105. آیه (سوء استفاده از یک شعار سازنده)
ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلاَّ أَسْماءً سَمَّیْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُکُمْ ما أَنْزَلَ اللَّهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ إِنِ الْحُکْمُ إِلاَّ لِلَّهِ أَمَرَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ
این معبودهایی را که غیر از خدا میپرستید چیزی جز اسمهای (بی مُسَمّی) که شما و پدرانتان آنها را خدا نامیدهاید نیست، خداوند هیچ دلیلی برای آن نازل نکرده، حکم تنها از آن خدا است، فرمان داده که غیر از او را نپرستید، این است آیین پا بر جا ولی اکثر مردم نمیدانند.
(40 / یوسف)
شرح آیه از تفسیر نمونه
شعار «اِنِ الْحُکْمُ اِلاّ لِلّهِ» که یک شعار مثبت قرآنی است و هر گونه حکومت را جز حکومت «اللّه» و آن چه به «اللّه» منتهی میشود نفی میکند، متأسفانه در طول تاریخ مورد سوء استفادههای عجیبی واقع شده است از جمله همانگونه که میدانیم خوارج نهروان که مردمی قشری، جامد، احمق و بسیار کج سلیقه بودند برای نفی حکمیت در جنگ صفین به این شعار چسبیدند و گفتند:
تعیین حَکَم برای پایان جنگ یا تعیین خلیفه گناه است چرا که خداوند میگوید:
«اِنِ الْحُکْمُ اِلاّلِلّهِ: حکومت و حکمیت مخصوص خدا». آنها از این مسأله بدیهی غافل بودند و یا خود را به تغافل میزدند، که اگر حکمیت از طرف پیشوایانی تعیین شود که فرمان رهبریشان از طرف خدا صادر شده حکم آنها نیز حکم خدا است چرا که سرانجام منتهی به او میشود. درست است که حکمها (داورها) در داستان جنگ صفین به تصویب امیر مؤمنان علی تعیین نشدند ولی اگر تعیین میشدند حکم آنها حکم علی و حکم علی حکم پیامبر صلی الله علیه و آله و حکم پیامبر حکم خدا بود. اصولاً مگر خداوند مستقیما بر جامعه انسانی حکومت و یادآوری میکند، جز این است که باید اشخاصی از نوع انسان، منتهی به فرمان خدا، زمام این امر را به دست گیرند؟ ولی خوارج بدون توجه به این حقیقت روشن، اصل داستان حکمیت را بر علی ایراد گرفتند و حتی، العیاذ باللّه، آن را دلیل بر انحراف حضرتش از اسلام دانستند، زهی خودخواهی و جهل و جمود و این چنین، سازندهترین برنامهها هنگامی که به دست افراد جهول و نادان بیفتد تبدیل به بدترین وسایل مخرب میشود و امروز هم گروهی که در حقیقت دنبالهروان خوارجند و از نظر جهل و لجاجت چیزی از آنها کم ندارند، آیه فوق را دلیل بر نفی تقلید از مجتهدان و یا نفی صلاحیت حکومت از آنها میدانند، ولی جواب همه اینها در بالا داده شد.
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
«قَیِّم»: راست، پایدار و درست.
و آنگاه روی سخن را به همه زندانیان و یا تمامی شرک گرایان آن سرزمین و یا همه شرک گرایان تاریخ ساخت و چنین گفت:
این بتهایی را که شما و پدرانتان به جای خدای یکتا میپرستید و نامهای مقدّس یکتا آفریدگار هستی را بر آنها نهادهاید، چیزی جز واژههای میان تهی و نامهای بیمحتوا و عنوانهای فاقد حقیقت نیستند که خدا هیچ دلیل و برهانی بر حقانیت درستی و پرستش آنها فرو نفرستاده است، پس شما با کدامین خرد و دلیل خردپسند آنها را میپرستید؟!
اِنِ الْحُکْمُ اِلاّ لِلّهِ
فرمان و فرمانروایی تنها از آن خداست، از این رو پرستش نیز تنها ویژه اوست و پرستش هر چیز و هر کسی جز خدای یکتا و بیهمتا نارواست و درخور شأن انسان نیست.