پرتوی از آیاتی که گذشت
پرتوی از آیات
(1) در آیاتی که گذشت، قرآن شریف یک سلسله تدابیر ظریف و سازنده را برای استحکام و استواری نظام خانواده و حلّ بحرانها ترسیم میکند که اگر به هنگام پدیدار شدن نشانههای بحران در روابط خانواده و به صدا در آمدن زنگ خطر، این تدابیر به شیوهای شایسته مورد عمل قرار گیرد، بسیاری از بحرانها و زیانهای برخاسته از آن به خوبی برطرف شده و یا به صورت شرافتمندانهای انحلال آن اعلان و به انبوهی از بدبختیها خطّ پایان خواهد کشید. این تدابیر عبارتند از:
1 اصل مدیریت در جامعه کوچک خانواده
جامعه جهانی از جامعههای گوناگون و هر کدام از این جامعهها از واحدهای خانواده پدید آمدهاند.
اگر خانواده بزرگ بشری یا جامعههای کوچکتر برای جلوگیری از هرج و مرج و بیبرنامهگی و انحطاط و از همگسیختگی و پیدایش راه تکامل و پیشرفت، نیازمند به اداره و مدیریت و کارگزارند، به همان دلیل جامعه کوچک خانه و خانواده نیز برای اوج گرفتن به پر فرازترین قله تکامل مادی و معنوی و اخلاقی و انسانی و مبارزه با آنها و از هم گسیختگی خانواده نیازمند به نظام و مدیریت و مدیر و معاون و مشاور است.
ضرورت مدیریت در جهان کنونی به گونهای روشن است که پیش از شکلگیری هر حزب و گروه در هر واحد اقتصادی و اجتماعی و اداری و خدماتی، نخست به مدیریت آن میاندیشند و امیرمؤمنان قرنها پیش فرمود:
«لابُدَّ لِلنّاسِ مِنْ اَمیرٍ …» (2) مردم هر جامعه و تمدنی، ناگزیر از مدیریّت و اداره و کارگزارند.
و نخستین درس این آیات این است که جامعه کوچک خانواده نیاز به مدیریت و مدیر و مشاور و معاون دارد.
1. مترجم.
2. نَهْجُ البَلاغَه، خ 40.
2 مدیر و معاون در این جامعه کوچک
در گام دوم از این آیات این پیام را دریافت میداریم که ضمن رعایت احترام و حقوق متقابلِ دو رکن اساسی این جامعه کوچک که زن و مرد میباشند و با در نظر گرفتن شرایط جسمی و فکری و عاطفی هر کدام از یک سو و تعهدات اقتصادی مرد بر تأمین هزینه خانواده و پرداخت مهریه به زن، مناسبترین و طبیعیترین راه این است که مدیریت این جامعه کوچک را به شایستهترین و کارآمدترین و لایقترین آن دو بسپاریم.
با این بیان اگر مرد شایستهترین آن دو بود، مدیریت را بر اساس شایسته سالاری به مرد بسپاریم و معاونت آن را به زن، تا با به هم پیوستن نیروی بیشتر جسمی و فکری و قدرت شگرف هنری و عواطف سرشار و زندگی ساز انسانیِ زن و مرد در نظام خانواده، هم برای آن برنامه و نقشه تکامل ترسیم میگردد و هم هزینه این پیشرفت تأمین شود و هم در فراز و نشیبها به شایستگی از آن دفاع گردد. آری، الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلی بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ …
3 رعایت حقوق متقابل
در هر جامعهای دو اصل اساسی جدایی ناپذیرند:
1 انجام وظیفه
2 ایجاد وظیفه
هنگامی که مدیریت در نظام خانواده به انجام شایسته وظایف مادی و معنوی و اقتصادی و عاطفی و انسانی خویش قیام کرد و حقوق معاونت را که در دین، رکن این جامعه کوچک است پاس داشت، در برابر این انجام وظیفه برای او تکلیف ایجاد میکند و این جاست که حقوق متقابل در خانه و جامعه بشر شکل میگیرد و از هم گسست ناپذیر میگردد؛ و این سومین درس در پرتو این آیات است که میفرماید:
«فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَیْبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ …».
و زنان شایسته زندگی و درستکار، آنانی هستند که در برابر حقوقی که خدا برای
(صفحه 133)
آنان مقرر داشته است در برابر مدیریت خانه فروتن هستند و نه سرکش و ماجراجو و در غیاب مردِ خانه یا حضور او، اسرار و حقوق و عفت خویش و آبروی خانواده را پاس میدارند.
4 راه رویارویی با بحرانهای خانوادگی
هر جامعهای در فراز و نشیبهای زندگی ممکن است به آفتها و بحرانهایی گرفتار آید که بقا و حیات آن در گرو رویارویی شایسته مدیریت و معاونت آن با آفتهاست.
درس دیگری که از آیات مورد بحث میگیریم این است که در صورت بروز نشانههای بحران و سرکشی زن یا مرد و پایمال ساختن حقوق و نادیده گرفتن وظایف چه باید کرد؟
اینک در این جا چگونگی رویارویی مرحله به مرحله با قانونشکنی زن یا معاونت نظام خانواده طرح میگردد که به ترتیب عبارتند از:
1 اندرز و گفتگوی شایسته و انسانی برای حلّ مشکل.
2 مبارزه منفی و قطع رابطه محدود.
3 و آخرین راه برای مدیریت، اندکی «شدت عمل» با رعایت همه مقررات انسانی.
4 و پس از آن مراجعه به محکمه خانوادگی و فامیلی تا داوری نمایند و راه ادامه زندگی مشترک و نظام خانواده را ارائه و موانع همکاری را بر طرف یا انحلال آن را اعلان کنند.