165. «وَ ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ ...

165. «وَ ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ ...

آیه

«وَ ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِکُونَ»

 

ترجمه

و اکثر آنها که مدّعی ایمان به خدا هستند مشرکند. (106/یوسف)

 

شرح آیه از تفسیر نمونه

ایمان اکثر مردم آمیخته با شرک است

ممکن است خودشان چنین تصور کنند که مؤمنان خالصی هستند، ولی رگه‌های شرک در افکار و گفتار و کردارشان غالبا وجود دارد. به همین دلیل در روایات اسلامی می‌خوانیم که امام صادق فرمود:
«اَلشِّرْکُ اَخْفی مِنْ دَبیبِ النَّمْلِ: شرک در اعمال انسان مخفی‌تر است از حرکت مورچه». (1) و یا می‌خوانیم:
«اِنَّ اَخْوَفَ ما اَخافُ عَلَیْکُمُ الشِّرْکُ الاَْصْغَرُ قالُوا وَ مَا الشِّرْکُ الاَْصْغَرُ یا رَسُولَ اللّهِ؟ قالَ الرِّیا، یَقُولُ اللّهُ تَعالی یَوْمَ الْقِیامَةِ اِذا جاءَ النّاسُ بِاَعْمالِهِمِ اذْهَبُوا اِلَی الَّذینَ کُنْتُمْ تُرائُونَ فِی الدُّنْیا، فَانْظُرُوا هَلْ تَجِدُونَ عِنْدَهُمْ مِنْ جَزاءٍ: خطرناک‌ترین چیزی که از آن بر شما می‌ترسم، شرک اصغر است، اصحاب گفتند:
شرک اصغر چیست ای رسول خدا؟ فرمود:
ریاکاری، روز قیامت هنگامی که مردم با اعمال خود در پیشگاه خدا حاضر می‌شوند، پروردگار با آنها که در دنیا ریا کردند می‌فرماید:
به سراغ کسانی که به خاطر آنها ریا کردید بروید، ببینید پاداشی نزد آنها می‌یابید». (2) از امام باقر در تفسیر آیه فوق نقل شده که فرمود:
«شِرْکُ طاعَةٍ وَ لَیْسَ شِرْکُ عِبادَةٍ وَ الْمَعاصِی الَّتی یَرْتَکِبُونَ وَ هِیَ شِرْکُ طاعَةٍ اَطاعُوا فیهَا الشَّیْطانَ فَاَشْرَکُوا بِاللّهِ فِی الطّاعَةِ لِغَیْرِه: منظور از این آیه شرک در اطاعت است نه شرک عبادت و گناهانی که مردم مرتکب می‌شوند، شرک اطاعت است، چرا که در آن اطاعت شیطان می‌کنند و به خاطر این عمل برای خدا شریکی در اطاعت قائل می‌شوند». (3) در بعضی از روایات دیگر می‌خوانیم که منظور «شرک نعمت» است به این معنی که موهبتی از خداوند به انسان برسد و بگوید:
این موهبت از ناحیه فلان کس به من رسیده اگر او نبود من می‌مردم و یا زندگانیم بر باد می‌رفت و بیچاره می‌شدم. (4) دراینجا غیر خدا را شریک خدا در بخشیدن روزی و مواهب شمرده است. خلاصه این که منظور از شرک در آیه فوق کفر و انکار خدا و بت‌پرستی به صورت رسمی نیست (چنان که از امام علی بن موسی الرضا نقل شده که فرمود:
«شِرْکٌ لا یَبْلُغُ بِهِ الْکُفْرَ» یعنی «شرکی که به حد کفر نمی‌رسد» ولی شرک به معنی وسیع کلمه، همه اینها را شامل می‌شود).
*****
1- «سفینة البحار» ، جلد 1، صفحه 697.
2- «تفسیر فی ظلال» ، جلد 5، صفحه 53.
3 و 4 «نور الثقلین» ، جلد 2، صفحه 475 و «اصول کافی» ، جلد 2 صفحه 292.
 

شرح آیه از تفسیر مجمع‌البیان

در ادامه سخن در این مورد می‌فرماید:
و تازه بیشتر آنان هم که از توحید گرایی و یکتاپرستی دم می‌زنند، ایمان صاف و خالصانه نمی‌آورند، بلکه ایمانشان به گونه‌ای به شرک آلوده است و در همه ابعاد، توحیدگرا و یکتاپرست نیستند.
در تفسیر این آیه شریفه دیدگاه‌ها متفاوت است:
1 به باور «جُبّائی» و «ابن عبّاس» این آیه درباره شرک‌گرایان قریش است که از یک سو اقرار داشتند که زندگی و مرگ آنان به دست خداست، امّا از دگر سو بت‌ها را می‌پرستیدند؛ از یک طرف می‌گفتند:
این آفریدگار هستی است که روزی دهنده ماست و ما او را می‌پرستیم، امّا از طرف دیگر بت‌های گوناگون را معبود خویش می‌ساختند و آیه شریفه آنان را نکوهش می‌کند.
2 امّا به باور «ضَحّاک» آیه شریفه در مورد شرک‌گرایان عرب فرود آمده است؛ چرا که وقتی از آنان پرسش می‌شد که آفریدگار آسمانها و زمین کیست؟ و چه کسی باران را از آسمان فرو می‌فرستد؟ در پاسخ می‌گفتند:
خدا، امّا با این وصف شرک می‌ورزیدند و در طواف خویش بر گرد کعبه می‌گفتند:
لَبَّیْکَ لا شَریکَ لَکَ اِلاّ شَریکا هُوَ لَکَ تَمْلِکُهُ وَ ما مَلَکَ.
لبیک، ای آفریدگار هستی تو جز آن همتا و شریکی را که خود او و هستیِ او را نیز مالک هستی، شریک دیگری نداری.
3 از دیدگاه «حَسَن» منظور از این شرک‌گرایان اهل کتاب می‌باشند که به خدا و روز رستاخیز و تورات و انجیل ایمان آورده بودند، امّا به خاطر انکار قرآن و آخرین پیامبر خدا صلی الله علیه و آله شرک ورزیدند. این دیدگاه و دیدگاه دوّم از حضرت صادق علیه‌السلام نیز روایت شده است.
4 و از دیدگاه «بَلْخی» منظور نفاق‌گرایانند که به زبان و ظاهر ایمان آورده بودند، امّا در نهان شرک می‌ورزیدند.
5 «ابن عبّاس» می‌گوید:
منظور کسانی هستند که در وصف خدای یکتا ذات پاک و بلندمرتبه او را به مخلوق تشبیه می‌کردند. اینان در آغاز ایمان می‌آوردند و خداپرست می‌نمودند، امّا در وصف آفریدگار یکتا و بی‌همتای هستی او را به گونه‌ای وصف می‌کردند که سر از شرک درمی‌آوردند.
6 از حضرت باقر علیه‌السلام آورده‌اند که فرمود:
منظور از این شرک‌گرایی، شرک در فرمانبرداری است نه در پرستش.
«اِنَّ الْمُرادَ بِالاِْشْراکِ شِرْکُ الطّاعَةِ لا شِرْکُ الْعِبَادَةِ …» (1)
چرا که آنان در دست یازیدن به گناهانی که خدا بر انجام آنها آتش را مقرّر فرموده است، از شیطان پیروی می‌کنند و به همین دلیل در فرمانبرداری از خدا دچار شرک شده‌اند و نه در پرستش او که جز او را نمی‌پرستند.
از حضرت صادق علیه‌السلام آورده‌اند که فرمود:
«إنَّ قَوْلَ الرَّجُلَ لَوْلا فُلانٌ لَهَلَکْتُ، وَ لَوْلا فُلانٌ لَضاعَ عَیالی، جَعَل لِلّهِ شَریکا فی مُلْکِهِ یَرْزُقُهُ وَ یَدفَعُ عَنهُ.» (2)
هنگامی که فردی می‌گوید:
اگر فلان کس نبود، من نابود می‌شدم و یا اگر فلان شخصیّت نبود خانواده‌ام نابود می‌شد، این شرک ورزیدن و برای خدا در روزی رسانی و نگهبانی و دفع بلاها و گرفتاری‌ها شریک و همتا گرفتن است.
از آن حضرت پرسیدند، این جمله که کسی بگوید:

1. تفسیر عَیّاشی، ج 2، ص 98؛ تفسیر قُمّی، ج 1، ص 358.
2. تفسیر عَیّاشی، ج 2، ص 200.

اگر خدا به برکت وجود فلان کس بر من منّت ننهاده بود، نابود می‌شدم، چگونه است؟! آن بزرگوار پاسخ داد که این اندیشه و گفتار مانعی ندارد. فَقیلَ لَهُ: لَوْ قالَ: لَوْلا اَنْ مَنَّ اللّهُ عَلَیَّ بِفُلانٍ لَهَلَکْتُ؟ فَقالَ: لا بَأْسَ بِهذا. (1)
و در روایت دیگری از دو امام راستین حضرت باقر و صادق علیهم‌السلام آمده است که منظور، شرک در نعمت‌هایی است که خداوند داده است. «اِنَّهُ شِرْکُ النِّعَمِ.»
از حضرت رضا علیه‌السلام آورده‌اند که فرمود:
«اِنَّهُ شِرْکٌ لا یَبْلُغُ بِهِ الْکُفْرُ.» (2)
منظور از آن، شرک و بیدادی است که انسان را تا مرز کفر و انکار خدا نمی‌کشاند.
1. تفسیر عَیّاشی، ج 2، ص 200.
2. تفسیر عیّاشی، ج 2، ص 199.

Share