اول رجب: ولادت امام باقر علیه السلام

سیدمحمود طاهری
امام محمدباقر علیه السلام

امام باقر علیه السلام در سال 57 ه . ق، اول رجب در مدینه دیده به جهان گشود. گرچه تولد واقعی اهل بیت علیهم السلام را جز خدا کسی نمی داند. انوارشان خلق و متجلی شد، پیش از آنکه از جهان هستی اثری و نشانی باشد و ارواحشان تکوّن و تولد، در حالی که بنابر تعبیر عبدالرحمن جامی «نه از تاک، خبری بود و نه از تاک نشان».
بودم آن روز من از طایفه دُردکشان
که نه از تاک نشان بود و نه از تاک نشان
به قول مولانا، پیش از خلق آب و گل، عیش آنها در خرابات حقایق، معمور بود:
پیش از آن کاندر جهان، باغ و می و انگور بود
از شراب لایزالی جان ما مخمور بود
پیش از آن کاین نفس کل در آب و گل معمار شد
در خرابات حقایق، عیش ما معمور بود
ما به بغداد جهان لاف اناالحق می زدیم
پیش از آن کاین گیر و دار و نکته منصور بود
سلام بر تو ای پنجمین سفیر سپیدار عشق و پنجمین واسطه بین خداوند و بندگانش. روییدنی های سبز حاصل از بذر عشقی که تو پاشیدی، هنوز استمرار دارد و تشعشعات نوری که تو متجلی ساختی، هنوز تابان است.
احمد از بهر مژده جابر را
باقر علم گفت، باقر را
از حسین و حسن بود نسبش
و زحسین و حسن بود حسبش
علم او جوی سلسبیل بود
سلسبیلش همه سبیل بود
امام پنجم علیه السلام در علم، زهد، عظمت و فضیلت سرآمد همه بزرگان بنی هاشم به شمار می رفت و مقام بزرگ علمی و اخلاقی او مورد تصدیق دوست و دشمن بود. کتاب ها و آثار دانشمندان و مورخان اهل تسنن مانند: طبری، بلاذری، سلامی، خطیب بغدادی، ابونعیم اصفهانی و کتاب هایی مانند: سنن ابی داود، مسند ابی حنیفه، تفسیر زمخشری و ده ها کتاب مانند اینها که از مهم ترین کتاب های تسنن است، پر از سخنان پرمغز پیشوای پنجم است و همه جا جمله: «قال محمدبن علی» و یا «قال محمدالباقر» به چشم می خورد.[1] آوازه علوم و دانش های امام باقر علیه السلام، چنان اقطار کشورهای اسلامی را پر کرده بود که لقب باقر العلوم؛ گشاینده دریچه های دانش و شکافنده مشکلات علم به خود گرفته بود. ابن حجر هیثمی می نویسد: «محمدباقر به اندازه ای گنج های پنهان معارف و دانش ها را آشکار ساخته و حقایق احکام و حکمت ها و لطایف دانش ها را بیان نموده که جز بر عناصر بی بصیرت و یا بدسیرت، پوشیده نیست و از همین جاست که وی را شکافنده و جامع علوم، و برافرازنده پرچم دانش خوانده اند.[2]
امام صادق علیه السلام فرمود که شب ها برای پدرم (امام باقر علیه السلام) رختخواب را می گستردم تا آن پیشوای بزرگ بخوابد، بعد می رفتم. شبی تشریف فرمایی حضرتش به طول انجامید. در طلب آن جناب به مسجد آمدم. مردم همه رفته بودند و کسی جز آن حضرت نبود. دیدم در سجده، به همراه گریه، چنین راز و نیاز می کند: «ای خدای من! بزرگ و رفیعی! و پروردگار منی. کردارم ضعیف و ناچیز است. تو آن را دو چندان کن! بارالها! مرا از عذابت باز دار و قبول فرما!».[3]
گر خلق، تکیه بر عمل خویش کرده اند
ما را بس است رحمت و فضل تو متّکا
چشم گناهکار بود بر خطای خویش
ما را ز غایت کرمت چشم در عطا
همواره از تو لطف و خداوندی آمدست
وز ما چنان که در خور ما، فعل ناسزا[4]
هرگاه امام باقر علیه السلام به کسی جایزه ای می داد، کمتر از پانصد و ششصد درهم نبود. هیچ وقت از بخشش و جود و کرم، خسته و دلتنگ نمی شد. هر وقت به سائلی چیزی می داد، می فرمود: خدا به تو و این وجه، برکت عنایت فرماید! سائلی از در خانه اش محروم نمی گشت و همواره از پشت در، چیزی را به آن سائل می بخشید و نمی گذاشت بفهمد که بخشنده کیست. هر کس وارد منزل آن حضرت می شد، به او غذا و لباس و انعام می داد و می فرمود: برادران ایمانی کسانی هستند که به درد دل یکدیگر برسند و آن قدر با هم اتحاد و یگانگی داشته باشند که اگر نیازی پیدا کردند و تهی دست شدند، دست در جیب یکدیگر کنند، به قدر احتیاج بردارند و بعد در جایش بگذارند و آن برادران از هم نپرسند چه کردید و چه مبلغی برداشتید و به جایش گذاشتید.[5]
از خواجه نصیرالدین طوسی در کتاب اوصاف الاشراف حکایت است که: روزی امام باقر علیه السلام به عیادت جابر بن عبداللّه  انصاری رفت و از احوال او پرسید. گفت: در حالی هستم که پیری را بر جوانی و بیماری را بر تندرستی و مرگ را بر زندگانی ترجیح می دهم.امام باقر علیه السلام فرمود: اما من این گونه نیستم. من در میان تمامی این موارد، آنچه خدا می پسندد، می پسندم.[6]
یکی درد و یک درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آن چه را جانان پسندد[7]
از سخنان امام باقر علیه السلام است:
«1. تو را به پنج چیز سفارش می کنم: اگر بر تو ستمی شد، تو ستم مکن. اگر به تو خیانت شد، تو خیانت مکن. اگر دروغت گویند، تو دروغ مگو. اگرت مدح کنند، شاد مشو و اگرت نکوهش کنند، بی تابی مکن.[8]
2. نیز فرمود: تمام کمال در سه چیز است: فهم دین؛ صبر کردن بر ناگواری ها؛ رعایت اعتدال در مخارج زندگی.[9]
3. روزی مردی در نزد ایشان گفت: بار خدایا، ما را از همه خلقت، بی نیاز کن. امام باقر علیه السلام فرمود: چنین مگو؛ زیرا مؤمن از برادر مؤمن خود بی نیاز نتواند بود، بلکه بگو: بار خدایا! ما را از بدانِ خلقت بی نیاز کن».[10]

 

پی نوشت:
[1] ابن شهر آشوب، مناقب آل ابى طالب، ج4، ص 195.
[2] مهدى پیشوایى، سیره پیشوایان، صص 307 و 308.
[3] حسین حماصیان، زندگانى چهارده معصوم علیهم السلام، صص 247و 250 و 251.
[4] سعدی
[5] حسین حماصیان، زندگانى چهارده معصوم علیهم السلام، صص 247و 250 و 251.
[6] خواجه نصیرالدین طوسى، اوصاف الاشراف، ص 60.
[7] باباطاهر
[8] تحف العقول، صص 292 و 301.
[9] همان.
[10] همان.

Share