129. «وَ لَمَّا فَتَحُوا مَتاعَهُمْ ...
آیه
«وَ لَمَّا فَتَحُوا مَتاعَهُمْ وَجَدُوا بِضاعَتَهُمْ رُدَّتْ إِلَیْهِمْ قالُوا یا أَبانا ما نَبْغی هذِهِ بِضاعَتُنا رُدَّتْ إِلَیْنا وَ نَمیرُ أَهْلَنا وَ نَحْفَظُ أَخانا وَ نَزْدادُ کَیْلَ بَعیرٍ ذلِکَ کَیْلٌ یَسیرٌ»
ترجمه
و هنگامی که متاع خود را گشودند دیدند سرمایه آنها به آنها بازگردانده شده، گفتند:
پدر ما دیگر چه میخواهیم؟ این سرمایه ماست که به ما باز پسگردانده شده (پس چه بهتر که برادر را با ما بفرستی) و ما برای خانواده خویش مواد غذایی میآوریم و برادرمان را حفظ خواهیم کرد و پیمانه بزرگتری دریافت خواهیم داشت، این پیمانه کوچکی است. (65 / یوسف)
شرح آیه از تفسیر نمونه
«نَمیر» از ماده «میرَة» به معنی جلب طعام و مواد غذایی است. آنها که این موضوع را سندی قاطع بر گفتار خود مییافتند، نزد پدر آمدند گفتند:
«پدر جان، ما دیگر بیش از این چه میخواهیم؟ ببین تمام متاع ما را به ما بازگردانده». آیا از این بزرگواری بیشتر میشود که زمامداری یک کشور بیگانه، در چنین قحطی و خشکسالی، هم مواد غذایی به ما بدهد و هم وجه آن را به ما بازگرداند؟ آن هم به صورتی که خودمان نفهمیم و شرمنده نشویم، از این برتر چه تصور میشود؟ پدر جان دیگر جای درنگ نیست، برادرمان را با ما بفرست «ما برای خانواده خود مواد غذایی خواهیم آورد» (وَ نَمیرُ أَهْلَنا)، «و در حفظ برادر خواهیم کوشید» (وَ نَحْفَظُ أَخانا)، «و یک بار شتر هم به خاطر او خواهیم افزود» (وَ نَحْفَظُ أَخانا)، «و این کار برای عزیز مصر، این مرد بزرگوار و سخاوتمندی که ما دیدیم، کار ساده و آسانی است» (ذلِکَ کَیْلٌ یَسیرٌ).
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
میرَة: خوار و باری که از شهری به شهر دیگر صادر کنند.
فرزندان یعقوب پس از دریافت پاسخ مساعد از جانب پدر، با شادمانی بسیار آماده گشودن بارهای خود شدند و پس از گشودن آنها شادمانیشان افزون شد.
قرآن در این مورد میفرماید:
وَ لَمَّا فَتَحُوا مَتاعَهُمْ وَجَدُوا بِضاعَتَهُمْ رُدَّتْ إِلَیْهِمْ
و هنگامی که بارهای خود را گشودند، با شگفتی بسیار کالاها و سرمایهای که برای خرید مواد غذایی داده بودند، همه را در بارهای خود دیدند و دریافتند که آنها را به آنان باز گرداندهاند.
قالُوا یا أَبانا ما نَبْغی
از این رو گفتند:
پدر جان، ما دیگر چه میخواهیم؟ و چرا از بردن برادرمان به مصر خودداری ورزیم؟
پارهای «ما» را نافیه گرفتهاند و میگویند معنای آیه این است که:
آنچه از فرمانروای مصر گفتیم نظر دروغ و ناروایی نداشتیم.
و به باور پارهای دیگر معنای آیه این است که:
پدر جان ما بهتر از این چه میخواهیم که هم موادّ غذایی به ما دادهاند و هم بهای آن را که به آنان داده بودیم به ما باز گرداندهاند؟ و بدین سان منظورشان این بود که پدر را دلگرم و امیدوار سازند تا در سفر آینده برادر کوچک خود را به همراه خویش به مصر برند.
هذِهِ بِضاعَتُنا رُدَّتْ إِلَیْنا
این سرمایه ماست که به ما بازگردانده شده است؛ با این وصف دیگر موردی ندارد که ما از چنین فرمانروای بزرگواری نسبت به برادر خود نگران باشیم.
و به باور پارهای منظور این است که:
با این وصف ما دیگر برای سفر آینده پول و سرمایه دیگر نمیخواهیم و همین سرمایهای که باز گردانده شده است برای ما کافی است؛ چرا که فرمانروای مصر هنگامی که وفاداری ما را در مورد بردن برادر کوچکمان بنگرد، او نیز به وعده خویش وفا نموده و به ما احسان میکند.
وَ نَمیرُ أَهْلَنا
و بدین وسیله برای خاندان خویش خوار و بار فراهم میآوریم.
وَ نَحْفَظُ أَخانا
و در این سفر از برادرمان نیز سخت مراقبت نموده و او را سالم و سر حال به سوی شما باز میگردانیم.
وَ نَزْدادُ کَیْلَ بَعیرٍ
و به خاطر همراهی برادرمان یک بار شتر نیز بر بارهای خود خواهیم افزود.
ذلِکَ کَیْلٌ یَسِیرٌ.
به باور «زَجّاج» منظور این است که یک بار شتر از خوار و بار برای فرمانروای بزرگ مصر چیزی نیست و آن را به آسانی خواهد داد؛ چرا که این یک بار در میان آن همه انبارها و سیلوهای آکنده از خوار و بار چیزی به حساب نمیآید.
امّا به باور «جُبّائی» منظور این است که:
آنچه را هم اکنون آوردهایم ناچیز است و خاندان ما را کفایت نمیکند و ما نیازمندیم که در سفر آینده یک بار شتر دیگر به عنوان برادر کوچکمان دریافت داریم.
و از دیدگاه «حَسَن» مفهوم آیه این است که پیمانه کردن یک بار شتر برای کسی که آن را وزن میکند و بار مینماید، آسان است.
و منظور آنان از این گفتار این بود که سود به همراه بردن «بنیامین» را به پدر خاطرنشان سازند تا شاید اجازه دهد او را با خود ببرند.