یک مشکل بزرگ

یک مشکل بزرگ

اشاره

امروز مسأله تشکیل خانواده و ازدواج جوانان به‌صورت یکی از پیچیده‌ترین مسائل حادّ اجتماعی درآمده است، و کمتر خانواده‌ای است که دارای دختر و پسر جوانی باشد و از این موضوع ناله نکند و رنج نبرد.
انبوهی از مشکلات طاقتفرسا این مسأله مهم و در عین حال ساده زندگی را در کام خود فرو برده، و به‌صورت هیولائی وحشتناک درآورده است.
دختران زیادی در خانه‌ها مانده و در انتظار ازدواجند، و درحالی که هیچ مشکل اصولی ندارند، خود را در برابر انبوهی از مشکلات جانکاه و در برابر موانع غیرقابل عبوری مشاهده می‌کنند.
از آن سو نیز پسران زیادی سنین شاداب جوانی را پشت سر گذارده، و هنوز در خم یک کوچه، در آرزوی تشکیل خانواده‌اند، ولی آداب و رسوم زشت اجتماعی، و پیرایه‌های غلطی که به این امر حیاتی بسته‌اند آنها را از رسیدن به مقصود باز می‌دارد.
و عجب اینکه این مسأله در خانواده‌های مرفّه و فقیر هر دو از امور پیچیده است! چرا که هرکدام کوهی از توقّعهای غلط را بر دوش دارند، و زیر آوار سنگینی از آداب و رسوم موهوم دست و پا می‌زنند.
و اسفبارتر اینکه چون پایه‌ها از آغاز کج گذارده می‌شود، بنای بسیاری از خانواده‌ها تا گنبد دوّار کج می‌رود، و چون شالوده محکمی ندارد پیوسته دستخوش نوسانات و اضطرابات و ناراحتیها است.
این در حالی است که می‌دانیم «خانواده بزرگ بشری» از همین «خانواده‌های کوچک» تشکیل می‌شود که هر یک به منزله آجری در این ساختمان عظیم است، و استحکام این ساختمان عظیم بستگی به استحکام این واحدهای کوچک دارد.
اگر این آجرها محکم و صاف و با دوام و پرصلابت باشند این مجموعه عمر طولانی و مفید دارد، و بعکس اگر سست و ناموزون باشد دائماً دستخوش تلاطم و ناهنجاریها است، و بسرعت از هم فرو می‌پاشد و متلاشی می‌شود.
بنابراین، مسأله تشکیل خانواده براساس الگوها و معیارها و ارزشهای صحیح از یکسو رابطه مستقیم و نزدیکی با حلّ مشکلات خانوادگی و نابسامانیهای شخصی مردم دارد، و از سوی دیگر نیزپیوند روشنی با حلّ مشکلات اجتماعی دارد.
به‌همین دلیل برای تحکیم روابط عمومی اجتماعی انسانها، باید قبل از هر چیز به فکر استحکام ریشه اصلی افتاد، و پایه‌های خانواده را بر شالوده قوی و محکم بنا نمود.
جالب این است که در روایات اسلامی تشکیل خانواده مخصوصاً به ساختن یک بنا تشبیه شده آنهم بنائی محبوب نزد خدا چنان‌که در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و آله می‌خوانیم:
 

<< ما بُنِیَ بَناءٌ فِی الاسْلامِ احَبُّ الی اللَّه مِنَ التَّزْوِیِج.>>(1)
بنائی در اسلام نزد خدا محبوبتر از تزویج نیست.
 

و نیز قابل توجّه اینکه قرآن سرچشمه آرامش و امنیّت را تشکیل زندگی صحیح خانوادگی می‌شمرد، در آنجا که می‌فرماید:
 

<< وَ مِنْ آیاتِهِ انْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ انْفُسِکُمْ ازْواجاً لِتَسْکُنُوا الَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً انَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُوْنَ >> (2)
یکی از آیات و نشانه‌های عظمت خدا این است که همسرانی از جنس شما برای شما آفرید تا آرامش خویش را در کنار آنها پیدا کنید، و در میان شما محبّت و دوستی و رحمت قرار داد، در این نشانه‌های بسیاری است برای کسانی که اندیشه می‌کنند!

1- وسائل‌الشّیعه؛ جلد 14، صفحه 30، حدیث 3.

2- سوره روم، آیه 21.

ولی متأسّفانه بسیاری از عقلا و اندیشمندان نیز به این مرحله که می‌رسند از اندیشه در عوامل اصلی مودّت و رحمت باز می‌مانند، و تمام اندیشه‌ها متوجّه آداب و رسوم غلط و ارزشهای موهوم و پندارهای خرافی می‌شود!
***

 

ارزشهای اسلامی در امر ازدواج

از دلائل عظمت تعلیمات اسلام این است که این مسأله مهمّ زندگی را با دقّت و موشکافی عجیبی مورد بررسی قرار داده، و برای تشکیل خانواده سالم و خالی از هرگونه کژی و ناموزونی، از هیچ برنامه مؤثّری فروگذار ننموده، از نخستین گام برای تشکیل خانواده، هدفهای اصلی این کار و ارزشهای والای حاکم بر آن را مورد توجّه قرار داده، و در برابر «ضدّ ارزشهائی» که گاه از سوی وسواسان خنّاس به‌عنوان «ارزش» در تشکیل خانواده قلمداد می‌شود هشدار داده است.
این تعلیمات گاه به سراغ صفات زنانی که شایسته همسری هستند و باید به هنگام خواستگاری به آن توجّه داشت رفته، و چنین می‌گوید:
 

<< اذا تَزَوَّجَ الرّجُلُ الْمَرْئَةَ لِجَمالِها اوْلِمالِها وُکِّلَ الی ذَ لِکَ وَ اذا تَزَوَّجَها لِدِینِها رَزَقَهُ الْمالَ وَ الْجَمالَ.>>(1)
هنگامی که مردی همسری را تنها به خاطر زیبایی و ثروتش انتخاب کند خداوند او را به همان زیبایی و ثروت وامی‌گذارد (و از همه چیز محروم می‌شود) و هرگاه همسرش را به‌خاطر دیانتش انتخاب کند، خداوند مال و جمال را نیز به او می‌دهد

1- وسائل‌الشّیعه، جلد 14، صفحه 30، حدیث 1- این حدیث با سند صحیح از امام صادق علیه السلام نقل شده است.

.
و در حدیث دیگری از امام باقر علیه السلام چنین آمده است:
شخصی خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و درباره ازدواج (و ارزشهای حاکم بر آن) با آن حضرت مشورت کرد، پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
 

<< انْکَحْ وَ عَلَیْکَ بِذاتِ الدِّیْنَ تَرَبَتْ یَداکَ.>>(1)
ازدواج کن و بر تو است که به سراغ همسری با ایمان و دیندار بروی که روزی تو را گسترده می‌کند!

و گاه از زنان زیبائی که در خانواده‌ای آلوده و فاقد تربیت و ایمان پرورش یافته‌اند و بسیاری از مردم به‌خاطر جمال آنها از عیوبشان بکلّی چشم می‌پوشند تعبیر به سبزه‌ها (و گلهائی) که بر «مزبله» می‌روید فرموده است، چنان‌که در حدیثی از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله می‌خوانیم روزی برخاست و در میان مردم خطبه خواند (تعبیر به «قامَ خَطِیباً» که در روایت آمده دلیل بر اهمّیّت موضوع، و ابتلای قشر وسیعی از مردم به این مساله است) و فرمود:
ایُّهَا النّاسُ ایَّاکُمْ وَ خَضْراءَ الدَّمَنِ
مردم از گیاهان زیبایی که بر مزبله‌ها می‌روید، پرهیز کنید!

1- وسائل‌الشّیعه، جلد 14، صفحه 30، حدیث 2.

ص: 20
کسی عرض کرد:
ای رسول خدا!
<< وَ ما خَضراءُ الدَّمَنِ >>؟
گیاهی که به مزبله‌ها می‌روید چیست؟
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
 

<< الْمَرْئَةُ الْحَسْناءُ فِی مَنْبِتِ السُّوْءِ >>
زنِ زیبائی است که در خانواده آلوده و بدی پرورش یافته!(1)
ا

ین برداشت از ارزشهای حاکم بر انتخاب همسر کجا، و آنچه در میان گروهی رائج است که از مسأله مال و جمال نیز فراتر رفته و به اموال پدر و بستگان او می‌اندیشند، یعنی انتظار مرگ آنها را می‌کشند تا صاحب ثروتی شوند!
و گاه در برابر موهوماتی که مردم از نظر طبقات اجتماعی به‌هنگام ازدواج مطرح می‌کنند و یک جوان با ایمان و پاکدامن را به حکم آن‌که پدرش مثلًا یک کارگر ساده یا کشاورز است، لایق همسری دختر خود نمی‌دانند، و حتّی مسائل نژادی و قبیلگی را مقدّم بر این فضائل می‌شمرند، می‌گوید:
مؤمنان خونهایشان مساوی، و همه در ازدواج کُفْوِ یکدیگرند!(2)
این در حالی است که حتّی بعد از ظهور اسلام و استقرار آن در

1- فروع کافی، جلد 2، صفحه 5.

2- فروع کافی، جلد 2، صفحه 10.

ص: 21
بخش عظیمی از جهان باز گروهی از افراد بظاهر مسلمان ازدواج عرب را با غیرعرب نکوهش می‌کردند و ازدواج بنی‌هاشم را با غیر آنها عیب می‌دانستند!
لذا پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله در حدیثی فرمود:
 

<< الْمُؤْمِنُونَ بَعْضُهُمْ اکُفّاءُ بَعْضٍ >>(1)
مؤمنان کفو و همانند یکدیگرند (و اختلاف قشرهای اجتماعی نمی‌تواند آنها را در مسأله ازدواج از هم جدا سازد.)
 

ولی مگر می‌توان اینگونه تعلیمات والای اسلامی را در جوامع کنونی، و حتّی در میان قشرهای ظاهراً متدیّن پیاده کرده، و دهها قیود موهومی را که برای شایستگی ازدواج دختران و پسران خود با دیگران قائلند از زندگی آنها حذف نمود!
جالب توجّه اینکه در احادیث متعدّدی این مضمون از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله یا ائمّه هدی علیهم السلام به چشم می‌خورد که می‌فرمایند:
اذا جائَکُمْ مَنْ تَرْضَوْنَ خُلْقَهُ وَ دِینَه فَزَوِّجُوهُ، انْ لا تَفْعَلُوهُ تَکُنْ فِتْنَةٌ فِی الْأَرْضِ وَ فسادٌ کَبْیِرٌ(2)
هرگاه کسی که اخلاق و دین او را می‌پسندید به خواستگاری آید او را به همسری دخترتان بپذیرید، اگر چنین نکنید فتنه عظیم و فساد بزرگی در زمین خواهد افتاد!

1- وسائل‌الشّیعه، جلد 14، صفحه 49، حدیث 7.

2- وسائل‌الشّیعه، جلد 14، صفحه 51، حدیث 1 و 2 و 3.

ص: 22
این هشدار، ابعاد خطرناک خرافاتی را که در این زمینه بر مسأله ازدواج حاکم است روشن می‌سازد، و شاید بسیاری از مفاسد عظیم که هم امروز بر جوامع بشری حاکم است مصداق همان باشد که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در این احادیث نسبت به آن هشدار داده‌اند.
اسلام گاه مسائل مهریّه و جهیزیّه و هزینه‌های ازدواج را بطور کلّی مورد توجّه قرار داده و با استفاده از دو مفهوم کاملًا آشنا یعنی سعادت و تیره‌روزی مطالب لازم را در این زمینه بازگو می‌کند.
در حدیثی از امام صادق علیه السلام می‌خوانیم:
 

<< امَّا الْمَرْئَةُ فُشُوْمُها غِلاءُ مَهْرِها >>(1)
امّا شومی و بد قدمی زن آن است که مهرش سنگین باشد!
 

و در حدیث دیگری آمده:
<< انَّ مِنْ بَرَکَةِ الْمَرْئَةِ قِلَّةُ مَهْرِها وَ مِنْ شُوْمِها کَثْرَةُ مَهْرِها >>(2)
یکی از برکات همسر کمی مهر او است، و از شومی او زیادی مهر او می‌باشد!
 

این مسأله همچنان ادامه می‌یابد تا به مسأله انعقاد نطفه فرزند، و سپس تغذیه مادر در دوران بارداری، و بعد نامگذاری نوزاد، و سپس صفات زنی که به‌عنوان دایه انتخاب می‌شود که روحیّات و

1- تهذیب، جلد 2، صفحه 226.

2- من لایحضر الفقیه، جلد 2، صفحه 124.
اخلاق خود را از طریق شیر به کودک منتقل می‌کند، و سرانجام به مسأله معلّم، و وظیفه پدر و مادر در برابر تعلیم و تربیت فرزند خود می‌رسد که هر کدام از اینها در تعلیمات اسلام جایگاه ویژه‌ای دارد، و دستورات روشن و قاطعی درباره آن در روایات اسلامی دیده می‌شود، و در همه جا روی ارزشهای انسانی تکیه شده، و مسائل تربیتی در سرلوحه برنامه قرار گرفته، و حتّی از مسائل ظاهراً کوچک غفلت نشده است.
بی بند و باری‌های ما در مسائل مربوط به ازدواج و تشکیل خانواده و تربیت فرزند از یکسو، و دقّت نظر اسلام در این مسائل حیاتی از سوی دیگر، ما را به یاد آن مصرع معروف می‌اندازد که «ببین تفاوت ره از کجا است تا به کجا!»
کار به جائی رسیده است که مسأله مراسم ازدواج که معمولًا باید چشمه جوشانی از شادی برای خانواده‌های دو طرف باشد، تبدیل به یک دوران مصیبت‌بار و غم‌انگیز شده، چرا که پشت داماد در زیر بار مهرهای سنگین، اعم از نقد و نسیه، و هزینه‌های کمرشکن جشن عقد و عروسی و انواع تجمّلات و جواهرات، و پشت خانواده عروس در زیر بار سنگین جهیزیّه که چیزی جز چشم و همچشمی و تقلیدهای کورکورانه و موهومات و خیالات، بر آن حاکم نیست، خم می‌شود و کسان دو طرف گاه تلخ‌ترین ساعات عمر خود را در این جلسات به اصطلاح شادی یا مقدّمات آن می‌گذرانند!

ص: 24
چه آبروهائی که بر باد نمی‌رود، چه کدورتها و دشمنی‌هائی که به‌وجود نمی‌آید، و چه مشکلاتی که گاه تا آخر عمر سایه شوم آن بر خانواده‌ها افتاده است، رخ نمی‌دهد!
آیا روزی فرا خواهد رسید که واقعیّتهای سازنده و مفید از موهومات و خرافات در این مسأله حیاتی جدا شود و ارزشهای کاذب جای خود را به ارزشهای صحیح، بسپارد و ملّت مسلمان ما، تعلیمات اسلام را جانشین آداب و رسوم غلط و مصیبت‌بار کند!
ما در این نوشتار برای رسیدن به عمق تعلیمات اسلام در این زمینه، به جای بررسی مشروح آیات و روایات اسلامی، راه دیگری انتخاب کرده‌ایم که فکر می‌کنیم تأثیر آن در بیدار کردن افکار بیشتر است، و آن اینکه به سراغ یک خانواده نمونه‌ای برویم که در اسلام نظیر نداشته، و دقیقاً زیر نظر شخص پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و با اشراف کامل او تشکیل شده است، یعنی پیوند ازدواج علی علیه السلام با بانوی اسلام، فاطمه زهرا علیها السلام تا برای مسلمانان اسوه و الگوی پرارزشی باشد.

 

 

Share