آفات توقف در اعتباريات و مفاهيم

اگر کسي توانست درست نيستي ها را بشناسد آن ها را رها مي کند و هستي ها را مي گيرد. در همين راستاست که اولاً؛ بايد بين اعتباريات با واقعيات فرق گذاشت، ثانياً؛ بايد بين مفهومِ واقعيات با وجود واقعيات تفکيک کرد، و گرنه همه زندگي ما را اعتباريات و مفاهيم اشغال مي کند و بدون آن که بخواهيم، در نيستي زندگي مي کنيم. قبلا عرض کردم اعتباريات مثل اين که من براي اصفهاني بودن خودم جايي باز کنم در حالي که اصفهان يک موضوع اعتباري است و بر اساس يك پيش فرض ذهني قطعه اي از زمين را به نام اصفهان گذارده اند، ساير اعتبارات همه و همه از همين مقوله اند. اگر ما اين اعتباريات را واقعيات بپنداريم و با آنها معامله واقعيات كنيم، در واقع زندگي خود را وارد نيستي ها کرده ايم و پنجرة نيستي ها و وَهميات را به زندگي خود باز کرده ايم، آن وقت عنايت داشته باشيد که «نيستي، نيستي  مي آورد». ولي اگر بتوانيم از نيستي ها بگذريم، «هستي» را پيدا مي کنيم و به محتواي حقيقي که همان هستي است، نايل مي شويم، هستي يعني آن چه هست و ماندني است.

عمده آن است که به هستي ها منتقل شويم و سخت تلاش نماييم از نيستي ها گذر کنيم، حال چه اين نيستي ها امور اعتباري باشند و چه مفاهيمِ حقايق باشند، و نه وجود حقايق. اگر روي اين موضوع دقت لازم انجام گيرد مي توان گفت زمينه رؤيت وجود حقايق شروع شده است و يکي از آن حقايق در عالم، امام معصوم(علیه السلام) است، مگر ما در معارف خود نداريم امام سبب متصل بين ارض و سماء است؟[1] و در نتيجه يک حقيقت آسماني است، با خصوصيات حقايق آسماني و لذا رؤيت او به عنوان واسطة فيض در عالم هستي، رؤيت عالي ترين حقايق عالم امکان است و چون رؤيت وجوديِ حقايق، موجب ارتباط وجودي با آن حقايق است. انسان در رؤيت وجودي با حضرت بقية الله (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قلبش از پرتو انوار کمالات آن انسان کامل بهره مند مي شود، در آن حال است که مي توان گفت امام زمانِ خود را شناخته و از مرگ جاهليت نجات يافته است[2] و از آن جايي که امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) عين عبوديت و عين عدالت و عين رکوع و سجوداند، تا کسي از مفهوم و ماهيت آزاد نشده و به وجود سير نکرده باشد، نمي تواند آن ذات مقدس را درک کند چون با نگاه ماهيت گرا به دنبال «وجود» مي گردد، در اين حال است که ممکن است با خيالات خود صورتي از امام بسازد و اين غير از آن است که انسان با حقيقت آن ذات مقدس روبه رو شود و در راستاي رويارويي با او، جمال آن حقيقت در خيال انسان نيز جلوه کند که هوالمطلوب.[3]

-------------------------------------------------------

[1] - «بحار الأنوار»، ج 23، ص 101.

[2] - چون پيامبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: «من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميتة جاهلية» هرکس بميرد و امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهليت مرده است(«مسند»، احمد حنبل، ج4، ص 96 - «صحيح مسلم»، ج 6، ص 22).

[3] - به کتاب «جايگاه و معني واسطة فيض»، قسمت «ملاقات با امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، خطرها و غفلت ها» رجوع شود.

Share