گناه شناسی

سخنرانی آیت الله ناصری حفظه الله
گناه شناسی

مقدمه
حضرت حق -جلت عظمته- از اطاعت مخلوقاتش، هیچ بهره ای نمی برد و از آثار معصیت آن ها هم ایمن است. قبلاً هم گفته ایم که هر معصیتی، اثری دارد. عبادات ما هم هر کدام، اثری دارند. نمازها، هر یک، اثری دارند. ذکرها هم هر یک، اثری دارند. آثار معصیت، عاید خود شخص می شود و به خدا برنمی گردد. امیرالمؤمنین(علیه السلام) در خطبه متقین می فرمایند: «آمِناً من مَعصِیتِهِم»؛ یعنی حضرت حق -جلت عظمته- از معصیت بنده ها در امان است.
گر جمله کائنات کافر گردند
بر دامن کبریاش ننشیند گرد
چون خداوند، محتاج نیست. این معصیت ها و مخالفت هایی که من انجام می دهم، دود آن در چشم خودم می رود. با خدا که نمی توانم لجبازی بکنم و نمی توانم به خدا ضرر بزنم.
 برای دوری از گناهان و ضررهای آن ها، باید آن ها را شناخت؛ لذا در ادامه، در مورد گناهان توضیحات مختصری ارائه می دهیم.

تعریف گناه کبیره و صغیره
طبق فرموده بعضی بزرگان، گناهان کبیره، آن است که وعدۀ عذاب به آن داده شده یا در قرآن یا روایات، برای آن، حد تعیین شده است؛ مثلاً در روایات برای فحشِ ناموسی دادن، حد تعیین شده است. اگر کسی به کسی بگوید حرام زاده است، این شخص باید ثابت کند که این حرام زاده است، یا اینکه باید حد بخورد؛ پس فحش دادن، از گناهان کبیره است.
اما آن گناهانی که فقط حرام شمرده شده و حدی برای آن تعیین نکرده اند، گناهان صغیره است.

کبیره بودن همه گناهان
بعضی بزرگان فرموده اند: «ما گناه صغیره نداریم؛ هر چه گناه هست، کبیره است». اما چرا گناه صغیره نداریم؟ چون گناه، یعنی مخالفت امر خدا.مخالفت خدا، کوچک و بزرگ ندارد. مخالفت بزرگ، بزرگ است؛ حالا چه به نظر شما کوچک باشد یا بزرگ. حضرت حق فرموده است این کار را نکن؛ مثلاً به نامحرم نگاه نکن، زنا نکن، قتل نفس نکن، همه را می گوید نکن؛ ولی تو می گویی: « قتل نفس، از گناهان کبیره است و نگاه کردن به زن نامحرم، صغیره است». از کجا این تفاوت را گذاشتی؟ از هر دوی آن ها نهی شده بود و ارتکابِ هر دو، زیر پا گذاشتن امر مولا بود.
این فرمایش، فرمایش بدی نیست وخوب است. گناهی که مخالفت حق است، بزرگ است؛ و لو خود آن مخالفت ، کوچک باشد. باید حساب کنی که مخالفت چه کسی را کرده ای؟ آن مهم است؛ نه اینکه چه عملی انجام داده ای. به ظاهر ممکن است گناه کوچکی مرتکب شده باشی؛ اما ببین مخالفت چه کسی را کردی؟ او با عظمت است. مخالفت حق کردی، آن بزرگ است. پس طبق فرمایش بعضی بزرگان، همه گناهان، کبیره هستند. در روایتی پیامبر اکرم۶ خطاب به ابوذر غفاری; به همین مطلب اشاره کرده اند.
یَا أَبَا ذَرٍّ لَا تَنْظُرْ إِلَى صِغَرِ الْخَطِیئَهِ وَ لَکِنِ انْظُرْ إِلَى مَنْ عَصَیْتَه؛(۱‏)
ای ابوذر! به کوچکی گناه نگاه نکن؛ لکن به [بزرگی]کسی بنگر که نافرمانی او را می کنی.
حالا باید برای این گناهان کبیره، یک فکری کرد. شما که ـ الحمدلله ـ وضعتان خوب است. این ناصری را می گویم که وضع او خراب است. خودم را دارم می گویم؛ لکن من هم یک فکری کرده ام. گفتم: خدایا! خودت وعده دادی که «التّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ کَمَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ؛(۲)  کسی که از گناه توبه کند، مانند کسی است که اصلاً گناهی نکرده است». من تا به حال خیلی گناه کرده ام؛ مخصوصاً با این فرمایش که ما اصلاً گناه صغیره نداریم و هر چه هست گناه کبیره است. با این حرف، ما غرق گناه کبیره هستیم و حرفی هم در آن نیست. کوچک و بزرگ هم نداریم. گفتم: خدایا! ما غرق گناهیم. حرفی هم در آن نیست؛ لکن خودت فرمودی که کسی که از گناهش توبه بکند، من او را می بخشم. این را خودت گفتی. خودت گفتی در موقع افطار ماه مبارک، میلیون میلیون می بخشم. خوب من هم یکی از آن بنده های تو هستم. یکی از مخلوقات تو هستم. الآن هم توبه کردم؛ پس حسابمان پاک شد.
بعد، خدا گفت: بله؛ میان شما فرق هست. خدایا! چه فرقی هست؟ حضرت حق فرمود: آن ها که معصیت نکردند، حسناتی دارند. ثواب هایی کرده اند. تو آن ثواب ها را نداری. گناهان تو را من بخشیدم و پرونده ات را بایگانی کردم؛ اما دیگر ثواب به جای آن نیست. اینجا من ماندم به خدا چه بگویم. بعد گفتم: خدایا! یک مطلب یادم آمد. خودت در قرآن گفتی:
إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیما؛(۳)
مگر کسانى که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند که خداوند، گناهان آنان را به حسنات مبدّل مى‏کند و خداوند، همواره آمرزنده و مهربان بوده است.
 خوب؛ این گناهان ما را هم به ثواب تبدیل کن. خداوند متعال گفت: خیلی خوب؛ گناهانت را هم ثواب می کنم. تو درِ خانه من بیا. تو بگو: اشتباه کردم، نفهمیدم، از این به بعد دیگر این کارها را انجام نمی دهم، همین را بیا بگو؛ بقیه آن با خودم. هم در دنیا و هم در آخرت، آبروی تو را حفظ می کنم. هم اینکه هر چه بخواهی به تو می دهم.
خدای به این مهربانی، به این خوبی، سزاوار است که انسان با او رفیق بشود. و الله! حیف این خدای مهربان است که از او فاصله بگیریم.
 منظور، اینکه گناهان ما زیاد است و با یک توبه، یک انابه، یک «نفهمیدم» و یک «غلط کردم» سفرۀ تمامش برچیرده می شود؛ مخصوصاً وقت سحر که سفره رحمت الهی پهن است. آن موقع شروع کن دعا کردن. اول به یاد امام زمان(علیه السلام) باش و برای فرج آن حضرت دعا کن. برای رفع گرفتاری مسلمان ها دعا کن. بعد هم هر چه می خواهی، برای خودت دعا کن. خودش وعده داده که دعای تو مستجاب است. خودش قول داده است. حضرت حق، خلف وعده نمی کند. خدا به من و شما سفارش می کند که خلف وعده نکنید و اگر با کسی وعده کردید، به وعده عمل کنید؛ آن وقت خودش مخالفت می کند؟ صد در صد مخالفت نمی کند.

برخی از گناهان کبیره
گناهان کبیره، زیاد هستند و فرصت نیست همه آن ها را  بگوییم؛ لذا به چند مورد آن، اشاره می کنیم.
شما اگر خواسته باشید دربارۀ آثار گناهان مطالعه کنید، کتاب های اخلاق، مثل کتاب معراج السعاده یا کتاب اخلاق طبرسی را مطالعه بفرمایید. بهتر از همه این ها، کتاب گناهان کبیره، اثر مرحوم آیت الله دستغیب است که خیلی خوب گناهان را جمع آوری کرده است. این کتاب را مطالعه بکنید. خیلی عالی، گناهان کبیره و غیره کبیره، همه را جمع آوری کرده است. خدا او را رحمت کند!

خاطره ای از مرحوم آیت الله دستغیب
شهید دستغیب، کتاب های خوبی نوشته بود. بنده خدمت ایشان زیاد رسیدم. در نجف با هم آشنا شدیم. یک بار به منزل ما در اصفهان آمد و کتابی به من داد و گفت: «بفرمایید آقا».
گفتم: «خودتان تألیف کرده اید؟» گفت: «بله». دیدم روی جلد آن، نوشته است: «قلب سلیم».  گفتم: «چه شد که این قلب سلیم را نوشتید؟» گفت: «ما کتابی نوشتیم به نام گناهان کبیره؛ هر جا می رفتیم، می گفتند: این آقا، صاحب گناهان کبیره است. دیدیم آقا این که نشد؛ لذا کتابی هم نوشتیم به نام قلب سلیم. حالا هر جا می رویم، می گویند: صاحب قلب سلیم آمد».
خدا رحمتش کند! از روی مزاح این حرف را می زد؛ وگرنه اهل این حرف ها نبود. کتاب های متعددی دارد که خیلی عالی است. حیف این کتاب ها است که انسان این ها را بگذارد و مطالب بی فایده مطالعه کند. این قدر برخی روزنامه ها و مطالب را مطالعه کردی، چه اثری داشت؟ این همه مطالعه کردی، کجا را گرفتی؟ عزیز من! من نمی گویم از اخبار دنیا بی خبر باش؛ اما در شبانه روز، نیم ساعت اخبار جهانی را گوش بدهی، برای تو کافی است. بعد به کار و زندگی خودت بچسب. روایات اهل بیت: را مطالعه کن. تفسیر قرآن مطالعه بکن که به تو ترقی بدهد و روح تو را زنده کند. آن ها روح تو را تاریک می کنند؛ چون همه این ها که راست و به دردبخور نیست. برادر من! یک مقداری وقت خودت را جایی مصرف کن که به درد تو بخورد. 

اما بعضی از گناهان کبیره از این قرار است:
1.شرک
شرک، دارای درجات و مراتب است؛ شرک ذاتی، شرک صفاتی، شرک افعالی و شرک عبادی.
کسی که برای خدا شریک قرار می دهد و بت و ماه و خورشید می پرستد، در حال انجام گناه کبیره است.
یک شرکی هم هست که شرک صفاتی است. با این توضیح که این صفاتی را که برای خدا می گویند ـ مثلاً خدا عالم است، قادر است یا مهربان است ـ آن گاه در کنار خدا و در عرض خدا(۴) می گوید: «فلان شخص هم، عالم یا قادر یا مهربان است»؛ یعنی مثلاً هم از خدا می ترسد، هم از دیگری. هم به خدا امید دارد، هم به دیگری. این می شود شرک صفاتی.
از امام صادق(علیه السلام) روایت نقل شده است که دربارۀ آیۀ: «وَ ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللّه ِ إِلاّ وَ هُمْ مُشْرِکُونَ؛ و بیشتر آنان به خدا ایمان نیاورند، مگر آنکه مشرک باشند»،(۵)فرمودند:
مانند اینکه انسان بگوید: «اگر فلانى نبود، من از بین مى رفتم و اگر فلانى نبود، چنین و چنان مى شدم و اگر فلانى نبود، خانواده ام نابود مى شد». مگر نمى بینى که او با این حرف ها در مُلک خدا، برای خدا شریکى قائل شده است که روزی اش مى دهد و از او دفاع و دفع گرفتارى مى کند؟ راوی عرض کرد: «پس بگوید: اگر خداوند به واسطه فلانى بر من منّت ننهاده بود، از بین مى رفتم؟» فرمود : «آرى؛ اشکالى ندارد».(۶)
انسان موحد، همه علم ها، قدرت ها و مهربانی ها را تجلی خدا و وابسته به علم و قدرت و مهربانی او می داند و برای غیر خدا، استقلالی در این صفات قائل نیست.
یک درجه از شرک، شرک افعالی است؛ یعنی انسان مؤمن، باید همۀ کارها را مستند به خدا بداند. کس دیگری، کاره ای نیست. دیگران همه، زیر نظر او هستند. این می شود توحید افعالی. توحید افعالی، نقطه مقابل شرک افعالی است.
توحید افعالی را با  یک مثال، توضیح می دهم. این برقی که اینجا می بینید، برای کارخانه است؛ لکن یقیناً ترانس(۷) هم در این زمینه، نقشی دارد. کنتور، در این زمینه نقش دارد. همان طور که ما نمی توانیم این نور را بدون واسطه کارخانه استفاده بکنیم، اهل بیت عصمت و طهارت هم به منزلۀ ترانس های عالم وجود هستند که فیوضات را از حق می گیرند و به مخلوقات می پردازند؛ اما باید بدانیم که حضرت احدیت، مخزن فیوضات است. در قرآن می فرماید:
وَ إِنْ مِنْ شَیْ‏ءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ؛(۸)
و خزائن همه چیز، فقط نزد ما است؛ ولى ما جز به اندازه معین، آن را نازل نمى‏کنیم.
هر چیزی را بخواهی، خزانه اش نزد حضرت حق است؛ ولی اگر خواستی بگیری، باید به وسیله ولایت بگیری؛ مثل نور که هر چه بخواهی، کارخانه برای تو نور می دهد؛ اما باید به واسطه سیم و ترانس، این نور را بگیری و از آن استفاده بکنی.
شرک عبادی هم یعنی در عبادت خدا، دیگری را شریک کند؛ مثلاً من عبادت بکنم تا شما بگویید: «عجب نمازخوبی خواند! چه خوب آدمی است!» من برای این نماز بخوانم و منبر بروم، تا شما بگویید: «چه آدم خوبی است! چه حرف های خوبی می زند!» این منبرها – خدا شاهد است ـ یک شاهی ارزش ندارد. وقتی ارزش و اثر دارد که همه این ها، لله و برای خدا باشد. لله صحبت بکن؛ بسیار عالی است. لله نماز بخوان؛ بسیار عالی است.
ریای در عمل، بدون تردید، مُبطل عمل است. اگر من برای غیر خدا عبادت بکنم، روز قیامت به من خطاب می شود: «یَا کَافِرُ یَا فَاجِرُ یَا غَادِرُ یَا خَاسِرُ! برو مزدت را از همان که برای او عمل کردی بگیر».(۹)
2.ربا خواری
ربا خواری، از گناهان کبیره است. در روایت دارد که گناهِ یک درهم ربا، از گناه کسی که با مادر خودش هفتاد بار در خانه خدا زنا بکند، بیشتر است.(۱۰) ببینید در روایات، دربارۀ ربا چه معرکه ای است! امام باقر(علیه السلام) فرمودند:
 أَخْبَثُ الْمَکَاسِبِ کَسْبُ الرِّبَا؛(۱۱)
خبیث ترین کسب و کارها، رباخواری است.
3.عاق والدین و قطع رحم
از گناهان کبیره بسیار مهم، عقوق والدین و قطع رحم(۱۲) است که هم در قرآن ذکر شده و هم در روایات، عقوبت های زیادی برای آن ها بیان شده است.
اغلب گرفتاری های ما مسلمان ها، در اثر این دو چیز است؛ یا عقوق والدین است یا قطع رحم. به جان امام زمان(علیه السلام) بیشتر گرفتاری های ما همین است.
بنده خدایی اعتراض میکرد و میگفت :«من برای حاجتی که داشتم، نمازهای چهارده معصوم را در حرم علی بن موسی الرضا(علیه السلام) خواندم؛ ولی به من نمی دهد». یک کسی به او گفت: «ببین کجای کار خراب است؟ تو از این طرف به پدر و مادرت فلان اذیت و آزار را کردی و آن ها مرتب تو را نفرین می کنند، و از طرفی تو اینجا داری نماز چهارده معصوم می خوانی؟ خوب اثر ندارد. آن را درست بکن».
یا قطع رحم کرده ای. قطع رحم، آثاری دارد. در اثر قطع رحم، گرفتاری برای تو پیش آمده است. حالا متوسل به امام زمان(علیه السلام) می شوی و می گویی: «چهل نماز خواندم و اثر نکرده است». ببین کجای کار خراب بوده است؟ آقا! این گرفتاری تو به  سبب آن خرابی است که اصلاح نکرده ای.
4.دروغ
آیات بسیاری در قرآن، دروغ را مذمت کرده اند. دروغ گفتن، مثل بقیه گناهان، آثاری دارد و آثار این دروغ ها، به خود شخص برمی گردد. کسی نمی تواند به خدا ضرر بزند.
حضرت حق در سوره نحل می فرماید:
إِنَّما یَفْتَرِی الْکَذِبَ الَّذینَ لایُؤْمِنُونَ بِآیاتِ اللهِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْکاذِبُون؛(۱۳‏)
تنها کسانى دروغ مى بندند که به آیات خدا ایمان ندارند [آرى] دروغ گویان واقعى، آن ها هستند.
اشخاصی که دروغ می گویند، در حقیقت، به خدا و قیامت ایمان ندارند.

آثار دروغ گفتن
الف. محروم شدن از هدایت الهی
در سوره شریف زمر می فرماید:
إِنَّ اللَّهَ لایَهْدی مَنْ هُوَ کاذِبٌ کَفَّارٌ؛(۱۴)
خداوند، آن کس را که دروغ گو و کفران‏کننده است، هرگز هدایت نمى‏کند.
آدم دروغ گو را خدا هدایت نمی کند. من که دروغ می گویم، از هدایت الهی دور هستم. خدا، آدم دروغ گو را به خودش وامی گذارد.
ب. بوی متعفن
نبی اکرم(صلی الله وعلیه وآله وسلم) فرمودند:
کسی که بدون عذر، دروغ بگوید، هفتاد هزار ملک او را لعنت می کنند و از قلب او بویی به سوی آسمان خارج می شود که همۀ ملائکه آسمان، او را لعنت می کنند.(۱۵)
ج. فراموشی
امام صادق(علیه السلام) فرمودند:
یکی از نتایج دروغ  گویی این است که انسان، به فراموشی مبتلا می شود.(۱۶)
این اثر دروغ گویی است. اگر می خواهی فراموشی نداشته باشی، حواست را جمع کن و کمتر دروغ بگو .
د. محرومیت از نماز شب
در روایتی دارد کسانی که دروغ می گویند، از نماز شب محروم می شوند.(17)
اگر می خواهی موفق به نماز شب بشوی، کمتر دروغ بگو.
ه. عذاب دردناک قیامت
در روایت دیگری دارد که نبی اکرم(صلی الله وعلیه وآله وسلم) فرمودند:
موقعی که به معراج رفتم، وارد بهشت و جهنم شدم، دیدم در جهنم، کسی را خوابانده اند و یک شخص ایستاده است و یک عصای آهنی که سرش تیز است در دست او می باشد. این شخص، وارونه روی زمین خوابیده است و آن شخص هم با آن عصا بدن و صورت او را تکه تکه و جدا می کند. این شخص هم فریاد می زند. بعد صورت او را از زمین بر می دارد و آن طرفش را می گذارد و دوباره با این عصای آهنی همین طور این گوشت ها را تکه تکه و استخوان ها را جدا می کند. بعد دو باره طرف قبلی را که خوب شده، می گذارد و باز گوشت های آن را جدا می کند. به همین طریق، مکرر این کار را می کند. سؤال کردم: «برادر! جبرئیل! این عذاب برای چیست؟ چه گناهی دارد؟» عرض کرد: «این، عذاب دروغ گوها است».(۱۸)
خدا می خواهد تو این عذاب را نداشته باشی؛ لذا گفته دروغ گفتن حرام است. اگر من دروغ بگویم، به خدا ضرر نمی زنم؛ اما این آثار برای خود من هست. خدا می خواهد که من محفوظ بمانم. البته دروغ، مراتبی دارد که شهید دستغیب در کتاب گناهان کبیره بیان فرموده است.
نتایج صداقت
حضرت امیر(علیه السلام)  فرمودند: «النَّجاهُ مَع الصَّدْقِ؛(۱۹) نجات و پیروزی، با راستگویی است». همیشه راست بگو. همه جا راست بگو. به خدا قسم! ضرر نمی کنی، خدا به تو کمک می کند. اگر ـ خدای ناخواسته ـ در دادگاه هم گرفتار شدی، آنجا هم راست بگو. خدا شاهد است از راست گفتن، نتایجی می گیری که در دروغ گفتن نیست. خدا خودش کمک می کند.
در روایت داریم:«ان الله مع الصادقین؛(۲۰) خدا با راست گویان است». در آیه شریف هم می فرماید: «کونوا مع الصادقین؛(۲۱) با راستگویان باشید». چه کسی راست می گوید؟ اهل بیت عصمت و طهارت،  این ها همه راست می گویند؛ اولیای الهی راست می گویند. تو هم که راست بگویی، به آن ها ملحق می شوی و اوصاف آن ها در تو جلوه می کند.

-----------------------------------

پی نوشت ها:

۱.مکارم الأخلاق‏، شیخ طبرسی، قم، شریف رضی، ۱۴۱۲ق، ص۴۶۰.

۲.کافی، شیخ کلینى، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، 7140ق، ج۲، ص۴۳۵.

۳.سوره فرقان: 7۰.

۴.منظور، مستقل از خداوند است؛ به گونه ای که افراد، بدون عنایت خداوند، دارای صفات و ویژگی هایی هستند.

۵.سوره یوسف: ۱۰۶.

۶.تفسیرعیاشی، عیاشى‏، تهران‏، المطبعه العلمیه، چاپ اول‏، ۱۳۸۰ق‏، ج۲، ص۲۰۰.

ترانس، وسیله است که سر راه برق های خیلی قوی قرار می دهند، تا برق را ضعیف کند و مصرف کننده های ضعیف ـ مانند لامپ ها ـ بتوانند از آن برق استفاده کنند و روشن بمانند. اگر این ترانس ها نباشند و مصرف کننده ها، مستقیماً به برق قوی وصل شوند، خواهند سوخت.

۸.سوره حجر: ۲۱.

۹.وسائل‏الشیعه، شیخ حر عاملى، قم، آل البیت:، چاپ اول، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۶۹.

۱۰.من‏لایحضره‏الفقیه، شیخ صدوق، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۶۵.

۱۱.کافی، ج‏۵، ص714.

۱۲.منظور از قطع رحم، ترک ارتباط با فامیل و بستگان نسبی – مانند پدر و مادر و برادر و خواهر، عمو، دایی، عمه، خاله و فرزندان آن ها و … – است.

۱۳.سوره نحل: ۱۰۵.

۱۴.سوره زمر: ۳.

۱۵.بحارالأنوار، علامه مجلسى، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق، ج۶۹، ص۲۶۳.

۱۶.همان، ص ۲۵۱.

17.همان، ج۶۹، ص۲۶۰.

۱۸.گناهان کبیره، ص972 (نقل از دعوات راوندی).

۱۹.غررالحکم، عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۶۶ش، ص74.

۲۰.أَلَا فَاصْدُقُوا إِنَّ اللهَ مَعَ الصَّادِقِینَ وَ جَانِبُوا الْکَذِبَ فَإِنَّهُ یُجَانِبُ الْإِیمَان‏ (وسائل‏الشیعه، ج۱۲، ص۲۴۶).

۲۱.سوره توبه: ۱۱۹.
-----------------------------------

منبع: محو دلدار

 

 

 

Share