زنان و غفلت از جنبه ى يمين

در روايت داريم در روز قيامت هر دو دست مؤمن يمين است كه اين حاكى از آن است كه كل شخصيت مؤمن يمين و مبارك است و كافر كل شخصيتش شمال و شومى است. انسانى كه اهل يمين شده خود را از محدوديت هاى وَهمى آزاد كرده است. به عنوان مثال؛ علم يعنى راست و «يمين» و جهل يعنى چپ و «شمال» و اين طور نيست كه هر كس در قيامت مثل دنيا يك طرفش راست باشد و طرف ديگرش چپ. بلكه دو نوع وجود در آن صحنه هست، وجودى مبارك و وجودى نامبارك، مثل علم و جهل. زنان اگر ارزش هاى فاطمى را انتخاب كنند به يمْن و ميمنت مى رسند، بودشان يمين مى شود و كتابشان به شخصيتى كه ساخته اند و سراسر يمن و مباركى است داده مى شود. چون ميمنت عالم يعنى فاطمه زهرا(سلام الله علیها) را انتخاب كردند و آن جا معلوم مى شود ضرر نكرده اند. به همين جهت در آخر آيه مى فرمايد: «وَلَا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا»؛ حتى به اندازه آن رشته اى كه وسط شكاف هسته خرما هست ضرر نكرده اند.

اگر زنان ارزش هايى را به عنوان ارزش براى خود انتخاب كردند كه مخصوص مردان است با خود برخورد يمين نكرده اند و به وجه انحرافى خود دامن زده اند، روز قيامت كجى شان را به ايشان مى دهند، آن وقت مى بينند كه چه قدر ضرر كرده اند. عين اين مسئله براى مردها مطرح است و حرف ما در اين جلسه روشن نمودن جايگاه حقيقى زن و مرد است تا هركدام افقى را كه بايد در جلو خود ترسيم كنند و بدان دست يابند درست بشناسند. و اگر انسان افق وجودى خود را درست نشناسد جايگاه  دستورات الهى را در رابطه با حقوق زن و مرد نمى شناسد. مسلّم اين يك كار غير الهى است كه بخواهيم زن را بر مرد و يا مرد را بر زن ترجيح دهيم. پيامبر خدا(صلى اللّه عليه وآله)، حقيقتاً پيامبر انسان ها است نه پيامبر مردان، همان طور كه خدا، خداى انسان هاست. آيا اگر مى فرمايند: «جِهَادُ الْمَرْأَةِ حُسْنُ التَّبَعُّلِ لِزَوْجِهَا»؛[1] جهادِ زن خوشرفتارى با شوهر و خوب شوهردارى كردن است. مى خواهند مردان را بزرگ كنند، يا مى خواهند جايگاه هركس را روشن نمايند تا هر كس در جاى حقيقى خود قرار گيرد و جنبه ى يمين او رشد كند؟

اگر زنان ارزش هايى كه صرفاً ارزش هاى مردى است براى خود انتخاب كنند با خودشان كج برخورد كرده اند و لذا فردا كتابشان را به جنبه راست وجودشان نمى دهند. بسيارى از زنان و مردان چون جاى خودشان نيستند گزينش ها و انتخاب ها و اعمالشان منجر به ضرر آن ها مى شود. و در حال حاضر متأسفانه جوامع، مبتلا به مردشدنِ زنان شده است و از آن جنبه ى مباركى كه در زن بودن زنان هست و بايد آن را رشد دهند غفلت مى شود. همه ى اين ها به جهت آن است كه هركس خود را در مرتبه ى اسفل السافلين دنيا ارزيابى مى كند و از رتبه ها و افقى كه خداوند براى زن و مرد در نظر گرفته و در راستاى آن تكاليفى براى هركدام تعيين نموده، غافل است.

يكى از آسيب هاى جوامع، غفلت زنان و مردان از جايگاه خودشان است و علت آن هم غفلت از ارزش هايى است كه هر كدام از زنان و مردان بايد براى خود پاس بدارند و مطابق آن امام خود را انتخاب كنند، غفلت از اين موضوع تا آن جا جلو رفته كه مى بينيد در قسمت هاى عرب نشين كشور ما و در بعضى از كشورهاى ديگر مردان هيچ مسئوليتى را به عهده نمى گيرند، چند همسر دارند كه همه كارها به عهده آن ها است، مردها صبح به قهوه خانه مى روند و دور هم مى نشينند و سيگار مى كشند.

مقام معظم رهبرى  «حفظه اللّه» در يكى از سفرهايشان عمداً به جنوب كشور رفتند تا اين معضل زشتِ جاهليت را متذكر شوند. متأسفانه در بين بعضى از اعراب با زنان همانند كنيزان برخورد مى شود و اين عين پشت كردن به دين است. حالا بعضى ها به طور افراطى به اسم نجات زن از اين معضل، خواستند نقش مردانه به زنان بدهند و آن ها را به عنوان رقيبِ مردان مطرح كردند، كه اين نه تنها راه حل مسئله نيست بلكه بحران بسيار بدترى به همراه دارد. به جاى آن كه از طريق بازگشت به اسلام ناب اين مشكل را به شكل حكيمانه حل كنند با شعارهاى فمينيستى و با زير بنايى سكولار شعار «زنان بدون مرد» سر مى دهند در حالى كه در شرايط موجود اين نوع راه حل ها چه ما بخواهيم يا نخواهيم كار را به همجنس گرايى و ازدواج گروهى و براى عدم ارتباط با مرد به باردارى از طريق تزريق اسپرم مى كشاند.

 

------------------------------------
[1] تحف العقول، ص 60 ..

Share