داوری در اسلام

داوری در اسلام
اسلام به مسئله قضاوت و دادگستری در جامعه اهمّیت ویژه ای قایل است و لذا, امنیت, آسایش, آرامش و آسودگیِ کامل و حفظ آبروی مسلمانان را در سایهاحیای این بخش از دین می داند و حفظ حقوق فردی و اجتماعیِ آنان را مقرر می دارد, لذا برای تحقق همه این موارد و تضمینِ تداوم آنها, برای قوه قضائیه, استقلالی ویژه, و جایگاهی برجسته و احترامی فوق العاده قایل شده است  و کارِ قاضی را با دو زاویه دید, از جهتی دشوار و از جهتی آسان قرار داده است 
اسلام از جهت بی طرفی و عدم جانبداری یکی از طرفین دعوا, و نیز از جهت دقّت, و تقوا در صدور حکم, و پرهیز از رشوه خواری یا گرفتن هدیه, بر قاضی سخت گرفته است تا جایی که در تهدید او می فرماید : (القاضی علی شرف جهنم) «قاضی بر لبه پرتگاه جهنم قرار دارد», امّا از جهتِ سادگیِ کار و قرار ندادن و نداشتنِ حاجب و دربان بر او آسان گرفته است  هم چنین بر
او لازم دانسته در قضاوت و پایان دادن به اختلافِ طرفین شتاب نماید؛ بدون آن که از طرفین دستمزدی طلب کند یا از آنان مالیات و کارمزد و مانند ان در یافت نماید  چه این که اسلام چنین عملی را سخت بر او حرام کرده است, و مسلمانان نیز به این اصول و مقررات مربوط به امر قضا پای بند بودند  در نتیجه قضاوت در بین آنان طبق اوامر اسلام و نواهی قرآن و بیان پیامبر و امامان اهل بیت علیهم السلام صورت می گرفت  از این رو امر قضاوت, در نهایتِ سادگی و بدونِ اِتلاف وقت و مال, و همزمان در نهایتِ پاکی و عدالت, و بدون هیچ گونه انحراف و جانبداری و اجحاف و دست به دست کردن به سامان می رسید 
تاریخ نگاران آگاه غربی معترفند : یکی از عوامل پیشرفتِ شگرف و گسترش سریع اسلام ناشی از این بود که مردم سادگی, پاکی, دادگری, سلامت, استقلال, بی طرفی و برابری همگان از حاکم و محکوم گرفته تا زمامدار و رعیّت را در قضاوت اسلامی مشاهده کردند  به گونه ای که حتّی رسول خدا و امیرمؤمنان علیه السلام خود, همراه با طرف دعوای شان بی آن که میان خود و ایشان تفاوتی قائل شوند, در دادگستری حضور می یافتند 
وظایف قاضی
آری, در گذشته قاضی, همان گونه که اسلام تکلیف او را مشخّص کرده بود, مانند یک فرد معمولی در مسجد یا یکی از مکان های عمومی برای خدمت به مردم حضور می یافت تا در دسترس و حضور همگان باشد و بر اساس گفته شهود و دلایل موجود, یا طبقِ سوگند «قسامه»1 میان آنان داوری نماید2
 گاهی نیز, بر اساس برخی قرائن و شواهد دیگری که کاشف از اصل دعوا وماهیّت آن بود قضاوت می کرد, که این گونه قضاوت ها, برحسب موازینِ اسلامی مذکور در بابِ قضاوت انجام می گرفت 
در یک مرحله از تاریخ اسلام, مسئولیت قضاوتِ یکی از قاضیان که در شهر بزرگ و پر جمعیت کوفه قضاوت می کرد, بسیار طولانی شد به طوری که از زمان عمر بن الخطاب تا زمان عبدالملک بن مروان ادامه پیدا کرد  این فرد در تمام این مدّت قاضی بود, و شیوه کار او بدین گونه بود که در مقابل مردم و بی هیچ پرده پوشی و این دست آن دست کردن و سهل انگاری در مسجد حضور می یافت و در بین مردم به داوری می پرداخت  یکبار به مسجد نیامد و درخانه بین دو نفر داوری کرد  چون این خبر به امام علی علیه السلام رسید او را بابت این کار سرزنش نمود و به وی دستور داد تا برای قضاوت در مسجد و میان مردم حضور یابد  در صدر اسلام دادگاه اسلامی این گونه بود و قاضی دور از هر آلودگی به ساده ترین شکل و سریع ترین و جه ممکن, به حلّ مشکلات و اختلافات مردم می پرداخت 
امّا امروزه همه این مزایای نظام قضایی اسلام از بین رفته, پاکی و عدالت از شرایط قضاوت محسوب نمی شود  قضاوت بی نهایت پیچیده شده و نه تنها اغلب غیر اسلامی شده است, بلکه همان گونه که در همه کشورهای اسلامی شاهدیم, بر اساس قوانینِ وارداتی غرب یا شرق, یا براساس قوانینی است که قانون گذاران آن
به نظامِ قضائی اسلام اعتقادی ندارند و یا بی اطلاع از احکام قضایی اسلامی هستند  قضاوت می کنند 
 

----------------------------------------------

پی نوشتها
1  در اصطلاح «قضا» به شهودی گفته می شود که در اثبات ادعای خود سوگند یاد می کنند 
2  و این طبق فرمایش رسول خدا بود که فرمود : ] انّما أقضی بینکم بالبّینات و الأیمان[ من بر اساس بیّنه و سوگند, بین شما قضاوت می کنم 

 

Share