سير از علم حصولي به علم حضوري

وقتي شمس تبريزي با مولوي روبه رو شد، به او گفت: ديگر نبايد مطالعه كني، شمس در مولوي استعدادي ديده بود ماوراء کتاب هاي رسمي، متوجه شد در جان او امکان جوشش چشمه اي هست که سال ها خودش و بقيه را مي تواند سيراب کند، ولي بايد از عادت قبلي دست بردارد، هرچند آن عادت قبلي يعني مطالعه کتب علما و عرفا، عادت خوبي بود اما مانع جوشش استعداد مولوي مي شد. همان استعدادي که آيت  الله  بهجت«حفظه الله تعالي» در بسياري از مسلمان هاي اين زمان مي بينند و بر همين اساس است که مي گويند: «گناه نكنيد» ممکن است كسي نفهمد ايشان چه مي گويند؟ در حالي که با توجه به شرايط فرهنگي امروز وقتي کسي وارد دستور العمل ايشان شد، وارد عالَمي مي شود که ترک گناه موجب شکوفايي استعدادهاي بزرگ انساني او مي گردد. مولوي استعدادي داشت كه اگر مطالعه را در آن شرايط رها مي كرد، از علم حصولي به علم حضوري و از ارتباط با مفاهيم به ارتباط با «وجودِ» حقايق سير مي کرد و به مشاهده قلبي حقايق مي رسيد. ولي از طرفي براي او که چهل سال با کتاب به سر مي برد، جداشدن از اين عادت کار بسيار مشکلي بود و لذا پنهاني مطالعه بعضي كتاب ها را ادامه مي داد. مولوي با اين که سعي داشت حرف شمس تبريزي را عمل کند اما از کتاب ترمذي نمي توانست دل بکند، آن را در آستينش مخفي کرده بود، شمس فهميد و به او گفت که با اين کار مشکلش حل نمي شود و نمي تواند در علم حضوري وارد شود، به او توصيه كرد بايد هيچ كتابي نخواني، تو بايد از اين عالم که در آن هستي، به عالم ديگري سير كني تا نتايج مربوطه حاصل شود.

البته عزيزان متوجه هستند که قرآن و روايات به خودي خود ذکراند و موجب انتقال به عالم معنا مي شوند و عملاً انسان با تدبّر در قرآن و روايات متذکر حقايق مي شود و اين غير از خواندن کتاب هاي معمول علمي است. زيرا روش امامان(علیهم السلام) روشي است که با مطالعه به آن مقام نرسيده اند، و ما با تدبّر در سخنان آن ها متذکر حقايق مي شويم و نظرمان به افقي مي افتد که آن ها مدّ نظر داشته اند. ابوحنيفه يکي از امامان فقهي اهل سنت در سؤالي که دارد به امام صادق(علیه السلام) در نامه اي قبل از طرح سؤال مي نويسد: اي پسر پيامبر كه بدون هيچ كلاس و مدرسه همة درس خوانده ها را محتاج خود كرده اي! اين سؤال من را جواب بده. همان مقامي که حافظ در توصيف رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) مي گويد:

نگارِ من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مسئله آموزِ صد مدرس شد

Share