تفاوت امور خارق‌ العاده با کرامت حقیقی

حاج شیخ جعفر ناصری
شرح صدر

در سلوک، آثار مشترکی هست که از عوارض سلوک بما انّه سلوک است. سلوکی که در مسیر توحید، اسلام، تشیع و تقرب به حق باشد و آثار و علائمی که در نفس پیدا می شود به عنوان سالک و کیفیت قطع طریق و آثارش و همراه با نور بودن یا نبودنش، همه باید تفکیک و مشخص شود.
اگر شنیدید یک مرتاضی حتی صورت نورانی حضرت صاحب علیه السلام را توانسته از دور حس کند یا ببیند، نباید استبعاد کرد. آقای لنگرودی[۱] – خدا رحمتش کند – با حاج آقا [آیت الله ناصری حفظه الله تعالی] پیش ایشان رفته بودیم. ایشان چندین سال رهبر بخشی از شیعیان هند یا امام جماعت بود و خدمت می کرد. می گفت:
قبل از انقلاب به همراه رفقا به شهری رفتیم که مرتاضان در کنار رودخانه آن شهر هستند. بزرگِ مرتاضان خیمه ای زده بود و آن جا زندگی می کرد. آن روز، روز ملاقات بود. مردم هم آمده بودند و هر کدام کارهای عجیب و غریبی هم داشتند. یکی آمد و گفت: تمام سرمایه ام داخل یک کیف بود و از دستم رفت. آن مرتاض، دست آن شخص را گرفت و دعایی خواند و کارهایی انجام داد؛ سپس گفت: فلان وقت کیف را پیدا می کنی. آن شخص خوشحال شد و رفت.
می گفت یکی از کارهای آن مرتاض این بود که اسم هر شخصی را با مادرش می گفتند، شروع می کرد راجع به آن فرد توضیحاتی می داد؛ البته آن مرتاض گفته بود که راجع به افراد بزرگ از من نپرسید. آقای لنگرودی می گفت: وقتی نوبت ما شد که سؤال کنیم، اسم امام زمان علیه السلام و مادرشان را گفتیم. هر سؤالی را از او میپرسیدند، یک یا دو دقیقه فکر می کرد و جواب می داد؛ اما در مورد سؤال ما در فکر فرو رفت و سکوت، مجلس را گرفت. بعد از مدتی طولانی سرش را بلند کرد و چند مرتبه گفت: او بزرگ مردی است. او کیست؟! هر جا نگاه می کنم هست؛ در دریا هست، در خشکی هست، در آسمان هست، در زمین هست. ایشان می گفت: مقداری برای او راجع به امام زمان علیه السلام توضیح دادیم و اعتقاد خود را نسبت به آن حضرت گفتیم.
برای مرتاضی که واقعاً تمام عمرش کار کرده باشد، تا این محدوده ممکن است؛ ولی آیا این فرد، با این دیدن حتماً به حجّت ملزم می شود، معلوم نیست. این دیگر به اندوخته های اعتقادی  او و خیلی مسائل دیگر بستگی دارد؛ ولی آثاری مشترک است و آثاری خاص برای مسیر حق و باطل وجود دارد. تشرف محضر امام زمان علیه السلام از آن  آثار ناب خاص است.
ارتباط توحیدی به آن گونه که اهل بیت علیهم السلام معرفی کردند،  آثار ناب خاص است. دیگران در مسائل توحیدیشان خلأ و مشکل است. کیفیت درک معارف به گونه ای که اهل بیت علیهم السلام فرموده اند، تشخیص آن و تشخیص کلمات اهل بیت علیهم السلام بعد از معرفت حاصل می شود. خدایی را که اهل بیت علیهم السلام معرفی کرده اند با خدایی که دیگران معرفی کرده اند فرق می کند، و همین طور امامی را که اهل بیت علیهم السلام معرفی کرده اند، ملکوتی را که اهل بیت علیهم السلام معرفی کرده اند؛ منتهی قبل از رسیدن به مقصد، قبل از عروج به عالم غیب حقیقی، عوالم تخیلی فراوان است و هر کسی ممکن است در این عوالم برود و چیزهایی را نقل کند. اگر شنیدید فلان فرد مرتاض تعابیر بدی راجع به شیعه و اولیا دارد، بالأخره مربوط به این می شود که عالم خیال و شدت و ضعف مشاهدات، به خیال آن فرد بیننده مربوط است؛ ولی صحتش التزامی ندارد.
برای رسیدن به تمام کرامات، راه های مختلفی وجود دارد. طی الارض فقط برای امام یا کسی که در آن طریق باشد، حاصل می شود؛ اما کیفیت انتقال و جابجایی ممکن است برای هر کسی حاصل شود؛ ولی در باطن خودش خیلی شرایط دارد. کسی که فقط انتقال را بخواهد غیر از طی الارض، ممکن است او را به این طرف و آن طرف ببرند؛ موکلیّن خاصی دارد که او را به چه سمتی ببرند و به چه سمتی نبرند و اصلاً طی الارض نیست. طی الارض مرتبه بسیار عالی است.
آیت الله میرجهانی رحمه الله علیه نقل می کردند: شیخ حسن علی نخودکی به من می گفتند: طی الارض را ندیدم کسی نصیب داشته باشد؛ ولی خداوند به من عنایت کرده است که زمین [در زیر پای من] پیچیده شود.
آنچه در این زمینه اتفاق می افتد خیلی توضیح می خواهد و فهم آن سخت است؛ چه انتقال تخت بلقیس، از طی ارض، و چه سیر جبال:
وَ لَوْ أَنَّ قُرْآناً سُیِّرَتْ‏ بِهِ الْجِبالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الْأَرْضُ أَوْ کُلِّمَ بِهِ الْمَوْتى‏ بَلْ لِلَّهِ الْأَمْرُ جَمیعا؛[۲]
اگر قرآنى بود که کوه‏ها را به حرکت درآورد یا زمین را شکاف دهد یا مردگان را به سخن درآورد، باز هم (ایمان نمى ‏آورند) و همه امور در اختیار خداست.
همه  این موارد، مشابه باطل نیز دارد؛ منتهی اگر انسان در طریق استفاده از قرآن همان طور که اهل بیت علیهم السلام می گویند قرار گرفت، همه این ها حل می شود. در این قسمت ها کار نشده است. اگر هم چیزی باشد، خیلی محدود و مختصر است؛ در حالی که خیلی جای کار دارد.
——————————————————————————
پی نوشت :
[۱]. آیت الله محمد مهدی مرتضوی لنگرودی صاحب کتاب هند و پاک است.
[۲]. سوره رعد، آیه ۳۱

-------------------------
منبع : بنیادهاد

 

مطالب مرتبط: 
Share