دریای وجود فاطمه علیهاالسلام

حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها

ایمان فاطمه علیهاالسلام

ایمان همان عشق است و نفرت، عشق در راه خدا ونفرت به خاطر او. ایمان همان رهبری و جهت دادن به عشق و نفرت است. ایمان، حد قلبی مذهب است. آن ها که ایمان می آورند، از بزرگ ترین عشق ها برای خدا و از بالاترین کشش ها و محبت ها برای او برخوردار می شوند و زهرا علیهاالسلام در اوج قله ایمان است و بهترین گواه بر وجود سراسر ایمان او، یکی تأمل در زندگی و رفتار و حالات آن یگانه بانوی جهان است و دیگری، شهادت و گواهی رسول عظیم الشأن اسلام صلی الله علیه و آله که می فرماید: «ای سلمان! آن چنان ایمان در اعماق دل و تمامی وجود دخترم فاطمه نفوذ کرده که برای عبادت خدا خود را از همه چیز فارغ می سازد». آن حضرت در جای دیگری می فرماید: «خدا تمامی وجود دخترم فاطمه را لبریز از ایمان و یقین نموده است».

اخلاص زهرا علیهاالسلام

حقیقت اخلاص، فقط خدا را در نظرداشتن و فقط برای او کارکردن است. اخلاص، آزادی از وابستگی به مدح و ستایش دیگران و خالی بودن از هوای نفس است. اخلاص، یکی بودن ظاهر است و باطن، درون است و برون و...، و زهرا در اوج قله اخلاص بود. او در جواب پدرش که فرمود: دخترم! هم اکنون جبرئیل در نزد من است و از جانب خدا پیام آورده که هرچه بخواهی تحقق می یابد، می گوید: «مرا جز خود او هیچ تمنایی نیست». آن حضرت با این که سه روز بود خود و فرزندانش هیچ نخورده بودند، پیراهنش را گرو می گذارد تا نیازمندی را از خانه خود نراند. هنگامی که سلمان اصرار می کند کمی ازنان و خرما را خود بردارد، می فرماید: «سلمان! این کار را فقط برای خدا انجام دادم؛ از این رو، هیچ از آن برنخواهم داشت».

زهد زهرا علیهاالسلام

زهد، آزادی است؛ آزادی از هرآن چه رنگ تعلق به خود گیرد تا آن جا که «دادن ها» و «گرفتن ها»، موجی در وجود آدمی ایجاد نکند. زاهد کسی است که دنیا در چشم تیزبین او ارزشی ندارد. برای زهد زهرا علیهاالسلام همین بس که به راحتی از دنیا می گذرد و برای رسیدن به قرب خدا، از سر تمامی هستی خود برمی خیزد و برای رسیدن به خوبی ها، از خوشی ها می گذرد. زندگی سخت زهرا علیهاالسلام گواه صادقی است بر زهد او. علی علیه السلام آن جا که برای درس گرفتن دیگران از سختی های زهرا علیهاالسلام در خانه می گوید، این چنین توضیح می دهد: «او آن قدر آب از چاه می کشید که اثر آن بر سینه اش باقی ماند و آن قدر با آسیاب آرد می کرد که دست هایش پینه بست و آن قدر خانه را رُفت و روب می کرد که پیراهنش غبارآلود می شد و آن قدر آتش زیر دیگ روشن می کرد که لباسش سیاه می گشت... این کارهای دشوار به او آسیب فراوان وارد می ساخت».

ایثار زهرا علیهاالسلام

اگر سلمان از ایثار زهرا در شگفت است، تعجبی نیست که خدا هم بر بزرگی این ایثار، رسولش را زیر بارش بی امان وحی می گیرد و در آیه نهم سوره مبارک حشر می فرماید: «هرچند خود به چیزی نیازمند باشند، دیگران را برخود مقدم می دارند» و باز در آیه هشتم سوره مبارک دهر می فرماید: «برای رضای خدا ـ و یا به رغم نیازی که خود دارند ـ خوراکشان را به نادار و بی سرپرست و دربند می دهند». ایثار فاطمه تا آن جاست که پیرمردی به خدمت رسول خدا می رسد و می گوید: ای رسول خدا! گرسنه، برهنه و فقیرم». پیامبر او را به خانه فاطمه علیهاالسلام راهنمایی می کند و پیرمرد با بلال به خانه گِلی، اما به وسعت همه تاریخ فاطمه علیهاالسلام می رود و فاطمه علیهاالسلام گردنبند خود را به او می بخشد. نیز در وقتی دیگر، پیراهن خود را گرو می گذارد تا نان و خرمایی تهیه کند و نیازمندی را از درب خانه خود ناامید بازنگرداند.

صبر و شکر فاطمه علیهاالسلام بر مشکلات دنی

ظواهر دنیا و زرق و برق فریبنده آن، بعضی ها را آن چنان مغرور کرده که هدفی جز دنیا و دنیادوستی ندارند. این افراد، هرگز سختی ها و مشکلات دنیا را تحمل نمی کنند، اما آن ها که می دانند در مقابل دنیا آخرتی است و دنیا زراعتگاه آخرت است، سختی ها را به جان می خرند. فاطمه علیهاالسلام هم زندگی ساده اش آمیخته با مشکلات زیادی بود که بیانگر همین مطلب است. «جابربن عبداللّه انصاری» صحابی پیامبر می گوید: «روزی رسول اکرم صلی الله علیه و آله نگاهش به فاطمه علیهاالسلام افتاد، در حالی که او عبایی از چشم شتر بر سر افکنده بود و با دستی آرد می کرد و با دستی دیگر فرزند خود را شیر می داد. در این حال از دو چشم مبارک رسول خدا اشک فروریخت و فرمود: «ای دخترم؛ قبل از حلاوت و شیرینی آخرت، مرارت و تلخی دنیا را بچش». فاطمه علیهاالسلام هم فرمود: «ای رسول خدا! خدا را در برابر نعمت هایش ستایش و در برابر سختی هایش شکر می کنم».

انصاف زهرا علیهاالسلام

سلمان فارسی، صحابی وفادار پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله می گوید: فاطمه علیهاالسلام را دیدم که با آسیاب دستی گندم را آرد می کرد. جلو رفته پس از سلام گفتم: ای دختر رسول خدا! چرا این قدر خود را به زحمت می اندازی، در حالی که خدمتکار منزلتان فضّه در کنار شما ایستاده است؟ کار منزل را به او واگذارید. زهرا علیهاالسلام گفت: رسول خدا صلی الله علیه و آله به من سفارش کرده که کارهای خانه را با فضّه تقسیم کنم، یک روز او کار کند و روز دیگر من، دیروز نوبت او بود و امروز نوبت من است. زهرا علیهاالسلام نه تنها در مورد دیگران، که حتی در رابطه با علی علیه السلام هم کارها را به گونه ای عادلانه تقسیم کرده بود، به طوری که خمیر کردن و نان پختن و تمیز کردن و جاروزدن خانه به عهده زهرا علیهاالسلام بود و کارهای بیرون منزل، از قبیل جمع آوری هیزم و مواد اولیه غذایی بر عهده علی علیه السلام .

خشیت زهرا علیهاالسلام

هنگامی که آیه های 43 و 44 سوره مبارک «حِجر» بر پیامبر نازل شد، رسول خدا صلی الله علیه و آله بسیار گریست و اصحاب هم از شدت گریه او گریستند، اما نمی دانستند چه چیزی باعث شده که آن حضرت این گونه بگرید و از هیبت رسول خدا صلی الله علیه و آله هم کسی را جرأت پرسش نبود. اصحاب می دانستند رسول خدا صلی الله علیه و آله با دیدن زهرا علیهاالسلام شادمان می شود، از این رو به سراغ فاطمه علیهاالسلام رفتند تا با آوردن او، رسول خدا را آرام کنند. حضرت زهرا علیهاالسلام به دیدن پدر آمد و فرمود: «فدایتان شوم، چه شده؟» اما همین که رسول خدا صلی الله علیه و آله جریان را گفت و آن آیات را بر او خواند، به یک باره رنگ از رخسار زهرا علیهاالسلام پرید و به روی خود زد و ناله برآورد که «ای وای! وای بر کسی که داخل جهنم شود».

ادب زهرا علیهاالسلام

برخورد زهرا علیهاالسلام به گونه ای بود که همه کس در همان وهله اول، مجذوب ادب او می شد.حُسن برخورد و دقت در معاشرت فاطمه علیهاالسلام ،از همان ابتدا آن چنان محسوس بود که همه به آن اذعان داشتند. این ادب محصول تربیت خداست که خدا خود به تربیت اینان پرداخته است. همین است که حضرت علی علیه السلام می فرماید: «مربی ما خداست و ما هم مربی مردم هستیم». «ام سلمه» همسر رسول خدا صلی الله علیه و آله می گوید: «پس از ازدواج با رسول خدا صلی الله علیه و آله من عهده دار امور دخترش فاطمه علیهاالسلام شدم، اما به خدا قسم او با ادب تر و آگاه تر از من به همه مسائل بود». نیز آن گاه که رسول خدا صلی الله علیه و آله با زهرا علیهاالسلام در مورد ازدواجش با علی علیه السلام به مشورت نشست، حضرت علیهاالسلام فرمود: «پدرجان! رأی، رأی شماست و شما بر من سزاوارترید».

عبادت و یاد دیگران

فاطمه زهرا علیهاالسلام در زهد و پارسایی بی همتا و در عبادت و پرهیزکاری نمونه و ممتاز بود؛ چنان که امام حسن علیه السلام می فرماید: «مادرم شب های جمعه را تا صبح بیدار می ماند و به نماز و عبادت می پرداخت و پیوسته برای مؤمنان دعا می کرد، بی آن که برای خود دعایی بکند. از ایشان پرسیدم: «چرا برای خود دعا نمی کنید و فقط برای دیگران به دعا می پردازید؟» فرمود: «پسرم! اول باید به همسایه پرداخت و بعد به خود». در این سخن، درس ایثار و گذشت نهفته است و به ما می آموزد که همواره و در همه حال باید به یاد دیگران بود و آنان را بر خویش مقدم دانست، حتی در دعا کردن که امری قلبی و رابطه ای است میان انسان و خدا؛البته خداوند نیز چنین دعایی را مستجاب خواهد کرد.

فاطمه و پوشش بانوان

از آموزش های اصیل و سازنده اسلامی که دختر فرزانه پیامبر صلی الله علیه و آله بسیار به آن بها می داد؛ رعایت شرف و حفظ هویت و حیثیت و کرامت زن از راه پوشش شایسته و منطقی بود؛ چرا که آن بانوی اندیشمند و متفکر و اصلاحگر، به شایستگی دریافته بود که حجاب، کرامت والای زن را حفظ می کند. آن حضرت برای حفظ حرمت و آزادگی و کرامت زن، او را بالاتر و برتر شناخت و نخواست که زن جسمش را به نمایشگاهی برای چشمان هرزه تبدیل سازد و فرمود: «بهترین چیز برای یک زن این است که آنان با مردان بیگانه سروکار نداشته باشند و مردان بیگانه نیز آنان را ننگرند». او خویشتن را در مقابل مرد نابینا می پوشاند و استدلال می آورد: «اگرچه او مرا نمی بیند، ولی عطر و بوی مرا استشمام می کند».

عصمت زهرا علیهاالسلام

عصمت در لغت به معنای مصونیت و محفوظ بودن است و معصوم کسی است که از خطا و اشتباه و گناه درامان باشد. عامل این عصمت، آگاهی و آزادی است. تلفیق آگاهی و آزادی همان عصمت است مبنای ولایت هم همین عصمت به شمار می آید. برای اثبات عصمت زهرا علیهاالسلام می توان از آیات و احادیث دلیل آورد. از آیات به آیه تطهیر، مباهله و...، و از احادیث به روایاتی که غضب او را غضب خدا و رسول و او را کفو و هم سنگ علی می داند و البته بسیاری از احادیث دیگر. فاطمه علیهاالسلام معصوم است و از همه راه ها آگاه و از همه کشش ها آزاد. او به راه های آسمان آشناتر از راه های زمین است و از همه هواها و هوس ها آزاد می باشد.

آموزش سلمان فارسی

زنان و مردان خدا، به مَثَلْ هم چون خورشید هستند که با تابش خود، همه چیز و همه کس را به فراخور حال خود بهره مند می سازند. «پیر پارسی نژاد» یا به تعبیر بهتر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله «سلمان محمدی»، از شمار کسانی است که خوشه های گران قدری از دانش حضرت زهرا علیهاالسلام برچیده است. «دعای نور» یکی از آموخته های سلمان است که بانوی بزرگوار اسلام، فاطمه زهرا علیهاالسلام آموزش دهنده آن بود. دختر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به سلمان فرمود: «مداومت بر این دعا با خلوص نیت و اذن پروردگار، برای رفع تب بسیار مؤثر است» و سلمان می گوید: «سوگند به خدا که آن را به بیش از هزار نفر از تب داران مکه و مدینه یاد دادم؛ همگی شفا یافتند و خوب شدند».

علم زهرا علیهاالسلام

امام صادق علیه السلام می فرماید: «اگر خدای تبارک و تعالی علی علیه السلام را نیافریده بود، هیچ همتا و نظیری برای فاطمه علیهاالسلام نبود، از آدم گرفته تا دیگران». براساس این حدیث صحیح از امام صادق علیه السلام ، نه تنها هرگونه کمال علمی، بلکه هرگونه کمال عملی هم که برای علی علیه السلام و اهل بیت علیهم السلام ثابت شود، حضرت فاطمه علیهاالسلام به مانند آن ها، مشمول آن مقام برجسته خواهد بود. اما بهترین نمونه و شاهد بر علم بیکران زهرا علیهاالسلام همان خطبه ها و سخنرانی های اوست. به ویژه خطبه آن حضرت در مسجد مدینه در مقابل مهاجر و انصار، همتا و همپای خطبه هایی است که امیرمؤمنان 25 سال بعد برای اهل کوفه می خواند. هم چنان که می توان دعاهای وارده از زهرا علیهاالسلام و مضامین بلند و عالی آن را، با دعاهای نورانی از علی علیه السلام و ائمه علیهم السلام مقایسه کرد تا باز هم به همین نتیجه رسید.

همسرداری زهرا علیهاالسلام

زهرا علیهاالسلام هیچ گاه یک بُعدی نبود و هرگز کاری او را از وظایف دیگرش بازنمی داشت. این گونه نبود که عبادت، او را از اداره منزل بازدارد و تربیت و سازندگی اش، مانع رسیدگی به فرزندان و همسرش شود. او، علی را بهترین همسر می دانست و همواره به تمامی وظایف همسری خود عمل می کرد. از تمیزی، ساده پوشی، آراستگی ظاهر و باطن، کارهای منزل، آرد کردن و نان پختن گرفته، تا قناعت به یک زندگی ساده و گفت و گو و مزاح و شوخی با همسر و ایثار و فدا کردن مال و جانِ خود برای خانواده و دینش. زهرا علیهاالسلام آرامش و اُنس علی علیه السلام بود. علی علیه السلام با نگاه به او رنج هایش را از یاد می برد تا آن جا که اگر علی علیه السلام به خانه می آمد و او را نمی یافت، غم بر سینه اش سنگینی می کرد و بسیار بر او سخت می گذشت. به راستی که «هانیه» زیبنده اوست؛ یعنی کسی که بر همسر و فرزندانش بسیار مهربان است.

مادری نمونه

روان هر انسانی به ویژه کودکان، تشنه محبت است و در تمام پیوندهای اجتماعی، هیچ چیزی جای گزین آن نیست. حضرت زهرا علیهاالسلام مادری نمونه بود. اگرچه از مهربانی زهرا علیهاالسلام با فرزندان عزیزش و نوازش آن ها، از بازی کردن او با فرزندانش یا داستان ها و شعرهایی که برای آنان می خواند، و نیز از ایجاد رقابت یا قضاوت بین آن ها می توان سخن گفت، اما از همه این ها مهم تر، ذکر این نکته است که او توانسته خود را ظرف امامت قرار دهد و ادامه رسول خدا صلی الله علیه و آله و مادر تمامی ائمه باشد. مهر و محبت او به فرزندانش تا آن جاست که به علی علیه السلام وصیت می کند: «پس از من با دختر خواهرم ازدواج کن که او بر فرزندان من مهربان تر است».

 

منبع: گلبرگ - مرداد 1383، شماره 53 - بانوی بانوان(ویژه تولد حضرت زهرا علیهاالسلام)

Share