روضه سه ساله/حضرت رقیه سلام الله علیها

حضرت رقیه,دختر سه ساله,گنجینه تصاویر ضیاءالصالحین

سه ساله
از وداع پدر تا وداع سه ساله
ملا صالح برغانی نقل می کند:
هنگامی که حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) اراده میدان نمود، دختر سه ساله خود را بوسید و آن طفل از شدّت تشنگی فریاد برآورد:
« یا ابتاه العطش » آن حضرت فرمود:
ای دختر کوچک من صبر کن تا برایت شربتی از آب بیاورم.
پس آن حضرت روانه میدان شد و به سوی فرات رفت؛ در این زمان مردی از سپاه کوفه آمد و گفت:
ای حسین لشکر به خیمه ها ریختند.(گویا این خبر شایعه بوده) آن حضرت خود را به سرعت به خیمه ها رسانید، آن دختر کوچک به استقبال پدر آمد و گفت:
ای پدر ! آیا برایمان آب آورده ای؟
امام از شنیدن این سخن، اشک از دیدگانش جاری شد و فرمود:
عزیز من ! به خدا سوگند که تحمّل تشنگی و بی قراری تو برایم دشوار است.
پس انگشت خود را در دهان آن طفل گذارد و دست بر پیشانی او گذاشت و او را تسلّی داد؛ و چون خواست باز گردد به میدان نبرد، آن طفل به سوی امام دوید و دامان امام را گرفت؛ پس آن امام مظلوم فرمود:
ای دخترم نزد تو خواهم آمد.۱
آری :
همان دختر سه ساله امام حسین (علیه السلام) که در خرابه شام در خواب به سر می برد، ناگاه از خواب پرید در حالی که سخت پریشان به نظر رسید و جویای پدر شد و پرسید:
پدرم کجاست؟! من هم اکنون او را دیدم!
بانوان حرم چون این سخن از او شنیدند، گریستند و کودکان دیگر نیز ناله و زاری سردادند.
چون صدای شیون و گریه آنان بلند شد، یزید از خواب پرید و پرسید:
این گریه و زاری از کجاست؟
پس از جستجو، یزید را از جریان باخبر کردند، یزید گفت:
سر پدرش را نزد او ببرید!
آن سر مقدّس را در زیر سرپوشی قرار داده، در مقابل او نهادند.
کودک پرسید: این چیست؟
گفتند : سر پدرت حسین (علیه السلام) است.
دختر امام حسین (علیه السلام) سرپوش را برداشت و چون چشمش به سر مبارک پدر افتاد ناله ای از دل کشید و بی تاب شد و فرمود:
ای پدر چه کسی تو را به خونت رنگین کرده؟!
چه کسی رگهای تو را برید؟!
ای پدر! چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟!
ای پدر! بعد از تو به چه کسی دل ببندم؟!
چه کسی یتیم تو را بزرگ خواهد کرد؟!
ای پدر! انیس این زنان و اسیران کیست؟!
ای کاش! من فدایت شده بودم!
ای کاش! من نابینا شده بودم!
ای کاش! من در خاک آرمیده بودم و محاسن به خون خضاب شده تو را نمی دیدم!
آنگاه لب کوچک خود را بر لبهای پدر نهاد و گریه شدیدی کرد و از هوش رفت.
هر چه تلاش کردند به هوش نیامد و این مظلومه حسین (علیه السلام) در شام به شهادت رسید.۲
آری؛
در هنگام وداع امام حسین (علیه السلام) به او فرموده بود که :
به نزد تو باز خواهم گشت.

-------------------------
پی نوشتها:
۱ . مخزن البکاء مجلس ص۹ . قصه کربلا ص ۳۶۰.
۲. قصه کربلا ص ۵۱۹.

Share