آیه غدیر / بخش دوم

غدیر خم

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین...
اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن ...

به قرآن قول پیغمبر همین است                                   تمام دین امیرالمؤمنین است
به حقِّ حق همین است و جز این نیست                     که هرکس را ولایت نیست دین نیست
تو را گر مهر مولا نیست در دل                                    زطاعات و عباداتت چه حاصل
اگر گیری وضو با آب زمزم                                          اگر سجاده گردد عرش اعظم
اگر گویی اذان بر بام افلاک                                       چو از تکبیر گردد سینه ات چاگ
اگر ضرب المثل گردد خضوعت                                   به حمد و قل هو الله و رکوعت
اگر در سجده صدها سال مانی                                 خدا را از درون خسته خوانی
اگر باشد به توحیدت تعهد                                        اگر گردی شهید اندر تشهد
مبادا بر نماز خود بنازی                                            ولایت گر نداری بی نمازی
(حاج غلامرضا سازگار)
یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک وان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس ان الله لایهدی القوم الکافرین (مائده 677)
رسول اکرم در سال آخر عمر مبارکش تصمیم گرفتند که آخرین حج خود را انجام دهند مردم از این تصمیمشان آگاه شدند از همه طوائف و قبائل خود را نامزد همسفری رسول اکرم نمودند تمام اقوام و خویشان و بستگان و قبائل حضور داشتند به مکه رفتند و در بازگشت به منطقه ای رسیدند بنام غدیر خم.
در آنجا بنا بود که مسلمانان از هم جدا شوند و به مناطق خود بروند که این آیه نازل شد تا همیشه این آیه را مردم در قرآن خود بخوانند و مطلب  تا ابد فراموش نشود.
اما نکاتی در آیه شریفه را تقدیم حضورتان می نماییم:
1- آیه با حرف ندا شروع شده است که تأکید را نشان می دهد یاایها الرسول....
2- در آیه واژه رسول آمده نه نبی . نفرموده یا ایها النبی. ( رسول از نبی خاص تر و مقام رسول از مقام نبی والاتر است) لذا  این ابلاغ بند به رسالت توست نه نبوت تو . یا ایها الرسول ...
3- خودت باید حرف ما را به طور کامل و با صراحت به همه برسانی نه به دیگران بدهی اعلام کنند ( بلغ ما انزل الیک من ربک).
4-این پیام پیام خود خداست ما انزل الیک من ربک است.
5- در این پیام رشد و تکامل و تربیت نهفته است  (من ربک ؛ رب از مربی است) 
6- این ولایت انتصابی است نه انتخابی . ما انزل الیک من ربک است.
7- حکم ولایت را خدا صادر و ابلاغ می کند نه شخص دیگری . ما انزل الیک من ربک
8- اگر پیام را نرسانی 23 سال رسالت تو انجام نشده است فان لم تفعل فما بلغت رسالته
9- ولایت بند به رسالت است فما بلغت رسالته . هر کس این ولایت را نپذیرد 23 سال رسالت تو را نپذیرفته است .
10-این ولایت انتصابی است نه انتخابی . فما بلغت رسالته
11-پیام را برسان و نگران نباش خدا تو را حفظ می کند والله یعصمک من الناس
12- معلوم می شود عده ای تهدید برای رسالت در ابلاغ ولایت اند ولله یعصمک من الناس
13- خود خدا حافظ رسالت و ولایت و ابلاغ کننده ولایت (و مدافعین از حریم ولایت ) است . ولله یعصمک من الناس
14-کسی که ولایت را قبول ندارد خدا او را هدایت نمی کند والله لا یهدی القوم...
15- اقوامی که ولایت را انکار کنند هدایت نمی شوند و کافر هستند لایهدی القوم الکافرین
چند نکته دیگر:
1- خداوند متعال نصب پیامبران خود را به مردم واگذار نفرموده است لذا هیچ پیامبری را مردم انتخاب نکرده اند هیچ پیامبری با انتخابات مردم به پیامبری مبعوث نشده است.
2- خداوند متعال محتوای آیات و نزول هیچ آیه را به مردم واگذار نفرموده است که مردم دور یکدیگر جمع شوند و آیه ای را نازل کنند و به کتاب آسمانی خود بیفزایند.
3- خداوند متعال نصب هیچ وصی و جانشینی را به مردم واگذار نفرموده است که مردم در یک مکان جمع شوند و یک جانشین معین کنند حتی  یک مورد انتخاب وصی توسط مردم را در تاریخ نداریم .
انتخاب امام  از اختیارات ذات مقدس اوست زیرا :
اولا: مردم ظاهر را می بینند و انتخاب می کنند و خدا باطن افراد را می بیند.
ثانیا: مردم در انتخابهایشان اکثرا پشیمان می شوند زیرا معمولا اهل خطا هستند و در تعیین متصدیان امر معمولا پشیمان می شوند.
ثالثا: ملاک های مردم در انتخاب محدود است امام ملاک های خداوند در انتخاب افراد شایسته برای رهبری یک امت محدود نیست.
سوره مبارکه قصص آیه 68 به این نکات اشاره می فرماید که:
و ربک یخلق ما یشاء و یختار ما کان لهم الخیرة سبحان الله و تعالی عما یشرکون
در آیه شریفه فوق خداوند به این مطلب تصریح می فرماید که:
1- خداوند متعال کسی را در مسأله خلقت دخالت نداده  (ربک یخلق ما یشاء و یختار)
2-خودش هم برنامه تمام عوالم هستی را رقم زده که به کسی اجازه دخالت نداده است در مسأله نصب پیامبران و انزال کتب و نصب امام و جانشین به کسی اجازه دخالت نمی دهد
(و ما کان لهم الخیرة)
3- خدا از این نسبتی که مشرکان به او نسبت دادند منزه است (افردای که با جمع شدن و خلیفه معرفی کردن نسبت مشخص نکردن وصی و جانشین را به خدا می بندند.
(سبحان الله و تعالی عما یشرکون )
4- معلوم است کسی که در امور مربوط به خدا دخالت می کند یعنی می خواهد در تعیین تکلیف برای بندگان خدا خود را با خداوند همراه کند و خود را در این امر کنار خداوند قرار می دهد مشرک می شود (و سبحان الله و تعالی عما یشرکون )
آن شاعر هم می گوید:
امرهم شوری ولکن لیس امرالله من شوری                     لیس للناس اختیار بعد تعیین الهداة
امور مردم مشورتی است اما امر خداوند که مشورتی نیست .
دیگر برای مردم اختیاری نیست بعد از آنکه خداوند هدایتگران را تعیین فرمود.

Share