شرح دعای اللهم ارزقنا توفیق الطاعه/ بخش ششم

قول سدید

وَسَدِّدْ اَلْسِنَتَنا بِالصَّوابِ وَالْحِکمَةِ « و زبان ما را در درست گویی و گفتار حکیمانه استوار ساز »

در کتب لغت سد فقط به معنای بستن نیست بلکه به معنای بستنی است که در آن اصلاح همراه با استحکامی که در آن جای سوء استفاده نباشد[42] که صواب و حکمت از جمله آثار قول سدید میباشد. در تایید این قول، توقیعی است که از امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در مورد شیخ مفید که با لفظ اخ السدید[43] آمده است.

مردى خدمت پیغمبر صلى اللَّه علیه و آله آمد و عرض کرد: یا رسول اللَّه! مرا سفارشى کن، فرمود: زبانت را نگهدار. گفت: یا رسول اللَّه! مرا سفارشى کن فرمود: زبانت را نگهدار، گفت: یا رسول اللَّه! مرا سفارشى کن، فرمود: زبانت را نگهدار. واى بر تو! آیا مردم را جز درو شده‏هاى زبانشان به رو در آتش اندازد.

«جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِی ص فَقَالَ یا رَسُولَ اللَّهِ أَوْصِنِی فَقَالَ احْفَظْ لِسَانَک قَالَ یا رَسُولَ اللَّهِ أَوْصِنِی قَالَ احْفَظْ لِسَانَک قَالَ یا رَسُولَ اللَّهِ أَوْصِنِی قَالَ احْفَظْ لِسَانَک وَیحَک وَ هَلْ یکبُّ النَّاسَ عَلَى مَنَاخِرِهِمْ فِی النَّارِ إِلَّا حَصَائِدُ أَلْسِنَتِهِمْ»[44]

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ لَمْ یحْسُبْ کلَامَهُ مِنْ عَمَلِهِ کثُرَتْ خَطَایاهُ وَ حَضَرَ عَذَابُهُ»[45] رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود: کسى که سخنش را از عملش نشمارد، خطاهایش  زیاد شود و عذابش فرا رسد.

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «مَنْ صَدَقَ لِسَانُهُ زَکى عَمَلُهُ»[46] کسی که صدق در گفتار داشته باشد عملش پاکیزه میشود. مَن کانَ یؤمِنُ بِاللّه  وَالیومِ الاخِرِ فَلیقُل خَیرا أَو لِیسکت؛[47]هرکس به خدا و روز قیامت ایمان دارد، باید سخن خیر بگوید یا سکوت نماید.

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «مَا مِنْ یوْمٍ إِلَّا وَ کلُّ عُضْوٍ مِنْ أَعْضَاءِ الْجَسَدِ یکفِّرُ اللِّسَانَ یقُولُ نَشَدْتُک اللَّهَ أَنْ نُعَذَّبَ فِیک» [48] امام صادق علیه السّلام فرمود: روزى نیست جز آنکه هر عضوى از اعضاء تن زبان را مورد خطاب قرار میدهند و میگویند: ترا بخدا مبادا بسبب تو عذاب بینیم.

عَنْ عَلِی بْنِ الْحُسَینِ ع قَالَ: «إِنَّ لِسَانَ ابْنِ آدَمَ یشْرِفُ عَلَى جَمِیعِ جَوَارِحِهِ کلَّ صَبَاحٍ فَیقُولُ کیفَ أَصْبَحْتُمْ فَیقُولُونَ بِخَیرٍ إِنْ تَرَکتَنَا وَ یقُولُونَ اللَّهَ اللَّهَ فِینَا وَ ینَاشِدُونَهُ وَ یقُولُونَ إِنَّمَا نُثَابُ وَ نُعَاقَبُ بِک»[49] امام سجاد(علیه السلام): زبان آدمیزاد، هر روز به اعضاى او مشرف مى شود و مى گوید: چگونه اید؟ آنها مى گویند: اگر تو ما را به خودمان واگذارى، خوب هستیم و مى گویند: از خدا بترس و کارى به ما نداشته باش: و او را سوگند مى دهند و مى گویند: ما فقط به واسطه تو پاداش مى یابیم و به واسطه تو، مجازات مى شویم.

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص یعَذِّبُ اللَّهُ اللِّسَانَ بِعَذَابٍ لَا یعَذِّبُ بِهِ شَیئاً مِنَ الْجَوَارِحِ فَیقُولُ أَی رَبِّ عَذَّبْتَنِی بِعَذَابٍ لَمْ تُعَذِّبْ بِهِ شَیئاً فَیقَالُ لَهُ خَرَجَتْ مِنْک کلِمَةٌ فَبَلَغَتْ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا فَسُفِک بِهَا الدَّمُ الْحَرَامُ وَ انْتُهِبَ بِهَا الْمَالُ الْحَرَامُ وَ انْتُهِک بِهَا الْفَرْجُ الْحَرَامُ وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَأُعَذِّبَنَّک بِعَذَابٍ لَا أُعَذِّبُ بِهِ شَیئاً مِنْ جَوَارِحِک‏[50] خداوند! زبان را عذابى دهد که هیچ یک از اعضاى دیگر  را چنان عذابى ندهد. زبان گوید: اى پروردگار! مرا عذابى دادى که هیچ چیز را چنان عذاب ندادى! در پاسخش گفته شود: سخنى از تو بیرون آمد و به شرق و غرب زمین رسید و به واسطه آن خونى بناحقّ ریخته شد و مالى به غارت رفت و ناموسى هتک شد.

بیانات حضرت آیت الله جوادی در شرح این فراز دعا چنین است: « زبان، ترجمان عقل و اندیشه انسان است، از این‏رو توفیق نیک گفتاری زبان صیانت از آن برای اهل انتظار ضروری است. طبق آموزه‏های این دعای شریف، منتظران راستین می‏باید با توجّه به آنچه در پی می‏آید در صیانت زبان خویش کوشا باشند:
أ. سخن صائب گفتن: منتظر راستین آن حضرت می‏باید جز از سر راستی سخن نگوید و گفتار غیر صائب را (به جدّ یا به هزل) وا نهد: وسدّد ألسنتنا بالصواب.
ب. حکیمانه سخن گفتن: گفتن سخنان بی‏محتوا و بی‏فایده که نه در امر دین سودی می‏بخشند و نه در کار دنیا، کاری حکیمانه نیست. آنچه حکیمانه نیست لغو است و اهل ایمان از لغو اعراض می‏کنند[51]. بر همین اساس بر اهل انتظار شایسته است که حکیمانه سخن بگویند و زبان را از سخنان لغو صیانت کنند: والحکمة.»[52]

 

ادامه دارد...
----------------------------
پی نوشت:

 [42]. سدد: السَّدُّ: إِغلاق الخَلَلِ و رَدْمُ الثَّلْمِ. سَدَّه یسُدُّه سَدّاً فانسدّ و استدّ و سدّده: أَصلحه و أَوثقه‏  (لسان العرب، ج‏3، ص: 207)
و التحقیق‏أنّ الأصل الواحد فی هذه المادّة: هو الحجز مع الاستحکام و هذا المعنى یختلف باختلاف الموضوعات، ففی کلّ سی‏ء بحسبه. فالسدّ فی الماء، و السدّ فی البرّ، و السدّ فی القول،{...}: ففی کلّ منها لا بدّ من ملاحظة القیدین، بأن یکون متقنا و مستحکما فی نفسه مع الحاجزیة. فالسدید من القول: ما کان متقنا حقّا مانعا عن التسابه. و فی العمل: أن یکون صحیحا و حقّا لا یطرؤه باطل. {...} فمفاهیم الاستقامة و القصد و الصواب و الردم و الملاءمة و نظائرها: إنما هی من آثار الأصل فی المادّة. یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلًا سَدِیداً- 33/ 71. ذُرِّیةً ضِعافاً خافُوا عَلَیهِمْ فَلْیتَّقُوا اللَّهَ وَ لْیقُولُوا قَوْلًا سَدِیداً- 4/ 10. أی لیقولوا فی خطاباتهم قولا على مبانی صحیحة و اصول معقولة لینا معتدلا محفوظا عن التسابه حاجزا عن سوء الاستفادة و الاستناد. (التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج‏5، ص: 80)
[43]. الاحتجاج ج : 2 ص : 497.
[44] . الکافی ج : 2 ص : 115.
[45]. همان.
[46]. الکافی  (ط - الإسلامیة)، ج‏2، ص: 104.
[47]. نهج الفصاحه، ح 2915.
[48]. الکافی ج : 2 ص : 115.
[49] . همان.
[50]. همان.
[51]. وَ الَّذینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُون‏(مومنون، 3).
[52]. امام مهدی موجود موعود، ص.

Share