برداشت های انحرافی از مقوله انتظار فرج

اشاره

1_1_ برخی انتظار فرج را در دعا برای فرج، امر به معروف و نهی از منکرهای جزئی، منحصر دانسته و بیش تر از آن، وظیفه ای برای خویش قائل نیستند.

1_2_ گروهی دیگر، حتی امر به معروف و نهی از منکرهای جزئی را نیز بر نمی تابند. چون معتقدند در دوران غیبت، کاری از آن ها بر

نمی آید و تکلیفی به عهده ندارند، و امام زمان علیه السلام خود، هنگام ظهور کارها را اصلاح می کند.

1_3_ پندار گروه سوم چنین است که جامعه بایستی به حال خود رها شود و کاری به فساد آن نباید داشت تا زمنیه ظهور _ که دنیایی پر از ظلم و فساد است _ فراهم آید.

1_4_ گروه چهارم، انتظار را چنین تفسیر

می کنند: نه تنها نباید جلوی مفاسد و گناهان را گرفت، بلکه بایستی به آن ها دامن زد تا زمینه ظهور حضرت حجّت هر چه بیش تر فراهم گردد.

1_5 _ دیدگاه پنجم، هر حکومتی را به هر شکل ، باطل و برخلاف اسلام می داند و

می گوید: «هر اقدامی برای تشکیل حکومت در زمان غیبت، خلاف شرع و مخالف نصوص و روایات معتبر است» به این استدلال که در روایات آمده است: «هر عَلَم و پرچمی قبل از ظهور قائم علیه السلام باطل است.» (1)

پیامدها

پیش از طرح منشأ و علل چنین دیدگاه هایی، لازم است برخی از پیامدهای این نظریات گفته شود تا مشخص گردد که چرا این برداشت ها، برداشت انحرافی (انتظار تلخ یا منفی) نامیده

می شود:


1- . برگرفته از صحیفه امام، پاییز 1378، چاپ اول، ج 21، ص13-14.

 

1- قانع بودن به وضع موجود و عدم کوشش برای تحقق وضعی برتر

2- عقب ماندگی توده

3- تسلّط بیگانگان و زبونی در مقابل آن ها (نبودن استقلال و آزادی)

4- ناامیدی و پذیرش شکست در حوزه فرد و اجتماع

5- ناتوانی دولت و نابسامانی کشور

6- فراگیر شدن ستم و انفعال و بی تحرّکی در مقابل ظلم

7- قبول ذلّت و بدبختی در حوزه فرد و اجتماع

8- تنبلی و بی مسؤولیتی

9- مشکل تر ساختن حرکت و قیام امام زمان علیه السلام چرا که هر چه فساد و تباهی بیش تر شود، کار امام علیه السلام در مبارزه سخت تر و طولانی می گردد

10- تعطیلی محتوای بسیاری از آیات و روایات مانند: امر به معروف و نهی از منکر،

سیاست داخلی و خارجی، چگونگی برخورد با کفار و مشرکان، دیه، حدود، دفاع از محرومان عالم و... .

خاستگاه

منشأ برداشت های انحرافی عبارت است از:

1. کوته فکری وعدم بصیرت کافی نسبت به دین

2. انحرافات اخلاقی(برخی از قائلان دیدگاه دوم)

3. انحرافات سیاسی(برخی از قائلان دیدگاه چهارم و پنجم)

4. توهم این که امام زمان علیه السلام کارها را به وسیله اکراه و اجبار یا فقط از طریق معجزه انجام

می دهد؛ پس نیاز به مقدمات و زمینه سازی نیست.

5. توهم این که غیر از امام زمان علیه السلام هیچ کس نمی تواند همه فسادها و تباهی ها را به صورت کامل بر چیند و تمامی خیرها و صلاح ها را در همه ابعاد و زمنیه ها حاکم سازد؛ پس کاری از دیگران بر نمی آید.

6. هدف، وسیله را توجیه می کند: «الغایات تبرّر المبادی؛ هدف ها، وسیله های نامشروع را مشروعیت می بخشد.» پس بهترین کمک به تسریع در ظهور و بهترین شکل انتظار، ترویج و اشاعه فساد است.

7. عدم فهم صحیح روایت هایی که ظلم و جور آخرالزمان را مطرح می کنند و این اشتباه که پس بایستی، یا کاری به فساد و تباهی نداشت و در قبال آن، موضعِ بی طرفی اتخاذ کرد (دیدگاه چهارم) یا حتی دیگران را به گناه فرا خواند (دیدگاه پنجم).

8. جدای از مسایل سیاسی و اهل سیاست که به دنبال رکود جوامع اسلامی اند، عدم فهم روایات «بطلان هر عَلَمی قبل از ظهور» نیز، زمینه ساز دیدگاه پنجم است.

مبارزه و درمان

قبل از پاسخ تفصیلی به دیدگاه ها و علل اشتباهات، چند نکته را که در حل زیربنایی مطالب مذکور مفید است، یادآوری می کنیم:

1- علم و بصیرت در دین، در مقابل کج اندیشی ها و برداشت های غلط

2- تقوا در مقابل هوی و هوس

3- علم و بصیرت در حوزه سیاست و اجتماع برای تشخیص دوستان و دشمنان و روشن شدن عملکرد سیاست بازان

4- تبیین و روشنگری اندیشمندان و علما در حوزه مسائل دینی و سیاسی و اجتماعی

5- پیروی از علمای راستین که مصداق نایبان عام امام زمانند

6- به حاشیه راندن تفکرات متحجرانه و جمودگرا.

پاسخ تفصیلی

1. حرکت امام زمان علیه السلام مانند امور دیگر، روال طبیعی دارد و قرار نیست همه امور، معجزه آسا صورت پذیرد. امام صادق علیه السلام فرمود:

«لو قد خرج قائمنا علیه السلام لم یکن الا العلق و العرق و النوم علی السروج (1)؛ قائم ما که قیام کند، جز عرق ریختن و خواب (از فرط خستگی و مبارزه پی در پی ) بر روی زین ها نیست».


1- . نعمانی، الغیبه، باب 15، ص 285.

 

2. قیام امام زمان علیه السلام زمینه سازی و آمادگی می طلبد. چنان که در روایات، عده ای

به عنوان زمینه سازان حکومت مهدی علیه السلام نام برده شده اند: «فیُوطِئُون لِلمهدیّ یَعنی سُلطانه». (1) در روایات دیگر، در توصیف منتظران واقعی آمده است:

انّ اهل زمان غیبته و القائلین بامامته والمنتظرین لظهوره افضل من اهل کل زمان... اولئک المخلصون حقّاً و شیعتنا صدقاً و الدُّعاه الی دین الله سرّاً و جهراً (2). ...آنان خستگی ناپذیر، در آشکار و نهان دیگران را به دین خدا فرا می خوانند.

3. اگر اصلاح به صورت کامل مقدور نیست، اصلاح در حد توان، ساقط نشده است.

آب دریا را اگر نتوان کشید

هم به قدر تشنگی باید چشید


1- . اربلی، کشف الغمه، ج 2، باب 5، ص 477.

2- . طبرسی، الاحتجاج، ج 2، ص 317.

 

4. این دیدگاه «هدف، وسیله را توجیه می کند» از نظر دین کاملا اشتباه است؛ زیرا همان طور که حکومت حضرت مهدی علیه السلام ریشه کن کننده ظلم و جور و برپا کننده عدل است و از قلدری و قساوتْ تهی می باشد، راه پیدایش این مقصود نیز بایستی چنین باشد: از ظلم و جور دور، از قساوت و قلدری برکنار و از دروغگویی و ریاکاری خالی باشد. قداستْ مجوّز گناه نمی شود؛ چرا که گناه جز گناه نمی زاید و با ظلم نمی شود عدل به پا کرد و با عقیده انتقام نمی توان دادگری کرد(1)

5. بدیهی است که لازم نیست همه مردم ظالم یا فاسد گردند تا «ظلم فراگیر» به وجود آید. آری، نگاهی کوتاه و گذرا به جهان نشان می دهد که ظلمْ عالم را فرا گرفته است، عده ای ظالمند و بسیاری مظلوم. از طرفی هیچ منافاتی ندارد که در کنار این ظلم وجور، دوستان و منتظران آن حضرت با زمینه سازی مثبت و آینده ساز، در اندیشه مقدمه چینی برای انقلاب جهانی ایشان باشند. پس ظلم و فساد به صورت نسبی در جهان شیوع دارد.


1- . سید رضا صدر، راه مهدی ، ص 87 و 88.

 

امام صادق علیه السلام می فرماید:

«...لاوالله لایأتیکم حتّی یشقی من شقی و یسعد من سعد (1)؛

این امر (فرج) تحقق نمی پذیرد تا این که هر یک از شقی و سعید به نهایت کار خود برسند».

پس سخن در این است که گروه سعادتمند و شقاوتمند هر کدام باید به نهایت کار خود برسند. نه این که «سعید»ی در کار نباشد و فقط اشقیا به منتها درجه شقاوت برسند.

از سوی دیگر، بدیهی است که آیات و روایات ما را به مبارزه با ظلم و ستم فرا خوانده اند. پیامبر گرامی اسلام فرموده اند:

یکون فی آخر الزمان قوم یعملون المعاصی و یقولون انّ الله قد قدرها علیهم، الرادّ علیهم کشاهر سیفه فی سبیل الله؛ (2) در آخرالزمان، گروهی معصیت می کنند و می-گویند: «خدا برای آنان چنین مقدّرکرده است.» (کنایه از جبر) کسی که این ها را رد کند مانند کسی است که در راه خدا شمشیر کشیده است.


1- . صدوق، کمال الدّین و تمام النعمه، ج 2، باب 23، ما اخبر به الصادق علیه السلام عن وقوع الغیبه، حدیث 32، ص 346.

2- . سید بن طاووس،الطرائف، ج 2، ص 344.


6 . در مورد «بطلان هر عَلَمی قبل از ظهور» گفتنی است که این روایات مانند احادیث دیگر لازم است بر قرآن، سنّت و عقل عرضه گردند تا مواردی مانند: «حکومت»، «تخصیص»، «تخصّص» و «ورود» و راه-های دیگرِ جمع، اِعمال شود. حتی در روایات آمده است که اگر روایتی مخالف صریح قرآن بود، بایستی کنار نهاده شود.

به هر حال آنچه آیات و روایات و عقل ما را به آن رهنمون می شوند، بطلان همه قیام ها، فعالیت ها و جریان های قبل از ظهور نیست، بلکه منظور از بطلان قیام و عَلَم در روایات، بطلان قیامی است که به نام حضرت مهدی علیه السلام صورت گیرد _ چنان که قیام زید و امثال آن در روایات معتبر، تأیید شده اند (1) _ به عنوان نمونه به ذکر روایاتی بسنده می کنیم:


1- . برای توضیح بیشتر و بررسی سندی و دلالی چنین روایاتی رجوع کنید: ابرهیم امینی، دادگسترجهان ؛ فصلنامه انتظار، ش 5، مقاله «نهی از قیام» در بوته تحلیل روایی، نجم الدین طبسی؛ فصلنامه انتظار، ش 7 ، مقاله نقد و بررسی روایات نافی حکومت و قیام در عصرغیبت، محمدعلی قاسمی.

 

امام کاظم علیه السلام فرمود:

رجل من اهل قم یدعو الناس الی الْحقِّ یجتمع معه قوم کزبر الحدید لاتزلّهم الریاح العواصف ولایملّون من الحرب ولا یجبنون وعلی الله یتوکلون والعاقبه للمتقین (1)؛ مردی از اهل قم، مردم را به حق دعوت می کند. طرفداران و یاران او، مردمی استوارند و آهنین که از جنگ خسته نمی شوند و از دشمن نمی هراسند و تنها به خدا توکل می کنند و عاقبت نیز از آن کسانی است که اهل تقوا هستند.

در روایت دیگر، امام باقر علیه السلام کشتگان مبارزان قبل از ظهور را به عنوان شهید یاد می کند: «...قَتْلاهْم شُهَداء» (2).


1- . شیخ عباس قمی، سفینه البحار، ج 7، ماده قم ، ص 7؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 57 ، ص 216، باب 36.

2- . نعمانی، الغیبه، باب 14، ص 273.

دیدگاه صواب

در مقابل دیدگاه های مطرح شده، نگرش دیگری هم وجود دارد که انتظار را به معنای  فراهم آوردن زمینه های ظهور، ظلم ستیزی به مقدار توان و آمادگی برای ظهور حضرت

می داند. در این دیدگاه، فرد بایستی عالم را برای آمدن حضرت مهیا کند و نه تنها امر به معروف و نهی از منکر نماید، بلکه باید به دنبال تشکیل حکومت صالح و حفظ و حراست از کیان اسلامی نیز باشد.

حضرت امام(ره) در این باره می فرماید: البته پرکردن دنیا از عدالت، این را ما

نمی توانیم بکنیم. اگر می توانستیم می کردیم. اما چون نمی توانیم باید ایشان بیایند. الان عالم پر از ظلم است، اگر ما بتوانیم جلوی ظلم را بگیریم، تکلیفمان است. ضرورت اسلام و قرآن [است] و... باید چنین کنیم. اما چون نمی توانیم باید او بیاید. اما باید فراهم کنیم کار را . فراهم کردن اسباب این است که کار را نزدیک کنیم. کاری کنیم که عالم مهیا شود برای آمدن حضرت(1)


1- . صحیفه امام، ج 21، ص 16 و 17 با اندکی تصرف.

 

این هایی که می گویند هر عَلَمی بلند شود و هر حکومتی، خیال کردند که هر حکومتی باشد. این برخلاف انتظار فرج است. این ها نمی فهمند چه می گویند. این حرف ها را به این ها تزریق کردند، امّا خودشان نمی دانند دارند چه

می گویند. نبودن حکومت، یعنی این که همه مردم به جان هم بریزند. بکشند هم را، بزنند هم را، از بین ببرند، برخلاف نص آیات الهی رفتار کنند. ما اگر فرض کنیم دویست تا روایت هم در این باب داشتند، همه را به دیوار می زدیم. برای این که برخلاف آیات قرآن است. اگر هر روایتی بیاید که نهی از منکر نباید کرد، این را باید به دیوار زد. این گونه روایات قابل عمل نیست(1)

شما باید زمینه را فراهم کنید برای آمدن او. فراهم کردن این است که مسلمین را با هم مجتمع کنید. همه با هم بشوید. ان شاء الله ظهور می کند ایشان(2)


1- . صحیفه امام، ج 21، ص 16، با اندکی تصرف.

2- . صحیفه امام، ج 18 ، ص 195.

 

اکنون که دوران غیبت امام علیه السلام پیش آمده و بناست احکام حکومتی اسلام باقی بماند و استمرار پیدا کند و هرج و مرج روا نیست، تشکیل حکومت لازم می آید. عقل هم به ما حکم می کند که تشکیلات لازم است تا اگر به ما هجوم آورند، بتوانیم جلوگیری کنیم. اگر به نوامیس مسلمین تهاجم کردند، دفاع کنیم(1)

از غیبت صغرا تا کنون که هزار و چند صد سال می گذرد _ و ممکن است صد هزار سال دیگر بگذرد و مصلحت اقتضا نکند که حضرت تشریف بیاورند _ در طول این مدت مدید، احکام اسلام باید زمین بماند و اجرا نشود؟! و هر که هر کاری خواست بکند؟! و هرج و مرج است؟!

اعتقاد به چنین مطلبی یا اظهار آن ها بدتر از اعتقاد و اظهار منسوخ شدن اسلام است. هیچ کس نمی تواند بگوید دیگر لازم نیست از حدود و ثغور و تمامیت ارضی وطن اسلامی دفاع کنیم یا امروز


1- . امام خمینی، ولایت فقیه، انتشارات ناس، چاپ اول، ص 53 و 54 .

 

مالیات و خرید و خراج و خمس و زکات نباید گرفته شود، قانون کیفری اسلام و دیات و قضا باید تعطیل شود. هر که اظهار کند که تشکیل حکومت اسلامی ضرورت ندارد منکر ضرورت اجرای احکام اسلام شده و جامعیت احکام و جاودانگی دین مبین اسلام را انکار کرده است(1)

اکنون که شخص معینی از طرف خدای تبارک و تعالی برای احراز امر حکومت در دوره غیبت تعیین نشده است، تکلیف چیست؟ آیا باید اسلام را رها کنید؟ دیگر اسلام نمی خواهیم؟ اسلام فقط برای دویست سال بود؟ یا این که اسلام، تکلیف را معین کرده است، ولی تکلیف حکومتی نداریم؟ معنای نداشتن حکومت این است که تمام حدود و ثغور مسلمین از دست برود و ما با بی حالی دست روی دست بگذاریم که هر کاری می خواهند بکنند و ما اگر کارهای آنها را امضا نکنیم رد نمی کنیم. آیا باید این طور باشد؟ (2)


1- . امام خمینی، ولایت فقیه، انتشارات ناس، چاپ اول، ص26 و 27.

2- . امام خمینی، ولایت فقیه، انتشارات ناس، چاپ اول، ص54.

نتیجه

دلایل عقلی و نقلی که معیار درستی

دیدگاه های متفاوت در انتظار فرج می باشند بیانگر مطالب زیر می باشند:

از سویی سخن آیات و روایات درباره امر به معروف و نهی از منکر، حدود، دیات، دفاع، جهاد،کمک به محرومان ، چگونگی برخورد با ظلم و عدم تسلیم در برابر ستم (مانند پیمان خداوند از دانشمندان که بر شکم بارگی عده ای و گرسنگی عده ای دیگر آرام نگیرند و حق مظلومان را از ظالمان بستانند و ...) (1) و دیگر مواردی که دین مورد تأکید قرار داده، ما را به انتظار مثبت رهنمون می شود.


1- . (اما و الذی فلق الحبه وبرأ النسمه، لولا حضور الحاضر و قیام الحجه بوجود الناصر و ما اخذ الله علی العلماء الاّ یُقارّوا علی کظَّه ظالم ولاسغب مظلوم، لالقیت حبلها علی غاربها و لسقیت آخرها بکأس اوّلها...؛ سوگند به خدایی که دانه را شکافت و جان را آفرید، اگر حضور فراوان بیعت کنندگان نبود، و یاران حجّت را بر من تمام نمی کردند و اگر خداوند از علما عهد و پیمان نگرفته بود که در برابر شکم بارگی ستمگران و گرسنگی مظلومان سکوت نکنند، مهار شتر خلافت را بر کوهان آن انداخته، رهایش می ساختم، وآخر خلافت را به کاسه اول آن سیراب می نمودم ...) نهج البلاغه، خ 3.

 

از سوی دیگر، پیامبر درون یعنی عقل، نیز تکلیف ما را کاملاً مشخص نموده است:

الف) آیا می شود همه احکام و دستورهای الهی در دوران غیبت تا زمان ظهور، تعطیل و بدون متولی و مجری بماند؟ بدیهی است کسی بایستی عهده دار و حافظ شریعت الهی بوده و پناهگاه ایتام آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم باشد. بایستی به قدر توان کوشید و زمینه را فراهم کرد و عالم را برای آمدن حضرت مهیا نمود: «فیوطئون للمهدیّ یعنی سلطانه». (1)

ب) برنامه امام زمان علیه السلام بسیار عالی، امّا دشوار است؛ زیرا باید تمام جهان را اصلاح کند. از سوی دیگر، از روایات استفاده می شود که امام زمان علیه السلام و یارانش به وسیله جنگ و جهاد بر کفر و مادّیگری و بیدادگری غلبه می کنند و به واسطه نیروی جنگی، سپاه دشمن و طرفداران بی-دینی و ستم را مغلوب می سازند.


1- . اربلی، کشف الغمه، ج 2، باب 5، ص 477.

 

با توجه به این دو مطلب، وظیفه مسلمانان این است که:

اولاً: در اصلاح خود بکوشند و به اخلاق اسلامی آراسته گردند. وظایف فردی و احکام و دستورهای قرآن را عمل کنند.

ثانیاً: دستورهای اجتماعی اسلام را استخراج و بین خود به طور کامل اجرا کنند تا نتایج درخشان آن را عملاً در پیش جهانیان مجسم سازند(1)

آری، منتظر مصلح، خود بایستی صالح باشد و کار بزرگ امام زمان علیه السلام انتظاری گسترده می طلبد و برنامه ریزی های کلان و جهانی: «انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا کند و مقدمات ظهور ان-شاءالله تهیه شود.» (2) (3)


1- . امینی، دادگستر جهان ، ص 251.

2- . صحیفه امام، ج 8، ص 274.

3- مجله تخصصی کلام اسلامی، شماره 43، مقاله انتظار فرج 2، ص 145، نگارنده.

Share