جایگاه نماد در اندیشه امام باقر(علیه السلام)/بخش سوم

امام محمد باقر

نماد شناسی طبیعت و درختان ومیوه ها:
ستاره
معمولاکیفیت نور بخشی ستاره است که به ذهن می آیدودرنتیجه ستاره منبع نور انگاشته می شود.ستاره ها در تاریکی نفوذ می کنند آنها فانوسهای دریایی هستند که در شب نا خودآگاه می درخشند.ستاره مظهر خداوند درشب ایمان است تا مؤمن راازشر تمام موانعی که بر سرراه رسیدن به خداونداست حفظ کند.[36]
قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام  أَخْبِرْنِی عَنْکم قَالَ نَحْنُ بِمَنْزِلَةِ النُّجُومِ إِذَا خَفِی نَجْمٌ بَدَا نَجْمٌ مَأْمَنٌ وَ أَمَانٌ وَ سِلْمٌ وَ إِسْلَامٌ وَ فَاتِحٌ وَ مِفْتَاحٌ [37]
بحضرت امام محمد باقر علیه السّلام عرض کردم: فضائل خودتان را براى من بیان فرمائید! حضرت فرمود ما بمنزله ستارگان می باشیم که چون ستاره اى پنهان شود ستاره دیگر که محل امن و امان و سلم و اسلام و فاتح و مفتاح است، پدیدار گردد.
کوه
کوه مفاهیم استواری،تغییرناپذیری رامتبادر می کندودرنمادگرایی مرکز به کار می رود.چنانچه در توصیف مومن روایت می فرماید«المؤمن کالجبل الراسخ لاتحرکه العواصف» وبه طور کلی کوه نماد پایداری ،ابدیت واستحکام وسکون را تداعی می کند.درروایتی ائمه اطهار همچون کوههای پایدارندکه نگهدارنده زمین واهل آنند.
مُحَمَّدُ بْنُ یحیی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَین عَنْ أَبِی سَعِید الْعُصْفُورِی عَنْ عَمْرِو بْنِ ثَابِتٍ عَنْ أَبِی الْجَارُودِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام   قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنِّی وَ اثْنَی عَشَرَ مِنْ وُلْدِی وَ أَنْتَ یا عَلِی زِرُّ الْأَرْضِ یعنی أَوْتَادَهَا وَ جِبَالَهَا بِنَا أَوْتَدَ اللَّهُ الْأَرْضَ أَنْ تَسِیخ بِأَهْلِهَا فَإِذَا ذَهَبَ الِاثْنَا عَشَرَ مِنْ وُلْدِی سَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا وَ لَمْ ینظروا[38]
- از امام باقر (علیه السلام) که فرمود: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است:
به راستى من و 12 تن از فرزندانم به همراه تو، زر (رست) زمین هستیم (یعنى میخها و کوههاى آن) به ما خداوند زمین را میخ کوب  کرده تا به مردمش فرو نریزد چون 12 تن فرزندانم از زمین بروند، زمین اهلش را فرو برد و به دیده نیاید (به آنها مهلتى داده نشود).
درخت
درخت به طور کلی چون ریشه هایش در زمین فرو می رود وشاخه هایش درآسمان بالا می رود به عنوان نماد ارتباطی میان زمین و آسمان شناخته می شود که مظهر رحمت روحانی وتنویر است. چنان چه در آیه قرآن می فرماید:«الم ترکیف ضرب الله مثلا کلمة طیبة کشجرة طیبة اصلها ثابت وفرعها فی السماء»ابراهیم24 .در ذیل همین آیه امام باقر (علیه السلام) این درخت را تشبیه به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و علی (علیه السلام)و اولاد علی (علیه السلام)وهمچنین شیعیان ایشان می کند که سازه های این درخت آسمانی را  تشکیل می دهند و به واسطه ائمه اطهار (علیهم السلام)  این ارتباط آسمانی برقرار می شود وانسان زمینی جزءای از آن وآسمان می شود . ولی باید توجه داشت که در نماد گرایی قرآنی در این رابطه اشاره ای به ریشه درخت در زمین که تغذیه آن از زمین باشد نمی کند بلکه به کلمه "اصلهاثابت "اشاره می کند که تغدیه وریشه این درخت ، متصل به عالم ملکوتی است ونه عالم ملکی.
عَنْ جَابِرٍ الْجُعْفِی قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی الْبَاقِرَ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- کشَجَرَةٍ طَیبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ.  تُؤْتِی أُکلَها کلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّها قَالَ أَمَّا الشَّجَرَةُ فَرَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) وَ فَرْعُهَا عَلِی (علیه السلام) وَ غُصْنُ الشَّجَرَةِ فَاطِمَةُ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) وَ ثَمَرُهَا أَوْلَادُهَا (علیه السلام) وَ وَرَقُهَا شِیعَتُنَا ثُمَّ قَالَ (علیه السلام) إِنَّ الْمُؤْمِنَ مِنْ شِیعَتِنَا لَیمُوتُ فَیسْقُطُ مِنَ الشَّجَرَةِ وَرَقَةٌ وَ إِنَّ الْمَوْلُودَ مِنْ شِیعَتِنَا لَیولَدُ فَتُورِقُ الشَّجَرَةُ وَرَقَة[39]
جابر جعفى گوید: از امام پنجم حضرت باقر علیه السّلام معنى قول خداى عزّ و جلّ: کشَجَرَةٍ طَیبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ  تُؤْتِی أُکلَها کلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّها (مانند درخت پاکى که ریشه آن در زمین محکم و پابرجا باشد، و شاخه آن از بس بلند است سر به جانب آسمان کشیده، در هر زمان که خدا حکم نموده به ثمردادن، ثمر خود را مى دهد، و به اراده و تکوین آفریدگار میوه خود را مى دهد- ابراهیم 14: 24 و 25) را پرسیدم، فرمود: امّا آن درخت، پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله، و شاخه آن، علىّ علیه السّلام و جوانه شاخه آن درخت، فاطمه دخت رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله و میوه آن اولاد او، و برگش شیعیان ما هستند، آنگاه فرمود: هر گاه مؤمنى از شیعیان ما بمیرد، از آن درخت برگى مى افتد، و چون نوزادى از شیعیان ما متولّد شود، آن درخت برگى آورد.
درخت زیتون
نماد انسان جهانی و شخص حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) است  و به عنوان ستون مرکزی عالم شمرده میشود .چنان چه در آیه قران نور خداوند را به مثل چراغدانی می داند که چراغ با روغنی افروخته میشود که از درخت پر برکت زیتونی گرفته شده است "کانها کوکب دری یوقد من شجرة مبارکة زیتونة "نور 35از حضرت امام محمّد باقر (علیه السلام) روایت است که مراد به تین و زیتون حسنین، علیهما السّلام اند که دو میوه دل حضرت پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و على و فاطمه علیهما السّلامند و از طور سنین امیر المؤمنین (علیه السلام) و از بلد الامین حضرت فاطمه علیهما السّلامند[40]
سدرۀ المنتهی:
بر طبق آیات قرآن و سنت اسلامی ،سدرة المنتهی نماد حدود و اندازه در زمان و مکان است .چنانچه در قرآن اشاره داردکه   حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) نشانه های عظیمی از خدای خود را رؤیت کرد درنزدسدرۀ المنتهی که جنۀ المنتهی در آنجاست«ولقد رءاه نزلۀ اخری» «عند سدرة المنتهی»«عندها جنۀ المأوی»15نجم
در حدیث امام محمد باقر (علیه السلام) به این معنی تصریح شده است که سیر حضرت در شب معراج تا به سدرة المنتهی بود
عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِی (علیه السلام) قَالَ قَالَ لِی النَّبِی (صلی الله علیه و آله و سلم) لَمَّا أُسْرِی بِی إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ إِلَى سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى أُوقِفْتُ بَینَ یدَی رَبِّی عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ لِی یا مُحَمَّدُ فَقُلْتُ لَبَّیک رَبِّی وَ سَعْدَیک قَالَ قَدْ بَلَوْتَ خَلْقِی فَأَیهُمْ وَجَدْتَ أَطْوَعَ لَک قُلْتُ رَبِّی عَلِیاً (علیه السلام) [41]
کنز جامع الفوائد: غالب جهنى از حضرت باقر از آباء گرام خود از علی علیه السّلام نقل کرد که پیامبر اکرم بمن فرمود وقتى مرا بآسمان بردند تا سدرة المنتهى که رسیدم و در مقابل پروردگار ایستادم.
فرمود یا محمّد! عرضکردم: بلى. فرمود تو مردم را آزمایش کرده اى کدام یک بیشتر پیرو تو بودند گفتم خدایا علی
در حدیث دیگر صعود فرشتگان به آسمان بالارا تا به سدرةالمنتهی می داند .
قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (علیه السلام) إِنَّمَا سُمِّیتْ سِدْرَةَ الْمُنْتَهَى لِأَنَّ أَعْمَالَ أَهْلِ الْأَرْضِ تَصْعَدُ بِهَا الْمَلَائِکةُ الْحَفَظَةُ إِلَى مَحَلِّ السِّدْرَةِ قَالَ وَ الْحَفَظَةُ الْکرَامُ الْبَرَرَةُ دُونَ السِّدْرَةِ یکتُبُونَ مَا یرْفَعُهُ إِلَیهِمُ الْمَلَائِکةُ مِنْ أَعْمَالِ الْعِبَادِ فِی الْأَرْضِ فَینْتَهِی بِهَا إِلَى مَحَلِّ السِّدْرَةِ[42]
امام پنجم علیه السّلام همانا سدرة المنتهى نامیده شد چون فرشته هاى دیده بان کردار اهل زمین را تا آن بالا برند، فرمود: حافظان گرامى نیک زیر سدره اند، و آنچه فرشته ها بالا برند بنویسند و بسدره رسانند.
همچنین در دایرة المعارف فارسی سدره المنتهی را در درخت کنار دانسته که در آسمان هفتم یا دراقصای  بهشت واقع است و گویند علم اولین و آخرین بدانجا منتهی می شود[43]
سیب
در فرهنگ اسلامی نماد با روری و عطر کلمه الله است چرا که در روایت از امام باقر (علیه السلام) اشاره شده است به سیب بهشتی که با خوردن آن نطفه  فاطمه (سلام الله علیها)بسته شد گرچه در بعضی مکاتب نماد شناخته و معرفت است .
عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ قِیلَ یا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّک تَلْثَمُ فَاطِمَةَ وَ تَلْتَزِمُهَا وَ تُدْنِیهَا مِنْک وَ تَفْعَلُ بِهَا مَا لَا تَفْعَلُهُ بِأَحَدٍ مِنْ بَنَاتِک فَقَالَ إِنَّ جَبْرَئِیلَ (علیه السلام) أَتَانِی بِتُفَّاحَةٍ مِنْ تُفَّاحِ الْجَنَّةِ فَأَکلْتُهَا فَتَحَوَّلَتْ مَاءً فِی صُلْبِی ثُمَّ وَاقَعْتُ خَدِیجَةَ فَحَمَلَتْ بِفَاطِمَةَ فَأَنَا أَشَمُّ مِنْهَا رَائِحَةَ الْجَنَّة[44]ِ
به رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) عرض شد:
یا رسول اللَّه، چرا شما دهان و صورت فاطمه را بوسه زده و ملازم او بوده و وى را به خود نزدیک نموده و در حقّش ملاطفت و مهربانى به حدّى مى کنید که در حقّ دختران دیگرتان نمى نمایید؟حضرت فرمودند: جبرئیل علیه السّلام سیبى از سیب هاى بهشت برایم آورد من آن را خورده، سیب در صلب من به آب حیات یعنى نطفه مبدّل شد سپس با خدیجه خاتون سلام اللَّه علیها مواقعه نموده، وى به فاطمه علیها سلام اللَّه باردار شد لذا از فاطمه بوى بهشت استشمام مى کنم از این جهت است که او را بوسیده و ملازمش هستم.
نمادشناسی حیوانات
1ـ سگ
در عرف جوامع اسلامی سگ را کثیف ترین صورتی می دانند که در خلقت پدیده آمده است و طبق حدیث وارده از معصومین خدا بدتر و نجس تر از سگ، خلق دیگر نکرده است «ما خلق الله انجس من الکلب».
بر این اساس در شریعت اسلام سگ نجس العین است و ظرفی را که سگ در آن غذا یا آب بنوشد باید هفت بار خاک مالی شود. سگ نماد ولع و شکمپارگی و نماد غضب و خشم و ناپاکی است. چنانچه قرآن َم‍‍ثل عالم مفتون به دنیا را مانند سگی می داند که از شدت حرص و غضب در هر حالتی صدایش بلند است و پارس می کند و زوزه می کشد «فمثله کمثل الکلب إن تحمل علیه یلهث أو تترکه یلهث» مثل او همچون سگ هاری است که اگر به او حمله کنی دهانش را باز و زبانش را بیرون می آورد و اگر او را به حال خود واگذاری باز همین کار را می کند. (اعراف / 176).
اما با این همه ،همه ی انواع سگ مذموم نیستند و در اسلام از سگ تازی و شکاری و سگ گله نهی نشده است. در حدیثی از امام باقر (علیه السلام) چون از سگ به عنوان حیوان ناپاک یاد می شود حضرت حالات و صفات دوزخیان را مانند سگی که مویه کند توصیف می کند.
عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی الْبَاقِرِ (علیه السلام) قَالَ إِنَّ أَهْلَ النَّارِ یتَعَاوَوْنَ فِیهَا کمَا یتَعَاوَى الْکلَابُ وَ الذِّئَابُ مِمَّا یلْقَوْنَ مِنْ أَلَمِ [أَلِیمِ ] الْعَذَابِ مَا ظَنُّک یا عَمْرُو بِقَوْمٍ لَا یقْضَى عَلَیهِمْ فَیمُوتُوا وَ لَا یخَفَّفُ عَنْهُمْ مِنْ عَذَابِهَا عِطَاشٍ فِیهَا جِیاعٍ کلِیلَةٍ أَبْصَارُهُمْ صُمٍّ بُکمٍ عُمْی مُسْوَدَّةٍ وُجُوهُهُمْ خَاسِئِینَ فِیهَا نَادِمِینَ مَغْضُوبٍ عَلَیهِمْ فَلَا یرْحَمُونَ وَ مِنَ الْعَذَابِ فَلا یخَفَّفُ عَنْهُمُ
امام باقر (علیه السلام) فرمود دوزخیان چون سگ مویه کنند از سخنى عذاب چه گمان برى اى عمرو (راوى حدیث است) بمردمى که مرگ ندارند تا برهنه و عذابشان تخفیف ندارد و تشنه و گرسنه و معیوب چشم کر و کور و سیه روى و رانده در دوزخ و پشیمان و مغضوب از عذاب بر آنها ترحم نشود و تخفیف ندارند[45]
خوک یا خنزیر
به تقریب در سراسر جهان خوک  نماد پرخوری و کثافت است، خوک هر چه ببیند می درد و فرو می بلعد.در اسلام به دلیل این که خوک یک حیوان نجس العین است و از خوردن گوشت آن نهی شده است از آن به عنوان حیوان ناپاک یاد می شود که نماد و مظهر شهوت و انحراف جنسی است. در باب اکل و شرب یکی از چیزهایی که مسلمانان از خوردن آن نهی شده اند گوشت خوک است. «إنما حرّم علیکم المیتة والدم ولحم الخنزیر و ما أهل به لغیرا...» (نحل / 115).
همچنین قرآن کسانی را که مورد غضب و خشم الهی قرار گرفته اند به صورت انسان های حیوان نمایی نام می برد که به شکل میمون ها و خوک درآمده اند «من لعنه الله و غضب علیه و جعل منهم القردة والخنازیر و عبد الطاغوت» (مائده / 60) کسانی که خداوند آنها را از رحمت خود دور ساخته و مورد خشم قرار داده ( مسخ کرده )و از آنها میمون ها و خوک هایی قرار داده.
در لسان آیات و روایات انسانهای مسخ شده و کسانی که از مسیر انسانیت خارج می شوند به حیوان هایی نام برده شده که در شریعت مذموم ومطرود هستند که عبارتند از خوک و سگ و بوزینه که دوزخیان عموماً به این سه صورت در می آیند.
در تأیید این آیه روایتی است که امام به همین مضمون می فرمایند:
أَنَّهُ سَمِعَ أَبَا جَعْفَرٍ (علیه السلام) یقُولُ یحْشَرُ الْمُکذِّبُونَ بِقَدَرِ اللَّهِ مِنْ قُبُورِهِمْ قَدْ مُسِخُوا قِرَدَةً وَ خَنَازِیرَ[46]
على بن ابى حمزه گوید: پدرم ابو حمزه نقل کرده است که از امام محمد باقر علیه السّلام شنیده است که فرمود: آنان که تقدیر الهى را دروغ مى پندارند (در برزخ) مسخ مى شوند و در روز قیامت به صورت بوزینه و خوک محشور مى گردند.
در حدیثی امام باقر (علیه السلام) دشمنان اهل بیت را به صورت خوک هایی می دانند که مسخ شده اند.
عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) أَنَا مَوْلَاک- وَ مِنْ شِیعَتِک ضَعِیفٌ ضَرِیرٌ فَاضْمَنْ لِی الْجَنَّةَ- قَالَ أَ وَ لَا أُعْطِیک عَلَامَةَ الْأَئِمَّةِ- قُلْتُ وَ مَا عَلَیک أَنْ تَجْمَعَهَا لِی- قَالَ وَ تُحِبُّ ذَلِک قُلْتُ وَ کیفَ لَا أُحِبُّ- فَمَا زَادَ أَنْ مَسَحَ عَلَى بَصَرِی- فَأَبْصَرْتُ جَمِیعَ الْأَئِمَّةِ عِنْدَهُ فِی السَّقِیفَةِ- الَّتِی کانَ فِیهَا جَالِساً- قَالَ یا أَبَا مُحَمَّدٍ مُدَّ بَصَرَک فَانْظُرْ مَا ذَا تَرَى بِعَینِک- قَالَ فَوَ اللَّهِ مَا أَبْصَرْتُ إِلَّا کلْباً أَوْ خِنْزِیراً أَوْ قِرْداً- قُلْتُ مَا هَذَا الْخَلْقُ الْمَمْسُوخُ- قَالَ هَذَا الَّذِی تَرَى هُوَ السَّوَادُ الْأَعْظَمُ- وَ لَوْ کشِفَ لِلنَّاسِ مَا نَظَرَ الشِّیعَةُ إِلَى مَنْ خَالَفَهُمْ إِلَّا فِی هَذِهِ الصُّورَةِ[47]
در مختصر بصائر ص 112از ابو بصیر گفت خدمت حضرت باقر عرضکردم آقا من غلام شما و از شیعیانتان هستم کور و ناتوان برایم بهشت را ضمانت کن.فرمود نمی خواهى بتو علامت ائمه را نشان دهم عرضکردم چه مى شود که جمع بین هر دو بفرمائى (هم ضمانت بهشت و هم علامت ائمه) فرمود مایلى عرضکردم چرا دوست نداشته باشم.حضرت باقر همین که دست رو چشم من کشید تمام ائمه را در همان خانه اى که نشسته بود با چشم خود دیدم. بعد فرمود ابو بصیر چشم بگشا ببین چه مى بینى. گفت بخدا قسم جز سگ و خوک و بوزینه چیزى ندیدم. گفتم این بخت برگشتگان کیانند که مسخ شده اند؟ فرمود اینها که مى بینى این جمعیت انبوه مخالفین است اگر پرده برداشته شود شیعیان مخالفین خود را جز باین صورت نمى بینند.
خروس
در اسلام خروس در مقایسه با دیگر حیوانات از احترام بی بدیل برخوردار است، حضرت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمود: خروس سپید دوست من و دشمن منافقین است و آواز او حضور فرشتگان را خبر می دهد.از این حیوان به عنوان نمادی خورشیدی در سراسر جهان نام برده می شود زیرا بانگ خروس طلوع خورشید را بشارت می دهد.
قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (علیه السلام) إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَک وَ تَعَالَى مَلَکاً عَلَى صُورَةِ دِیک أَبْیضَ رَأْسُهُ تَحْتَ الْعَرْشِ وَ رِجْلَاهُ فِی تُخُومِ الْأَرْضِ السَّابِعَةِ لَهُ جَنَاحٌ فِی الْمَشْرِقِ وَ جَنَاحٌ فِی الْمَغْرِبِ لَا تَصِیحُ الدُّیوک حَتَّى یصِیحَ فَإِذَا صَاحَ خَفَقَ بِجَنَاحَیهِ ثُمَّ قَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ سُبْحَانَ اللَّهِ سُبْحَانَ اللَّهِ الْعَظِیمِ الَّذِی لَیسَ کمِثْلِهِ شَی ءٌ قَالَ فَیجِیبُهُ اللَّهُ تَبَارَک وَ تَعَالَى وَ یقُولُ لَا یحْلِفُ بِی کاذِباً مَنْ یعْرِفُ مَا تَقُول
امام باقر علیه السّلام فرمود: خداوند تبارک و تعالى را فرشته اى است که بشکل خروس سفید است، سر او زیر عرش و پاهایش در منتهاى زمین هفتم است، یک بال او در مشرق و بال دیگرش در مغرب است، تا آن خروس آواز برندارد هیچ خروسى نمی خواند، و چون او آواز برداشت بالهاى خود را برهم می زند و سپس این ذکر را می خواند: سبحان اللَّه، سبحان اللَّه، سبحان اللَّه العظیم الّذى لیس کمثله شى ء. یعنى منزّه است خداوند، منزّه است خداوند، منزّه است خداوند بزرگ که هیچ چیزى شبیه و همانند او نیست. آن حضرت فرمود: پس خداوند تبارک و تعالى او را پاسخ می دهد و می فرماید: کسى که گفته تو را بفهمد هرگز بدروغ مرا قسم نخورد[48].
کرم ابریشم
درحدیث باقرى،آدم حریص به دنیا،به کرم ابریشمی تشبیه شده که خود را در این دنیا محبوس کرده است وازاین رو در نماد گرایی مرگ تدریجی به کار میرود که از حرص وطمع ناشی می شود.  «مثل الحریص على الدّنیا کمثل دودة القزّ، کلّما ازدادت على نفسها لفّا کان أبعد لها من الخروج حتّى تموت غمّا» مثل آدم حریص در دنیا مثل کرم ابریشم است، که هر چه بیشتر بر گرد خود بتند، بیرون آمدنش از پیله دشوارتر مى شود، و سرانجام از اندوه در آن خواهد مرد». این حدیث واقعیت نظام تکاثرى را مجسّم مى سازد، و با توجّه به همگونى سنّتهاى حاکم بر زندگى فرد و اجتماع و شبیه بودن آنها، ما را از حرکت اجتماع با بیانى نمادین (سمبلیک) مى آگاهاند؛ و اینک شرح آن:
1- نظام تکاثرى پیله (خانه اى که کرم ابریشم براى خود مى سازد).
2- متکاثران کرمهاى ابریشم.
3- پیوندهاى تکاثرى رشته هاى ابریشمى که کرم از خود خارج مى کند و خانه خود را با آن مى سازد و در آن خانه زندانى مى شود.
4- رشد نظام تکاثرى فراوانى رشته هایى که به مدفون شدن کرم مى انجامد.
بنا بر این، نظام تکاثرى، سرمایه دارى، ربوى، پیله و تارهایى است که به دست متکاثران بافته مى شود. و رشد این نظام حرکتى انتحارى است که آن را به سوى مرگ در میان رشته هاى بافته خود مى راند و سبب نابودى آن و جایگزینى دیگران مى شود[49]
کبوتر
از آن به عنوان حیوانی مورد علاقه اهلبیت نام برده شده، که همیشه در کنار قبول مطهر آنان حضور دارند.
عنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع مَنْ أَحَبَّنَا أَهْلَ الْبَیتِ أَحَبَّ الْحَمَامَ [50]

منبع : بهداشت معنوی
-------------------------
پی نوشت ها:
[36] فرهنگ نمادها
[37] بحار الأنوار ج 51، ص: 137
[38]الکافی، ج 1، ص: 534
 [39] معانی الأخبار، ص: 401
الفین-ترجمه وجدانى، ص: 908[40]
[41] بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج 24، ص: 181
[42]علل الشرائع (ج 1 ص 263)
[43](نقل ازدایرة المعارف فارسی مصاحب )
[44] علل الشرائع، ج 1، ص:  184
[45]أمالی الصدوق، ص: 557
[46]ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص: 213
[47]زندگانى حضرت سجاد و امام محمد باقر علیهما السلام، ص: 201
[48] من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص: 483
[49] الحیاة با ترجمه احمد آرام، ج 3، ص: 568
[50] مکارم الأخلاق، ص: 130

Share