10: عادت ماهانه بانوان

10: عادت ماهانه بانوان

 

اشاره

یکی دیگر از سؤالات قرآنی مورد بحث ما، در مورد عادت ماهانه زنان است.
«وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْمَحیضِ قُلْ هُوَ أَذیً فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِی الْمَحیضِ وَ لاتَقْرَبُوهُنَّ حَتَّی یَطْهُرْنَ فَإِذا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرینَ»؛ و از تو، درباره حیض (و عادت ماهانه) سؤال میکنند، بگو: مایه ناراحتی و آلودگی است؛ از این رو در حال حیض، از زنان کنارهگیری کنید! و با آنها نزدیکی ننمایید، تا پاک شوند. و هنگامی که پاک شدند! آن گونه که خدا به شما فرمان داده، با آنها آمیزش کنید! چرا که خداوند، هم توبه کنندگان را دوست دارد، و هم پاکان را».(1)

 

شأن نزول:

زنان در هر ماه، به مدّت حدّاقل سه روز، و حدّاکثر ده روز، قاعده میشوند، و عادت ماهانه عبارت از خونی است که با اوصاف خاصّی که در کتب فقه آمده ازرحم زن خارج میگردد، زن را در چنین حال «حائض» و آن خون را خون «حیض» میگویند. آیین کنونی یهود و نصارا احکامی ضدّ یکدیگر در مورد آمیزش مردان با چنین زنانی دارند، که برای هر کس حالت استفهام ایجاد مینماید.

1- سوره بقره، آیه 222.

جمعی از یهود میگویند: «معاشرت مردان با این گونه زنان مطلقاً حرام است؛ هر چند به صورت غذا خوردن سر یک سفره، و یا زندگی در یک اطاق باشد» مثلًا میگویند: «جایی که زن حائض بنشیند مرد نباید بنشیند، اگر نشست باید لباس خود را بشوید وگرنه نجس است، و نیز اگر در رختخواب او بخوابد لباس و بدن را باید شستشو دهد».
به طور خلاصه زن را در این مدّت، یک موجود ناپاک و لازم الاجتناب میدانند.
در مقابل این گروه، مسیحیان هستند که میگویند: «هیچ فرقی میان حالت حیض و غیر حیض نیست، و همه گونه معاشرت حتّی آمیزش جنسی، با زنان حائض بیمانع است!».
مشرکان عرب، به خصوص آنها که در «مدینه» زندگی میکردند، کم و بیش به خلق و خوی یهود انس داشته، و با زنان حائض مانند یهود رفتار کرده، و در زمان عادت ماهیانه از آنها جدا میشدند. همین اختلاف در آیین و افراط و تفریطهای غیر قابل گذشت، سبب شد که بعضی از مسلمانان از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله در این باره سؤال کنند، در پاسخ آنان این آیه نازل شد.(1)

تفسیر اجمالی آیه:

در این آیه، به سؤالی برخورد میکنیم و آن درباره عادت ماهیانه زنان است،

1- « فقه القرآن» قطب راوندی، جلد 1، صفحه 51( کتابخانه آیة اللّه مرعشی نجفی، 1405 ه ق)- تفسیر« ابن کثیر»، جلد 1، صفحه 438، ذیل آیه مورد بحث- تفسیر« آلوسی»، جلد 2، صفحه 120، ذیل آیه مورد بحث- « سنن بیهقی»، جلد 2، صفحه 12، حدیث 1531.

میفرماید: « (خون) از تو درباره حیض (و عادت ماهانه) سؤال میکنند، بگو مایه ناراحتی و آلودگی است» «وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْمَحیضِ قُلْ هُوَ أَذیً».
و بلافاصله میافزاید: «از این رو در حال حیض از زنان کنارهگیری کنید، و با آنها نزدیکی ننمایید تا پاک شوند» «فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِی الْمَحیضِ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّی یَطْهُرْنَ».
«هنگامی که پاک شدند، آن گونه که خدا به شما فرمان داده با آنها آمیزش کنید چرا که خداوند هم توبه کنندگان و هم پاکان را» «فَإِذا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرینَ».

 

معنای کلمه حیض

«مَحِیض» مصدر میمی و به معنای عادت ماهیانه است، در «معجم مقاییس اللغه»، آمده که این واژه، در اصل به معنای خارج شدن آب قرمز از درختی است به نام «سَمُرَه»، (سپس به عادت ماهیانه زنان اطلاق شده است). ولی در تفسیر «فخر رازی» آمده که: «حَیض» در اصل، به معنای سیل است، و لذا هنگامی که سیل جریان پیدا کند، گفته میشود: حاضَ السَّیْلُ، و حوض را نیز بدین جهت حوض میگویند که آب به سوی آن جریان پیدا میکند.
اما از گفته «راغب» در «مفردات» عکس این استفاده میشود؛ زیرا ایشان معتقد است: این واژه در اصل، به معنای همان خون عادت است (سپس به معانی دیگر اطلاق شده).

 

فلسفه حرمت آمیزش در حال عادت ماهانه

در هر حال، منظور در اینجا، همان خون است که قرآن، آن را «أَذی (چیز آلوده  یا زیانآور) معرّفی کرده است، و در حقیقت این جمله، فلسفه حکم اجتناب از آمیزش جنسی زنان را در حالت قاعدگی که در جمله بعد آمده است بیان میکند؛ زیرا آمیزش در چنین حالتی، علاوه بر این که تنفّرآور است، زیانهای بسیاری به بار میآورد که طب امروز نیز، آن را اثبات کرده، از جمله:
احتمال عقیم شدن مرد و زن، و ایجاد یک محیط مساعد برای پرورش میکروب بیماریهای آمیزشی (مانند سفلیس و سوزاک) و نیز التهاب اعضای تناسلی زن، و وارد شدن خون آلوده به داخل عضو تناسلی مرد و غیر اینها که در کتب پزشکی آمده است. لذا پزشکان، آمیزش جنسی با چنین زنانی را ممنوع اعلام میکنند.

 

چگونگی پیدایش خون حیض

منشأ پیدایش خون حیض، مربوط به احتقان و پر خون شدن عروق رحم، سپس پوسته، پوسته شدن مخاط آن، و جریان خونهای موجود است. ترشّح خون مزبور، ابتدا نامنظّم و بیرنگ است، ولی به زودی سرخ رنگ و منظم میشود، و در اواخر کار بار دیگر کم رنگ و نامرتّب میگردد.(1)
اصولًا خونی که هنگام عادت ماهیانه دفع میشود، خونی است که هر ماه در عروق داخلی رحم، برای تغذیه جنین احتمالی جمع میگردد؛ زیرا میدانیم رحم زن در هر ماه تولید یک تخمک میکند، و مقارن آن عروق داخلی رحم به عنوان آماده باش برای تغذیه نطفه مملوّ از خون میشود.
اگر در این موقع که تخمک وارد رحم میشود، اسپرم که نطفه مرد است در آنجا موجود باشد، تشکیل نطفه و جنین میدهد و خونهای موجود در عروق رحم صرف تغذیه آن میشود، در غیر این صورت، بر اثر پوسته، پوسته شدن مخاط رحم، و شکافتن جدار رگها، خون موجود خارج میشود و این همان خون حیض است، و از اینجا دلیل دیگری برای ممنوع بودن آمیزش جنسی در این حال به دست میآید؛ زیرا رحم زن در موقع تخلیه این خونها هیچ گونه آمادگی طبیعی برای پذیرش نطفه ندارد و لذا از آن صدمه میبیند.

1- اقتباس از« اعجاز قرآن»، ص 55 و 56.


جمله «یَطْهُرْنَ» به گفته بسیاری از مفسّران به معنای پاک شدن زنان از خون حیض است، و اما جمله «فَإِذا تَطَهَّرْنَ» را بسیاری به معنای غسل کردن گرفتهاند، بنابراین، طبق جمله اول، به هنگام پاک شدن از خون، آمیزش جنسی جایز است هر چند غسل نکرده باشد، و طبق جمله دوم، تا غسل نکند جایز نیست.
بر این اساس آیه خالی از ابهام نیست، ولی با توجه به این که جمله دوم تفسیری است بر جمله اوّل و نتیجه آن- لذا با فاء تفریع عطف شده- به نظر میرسد که «تَطَهَّرْنَ» نیز به معنای پاک شدن از خون است. بنابراین، با پاک شدن از عادت، آمیزش مجاز است، به خصوص این که در آغاز آیه هیچ سخنی از وجوب غسل در میان نبود، و این همان قولی است که فقهای بزرگ نیز در فقه به آن فتوا دادهاند، که بعد از پاک شدن از خون حتّی قبل از غسل، آمیزش جنسی جایز است، ولی بدون شک، بهتر است که بعد از غسل باشد.
جمله «مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللَّهُ: از آن طریق که خداوند دستور داده» میتواند تأکیدی بر جمله قبل باشد، یعنی فقط در حال پاکی زنان، آمیزش جنسی داشته باشید، نه در غیر این حالت.
و ممکن است مفهوم وسیعتر و کلیتری از آن استفاده کرد، یعنی بعد از پاک شدن نیز، آمیزش باید در چهار چوب فرمان خدا باشد، این فرمان میتواند فرمان تکوینی پروردگار یا فرمان تشریعی او باشد؛ زیرا خداوند برای بقای نوع انسان، جاذبه مخصوصی در میان دو جنس مخالف، نسبت به یکدیگر قرار داده، و به  همین دلیل، آمیزش جنسی لذّت خاصی برای هر دو طرف دارد.
ولی مسلّم است، که هدف نهایی، بقای نسل بوده، و این جاذبه و لذّت، مقدّمه آن است، روی این اصل لذّت جنسی باید تنها در مسیر بقای نسل قرار گیرد، و به همین جهت استمنا، لواط و مانند آن، نوعی انحراف از این فرمان تکوینی و ممنوع است.
و نیز ممکن است مراد، امر تشریعی باشد، یعنی بعد از پاک شدن زنان از عادت ماهانه، باید جهات حلال و حرام را در حکم شرع در نظر بگیرید.
بعضی نیز گفتهاند: مفهوم این جمله ممنوع بودن آمیزش جنسی با همسران از غیر طریق معمولی میباشد، ولی با توجّه به این که در آیات گذشته سخنی از این مطلب در میان نبوده، این تفسیر مناسب به نظر نمیرسد.(1)

 

تکلیف اسلامی زنان در عادت ماهانه

چنانکه اشاره شد، اقوام پیشین در مورد زنان هنگام عادت ماهیانه، عقائد مختلفی داشتند: یهودیان فوق العاده سختگیری کرده، و در این ایّام به کلی از زنان در همه چیز جدا میشدند، در خوردن و آشامیدن و مجلس و بستر، و در تورات کنونی احکام شدیدی در این باره دیده میشود.(2)

1- توجه داشته باشید« حَیْثُ» هم به عنوان ظرف مکان، و هم به عنوان ظرف زمان، آمده است، و در اینجا میتواند اشاره به زمان مجاز بودن آمیزش جنسی، یعنی زمان پاکی باشد.

2- در باب 15 از سفر« لاویان» تورات، چنین میخوانیم:« اگر زنی صاحبه جریان باشد و جریان از بدنش خون حیض باشد، تا هفت روز جدا خواهد بود و هر کس او را مس کند تا به شام ناپاک باشد. و هر چیزی که وقت جدا ماندنش بر آن بخوابد ناپاک و هر چه که بر آن نشسته باشد ناپاک باشد. و هر کسی که بسترش را لمس نماید لباس خود را بشوید و خویشتن را با آب شستشو دهد و تا به شام ناپاک باشد ...» و احکام دیگری از این قبیل. و به عکس آنها، مسیحیان هیچ گونه محدودیّت و ممنوعیّتی برای خود، در برخورد با زنان، در این ایّام، قائل نبودند. و امّا در نزد بتپرستان عرب، دستور و سنّت خاصّی در این زمینه یافت نمیشد، ولی ساکنان «مدینه» و اطراف آن، بعضی از آداب یهود را در این زمینه اقتباس کرده بودند، و در معاشرت با زنان در حال حیض، سختگیریهایی داشتند، در حالی که سایر عرب چنین نبودند، و حتّی شاید آمیزش جنسی را در این حال جالب میدانستند، و معتقد بودند: اگر فرزندی نصیب آنها شود بسیار خونریز خواهد بود، و این از صفات بارز و مطلوب، نزد اعراب بادیهنشین خونریز بود.(1)
2. ذکر طهارت و توبه در کنار یکدیگر در آیات فوق ممکن است اشاره به این باشد که طهارت، مربوط به پاکیزگی ظاهر، و توبه اشاره به پاکیزگی باطن است.
این احتمال نیز وجود دارد که طهارت در اینجا به معنای آلوده نشدن به گناه بوده باشد. یعنی خداوند، هم کسانی را که آلوده به گناه نشدهاند دوست دارد و هم کسانی که بعد از آلودگی توبه کنند، و در زمره پاکان در آیند.
ضمناً اشاره به مسأله توبه در اینجا ممکن است ناظر به این باشد که بعضی بر اثر فشار غریزه جنسی، نمیتوانستند خویشتن داری کنند و بر خلاف امر خدا به گناه آلوده میشدند، سپس از عمل خود نادم شده و ناراحت میگشتند، برای این که راه بازگشت را به روی خود بسته نبینند و از رحمت حق مأیوس نشوند، طریق توبه را به آنها نشان میدهد.(2)

1- اقتباس از تفسیر« المیزان»، ج 2، ص 208، ذیل آیه مورد بحث- در کتاب« انیس الاعلام»، ج 2، ص 106 و 107 نیز شرح مبسوطی با ذکر مدارک در این باره آمده است.

2- درباره حقیقت« توبه» و شرایط آن، مشروحاً در تفسیر نمونه، ج 3، ذیل آیه 17 سوره نساء، و ج 14 ذیل آیه 5 سوره نور، بحث کردهایم

Share