكیه ی نفس، طهارت و عفت و پاكدامنی در بین افراد جامعه، و ایجاد صلاح و پیش گیری از فساد است.

آثار و فواید حجاب در ابعاد مختلف
حجاب و پوشش دارای چه آثار و فوایدی است؟ 
حجاب و پوشش، در ابعاد مختلف، دارای آثار و فواید زیادی است كه بعضی از مهم ترین فواید آن عبارت اند از:

الف) فایده ی حجاب در بُعد فردی
یكی از فواید و آثار مهم حجاب در بُعد فردی، ایجاد آرامش روانی بین افراد جامعه است كه یكی از عوامل ایجاد آن عدم تهییج و تحریك جنسی است؛ در مقابل، فقدان حجاب و آزادی معاشرت های بی بندوبار میان زن و مرد، هیجان ها و التهاب های جنسی را فزونی می بخشد و تقاضای سكس را به صورت عطش روحی و یك خواست اشباع نشدنی درمی آورد. غریزه ی جنسی، غریزه ای نیرومند، عمیق و دریا صفت است كه هرچه بیش تر اطاعت شود بیش تر سركش می گردد؛ هم چون آتشی كه هرچه هیزم آن زیادتر شود شعله ورتر می گردد. بهترین شاهد بر این مطلب این است كه در جهان غرب كه با رواج بی حیایی و برهنگی، اطاعت از غریزه ی جنسی بیش تر شده است، هجوم مردم به مسئله ی سكس نیز زیادتر شده و تیراژ مجلات و كتب سكسی بالاتر رفته است. این مطلب پاسخ روشن و قاطع به افرادی است كه قایل اند همه ی گرفتاری هایی كه در كشورهای اسلامی و شرقی بر سر غریزه ی جنسی وجود دارد، ناشی از محدودیت هاست؛ و اگر به كلی هرگونه محدودیتی برداشته شود و روابط جنسی آزاد شود، این حرص و ولعی كه وجود دارد، از بین می رود. 
البته از این افراد باید پرسید؛ آیا غرب كه محدودیت روابط زن و مرد و دختر و پسر را برداشته است، حرص و ولع جنسی در بین آنان فروكش كرده است یا افزایش یافته است[23]
پاسخ هر انسان واقع بین و منصفی به این سؤال این است كه نه تنها حرص و ولع جنسی در غرب افزایش یافته است، بلكه هر روز شكل های جدیدتری از تمتّعات و بهره برداری های جنسی در آنها رواج و رسمیت می یابد. 
یكی از زنان غربی منصف، وضعیت جامعه ی غرب را در مواجهه با غریزه ی جنسی این گونه توصیف كرده است: 
كسانی می گویند مسئله ی غریزه ی جنسی و مشكل زن و حجاب در جوامع غربی حل شده است؛ آری، اگر از زن روی گرداندن و به بچه و سگ و یا هم جنس روی آوردن حل مسئله است، البته مدتی است این راه حل صورت گرفته است[24]

ب) فایده ی حجاب در بُعد خانوادگی
یكی از فواید مهم حجاب در بُعد خانوادگی، اختصاص یافتن التذاذهای جنسی، به محیط خانواده و در كادر ازدواج مشروع است. اختصاص مذكور، باعث پیوند و اتصال قوی تر زن و شوهر، و در نتیجه استحكام بیش تر كانون خانواده می گردد؛ و برعكس، فقدان حجاب باعث انهدام نهاد خانواده است. یكی از نویسندگان، تأثیر برهنگی را در اضمحلال و خشكیدن درخت تنومند خانواده، این گونه بیان كرده است: 
در جامعه ای كه برهنگی بر آن حاكم است، هر زن و مردی، همواره در حال مقایسه است؛ مقایسه ی آنچه دارد با آنچه ندارد؛ و آنچه ریشه ی خانوده را می سوزاند این است كه این مقایسه آتش هوس را در زن و شوهر و مخصوصاً در وجود شوهر دامن می زند. زنی كه بیست یا سی سال در كنار شوهر خود زندگی كرده و با مشكلات زندگی جنگیده و در غم و شادی او شریك بوده است، پیداست كه اندك اندك بهار چهره اش شكفتگی خود را از دست می دهد و روی در خزان می گذارد. در چنین حالی كه سخت محتاج عشق و مهربانی و وفاداری همسر خویش است، ناگهان زن جوان تری از راه می رسد و در كوچه و بازار، اداره و مدرسه، با پوشش نامناسب خود، به همسر او فرصت مقایسه ای می دهد؛ و این مقدمه ای می شود برای ویرانی اساس خانواده و بر باد رفتن امید زَنی كه جوانی خود را نیز بر باد داده است؛ و همه ی خواهران جوان لابد می دانند كه هیچ جوانی نیست كه به میانسالی و پیری نرسد و لابد می دانند كه اگر امروز آنان جوان و با طراوت اند در فردای بی طراوتی آنان، باز هم جوانانی هستند كه بتوانند برای خانواده ی فردای آنها، همان خطری را ایجاد كنند كه خود آنان امروز برای خانواده ها ایجاد می كنند[25]

ج) فایده ی حجاب در بُعد اجتماعی
یكی از فواید مهم حجاب در بُعد اجتماعی، حفظ و استیفای نیروی كار در سطح جامعه است. در مقابل، بی حجابی و بدحجابی باعث كشاندن لذت های جنسی از محیط و كادر خانواده به اجتماع، و در نتیجه، تضعیف نیروی كار افراد جامعه می گردد. بدون تردید، مردی كه در خیابان، بازار، اداره، كارخانه و … همواره با قیافه های محرّك و مهیج زنان بدحجاب و آرایش كرده مواجه باشد، تمركز نیروی كار او كاهش می یابد. برخلاف نظام ها و كشورهای غربی، كه میدان كار و فعالیت های اجتماعی را با لذت جویی های جنسی درهم می آمیزند،[26] اسلام می خواهد با رعایت حجاب و پوشش، محیط اجتماع از این گونه لذت ها پاك شده، و لذت های جنسی، فقط در كادر خانواده و با ازدواج مشروع انجام شود[27]

د) فایده ی حجاب در بُعد اقتصادی
استفاده از حجاب و پوشش، به ویژه در شكل چادر مشكی، به دلیل سادگی و ایجاد یكدستی در پوشش بانوان در بیرون منزل، می تواند از بُعد اقتصادی نیز تأثیر مثبت در كاهش تقاضاهای مدپرستی بانوان داشته باشد؛ البته به شرط این كه خود چادر مشكی دست خوشِ این تقاضاها نگردد. متأسفانه بعضاً مظاهر مدپرستی در چادرهای مشكی نیز مشاهده می گردد، به گونه ای كه برخی از بانوان به جای استفاده از چادرهای مشكی متین و باوقار، به چادرهای مشكی، توری، نازك و دارای طرح های جِلف و سبك كه با هدف و فلسفه حجاب و پوشش تناسبی ندارند روی می آورند. 
یكی از دانشجویان محجبه درباره ی رواج فرهنگ مدگرایی در خاطرات قبل از انقلاب خود گفته است: 
یادم می آید آن وقت ها كه حجاب نداشتم، اگر دو روز پشت سر هم قرار بود كه به خانه ی كسی بروم، لباسی را كه امروز پوشیده بودم، حاضر نمی شدم فردا بپوشم! احساس می كردم مسخره است و سعی داشتم حتی اگر شده، لباس دیگران را به عاریه بگیرم و بپوشم، تا من هم با لباس جدیدی رفته باشم. این كارها واقعاً رفاه حال و راحتی را از خانم ها سلب كرده بود[28]
علاوه بر فواید یاد شده، به طور فهرست وار فواید و آثار دیگری نیز برای حجاب و پوشش می توان نام برد، كه مهم ترین آنها عبارتند از: 
ـ حفظ ارزش های انسانی؛ مانند عفت، حیا و متانت در جامعه و كاهش مفاسد اجتماعی. 
ـ هدایت،كنترل و بهره مندی صحیح و مطلوب از امیال وغرایز انسانی. 
ـ تأمین و تضمین سلامت و پاكی نسل افراد جامعه

 

منبع: پایگاه باشگاه اندیشه
---------------------------------------------
پی نوشتها:
[1] . جوهری، صحاح اللغه، الحجاب: الستر؛ فیومی، المصباح المنیر، حجبه حجباً من باب قتل: منعه و منه قیل للستر الحجاب لانه یمنع المشاهده. 
[2] . در قرآن این كلمه در هشت مورد به كار رفته كه بیش تر به معنای حاجز، مانع، حایل و پرده است. 
[3] . استاد مطهری، مسئله ی حجاب، ص 78. 
[4] . علامه سیدمحمدحسین فضل الله، مجله ی پیام زن، «جوانان، ورزش و حجاب» شماره ی 74، ص 19. 
[5] . سوره ی نور (24)، آیه ی 30. 
[6] . سوره ی  نور (24)، آیه ی 31. 
[7] . سوره ی احزاب (33)، آیه ی 32. 
[8] . سوره ی نور (24)، آیه ی 31. 
[9] . پروین اعتصامی، دیوان شعر، ص 154. 
[10] . كیهان لندن، 11/3/1374. 
[11] . الف) العفة: الكفِّ عما لا یحلّ و لا یجمل؛ ابن منظور، لسان العرب، واژه ی عفّت. 
ب) العفة: حصول حالة للنفس تمتنع بها عن غلبة الشهوة، راغب اصفهانی، معجم مفردات الفاظ القرآن، واژه ی عفّت. 
ج) عفّ عن الشیء: امتنع عنه؛ فیومی، المصباح المنیر، واژه ی عفّت. 
[12] . ر. ك: خسرو باقری، «نگاهی دوباره به تربیت اسلامی»، بحث ویژگی های عمومی انسان، ص66 - 73. 
[13] . سوره ی نور، آیه ی 60؛ این كه ثیاب در آیه ی شریفه را به چادر معنا كردیم، به علت روایات متعددی است كه آن را به جلباب تفسیر كرده است. و در مباحث آینده آشكار خواهد شد كه جلباب به معنای چادر است. برای آشنایی با روایاتی كه ثیاب در آیه ی شریفه را به جلباب تفسیر كرده اند، ر.ك: وسائل الشیعه، ج 14، ابواب مقدمات نكاح، باب 110، باب القواعد من النساء. 
[14] . ر.ك: مهریزی، حجاب؛ سیدعلی سادات فخر «حجاب ارزش یا روش»، كتاب نقد، ش 17 (فمینیزم) و ناهید طیبی، «حجاب و عفاف، مروری دوباره» مجله ی پیام زن، ش 95 و 96. مؤسسه فرهنگی دارالحدیث، مجله ی حدیث زندگی، ویژه ی عفاف. شماره ی 6، مرداد و شهریور 1381. 
[15]. ناهید طیبی، «حجاب و عفاف مروری دوباره»، مجله ی پیام زن، شماره ی 95، ص 75 (با كمی دخل و تصرف.) 
[16] . سوره ی اعراف (7)، آیه ی 58. 4. سوره ی جمعه (62)، آیه ی 2. 
[17]. سوره ی حجرات (49)، آیه ی 13. 
[18] . سوره ی نور (24)، آیه ی 30. 
[19] . سوره ی احزاب (33)، آیه ی 53. 
[20] . سوره ی نور (24)، آیه ی 60. 
[21] . سوره ی احزاب (33)، آیه ی 59. 
[22] . مجلسی، بحارالانوار، ج 104، ص 34. 
[23]. برای آگاهی از ابعاد گسترش این حرص و ولع ر.ك: جلال رفیع، یادداشت ها و ره آوردهای سفر نیویورك، در بهشت شدّاد آمریكای متمدن، آمریكای متوحش. 
[24]. احمد صبوری اردوباری، آیین بهزیستی اسلام، ج 3، ص 302. 
[25] . غلامعلی حداد عادل، فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، ص 69ـ70. 
[26]. برای آگاهی از گستره ی كشانده شدن لذت های جنسی به محیط های كاری و اجتماع، و اعترافات صریح بعضی از زنان كشورهای غربی درباره ی مزاحمت های جنسی نسبت é ê به زنان و كودكان، ر.ك: احمد صبوری اردوباری، بهای یك نگاه؛ محمدتقی فلسفی، كودك از نظر وراثت و تربیت، ج 2، و روح الله حسینیان، حریم عفاف. 
[27] . سه بُعد قبل، از كتاب مسئله ی حجاب، استاد مطهری، ص 84ـ94، (با دخل و تصرف) اقتباس شده است. 
[28]. ر.ك: احمد اردوباری، آیین بهزیستی اسلام، ج 3، ص 222. 

 

Share