وقتی همه عدالتخواه می‌شوند

موضوع: 
محمدصادق شهبازی
محمدصادق شهبازی

در تداوم رنگ عوض کردنهای سیاسیون چپ و راست و بهاری و اعتدالی و نواصولگرا و… در جامعه ما اصلاح طلبان هم مثل بهاریها و نواصولگراها یاد عدالت افتاده اند! اینکه هرکسی از ظن خود یار عدالت شود در درازمدت به نفع گفتمان عدالتخواهی است و نشان پیروزی گفتمانی انقلابی ها و عدالت خواهان است، که اغیار هم ناچارند شعار آنان را برای منازعتشان برگزینند. 

در تداوم رنگ عوض کردنهای سیاسیون چپ و راست و بهاری و اعتدالی و نواصولگرا و… در جامعه ما اصلاح طلبان هم مثل بهاریها و نواصولگراها یاد عدالت افتاده اند! 

اینکه هرکسی از ظن خود یار عدالت شود در درازمدت به نفع گفتمان عدالتخواهی است و نشان پیروزی گفتمانی انقلابی ها و عدالت خواهان است، که اغیار هم ناچارند شعار آنان را برای منازعتشان برگزینند، که البته اصلاح طلب ها هم در دهه شصت و ۷۶ نشان داده اند تاحدی بلدند از این تغییر مواضع استفاده کنند و به عنوان اپوزیسیون وضعی که خود جزو عاملانش هستند در صحنه حاضر شوند. 

اما در کوتاه مدت ایجاد قدرت تشخیص دوغ و دوشاب مهم است که محمدرضا پهلوی هم کتاب دارد در باب عدالت اجتماعی از دیدگاه شاهنشاه آریامهر! و این روزها درفضای سیاسی کشور حتی شاه دزدها هم فریاد ای دزد ای دزد بلند کرده اند. 

یکی از این کارها طبیعتاً رویکرد انتقادی و نمایش انگیزه ها و روش ها و مصادیق عدالت خواهی سیاست زده و انتخاباتی و سیاسی و محافطه کارانه است اما کافی نیست و انفعالی است. 

در منطق انقلاب کبیراسلامی وقتی مردم فوج فوج وارد دین خدا یا بخشی از آن میشوند الک گرفتن و زدن آدم ها راه حل نیست، وحدت کورکورانه و سیاسی و… هم ره به ترکستان می برد، تکثر بدون توجه به دیگری ها هم راه به حقیقت نمی برد. باید جوری با جامعه ارتباط گرفت و گفتمان سازی کرد که همه گفتمان های رقیب و معارض ناچار در این گفتمان غالب هضم شوند. اینجا جای زیاد کردن خالص ها است، جای پاکسازی و جبران ضعفها و کمبودهاست. 

انقلابی ها و بسیجی ها و عدالتخواهان باید در مقابل این تغییر رنگ و شعارهای سیاسی و انتخاباتی، الگوهای اصیل عدالت اسلامی را عملاً ارائه کننداگر نگران سیاست بازانند، فعالانه عدالت را سر درست بگیرند و اولویتها را به مطالبه بگذارند. 

اگر منتقد نقد برون گفتمانی و سیاست زده و محافظه کارانه از قوه قضاییه و… هستند، نقد انقلابی ناظر به اصلاح ساختارها و سازوکارها بکنند. 

اگر منتقد استفاده ابزاری از شعار عدالتند، مبنایی ترین مسائل برزمین مانده عدالت به ویژه در تبعیض و سرمایه سالاری را پی بگیرند، و بر وجوه مردمی، غیرسیاسی و مبنایی و عینی آن تمرکز کنند. جوری که مردم صدای انقلابی ها را صدای خودشان بدانند، چنان که در ابتدای دهه هشتاد و در اوج تخریب علیه جبهه انقلاب چنین شد. 

اگر نگران سوء استفاده از عدالت برای تخریب نظام و رهبری هستند، عدالت اسلامی را سر دست بگیرند و برکژی ها بشورند و ضمناً از جهت گیری های درست رهبری و نظام دفاع کنند! 

بهترین راه رسوا کردن ادرسهای غلط و اصلاح جهت بدنه های غیرقالتاقی که به دنبال انها راه افتاده اند، نمایش ادرس صحیح است. 

عدالتخواهی ملک طِلق کسی نیست. اگر همه سیاسیون حتی با اغراض دیگر وارد عرصه شوند درنهایت به سود عدالت است، اما باید هوشیار بود. 

چه بسیار بدنه هایی که دنبال ان صداها حرکت میکنند که قابل جذب به مسیر اصیلند. مسیر اصیل اضافه برهمه چیز نصرت خدا را هم دارد، منتها به شرط اینکه همه توان خود را به صحنه بیاورد. چنانکه نحوه برخورد رهبران انقلاب با چنین جریاناتی برهمین طریق بوده است.

 

Share