سوره حدید

اشاره

حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، احیاگر زمین با عدالت

(اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها قَدْ بَیَّنَّا لَکُمُ الْآیاتِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ)(1)

«بدانید که خداوند، زمین را پس از مرگش زنده می کند. همانا ما نشانه های [توحید و عظمت] را برای شما روشن کردیم، باشد که تعقل کنید

نکته ها:

1. امام صادق علیه السلام درباره این آیه فرمود: «یُحْیِیهَا اللَّهُ بِعَدْلِ الْقَائِمِ عِنْدَ ظُهُورِهِ بَعْدَ مَوْتِهَا بِجَوْرِ أَئِمَّهِ الضَّلَالِ؛(2) خداوند زمین را پس از ظهور قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف به واسطه عدالت او زنده

می کند، پس از آن که با جور و ظلم رهبران گمراه، مرده باشد».

2. توجه به عدالت و جایگاه والای آن، در روایات متعدد و متواتر به چشم می خورد. از جمله پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «عَدْلُ ساعَهٍ خَیرٌ مِن عِبادَهِ سَبعینَ سَنَهٍ قیامٌ لَیلها وَ صِیامٌ نَهارها؛(3) یک ساعت به عدالت رفتار کردن، از هفتاد سال عبادتی که روزهای آن به روزه، و شب های آن به احیا گذشته باشد، بهتر است».

حضرت علی علیه السلام نیز در این باره فرمود: «فِی العَدلِ صَلاحُ البَریَّهِ وَالاقتِداءُ بِسُنَّهِ اللّهِ؛(4) عدالت، هم به مصلحت مردم است و هم اقتدا به روش الهی». ایشان هم چنین فرمود:

 


1- سوره حدید، آیه 17.

2- الغیبه، نعمانی، ص 25.

3- جامع السّعادات، ج 2، ص 223.

4- الکافی، ج 7، ص 174.

 

«العَدلُ حَیاهٌ الْجَوْرُ مَمحاتٌ؛(1) عدالت، باعث حیات جامعه و ظلم، باعث مرگ آن است».

3. با سیری کوتاه در آیات و روایات به وضوح در می یابیم که فضای اسلام، فضای عدالت است. آیات و روایات فراوانی، مردم را به عدالت و پاسداری از آن، توصیه و امر کرده و از ظلم و ستم و خیانت باز داشته اند. اسلام، مکتب عدل و اعتدال، نظام اسلامی، نظام عادلانه و امت اسلامی، امت میانه و وسط است.

اسلام اگر نماز دارد، زکات هم دارد؛ اگر تولی و دوستی با اولیای خدا را دارد، تبری و دوری از دشمنان را هم دارد؛ اگر از علم طرفداری می کند، از عمل هم پشتیبانی می نماید؛ اگر ایمان را مطرح می کند، عمل صالح را هم در کنار آن لازم می داند؛ اگر توکل به خدا را سفارش می کند، دستور فعالیت و تلاش هم می دهد؛ اگر مالکیت را محترم می شمرد، اجازه سوء استفاده از مالکیت را هم نمی دهد؛ اگر دستور عفو می دهد، در اجرای حدود، به داشتن قاطعیت نیز سفارش می کند و می گوید: «رحم در شما اثر نکند و شما را از مجازات مجرم باز ندارد».

4. عدالت از چیزهایی است که انسان فطرتاً آن را دوست دارد. به همین دلیل، حتی ستمگران نیز ظلم خود را توجیه، و سعی می کنند که کار خود را عادلانه جلوه دهند. گاهی چند نفر با یک دیگر شریک می شوند و دست به یک دزدی می زنند، ولی بعد از آنکه اموال سرقت شده را به مکان دیگری انتقال دادند، در زمان تقسیم می گویند: بیایید اموال را عادلانه تقسیم کنیم! این سخن گاهی ناخودآگاه گفته می شود و اگر هم به زبان نیاورند، قلباً تقسیم عادلانه را دوست دارند و اگر یکی از آنان بخواهد سهم بیش تری بردارد، ناراحت می شوند.در همه جوامع، کسی که برای تحقق بخشیدن به عدالت، جلوی ستمگران ایستادگی می کند، تحسین می شود و این نیست مگر به خاطر آن که حمایت از عدل و مبارزه با ظلم،


1- مستدرک الوسائل، ج 11، ص 318.

خواسته عقلی، طبیعی و فطری هر انسانی است.

 

5. وجود قوانین عادلانه، شرط لازم برای اجرای عدالت در جامعه است. شاید کم تر حکومتی باشد که از حق و عدالت سخن نگوید و خود را حامی حقوق و مصالح جامعه نداند. قانون باید به تمام ابعاد انسان توجه داشته باشد.

قانونی که به انسان به چشم یک موجود شهوی یا شکمی می نگرد، نمی تواند عادلانه باشد؛ زیرا برنامه ریزی آن بر اساس مادی نگری است. قانونی می تواند انسان را به رشد و کمال مطلوب برساند که قانون گذارش از هوس های شخصی و گروهی یا از استبداد فردی و گروهی به دور باشد. علاوه بر آن، باید دید قانون گذار طبق کدام معیار، قوانین عادلانه مقرر می کند و حافظ مصالح کدام طبقه و گروه است؟

بر این اساس، ما شریعت و قوانینی را که پیامبران آورده اند، بر قوانین بشری ترجیح می دهیم؛ زیرا اولاً به تمام ابعاد مادی و معنوی انسان توجه دارند و از علم و حکمت بی پایان الهی سرچشمه گرفته اند و ثانیاً قوانین آن ها به دنبال حفظ منافع شخصی یا گروهی نیست و از هر گونه هوا و هوس به دور هستند.

6. در اسلام، تمام مسئولیت های حساس به عهده افراد عادل است؛ یعنی کسانی که سوءسابقه ای پیش مردم ندارند و به صلاحیت و پاکی معروف اند. از قاضی تا شاهد و منشی دادگاه، همه باید در هر جایگاهی که هستند، عادلانه بگویند و بنویسند. امام در نماز جمعه و جماعت باید عادل باشد. مرجع تقلید و رهبر جامعه و مسئول بیت المال باید عادل باشند. مسئولان و کلیدداران نظام باید فقط به خدا وابسته بوده و عدالت پیشه باشند تا مردم نیز با رغبت عدالت را بپذیرند.

کوتاه سخن این که اسلام اهمیت خاصی به عدالت داده و آن را در تاروپود جامعه و در مسائل حقوقی، اجتماعی، خانوادگی و اقتصادی، شرط اساسی دانسته است.

7. هدف انبیا آن است که ایمان به خدا و معاد را چنان در مردم زنده کنند و اخلاق وطرز تفکر الهی را در تاروپود فرد و جامعه نفوذ دهند که خود مردم به عدالت برخیزند و جامعه عادلانه تشکیل دهند. قرآن می فرماید: (لَقَد ارسَلنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ انْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَالْمیزانَ لِیَقُومَ النّاسُ بِالْقِسْطِ)؛(1) «ما پیامبران را با در دست داشتن دلایل روشن و کتاب آسمانی و معیار سنجش حقّ و باطل، برای مردم فرستادیم تا مردم در پرتو این رهبران و قوانین آسمانی، به عدل قیام کنند».

8. میوه عدالت به کام کسی که عدالت به نفع اوست، بسیار شیرین است؛ ولی در کام کسی که اجرای عدالت به ضرر او تمام می شود، تلخ خواهد بود! لذا اسلام پیوسته مردم را متوجه جایگاه و اهمیت عدالت می سازد و آن ها را به جهاد با نفس و مبارزه با هوا و هوس دعوت می نماید؛ زیرا تا انسان بر تمایلات درونی و هوا و هوس خود غالب نشود، تن به عدالت نخواهد داد و زمینه ای برای اجرای عدالت نیز فراهم نخواهد شد.

9. در اسلام، اجرای عدالت نه تنها درباره دوستان و مؤمنان، که درباره دشمنانِ در حال جنگ نیز سفارش شده است: (فَمَن اعْتَدی عَلَیکُم فَاعْتَدُوا عَلیهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدی عَلَیکُم وَ اتَّقُوا اللّه)؛(2) «اگر به شما تعدی و تجاوزی صورت گرفت، تنها به همان مقدار می توانید مقابله به مثل کنید و با تقوا باشید».


1- سوره حدید، آیه 25.

2- سوره بقره، آیه 193.

 

منزلت منتظران ظهور

(وَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِکَ هُمُ الصِّدِّیقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ وَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَحِیمِ)(1)

«و کسانی که به خدا و پیامبرانش ایمان آورده اند، آنان همان کسانی هستند که سر تا پا صداقت اند و نزد پروردگارشان گواهان اند، آنان پاداش و نورشان را دارند و [اما] کسانی که کفر ورزیدند و آیات ما را تکذیب کردند، آنان اصحاب دوزخ اند.»                    

نکته ها:

1. «صدیق» به کسی گفته می شود که سر تا پا راستی و درستی باشد، دل و زبان و عمل او یکی باشد و صداقت جزئی از خلق و خوی او شده باشد. در قرآن، این لقب به کسانی همچون ابراهیم، ادریس، یوسف و مریم علیهم السلام داده شده؛ ولی این آیه راه صدیق شدن را به روی همه کسانی که اهل ایمان باشند، باز کرده است.

2. ایمان به خدا و تمام انبیا نشانه صداقت انسان است. (آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ ... هُمُ الصِّدِّیقُونَ)

3. برای کسانی که در دنیا از نور هدایت انبیا بهره مند شده اند، در قیامت، نوری خواهد بود. (لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ)

4. تشویق خوبان و تهدید بدان در کنار هم لازم است. (أُولئِکَ هُمُ الصِّدِّیقُونَ... أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَحِیمِ)

5. مؤمنان، هم اجر دارند و هم نور؛ ولی کافران، تنها کیفر دارند. (أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ... أَصْحابُ الْجَحِیمِ...)

6. حارث بن مغیره روایت کرده است: خدمت حضرت باقر علیه السلام بودیم. ایشان فرمود:

«کسانی از شما که عارف به این امر(امامت اهل بیت علیهم السلام) هستند و منتظرند و آرزوی پاداش نیک دارند، به خدا قسم مانند آن کسی هستند که به همراه قائم آل محمد علیهم السلام جهاد

می کند».


1- سوره حدید، آیه 19.

 

7. سپس فرمود: «به خدا قسم مانند کسی هستند که در کنار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم با شمشیر جهاد نموده است». آن گاه برای مرتبه سوم فرمود: «به خدا قسم مانند کسی هستند که در خیمه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به درجه شهادت رسیده است و درباره شما آیه ای در قرآن هست».

عرض کردم: «کدام آیه؟» ایشان این آیه را تلاوت فرمود: (وَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِکَ هُمُ الصِّدِّیقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ) آنگاه فرمود: «به خدا قسم در نزد خداوند، صادقین و شهدا محسوب می شوید».(1)

8. امام صادق علیه السلام فرمود: «آیا نمی دانی که اگر کسی منتظر ظهور دولت ما باشد و بر ترس و آزاری که در راه پیروی از ما می بیند صبر کند، فردا در زمره ما خواهد بود؟»(2)


1- الصافی، ج 5، ص 136.

2- الکافی، ج 8، ص 37

Share