23. آیه (نارساییهای خانوادگی حاصل عملکرد اعضای خانواده است آن را به خدا نسبت ندهید)
ما أَصابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ وَ أَرْسَلْناکَ لِلنَّاسِ رَسُولاً وَ کَفی بِاللَّهِ شَهیداً
آنچه از نیکیها به تو میرسد از ناحیه خدا است و آن چه از بدی به تو میرسد از ناحیه خود تو است و ما تو را به عنوان رسول برای مردم فرستادیم و گواهی خدا در این باره کافی است. (79/نساء)
شرح آیه از تفسیر نمونه
«مُشَیَّدَة» در اصل از ماده «شید» به معنی گچ و مواد محکم دیگری است که برای استحکام بنا در آن به کار میبرند و از آن جا که در آن عصر و زمان معمولاً محکمترین ماده برای استحکام بنا گچ بوده بیشتر به این مادّه اطلاق میشده است، بنابراین «بُرُوجٍ مُشَیَّدَة» به معنی قلعههای محکم است و اگر میبینیم مُشَیَّدَة به معنی مرتفع و طولانی آمده آن هم نیز به خاطر این است که بدون استفاده کردن از گچ و مانند آن هیچگاه نمیتوانستند بناهای مرتفع و طولانی بسازند. در آیات متعددی از قرآن مجید همانند آیه 99 سوره حجر و آیه 48 مُدَّثِّر از مرگ تعبیر به «یَقین» شده است، اشاره به این که هر قوم و جمعیّتی، هر عقیدهای داشته باشند و هر چیز را بتوانند انکار کنند، این واقعیّت را نمیتوانند منکر شوند که زندگی بالاخره پایانی دارد و از آن جا که افراد انسان به خاطر عشق به حیات و یا به گمان این که مرگ را با فنا و نابودی مطلق مساوی میدانند همواره از نام آن و مظاهر آن گریزانند، این آیات هشداری به آنها میدهد و در آیه مورد بحث با تعبیر «یُدْرِکْکُم» به آنها گوشزد میکند که فرار کردن از این واقعیّت قطعی عالم هستی بیهوده است، زیرا معنی مادّه «یُدْرِکْکُم» این است که کسی از چیزی فرار کند و آن به دنبالش بدود. با توجّه به این واقعیّت عاقلانه است که انسان خود را از صحنه جهاد و نیل به افتخار شهادت کنار بکشد و در خانه در میان بستر بمیرد؟ به فرض که با عدم شرکت در جهاد چند روز بیشتری عمر کند و مکرّرات را تکرار نماید و از پاداشهای مجاهدان راه خدا بیبهره شود، به عقل و منطق نزدیک است؟ اصولاً مرگ یک واقعیّت بزرگ است و باید برای استقبال از مرگ توأم با افتخار آماده شد.
سرچشمه پیروزیها و شکستها
قرآن در ذیل همین آیه به یکی دیگر از سخنان بیاساس و پندارهای باطل منافقان اشاره کرده میگوید:
«آنها هر گاه به پیروزی برسند و نیکیها و حسناتی به دست آورند میگویند از طرف خدا است» یعنی ما شایسته آن بودهایم که خدا چنین مواهبی را به ما داده (وَ إِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ یَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ). ولی هنگامی که شکستی دامنگیر آنها شود و یا در میدان جنگ آسیبی ببینند میگویند:
«اینها بر اثر سوء تدبیر پیامبر صلی الله علیه و آله و عدم کفایت نقشههای نظامی او بوده است» و مثلاً شکست جنگ احد را معلول همین موضوع میپنداشتند (وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِکَ). در هر حال قرآن به آنها پاسخ میگوید که از نظر یک موحّد و خداپرست تیزبین «همه این حوادث و پیروزیها و شکستها از ناحیه خدا است» که بر طبق لیاقتها و ارزشهای وجودی مردم به آنها داده میشود (قُلْ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللّهِ) و در پایان آیه به عنوان اعتراض به عدم تفکّر و تعمّق آنها در موضوعات مختلف زندگی میگوید:
«پس چرا اینها حاضر نیستند حقایق را درک کنند» (فَما لِهؤُلاءِ الْقَوْمِ لا یَکادُونَ یَفْقَهُونَ حَدیثاً).
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
قرآن به سرچشمه نیکیها و سرفرازیها و پیروزیها اشاره میکند و میفرماید:
ما اَصابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللّهِ
هر آنچه از نیکیها و پیروزیها به تو رسد، از جانب خداست؛ اما هر آنچه از شکستها و بدیها دامنگیرت گردد، از سوی خودت به تو رسیده است.
به باور برخی در آیه شریفه روی سخن با پیامبر گرامی است، اما منظور از محتوای آن، امّت آن حضرت است؛ اما به باور گروهی روی سخن با انسان است و منظور از واژه «حَسَنَة» نیز نعمت گرانبهای دین و دیگر نعمتهای خداست.
وَ ما اَصابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ
در مورد دو واژه «حَسَنَه» و «سَیِّئَه» که در آیه شریفه آمده، دیدگاهها یکسان نیست.
1 «ابن عبّاس» بر آن است که منظور از واژه نخست، غنایمِ پیکار «بَدْر» و منظور از واژه دوم شکست و ناراحتی روز «اُحُد» است.
2 اما «ابومُسلِم» بر این عقیده است که منظور آیه شریفه و پیام آن این است که:
مردم مسلمان در پیکار «بدر» ، با ایمان و اخلاص تلاش کردند و فرمان خدا و پیامبر را به جان خریدند و خدا نیز پیروزی را به آنان هدیه کرد، اما در پیکار «اُحُد» خدا و پیامآورش را نافرمانی نمودند و در نتیجه دستخوش پراکندگی و شکست شدند.
3 به باور برخی منظور از واژه «حَسَنَه» ، اطاعت و فرمانبرداری است و منظور از «سَیِّئَه» نافرمانی خدا و پیامبر.
4 اما به باور برخی دیگر این آیه شریفه به سان آن آیه است که میفرماید:
«وَ جَزاءُ سَیِّئَةٍ سَیِّئَةٌ مِثْلُها …». (1) کیفر بدی و گناه، به سان آن، بدی و کیفر خواهد بود …
5 و گروهی نیز میگویند:
منظور از واژه نخست، نعمت و پیروزی و آسایش است و منظور از واژه دوم، خشکسالی و قحطی و گرفتاریهایی است که به خاطر نافرمانی خدا و بیدادگری دامانگیر انسانها میگردد؛ گرچه برخی از بلاها و مشکلات نیز از لطف و حکمت خداست تا انسان آزمون گردد و پاداش سپاسگزاران و شکیبایان را بگیرد و همیشه جنبه کیفری ندارد.
و بلاها را بدان دلیل «سَیِّئَه» نامیده است که انسان به طور طبیعی از آنها گریزان است و گرنه آنها پسندیده هستند و زشتی ندارند. با این بیان تفسیر آیه شریفه این میشود که:
همه سلامتیها، نعمتها، رزق و روزیها و ارزشهای مادی و معنوی که نصیب شما میگردد، از جانب خداست، اما رنجها و فشارها و گرفتاریها و مشکلاتی که بر اثر نافرمانی خدا گریبانگیر شما میگردد (نظیر مشکلات خانوادگی)، ثمره عملکرد نادرست خود شماست.
نظیر این هشدار در آیه دیگری نیز آمده است که میفرماید:
«وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدیکُمْ …». (2) و هر مصیبتی به شما برسد به خاطر کارهایی است که انجام دادهاید.
1. سوره شُوری، آیه 40.
به باور «بَلْخی» تفسیر این آیه اینگونه است: هر رنج و مصیبتی که به انسان برسد، کفّاره گناهان صغیره و یا کیفر گناهان کبیره و یا هشداری است که به خاطر کوتاهی در انجام وظایف دامنگیرش شده است.
پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله میفرماید:
«ما مِنْ خَدْشٍ بِعُودٍ و لاَ اخْتِلاجِ عِرْقٍ وَ لا عَثْرَةِ قَدَمٍ إِلاّ بِذَنْبٍ وَ ما یَعْفُو اللّهُ عَنْهُ اَکْثَرُ».
هر خراشی که در بدن شما به وسیله خاری پدید میآید، یا رگی از رگها پاره میگردد و یا هر لغزش پایی پیش میآید، همه آنها بر اثر گناه و نافرمانی خداست؛ و تازه آنچه خدا در پرتو مهرش نادیده میگیرد و میبخشد بیشتر است.
«علیّ بن عیسی» میگوید:
آیه شریفه نشانگر آن است که آفریدگار پر مهر و فرزانه هیچ رنج و گرفتاری برای انسان پیش نمیآورد، جز این که به یکی از دو دلیل است: یا به خاطر مهر اوست تا انسان به خود آید و به پاداش سپاس و شکیبایی برسد و یا به خاطر کیفر اشتباهاتی است که از او سرزده است، چرا که رنجها و گرفتاریها، هر گاه بر اثر گناه گریبان انسان را بگیرد، یا کیفر گناه است و یا جنبه هشدار و تأدیب دارد.
وَ اَرْسَلْناکَ لِلنّاسِ رَسُولاً
و ما تو را برای مردم به عنوان پیام آوری فرستادیم؛ و این کار ما، خود بزرگترین نعمت و نیکی است و مخالفت با پیام تو، گناه و زشتکاری و بیدادگری است.
در مورد چگونگی پیوند این فراز از آیه به فرازهای پیشین گفتهاند:
منظور این است که هر چه به آنان برسد از شومی گناهان آنهاست و تو پیام آوری هستی که فرمانبرداری از تو، به سان فرمانبرداری از خدا و نافرمانیات به سان نافرمانی اوست. با این بیان تو سرچشمه خوبیها هستی و نباید شومی گناهانشان را به تو نسبت دهند.
وَ کَفی بِاللَّهِ شَهیداً
و گواهی خدا بر رسالت و صداقت تو بسنده است و به باور برخی خدا برای گواهی بر نیک و بد بندگان و عملکرد آنان کافی است. با این بیان هدف این فراز از آیه این است که مردم را به نیکیها تشویق و از بدیها هشدار دهد.
1. سوره شُوری، آیه 30.