1: هلال ماه

 

1: هلال ماه

 

اشاره

اوّلین پرسش پیرامون هلال ماه است، که در ابتدای ماه باریک و کم فروغ است، و هر شب که میگذرد پهنتر و پرفروغتر شده، تا این که در شب چهاردهم کامل میشود. از شب پانزدهم به بعد کم کم نازک و کم فروغ گردیده، به گونهای که در شبهای آخر ماه همچون شبهای اوّل ماه باریک و کم فروغ میگردد. راستی فلسفه این تغییرات در هلال ماه چیست؟
پاسخ این سؤال در آیه شریفه 189 سوره بقره آمده است. توجّه فرمایید:
«یَسْئَلُونَکَ عَنْ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِیَ مَوَاقِیتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ وَلَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِهَا وَلَکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَی وَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»؛ درباره «هلالهای ماه» از تو سؤال میکنند، بگو: «آنها، بیان اوقات (و تقویم طبیعی) برای (نظام زندگی) مردم و (تعیین وقت) حج است». و کار نیک، آن نیست که از پشت خانهها وارد شوید (آنچنان که در جاهلیّت در حال احرام مرسوم بود)؛ بلکه نیکی این است که پرهیزگار باشید. و از در خانهها وارد شوید و تقوا پیشه کنید، تا رستگار گردید».

 

سؤال از چیست؟

مفسّران در مورد اصل سؤال دو احتمال دادهاند:
1- سؤال از احکام الهی نیست، بلکه از تغییرات ماه و حالات مختلف آن است.
2- سؤال از فلسفه آفرینش ماه است.
پاسخ سؤال:
میدانیم کره ماه از خود نوری ندارد، بلکه از خورشید نور میگیرد. و لذا نیمه ماه که به سمت خورشید است نورانی، و نیمه دیگر آن تاریک است.
کره ماه در مدّت یک ماه (سی روز) یک بار به دور خود میچرخد، ولذا در ابتدا قسمت باریکی از ماه روشن است و به تدریج بر قسمت روشن ماه افزوده میگردد، و این مطلب تا نیمه ماه ادامه دارد که در آن زمان تمامی ماه روشن میشود. و پس از آن، تدریجاً روشنی ماه تحلیل میرود و کم میشود. نتیجه این که علّت تغیراتی که در سطح کره ماه به چشم میخورد دَوَران ماه بر گرد خویش در طول یک ماه است.
خداوند متعال در پاسخ سؤال از هلال ماه، میفرماید:
ماه یک تقویم طبیعی برای زندگی انسانهاست که در دل آسمان نهاده شده، تا هر کس در هر نقطهای از زمین و با هر میزان سواد و علم و دانایی، با استفاده از این تقویم طبیعی به زندگی خود نظم دهد.
هر چند تقویم شمسی نیز این هدف را تأمین میکند ولی همگانی نیست، و با نگاه به آسمان نمیتوان پی برد که در چه روزی از ماه به سر میبریم، امّا این کار با نگاه به قسمت پر و خالی ماه امکانپذیر است.
این تقویم طبیعی برای دو هدف مهم آفریده شده است:
1- نظموبرنامه در زندگی؛ چرا که زندگی بدون نظم مایه بدبختی وشکست است، خداوند ماه را آفرید تا انسانها با نظم و برنامه خاصّی به سراغ کارهایشان بروند.
2- عبادات دینی نیز مطابق این تقویم انجام میپذیرد. با طلوع ماه، اوّل ماه قمری آغاز میشود و در ماه رمضان مردم روزه میگیرند. با طلوع ماهِ شوال، ماه رمضان پایان میپذیرد و عید فطر از راه میرسد، که در این روز روزه گرفتن حرام میباشد. با گذشتن نُه روز از ماه ذیالحجه حجّاج به عرفات میروند، و در روز دهم به سمت منی حرکت کرده، و اعمال مخصوص منی را بجا میآورند. و پس از سپری شدن دوازده روز از ذیالحجّه از منی به مکّه باز گشته، اعمال مکّه را بجا میآورند.
خلاصه این که هلال ماه هم به زندگی طبیعی و عادی ما نظم میبخشد، و هم با استفاده از این تقویم طبیعی اعمال و عباداتمان را بجا میآوریم.

شأن نزول آیه:

بزرگان مفسّرین شأن نزولهای مختلفی برای آیه مورد بحث نقل کردهاند: عدّهای معتقدند که جماعتی از یهود این سؤال را از حضرت رسول صلی الله علیه و آله پرسیدند، و خواستار روشن شدن فلسفه تغییرات ماه، در طول ماه شدند.(1)
ولی به اعتقاد ما مهم نیست که سؤال کننده چه کسی بوده؟ مسلمان، یا غیر مسلمان؟ بلکه مهم پاسخی است که خداوند متعال به این سؤال داده، و فلسفه آن را حاکم کردن نظم در مسائل عادی زندگی و نیز مسائل عبادی نظیر حج و روزه و مانند آن بیان داشته است.
جالب این که در ذیل آیه شریفه به نکتهای اشاره میکند که نمونهای از بینظمی مردم عصر جاهلیّت است. توجّه کنید:
 

1- مجمع البیان، ج 2، ص 27.


در عصر جاهلیّت آثاری از حجّ ابراهیمی وجود داشت، ولی آمیخته با انواع و اقسام خرافات بود، از جمله این خرافات همان چیزی است که در ذیل آیه مورد بحث بدان اشاره شده و آن این که: وقتی لباس احرام میپوشیدند و محرم میشدند از در خانه وارد خانه نمیشدند، بلکه همانند حیوانات از پشت خانه سوراخی ایجاد کرده، و نقبی میزدند و وارد خانه میشدند.(1)
قرآن مجید این بینظمی را تقبیح و سرزنش کرده، و آن را نشانه برّ و نیکوکاری نمیداند و به آنان دستور میدهد مطابق معمول وقبل از احرام از در خانه وارد شوند.

هر کاری از راه خودش

از ذیل آیه مورد بحث استفاده میشود که هر کاری را باید از راهش وارد شد.
تمام کارهای مربوط به دنیا و آخرت راه صحیح و معقولی دارد که باید از همان راه وارد شد تا به نتیجه رسید. این که در برخی از روایات بیوت به اسلام و ابواب البیوت به حضرات معصومین علیهم السلام تفسیر شده (2) به همین مطلب اشاره دارد. یعنی ورود به خانه اسلام و شناخت صحیح و درست آن، در صورتی امکانپذیر خواهد بود که از راه صحیح، یعنی معارف اهل بیت علیهم السلام، به دست آید، و لذا ادّعاهایی که هر از چندی از گوشه و کنار به گوش میرسد و برخی از شیّادان مردم را به سو ی خود دعوت نموده، و حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال میکنند بر خلاف آیه شریفه است و اعتباری ندارد. و اگر فقها و مراجع تقلید مردم را به تقلید از خود فرا میخوانند به عنوان نمایندگان امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف عمل میکنند.
 

 

1- تفسیر الصافی، ج 1، ص 348.

2- البرهان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 408.

 

سرمشق نظم
قرآن کریم در این آیات به ما درس نظم و انضباط میدهد، زیرا نه تنها ماه و خورشید، بلکه تمام عالم هستی بر محور نظم میچرخد. میلیونها سال کره زمین، خورشید، کره ماه و سایر کرات منظومه شمسی هر کدام در مسیر و جای خویش با نظم خیره کنندهای در حرکتند و یک لحظه از مسیر خود منحرف نشدهاند. اگر نظم نبود این حرکتهای مستمر باقی نمیماند. آری نظم، عالم هستی را برپا داشته است. از عالَم بزرگ، به عالَم کوچک- یعنی جهان درون وجود خودمان- میرویم. و هنگامی که سیستم بدن خویش را مطالعه میکنیم نظم را بر تمام وجود خویش حاکم میبینیم.
به عنوان نمونه خون ما مرکب از بیست و اندی ماده است که هر کدام مقدار خاص و معیّنی دارند که اگر از آن مقدار کمتر یا بیشتر شود انسان به انواع بیماریها مبتلا میشود. آن قدر ترکیب موادّ تشکیل دهنده خون بدن انسان دقیق و منظّم است که با تجزیه و تحلیل و آزمایش خون میتوان ریشه ناهنجاریهای بدن انسان و آلام و دردهای وی را تشخیص داد!
اشک چشم انسان هم وضعیّتی شبیه خون دارد، و همان نظم و ترتیب، بر موادّ مختلف تشکیل دهنده آن حاکم است.
عالَم گیاهان، عالَم حیوانات، و حتّی درون اتمها، همه و همه تابع نظمند. و لذا برهان نظم، از مهمترین دلایل توحید و خداشناسی است، ما هر چند خداوند را نمیبینیم، امّا آثا نظم حاکی از قدرت و دانایی و حکمت او، همگی دلالت بر وجود او دارد.
شاعر میگوید:
بر هر چه نظر کردم سیمای تو میبینمسرهای سرافرازان در پای تو میبینم 
و در شعر دیگر میخوانیم:
 

 

نظم در قرآن

هر گیاهی که از زمین رویدوحده لا شریک له گوید نظم در آیات متعدّدی از قرآن مجید مطرح شده، که به عنوان نمونه به آیات 38 تا 40 سوره یس اشاره میکنیم:
«وَالشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ* وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّی عَادَ کَالْعُرْجُونِ الْقَدِیمِ* لَاالشَّمْسُ یَنْبَغِی لَهَا أَنْ تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّیْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَکُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ»؛ و خورشید (نیز برای آنها آیتی است) که پیوسته به سوی قرارگاهش در حرکت است؛ این تقدیر خداوند توانا و داناست. و برای ماه منزلگاههایی قرار دادیم. (و هنگامی که این منازل را طی کرد) سرانجام بصورت شاخه کهنه (قوسی شکل و زرد رنگ) خرما درمیآید. نه خورشید را سزاست که به ماه برسد، و نه شب بر روز پیشی میگیرد، و هر یک در مسیر خود شناورند».
تعبیر «یسبحون» از معجزات علمی قرآن مجید است، زیرا هیئت حاکم بر محافل نجومی جهان در عصر نزول قرآن، هیئت بطلمیوس بود، که میگفت:
«خورشید و ماه و دیگر سیّارات منظومه شمسی در فضایی بلورین مانند، میخکوب شده و از خود حرکت مستقلّی ندارند، بلکه آن فضای بلورین حرکت میکند و به تبع آن ماه و خورشید نیز در حرکتند».
علم امروز خطّ بطلانی بر نظریّه هیئت بطلمیوس کشیده، ولی قرآن مجید هزار و چهارصد سال قبل بطلان این نظریّه را اعلان کرده، و برای هر یک از ماه و خورشید در مسیر خود، حرکت مستقلّی بیان کرده است.
در آیه 46 سوره روم- که به نظام عالم هستی اشاره دارد- میخوانیم:
«وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ یُرْسِلَ الرِّیَاحَ مُبَشِّرَاتٍ وَلِیُذِیقَکُمْ مِّنْ رَّحْمَتِهِ وَلِتَجْرِیَ الْفُلْکُ بِأَمْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ»؛ و از نشانههای (عظمت) خدا این است که بادها را بشارتگرانی (برای نزول باران) میفرستد تا شما را از رحمتش بچشاند (وسیراب کند) و کشتیها به فرمانش حرکت کنند و از فضل او بهره گیرید، شاید شکرگزاری کنید».

خاصیّت بادها

بادها دو خاصیّت مهم دارند که تنها در سایه نظم امکانپذیر است:
1- نخست این که ابرهای پراکنده را جمع کرده، و دریایی از آب را در دل آسمان بالای سر ما متمرکز میکند، سپس به فرمان خداوند این دریای آب را به سمت سرزمینهای خشک و نیازمند آب به حرکت درمیآورد، و ابرها در آن مناطق همچون آبیاری قطرهای که ضرر و خسارت کمتری برای خاک سطح زمین به همراه دارد، به شکل باران فرو میفرستد.
آیا تبخیر و بالا بردن آب دریاها کم قدرتی است؟ آیا نگه داشتن دریایی از آب در آسمان و بالای سر انسانها کار کوچکی است؟ آیا حرکت دادن ابرها به سمت سرزمینهای خشک و فرو فرستادن آن به شکل باران کم قدرتی است؟ و آیا تمام این امور جز در سایه نظم و انضباط امکانپذیر است؟
2- دومین خاصیّت بادها- مخصوصاً در زمانهای قدیم که بشر هنوز انرژی بخار را در اختیار نگرفته بود- حرکت کشتیها به وسیله بادهای منظّم موجود در دریاست.
ناخدای کشتی با آگاهی و اطّلاع کافی از زمان وزش بادها، بادبان کشتیها را در مسیر وزش باد قرار داده، و مسافران و بارهای خود را به مقصد حمل میکرد. اگر نظم حاکم بر وزش بادها نبود، استفاده از کشتیهای بادبانی نیز امکان نداشت.

 

ما و نظم

خواهران عزیز، برادران گرامی، خوانندگان محترم! ما جزئی از این عالم پهناور و بزرگ هستیم، که نظم در سراسر آن به چشم میخورد. آیا میتوانیم بر خلاف نظام حاکم بر جهان هستی، بینظم بوده و بدون رعایت نظم زندگی کنیم؟ اگر نظم را حاکم بر زندگی خود نکنیم، آیا وصله ناهمرنگی نخواهیم شد؟ و در نتیجه محکوم به فنا نخواهیم شد؟
یکی از موارد بی نظمی حاکم بر زندگی بعضی از افراد، بینظمی در ساعات خواب و بیداری است. خداوند متعال طبق آنچه در قرآن مجید آمده روزها را برای فعالیّت و تلاش، و شبها را جهت استراحت و آسایش قرار داده است.(1) امّا متأسّفانه برخی از مردم بر خلاف این قانون تا پاسی از شب، و گاه تا نزدیک اذان صبح بیدار میمانند، و از آن طرف تا نزدیکیهای ظهر میخوابند! و این بینظمی در فعالیّت و استراحت، منشأ مشکلات و بیماریهای متعدّد میشود.
چرا در برخی از ادارات حکومت اسلامی نظم حاکم نیست، و با گذشت یکی دو ساعت از وقت شروع کار، هنوز نه کارمندها آمدهاند و نه رییس اداره بر کرسی ریاست نشسته است؟ طبق آماری که اداره راهنمایی و رانندگی میدهد، کشور ما از جمله کشورهایی است که بیشترین تلفات حوادث رانندگی را دارد. متأسّفانه آمار تلفات جادّهای ما در سال 000/ 27 نفر است، در حالی که آمریکا در جنگ چهار سالهاش در عراق تنها 4000 کشته داده است! آری ما به خاطر بینظمی حاکم در استفاده از وسایل نقلیه و مراعات نکردن قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی، سالیانه بیش از چهار برابر یک جنگ تلفات میدهیم!
بینظمی حاکم بر تردّد و رفت و آمد موتورسیکلتها، و نادیده گرفتن قوانین و مقرّرات راهنمایی و رانندگی توسّط برخی موتورسواران، و استفاده نابجا و بیمورد بعضی از راکبین این وسیله نقلیّه، هم امنیّت رفت و آمد وسائط نقلیّه را سلب کرده،

 

1- سوره یونس، آیه 67.


و هم تلفات جانی و مالی جبرانناپذیری بر جای گذاشته است، تا آنجا که بعضی از شعرای معاصر آن را همکار و بلکه رقیب عزرائیل شمرده است!(1)
از همه مهمتر بیماری نظام اقتصادی دنیای امروز است که 80% ثروت آن تنها در اختیار 20% مردم؛ و 20% باقیمانده در اختیار 80% مردم است! این تقسیم ناعادلانه و غیر منطقی ثروت و منابع مالی محصول بینظمی اقتصادی است. و هنگامی که دولتها تصمیم میگیرند اموال دولتی را به بخش خصوصی واگذار کنند، باز همان 20% خاص هستند که آن را تصاحب مینمایند.
اینجاست که انسان با تمام وجود احساس میکند که باید همه چیز به سوی نظم حرکت کند. نظمی که حتّی در عبادتهای ما حاکم است، به گونهای که اگر یک دقیقه قبل از ورود وقت نماز یا یک دقیقه پس از انقضای وقت، نماز بخوانیم پذیرفته نخواهد شد. و البتّه تا زمانی که مردم از درون وجودشان این قانون الهی را باور نکنند، با مأمور و دادگاه و مجازات و زندان مشکل حل نمیشود.
باور کنیم که بدون نظم به هیچ جا نمیرسیم، و در سایه نظم به همه چیز دست مییابیم.
 

1- توجّه به قصیده این شاعر خوش ذوق خالی از لطف نیست:
گفت عزرائیل با پروردگارای ز تو بنیان هستی پایدار
کرده شیطان خلق اسبی خیره سرپر ز دود و پر ز آتش پر ز شر
قاتل فرزند انسانها شدهاین جوان کش، دشمن جانها شده 
خرج او بسیار و دخلش هیچ هیچجز زیان و مشکلات پیچ پیچ 
میکند جیب مسلمان را تهیتا به ژاپنی ببخشد فربهی 
این موتور سیکلت رقیب من شدهکار و بار او فقط کشتن شده 
تا که بستانم من از یک پیر، جانگیرد این نامرد جان صد جوان 
یا به من شغلی دگر کن واگذاریا به لطف خود بده این اختیار
تا بگیرم جان آن کو ساختشوان که هم بفروخت و هم تاختش 
یا به دولت گو مترس از این و آناسب شیطان را برانداز از میان 13- نهج البلاغه، نامه 37

 

نظم در کلمات امیرمؤمنان علیه السلام

حضرت علی علیه السلام در آخرین ساعتهای عمر شریفش در بستر شهادت خطاب به فرزندان بزرگوارش امام حسن و حسین علیهما السلام و دیگر فرزندان و بستگان و تمام کسانی که وصیتنامه آن حضرت به آنها میرسد، سفارش به نظم میکند.
«اوصیکُما وَجَمیعَ 
وَلَدی وَاهْلی وَمَنْ بَلَغَه کِتابی بِتَقْوَی اللَّهِ وَنَظْمِ أَمرِکُمْ ».(13)

نظم در سیره رسول اکرم صلی الله علیه و آله

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در تشییع جنازه سعد بن معاذ حاضر شد. پس از مراسم تغسیل و تکفین و نماز میّت و تلقین، سنگ لحد نهاده شد، و خاکهای اطراف قبر را به داخل قبر ریختند. حضرت نگاه کرد، مشاهده نمود که قبر صاف و منظّم نشده، لذا زانو زد و با دستان مبارک خویش سطح قبر را صاف و مسطّح کرد، و فرمود: «خداوند دوست دارد بندهای را که اگر کاری انجام میدهد کارش مستحکم و منظم باشد».(1) آری پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به استحکام قبر مردگان اهمیّت میداد، امّا چگونه است که برخی از بساز و بفروشها با سستترین مصالح، آپارتمانهای چندین طبقه ساخته، و در اختیار مردم قرار داده و با جان آنها بازی میکنند، به گونهای که در یک مورد با بسته شدن در اطاق، دیوار خانه فرو ریخت!

عقبماندگی مسلمانان

سؤال: با توجّه به این دستورات متعالی و مترقّی، که در قرآن مجید، و سیره پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و کلمات حضرت علی علیه السلام و دیگر حضرات معصومین علیهم السلام 
به چشم میخورد، چرا مسلمانان در بسیاری از امور از دیگران عقب مانده اند، و آنها روز به روز پیشرفته تر میشوند؟
جواب: پاسخ این سؤال روشن است؛ علّت این مسأله آن است که ما مسلمانان به این دستورات مترّقی و نجاتبخش عمل نکردهایم، و دیگران با عمل کردن به آن راه ترقّی و تکامل را پیمودهاند. اگر مسلمانان با خلوص نیّت به این دستورات از جمله نظم و پشتکار و اخلاص عمل میکردند بدون شک اکنون وضع مناسبتری داشتند.

اسلام به ذات خود ندارد عیبی                          هر عیب که هست از مسلمانی ماست 

 

1- وسائل الشیعه، ج 2، ص 883، ح 2

Share