169. «حَتَّی إِذَا اسْتَیْأَسَ الرُّسُلُ ...
آیه
«حَتَّی إِذَا اسْتَیْأَسَ الرُّسُلُ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ کُذِبُوا جاءَهُمْ نَصْرُنا فَنُجِّیَ مَنْ نَشاءُ وَ لا یُرَدُّ بَأْسُنا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمینَ»
ترجمه
(پیامبران به دعوت خود و دشمنان به مخالفت همچنان ادامه دادند) تا رسولان مأیوس شدند و گمان کردند که (حتی گروه اندک مؤمنان) به آنها دروغ گفتهاند، در این هنگام یاری ما به سراغ آنها آمد و هر کس را میخواستیم نجات میدادیم و مجازات و عذاب ما از قوم زیانکار بازگردانده نمیشود. 110 / یوسف)
شرح آیه از تفسیر نمونه
در این آیه اشاره به یکی از حساسترین و بحرانیترین لحظات زندگی پیامبران کرده، میگوید:
«پیامبران الهی در راه دعوت به سوی حق، همچنان پافشاری داشتند و اقوام گمراه و سرکش همچنان به مخالفت خود ادامه میدادند تا آن جا که پیامبران از آنها مأیوس شدند و گمان بردند که حتی گروه اندک مؤمنان به آنها دروغ گفتهاند و آنان در مسیر دعوت خویش تنهای تنها هستند، در این هنگام که امید آنها از همه جا بریده شد، نصرت و پیروزی از ناحیه ما فرا رسید و هر کس را میخواستیم و شایسته میدیدیم، نجات میدادیم ولی عذاب و مجازات ما از قوم گنهکار و مجرم، بازگردانده نمیشود». این یک سنت الهی، که مجرمان پس از اصرار بر کار خود و بستن تمام درهای هدایت به روی خویشتن و خلاصه پس از اتمام حجت، مجازاتهای الهی به سراغشان میآید و هیچ قدرتی قادر بر دفع آن نیست.
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
در این آیه شریفه، آفریدگار هستی در راه آرامش خاطر بخشیدن به پیامبر برگزیدهاش، محمّد صلی الله علیه و آله گوشهای از حساسترین و بحرانیترین فراز و نشیبهای زندگی پیامبران در رابطه با جامعههایشان را ترسیم نموده و میفرماید:
حَتَّی إِذَا اسْتَیْأَسَ الرُّسُلُ
هان ای پیامبر ما فرو فرستادن عذاب و کیفر را همانگونه که از جامعه و مردم تو به تأخیر افکندیم، از برخی جامعههای پیشین نیز که پیامبران ما را دروغگو شمردند و با حق و عدالت به مخالفت برخاستند، به تأخیر افکندیم، تا آن گاه که پیامبرانمان از حقپذیری و ایمان آوردن مردم نومید شدند و خدا به آنان پیام داد که آنان دیگر ایمان نمیآورند.
وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ کُذِبُوا
در تفسیر این فراز سه نظر آمده است:
1 پارهای واژه «کَذَّبُوا» را به تشدید خوانده و ضمیر «ظَنُّوا» را نیز به پیامبران برگردانده و بر آنند که مفهوم آیه اینگونه است: و پیامبران یقین کردند که دیگر از سوی مردم تکذیب شدهاند.
2 امّا قرائت مشهور آن است که واژه مورد اشاره بدون تشدید خوانده شده و ضمیر در «ظَنُّوا» نیز به مردم باز گشته و معنای آیه این است که:
و مردم پنداشتند که به آنان دروغ گفته شده است که ایمان آوردگان از سوی خدا یاری و دشمنان نابود میگردند.
3 و سوّمین تفسیر این فراز آن است که ضمیر «ظَنُّوا» را طبق قرائت مشهور به پیامبران برگردانیم که اینگونه میشود: و پیامبران یقین کردند که مردم در اظهار و اعلام ایمان دروغ میگویند و یا پیامبران یقین کردند که وعده ایمان و یاری مردم دروغ بوده است.
در مورد آیه شریفه آوردهاند که «سعید بن جُبَیر» و «ضَحّاک» در جایی به هم برخوردند و در همان حال از «سعید» در مورد قرائت این آیه سؤال شد، که نامبرده آن را طبق قرائت مشهور خواند و اینگونه معنی کرد:
و … مردم پنداشتند که پیامبران به آنان دروغ گفتهاند … «ضَحّاک» با شنیدن این قرائت و تفسیر گفت:
من تا امروز چنین سخنی نشنیده بودم، راستی که اگر برای دریافت این نکته تا «یَمَن» میرفتم اندک بود.
جاءَهُمْ نَصْرُنا
آری، آن گاه که از آمدن عذاب بر حق ستیزان نومید شدند، یاری ما بر آنان فرا رسید.
فَنُجِّیَ مَنْ نَشاءُ
آن گاه هر کس را که ما خواستیم رهایی یافت و به ساحل نجات رسید، که منظور مردم توحیدگرا و عدالتخواه هستند.
وَ لا یُرَدُّ بَأْسُنا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمین.
و تبهکاران و ظالمان نابود شدند؛ چرا که عذاب ما از مردم گناهکار و مجرم باز نمیگردد.