سوره مدثر

اشاره

سیره حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در پوشش

(وَ ثِیابَکَ فَطَهِّر)(1)

«و لباست را پاکیزه دار

نکته ها:

1. امام صادق علیه السلام در ضمن سخنی، منظور از این آیه را کوتاه کردن لباس بیان فرموده اند؛(2) زیرا در جاهلیت، اشراف و بزرگان، لباسشان را به قدری بلند می گرفتند که قسمتی از آن بر روی زمین کشیده شود و افرادی را اجیر می کردند که آن قسمت را همراه آن ها بیاورد!

2. شرط نفوذ کلام رهبر آسمانی، آن است که دامنش از هرگونه آلودگی پاک باشد. (وَ ثِیابَکَ فَطَهِّرْ)

3. نه فقط پاکی بدن، بلکه نظافت و پاکیزگی لباس نیز مورد توجه اسلام است.

(وَ ثِیابَکَ فَطَهِّرْ)

4. امام صادق علیه السلام بعد از بیان کیفیت لباس حضرت علی علیه السلام و سادگی آن فرمود: «اما امروزه مسلمانان قادر بر پوشیدن چنین لباسی نیستند؛ زیرا اگر چنین کنند، مردم می گویند که او دیوانه شده یا اهل ریاکاری است، در حالی که خدای متعال می فرماید: (وَ ثِیابَکَ فَطَهِّرْ)، یعنی لباست را از روی زمین بلند کن و آن را روی زمین نکش. هنگامی که قائم ما قیام کند، این گونه لباس می پوشد».(3) 

این مطلب را فردی به نام حماد بن عثمان نیز نقل کرده است. او می گوید: در محضرامام صادق علیه السلام بودم که مردی به آن حضرت عرض کرد: «خدا اصلاحت کند! شما فرمودی که علی بن ابی طالب علیه السلام لباس زبر و خشن در بر می کرد و پیراهن چهار درهمی می پوشید و مانند این ها، در صورتی که بر تن شما لباس نو می بینیم

حضرت به او فرمود: «همانا علی بن ابی طالب علیه السلام آن لباس ها را در زمانی می پوشید که بدنما نبود، و اگر آن لباس را این زمان می پوشید به بدی انگشت نما می شد. پس بهترین لباس هر زمان، لباس مردم آن زمان است. ولی قائم ما اهل بیت عجل الله تعالی فرجه الشریف زمانی که قیام کند، همان جامه علی علیه السلام را می پوشد و به روش علی علیه السلام رفتار می کند».(4)   

5. ابوبصیر از امام صادق علیه السلام روایت کرده است: «مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِخُرُوجِ الْقَائِمِ فَوَ اللَّهِ مَا لِبَاسُهُ إِلَّا الْغَلِیظُ وَ لَا طَعَامُهُ إِلَّا الْجَشِب؛(5) چرا به فرارسیدن خروج حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف شتاب می کنید؟ به خدا قسم، لباس او جز جامه درشت و خشن، و غذایش جز خوراک ناگوار و ناخوش نخواهد بود».


1- سوره مدثر، آیه 4.
2- کنز الدقائق، ج 14، ص 14.
3- الکافی، ج 6، ص 455.
4- الکافی، ج 1، ص 411.
5- الغیبه، نعمانی، ص 233.

Share