فصل اول: کلیات

اشاره

آسیب شناسی

بر اساس تعریف فرهنگ پیشرفته آکسفورد، آسیب شناسی(1)، مطالعه علمی آسیب ها، بیماری ها و اختلالات است. آسیب شناسی، موقعیتی و یا حالتی زیست شناختی است که در آن یک ارگانیزم از عملکرد صحیح و یا مناسب منع شده است.(2) امروزه، اصطلاح «آسیب شناسی» به عنوان معادل دقیق واژه انگلیسی خود یعنی Pathology به کار می رود. Patho به مفهوم بیماری و آسیب است که به هر وضعیت غیرعادی در بدن [1] یا روان [2] می گویند که باعث ناراحتی [3]، سوءکارکرد یا تنش [4] در فرد مبتلا یا افراد در ارتباط با فرد مبتلا می گردد.(3)


1- Pathology

2- آسیب شناسی توسعه فرهنگ دینی، ص 37-36 .

3- ر . ک : « دانش نامه ویکی پدیا فارسی »، ویکی پدیا، نام پایگاه اینترنتی است که جیمی ولز درسال 2001 م بنیان گذاری کرد (www.wikipedia.org).
 

آسیب شناسی در همه رشته های علوم، اعم از کاربردی و انتزاعی، پایه و غیرپایه، تجربی و طبیعی، انسانی و غیرانسانی، و به ویژه در روان شناسی و تعلیم و تربیت کاربرد خاص خود را دارد. آسیب شناسی در زمینه مسائل روان شناختی، تربیتی یا فرهنگی اصولاً به مطالعه و بررسی دقیق عوامل زمینه ساز، پدیدآورنده یا ثبات بخش بالینی، روانی، روان تنی، فیزیولوژیک، بیولوژیک، تربیتی و فرهنگی آفات و آسیب های موجود در آن زمینه ها می پردازد. چنین مطالعاتی با هدف تکمیل و تأمین فرایندهای سه گانه شناسائی، تشخیص، پیشگیری یا درمان صورت می پذیرد، و برآیند آن، پیشنهاد راه حل های مناسب برای دفع یا رفع آفات و آسیب ها است.

هدف اصلی از چنین مطالعاتی، تکمیل و تأمین فرآیندهای مناسب برای دفع یا رفع آفات و آسیب ها است؛ برای مثال مثلا آسیب شناسی در علم پزشکی به بررسی بافت های آسیب دیده و عوامل و علل بروز آسیب به بافت می پردازد و تأثیر آن را بر بافت های دیگر و همچنین سایر اعضای بدن بررسی می کند و در نهایت، رهیافت و پیشنهادی برای درمان فرد آسیب دیده به پزشک ارائه می کند. به عبارت دیگر، در پزشکی به فرآیند علت یابی بیماری ها آسیب شناسی اطلاق می شود. این اصطلاح علاوه بر علوم پزشکی در علوم انسانی و علوم اجتماعی نیز به کار رفته است و در بحث انحرافات اجتماعی و کجروی ها به مطالعه بی سازمانی ها و درمان آنان و همچنین شرایط بیمارگونه و نابهنجار اجتماعی می پردازد. به بیان دیگر، در مشابهت کالبد انسانی با کالبدجامعه طبق نظریه اندام وارگی جامعه، می توان آسیب شناسی اجتماعی را مطالعه و ریشه یابی بی نظمی های اجتماعی را تعریف کرد؛(1) برای نمونه آسیب شناسی خانواده، مسؤولیت شناخت بیماری های خانواده را بر عهده دارد.(2)

آسیب شناسی دینی

در هر حوزه و قلمرو، اگر بتوان وجهی «آرمانی» و «بایدی» به تصویر کشید، عدم دست یابی بدان یا چالش میان «هست» و «باید» به نوعی آسیب شمرده می شود. بر اساس همین الگو، دین به عنوان یک واقعیت عینی و مجموعه ای از ایده های نظری و عملی است که باید تمام عرصه حیات جمعی را پوشش دهد و اگر دین به هدف خود نرسد و نقش و کارکرد خود را به خوبی ایفا نکند، دچار آسیب شده است.

آسیب شناسی دینی(3) اصطلاح جدیدی در حوزه اندیشه دینی و به مفهوم شناخت آسیب ها و اشکالاتی است که به اعتقادات و باورهای دینی یا به آگاهی و معرفت دینی و علمی در یک جامعه دینی وارد می شود یا ممکن است وارد بشود. بر این اساس، شاید بتوان بررسی و شناخت اموری که با اصل دین و معرفت دینی در تضاد است را _ به


1- گذری بر آسیب شناسی جامعه اسلامی، ص 5.

2- فرهنگ اصطلاحات فلسفه و علوم اجتماعی، ص 819..

3- Religious Pathology .
 

عنوان عاملی که اساس دین را نشانه رفته به آن ضربه می زند _ آسیب شناسی دینی به معنای اخص کلمه نامید و در مقابل، بر فرآیند شناخت مفاهیم و نگرش هایی که به عمل غیردینی دینداران منجر می شود، آسیب شناسی نگرشی (معرفت دینی) نام نهاد. قابل تذکر است که آسیب های دینی می تواند عوامل و منشأهای گوناگون داشته باشد؛ ولی مجموع آن ها در دو بعد ظهور می باید: بُعد اول مربوط به عقاید و معرفت دین شناسان یا مدعیان دین شناسی و بعد دیگر مربوط به عمل و رفتار دینداران و متظاهران به دینداری است.(1)

از منظری دیگر، آسیب شناسی دینی به معنای شناخت آسیب ها و اشکالاتی که بر اعتقاد و باور دینی یا آگاهی و معرفت دینی یا عملی در رفتار جامعه دینی وارد می شود، تلقی می گردد. از آنجا که دین داری شامل دو عرصه نظر و عمل است، آسیب شناسی دینی نیز دربرگیرنده اندیشه، معرفت، باور و ایمان دینی و نیز اقرار، کردار، رفتار و سلوک دینی است و همه این موارد به نحوی در معرض آسیب و آفت قرار می گیرند؛ از این رو وجوه گوناگونی از آسیب های دین و دین داری بروز می یابد که به عنوان نمونه می توان از این موارد نام برد: عدم فهم عمیق دین و سلوک دینی، دریافت نادرست مفاهیم دینی، ضعیف شدن باورها و رفتارهای دینی، سست شدن بنیادهای اخلاقی، بی ارزش شدن ارزش های دینی، بی اعتقادی به دین و امور مذهبی، بی ایمانی، اباحی گری مذهبی، گریز از امور دینی و مذهبی و ظهور و بروز بدعت ها.دین، ابعاد گوناگون و متعددی را شامل می شود که براساس آن ها می توان سه حوزه آسیب شناسی دینی را پایه ریزی کرد: آسیب شناسی عقاید دینی، آسیب شناسی فرهنگ دینی و آسیب شناسی جامعه دینی.


1- ر.ک: دژکام، علی، مقاله استاد مطهری و نسبیت معرفت دینی، مجله نقد، ص 233-220.

آسیب شناسی مهدویت

با عنایت به دسته بندی سه گانه ای که در باب روایت های دینی انجام پذیرفت و سه حوزه عقاید، فرهنگ و جامعه دینی را شامل می شد، می توان به بحث مهدویت پرداخته، از آسیب شناسی مهدویت سخن گفت.

در بحث مهدویت، توجه به این نکته که هنگام سخن از آسیب شناسی، دقیقاً چه گستره ای از بحث را مدنظر داریم، ضروری است. گاه به مسامحه و یا اشتباه، وقتی سخن از آسیب شناسی مهدویت به میان می آید، ممکن است برداشت شود که اساساً آموزه مهدویت و اندیشه نجات بخشی موعود اسلام که ریشه در قرآن(1) و روایات قطعی


1- کتاب المحجه فی ما نزل فی القائم الحجه نوشته علامه سیدهاشم حسینی بحرانی که توسط سیدمهدی حائری قزوینی به نام سیمای حضرت مهدی در قرآن ترجمه شده است، مجموعه کاملی از آیات قرآنی را معرفی می کندکه به بحث مهدویت مربوط می شود .اسلامی(1) دارد، دچار آسیب است. این ظریفه به همان وجه نفس الامری(2) مهدویت باز می گردد و گویی خود این آموزه، آسیب ها و مشکلاتی به دنبال دارد. چه فیلسوفان لیبرال و مخالفان مارکسیزم که از وعده های دروغین مبتنی بر جامعه بی طبقه و رستگاری عمومی به تنگ آمده بودند، اصل و اساس هرگونه اندیشه نجات بخشی و اتوپیایی را نامیمون و مخرب شمرده و می شمارند و از آن به عنوان آسیبی برای زندگی معقول یاد می کنند.(3) این رویه در مباحث جامعه شناسی امروز نیز دیده می شود و مباحث این چنینی در سطح جنبش های سیاسی و اجتماعی، سطحی فرو کاسته شده و سپس بررسی می شود؛(4) 


1- مجموعه هشت جلدی معجم احادیث الامام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دوره کاملی از روایات اسلامی پیرامون مهدویت می باشد که توسط مؤسسه المعارف الاسلامیه، مسجد مقدس جمکران به چاپ رسیده است .

2- این همان علم الهی است که دچار تغییر نمی گردد .

3- کارل پوپر ( Karl R. Popper ) شاخص ترین چهره این جبهه است که با نقد افکار افلاطون، هگل و مارکس به سختی بر این اندیشه و کلیت آن می تازد و آنان را به عنوان دشمنان جامعه باز معرفی کرده، به نقد می کشد . ر . ک : کارل پوپر، جامعه باز و دشمنان آن، عزت الله فولادوند .

4- فصول اول و دوم از بخش اول کتاب از شاهد قدسی تا شاهد بازاری و نیز «پایان نامه موعودیت در انقلاب روسیه و انقلاب اسلامی ایران» به این رویکرد نظر دارد.

 

از این رو ذکر این نکته ضروری است که وقتی از آسیب های مهدویت و آسیب شناسی آن سخن می گوییم، به تفاسیر غلطی که از این آموزه به وجود آمده و یا خرافاتی که در اذهان مردم نسبت به این حقیقت ایجاد شده است نظر داریم وگرنه اصل و اساس این بحث جزو حقیقی ترین و اساسی ترین بنیان های زندگی بشر به شمار می رود.

آنچه در پژوهش حاضر مدنظر است، بررسی آسیب های جامعه منتظر از منظر روایات است؛ از این رو گفت و گوهایی که به بررسی موردی و مصداقی این آسیب ها، چه در مقام تفاسیر و چه در واقعیات جامعه، مربوط می شود، از گستره اصلی این مجال خارج است و تنها به مناسبت طرح این مسائل به آن ها اشاره می شود.

واضح است که جامعه منتظر، جامعه ای از شیعیان و قائلان به اسلام شیعی و مذهب دوازده امامی می باشد که در عصر غیبت در انتظار ظهور موعود و منجی اسلام، حضرت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به سر می برد. در این میان ممکن است آسیب ها و مشکلاتی دامن گیر آنان شده، سبب دور شدن ایشان از این هویت اصلی و واقعی خود شود. بررسی این آسیب ها، چه آن ها که برخاسته از زمینه های اجتماعی هستند و چه آن دسته که در زمینه دینی اشاره شده است، موضوع پژوهش حاضر را شکل می دهد.

مسأله اساسی کتاب حاضر، شناخت آسیب های جامعه منتظر در چشم انداز آموزه مهدویت از نگاه روایات است. این آسیب ها و انحرافات، در ابعاد فکری و اعتقادی و رفتاری و نیز در حوزه های فردی و اجتماعی امکان بروز و ظهور دارند و نیز به دو دسته آگاهانه و ناآگاهانه قابل تقسیم می باشند. با این وجود سه سؤال اصلی مسیر پژوهش را شکل خواهند داد.

نخست اینکه آیا در متون و منابع اسلامی، برای جامعه منتظر و کسانی که در زمان غیبت در انتظار امام غایب به سر می برند، آسیبی ذکر شده است؟ با فرض ذکر این آسیب ها، مهم ترین آن ها در این عرصه چیست و به چه مواردی اشاره شده است؟

علاوه بر این، چه آسیب هایی پیرامون روایات و آموزه های مربوط به انتظار ظهور امام به وجود آمده که به انحراف در برداشت ها و تفاسیر از آن ها انجامیده است و چه اثراتی در فرد و جامعه منتظر برجای می گذارد و به چه مشکلاتی دامن می زند ونکته پایانی، منشاء و علل این آسیب هاست که با بررسی آن ها زمینه ای برای برون رفت از مشکلات پیش آمده فراهم می شود. بر این اساس سؤال دیگر پژوهش این است که چه زمینه ها و عواملی سبب می شود تا آسیب های ذکر شده برای جامعه منتظر ظهور یابد؟

فرضیه های اصلی پژوهش بر اساس سؤالات بنیادین آن بدین شرح است که با مطالعه روایات و احادیث معصومان به مجموعه ای از خطرات و آسیب هایی برمی خوریم که با غیبت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف برای مردم به وجود می آید. عمده ترین این آسیب ها که به طور خاص با مسأله انتظار و ظهور ایشان درهم تنیده شده است عبارتند از: استعجال ظهور، بروز تشتّت و تفرقه، ایجاد هرج و مرج، توقیت و تطبیق شرایط با زمان ظهور، ظهور مدعیان دروغین نیابت و مهدویت و ایجاد کسالت و سستی در انجام وظایف.

علاوه بر این، مسایلی از قبیل برداشت های انحرافی از آموزه انتظار، برداشت های نادرست از روایات وابسته به زمان آشکار شدن ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، ترسیم امام به عنوان یک عنصر قهرآلود و ویرانگر، تحریف در مفهوم غیبت و ایجاد نظریات بی پشتوانه در این باب، طرح مباحث غیرضروری در زمینه مهدویت، کوتاهی متولیان فهم و ارائه آموزه های مهدوی در انجام وظایف خود متناسب با تحولات زمان، ملاقات گرایی و گوشه نشینی های منفعلانه، عدم پیروی از فقها و نواب عام امام زمان در عصر غیبت و دامن زدن به بی توجهی و ناامیدی نسبت به حضور و ظهور امام سبب شده است تا آثاری همچون نفرت و ترس نسبت به امام و ترک وظایفی که در قبال ایشان وجود دارد در بعد فردی و نیز ناامیدی افراد جامعه و عدم پیروی از عالمان و دانشمندان در مسایل زندگی و گسست میان نسل های تشیع در بعد اجتماعی و تاریخی به وجود آید.

آنچه به عنوان عوامل و زمینه های اصلی در بروز این آسیب ها و ایجاد پیامدهای ناشی از آن ها به نظر می رسد، عناصری همچون، خودخواهی و اشتیاق غیرمعقول در حوزه فردی و نیز مواردی از قبیل عدم معرفت و آگاهی و طرح مباحث به شیوه غیرکارشناسی در حوزه اجتماعی است.

Share