( 7 ) شفای درد

جناب حاجی علی اکبر سروری تهرانی فرمود: خاله علویه ای داشتم که عابده و برکتی برای فامیل ما بود و در شداید به او پناهنده می شدیم و از دعای او گرفتاری هایمان بر طرف می شد ! یک وقتی آن مخدره به درد دلمبتلا می گردد و به چند دکتر و بیمارستان مراجعه می کند فایده نمی کند .این زن ، مجلس روضه زنانه می گرفت . این دفعه به حضرت زهرا (سلام اللّه علیها) متوسّل می شود و اهل مجلس را هم طعام می دهد . همان شب حضرت صدیقه زهرا(علیهاالسلام ) را در خواب می بیند که به خانه اش تشریف آورده اند . به حضرتش عرضه می دارد که : ای بانوی دو عالم کلبه ما محقر است . و اینکه روز گذشته از شما دعوت نکردم ، چون خود را قابل ندانستم . حضرت زهرا (علیهاالسلام ) فرموده بود: ما خود آمدیم و حاضر بودیم و الحال می خواهیم درد و دوایت را نشانت دهیم . پس کف دست مبارک خود را محاذی صورتش می گیرند و می فرمایند: به کف دستم نگاه کن . نگاه می کند و تمام اندرون خود را در آن کف دست مبارک می بیند از آن جمله رحم خود را می بیند ، که چرک زیادی در آن است . حضرت فرموده بود: درد تو از رحم است ، و به فلان دکتر مراجعه کن خوب می شوی ! فردا به همان دکتری که فرموده بود مراجعه می کند و دردش را می گوید و به فاصله کمی درد بر طرف می گردد . (13)

فاطمه ناموس کبرای خداست

عترت اللّه است کی ازاو جداست

ماهمه امشب گدایان توایم

خوانده و ناخوانده مهمان توایم

دیر گاهی شد که بردر مانده ایم

خسته پا و خسته جان درمانده ایم

یک نظر بر ما فکن ای نور جان

پیش نه پای شفاعت در میان

دردمندانیم و در مان پیش توست

مستمندانیم و احسان کیش

توست

دست حاجات است از هر سودراز

کارساز کار محتاجان بساز(14)

Share