احادیث سفر، همسفر و گردش

سفر کردن

منافع مسافرت:

1. رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله: سافِرُوا تَصِحُّوا، و جاهِدُوا تَغنَمُوا.[1]
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: مسافرت كنيد تا تندرست مانيد، و جهاد كنيد تا غنيمت به دست آوريد.

2.عنه صلى الله عليه و آله: سافِرُوا تَصِحُّوا و تُرزَقُوا.[2]
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: مسافرت كنيد تا تندرست مانيد و روزى داده شويد.

3.عنه صلى الله عليه و آله: سافِرُوا تَصِحُّوا و تَغنَمُوا.[3]
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: مسافرت كنيد تا سالم بمانيد، و غنيمت (سود) به دست آوريد.

۩۩❃❂❁❀۩۩✿✾✽✺۩۩

مسافرت و خستگى:

4.رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله: السَّفَرُ قِطعَةٌ مِنَ العَذابِ، و إذا قَضَى أحَدُكُم سَفَرَهُ فَليُسرِعِ الإيابَ إلى أهلِهِ. [4]
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: مسافرت كردن بخشى از عذاب (رنج) است و هرگاه فردى از شما سفرش را به پايان رسانْد، بايد زود نزد خانواده خود رَود.

5.عنه صلى الله عليه و آله: السَّفَرُ قِطعَةٌ مِن العَذابِ، يَمنَعُ أحَدَكُم طَعامَهُ و شَرابَهُ و نَومَهُ، فإذا قَضى أحَدُكُم نَهمَتَهُ مِن وَجهِهِ فَلْيُعَجِّلِ الرُّجُوعَ.[5]
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: مسافرت بخشى از عذاب است كه انسان در آن از غذا و آب و خواب خود مى افتد، پس هرگاه فردى از شما به هدف خود از مسافرت دست يافت، زود برگردد.

6.الإمامُ عليٌّ عليه السلام: السَّفَرُ أحَدُ العَذابَينِ.[6]
امام على عليه السلام: سفر كردن يكى از دو عذاب است.

۩۩❃❂❁❀۩۩✿✾✽✺۩۩

انتخاب همسفر:

7.رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله: الرَّفيقَ ثُمّ الطَّرِيقَ.[7]
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: نخست همسفر، آن گاه سفر.

8.الإمامُ عليٌّ عليه السلام: سَلْ عَنِ الرَّفيقِ قَبلَ الطَّريقِ، و عنِ الجارِ قَبلَ الدّارِ.[8]
امام على عليه السلام: پيش از سفر، از همسفر جويا شو، و پيش از [خريد] خانه، ببين همسايه ات كيست.

۩۩❃❂❁❀۩۩✿✾✽✺۩۩

آداب مسافرت:

1 ـ صدقه

9.الإمامُ الصّادقُ عليه السلام: اِفتَتِحْ سَفَرَكَ بالصَّدقَةِ و اخرُجْ إذا بَدا لكَ؛ فإنَّكَ تَشتَرِي سلامَةَ سَفَرِكَ.[9]
امام صادق عليه السلام: مسافرت خود را با صدقه دادن آغاز كن و هرگاه خواستى بيرون برو ؛ زيرا [با صدقه دادن ]سلامت سفرت را مى خرى.

2 ـ انتخاب جاده اصلى:

10.الإمامُ عليٌّ عليه السلام: علَيكُم بالبِكرِ و إن بارَتْ، و الجادَّةِ و إن دارَتْ، و بالمَدينَةِ و إن جارَتْ.[10]
امام على عليه السلام: بر شما باد دوشيزه؛ هر چند در خانه مانده باشد، و پيمودن راه اصلى؛ هر چند پيچ و خم داشته باشد، و سكونت در شهر ؛ هر چند [به تو] ستم كند.

3 ـ برگرفتن توشه راه:

11.لقمانُ عليه السلام ـ لابنِهِ و هو يَعِظُهُ ـ: يا بُنَيَّ، سافِرْ بِسَيفِكَ و خُفِّكَ و عِمامَتِكَ و خِبائكَ و سِقائكَ و خُيُوطِكَ و مِخْرَزِكَ، و تَزَوَّدْ مَعكَ مِنَ الأدوِيَةِ ما تَنتَفِعُ بهِ أنتَ و مَن مَعَكَ، و كُن لأِصحابِكَ مُوافِقا إلاّ في مَعصيَةِ اللّه ِ.[11]
لقمان عليه السلام ـ در اندرز به فرزندش ـفرمود: فرزندم! با شمشير و پاى افزار و دستار و چادر (خيمه) و مشك آب و نخ و سوزن و درفش[12] خود مسافرت كن و داروهايى كه به كار تو و همراهانت مى آيد، با خود بردار و با همسفرانت سازگار باش، مگر آن جا كه پاى معصيت خدا در ميان باشد.

4 ـ رئيس قرار دادن يكى از همراهان:

12.رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله: إذا كانَ ثلاثةٌ في سَفَرٍ فَلْيُؤَمِّرُوا أحَدَهُم.[13]
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: هرگاه سه نفر همسفر شدند، از ميان خود يك نفر را به سالارى انتخاب كنند.

13.عنه صلى الله عليه و آله: إذا كُنتُم ثلاثةً في سَفَرٍ فَلْيَؤمَّكُم أحَدُكُم، و أحَقُّكُم بِالإمامَةِ أقرَؤكُم.[14]
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: هر گاه سه نفر همسفر شُديد، بايد يكى از شما امام [جماعت ]شما شود. آن كه قرائتش بهتر باشد، به امامت سزاوارتر است.

14.عنه صلى الله عليه و آله: إذا كانَ ثلاثةُ نَفَرٍ في سَفَرٍ فَلْيَؤمَّهُم أقرَؤهُم و إن كانَ أصغَرَهُم سِنّا، فإذا أمَّهُم فهُو أمِيرُهُم.[15]
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: هر گاه سه نفر همسفر شدند، آن كه قرائتش بهتر است، گر چه سنّش كمتر باشد، بايد امامت [نماز] را به عهده گيرد. وقتى امام آنها شد، سالارشان نيز هموست.

5 ـ خوش برخوردى و يارى همراهان:

15.المُصنَّفُ لعبدِ الرَّزّاقِ عن أبي قلابة: ذُكِرَ عِندَ النبيِّ صلى الله عليه و آله رَجُلٌ فقالَ لَهُ: فيه خَيرٌ، قيل: يا رسولَ اللّه ِ، خَرَجَ مَعنا حاجّا فإذا نَزَلنا لَم يَزَلْ يُصلي حتّى نَرتَحِلَ، و إذا ارتَحَلنا لَم يَزَلْ يقراء و يَذكُرُ حتّى نَنزِلَ، فقالَ النبيُّ صلى الله عليه و آله: فَمَن كانَ يَكفِيهِ عَلَفَ ناقَتِهِ، و صُنْعَ طَعامِهِ؟ قالوا: كُلُّنا، فقالَ صلى الله عليه و آله: كُلُّكُم خَيرٌ مِنهُ!.[16]
المصنف لعبد الرزاق به نقل از أبو قلابة: در حضور پيامبر صلى الله عليه و آله از مردى سخن به ميان آمد و گفته شد: او آدم خوبى است. و گفته شد: اى رسول خدا! آن مرد همسفر حجّ ما بود. هرگاه در منزلى پياده مى شديم پيوسته در حال نماز خواندن بود تا آن كه حركت مى كرديم و در بين راه نيز همواره قرآن مى خواند و ذكر خدا مى گفت، تا دوباره اتراق مى كرديم. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: پس چه كسى شترش را علوفه مى داد و غذايش را درست مى كرد؟ عرض كردند: همه ما. حضرت فرمود: همه شما از او بهتريد!.

16.مكارم الأخلاق: رويَ عن النبيِّ صلى الله عليه و آله أنّهُ أمَرَ أصحابَهُ بِذَبحِ شاةٍ في سَفَرٍ، فقالَ رَجُلٌ مِنَ القَومِ: عَلَيَّ ذَبحُها، و قالَ الآخَرُ: عَلَيَّ سَلخُها، و قالَ آخَرُ: عَلَيَّ قَطعُها، و قالَ آخَرُ: عَلَيَّ طَبخُها، فقالَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله: أنا ألقُطَ لَكُمُ الحَطَبَ ! فقالوا: يا رسولَ اللّه ِ، لا تَتعَبَنَّ بِآبائنا و اُمَّهاتِنا أنتَ، نَحنُ نَكفِيكَ. قالَ صلى الله عليه و آله: عَرَفتُ أنَّكُم تَكفُوني، و لكنَّ اللّه َ عزّ و جلّ يَكرَهُ مِن عَبدِهِ إذا كانَ مَع أصحابِهِ أن يَنفَرِدَ مِن بَينِهِم، فقامَ صلى الله عليه و آله يَلقُطُ الحَطَبَ لَهُم.[17]
مكارم الأخلاق: منقول است كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در سفرى به اصحاب خود دستور داد گوسفندى ذبح كنند. يكى از آن ها گفت: من ذبح مى كنم ديگرى گفت: من پوست مى كنم، سومى گفت: من گوشتش را ريز مى كنم. چهارمى گفت: من آن را مى پزم. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: من هم براى شما هيزم جمع مى كنم! اصحاب عرض كردند: شما زحمت نكشيد، پدران و مادرانمان به فدايت!، ما به جاى شما كار مى كنيم. پيامبر فرمود: مى دانم كه شما به جاى من كار مى كنيد، اما خداوند عزّ و جلّ خوش ندارد كه بنده اش با عدّه اى از دوستان و همسفران خود باشد و تنهايى در ميان آنها [امتيازى داشته] باشد. پس، آن حضرت برخاست و شروع به جمع آورى هيزم كرد.

17.رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله: سَيِّدُ القَومِ خادِمُهُم في السَّفَر.[18][19]
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: سرور مردم كسى است كه در سفر خدمتگزار آنان باشد.

18.الإمامُ الصّادقُ عليه السلام: حَقُّ المُسافِرِ أن يُقِيمَ علَيهِ إخوانُهُ إذا مَرِضَ ثلاثا.[20]
امام صادق عليه السلام: حق مسافر آن است كه اگر بيمار شد، برادرانش سه روز براى او اُتراق كنند.

19.بحار الأنوار عن المُفَضَّلِ بنِ عُمَرَ: دخلتُ على أبي عبدِ اللّه ِ عليه السلام فقالَ: مَن صَحِبَكَ ؟ قلتُ: رَجُلٌ مِن إخواني. قالَ: فما فَعَلَ ؟ قُلتُ: مُنـذُ دَخَلتُ المَدينَةَ لَم أعرِفْ مكانَهُ، فقال لي: أ ما عَلِمتَ أنَّ مَن صَحِـبَ مُؤمنا أربَعينَ خُطوَةً سَألَهُ اللّه ُ عَنهُ يَومَ القِيامَةِ.[21]
بحار الأنوار به نقل از مُفَضَّل بن عمر: هنگامى كه [در پايان سفر] نزد امام صادق عليه السلام رسيدم، حضرت فرمود: چه كسى همسفر تو بود؟ عرض كردم: مردى از برادرانم. فرمود: پس چه كرد (كجاست )؟ عرض كردم: از وقتى وارد مدينه شده ام، نمى دانم جايش كجاست. حضرت فرمود: مگر نمى دانى كه هر كس چهل گام با مؤمنى همسفر شود، خداوند در روز قيامت راجع به او از وى مى پرسد؟

6 ـ تهيه هديه براى خانواده:

20.رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله: إذا خَرَجَ أحَدُكُم إلى سَفَرٍ ثُمّ قَدِمَ على أهلِهِ فَلْيُهدِهِم و لْيُطرِفهُم و لو حِجارةً![22]
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: هر گاه يكى از شما به سفر رفت، در بازگشت حتى اگر شده يك قطعه سنگ براى خانواده اش هديه و تحفه بياورد!

7 ـ هنگام بازگشت دو ركعت نماز بخواند:

21.الإمامُ عليٌّ عليه السلام: كانَ النبيُّ صلى الله عليه و آله إذا قَدِمَ مِن سَفَرٍ يُصَلِّي رَكعتَينِ.[23]
امام على عليه السلام: پيامبر صلى الله عليه و آله هرگاه از سفر باز مى گشت، دو ركعت نماز مى خواند.

۩۩❃❂❁❀۩۩✿✾✽✺۩۩

كلّيات آداب مسافرت:

22.الإمامُ الصّادقُ عليه السلام: قالَ لقمانُ لابنِهِ: إذا سافَرتَ مَع قَومٍ فَأكثِرِ استِشارَتَهُم في أمرِكَ و أمرِهِم، و أكثِرِ التَّبَسُّمَ في وُجوهِهِم، و كُن كَريما على زادِكَ بَينَهُم، و إذا دَعَوكَ فَأجِبهُم، و إذا استَعانُوكَ فَأعِنهُم، و اغلِبهُم بثَلاثٍ: طُولِ الصَّمتِ، و كَثرَةِ الصَّلاةِ، و سَخاءِ النَّفسِ بما مَعكَ مِن دابَّةٍ أو مالٍ أو زادٍ. و إذا استَشهَدُوكَ على الحَقِّ فاشهَدْ لَهُم، و اجهَدْ رَأيَكَ لَهُم إذا استَشارُوكَ... و إذا رَأيتَ أصحابَكَ يَمشُونَ فامشِ مَعهُم، و إذا رَأيتَهُم يَعمَلُونَ فاعمَلْ مَعهُم، و إذا تَصَدَّقُوا و أعطَوا قَرضا فَأعطِ مَعهُم، و اسمَعْ مِمَّن هُو أكبَرُ مِنكَ سِنّا.... و إذا نَزَلتَ فَصَلِّ رَكعتَينِ قَبلَ أن تَجلِسَ... و إذا ارتَحَلتَ فَصَلِّ رَكعتَينِ ثُمّ وَدِّعِ الأرضَ التي حَلَلتَ بها، و سَلِّم علَيها و على أهلِها ؛ فإنَّ لِكُلِّ بُقعَةٍ أهلاً مِنَ الملائكةِ.[24]
امام صادق عليه السلام: لقمان به فرزندش گفت: هرگاه با عدّه اى همسفر شدى،در كارهاى مربوط به خودت و آنها با ايشان زياد مشورت كن و در روى آنان تبسّم زياد داشته باش، در زاد و توشه ات نسبت به آنان بخشنده باش، اگر تو را دعوت كردند قبول كن و اگر از تو كمك خواستند كمكشان كن و در سه چيز از آنان برتر باش: خاموشى، كثرت نماز و بخشندگى در مركب يا دارايى و يا توشه اى كه همراه دارى. اگر براى حقّى از تو شهادت خواستند، شهادت بده و اگر از تو مشورت خواستند، با تمام توان، انديشه ات را براى آنان به كارگير... اگر همسفرانت راه افتادند، تو نيز با آنان راه بيفت و اگر ديدى كار مى كنند، تو نيز با آنان مشغول كار شو، اگر صدقه و قرضى دادند تو نيز با آنان همراهى كن و از كسى كه سنّش از تو بيشتر است حرف شنوى داشته باش... هر گاه اُتْراق كردى، پيش از آن كه بنشينى دو ركعت نماز بگزار... و هرگاه كوچ كردى نيز دو ركعت نماز بخوان و آن گاه با سرزمينى كه در آن فرود آمده اى خداحافظى كن و بر آن و مردمش درود فرست ؛ زيرا هر سرزمينى را ساكنانى از فرشتگان است.

۩۩❃❂❁❀۩۩✿✾✽✺۩۩

كسانى كه همسفر شدن با آنان نكوهيده است:

23.الإمامُ عليٌّ عليه السلام: لا تَصحَبَنَّ في سَفَرٍ مَن لا يَرى لكَ الفَضلَ علَيهِ كما تَرى لَهُ الفَضلَ علَيكَ.[25]
امام على عليه السلام: با كسى همسفر نشو كه براى تو بر خودش برترى نمى بيند، آن چنان كه تو براى او بر خويش برترى مى بينى.

24.الإمامُ الصّادقُ عليه السلام ـ لَمّا سَألَهُ شِهابُ بنُ عبدِ رَبِّهِ عنِ التَّ: لا تَفعَلْ يا شِهابُ، إن بَسَطتَ و بَسَطُوا أجحَفتَ بِهِم، و إن هُم أمسَكُوا أذلَلتَهُم، فاصحَبْ نُظَراءَكَ، اِصحَبْ نُظَراءَكَ.[26]
امام صادق عليه السلام ـ در پاسخ به شهاب بن عبد ربّه درباره بخشش به برادفرمود: اى شهاب ! اين كار را مكن ؛ زيرا اگر تو گشاده دستى كنى و آنها نيز [از روى ناچارى] گشاده دستى كنند، به آنان اجحاف كرده باشى و اگر خود دارى كنند، آنان را خوار و خجلت زده كرده باشى ؛ پس با افراد هم سطح خودت همسفر شو، با هم سطح خود همسفر شو.

۩۩❃❂❁❀۩۩✿✾✽✺۩۩

جوانمردى در سفر:

25.رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ـ في مُرُوَّةِ السَّفَرِ ـ: و أمّا التي في السَّفَرِ فَبَذلُ الزادِ، و حُسنُ الخُلقِ، و المِزاحُ في غيرِ المَعاصي.[27]
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ درباره جوانمردى در سفر ـفرمود: جوانمردى در سفر عبارت است از: بخشيدن زاد و توشه [خود به همراهان ]و خوش اخلاقى و شوخى كردن، به شرط آن كه معصيت خدا نباشد.

26.الإمامُ عليٌّ عليه السلام: أمّا مُرُوَّةُ السَّفَرِ فَبَذلُ الزّادِ، و قِلَّةُ الخِلافِ على مَن صَحِبَكَ، و كَثرَةُ ذِكرِ اللّه ِ عزّ و جلّ في كُلِّ مَصعَدٍ و مَهبِطٍ، و نُزُولٍ و قِيامٍ و قُعودٍ.[28]
امام على عليه السلام: جوانمردى (مروّت) در سفر عبارت است از: بخشيدن ره توشه [خود به همراهان]، كمتر ناسازگارى كردن با همسفران، و بسيار به ياد خداوند عزّ و جلّ بودن در هر فراز و نشيب و هر فرود آمدن و برخاستن و نشستنى.

27.الإمامُ الصّادقُ عليه السلام: المُرُوَّةُ في السَّفَرِ كَثرَةُ الزادِ و طِيبُهُ و بَذلُهُ لِمَن كانَ مَعَكَ، و كِتمانُكَ على القَومِ أمرَهُم بَعدَ مُفارَقَتِكَ إيّاهُم، و كَثرَةُ المِزاحِ في غَيرِ ما يُسخِطُ اللّه َ عزّ و جلّ.[29]
امام صادق عليه السلام: جوانمردى در سفر عبارت است از: ره توشه زياد و خوب و بخشش آن به همسفرانت، و كتمان اسرار آنان بعد از جدا شدن از آنها، و شوخى فراوان در آنچه كه خداوند عزّ و جلّ را به خشم نياورد.

28.عنه عليه السلام: أمّا مُرُوَّةُ السَّفَرِ فَبَذلُ الزادِ، و المِزاحُ في غَيرِ ما يُسخِطُ اللّه َ، و قِلّةُ الخِلافِ على مَن تَصحَبُهُ، و تَركُ الرِّوايَةِ علَيهِم إذا أنتَ فارَقتَهُم.[30]
امام صادق عليه السلام: جوانمردى در سفر عبارت است از: بخشيدن از ره توشه، شوخى كردن به گونه اى كه خشم خدا را همراه نداشته باشد، كمتر ناسازگارى كردن با همسفران، و ترك بدگويى از همراهان بعد از جدا شدن از آنان.

۩۩❃❂❁❀۩۩✿✾✽✺۩۩

سفرهاى نهى شده:

29.الإمامُ عليٌّ عليه السلام: لا يَخرُجِ الرَّجُلُ في سَفَرٍ يَخافُ فيهِ على دِينِهِ و صَلاتِهِ.[31]
امام على عليه السلام: انسان نبايد به سفرى رود كه مى ترسد در آن به دين و نمازش لطمه اى وارد آيد.

30.الإمامُ الصّادقُ عليه السلام ـ لَمّا سَألَهُ محمّدُ بنُ مسلمٍ عنِ الرَّجُلِ يُ: هُو بِمَنزِلَةِ الضَّرُورةِ، و لا أرى أن يَعُودَ إلى هذِهِ الأرضِ التي تُوبِقُ دِينَهُ.[32]
امام صادق عليه السلام ـ در پاسخ به محمّد به مسلم كه حكم مردى را پرسيد كفرمود: در اين جا موضوع ضرورت در ميان است. او نبايد بار ديگر به چنين جايى كه به دين او لطمه مى زند سفر كند.

۩۩❃❂❁❀۩۩✿✾✽✺۩۩

گردش:

31.الإمامُ الصّادقُ عليه السلام ـ لَمّا دَخَلَ علَيهِ عمرُو بنُ حُرَيثٍ و هُو في: طَلَبُ النُّزهَةِ.[33]
امام صادق عليه السلام ـ آنگاه كه ايشان در منزلِ (تفريحگاه) برادر خود عبفرمود: براى گردش و هوا خورى.

۩۩❃❂❁❀۩۩✿✾✽✺۩۩

سفر آخرت:

32.الإمامُ عليٌّ عليه السلام: مَن تَذَكَّرَ بُعدَ السَّفَرِ استَعَدَّ.[34]
امام على عليه السلام: هركه به فكر دورى راه باشد، خود را آماده كند.

33.عنه عليه السلام: قامَ فينا رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله خَطيبا فقالَ: يا أيُّها الناسُ، إنّكُم في دارِ هُدنَةٍ، و أنتُم على ظَهرِ سَفَرٍ، السَّيرُ بِكُم سَريعٌ، فَأعِدُّوا الجَهازَ لِبُعدِ المَسافَةِ.[35]
امام على عليه السلام: رسول خدا صلى الله عليه و آله در ميان ما به سخنرانى ايستاد و فرمود: اى مردم! شما در سراى آرامش هستيد، شما بر پشت [مركبِ] سفر سواريد، حركتتان شتابان است ؛ پس براى سفرِ دور و دراز، خود را آماده كنيد.

34.عنه عليه السلام: آهِ مِن قِلَّةِ الزادِ، و طُولِ الطَّريقِ، و بُعدِ السَّفَرِ، و عَظيمِ المَورِدِ![36]
امام على عليه السلام: آه از كمى توشه و درازى راه و دورى سفر و عظمت مقصد!

35.الإمامُ الباقرُ عليه السلام: قامَ أبُو ذَرٍّ رحمه الله عِندَ الكَعبَةِ فقالَ: أنا جُندَبُ بنُ سَكَنٍ، فاكتَنَفَهُ الناسُ فقالَ: لَو أنَّ أحَدَكُم أرادَ سَفَرا لاَتَّخَذَ فيهِ مِنَ الزادِ ما يُصلِحُهُ، فَسَفَرُ يَومِ القِيامَةِ أ ما تُرِيدُونَ فيهِ ما يُصلِحُكُم ؟ ! فقامَ إلَيهِ رجُلٌ فقالَ: أرشِدْنا، فقالَ: صُمْ يَوما شَديدَ الحَرِّ للنُّشُورِ، و حُجَّ حَجَّةً لِعَظائمِ الاُمُورِ، و صَلِّ رَكعتَينِ في سَوادِ الليلِ لِوَحشَةِ القُبُورِ، كَلِمَةُ خَيرٍ تَقولُها، و كَلِمَةُ شَرٍّ تَسكُتُ عنها، أو صَدَقَةٌ مِنكَ على مِسكينٍ لَعَلَّكَ تَنجُو بها يا مِسكينُ مِن يَومٍ عَسيرٍ. اِجعَلِ الدنيا دِرهَمَينِ: دِرهَما أنفَقتَهُ عَلى عِيالِكَ، و دِرهمَا قَدَّمتَهُ لآِخِرَتِكَ، و الثالثُ يَضُرُّ و لا يَنفَعُ فلا تُرِدهُ. اِجعَلِ الدنيا كَلِمَتَينِ: كَلِمَةً في طَلَبِ الحَلالِ، و كَلِمَةً للآخِرَةِ، و الثالثةُ تَضُرُّ و لا تَنفَعُ لا تُرِدها. ثُمّ قالَ: قَتَلَني هَمُّ يَومٍ لا اُدرِكُهُ.[37]
امام باقر عليه السلام: ابوذر رحمه الله در كنار كعبه به پا خاست و گفت: من جُندب بن سَكَن هستم. مردم، او را در ميان گرفتند. ابوذر گفت: اگر يكى از شما بخواهد به سفرى رود، توشه اى كه به كارش آيد با خود بر مى دارد ؛ حال آيا براى سفر آخرت نمى خواهيد توشه اى برداريد كه به كارتان آيد؟ مردى برخاست و گفت: ما را راهنمايى كن. ابوذر گفت: يك روز بسيار گرم را براى روز رستاخيز، روزه بگير و براى كارهاى بزرگ و دشوار (روز قيامت) حجّى بگزار و براى وحشت قبر، در دل شبِ تار، دو ركعت نماز بخوان. اى بينوا! شايد سخن نيكى كه بر زبان آرى و گفتار زشتى كه از آن لب فرو بندى، يا صدقه اى كه به بينوايى دهى، تو را از آن روز دشوار (قيامت) رهايى دهد. دنيا را دو درم قرار ده: درمى براى خرجى خانوده ات و درمى براى آخرتت. سومين درم زيانبار و بى فايده است، پس در پى كسب آن مرو. دنيا را دو جمله دان: جمله اى در طلب حلال و جمله اى براى آخرتت. سومين جمله زيانبار و بى فايده است. در پى آن مرو. آن گاه گفت: اندوه روزى كه بدان نمى رسم، مرا كُشت!.

۩۩❃❂❁❀۩۩✿✾✽✺۩۩

جهت مطالعه بیشتر: بحار الأنوار: 76 / 221 «أبواب السفر». بحار الأنوار: 100 / 101 باب 1 «مقدّمات السفر و آدابه». وسائل الشيعة: 8 / 248 «أبواب آداب السفر». كنز العمّال: 6 / 701 «كتاب السفر». كنز العمّال: 6 / 720 «في محظورات السفر.»
-------------------------
منبع: ميزان الحكمه، محمد محمدی ری شهری، ج5، صص 307 الی 316.

پی نوشت:


[1] بحارالأنوار : 76/221/3 ، كنز العمّال : 17471 .
[2] كنز العمّال : 17469 .
[3] كنز العمّال : 17470 .
[4] بحار الأنوار : 76/222/7 .
[5] كنز العمّال : 17521 .
[6] غرر الحكم : 1625 .
[7] بحار الأنوار : 76/267/8 .
[8] نهج البلاغة: الكتاب 31.
[9] بحار الأنوار : 100/103/5 ، و انظر : ج 76/226 و ص 227 و ص 231 و ص 232 و ج 59/28 .
[10] بحار الأنوار : 76/277/8 .
[11] مكارم الأخلاق : 1/540/1875 .
[12] اين موارد توشه راه مسافر در تاريخ زندگى لقمان بوده، بديهى است كه در هر زمان، مسافر، توشه مورد نياز خود را بايد همراه داشته باشد.
[13] كنز العمّال : 17550 .
[14] كنز العمّال : 17552 .
[15] كنز العمّال : 17548 .
[16] المصنف لعبد الرزاق : 11/244/20442 .
[17] مكارم الأخلاق : 10/536/1867 .
[18] (انظر) السقي : باب 1823 .
[19] مكارم الأخلاق : 1/536/1866 .
[20] بحار الأنوار : 76/273/31 .
[21] بحار الأنوار : 76/275/30 .
[22] بحار الأنوار:76/283/2.
[23] كنز العمّال : 17646 .
[24] بحار الأنوار : 76/271/28 .
[25] بحار الأنوار:76/267/8 .
[26] بحار الأنوار: 76/268/11.
[27] بحار الأنوار:76/266/2.
[28] بحار الأنوار: 76/266/1.
[29] مكارم الأخلاق : 1/541/1876.
[30] الأمالي للمفيد : 44/3 .
[31] بحار الأنوار : 10/108/1 .
[32] بحار الأنوار : 76/222/9 .
[33] المحاسن : 2/461/2595 .
[34] نهج البلاغة : الحكمة 280 .
[35] كنز العمّال : 44163 .
[36] نهج البلاغة : الحكمة 77 .
[37] بحار الأنوار : 96/118/16 .

Share