111. «یُوسُفُ أَیُّهَا الصِّدِّیقُ أَفْتِنا ...
آیه
«یُوسُفُ أَیُّهَا الصِّدِّیقُ أَفْتِنا فی سَبْعِ بَقَراتٍ سِمانٍ یَأْکُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجافٌ وَ سَبْعِ سُنْبُلاتٍ خُضْرٍ وَ أُخَرَ یابِساتٍ لَعَلِّی أَرْجِعُ إِلَی النَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَعْلَمُونَ»
ترجمه
یوسف ای مرد بسیار راستگو درباره این خواب اظهار نظر کن که هفت گاو چاق را هفت گاو لاغر میخوردند و هفت خوشه تر و هفت خوشه خشکیده، تا من به سوی مردم بازگردم تا آنها آگاه شوند. (46 / یوسف)
شرح آیه از تفسیر نمونه
ساقی به زندان آمد به سراغ دوست قدیمی خود یوسف آمد، همان دوستی که در حق او بیوفایی فراوان کرده بود اما شاید میدانست بزرگواری یوسف مانع از آن خواهد شد که سر گله باز کند. کلمه «النّاس» ممکن است اشاره به این باشد که خواب شاه به عنوان یک حادثه مهم روز، به وسیله اطرافیان متملق و چاپلوس، در بین مردم پخش شده بود و این نگرانی را از دربار به میان توده کشانده بودند.
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
«عَجْف»: لاغر شدن. مذکّر این واژه «اَعْجَف» و مؤنث آن «عَجْفاء» و جمع آن «عِجاف» است.
پس از این مرحله بود که او با سفارش شاه به زندان آمد و بیدرنگ به سراغ یوسف رفت و گفت:
یُوسُفُ أَیُّهَا الصِّدِّیقُ
هان ای یوسف! ای مرد بسیار راستگو که هر چه میگویی درست است …
أَفْتِنا فی سَبْعِ بَقَراتٍ سِمانٍ یَأْکُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجافٌ وَ سَبْعِ سُنْبُلاتٍ خُضْرٍ وَ أُخَرَ یابِساتٍ
در مورد خواب شاه چه میگویی که او در عالم رؤیا هفت گاو لاغر را دیده است که هفت گاو فربه را میخورند و نیز هفت خوشه سبز را نگریسته است که هفت خوشه خشکیده بر آنها پیچیده و نابودشان ساختهاند؟
لَعَلِّی أَرْجِعُ إِلَی النَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَعْلَمُونَ
نظر خود را در مورد این خواب به من بگو، باشد که نزد شاه و درباریان و دانشوران و کاهنان وامانده که برای تعبیر خواب فراخوانده شدهاند باز گردم و آن را بیان کنم و بدین وسیله آنان به دانش و کمال تو پی برند و از زندان نجات یابی.
سالهای پر نعمت و برکت
یوسف که خود را پاسخگوی پرسش مردم میدانست و از نعمت گرانِ دانش و بینشی ژرف برخوردار بود، بیهیچ گلهای از یار زندانی فراموشکار گفت:
قالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنینَ دَأَباً
امّا آن هفت گاو لاغر و هفت خوشه خشکیده، سالهای خشکسالی و سختی است که در پیش خواهید داشت و آن هفت گاو فربه و هفت خوشه سبز نیز نشانگر سالهای پربرکت و پر نعمتی است که پیش از آن دوران پر مخاطره در پیش است. شما هفت سال پیاپی را که در پیش است بر اساس سبک و روش همیشه خود، مزرعهها و زمینهای حاصلخیز را زیر کشت میگیرید و همه را میکارید.
به باور پارهای منظور این است که:
شما هفت سال با تلاش و کوشش بسیار زراعت میکنید؛ چرا که واژه «دَأَبا» به باور پارهای به مفهوم کوشش است.
فَما حَصَدْتُمْ فَذَرُوهُ فی سُنْبُلِهِ إِلاَّ قَلیلاً مِمَّا تَأْکُلُونَ
و آنچه را میدروید مگر اندکی از آن را که مورد نیاز شماست و میخورید در همان خوشه خودش، بیآنکه از پوست جدا کنید به انبارها و سیلوها بسپارید.
یوسف بدان دلیل دستور داد دانهها و گندمهای اضافه بر مصرف کشور را به صورت خوشهها به انبارها بسپارند که دانه و گندم هنگامی که در خوشه باشند از فسادپذیری محفوظتر و سالمتر خواهند بود.
به باور پارهای یوسف بدان جهت چنین دستوری به آنان داد که گندم و همانند آن تا زمانی که در خوشه است اگرچه زمان بسیاری بر آن بگذرد کرم و دیگر حشرات به آنها آسیب و زیانی نمیرسانند، امّا هنگامی که از خوشه بیرون آمدند، در معرض آسیب قرار میگیرند.