92. آیه (شاهد که بود؟)
قالَ هِیَ راوَدَتْنی عَنْ نَفْسی وَ شَهِدَ شاهِدٌ مِنْ أَهْلِها إِنْ کانَ قَمیصُهُ قُدَّ مِنْ قُبُلٍ فَصَدَقَتْ وَ هُوَ مِنَ الْکاذِبینَ
(یوسف) گفت:
او مرا با اصرار به سوی خود دعوت کرد و در این هنگام شاهدی از خانواده آن زن شهادت داد که اگر پیراهن او از پیشرو پاره شده آن زن راست میگوید و او از دروغگویان است. (26 / یوسف)
وَ إِنْ کانَ قَمیصُهُ قُدَّ مِنْ دُبُرٍ فَکَذَبَتْ وَ هُوَ مِنَ الصَّادِقینَ
و اگر پیراهنش از پشتسر پاره شده آن زن دروغ میگوید و او از راستگویان است.
(27 / یوسف)
شرح آیه از تفسیر نمونه
در این که شهادت دهنده چه کسی بود که پرونده یوسف و همسر عزیز را به این زودی جمع و جور و مختومه ساخت و بیگناه را از گنهکار آشکار نمود، در میان مفسّران گفتگو است، بعضی گفتهاند یکی از بستگان همسر عزیز مصر بود و کلمه «مِنْ أَهْلِها» گواه بر این است، او مرد حکیم و دانشمند و باهوشی بوده است که در این ماجرا که هیچ شاهد و گواهی ناظر آن نبوده، توانست از شکاف پیراهنی حقیقت حال را ببیند و میگویند این مرد از مشاوران عزیز مصر و در آن ساعت، همراه او بوده است.
حمایت خدا در لحظات بحرانی
درس بزرگ دیگری که این بخش از داستان یوسف به ما میدهد، همان حمایت وسیع پروردگار است که در بحرانیترین حالات به یاری انسان میشتابد و به مقتضای «یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ» از طرفی که هیچ باور نمیکرد روزنه امید برای او پیدا میشود و شکاف پیراهنی سند پاکی و برائت او میگردد، همان پیراهن حادثه سازی که یک روز، برادران یوسف را در پیشگاه پدر به خاطر پاره نبودن رسوا میکند و روز دیگر همسر هوسران عزیز مصر را به خاطر پاره بودن و روز دیگر نور آفرین دیدههای بیفروغ یعقوب است و بوی آشنای آن همراه نسیم صبحگاهی از مصر به کنعان سفر میکند و پیر کنعانی را بشارت به قدوم موکب بشیر میدهد. به هر حال خدا الطاف خفیّهای دارد که هیچ کس از عمق آن آگاه نیست و به هنگامی که نسیم این لطف میوزد، صحنهها چنان دگرگون میشود که برای هیچ کس حتّی هوشمندترین افراد قابل پیشبینی نیست. پیراهن با تمام کوچکیش که چیز مهمّی است، گاه میشود چند تار عنکبوت مسیر زندگی قوم و ملتی را برای همیشه عوض میکند، آن چنان که در داستان غار ثَوْر و هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله واقع شد.
وَ إِنْ کانَ قَمیصُهُ قُدَّ مِنْ دُبُرٍ فَکَذَبَتْ وَ هُوَ مِنَ الصَّادِقینَ
و اگر پیراهنش از پشتسر پاره شده آن زن دروغ میگوید و او از راستگویان است.
چه دلیلی از این زندهتر، چرا که اگر تقاضا از طرف همسر عزیز بوده، او به پشت سر یوسف دویده است و یوسف در حال فرار بوده که پیراهنش را چسبیده، مسلما از پشت پاره میشود و اگر یوسف به همسر عزیز هجوم برده و او فرار کرده یا رو در رو به دفاع از خویش برخاسته، مسلما پیراهن یوسف از جلو پاره خواهد شد و چه جالب است که این مسأله ساده پاره شدن پیراهنی، مسیر زندگی بیگناهی را تغییر دهد و همین امر کوچک سندی بر پاکی او و دلیلی بر رسوایی مجرمی گردد.
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
بیان حقیقت ماجرا
یوسف در دفاع از کرامت و آبروی خویش ناگزیر از بیان حقیقت شد؛ و اگر بانوی کاخ آن تهمت بزرگ را به او نمیزد و آن دروغ رسوا را بر زبان نمیراند، یوسف نیز پرده از روی کار زشت و ظالمانه او برنمیداشت و حقیقت را بر زبان نمیآورد و نمیفرمود این نسبت ناروایی که زلیخا به من میدهد تهمت ناروایی بیش نیست و خود او بود که این تقاضای زشت و نادرست را طرح کرد. قرآن در ترسیم بیان یوسف میفرماید:
قالَ هِیَ راوَدَتْنی عَنْ نَفْسی
یوسف گفت:
او بر خلاف میل من با نرمی و رفاقت به سراغ من میآمد و با اصرار خواسته ناروای خود را میخواست.
وَ شَهِدَ شاهِدٌ مِنْ أَهْلِها
و از پی آن، گواهی از خانواده و نزدیکان بانوی کاخ گواهی داد که …
برخی از جمله «ابن عبّاس» میگویند:
گواهی که در آیه شریفه به آن اشاره رفته است، کودکی شیرخوار بود که در گهواره قرار داشت و برخی بر آنند که این گواه خواهرزاده زلیخا و سه ماهه بود.
و در بیان دیگری از گروهی همچون «حَسَن» ، «عکرمه» و «ابن عبّاس» آمده است که گواه مورد اشاره مرد فرزانهای از خاندان زلیخا بود که به پاکدامنی یوسف گواهی داد.
و «جُبّائی» میگوید:
گواه مورد اشاره همان مرد فرزانه بود؛ چرا که اگر کودک خردسال میبود، خودِ گفتارش معجزه بود و دیگر نیازی به استدلال نداشت.
إِنْ کانَ قَمیصُهُ قُدَّ مِنْ قُبُلٍ فَصَدَقَتْ وَ هُوَ مِنَ الْکاذِبینَ.
گواه مورد اشاره استدلال کرد که اگر پیراهن یوسف از جلو چاک خورده باشد، بانوی کاخ درست میگوید و یوسف به ناروا خود را بیگناه و پاک میخواند و از دروغگویان است؛ چرا که چاک خوردن پیراهن یوسف از جلو نشانه این است که او به سوی بانو رفته و وی از خود دفاع کرده است؛ امّا اگر پیراهن یوسف از پشت دریده شده روشنگر آن است که طلب از سوی بانوی کاخ بوده و یوسف از دست او میگریخته است.
وَ إِنْ کانَ قَمیصُهُ قُدَّ مِنْ دُبُرٍ فَکَذَبَتْ وَ هُوَ مِنَ الصَّادِقینَ
و اگر پیراهن او از پشت دریده شده، بانوی کاخ دروغ میگوید و یوسف راستگو و بیگناه است