انس با غیب از طریق خیال
به هر حال عرض شد «اگر كه یار نداری چرا طلب نكنی»؟! آدم باید اول جنبه ی نشاط و انس با غیب را در خودش ایجاد كند، و این مرحله با خیال ممكن است. باید خیال خودش را بپروراند ، تا آینه ی خیال او جلوه گاه «عکس مَه رویان بستان خدا» شود، ولی در این مرحله متوقف نشود و عقل و قلب خود را جلو ببرد. آیت الله قاضی(ره) به مرحوم علامه طباطبائی(ره) در شرایطی كه در حال ریاضت بسر می بردند، فرموده بودند: این روز ها یك حوری سراغت می آید، به او اعتنا نکن. همان حوری كه حافظ داشت و درباره اش می گوید:
رشته تسبیح اگر بگسست معذورم بدار
ریشه ی خیالات سوء
سؤال: ریشه ی خیالات سوء کجا است؟
جواب: ریشه ی همه ی خیالات سوء یک چیز است و آن این که جز خدا را منشأ اثر بدانیم و برای آن ها تأثیر مستقل قائل شویم. البته معلوم است که برای رهایی از خیال سوء باید از جهات مختلف برنامه ریزی کرد و مشکل به این آسانی حل نمی شود، اما اصل و ریشه ی آن را بدانیم تا إن شاءالله بتوانیم در تقویتِ توجه به خدا از یک جهت، و در دفع اطمینان به غیر خدا از جهت دیگر، برنامه ریزی کنیم.
قلب
علاوه بر سه بُعدی که عرض شد، انسان بُعد دیگر هم دارد که به آن «قلب» می گوئیم. عرض شد که عقل می تواند به وجود حقایق پی ببرد ولی آن بُعد از ابعاد وجودی انسان که می تواند با حقایق ارتباط برقرار کند و با آن متحد شود و انسان را از نور آن ها بهره مند کند، قلب است. راهی که انبیاء و اولیاء طی می کنند و عرفا نیز از آن ها پیروی می نمایند به صحنهآوردن هرچه بیشتر قلب است.
خیال؛ بُعدی مفید یا مضر؟
یك بُعد دیگر از ابعاد وجود انسان، بُعد خیال اوست. این بعد هم در جای خود می تواند بسیار مفید باشد، هر چند اگر مدیریت نشود و جهت گیری لازم را پیدا نکند انسان را به شدت به زحمت می اندازد.
نگاه كه هرزه باشد ، حجاب هم كه داشته باشی ، آنجور كه می خواهند تصورت می كنند .. پس فكری به حال مغزهای فاحشه كنیم نه حجاب .. با توجه به متن بالا حجاب برای دختران فایده ای هم دارد؟ چی دارین بگین؟
پاسخ: پرسشگر گرامی؛ با اندک توجهی در نعمت هایی که خدا به انسان ارزانی داشته به روشنی می توان به این مطلب دست یافت که همه نعمت ها از زیبایی و ارزش خاص بالایی برخوردار هستند؛ چرا که این نعمت ها در جهت رفاه و آسایش انسان می باشند، تا اینکه انسان روزگار را به سختی و مشقت نگذراند.
در مورد ارزش گذاری نعمت هایی که در اختیار انسان است این سوال مطرح می شود که کدام یک از جایگاه برتری برخوردار می باشند؟
اولاً، خود حالت تباکى و حزن و اندوه داشتن در هنگام ذکر مصیبت، امرى ارزشمند است؛ چنان که در روایات بدان تصریح شده است.
ثانیا، منشأ گریه ارزشى، معرفت است؛ ازاین رو اگر احساس مى کنیم که در هنگام ذکر مصیبت، حالت گریه نداشته و اشکى از چشمانمان جارى نمى شود، حتى قلبمان نیز متأثر و اندوهگین نمى گردد - البته به شرط آن که مطمئن باشیم نداشتن اشک ریشه در عوارض جسمانى ندارد - باید زمینه هاى ایجاد و توسعه معرفت به اهل بیت را در خود تقویت کرده و موانع معرفت را از میان برداریم.