145. «قالَ إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی ...

145. «قالَ إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی ...

آیه

«قالَ إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنی إِلَی اللَّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ»

 

ترجمه

گفت:
من تنها غم و اندوهم را به خدا می‌گویم (و شکایت نزد او می‌برم) و از خدا چیزهایی می‌دانم که شما نمی‌دانید. (86 / یوسف)

 

شرح آیه از تفسیر نمونه

«بَثّ» به معنی پراکندگی است و چیزی که نمی‌توان آن را کتمان کرد و در اینجا به معنی اندوه آشکار و پراکندگی خاطر نمایان است. اما پیر کنعان آن پیامبر روشن ضمیر در پاسخ آنها «گفت:
من شکایتم را به شما نیاوردم که چنین می‌گویید، من غم و اندوهم را نزد خدا می‌برم و به او شکایت می‌آورم» (قالَ إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنی إِلَی اللَّهِ). «و از خدایم لطف‌ها و کرامت‌ها و چیزهایی سراغ دارم که شما نمی‌دانید» (وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ).

 

شرح آیه از تفسیر مجمع‌البیان

بَثّ: اندوهی که دارنده آن توانِ پوشیدن و فرو خوردن آن را ندارد.
امّا آن بزرگمرد پایداری و تقوا از آنان روی برگردانید و گفت:
قالَ إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنی إِلَی اللَّهِ
من شکایت غم و اندوه خویشتن را تنها به بارگاه خدا می‌برم و خواسته‌ها و گرفتاری‌های خود را در دل شب و هنگامه‌های خلوت با خدا، به او می‌گویم.
پاره‌ای واژه «بَثّ» را به مفهوم بیان و پدیدار ساختن اندوه معنی کرده‌اند و واژه «حُزْن» را به نهان کردن غم و اندوه در دل.
از پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله آورده‌اند که فرمود:
در آن شرایط جبرئیل نزد یعقوب آمد و گفت:
پروردگارت به تو درود می‌فرستد و نویدت می‌دهد و می‌فرماید:
به عزّت و اقتدارم سوگند که اگر آن دو فرزندت جهان را بدرود گفته باشند، هر دو را برایت زنده می‌سازم! اینک برخیز و غذایی برای بینوایان و محرومان فراهم ساز که محبوب‌ترین انسانها در بارگاهم بینوایان حق‌شناس و حق‌پرست‌ند.
و می‌فرماید:
هان ای یعقوب! آیا می‌دانی چرا نعمت بینایی‌ات از دست رفت؟ و چرا کمرت از فشار اندوه خم شد؟ این بدان دلیل است که تو گوسفندی سر بریدی و از گوشت آن غذایی مطبوع در خانه‌ات فراهم آمد و در همان حال بینوایی روزه‌دار نزد شما آمد و کمک خواست، امّا شما او را سیر نکردید!
آری، پس از این هشدار و سخن جبرئیل، هرگاه یعقوب می‌خواست غذا بخورد به نداگری دستور می‌داد ندا دهد تا هر گرسنه و بینوایی که در آنجا هست به خانه او بیاید و با یعقوب غذا بخورد و هر گاه روزه می‌داشت همه روزه‌داران را به افطار فرا می‌خواند.
ِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُون.
به باور «ابن عبّاس» منظور این است که:
من می‌دانم خواب یوسف عزیزم درست می‌باشد و او زنده و سرفراز است و برابر همان خوابی که دیده است به گونه‌ای اوج خواهد گرفت که همه شما در برابرش خضوع خواهید کرد.
امّا به باور «عَطاء» منظور این است که:
من از مهر و رحمت خدا و قدرت بی‌کران او چیزهایی می‌دانم که شما نمی‌دانید.
در کتاب «اَلنُّبُوَّة» از حضرت باقر علیه‌السلام آورده است که فرمود:
یعقوب ضمن راز و نیاز خویش به بارگاه خدا، فرشته مرگ را به حضور خواست و او به فرمان خدا آمد و گفت:
هان ای یعقوب چه می‌خواهی؟
گفت:
آیا در میان جانهایی که برگرفته‌ای روح یوسف را دیدار کرده‌ای؟ پاسخ داد: نه و او بدین وسیله دریافت که فرزندش زنده است.

Share