128. «قالَ هَلْ آمَنُکُمْ عَلَیْهِ ...
آیه
«قالَ هَلْ آمَنُکُمْ عَلَیْهِ إِلاَّ کَما أَمِنْتُکُمْ عَلی أَخیهِ مِنْ قَبْلُ فَاللَّهُ خَیْرٌ حافِظاً وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمینَ»
ترجمه
گفت:
آیا من نسبت به او به شما اطمینان کنم، همانگونه که نسبت به برادرش (یوسف) اطمینان کردم (و دیدید چه شد؟) و (در هر حال) خداوند بهترین حافظ و اَرْحَمُ الرّاحِمین است.
(64 / یوسف)
شرح آیه از تفسیر نمونه
پدر که هرگز خاطره یوسف را فراموش نمیکرد از شنیدن این سخن ناراحت و نگران شد، رو به آنها کرده، گفت:
«شما با این سابقه بد که هرگز فراموش شدنی نیست چگونه انتظار دارید من بار دیگر به پیشنهاد شما اطمینان کنم و فرزند دلبند دیگرم را به شما بسپارم، آن هم در یک سفر دور و دراز و در یک کشور بیگانه»؟ سپس اضافه کرد:
«در هر حال خداوند بهترین حافظ و ارحم الراحمین است» (فَاللَّهُ خَیْرٌ حافِظاً وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمین). این جمله ممکن است اشاره به این باشد که برای من مشکل است بنیامین را با شما بد سابقهها بفرستم و اگر هم بفرستم به اطمینان حفظ خدا و ارحمالراحمین بودن او است، نه به اطمینان شما.
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
أمْن: آرامش و اطمینان دل به درستی انجام کار.
پدر با شنیدن تقاضای آنان نگران گردید و گفت:
قالَ هَلْ آمَنُکُمْ عَلَیْهِ إِلاَّ کَما أَمِنْتُکُمْ عَلی أَخیهِ مِنْ قَبْلُ
آیا من در این مورد به شما اعتماد کنم همانگونه که نسبت به سلامت و امنیّت برادرش یوسف به شما اعتماد کردم؟
شما آن روز نیز به من تعهّد سپردید که از او مراقبت کنید، امّا بر خلاف پیمان استوارتان او را از میان بردید و یا از نزد من دور ساختید و بدین سان یعقوبِ رنجدیده آنان را یک بار دیگر در مورد سرنوشت یوسف به باد نکوهش گرفت، امّا به خوبی میدانست که آنان دیگر آن گونه رفتار نخواهند کرد.
و آن گاه افزود:
فَاللَّهُ خَیْرٌ حافِظاً وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمین.
و خدا بهترین نگهبان است و نگهبانی او، از نگهبانی شما بهتر است و او مهربانترین مهربانان است و به پیری و ناتوانی من رحم میکند و او را به من باز میگرداند.
در روایت است که پس از این سخن، خدای پرمهر به یعقوب پیام فرستاد که:
هان ای یعقوب به عزّت و اقتدارم سوگند که پس از این توکّل و اعتمادت، هر دو فرزندت را به تو باز خواهم گردانید.