فصل چهل و دوّم: احکام حدود

فصل چهل و دوّم: احکام حدود

[حدود]

1- حدّ زنا

سؤال 1181- حکم مجامعت با نامزد قبل از عقد شرعی از طریق دبر چیست؟
جواب: اگر دخول حاصل شود حدّ زنا در باره او جاری می‌شود.
سؤال 1182- شخصی با اعتقاد به این که دامادش (شوهر دخترش) با همسر او زنا نموده است عمداً وی را به قتل رسانده است، آیا علم به زنا مجوّز قتل می‌شود؟ و آیا اعتقاد قاتل، تأثیری در نوع قتل دارد و موضوع ملحق به اعتقاد به مهدور الدّم بودن مقتول می‌باشد؟
جواب: علم به زنا به تنهایی مجوّز قتل نمی‌شود، مگر این که او را در حال زنا با همسرش ببیند که در این صورت قتل او جایز است ولی تا در محکمه اثبات نکند قتل عمد شمرده می‌شود. در مواردی که ثابت شود که شخص اعتقاد به مهدور الدّم بودن کسی داشته و او را به قتل رسانده، قتل شبه عمد حساب می‌شود.
سؤال 1183- دختری با پسری ازدواج کرده است و صیغه دائمی بین اینها خوانده شده، ولی هنوز عروسی نکرده‌اند و دختر در خانه پدر زنا کرده است، آیا این زنا محصنه است یا غیر محصنه؟
جواب: زنای محصنه نیست.
سؤال 1184- آیا حاکم شرع می‌تواند برای اثبات زنا یا لواط، پایه و اساس علم خود را نظریه پزشک قانونی قرار داده (متّهمین را جهت معاینه) انجام آزمایشات دقیق علمی به او معرفی کند، یا این که در اینگونه موارد نفس رؤیت شهود در اثبات حد لازم است؟
جواب: نظریه پزشک قانونی به تنهایی کافی نیست.
سؤال 1185- پسر و دختری زنا کردند و پسر بعد از این عمل با دختر دیگری ازدواج کرده است، امّا بعد از تزویج نیز همین عمل را با آن دختر تکرار کرده است، آیا این زنایی که بعد از تزویج پسر با دختر دوّم ادامه داشته، زنای محصنه محسوب می‌شود؟
جواب: هرگاه بعد از ازدواج، عروسی کرده و این عمل را با دختر اوّل ادامه می‌دهد، زنای محصنه محسوب می‌شود.
سؤال 1186- حدّ زنای محصنه چیست؟
جواب: حدّ زنای محصنه سنگسار است، ولی در شرایطی که محذورات مهمّی بر این امر مترتّب شود می‌توان اعدام را به نحو دیگری انجام داد و شبیه حکم فرار از حفیره در صورت اقرار در اینجا نیز جاری است.
سؤال 1187- آیا حدّ زنا باید در محلّ وقوع آن انجام شود یا جای دیگر هم اشکالی ندارد؟
جواب: محل در آن شرط نیست.
سؤال 1188- در صورتی که برگشتن دختر و پسر زناکار به محل زندگیشان باعث مفسده و اختلافاتی بین اهالی آن محل شود، آیا می‌توان آنها را به محل دیگری تبعید کرد؟
جواب: هرگاه ماندن آنها در محل خود موجب فساد شود، می‌توان آنها را به محل دیگری فرستاد.
سؤال 1189- چنانچه شخصی بعد از عقد و قبل از عروسی زنا کند، آیا غیر از تازیانه، تبعید و کوتاه کردن موهای او نیز لازم است؟ در صورت مثبت بودن جواب، آیا تمکن از دخول و عدم تمکن در حکم تأثیری دارد؟
جواب: تراشیدن سر و تبعید لازم است و تمکن از دخول شرط نیست، مگر این که زن مدّت طولانی به اجبار از شوهر جدا باشد.
سؤال 1190- در خصوص این روایت که اگر دو مرد، یا یک زن و مرد، زیر یک لحاف دیده شوند باید تعزیر شوند آیا صرف این کار، دالّ بر سوء نیّت است و تعزیر دارد، یا احراز سوء نیّت لازم است؟
جواب: احراز سوء نیّت نیز لازم است.
سؤال 1191- چنانچه زنی، مردی را با اسلحه یا به نحوی دیگر تهدید کند که اگر با وی زنا نکند چنین و چنان می‌کند و مرد واقعاً مکرَه واقع شود، آیا حکم مکرَه در اینجا نیز ثابت است؟
جواب: در فرض مسأله، حکم زنای به عنف که اعدام است در مورد زن جاری نمی‌شود، فقط حد دارد (رجم یا جلد به اختلاف موارد).
سؤال 1192- الف) اگر مرد زناکار، زانیه را که باکره بوده و بر اثر زنا حامله شده است عقد کند، آیا حد ساقط می‌شود یا رضایت اولیای دختر لازم است؟
ب) اگر اولیای دختر راضی نشوند و او را برای زانی عقد نکنند، آیا شخص دیگری می‌تواند دختر را بگیرد؟ و حدّ زنا در این صورت چگونه است؟
جواب: الف) حد با عقد و یا رضایت اولیای دختر ساقط نمی‌شود ولی این مسأله اگر نزد حاکم شرع از طریق اقرار (نه شهود) ثابت شده، می‌تواند با ملاحظه مصالح او را عفو کند.
ب) اشکالی ندارد و حکم حد همان است که در بالا گفته شد و با این کار ساقط نمی‌شود.
سؤال 1193- لطفاً جواب مسائل زیر را مرقوم بفرمایید:
الف) آیا آوردن متّهم به زنا به دادگاه جهت اعتراف جایز است؟
ب) در صوت جواز آیا جایز است قاضی مأذون به متّهم تفهیم کند که جرم او چیست؟
ج) در صورت جواز سؤال ب و اظهار قبولی متّهم آیا قبول اتّهام تفهیمی به عنوان اقرار محسوب می‌شود یا این که باید اقرار کند و تصریح به عمل، موضوعیّت دارد و در صورت اقرار واحد آیا تکرار سؤال به دفعات یا جلسات متعدّد لازم یا جایز است؟
د) آیا سکوت متّهم کاشف از انکار اوست؟
جواب: الف) متّهم به زنا را نمی‌توان به دادگاه احضار کرد، مگر این که شهود قبلا بروند و شهادت بدهند، و یا زنای به عنف صورت گرفته باشد و مزنی بها شکایت کند و یا متّهم مرتکب جرائم منکراتی دیگری مانند خلوت با اجنبیّه شده باشد که به خاطر این امور جلب شود.
ب) از جواب سؤال بالا معلوم شد.
ج) اقرار باید صریح باشد و اصرار قاضی برای گرفتن اقرار وجهی ندارد.
د) با سکوت چیزی ثابت نمی‌شود و انکار در اینجا لازم نیست بلکه اقرار اثر دارد.
سؤال 1194- فردی در وطنش محصن یا محصنه است و به قصد زنا به شهر دیگری مسافرت می‌کند که بیش از مسافت شرعی است و در آن شهر- العیاذ بالله- مرتکب زنا می‌شود آیا حدّ زنای محصنه دارد؟
جواب: اگر از همسرش به مقدار قابل ملاحظه‌ای دور شده باشد و مصداق «یغدو و یروح» نباشد یعنی همسرش عملا در اختیار او نیست، زنای محصنه محسوب نمی‌شود.
سؤال 1195- در زنایی که موجب رجم است اگر زانی پس از اقرار چهارگانه انکار نمود حدّ رجم ساقط است اوّل این که آیا این حکم اختصاص به رجم دارد یا این که در مواردی که زنا، موجب قتل است مانند زنای به عنف یا با محارم، هم جاری است و دوّم این که آیا حکم مذکور در لواط ایقابی هم جاری است؟
جواب: در این گونه موارد حدّ اقل قاضی می‌تواند عفو کند.
سؤال 1196- اگر برادر بالغی با خواهر بالغ خود (نعوذ باللّه) زنا کند آیا هر دو محکوم به اعدامند؟ و نیز اگر برادری که سنّش قانونی (18 سال) باشد با خواهر بالغ و یا نابالغ (کمتر از 18 سال) خود زنا کند آیا رضایت ولی و یا قیّم دختر از اعدام زانی مذکور جلوگیری می‌کند؟
جواب: در صورتی که زانی و زانیه به حد بلوغ شرعی رسیده باشند حکم درباره آنها جاری است خواه ولی راضی شود یا نشود، مشروط بر این که موضوع نزد حاکم شرع با دلایل کافی ثابت شود.
سؤال 1197- آیا زنا با خواهر رضاعی و یا مادر زن از حیث کیفر همچون زنا با خواهر و مادر واقعی است؟
جواب: زنا با این دو، حکم زنای با محارم نسبی را ندارد ولی مجازات اصل زنا ثابت است.
سؤال 1198- آیا حرمت زنا ذاتی است و یا عرضی؟
جواب: اگر منظور از ذاتی بودن این باشد که زنا حرام است خواه آثار زیانباری داشته باشد و خواه نداشته باشد، جواب این است که آری حرمت زنا ذاتی است.

 

2- حدّ لواط

سؤال 1199- آیا در لاطی احصان را شرط می‌دانید؟
جواب: در لواط فرقی میان محصن و غیر محصن نیست.
سؤال 1200- آیا می‌توان شخصی که به اتهام لواط محکوم به یکی از مجازاتهای معروف در فقه شده است را با چوبه دار یا اسلحه گرم اعدام کرد؟
جواب: تبدیل نوع اعدام در صورت ایجاب مصلحت مانعی ندارد.
 

3- حد قذف

سؤال 1201- کسی که دیگری را متّهم به ارتداد و کفر می‌کند و نمی‌تواند این اتّهام را در محضر حاکم شرع اثبات نماید، حکمش چیست؟
الف) آیا چنین موردی را می‌توان مصداق قذف دانست؟
ب) در صورت منفی بودن پاسخ، با وی باید به چه نحوی عمل کرد؟
ج) چنانچه شخص مورد اتهام از حقّ خود صرف نظر کند، آیا حد یا تعزیر چنین شخصی ساقط می‌گردد؟
جواب: الف و ب) قذف تنها در دو مورد است: نسبت زنا یا لواط دادن، بقیّه نسبتهای ناروا تعزیر دارد.
ج) ظاهر این است که حکم تعزیر با گذشت صاحب حق جاری نمی‌شود، مگر این که حاکم شرع ملاحظه کند که ترک تعزیر در این گونه موارد، منشأ مفاسد اجتماعی می‌شود که بر طبق عنوان ثانوی تعزیر می‌کند.
سؤال 1202- در مورد زن 75 ساله‌ای حد قذف صادر شده است، ولی به گواهی پزشکی قانونی، زن بیمار است و شلّاق برای او خطرناک است، آیا مسأله ضغث یا صبر نمودن تا بهبودی ایشان در حدّ قذف هم مطرح است؟ و اگر بیماری هیچ‌گاه علاج نشود تکلیف چیست؟
جواب: اگر خوف خطر در اجرای حد باشد باید از آن خودداری شود و موکول به زمان رفع خطر گردد و اگر امید بهبودی نیست باید از ضغث استفاده کرد.
سؤال 1203- شخص مسلمانی به طور مکرّر و در حال عصبانیّت به رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) و ائمّه معصومین (علیهم السلام) (نعوذ بالله) توهین می‌کند در حالی که به خیال خودش به حضرت أبو الفضل (سلام اللّه علیه) اعتقاد و علاقه دارد وظیفه همسر، فرزندان و بستگان او را بیان فرمایید؟
جواب: اگر حال او حال عادی باشد، از اسلام بیرون رفته است و همسرش باید از او جدا بشود ولی اگر از حال طبیعی خارج شده و یا مشکوک است که از حال طبیعی خارج شده یا نه، محکوم به اسلام است و در صورت اوّل اگر توبه کند و دوباره آن زن به عقد آن مرد درآید عقدش صحیح است.
سؤال 1204- مردی که دشنام خواهر و مادر به زنش می‌دهد و همیشه زبانش به غیبت دیگران عادت کرده چه حکمی دارد؟
جواب: دشنام دادن به دیگران در بعضی از موارد مجازات تعزیر دارد و در بعضی از موارد حدّ قذف (80 تازیانه) که به وسیله حاکم شرع انجام می‌شود.

 

4- حدّ شرب خمر

سؤال 1205- آیا لعنت کردن شارب الخمر جایز است؟ حدّ آن چقدر است؟
جواب: لعنت کردن کسی که علناً شراب می‌خورد جایز است و حدّ آن هشتاد تازیانه می‌باشد.

 

5- حدّ سرقت

سؤال 1206- آیا سارق بعد از قطع دستش می‌تواند دست قطع شده را پیوند بزند؟
جواب: در باب قصاص از فقه، این مسأله مشهور است که اگر گوش قطع شده را به جای اولش پیوند بزنند و پیوند بگیرد «مجنی علیه» می‌تواند آن را قطع کند تا همانند خودش شود و حدیثی در این زمینه از امام باقر (علیه السلام) نقل شده که یا سند آن معتبر است و یا حدّ اقل «معمول به اصحاب» می‌باشد، هر چند الغای خصوصیت از آن و تسرّی به باب حدود مشکل است، ولی ظاهر ادلّه قطع ید سارق آن است که پیوند زدن آن جایز نیست. به خصوص این که در روایت علل و عیون عن الرّضا (علیه السلام) آمده است که: «و علّة قطع الیمین من السارق لانه تباشر الاشیاء (غالباً) بیمینه و هی افضل اعضائه و أنفعها له فجعل قطعها نکالا و عبرۀ للخلق لئلا یبتغوا اخذ الاموال من غیر حلّها و لانّه اکثر ما یباشر السرقه بیمینه، و این معنا، با پیوند زدن سازش ندارد. در حدیث دیگری آمده است: عن النّبی (صلی الله علیه و آله) انّه اتی بسارق فامر به فقطعت یده ثم علقت فی رقبته» «1».
سؤال 1207- پیوند زدن انگشتان قطع شده سارق به دست شخص دیگری که فرضاً در کارخانه بریده شده چه حکمی دارد؟ بر فرض جواز آیا اجازه صاحب عضو برای این کار لازم است؟
جواب: با اجازه صاحب عضو جایز است.
سؤال 1208- استفاده از داروهای بی‌حس‌کننده به هنگام اجرای حدّ سرقت چه حکمی دارد؟
جواب: اشکالی ندارد.
سؤال 1209- در قانون مجازات اسلامی و بعضی از متون فقهی یکی از شرایطی که برای اجرای حدّ سرقت به طور مطلق بیان شده این است که: «سارق پس از سرقت، مال را تحت ید مالک قرار نداده باشد» آیا شرط مذکور در تمام مراحل رسیدگی، حتّی پس از ثبوت جرم و انشای رأی نیز جاری می‌باشد؟ یا اختصاص به قبل از شکایت نزد حاکم دارد؟
جواب: بازگرداندن مال به مالک پس از ثبوت جرم و انشای رأی، فایده‌ای ندارد و موجب سقوط حدّ نمی‌شود.
سؤال 1210- اگر درب پارکینگ باز باشد آنجا حرز محسوب می‌شود یا نه و اگر بسته باشد چگونه است؟
جواب: در صورت اوّل حرز نیست و در صورت دوّم که درب پارکینگ بسته است حرز محسوب می‌شود.
______________________________
(1). جواهر، جلد 41، صفحه 543 و سنن بیهقی، جلد 8، صفحه 275.

سؤال 1211- آیا جسد انسان مال تلقی می‌شود و خریدوفروش آن برای اهداف مشروع جایز است و آیا موضوع جرم برای عنوان سرقت واقع شود یا خیر؟
خصوصاً وقتی که صدها سال از تاریخ مرگ، گذشته باشد و موضوع از جهت باستان‌شناسی و تاریخی حائز اهمیّت باشد؟
جواب: خریدوفروش بدن میّت مسلمان جایز نیست و مال محسوب نمی‌شود امّا بدن غیر مسلمان برای اهداف مشروع مانند تشریح در مواردی که مجاز است نیز خالی از اشکال نیست و در هر حال اجرای حدّ سرقت مشکل است.
سؤال 1212- در مورد اجرای حدّ سارق، علاوه بر جمیع شرایط، آیا تقاضای قطع ید از طرف مالباخته نیز لازم است، و یا به مجرّد شکایت نزد قاضی با فرض وجود شرایط دیگر اجرای حدّ واجب می‌شود؟
جواب: شکایت او کافی است و نیاز به تقاضای اجرای حد ندارد.
سؤال 1213- چنانچه قبل از طرح شکایت از طرف مالباخته نزد قاضی، اموال مسروقه توسط اداره آگاهی از سارق اخذ و جهت تحویل به مال‌باخته نگهداری شود به نحوی که هر موقع مال‌باخته تقاضا نماید اموال به او تحویل می‌گردد، ولی مال‌باخته با وجود علم به این موضوع قبل از تحویل گرفتن اموال نزد قاضی شکایت می‌کند آیا در این صورت نیز اجرای حدّ سرقت واجب است؟
جواب: حدّ سارق در اینجا اجرا نمی‌شود، و از قبیل بازگشت مال به دست صاحب آن است.
سؤال 1214- کسی که مرتکب چهار فقره سرقت شده همه اینها به ثبوت رسیده است آیا برای تمامی اینها یک حد کافی است یا هر کدام حدّ جداگانه‌ای دارد؟
جواب: حدّ واحد برای همه آنها کافی است.
سؤال 1215- با توجّه به این که نصاب حدّ سرقت یک ربع دینار شرعی است و موضوع درهم و دینار فعلا منتفی است، نصاب حدّ سرقت را چگونه به دست بیاوریم؟ آیا می‌توان پول رایج یا طلای غیر مسکوک را معیار قرار داد؟
جواب: باید از اهل خبره سؤال کرد که اگر دینار مسکوکی وجود داشته باشد چه اندازه قیمت دارد و قیمت یک ربع آن، نصاب حدّ سرقت خواهد بود و هرگاه سرانجام شک در مقدار حاصل شود باید قدر متیقّن را حساب کرد.
سؤال 1216- تقریباً سه سال پیش (بر اثر جهالت و به خاطر معاشرت با دوستان ناباب) مبادرت به سرقت چند شاخه مفتول از شهرداری و فروختن آنها کردم. اگر من بخواهم وجه آنها را بپردازم:
الف) باید به چه شخص یا سازمانی بدهم؟
ب) در این مورد که طرف مقابل من شهرداری است آیا حلالیّت طلبیدن و راضی کردن شخص خاصّی لازم است؟
ج) در آن موقع قیمت هر کیلو مفتول مثلا چهل تومان بوده ولی امروز 120 تومان است باید کدام مبلغ را بپردازم؟
د) ما سه نفر بودیم (البتّه کل پول بین 2 نفرمان تقسیم شد) حال من باید کلّ مبلغ مفتولها را بپردازم یا باید مثلا وزن کلّ آنها را نصف کرده و پول نصف مفتولها را بدهم؟
ه-) وزن تقریبی مفتولها درست به خاطرم نیست در این مورد باید چگونه وجه را بپردازم؟
جواب: شما می‌توانید مبلغ آن را به یکی از حسابهای درآمدهای مربوط به شهرداری در بانک واریز کنید و لازم است مبلغ فعلی آن را بدهید و اگر دیگران سهمی نپردازند شما در مقابل تمام مبلغ ضامن هستید و با انجام این کار حلالیّت طلبیدن لازم نیست، باید به درگاه خدا توبه کنید و در صورت شک نسبت به مقدار آن، احتیاط کنید.
سؤال 1217- در فرض سؤال بالا و به همین صورت و با همان رفیق قبلی، مفتولهای یک زمین شخصی را بردیم (البتّه همان طور که ذکر کردم یکی از دلایل این اعمال قبیح، جوانی بود و من خیلی دوست داشتم که خودم را انسان زرنگی نشان بدهم) بازهم وزن آن مفتولها درست به خاطرم نیست و حتّی تعداد آنها را هم دقیق نمی‌دانم، چگونه باید پول آن بنده خدا را بپردازم؟
جواب: از جواب بالا معلوم شد و طرز رساندن وجه آن به صاحب مال یا از طریق پیدا کردن حساب بانکی یا فرستادن از طریق حواله بانکی به درب مغازه و یا منزل او به ضمیمه نامه‌ای که به طور سربسته نشان می‌دهد شما فلان مبلغ را از این جانب طلبکار بوده‌اید، بدون این که امضا کنید و یا طرق مطمئن دیگر و نسبت به مقدار آن احتیاط کنید و بیشتر بدهید تا یقین به برائت ذمّه حاصل شود.

 

6- حدّ محارب

سؤال 1218- عدّه‌ای از مسیحیان بعضی از کشورها، یا مستقیماً با مسلمانان در جنگ هستند و یا از نظر اقتصادی به کسانی که با مسلمانان در جنگ هستند کمک می‌کنند، آیا احکام محارب بر آنها جاری می‌شود و اساساً شرایط صدق محارب در این زمان چیست؟
جواب: آنها جزء محاربند ولی اگر اجرای احکام محارب بر آنها موجب تشدید کینه و فساد می‌شود باید با آنها مدارا کرد.
سؤال 1219- جاسوسانی که اطّلاعات نظامی یا غیر نظامی کشور اسلامی را با علم و آگاهی، در اختیار دشمن می‌گذارند و در این رابطه گاهی در کشورهای بیگانه آموزشهایی دیده‌اند و در مقابل آن مبلغی هم دریافت می‌کنند و یا بدون پاداش این کار را انجام می‌دهند چه حکمی دارند، آیا محاربند؟
جواب: اطلاق عنوان محارب بر جاسوس مشکل است، زیرا در تعریف آن اموری در فتاوا و روایات آمده است که بر جاسوس تطبیق نمی‌کند ولی مواردی از جاسوسی پیدا می‌شود که از محاربه نیز شدیدتر است. به طور کلّی جاسوسی را باید مطابق محتوای آن تقسیم کرد هرگاه مربوط به اخباری بوده باشد که پایه‌های احکام اسلامی یا حکومت اسلامی را متزلزل سازد و یا جان مسلمانان را به وسیله آن به خطر می‌اندازد مسلّماً محکوم به اعدام است. همچنین اگر اخبار او سبب گسترش فساد در مقیاس وسیعی گردد به طوری که عنوان مفسد فی الارض به معنای قطعی‌اش بر او صادق شود، نیز محکوم به اعدام است، ولی اگر در موضوعات کوچکتری باشد که هیچ یک از مسائل فوق در آن نیست، مثل این که اطّلاعات غیر مهم و خالی از خطر عمده، در اختیار بیگانگان بگذارد در این صورت مشمول قانون تعزیرات است و مقدار تعزیر تناسب با میزان ضرر جاسوسی او خواهد داشت.

 

7- حدّ ارتداد

سؤال 1220- اگر کسی با کوچکترین ناراحتی حرفهایی بزند که از آن بوی ارتداد و خدای ناکرده اهانت به مقام خداوند متعال یا معصومین (علیهم السلام) می‌آید با توجّه به این که می‌دانیم لحظه‌ای دیگر وضو می‌گیرد و نماز می‌خواند و سایر عبادات را بجا می‌آورد، برخورد با اینگونه افراد به چه صورت باید باشد؟
جواب: اگر از خود بی‌خود می‌شود و کلمات کفرآمیز می‌گوید مرتد نمی‌شود و در غیر این صورت مرتد است.
سؤال 1221- اگر شوهر مرتد شود و نه فقط به دین اعتقادی نداشته باشد بلکه علیه آن نیز صحبت کند، حکم زندگی کردن همسرش با او چیست، لازم به ذکر است که امر به معروف و نهی از منکر نیز در او اثری نداشته است؟
جواب: همسرش باید از او جدا شود و بر او حرام است و نیازی به طلاق ندارد.
سؤال 1222- آیا توهین به قرآن و فحّاشی نمودن به آن (العیاذ بالله) سبب ارتداد می‌شود، تکلیف کسانی که شاهد و ناظر این مسأله هستند چیست؟
جواب: اگر از روی علم و عمد باشد مرتد می‌شود و بر دیگران لازم است که نهی از منکر کنند.
سؤال 1223- اگر مسلمانی معتقد به تحریف قرآن باشد، حکمش چیست و آیا اعتقاد به تحریف، انکار ضروری دین محسوب می‌شود؟
جواب: نظر به این که افراد کمی از علمای مذاهب مختلف اسلامی قائل به تحریفند (هرچند محقّقان، هرگز تحریف را قبول نکرده‌اند) حکم ارتداد جاری نمی‌شود، امّا چنین کسی مرتکب اشتباه بزرگی شده است.
سؤال 1224- اگر کسی معتقد باشد که معانی قرآن، بر قلب مبارک پیامبر (صلی الله علیه و آله) نازل شده است و آن حضرت با این کلمات آن معانی را بیان فرموده‌اند و کلمات فعلی صادر از ناحیه پیامبر (صلی الله علیه و آله) است نه خداوند، آیا این اعتقاد موجب ارتداد می‌شود و وظیفه ما در مقابل چنین شخصی چیست؟
جواب: این عقیده خطا و اشتباه است و باید او را ارشاد کرد ولی موجب کفر نمی‌شود.

 

مسائل متفرّقه حدود

سؤال 1225- خارج کردن منی به وسیله استمنا در صورتی که باقی ماندن آن در بدن ضرر داشته باشد چه حکمی دارد؟
جواب: در صورتی که واقعا ضرورتی باشد حرام نیست.
سؤال 1226- آیا استمنا با تخیّل امکان‌پذیر است و در صورتی که آبی از انسان خارج شود چه حکمی دارد؟
جواب: استمنا با تخیّل کاملا امکان‌پذیر است ولی اگر آب مشکوکی خارج شود که علامات منی را ندارد یا فقط بعضی از علایم را دارد منی محسوب نمی‌شود.
سؤال 1227- با توجّه به این که طبیعتاً زن احساساتی‌تر است زودتر تحت تأثیر وسوسه‌های شیطانی قرار می‌گیرد آیا کیفر خطاهایش با مردان تفاوت می‌کند؟
جواب: در مسائل تعزیرات مسئولیت هرکس در برابر اعمالش رابطه‌ای با میزان تأثیرپذیری از عوامل مختلف و میزان جرم او دارد.
سؤال 1228- اگر کسی حافظ کل و یا قسمتی از قرآن باشد و جرمی مرتکب شود که موجب حد است، آیا حفظ قرآن سبب تخفیف و یا گذشت از حد می‌شود؟
جواب: اگر اثبات عمل از طریق اقرار باشد، حاکم شرع می‌تواند مجازات او را تخفیف دهد و یا صرف نظر کند و اگر از طریق بیّنه باشد، حکم مجازات به قوّت خود باقی است.
سؤال 1229- آیا مرتکب زنای محصنه و لواط، می‌تواند خود را به قتل برساند؟
جواب: اجرای حد، باید به وسیله حاکم شرع باشد و لزومی ندارد مرتکب گناه خود را به حاکم شرع معرفی کند، بلکه می‌تواند فوراً توبه کند و با اعمال صالحه، گذشته خود را جبران کند و خود را از اجرای حدّ شرعی معاف سازد.
سؤال 1230- اگر انسان مجبور شود برای نجات از زنا استمنا کند، آیا این عمل جایز است؟
جواب: راه نجات از گناه، گناه دیگر نیست. باید به فکر ازدواج باشد و یا از طریق روزه و ورزش و مانند آن خود را از گناه بازدارد و به گناه دیگری پناه نبرد.
سؤال 1231- آیا طفل متولّد از زنا، حکم فرزند شرعی را دارد؟
جواب: طفل متولّد از زنا، از نظر حضانت و وجوب انفاق و مانند آنها (جز در مواردی که دلیل قائم بر استثنا آن شده است مانند مسأله ارث) حکم فرزند شرعی را دارد، بنابراین ولد الزّنا تمام احکام محرمیّت و وجوب نگهداری و تربیت را دارد فقط ارث نمی‌برد.
سؤال 1232- اصل اوّلیه در حدود چیست؟ و در موارد شک در سقوط حد چه باید کرد؟
جواب: اصل اوّلیه در تمام حدود پس از ثبوت، عدم سقوط است. منظور از اصل در اینجا اطلاقات ادلّه است که می‌گوید فلان حدّ باید جاری شود اعم از این که طرف انکار بکند یا نکند، فرار کند یا نکند، البتّه مقتضای استصحاب نیز بقای حدّ است (هرگاه استصحاب را در شبهات حکمیّه جاری بدانیم) بنابراین تا دلیلی قائم نشود بر این که حدّ ساقط می‌شود، باید آن را جاری کرد. در نتیجه در تمام مواردی که علم قاضی حجت است، حدود باید جاری گردد زیرا دلیل سقوط حدّ به هنگام عفو امام یا انکار بعد از اقرار یا فرار بعد از اقرار، شامل محلّ بحث نمی‌شود، مگر سرچشمه علم حاکم اقرارات غیر صریح و یا اخذ به لوازم اقرار و مانند آن بوده باشد که اجرای حدود در چنین مواردی بعد از انکار یا فرار یا عفو حاکم مشکل است و لااقل مشمول «تدرأ الحدود بالشبهات» است.
سؤال 1233- آیا مجرمین غیر مسلمان طبق احکام اسلام مجازات می‌شوند یا طبق مذهب خودشان؟ و در صورت دوّم مجری آن قاضی مسلمان است یا قاضی خودشان؟
جواب: آنچه از آیه شریفه 42 سوره مائده استفاده می‌شود و فتاوای فقهای ما در ابواب حدود و جهاد مؤیّد آن است و روایات متعدّدی نیز بر آن دلالت دارد این است که: قاضی مسلمان راهی جز این دو ندارد که اگر آنها درخواست کنند، طبق حکم اسلام با آنها رفتار شود یا آنها را ارجاع به قاضی خودشان بدهند تا به حکم خودشان داوری کند، امّا این که قاضی مسلمان طبق احکام مذهب آنان که به اعتقاد ما مذهب تحریف یافته و منسوخ است قضاوت کند و بر آن صحّه بگذارد چنین چیزی نه از ادلّه استفاده می‌شود و نه از فتاوای بزرگان. تنها راهی که برای پرهیز از آنچه در بالا مطرح فرمودید وجود دارد این است که قاضی صالحی از خودشان زیر نظر حکومت اسلامی طبق احکام آنها داوری کند و برای رعایت دقّت و اقامه قسط قبلا احکام مذهب آنان با استفاده از کارشناسان، تصویب و ضمن مواردی (در احوال شخصیّه) تنظیم کنند تا هیچ گونه سوء استفاده‌ای نشود.
سؤال 1234- اگر اموری مانند نظریّه پزشک در یک مسأله پزشکی، نوار ضبط صوت، فیلمها و عکسها و تصاویر، نوشته‌ها و اسناد عادّی و رسمی، برای قاضی در قضیّه‌ای ایجاد علم نماید، آیا قاضی می‌تواند آنها را مستند حکم خود قرار دهد؟ به عبارت دیگر آیا مستند حکم قاضی منحصر به اموری مانند بیّنه، یمین و اقرار است که در شرع مذکور است یا هر آنچه که باعث ایجاد علم برای قاضی شود می‌تواند مستند حکم قاضی قرار گیرد؟
جواب: اسناد و نوشته‌های معتبر عقلایی چنان که در بالا گفته شد، حجّت شرعیّه است؛ ولی نوار و فیلم و مانند آن دلیلی بر اعتبارش نیست و حجیّت علم قاضی تنها در صورتی است که از مبادی حسّیّه، مانند مشاهده یا قریب به حسّ، مانند داستانهایی که از حضرت علی (علیه السلام) درباره نزاع غلام و آقا و نزاع دو زن (درباره فرزند) روایت شده، حاصل شود. شرح بیشتر در این باره را در بحث علم قاضی گفته‌ایم.
سؤال 1235- در صورتی که حدّی بر شخص مریضی واجب شود آیا می‌توان هشتاد چوب نازک در کنار هم گذاشت و با آن یک ضربه بر بدن آن مریض زد؟ در صورتی که پاسخ مثبت باشد آیا تعزیر هم همین حکم را دارد؟ با توجه به این مقدمه حکم مسألۀ زیر را بیان فرمایید: زنی در زمان مجرد بودن کاری کرده که حکمش تعزیر بوده و اکنون پس از ازدواج در حالی که در دوران حمل به سر می‌برد و شوهرش نیز از این کار او مطّلع نبوده، جرم او ثابت شده است، با توجه به این که این زن در حال حاضر مریض است و هم دوران حمل را سپری می‌کند و هم این که اگر تعزیر شود شوهر وی مطّلع گشته و ممکن است وی را طلاق دهد یا مفاسد دیگری ایجاد می‌شود، آیا در چنین مواردی مثلا می‌توان سی ترکه نازک کنار هم گذاشت و به عنوان تعزیر با آن یک ضربه بر بدن او وارد کرد؟
جواب: در مورد بیمار می‌توان به تعداد حد، چوبه روی هم گذارد و بر بدن او زد و در مورد زن حامل باید بعد از وضع حمل اجرای حد شود. امّا در مورد تعزیر می‌توان به یک یا چند شلّاق هم قناعت کرد و تعزیر منحصر به شلّاق نیست و می‌توان در این گونه موارد به وسیله توبیخ یا نصیحت به شرط این که امید اثر در آن باشد قناعت کرد.
سؤال 1236- بعضی از مرتکبین اعمالی که حدّ شرعی یا تعزیر دارند، وقتی متوجّه ثبوت جرم خود می‌شوند، شروع به گریه و زاری و اظهار ندامت می‌کنند، آیا صرف این ندامت کافی است یا منوط بر انجام اعمال نیک و ترک عملی گناه ارتکابی است لطفاً توضیح دهید؟
جواب: در صورتی که ندامت در محکمه قاضی باشد تأثیر ندارد، مگر در موارد اقرار که قاضی می‌تواند، عفو کند و اگر قبل از آن باشد در «حقوق الله» باعث سقوط حد است.
سؤال 1237- با توجّه به وضع کنونی افغانستان، چه کسانی عهده‌دار اجرای احکام و حدود الهی هستند؟
جواب: هر مجتهد عادلی که در آن منطقه است می‌تواند اقدام کند و در صورت نبودن مجتهد، علما عادل که نمایندگی از طرف مجتهد جامع الشرایط داشته باشند می‌توانند مجری حدود شوند.
سؤال 1238- اگر متّهم به زنا و لواط با فرض حصول علم برای قاضی قبل از حکم حاکم اظهار ندامت و پشیمانی نماید آیا حد مطلقاً اعمّ از رجم و قتل و غیره به لحاظ این که موضوع با اقرار و یا علم قاضی ثابت شده است نه با بیّنه ساقط است یا این که حاکم مخیّر است بین عفو و اجرای حد و یا این که فرق است بین رجم و قتل و سایر حدود؟
جواب: در هر موردی باید تابع دلیل آن مورد بود، مثلا در مسأله فرار از حفیره ادلّه شامل مورد علم قاضی نمی‌شود، ولی در بعضی از موارد علم قاضی حکم اقرار را دارد.
سؤال 1239- در مواردی که انکار پس از اقرار موجب سقوط رجم و قتل است، آیا حد مطلقاً اعمّ از رجم و قتل و صد ضربه شلّاق کلا ساقط است یا این که حاکم شرع می‌تواند با توجّه به سقوط رجم و قتل، متّهم را به شلّاق محکوم نماید همان طور که از دو صحیحه حلبی استفاده می‌شود؟
جواب: حد بطور کامل ساقط است ولی تعزیر بعید نیست و امّا روایات حلبی در این قسمت در نزد اصحاب «معمول بها» نمی‌باشد تنها افراد شاذی به آن فتوا داده‌اند بنابراین عمل بر طبق آن مشکل است.
سؤال 1240- زن شوهرداری به خاطر زنا محکوم به رجم شده است. اگر شوهر او قبل از اجرای حکم، وی را طلاق دهد، آیا طلاق به منزله رضایت نسبت به او تلقّی و باعث جلوگیری از اجرای حد خواهد بود؟
جواب: طلاق و رضایت شوهر مانع از اجرای حدّ مزبور نیست.

 

تعزیرات

سؤال 1241- پزشکی از معالجه امتناع کرد و در نتیجه مصدوم یا مریض فوت کرد، مجازات او چیست؟
جواب: مجازات او تعزیر است.
سؤال 1242- در مواردی که اشخاص در منازل خود و دور از انظار مردم و بدون ایجاد مزاحمت برای همسایگان، مرتکب اعمال حرام ذیل می‌شوند آیا قاضی مأذون می‌تواند این افراد را از باب ارتکاب فعل حرام تعزیر نماید، یا مجوّز شرعی این کار وجود ندارد: الف) تماشای فیلمهای مبتذل و مستهجن ویدئویی ب) استماع آهنگهای مبتذل نوارهای کاست ج) نگهداری عکسهای مبتذل و مستهجن زنان اجنبیّه د) نگهداری آلات قمار و استفاده شخصی از آن.
جواب: چنانچه قاضی در این گونه امور نیز مأذون باشد و علم از طرق عادی و معمولی بر این گونه امور حاصل گردد تعزیر کردن لازم است، مگر در مواردی که این گونه اقدامات منشأ مفاسدی گردد که در این صورت پرده‌پوشی لازم است و هرگاه با احضار کردن و هشدار دادن و ارشاد نمودن و تعهّد گرفتن ردع و منع حاصل گردد باید به همان مقدار قناعت کرد.
سؤال 1243- چنانچه شخصی، زن و مردی را مجبور به زنا کند حکم شخص سوّم چیست؟
جواب: تعزیر شدید دارد.
سؤال 1244- آیا برای مسئول پایگاه مقاومت بسیج، جایز است به کسی که جرمی انجام داده است سیلی بزند؟
جواب: تعزیر بدون اجازه حاکم شرع جایز نیست.
سؤال 1245- آیا پدر می‌تواند فرزند خود را به خاطر سرپیچی در یادگیری قرآن، تأدیب نماید؟
جواب: بهتر است از طریق تشویق این کار را انجام دهد.
سؤال 1246- کسی که زن دارد، با اجازه زنش استمنا می‌کند آیا این استمنا حرام است؟
جواب: اگر استمنا از طریق ملاعبه با همسر بوده باشد اشکالی ندارد، امّا اگر با خودش استمنا کند حرام است خواه به رضایت زن باشد و خواه نباشد.
سؤال 1247- اگر شخصی به شخص دیگری تهمت دزدی (و سارق مسلّح) بزند و در محاکم قضایی نتواند ادّعای خود را به اثبات برساند و متّهم از نظر قانونی تبرئه شود از نظر شرعی مجازات شخصی که تهمت زده چیست؟
جواب: چنین کسی تعزیر دارد و مقدار آن به نظر حاکم شرع است.
سؤال 1248- شخصی دختری را به قصد ازدواج فراری می‌دهد و مدّتی با هم در این حال هستند و اعمالی غیر از آمیزش انجام می‌دهند، سپس رضایت اولیای دختر را جلب می‌کنند و عروسی می‌نمایند، آیا پسر نسبت به اعمالی که در زمان فرار از قبیل با هم خوابیدن، دست‌بازی و … انجام داده است باید تعزیر شود؟
جواب: همه این اعمال، خلاف شرع است و تعزیر دارد.

Share