55. آیه (تقسیم ارزاق و تلاش برای زندگی و خانواده)
وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَی اللَّهِ رِزْقُها وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها کُلٌّ فی کِتابٍ مُبینٍ
هیچ جنبندهای در زمین نیست مگر این که روزی او بر خدا است، او قرارگاه و محل نقل و انتقالش را میداند، همه اینها در کتاب آشکاری (لوح محفوظ) ثبت است. (6 / هود)
شرح آیه از تفسیر نمونه
گرچه «دابَّةٍ» از ماده «دَبیب» به معنی آهسته راه رفتن و قدمهای کوتاه برداشتن است، ولی از نظر مفهوم لغوی هرگونه جنبندهای را شامل میشود اما گاهی به خصوص اسب و یا هر حیوان سواری اطلاق میگردد و روشن است که در آیه مورد بحث تمام موجودات زنده و همه جنبندگان را شامل میشود. «رِزْق» به معنی عطاء و بخشش مستمر است و از آن جا که روزی الهی عطای مستمر او به موجودات است به آن رزق گفته میشود. این نکته نیز لازم به تذکر است که مفهوم آن تنها در نیازهای مادی خلاصه نمیشود بلکه هرگونه عطای مادّی و معنوی را شامل میگردد، لذا میگوییم:
«اَللّهُمَّ ارْزُقْنی عِلْما تامّا: خداوندا علم کامل به من روزی کن» و یا میگوییم «اَللّهُمَّ ارْزُقْنِی الشَّهادَةَ فی سَبیلِکَ: خداوندا شهادت در راهت را نصیب من بگردان». البته در آیه مورد بحث ممکن است نظر بیشتر روی ارزاق مادی بوده باشد، هر چند اراده مفهوم عامّ نیز چندان بعید نیست. «مُسْتَوْدَعَ» و «وَدیعَة» از یک مادّه است و در اصل به معنی رهاکردن چیزی است و از آن جا که امور ناپایدار رها میشوند و به حالت اول بازمیگردند، به هر امر ناپایدار، «مُسْتَوْدَع» گفته میشود، وَدیعَة را نیز به خاطر این که سرانجام باید محل خود را رها کند و به صاحب اصلی باز گردد ودیعه گفتهاند. در حقیقت آیه فوق میگوید:
تصور نشود که خداوند تنها به جنبندگانی که در جایگاه اصلی قرار دارند روزی میبخشد و به اصطلاح سهمیه آنها را در خانههایشان میآورند، بلکه هر کجا باشند و در هر وضع و شرایطی قرار میگیرند و هم از تمام نقاطی که به آن نقل و مکان میکنند، باخبر است. از حیوانات غول پیکر دریایی گرفته تا جنبندگان بسیار کوچکی که به زحمت به چشم دیده میشوند هر یک مناسب حالشان آن چه را لازم دارند مقرر کرده است. این روزی به اندازهای حساب شده و مناسب حال موجودات است که از نظر «کمیّت» و «کیفیّت» کاملاً منطبق بر خواستهها و نیازهای آنها است، حتی غذای کودکی که در رحم مادر است، هر ماه بلکه هر روز، با ماه و روز دیگر تفاوت دارد، هر چند ظاهرا یک نوع خون بیشتر نیست و نیز کودک در دوران شیرخوارگی با این که ظاهرا ماههای پی در پی غذای واحدی دارد، اما ترکیب این شیر هر روز با روز دیگر متفاوت است. «کِتابٍ مُبینٍ» به معنی نوشته آشکار است و اشاره به مرحلهای از علم وسیع پروردگار میباشد که گاهی از آن تعبیر به «لوح محفوظ» میشود.
ممکن است این تعبیر اشاره به این باشد که هیچکس نباید برای به دست آوردن روزی خود کمترین نگرانی به خویش راه دهد و تصور کند ممکن است در گرفتن سهم خویش، به اصطلاح، از قلم بیفتد، چرا که نام همگی در کتاب آشکاری ثبت است، کتابی که همه را احصاء کرده و آشکارا بیان میکند. آیا اگر در یک مؤسسه نام تمام کارمندان و کارکنان به روشنی ثبت شده باشد احتمال از قلم افتادن کسی میرود؟
در مورد «رِزْق» بحثهای مهمی است که قسمتی از آن را در اینجا از نظر میگذرانیم:
1 «رزق» به معنی بخشش مستمر و متداوم است اعم از این که مادّی باشد یا معنوی، بنابراین هرگونه بهرهای را که خداوند نصیب بندگان میکند از مواد غذایی و مسکن و پوشاک و یا علم و عقل و فهم و ایمان و اخلاص به همه اینها رزق گفته میشود و آنها که مفهوم این کلمه را محدود به جنبههای مادّی میکنند، توجه به موارد استعمال آن دقیقا ندارند، قرآن درباره شهیدان راه حق میگوید «بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ: آنها زندهاند و نزد پروردگارشان روزی میبرند» (169 / آل عمران) روشن است که روزی شهیدان، آن هم در جهان برزخ، نعمتهای مادّی نیست، بلکه همان مواهب معنوی است که حتی تصورش برای ما در این زندگی مشکل است.
2 مسأله تأمین نیازمندیهای موجودات زنده و به تعبیر دیگر رزق و روزی آنها جالبترین مسایلی است که با گذشت زمان و پیشرفت علم، پرده از روی اسرار آن برداشته میشود و صحنههای شگفتانگیز تازهای از آن به وسیله علم فاش میگردد. طرز روزی رساندن خداوند به موجودات مختلف، راستی حیرتانگیز است، از جنینی که در شکم مادر قرارگرفته و هیچکس به هیچ وجه در آن ظلمتکده اسرارآمیز به او دسترسی ندارد، تا حشرات گوناگونی که در اعماق تاریک زمین و لانههای پر پیچ و خم و در لابلای درختان و بر فراز کوهها و در قعر درهها زندگی دارند از دیدگاه علم او هرگز مخفی و پنهان نیستند و همانگونه که قرآن میگوید خداوند، هم جایگاه و «آدرس اصلی» آنها را میداند و هم محل سیار آنان را و هر جا باشند روزی آنان را به آنان حواله میکند. جالب این که در آیه فوق به هنگام بحث از روزی خواران تعبیر به «دابَّة و جنبنده» شده است و این اشاره لطیفی به مسأله رابطه «انرژی» و «حرکت» است، میدانیم هرجا حرکتی وجود دارد نیازمند به ماده انرژیزا است یعنی مادهای که منشأ حرکت گردد، قرآن نیز در آیات مورد بحث میگوید خدا به تمام موجودات متحرک روزی میبخشد و اگر حرکت را به معنی وسیعش تفسیر کنیم گیاهان را هم دربرمیگیرد، زیرا آنها نیز یک حرکت بسیار دقیق و ظریف در مسیر «نموّ» دارند، به همین دلیل در فلسفه ما یکی از اقسام حرکت را مسأله «نموّ» شمردهاند.
3 آیا «روزی» هر کس از آغاز تا پایان عمر تعیین شده و خواهناخواه به او میرسد؟ یا این که باید به دنبال آن رفت و به گفته شاعر «شرطِ عقل است جستن از درها». بعضی از افراد سست و بیحال به اتکاء تعبیراتی همانند آیه فوق، یا روایاتی که روزی را مقدر و معین معرفی میکند فکر، میکنند لزومی ندارد که انسان برای تهیه معاش زیاد تلاش کند، چرا که روزی مقدر است و به هر حال به انسان میرسد و هیچ دهان بازی بدون روزی نمیماند. این چنین افراد نادان که شناختشان درباره دین و مذهب فوقالعاده سست و ضعیف است بهانه به دست دشمنان میدهند که مذهب عاملی است برای تخدیر و رکود اقتصادی و خاموش کردن فعالیّتهای مثبت زندگی و تن در دادن به انواع محرومیّتها، به عذر این که اگر فلان موهبت نصیب من نشده حتما روزی من نبوده، اگر روزی من بود بدون چون و چرا به من میرسید و این فرصت خوبی به دست استثمارگران میدهد که هر چه بیشتر خلقهای محروم را بدوشند و آنها را از ابتداییترین وسایل زندگی محروم سازند. در حالی که مختصر آشنایی به قرآن و احادیث اسلامی برای پی بردن به این حقیقت کافی است که اسلام پایه هرگونه بهرهگیری مادی و معنوی انسان را سعی و کوشش و تلاش میشمرد تا آن جا که در جمله شعارگونه قرآنی «لَیْسَ لِلاِْنْسانَ اِلاّ ما سَعی» بهره انسان را منحصرا در کوشش و کارش قرار میدهد. پیشوایان اسلامی برای این که سرمشقی به دیگران بدهند در بسیاری از مواقع کار میکردند کارهایی سخت و توانفرسا. پیامبران پیشین نیز از قانون مستثنی نبودند، از چوپانی گرفته، تا خیاطی، و زرهبافی و کشاورزی، اگر مفهوم تضمین روزی از طرف خدا، نشستن درخانه و انتظار رسیدن روزی باشد، نباید پیامبران و امامان که از همه آشناتر به مفاهیم دینی هستند این همه برای روزی تلاش کنند. بنابراین ما هم میگوییم روزی هر کس مقدر و ثابت است، ولی درعین حال مشروط به تلاش و کوشش میباشد و هرگاه این شرط حاصل نشود مشروط نیز از میان خواهد رفت. این درست به آن میماند که میگوییم «هر کس اجلی دارد و مقدار معینی از عمر» مسلما مفهوم این سخن آن نیست که اگر انسان حتی دست به انتحار و خودکشی و یا تغذیه از مواد زیانبخش بزند تا اجل معینی زنده میماند، مفهومش این است که این بدن استعداد بقاء تا یک مدت قابل ملاحظه دارد اما مشروط بر این که اصول بهداشت را رعایت کند و از موارد خطر بپرهیزد و آن چه سبب مرگ زودرس میشود از خود دور کند. نکته مهم این است که آیات و روایات مربوط به معین بودن روزی در واقع ترمزی است روی افکار مردم حریص و دنیاپرست که برای تأمین زندگی به هر در میزنند و هر ظلم و جنایتی را مرتکب میشوند، به گمان این که اگر چنین نکنند زندگیشان تأمین نمیشود. آیات قرآن و احادیث اسلامی به اینگونه افراد هشدار میدهد که بیهوده دست و پا نکنند واز طریق نامعقول و نامشروع برای تهیّه روزی تلاش ننمایند، همین اندازه که آنها در طریق مشروع گام بگذارند و تلاش و کوشش کنند مطمئن باشند خداوند از این راه همه نیازمندیهای آنها را تأمین میکند. البتّه نمیتوان انکار کرد که بعضی از روزیهاست چه انسان به دنبال آن برود یا نرود، به سراغ او میآیند. آیا میتوان انکار کرد که نور آفتاب بدون تلاش ما به خانه ما میتابد و یا باران و هوا بدون کوشش و فعالیّت به سراغ ما میشتابد؟ آیا میتوان انکار کرد که عقل و هوش و استعداد که از روز نخست در وجود ما ذخیره شده به تلاش ما نبوده است؟ ولی اینگونه مواهب به اصطلاح باد آورنده و یا به تعبیر صحیحتر مواهبی که بدون تلاش به لطف خدا، به ما رسیده اگر با تلاش و کوشش خود از آن به طور صحیحی نگهداری نکنیم آنها نیز از دست ما خواهد رفت و یا بیاثر میماند. حدیث معروفی که از علی نقل شده که فرمود:
«وَ اعْلَمْ یا بُنَیَّ! اِنَّ الرِّزْقَ رِزْقانِ رِزْقٌ تَطْلُبُهُ وَ رِزْقٌ یَطْلُبُکَ: بدان فرزندم، روزی دوگونه است، یک نوع آن همان روزیهایی است که تو باید به جستجویش برخیزی، و گونه دیگرش روزیهایی است که آن در جستجوی تو است و به سراغ تو میآید» (1) نیز اشاره به همین حقیقت است. این را نیز نمیتوان انکار کرد که در پارهای از موارد انسان به دنبال چیزی نمیرود، ولی بر اثر یک سلسله تصادفها، موهبتی نصیب او میشود، این حوادث گرچه در نظر ما تصادف است اما در واقع و از نظر سازمان آفرینش حسابی در آن میباشد، بدون شک حساب اینگونه روزیها از روزیهایی که در پرتو تلاش و کوشش به دست میآید جدا است و حدیث بالا ممکن است اشاره به اینها نیز باشد. ولی به هر حال نکته اساسی این است که تمام تعلیمات اسلامی به ما میگوید برای تأمین زندگی بهتر چه مادی و چه معنوی، باید تلاش بیشتر کرد و فرار از کار به گمان مقسوم بودن روزی غلط است.
4 در آیه مورد بحث تنها اشاره به مسأله «رزق و روزی» شده، در حالی که در چند آیه بعد، آن جا که سخن از بندگان توبهکار و با ایمان میگوید، اشاره به «مَتاع حَسَن» (بهرهبرداری و تمتع شایسته) شده است. مقابله این دو با یکدیگر این مطلب را به ما میفهماند که برای همه جنبندگان، انسانها، حشرات، درندگان، نیکان و بدان، همگی بهرهای از روزی است، ولی «متاع حسن» و «مواهب شایسته و ارزنده» تنها مخصوص انسانهای با ایمانی است که خود را با آب توبه از هرگونه گناه و آلودگی شستشو دادهاند و نعمتهای خدا را در مسیر اطاعت فرمانش به کار میگیرند نه در طریق هوا و هوسهای سرکش.
*****
1- «نهج البلاغه» ، وصیّت امام علی به فرزندش امام حسن.
(صفحه 302)
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
خدای روزی رسان و آگاه
آفریدگار هستی همه جنبندگان روی زمین از انسان گرفته تا جن، پرنده، چرنده، جانوران، حیوانات اهلی و وحشی و دیگر موجودات زنده را از روی مصلحت و حکمت روزی میرساند!
وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها
در تفسیر این فراز، سه نظر رسیده است:
به باور «ابن عبّاس» و «ربیع» ، واژه «مُسْتَقَرّ» به مفهوم جایگاهی است که جنبندگان بدان پناه میبرند و «مُسْتَوْدَع» آرامگاهی است که پس از مرگ در آن قرار گرفته و از آن خارج میگردند. با این بیان مفهوم آیه شریفه این است که:
و خدا قرار گاه آنان و آرامگاهشان را که در آن مدفون میگردند میشناسد.