236. آیه (نوسانات زندگی، آرامش مؤمنین را برهم نمیزند)
وَ أَیُّوبَ إِذْ نادی رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمینَ
و ایوب را(به یادآور) هنگامی که پروردگارش را خواند (و عرضه داشت) بدحالی و مشکلات به من روی آورده و تو ارحم الرّاحمینی. (83 / انبیاء)
فَاسْتَجَبْنا لَهُ فَکَشَفْنا ما بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَ آتَیْناهُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ ذِکْری لِلْعابِدینَ
ما دعای او را مستجاب کردیم و ناراحتیهایی را که داشت برطرف ساختیم و خاندانش را به او باز گرداندیم و همانندشان را بر آنها افزودیم، تا رحمتی از سوی ما باشد و تذکری برای عبادت کنندگان. (84 / انبیاء)
شرح آیه از تفسیر نمونه
فشردهای از داستان ایّوب
در حدیثی از امام صادق میخوانیم؛ کسی پرسید:
«بلایی که دامنگیر ایّوب شد برای چه بود؟». امام صادق پاسخی فرمود که خلاصهاش چنین است:
«بلایی که بر ایوب وارد شد به خاطر این نبود که کفران نعمتی کرده باشد، بلکه به عکس به خاطر شکر نعمت بود که ابلیس بر او حسد برد و به پیشگاه خدا عرضه داشت اگر او اینهمه شکر نعمت تو را بجا آورد، به خاطر آن است که زندگی وسیع و مرفهی به او دادهای و اگر مواهب مادی دنیا را از او بگیری هرگز شکر تو را بجا نخواهد آورد. مرا بر دنیای او مسلط کن تا معلوم شود که مطلب همین است. خداوند برای این که این ماجرا سندی برای همه رهروان راه حق باشد، به شیطان این اجازه را داد، او آمد و اموال و فرزندان ایوب را یکی پس از دیگری از میان برداشت، ولی این حوادث دردناک نه تنها از شکر ایوب نکاست، بلکه شکر او افزون شد. شیطان از خدا خواست بر زراعت و گوسفندان او مسلط شود، این اجازه به او داده شد و او تمامی آن زراعت را آتش زد و گوسفندان را از بین برد، باز هم حمد و شکر ایوب افزون شد.
سرانجام شیطان از خدا خواست که بر بدن ایوب مسلط گردد و سبب بیماری شدید او شود و این چنین شد، به طوری که از شدت بیماری و جراحت قادر به حرکت نبود، بی آن که کمترین خللی در عقل و درک او پیدا شود. خلاصه، نعمتها یکی بعد از دیگری از ایوب گرفته میشد، ولی به موازات آن مقام شکر او بالا میرفت. تا این که جمعی از رهبانها به دیدن او آمدند و گفتند:
بگو ببینیم تو چه گناه بزرگی کردهای که این چنین مبتلا شدهای؟ (و به این ترتیب شماتت این و آن آغاز شد و این امر بر ایوب سخت گران آمد) ایوب گفت:
به عزّت پروردگارم سوگند که من هیچ لقمه غذایی نخوردم مگر این که یتیم و ضعیفی بر سر سفره با من نشسته بود و هیچ طاعت الهی پیش نیامد مگر این که سختترین برنامه آن را انتخاب نمودم. در این هنگام بود که ایوب از عهده تمامی امتحانات در مقام شکیبایی و شکرگزاری برآمده بود، زبان به مناجات و دعا گشود و حل مشکلات خود را با تعبیری بسیار مؤدبانه و خالی از هر گونه شکایت از خدا خواست» (تعبیری که در آیات فوق گذشت، إِذْ نادی رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمینَ). «در این هنگام درهای رحمت الهی گشوده شد، مشکلات به سرعت برطرف گشت و نعمتهای الهی افزونتر از آن چه بود به او رو آورد».(1) آری مردان حق با دگرگون شدن نعمتها، افکار و برنامههایشان دگرگون نمیشود، آنها در آسایش و بلا، در حال آزادی و زندان، در سلامت و بیماری، در قدرت و ضعف و خلاصه در همه حال، متوجه پروردگارند و نوسانات زندگی تغییری در آنها ایجاد نمیکند، روح آنها همچون اقیانوس کبیر است که طوفانها، آرامش آن را بر هم نمیزند. همچنین آنها هرگز از انبوه حوادث تلخ مأیوس نمیشوند، میایستند و استقامت میکنند تا درهای رحمت الهی گشوده شود، آنها میدانند حوادث سخت آزمایشهای الهی است که گاه برای بندگان خاصّش فراهم میسازد تا آنها را آبدیدهتر کند.
*****
1- «المیزان».
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
شکیب و اخلاص «اَیّوب»
سرگذشت «اَیّوب» را به یاد آور، آن گاه که از طولانی شدن رنج و گرفتاری به تنگ آمد و پروردگارش را خواند که:
پروردگارا! به من رنج و آسیب رسیده و گرفتار بیماری شدهام و تو هستی که پر مهرترین مهربانان هستی. اینک که هیچ کس از تو تواناتر و مهربانتر نیست تو به فریادم برس.
گفتنی است که دعا و سبک نیایش «اَیّوب» از کنایههای ظریف و لطیف است که ممکن است به هنگام نیایش و خواستن حاجت از بارگاه خدا از آن الهام گرفت و بر زبان راند.
و نیایش «موسی» نیز از این سبک و از این گونه نیایشهاست که رو به بارگاه خدا نمود و گفت:
رَبِّ إِنِّی لِما أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقیرٌ.(1)
پروردگارا! من به هر نعمت و خیری که به سویم بفرستی سخت نیازمندم.
آن گاه در مورد پذیرفته شدن خواستهاش در بارگاه خدا میفرماید:
فَاسْتَجَبْنا لَهُ فَکَشَفْنا ما بِهِ مِنْ ضُرٍّ
پس ما دعای او را اجابت کردیم و بیماری و رنجی که او را میآزرد از وجود او برطرف ساختیم.
وَ آتَیْناهُ أَهْلَهُ
و خانواده او را سالم و با نشاط به او باز گرداندیم.
وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ
«ضُرّ»: به هر گونه آسیب و رنجی که به روح و جسم وارد آید و نیز به هر گونه کاهش و تلفات مالی و از دست دادن فرزند و عزیزی از عزیزان و یا خدشهدار شدن کرامت و آبروی انسان، گفته میشود.
*****
1. سوره قَصَص، آیه 24.
در این مورد آوردهاند که «اَیّوب» خاندان خویش را در سرای جاودانه آخرت و همانند آنان را در دنیا خواست و به او ارزانی شد.
رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ ذِکْری لِلْعابِدینَ
و این مهر و لطف در برطرف ساختن رنج و بیماری و ارزانی داشتن خاندان و فرزندان و ثروت و امکانات به صورت دوچندان به او از سوی ما به عنوان نعمتی گران بر «ایوب» بود و مایه اندرز و عبرتی برای بندگان عبادتگر و یکتاپرست، تا از او درس شکیبایی و اعتماد به خدا بگیرند و آن گونه خالصانه و عاشقانه و پرشور و امید به بارگاه او رو آورند و با او نیایش کنند، چرا که در روزگار آن پیامبر بزرگ کسی در بارگاه خدا از او گرانقدرتر و ارجمندتر نبود و با این وصف از روی حکمت و مصلحت به رنجها و گرفتاریهای بزرگی آزمون گردید و با شکیب پرشکوه و پایداری و توکّل به خدا و ایمان و اخلاص وصفناپذیرش سربلند و سرفراز گردید.
آری داستان زندگی او از جمله این درس بزرگ را به خردمندان میدهد که در فراز و نشیبها و رنجهای زندگی باید شکیبا بود و از پا در نیامد و امیدوار بود که فرجام نیکو از شکیبایان است.