هدايت الهي

در منطق قرآن، حيات وزندگي، در آثار ظاهري آن از قبيل تنفس وحرکت و... نيست، بلکه در نور ايمان وشناخت خدا وپيامبر واعتقاد به معاد ودين مي باشد. به همين دليل قرآن کريم، منکرين حقائق ديني را مرده وناشنوا وساکنان ظلمت قلمداد مي نمايد ومي فرمايد: (وَما يَسْتَوِي الأَْعْمى وَالْبَصِيرُ * وَلاَ الظُّلُماتُ وَلاَ النُّورُ * وَلاَ الظِّلُّ وَلاَ الْحَرُورُ * وَما يَسْتَوِي الأَْحْياءُ وَلاَ الأَْمْواتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشاءُ وَما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ). نه کور وبينا مساوي اند ونه تاريکيها با نور، ونه سايه وگرما ونه زندگان با مردگان، بدرستي که خداوند هر که را بخواهد شنوا مي کند ولي تو نمي تواني ساکنان قبرها را شنوا کني.(31) بدين جهت، فرزند مومني که به تقدير خدا از خانواده اي کافر متولد شده است، مصداق: (يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ)(32) است. يعني او زنده اي است که از مرده يعني از کافر وبي دين بيرون آمده است.(33) لذا است که در روايات اهل بيت عليهم السلام، حيات حقيقي زمين، در ظهور امام زمان حضرت مهدي عليه السلام وگسترش حکومت آن حضرت بر سر تا سر زمين قلمداد شده است. قرآن کريم مي فرمايد: (اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِ الأَْرْضَ بَعْدَ مَوْتِها). بدانيد که خداوند زمين را بعد از مرگش زنده خواهد گردانيد.(34) امام باقر عليه السلام درباره آيه فوق فرموده اند: (يحييها الله عزَّ وجلَّ بالقائم عليه السلام بعد موتها، بموتها: کفر أهلها والکافر ميّت). خداي بزرگ، زمين را بعد از مرگش به حضرت مهدي عليه السلام زنده مي دارد. مرگ زمين، کفر ساکنان آن بوده وکافر مرده است.(35)

با توجه به آنچه در فصول گذشته آمد، تنها کساني که به هدايت الهي، خلفاء رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم را شناخته، پيرو آن بزرگواران مي باشند، از نظر قرآن حيات داشته، منحرفين از طريق ولايت به مردگان مي مانند، زيرا قرآن کريم مي فرمايد: (أَوَمَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ وَجَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُماتِ لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها). آيا کسي که مرده بود وما او را زنده گردانيديم وبراي او نوري قرار داديم که با آن نور در ميان مردم حرکت مي کند، مانند کسي است که در تاريکي ها بوده از آن خارج نمي گردد؟(36) وحضرت باقر عليه السلام در تفسير آيه فوق فرمودند: (الميّت الذي لا يعرف هذا الشأن). مرده کسي است که به خلافت اهل بيت معتقد نيست.(37) بنابراين، نوري که خداوند به وسيله آن، مردگان را زنده مي گرداند، امامت امير المومنين علي بن ابي طالب عليه السلام وديگر فرزندان مطهر آن حضرت مي باشد.(38) پس ولايت آل محمد صلى الله عليه وآله وسلم زنده کننده انسان بوده، انسان را از مرگ حقيقي نجات مي بخشد. امام صادق عليه السلام منظور از حيات در آيه شريفه زير را ولايت معرفي نمودند: (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ).(39) بنابراين، معناي آيه بنابر تفسير آن حضرت اينگونه خواهد بود: اي افراد مومن، سخن خدا ورسول را اجابت کنيد آن زمان که پيامبر شما را به سوي ولايت علي بن ابي طالب که با آن زنده خواهيد شد، مي خواند.(40)

بدين جهت آن کساني که از اين دعوت پيامبر، يعني امر او به تبعيت از ولايت وامامت حضرت اميرالمومنين عليه السلام اطاعت ننموده، به ولايت اهل بيت پشت کردند، از نور هدايتي که با قبول توحيد ونبوت، تا قبل از اين بر حيات آنان سيطره داشت بيرون رفته، در ظلمات گمراهي غرق شده، همراه با رهبران طاغوتي خويش در عذاب الهي جايگير خواهند شد. سند ما روايت ارجمندي است که در ذيل آيه زير نقل گرديده است. خداي متعال مي فرمايد: (اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ). خدا سرپرست افراد با ايمان بوده آنان را از تاريکيها به سوي نور هدايت مي کند. وکساني که کافرند، تحت سرپرستي طغيانگرها هستند که اين رهبران طاغوتي، آنان را از نور به سوي تاريکي بيرون مي برند. اينان اصحاب آتشند که در آن جاودانه خواهند بود.(41) هنگاميکه عبدالله بن ابي يعفور در محضر امام صادق عليه السلام از حسن اخلاقي برخي مخالفين ولايت، وکج رفتاري پيروان اهل بيت ابراز شگفتي نمود، امام صادق عليه السلام غضبناک شده، با سخنان زير، ديد ظاهر بين او را اصلاح نموده، معيار درست ارزيابي را ابراز فرمودند: کسي که با پيروي از رهبري پيشوايي ظالم که خدا او را منصوب ننموده، خدا را بندگي کند، دين ندارد، وبر آن کس که به ولايت امام عادلي که از طرف خدا مي باشد معتقداست، سرزنشي نخواهد بود.

يعني قبل از اينکه به رفتار اين دو گروه بنگري، بايد عقيده آنها را بسنجي وملاک ومعيار اصلي، اعتقاد درست بوده، در مرحله بعد، عمل قرار دارد. آنگاه امام عليه السلام، در توضيح مطلب فوق، به آيه شريفه استناد نموده، فرمودند: خدا سرپرست افراد با ايمان بوده، آنها را از تاريکيها به سوي نور هدايت مي کند. يعني آنان را از تاريکي گناهان به سوي نور توبه ومغفرت رهنمايي مي کند زيرا آنان پيرو ولايت پيشوايان عادلي هستند که خدا آنان را منصوب فرموده است. سپس سخن را به قسمت ديگر آيه معطوف داشته، اينگونه دنبال کردند: وکساني که کافرند تحت سرپرستي طغيانگر هستند که اين رهبران طاغوتي انان را از نور به سوي تاريکي ها بيرون مي برند. زيرا آنان، بر نور اسلام بودند، ولي هنگامي که از ولايت پيشوايان ظالمي که از جانب خداي بزرگ نبودند پيروي نمودند، با اين اعتقاد، از نور اسلام به سوي تاريکي کفر بيرون رفتند، پس خداوند، آتش جهنم را همراه با کفار بر آنان واجب ساخت، پس آنان اصحاب آتشند که در آن جاودانه خواهند بود.(42) پس اگر ما طالب حيات واقعي وهدايت الهي هستيم، در زمان حاضر، راهي جز توسل به ذيل ولايت امام زمان عليه السلام ومعرفت آن حضرت وپيوند قلبي با آن حضرت ندارد. زيرا قرآن دستور مي دهد: (فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنا وَاللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ). پس بخدا وپيامبرش وبه نوري که نازل کرديم ايمان آوريد که خدا به آنچه شما انجام مي دهيد، آگاه است.(43) امام باقر عليه السلام در ذيل آيه فوق، منظور از عبارت نوري که نازل کرديم، را نور ائمه عليهم السلام در همه اعصار دانسته اند.(44) پس آن نور الهي که مردم اين زمان مامور به ايمان به او هستند ودر پي اعتقاد به او، هدايت يافته وزنده خواهند شد، امام زمان حضرت مهدي عليه السلام مي باشد. 

-------------------------------------------------

(31)سوره فاطر: 19 - 22.

(32)سوره روم: 19.

(33)تفسير الميزان 16: 162/ طبع بيروت.

(34)سوره حديد: 17.

(35)کمال الدين: 668/ ح 13.

(36)سوره انعام: 122.

(37)تفسير عياشي 1: 375 و376/ ح 89 و90.

(38)همان مدرک.

(39)سوره انفال: 25.

(40)تفسير صافي 1: 655.

(41)سوره بقره: 257.

(42)کافي 1: 375 و376/ ح 3؛ الغيبه نعماني: 132 و133/ ح 14.

(43)سوره تغابن: 8 .

(44)کافي 1: 194/ ح 1.

Share