4 . موقعیت زن در تاریخ بشر و اسلام
انحراف فکری انسان گمراه نسبت به زن
اقوام و مللی که بر اثر کبر و نخوت از تعالیم حق ، که به وسیله کتب آسمانی ، و زبان پاک انبیاء تبلیغ می شد جدا می زیستند ، در تمام امور جهان و انسان دچار انحراف فکری شدند ، و نسبت به هستی و مخلوقات آن بطور اغلب ، در قضاوت خود به تاریکی ره سپردند ، و مسائلی دور از حقیقت ، و مطالبی خلاف واقعیت گفتند ، و بر اساس همان برداشتهای غلط و قضاوت های ظالمانه زندگی کردند ، و از این طریق ظلم سنگینی بر خود و دیگران روا داشتند ، و صفحات تاریخ حیات را به زشتی و پلیدی نقّاشی کردند .
از جمله قضاوت های آنان نسبت به زن بود ، که قضاوتی دور از حقیقت ، و امری خلاف اخلاق و انسانیت ، و برنامه ای ضد حق و واقعیت بود .
من در مطالعاتم در کتبی که در این زمینه نوشته شده چه کتب غربی و چه کتابهای تألیف شده در شرق به این نتیجه رسیدم ، که اقوام و ملل جدای از حق و بریده از وحی ،
و فرورفته در هوای نفس و غرق افکار غلط چه در غرب و چه در شرق ، نسبت به زن ده گونه قضاوت ظالمانه و دور از منطق عقل و زبان انسانیت داشتند .
1 موجودی است صد در صد ضعیف و ناتوان: بر این اساس باید نسبت به مرد در تمام جهات ، بی چون و چرا تابع و فرمانبردار و محکوم باشد ، و حق مداخله در هیچ کاری را حتی در چهارچوب خانه شخصی ندارد .
2 موجودی است دارای روح شیطانی: بر این ملاک یا صد در صد خارج از حدود انسانیت است ، یا اگر بهائی به او داده شود چیزی بین انسان و حیوان است ، روی این حساب فاقد ارزش می باشد ، و قابل احترام نیست ، و برای وی هیچ گونه
شخصیتی نمی توان تصوّر کرد .
3 برای او مالکیت و اختیار داری نسبت به اشیاء و عناصری که قابل ملکیت است وجود ندارد ، اگر مرد صلاح بداند می تواند مالک شود ، آن هم نه هر چه را بخواهد .
4 از جانب ارث گذارندگان هیچ گونه ارثی نمی برد ، بلکه خود او از عناصر ارث است که پس از مرگ پدر یا شوهر به دیگران ارث می رسد!!
5 عبادت و بندگی و ورود در حوزه معنویت حق او نیست ، چون عباداتش فاقد ارزش است ، و اجر و مزدی برای عبادت ندارد زیرااز نظر عقلی بسیار ضعیف و موجودی بوالهوس است .
6 از نظر حقوقی و قضائی لیاقت انتساب به پدر و پسر خود را ندارد ، تنها چیزی که رابط بین آنهاست خون است ، فقط می توان او را نسبت به پدر و پسرش هم خون خواند ، نه فرزند پدر و مادر فرزند!
7 چون شوهر کرد فرزندان وی نوه پدر او نیستند ، بیگانگی بین پدر زن و فرزندان زن حکومت قطعی دارد ، نسبت از جانب اولاد ذکور است .
8 بین او و مرد در مسئله مرگ تفاوت کلّی وجود دارد ، مرد پس از مردن باقی ، و زن پس از پایان عمر فانی است .
9 در تصرف عنوان شیئیت است ، روی این حساب مرد هرگونه تصرّفی در مال و ثروتش دارد ، همان تصرف را نسبت به زن دارد ، می تواند او را قرض بدهد ، به اجاره واگذار کند ، ببخشد ، بفروشد ، اخراج کند و نهایتاً به قتل برساند .
10 کالای شهوت است تنها برای لذت بری مرد آفریده شده ، و مرد هم در لذت بری و بهره گیری از او قانونی نمی شناسد ، در این قسمت دهم اروپا و آمریکای جدای از نبوت انبیا آنچنان نسبت به زن راه افراط پیموده ، که حدی برای آن نیست ، زن در قسمت عمده ای از مغرب زمین کالای سینما ، تلویزیون ، ویدئو ، ماهواره و انواع مجلات برای جلب و جذب مشتری بیشتر ، و درآمد مالی سنگین تر برای مؤسّسات حیوانی و شهوانی است!!
پاسخ اسلام به انحرافات فکری انسان گمراه نسبت به زن
اسلام آئین و دین الهی است ، اسلام فرهنگ فطرت و آهنگی هماهنگ با تمام شئون انسان و انسانیت است ، نظام مسائل و قوانین در اسلام از جانب خداوند بزرگی است که بنای ساختمان انسان را بنا نهاده ، او که می داند انسان چیست و کیست و دارای چه ظاهر و باطنی است ، بر اساس کیان و حیثیّت و موجودیت او قانون وضع کرده ، و وی را به حقایقی که باید برسد هدایت نموده است .
اسلام در پاسخ یاوه های دهگانه ای که در طول تاریخ حیات نسبت به زن گفته شده ، و آنها را در افکار و اندیشه ملل رسوخ داده و به عنوان فرهنگ درآورده بود چنین می گوید:
1 خلقت زن و کیفیت وجود او همانند مرد است و صد در صد مصداق حقایق و واقعیاتی است ، که حضرت حق از خلقت او هدف داشته ، و با تمام وجود محقق به حقیقت انسانیت است و خلاصه با تمام حیثیت انسان است انسانی که:
<< لَقَدْ خَلَقْنَا الاِْنْسانَ فی اَحْسَنِ تَقْویم >>. [38]
به حقیقت که انسان را در نیکوترین سیرت و صورت آفریدیم .
<< صُنْعَ الله الَّذی اَتْقَنَ کُلَّ شَیْئ اِنَّهُ خَبیرٌ بِما تَفْعَلُونَ >>. [39]
صنع خداست ، خدائی که هر چیزی را در کمال اتقان و استحکام ساخته که او به آنچه انجام می دهید آگاه است .
<< اَلَّذی اَحْسَنَ کُلَّ شَیْئ خَلَقَهُ >>. [40]
خدائی که هر چیزی را به نیکوترین وجه آفرید .
2 برای زن روح الهی و انسانی محض قرار داده شده ، همان روحی که از جانب حق در او دمیده شد و او را به خاطر این روح امتیازی خاص بخشید و وی را منبع ظهور کمالات قرار داد ، روحی که با روح مرد تفاوت ندارد ، هویتی که با هویت مرد یکسان است ، گوهری که با گوهر ذاتی مرد یکی است .
<< یا اَیُّهَا النّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْس واحِدَه وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً کَثیراً وَ نِساءً >>. [41]
ای مردم از پروردگارتان پرواکنید که همه شمارا از یک انسان آفرید ، و همسر او را از جنس او خلق کرد ، و از آن دو نفر مردانو زنان فراوانی در روی زمین منتشرکرد .
<< وَ مِنْ آیاتِهِ اَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ اَزْواجاً لِتَسْکُنُوا اِلَیْها >>. [42]
از نشانه های قدرت خداوند این است که همسران شما را از جنس شما قرار داد تا به وسیله آنها آرامش یابید .
در تفسیر عیاشی از حضرت باقر(علیه السلام) روایت شده که خداوند حوا را از باقی مانده خاک آدم آفرید .
نوع این آیات نشان می دهد که در خلقت زن از نظر ظاهر و باطن کمی و کاستی وجود ندارد ، و روح او همان روحی است که از جانب حق در او دمیده شده و بالقوه موجودی کامل ، احسن ، و اتقن است که می تواند از استعداد و فطرت و روح و عقل خود ، در سایه هدایت حق کمک گرفته به عالیترین مقامات معنوی برسد ، و می تواند از همه واقعیات و حقایق چشم پوشی کند و به اسفل سافلین وارد شود .
3 او دارای حق مالکیت است ، و محصول زحمات او در زمینه های کارهای پسندیده و مشروع حق خود اوست ، و مسئله مالکیت او و تصرفاتش در آنچه ملک اوست بدون کم و کاست همانند مرد است .
<< وَ اَنْ لَیْسَ لِلاِْنْسانِ اِلاّ ما سَعی >>.[43]
و برای آدمی جز آنچه به سعی خود انجام داده نخواهد بود .
آری انسان مالک سعی و کوشش و عمل و حرکت خود است ، و این واقعیتی است که حضرت حق در دنیا و آخرت به هر انسانی چه زن و چه مرد واگذار کرده است .
<< لا یَحِلُّ لَکُمْ اَنْ تَأْخُذُوا مِمّا اتَیْتُمُوهُنَّ شَیْئاً >>. [44]
و برای شما مردان حلال نیست که چیزی از مهریه آنان را که به آنها پرداخت کرده اید بگیرید .
امام صادق(علیه السلام) در روایتی می فرمایند:
<< السُّرّاقُ ثَلاثَهٌ : مانِعُ الزَّکاهِ ، وَ مُسْتَحِلُّ مُهُورِ النِّساءِ وَ کَذالِکَ مَنِ اسْتَدانَ وَ لَمْ یَنْوِ قَضاءَهُ >> . [45]
دزدان سه نفرند: آنکه از پرداخت زکات بخل ورزد ، آنکه خوردن مهریه همسر خود را حلال دانسته و به او نپردازد ، و کسی که از مردم وام بگیرد و قصد پرداخت آن را نداشته باشد .
<< وَ الَّذینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنْکُمْ وَ یَذَرُونَ اَزْواجاً وَصِیَّهً لاَِزْواجِهِمْ مَتاعاً اِلَی الْحَوْلِ غَیْرَ اِخْراج >>. [46]
مردانی که بمیرند و زنانشان زنده مانند ، باید وصیت کنند که آنها را تا یک سال نفقه دهند ، و از خانه شوهر بیرون نکنند .
و غیر از مهریه و وصیت به مخارج زن پس از مرگ شوهر ، در زمان بعد از طلاق سفارش او را به مردان فرموده اعلام می کند:
وَ لِلْمُطَلَّقاتِ مَتاعٌ بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَی الْمُتَّقینَ . [47]
و برای همه زنان طلاق داده شده هدیه مناسبی است « که از جانب شوهر پرداخت می گردد » ، این حقی است بر عهده مردان پرهیزکار .
4 زن از پدر و مادر و از شوهر و از فرزندان خود ارث می برد:
<< کُتِبَ عَلَیْکُمْ اِذا حَضَرَ اَحَدَکُمُ الْمَوْتُ اِنْ تَرَکَ خَیْراً الْوَصِیَّهُ لِلْوالِدَیْنِ وَ الاَْقْرَبَینَ بِالْمَعْرُوفِ >>. [48]
برشما نوشته شده ، هنگامی که یکی از شما را مرگ فرا رسد ، اگر مالی از خود به جای گذارده ، وصیت برای پدر و مادر و نزدیکان بطور شایسته کند ، این حقی است بر پرهیزکاران .
<< لِلرِّجالِ نَصیبٌ مِمّا تَرَکَ الْوالِدانِ وَ الاَْقْرَبُونَ ، وَ لِلنِّساءِ نَصیبٌ مِمّا تَرَکَ الْوالِدانِ وَ الاَْقْرَبُونَ مِمّا قَلَّ مِنْهُ اَوْ کَثُرَ نَصیباً مَفْرُوضاً >>. [49]
این آیه شریفه در صدد مبارزه با عادات و رسوم غلطی است که زنان و کودکان را از حق مسلم خود محروم می ساخت ، و این رسم ظالمانه مربوط به اعراب بود ، و آیه شریفه خط بطلان بر این رسم خائنانه کشید و فرمود:
مردان سهمی از اموالی که پدر و مادر و نزدیکان بجای می گذارند دارند ، و برای زنان نیز از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان می گذارند سهمی هست ، خواه آن مال کم باشد یا بسیار ، این سهمی معین شده و واجب الاداء است .
5 عبادت زن در پیشگاه حق همانند عبادت مرد ، دارای ارزش و قیمت است ، و بهشت و اجر و مزد حق ، و ثواب بر بندگی اختصاص به مردان ندارد ، عنایت و رحمت خداوند بهره ابدی عباد اوست چه مرد و چه زن .
در قرآن مجید می خوانیم:
<< مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَر اَوْ اُنْثی وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیوهً طَیِّبَهً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ اَجْرَهُمْ بِاَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ >>. [50]
کسی که عمل شایسته بجا آورد از مرد یا زن ، در حالی که مؤمن است به او زندگی پاکیزه می دهیم ، و پاداش قیامتی آنان را به بهترین اعمالی که انجام داده اند خواهیم داد .
از صریح آیه شریفه استفاده می شود که تنها معیار در میزان حق ایمان و عمل صالح انسان است که میوه ایمان اوست ، قید و شرط دیگری برای کسب حیات طیبه و اجر آخرتی در کار نیست نه از نظر مرد بودن و زن بودن و نه از نظر سن و سال و نه از نظر نژاد و قبیله و جنسیت و نه از نظر پایه و رتبه ظاهری .
رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود:
<< أَفْضَلُ نِساءِ أَهْلِ الْجَنَّهِ خَدیجَهُ بِنْتُ خُوَیْلِد ، وَ فاطِمَهُ بِنْتُ مُحَمَّد ، وَ مَرْیَمُ بِنْتُ عِمْرانَ ، وَ آسِیَهُ بِنْتُ مُزاحِم >>. [51]
برترین زنان بهشت چهار زن هستند: خدیجه دختر خویلد ، فاطمه دختر محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) و مریم دختر عمران و آسیه دختر مزاحم .
زن اگر اهل عبادت و بندگی حق و ایمان و معرفت باشد البته دارای حیات طیّبه و اجر عظیم نزد خدا خواهد شد ، و اگر مانند مردان فاسق به بی دینی و فساد گرایش پیدا کند اهل عذاب ابد خواهد شد .
همسر نوح و لوط به خاطر اینکه آئین الهی را نپذیرفتند ، و بر انکار خود اصرار ورزیدند به فرموده قرآن اهل عذاب و خلود در جهنم هستند .
<< ضَرَبَ الله مَثَلاً لِلَّذینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوح وَ امْرَأَتَ لُوط کانَتا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَیْنِ فَخانَتا هُما فَلَمْ یُغْنِیا عَنْهُما مِنَ اللهِ شَیْئاً وَ قیلَ ادْخُلاَ النّارَ مَعَ الدّاخِلینَ >>. [52]
خداوند برای اهل کفر زن نوح و زن لوط را مثل زد ، آن دو تحت سرپرستی دو بنده از بندگان شایسته ما بودند ، ولی به آن دو پیامبر خیانت ورزیدند و رابطه آنها با این دو پیامبر سودی به حالشان در برابر عذاب خدا نداشت ، و به آنها گفته شد وارد آتش شوید همراه کسانی که وارد می شوند .
سوره مریم در قرآن مجید ، و سوره دهر و آیات مربوط به همسر مؤمنه فرعون همه و همه نشان دهنده این معناست که زن در مسئله عبادت از موقعیت والائی برخوردار است ، و در قیامت از اجر عظیم و ثواب فوق العاده ای بهره مند است ، و این همه مشت محکمی بر دهان یاوه گویان تاریخ است که گفتند و می گویند که عبادت زن را جایگاهی در نزد خدا و ادیان نیست .
6 زن فرزند پدر و مادر خویش و مادرِ فرزندان خود است ، و احدی را نمی رسد که وی را از این انتساب خلع کند ، که خلع این نسبت امری ظالمانه و کاری خائنانه است .
قرآن مجید دختر را همانند پسر اولاد واقعی پدر و مادر می داند و وی را چون شوهر کرد و اولاد دار شد مادر اولاد می داند .
در قرآن از اینکه اعراب فرزند دختر خود را زنده به گور می کردند ، خشم خود را نسبت به این جنایت اعلام فرموده و از آن عمل قبیح در رابطه با اینکه به فرزند خود ظلم می کنید نهی اکید فرمود:
<< وَ لا تَقْتُلُوا اَوْلادَکُمْ مِنْ اِمْلاق >>. [53]
فرزند دختر خود را از ترس تنگی معیشت به قتل نرسانید .
ملاحظه می کنید در صریح آیه شریفه از دختر به عنوان فرزند یاد می کند ، یا در آیه مربوط به ارث می فرماید:
<< یُوصیکُمُ اللهُ فی اَوْلادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الاُْنْثَیَیْنِ >>. [54]
سفارش خدا به شما نسبت به اولادتان این است که در مسئله ارث برای پسر دو برابر دختر سهم قرار دهید .
در صریح آیه شریفه از دختر تعبیر به اولاد فرموده است ، و این رویّه قاطعی علیه یاوه سرایان تاریخ است .
اما مادر فرزندان خود هستند در قرآن مجید می فرماید:
<< وَ الْوالِداتُ یُرْضِعْنَ اَوْلادَهُنَّ حَوْلَیْنِ کامِلَیْنِ >> . [55]
مادران فرزندان خود را تا دو سال کامل شیر بدهند .
در رابطه با داستان موسی در قرآن مجید فرموده:
<< وَ اَوْحَیْنا اِلی اُمِّ مُوسی . . . >>[56]
و ما به مادر موسی وحی کردیم .
رسول خدا درباره حضرت زهرا(علیها السلام) فرمود:
<< فاطِمَهُ بَضْعَهٌ مِنّی >>. [57]
فاطمه پاره تن من است .
و در روایت دیگر فرمود:
<< أَوْلادُنا أَکْبادُنا >>. [58]
فرزندان ما چه دختر چه پسر جگرهای ما هستند .
7 اولادهای او بدون تردید نوه پدر او هستند ، توجه بسیار شدید رسول خدا به حسن و حسین به عنوان دو نوه عزیزش ، خط بطلانی است بر یاوه گوئی جاهلان تاریخ که می گفتند فرزندان متولد شده از زن نوه پدر آن زن نیستند .
فقه اسلامی می گوید تمام کسانی که مادرشان سیده است پیوند قطعی با پیامبر دارند ، و حتی مرجع بزرگ شیعه سید مرتضی فتوا داشت که می توان به کسانی که از طریق مادر وابسته به رسول حقند خمس داد .
8 زن با مرگ فانی نمی شود ، بلکه همانند مرد دارای بقا و حیات ابدی و در صورت بندگی حق مخلد در بهشت ، و در صورت دوری از عبادت مخلّد در عذاب است ، بیش از هزار آیه قرآن در رابطه با قیامت این معنا را صریحاً نشان می دهد .
9 شیئ نیست ، بلکه به صریح آیات کتاب حق موجودیست عاقل ، بااراده و در گوهر خلقت و مایه طبیعت با مرد یکی است ، و از تمام خصوصیات و امتیازات انسانی و الهی برخوردار است .
10 کالای شهوت نیست ، بلکه شریک مرد ، و عامل بقاء نوع ، و تشکیل دهنده نیمی از زندگی است ، و ازدواج با او در صورت نیت پاک عبادت ، و برخورد صحیح و سالم با او موجب توشه آخرت و سلامت حیات اخروی انسان است .
در قرآن مجید فرمود:
<< نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ اَنّی شِئْتُمْ وَ قَدِّمُوا لاَِنْفُسِکُمْ وَ اتَّقُوا اللهَ وَ اعْلَمُوا اَنَّکُمْ مُلاقُوهُ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنینَ >>. [59]
با تعبیر لطیف و پر معنای حرث « کشتزار » می خواهد ضرورت وجود زن را در اجتماع انسانی مجسم کند ، که زن یک وسیله اطفاء شهوت نیست بلکه زمینه پاک و وسیله پاکیزه ای برای حفظ حیات نوع بشر است .
این سخن در مقابل آنهائی که نسبت به جنس زن همچون یک بازیچه و وسیله هوسبازی می نگریستند و می نگرند هشداری جدّی محسوب می شود .
« و قدموا لانفسکم »: با آمیزش با زن برای آخرت خود توشه بفرستید ، اشاره به این حقیقت است که هدف نهائی از آمیزش جنسی تنها لذت و کامجوئی نیست ، مردم مؤمن باید ازاین موضوع برای ایجاد پرورش فرزندان شایسته استفاده کنند ، و این خدمت مقدس را به عنوان یک ذخیره معنوی برای فردای خود از پیش بفرستند ، و به این ترتیب قرآن هشدار می دهد که در انتخاب همسر اصولی را رعایت کنید که نتیجه آن پرورش فرزندان صالح ، و تهیه این ذخیره بزرگ اجتماعی و انسانی باشد .
چون مطلب مورد بحث در ابتدای آیه که عبارت از آمیزش جنسی می باشد بسیار مهم است ، و سر و کار با پرجاذبه ترین غرایز انسان دارد که همان غریزه جنسی است با جمله و اتقوا اللّه انسان را به دقت در امر آمیزش جنسی و توجه به دستورات حق دعوت فرموده ، سپس در پایان آیه توجه می دهد که در روز قیامت به ملاقات حق و نتایج اعمال خود خواهند شتافت و در قسمت اخیر آیه به افراد باایمان که در برابر این دستورات که به سود زندگی مادی و معنوی آنهاست تسلیم هستند بشارت داده می فرماید « و بشر المؤمنین » . [60]
در روایت بسیار مهمی از حضرت صادق(علیه السلام) ارزش و عظمت این کانون محبت را بدینگونه نشان می دهد:
وقتی حوا آفریده شد آدم به حضرت حق عرضه داشت: خداوندا این آفرینش زیبا چیست که قرب و نگاه به او مرا از تنهائی نجات می دهد ، و برایم ایجاد انس و الفت می کند ، خطاب رسید ای آدم این کنیز من است ، دوست داری با تو باشد ، انیس تو گردد ، با تو هم سخن شود ، و تابع خواسته های به حق تو باشد ؟
عرضه داشت آری . خطاب رسید بنابراین تا زنده ای به خاطر این یاری که برای تو قرار داده ام مرا سپاس و شکر کن!![61]
آری وجود زن صالحه ، و همسر باوفا ، نعمت حق است ، و تا پایان عمر بر این نعمت ارزنده حمد و سپاس لازم است .
امام ششم می فرماید:
<< أَکْثَرُ الْخَیْرِ فِی النِّساءِ >>. [62]
بیشترین خیر در زنان است .
روایت عجیبی است ، که منبع اکثر خیر را زن دانسته ، آری ازدواج با زن حفظ نصف دین ، و رعایت حقوق او عبادت ، و محبت به او طاعت حق ، و پیدا کردن فرزند صالح از او توشه آخرت ، و خدمت به او موجب رضایت حق ، و به تعبیر رسول خدا درباره زنانی که مادرند: بهشت زیر پای مادران است ، و این همه است آن اکثر خیری که امام صادق(علیه السلام) فرموده است .
من به جوانان عزیزی که قصد ازدواج دارند ، یا ازدواج کرده اند ، و به مردان مؤمن هشدار می دهم که این واقعیات الهیه را نسبت به زن توجه کنند ، و از تعطیل حقوق آنان جداً بپرهیزند ، و بدانند که زندگی خود را با چه گوهر پربهائی ارزش داده اند ، و به دختران جوان که قصد ازدواج دارند ، یا ازدواج کرده اند ، و به زنان بزرگوار سفارش می کنم که با توجه به این مطالب قدر خود را بدانند و بر نعمت زن بودن ، خداوند مهربان را شکر و سپاس آرند ، و به حقیقت برای مردان خود بر اساس هدایت قرآن و فرمایشات رسول اسلام و ائمه بزرگوار همسر لایق و شایسته ای باشند ، و در مسئله زن بودن و شوهرداری و مادر بودن از عواطف و احساسات پاک خود بهره بگیرند ، و دستورات الهی را در تمام جوانب حیات خود مراعات نمایند ، تا خانه و خانواده ای سالم و فرزندانی شایسته و پاک ، و دارای زندگی غرق امنیت و خوشی داشته باشید ، و از این طریق رضا و خوشنودی حق را جلب کرده ، و با اعمال و رفتار و اخلاق و حرکات خود به زندگی صفا و صمیمیت و شیرینی و نور و حلاوت و زیبائی ببخشید .
باز هم نظری به تاریخ نسبت به حیات و موقعیت زن
ددمنشی مردم جاهلی تاریخ نسبت به جنس زن فوق العاده شگفت آور است .
آنان که جدای از منطق حق و نور وحی می زیستند ، زن را همچون ابزار و وسیله برای زندگی بوالهوسانه مرد می شناختند ، و وی را عامل تهیه انواع لذت ها برای مرد می دانستند .
خواندن و نوشتن را برای او خطرناک می دانستند ، و از خانه بیرون رفتن را برای امور طبیعی زندگی و دید و بازدید ارحام مجاز نمی دانستند .
مکان زندگی او را منحصر به چهار دیوار خانه قلمداد می کردند ، و وی را در مقابل مرد که موجودی فعال ما یشاء می پنداشتند بی اختیار می دانستند .
در مناطق مسیحی نشین که صد و هشتاد درجه از آئین الهی مسیحیت انحراف داشتند ، می گفتند: زن را باید مانند دهان سگ دهن بند زد ، و مردّد بودند که روح زن آیا روح بشری یا روح حیوانی است!!
در آفریقا زن حکم کالا و ثروت داشت و برای او ارزشی بیش از گاو و گوسپند نمی دانستند ، هر کس زن بیشتری در اختیار داشت ثروتمندتر شناخته می شد ، خرید و فروش زن و بکار گرفتن وی برای شخم زمین امری معمولی و عادی بود .
در کلده و بابل ، زنان را مانند سایر کالاها می فروختند ، و هر سال بازاری برای این کار داشتند تا دختران به سنّ ازدواج خود را بفروشند .
در هندوستان دختر را از سن پنج سالگی شوهر می دادند ، و برای آنها حقی قائل نبودند ، حیات زن را طفیل مرد می دانستند ، و چون شوهرش می مرد او را با شوهر می سوزاندند ، و هیچ موجودی را پست تر از زن شوهر مرده نمی دانستند .
امروز همچنانکه در روزنامه ها می نویسند ، بسیاری از هندوها از ترس فراهم نشدن جهیزیه ، دختران خود را در کودکی نابود می کنند!!
در چین و تبّت زنان جز در کار چهار دیوار خانه حقی نداشتند ، و برای کاستن قدرت راه رفتن زن ، پس از تولد او پایش را در قالب آهنی می بستند و پس از رسیدن به سن پانزده سالگی آن قالب را از پایش جدا می کردند!
در یونان که مرکز علم و دانش و فلسفه و حکمت بود ، زائیدن دختر به وسیله زن جرم بود و تا دو بار دختر زائیدن در دادگاه محاکمه و محکوم به پرداخت جریمه و بار سوم محکوم به اعدام می شد .
در عربستان چنانکه قرآن مجید می فرماید: زنده به گور کردن دختران امری عادی و ساده می نمود:
<< و اذا بشّراحدهم بالانثی ظلّ وجهه مسودّاً و هو کظیم یتواری من القوم من سوء ما بشّر به اَیمسکه علی هون ام یدسُّه فی التُّراب الاسآء ما یحکمون >>. [63]
چون یکی از آنان را به فرزندی که دختر بود مژده می آمد از شدت غم و اندوه رخسارش سیاه و سخت و ناراحت می شد و به خاطر این خبری که به خیال خودش زشت بود روی از قوم می گرداند و فرار رابر قرار ترجیح می داد ، و به فکر می
افتاد که آن دختر را با خفت و خواری نگاه دارد ، یا زنده به خاک گور اندازد ، بدانید حکم آن بی خردان نسبت به دختر بد بود ، و قضاوتشان زشت .
این مسائل گوشه ای از جنایاتی است که مردم بی خبر و بی خرد نسبت به جنس زن روا می داشتند ، مفصل این مسائل در کتب مربوط به حیات زن ثبت است ، می توانید به آن منابع مراجعه کنید .
نظر آئین مقدس الهی را هم در ده مسئله ای که در سطور قبل نسبت به زن اظهار شده دقت کردید ، با توجه به تعابیر قرآن و روایات از جنس زن تحت عناوین:
ام: ریشه و منبع و سرچشمه هر چیز مادر . [64]
حرث: موجب بقاء نوع . [65]
لباس: پوشش حیات . [66]
تسکین: علت آرامش . [67]
ریحانه: شاخه گل و ظریف . [68]
نعمت: عنایت حقّ . [69]
باید مردان و جوانان چه آنان که ازدواج کرده اند چه آنان که قصد ازدواج دارند توجه بیشتری به موقعیت معنوی و آثار وجودی این خلقت زیبا و پرمنفعت حق داشته باشند و بدانند انبیاء خدا و امامان و اولیاء و عالمان و عارفان و حکیمان ، و نویسندگان و فقهای بزرگ ، و صالحان از عباد خدا از دامن پاک اینان قدم به دایره هستی گذاشتند ، اینان منبع این همه خیر و برکت در حیات بشر بودند .
بر پدران و مادران عزیر است که نسبت به ظهور کمالات در وجود دخترشان بیش از پیش دقت کنند ، و نسبت به تربیت الهی و انسانی آنان تا سر حد فداکاری بکوشند ، و بر شوهران است که حقوق آنان را با کمال وقار و ادب رعایت کنند ، تا دامن آنان در خانه پدران و مادران و در سایه رعایت حقوق توسط شوهران ، آماده تربیت نسل صالح گردد ، و از این طریق جامعه بشری به بهترین صورت تغذیه معنوی شود .
مگر یک دختر مسیحی مسلک پس از اسارت در جنگ و آمدن به خانه حضرت هادی(علیه السلام) ، و قرار گرفتن در سایه تربیت الهی به وسیله امام دهم و حضرت حکیمه خاتون دامن پاک و والایش آماده برای بوجود آمدن امام دوازدهم ، گستراننده عدل جهانی نشد ؟
زن چنین چشمه ای از کمالات و حقایق بالقوه است ، که با تابش نور هدایت وحی و معلم خیر به فعلیت رسیده و منشأ آثار جاوید و منابع ابدی خواهد شد .
تحقیر زن ، حمله به شخصیت او ، محدود نمودن وی خازج از دستورات حکیمانه دین ، زجر دادن به او ، و ممنوع کردنش از دیدن پدر و مادر و اقوام ، با تلخی و ترشروئی با او زندگی کردن ، خسته از کار روزانه و درگیریهای بیرون به وقت خانه رفتن با او روبرو شدن ، پاسخ ندادن به غرائز او بخصوص غریزه جنسی وی ، همه و همه از نظر دین امری ناپسند ، و کاری زشت و ظلمی فاحش است .
اگر می خواهید بنای زندگی بر پایه عشق و محبت استوار باشد ، شخصیت زن را رعایت کنید ، به او اعلام دوستی و محبت نمائید ، از وی دلجوئی داشته باشید ، در کار و برنامه خانه به او کمک دهید ، از آزار وی بپرهیزید ، و بعضی از برنامه های او را که محصول کار روزانه و خستگی و محدودیت وجودی اوست با تمام وجود گذشت کنید ، تا شیرینی زندگی را بچشید ، و با این روش خداوند مهربان را در حدّ عالی عبادت کرده باشید .
او ریشه و سرچشمه خیر و کشتزار انسانیت ، و پوشش شما در زندگی ، و مایه آرامش ، و گل لطیف و ظریف گلستان هستی ، و نعمت حق در کنار شماست .
رسول باکرامت اسلام محبت به زن را در عرض علاقه به بوی خوش و نماز قرار داده اند:
<< حُبِّبَ إِلَیَّ مِنَ الدُّنْیَا النِّساءُ وَ الطّیبُ وَ قُرَّهُ عَیْنی فِی الصَّلاهِ >>. [70]
محبوب من از دنیا زن ، بوی خوش ، و نور چشم من در نماز است .
اگر انسان با رعایت حقوق زن و احترام به شخصیت او ، از او فرزند صالح و شایسته ای پیدا کند ، عملش حتی پس از مرگ قطع نمی شود ، از آثار پاکی و صالح بودن فرزندش بعد از مرگ بهره خواهد برد .
رسول خدا می فرماید:
<< اِذا ماتَ الاِْنْسانُ إِنْقَطَعَ عَمَلُهُ إِلاّ مِنْ ثَلاث: مِنْ صَدَقَه جارِیَه ، أَوْ عِلْم یُنْتَفَعُ بِهِ ، أَوْ وَلَد صالِح یَدْعُو لَهُ >>. [71]
چون انسان بمیرد ، عملش قطع می شود مگر از سه چیز: از کار خیری که دوام دارد ، از دانشی که دیگران از او سود ببرند ، از فرزند شایسته ای که برای وی دعا کند .
پس پدران و مادران قدر دختر را بدانید ، و مردان از همسران پاک و شایسته خود قدردانی نمائید ، که دختر داری و زن داری منبع خیری برای دنیا و آخرت انسان است .
( لا تکن عبد غیرک و قد جعلک اللّه حراً )
« بحار ، ج 77 ، ص 214