2. آیه (اصلاح رفتار فردی پیش شرط تأثیرگذاری رفتاری بر دیگران است)
أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ وَ أَنْتُمْ تَتْلُونَ الْکِتابَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ
آیا مردم را به نیکی (و ایمان به پیامبری که صفات او آشکارا در تورات آمده) دعوت میکنید، اما خودتان را فراموش مینمایید با این که شما خودتان کتاب (آسمانی) را میخوانید، آیا هیچ فکر نمیکنید؟ (44 / بقره)
شرح آیه از تفسیر نمونه
اصولاً یک برنامه اساسی، مخصوصا برای علماء و مبلّغین و داعیان راه حقّ، این است که بیش از سخن، مردم را با عمل خود، تبلیغ کنند، همانگونه که در حدیث معروف از حضرت امام صادق میخوانیم:
«کُونُوا دُعاةَ النّاسِ بِاَعْمالِکُم وَ لا تَکُونُوا دُعاةَ بِاَلْسِنَتِکُم: مردم را با عمل خود، به نیکیها دعوت کنید، نه با زبان خود». (1) تأثیر عمیق «دعوت عملی» از اینجا سرچشمه میگیرد که هرگاه شنونده بداند، گوینده از دل، سخن میگوید و به گفته خویش صددرصد ایمان دارد، گوش جان خود را به روی سخنانش میگشاید و سخن که از دل برخیزد، بر دل مینشیند و در جان اثر میگذارد و بهترین نشانه ایمان گوینده به سخنش، این است که خود، قبل از دیگران عمل کند، همانگونه که علی میفرماید:
«اَیُّهَا النّاسُ اِنّی وَ اللّهُ مَا اَحُثُّکُم عَلی طاعَةٍ اِلاّ وَ اَسْبَقُکُم اِلَیْها وَ لا اَنْهاکُمْ عَن مَعْصِیَةٍ اِلاّ وَ اَتَناهی قَبْلَکُم عَنْها: ای مردم، به خدا سوگند شما را به هیچ طاعتی تشویق نمیکنم، مگر قبلاً خودم آن را انجام میدهم و از هیچ کار خلافی باز نمیدارم، مگر این که پیش از شما از آن دوری جستهام». (2) در حدیثی از امام صادق میخوانیم:
«مِنْ اَشَدِّ النّاسِ عَذابا یَوْمَ الْقِیامَةِ مَنْ وَصَفَ عَدْلاً وَ عَمِلَ بِغَیْرِه: از کسانی که در روز قیامت، عذابشان از همه شدیدتر است، کسی است که سخن حقّی بگوید و خود به غیر آن عمل کند». (3)
*****
1- «سفینة البِحار» ، ماده «عَمِلَ».
2- «نهج البلاغه» ، خطبه 175.
3- «نور الثقلین» ، جلد 1، صفحه 75.
علمای یهود از این میترسیدند که اگر به رسالت پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله اعتراف کنند، کاخ ریاستشان فرو ریزدو عوام یهود به آنها اعتناء نکنند، لذا صفات پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را که در تورات آمده بود، دگرگون جلوه دادند. (1)
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
«بِرّ» به کسر «باء» به معنای «نیکی و خوبی» ، به فتح «باء» به مفهوم «سرزمین و فضای گسترده» و به ضمّ «باء» به معنای «گندم» آمده است.
«تَنْسَوْن» از «نِسْیان» گرفته شده و به معنای از یاد رفتن چیزی است که پیشتر معلوم و در یاد بوده است. واژه «سَهْو» ، مفهومی فراتر از آن دارد؛ امّا گاه به معنای «نِسْیان» است.
«تَتْلُونَ» از «تِلاوَت» به معنای «پی در پی آوردن و خواندن» است. این واژه، از ریشه «تَلی» برگرفته شده و تفاوت آن با «قِرائَت» این است که «تِلاوَت» ، پیاپی آمدن حروف و «قِرائَت» جمع آن است.
«تَعْقِلُونَ» به معنای «خرد خویش را به کار میگیرید» یا «تَعَقُّل میکنید» است. اصل این واژه، به مفهوم «بازداشتن» است؛ به همین جهت، به پایبند شتر «عِقال» میگویند.
«أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ»
شما ای دانشوران یهود که به نزدیکان باایمان خویش سفارش میکنید در ایمانشان به اسلام پایدار باشند! آیا خود را به فراموشی سپردهاید؟! چرا خود اسلام را بعنوان آخرین پیام نمیپذیرید؟!
با این تفسیر، واژه «بِرّ» که به معنای «خوبی و شایستگی» آمده، در آیه شریفه، ایمان به محمّد صلی الله علیه و آله و کتاب اوست؛ و خدا آنان را سرزنش میکند که چرا با اینکه میدانند اسلام حق است و پیامی است از جانب خدا و دیگران را به آن تشویق و ترغیب میکنند، خود در این راه پیشگام نمیشوند؟
*****
1- از آیه میتوان استفاده کرد که شرط پذیرش تذکرات و راهنمایی والدین و بزرگترها از محیط خانوادگی، مقید بودن «عملی» آنها به گفتههای خودشان میباشد (مؤلّف).
ابومسلم میگوید:
همین دانشمندان یهود بودند که پیش از بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله ، جامعه عرب را به ایمان به آخرین پیامبر و آیینی که در راه بود، فرا میخواندند؛ امّا پس از فرارسیدن آن دو، راه حقستیزی در پیش گرفتند.
ابن عبّاس در تفسیر آیه شریفه میگوید:
آنان دیگران را به پیروی از کتاب دینی خویش وا میداشتند، امّا خود آن را وا مینهادند.
قَتادَة بر آن است که:
آنان مردم را به فرمانبرداری از خدا فرا میخواندند، امّا خود نافرمانی میکردند.
از پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله نقل کردهاند که فرمود:
«مَرَرْتُ لَیْلَةَ أُسْرِیَ بِی عَلَی أُنَاسٍ تُقْرَضُ شِفَاهُهُمْ بِمَقَارِیضَ مِنْ نَارٍ فَقُلْتُ مَنْ هَؤُلَاءِ یَا جَبْرَئِیلُ فَقَالَ هَؤُلَاءِ خُطَبَاءُ مِنْ أَهْلِ الدُّنْیَا مِمَّنْ کَانُوا یَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ یَنْسَوْنَ أَنْفُسَهُم.» در شب معراج و سیر آسمانی خویش، بر مردمی گذشتم که لبهایشان را با ابزار آتشین میبریدند. از فرشته وحی پرسیدم: اینان کیانند و گناهشان چیست؟ گفت:
اینان گویندگان و اندرز دهندگانی هستند که خود بدانچه به مردم میگفتند، عمل نمیکردند.
«وَ اَنْتُمْ تَتْلُونَالْکِتابَ»
در حالی که تورات را میخوانید و صفات و ویژگیهای آخرین پیامبر را در آن مینگرید، باز هم ایمان نمیآورید.
«اَفَلا تَعْقِلُونَ»
آیا خرد خویش را به کار نمیگیرید؟
در مفهوم این جمله، دیدگاهها متفاوت است:
1. بعضی گفتهاند:
منظور این است که آنچه شما انجام میدهید، به راستی از نظر اندیشمندان کار زشتی است.
2 و برخی میگویند:
مقصود این است که کار شما، کار انسانهای آگاه و دانا نیست.
3. عدّهای نیز بر آنند که:
خدا شما را بر این شیوه کار، به شدّت کیفر خواهد کرد.
4 و پارهای بر این اندیشهاند که:
آنچه در تورات آمده، درست است؛ بنابراین، به محمّد صلی الله علیه و آله همانگونه که نویدِ آمدنش را در کتاب خود خواندهاید ایمان بیاورید و او را پیروی کنید.
یک پرسش: اگر همانگونه که در قرآن و فرهنگ دینی آمده، دعوت به ارزشها و نیکیها واجب و گاه پاداش آن به اندازه انجام دادن نیکی است، پس چرا خدا آنان را بر این کار نکوهش میکند؟
پاسخ: سرزنش آنان به این دلیل نیست که چرا دیگران را به نیکیها و شایستگیها فرا میخوانند، بلکه بدین جهت است که آنان دیگران را فرا میخواندند، امّا خود به گفتارشان عمل نمیکردند؛ و عمل نکردن به شایستگیها و آراسته نشدن به ارزشها، برای همه زشت و گناه است، بویژه برای فراخوانان به سوی ارزشها؛ به راستی که برای اینان زشتتر و نکوهیدهتر است.