فصل دهم: احکام نماز

فصل دهم: احکام نماز

اوقات نمازهای پنج‌گانه

سؤال 134- از ظاهر مسأله 673 رساله حضرتعالی این طور برداشت می‌شود که بین غروب و مغرب، وقت نماز نمی‌باشد؛ یعنی نماز عصر قضا شده و هنوز وقت نماز مغرب نرسیده است، آیا این برداشت از فتوای حضرتعالی صحیح است؟
جواب: با غروب آفتاب نماز ظهر و عصر قضا می‌شود؛ ولی احتیاط آن است که نماز مغرب و عشا را تا مغرب تأخیر بیندازد.
سؤال 135- آیا هنگامی که قرص خورشید در افق پنهان شود، می‌توان نماز مغرب را خواند و روزه را افطار کرد؟ آیا پنهان شدن قرص خورشید در افق، همان غروب آفتاب است؟
جواب: پنهان شدن قرص در افق همان غروب آفتاب است؛ ولی احتیاط آن است که نماز مغرب و افطار روزه را تا مغرب تأخیر بیندازد.
سؤال 136- ملاک در طلوع و غروب آفتاب چیست؟ آیا همین‌که خورشید از پشت کوه دیده شد و یا این که پشت کوه رفت، طلوع و غروب محسوب می‌شود؟
جواب: ملاک، طلوع و غروب از خطّ افق است نه کوه، بنابراین اگر خورشید از خطّ افق گذشته و در پشت کوه قرار گرفته، آفتاب طلوع کرده است.
سؤال 137- حدود 18 سال قبل به منظور دستیابی به ساعات شرعی دقیق به راهنمایی دفتر حضرت امام خمینی (رضوان اللّه تعالی علیه)، به محضر حضرت آیت اللّه العظمی مرعشی نجفی (رضوان اللّه تعالی علیه) هدایت و با راهنماییهای پرارج معظّم له توفیق این کار حاصل شد.
ایشان پس از اطمینان از انطباقِ کاملِ ساعاتِ شرعیِ مستخرجِ مرکزِ تقویم مؤسّسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران با موازین شرعی، نسبت به صدور حکم شرعی اقدام فرمودند. اضافه می‌نماید که این ساعات شرعی با ساعات شرعی استفاده شده در چندین قرن گذشته در ایران نیز بخوبی مطابقت دارد؛ لذا حدود 15 سال است که ساعات شرعی استخراج این مرکز، مورد استفاده امّت مسلمان ایران و جهان قرار می‌گیرد و از رسانه‌های گروهی اعلام می‌شود.
اخیراً مقام معظّم رهبری (مدّ ظلّه) در پاسخ به استفتای مصلّای امام خمینی تهران، که علّت استفتا عدم امکان تشخیص دقیق لحظه طلوع فجر اعلام شده است، فرمودند: «با شروع اذان صبح اعلامی از رسانه‌ها روزه‌داران امساک کنند و حدود 5 تا 6 دقیقه بعد از آن، شروع به ادای فریضه صبح شود»، بنابراین ساعات شرعی، از جمله لحظه اذان صبح استخراج این مرکز با تغییری حدود 8 تا 10 دقیقه از رسانه‌ها اعلام می‌شود، این عمل رسانه‌ها با توجّه به این که در 15 سال گذشته ساعات شرعی استخراج این مرکز، بطور گسترده در شهر یا بخش یا روستاهای کشور مورد استفاده قرار گرفته، مردم را در بلاتکلیفی قرار داده است، از این رو تقاضا می‌شود نظر مبارک را درباره لحظه اذان صبح استخراج این مرکز و تغییری که در رسانه‌ها داده شده است اعلام فرمایید.
جواب: قبل از آن که سر و صدا درباره چگونگی استخراج تقویمی که ملاک رسانه‌های گروهی بود شود، ما احساس کرده بودیم که این استخراج منطبق با وقت شرعی نماز صبح (فجر صادق) نیست، لذا خود این جانب شخصاً قبل از طلوع فجر به بیابان رفتم و ملاحظه کردم که حدود یک ربع ساعت میان اذان صبح رادیو و صبح واقعی فاصله است؛ یعنی اذان رادیو زودتر گفته می‌شود، جمعی از آقایان مورد اعتماد در قم نیز همین کار را در وقت دیگری انجام داده بودند و نتیجه آن نیز همین بود. بنابراین عقیده ما این است که آنچه اخیراً مورد عمل قرار گرفته، که وقت اذان صبح را حدود 10 دقیقه عقب کشیده‌اند، و با توجّه به این که حدود 5 دقیقه نیز اذان طول می‌کشد، بعد از پایان اذان وقت نماز صبح داخل شده است و قبل از آن مشکل است.
سؤال 138- شخص مکلّفی 5 دقیقه مانده به اوّل غروب شرعی می‌خواهد نماز ظهر و عصر را بجا آورد، با احتساب یک دقیقه برای هر رکعت، 4 دقیقه اوّل را نماز ظهر بجا می‌آورد، منتها در نماز ظهر به دلیل شکّ بین 3 و 4 احتیاج به نماز احتیاط جهت تکمیل نماز ظهر اقامه شده دارد، آیا یک دقیقه باقیمانده را نماز عصر بخواند، یا صرف نماز احتیاطی مکمّل ظهر نماید؟
جواب: نماز عصر را بجا آورد و نماز ظهر را قضا کند.
سؤال 139- تعدادی از پرسنل شرکت فولاد آلیاژ ایران، برای آموزش فنی، مدّتی به کشورهای اروپایی می‌روند، در مناطق شمالی اروپا، واقع در بالای مدار قطبی، از 26 ماه مه (5 خرداد) تا 18 ژوئیه (27 تیر) خورشید در آسمان غروب نمی‌کند، در 21 ژوئن در «ماپاراند» واقع در خلیج «بوتینا»، طول روز 23 ساعت و در «آکین»، در منتها الیه جنوب، 17 ساعت می‌باشد. تکلیف نماز و روزه این برادران در این ایّام چیست؟
جواب: در مناطقی که خورشید غروب نمی‌کند، یا طول روز بسیار زیاد و خارج از متعارف مناطق مختلف دنیاست، باید بر طبق مناطق معتدله در آن فصل از سال عمل کنند؛ یعنی اگر در مناطق معتدله (روی همان خطّ نصف النهار) روزها در آن موقع 14 ساعت است و شبها 10 ساعت، به همان صورت نماز و روزه خود را تنظیم کنند؛ شرح بیشتر درباره این موضوع را در کتاب «معراج، شقّ القمر، عبادت در قطبین» نوشته‌ایم.
سؤال 140- با وسایل پیشرفته امروزی، انسان می‌تواند در یک شبانه‌روز چندین بار به دور کره زمین بچرخد؛ در این صورت وظیفه او در مورد نمازهای پنج‌گانه چیست؟
جواب: هرگاه با سفینه‌های فضایی دور زمین بگردد، باید پنج نماز را در شبانه‌روز بجا آورد و می‌تواند مقیاس را وطنش در روی زمین قرار دهد.
سؤال 141- جهت معالجه به یکی از شهرهای «آلمان»، که در 75 کیلومتری «فرانکفورت» می‌باشد، رفتم. چون هوا ابری و مه‌آلود بود، تشخیص طلوع و غروب آفتاب امکان نداشت، یک مسجد که مربوط به برادران اهل تسنّن ترکیه بود، پیدا نمودم. کسی جز امام مسجد در آنجا نبود. از او اوقات شرعی را سؤال کردم. ایشان تقویم دیواری که اوقات نماز هر روز زیر آن نوشته شده بود را به من داد، مطابق آن نماز صبح و ظهر را بجا می‌آوردم ولی نماز مغرب و عشا را ده دقیقه بعد از زمان تقویم انجام می‌دادم، تا این که در تاریخ 13/ 6/ 76 روزنامه اطّلاعات خارج از کشور، شماره 811 بدستم رسید. اوقات شرعی که در آن قید شده بود با اوقات شرعی ترکها تفاوت فاحشی به شرح زیر داشت:
اوقات شرعی روزنامه اطّلاعات: طلوع آفتاب (45 و 5)، ظهر (24 و 12)، مغرب (24 و 19) (که البتّه ساعت 45 و 19 هم آفتاب روی دیوار مشاهده می‌شد!).
و امّا اوقات شرعی ترکها: طلوع آفتاب (39 و 6)، ظهر (39 و 13)، مغرب (10 و 20).
از آن تاریخ نمازها را بدین شرح به جا می‌آوردم: طبق روزنامه اطّلاعات نماز صبح را در ساعت 5، ظهر را در ساعت 40 و 13 و نماز مغرب را، با توجّه به رؤیت آفتاب، ساعت 15 و 20، آیا نمازهایم صحیح بوده است؟
جواب: چنانچه در آنجا، مطمئن‌ترین طریق شما برای وقت، همان شیوه‌ای بوده که عمل کرده‌اید عمل شما صحیح و کافی بوده است، در این گونه موارد اگر مقداری احتیاط در تأخیر بشود، بهتر است.
سؤال 142- آیا می‌توان به ساعات شرعی رسانه‌های خبری و تقویمها عمل نمود؟
جواب: چنانچه موجب اطمینان یا ظنّ قوی شود، مانعی ندارد.
سؤال 143- ابتدای وقت ادای نماز نافله صبح و انتهای آن چه زمانی است؟
جواب: وقت نافله صبح پیش از نماز صبح است، از طلوع فجر تا آشکار شدن سرخی در طرف مشرق، و می‌توان آن را بعد از نماز شب بلافاصله بجا آورد.

 

نمازهای مستحبّی

سؤال 144- اگر کسی موفّق به خواندن نوافل روزانه، در اوقات شرعی آن نشود، تکلیف چیست؟
جواب: می‌تواند قضا کند.
سؤال 145- اگر نمازگزار دعاهای وارده قنوت نماز وِتر را نخواند و تنها به قنوت ساده‌ای قناعت کند و همچنین برای 40 نفر مؤمن دعا نکند، بلکه بصورت کلّی «اللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ» بگوید، آیا نماز او صحیح است؟
جواب: نماز وتر او به این صورت صحیح است؛ ولی ثواب کمتری دارد.
سؤال 146- شخصی که نماز ظهر و عصر را به جماعت می‌خواند، وقتی برای انجام نافله‌های آن نخواهد داشت، اگر بعد از ادای نماز بخواهد نافله‌ها را هم بخواند چه نیّتی باید بکند؟
جواب: نیّت ما فی الذّمه کند.
سؤال 147- هرگاه پس از خواندن چهار رکعت از نماز شب، اذان از مسجد یا رادیو به گوش برسد، آیا بقیّه نافله شب را باید به نیّت ادا بخوانیم یا قضا؟
جواب: اگر چهار رکعت یا بیشتر از نماز شب را بجا آورده باشید، بقیّه را به نیّت ادا تکمیل کنید، سپس به نافله صبح یا نماز صبح مشغول شوید.
سؤال 148- با توجّه به این که در نماز غفیله، بعد از قرائت سوره حمد، باید آیات وارده مخصوصه خوانده شود، حکم گفتن «بسم اللّه الرحمن الرحیم» یا «اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم»، قبل از شروع آیات مخصوصه چیست؟
جواب: لازم نیست.

 

احکام قبله

سؤال 149- مسجدی، در زمان سلسله صفویّه، در یکی از روستاها بنا شده است و تا کنون حدود چهارصد سال مردم در آن نماز خوانده‌اند. اکنون آقای معمّمی قبله مسجد را کمی تغییر داده است؛ آیا نمازهایی که تا به حال خوانده شده صحیح است؟ نماز خواندن به سمت قبله‌ای که ایشان تعیین کرده‌اند چه حکمی دارد؟
جواب: نمازهای گذشته اشکالی نداشته است، و امّا در حال حاضر می‌توانید به وسیله قبله‌نماهای سالم، قبله مسجد را تعیین کنید و مطابق آن عمل نمایید، و چنانچه ایشان هم این کار را کرده باشد اشکالی ندارد.

 

لباس نمازگزار

سؤال 150- رأی شریف حضرتعالی در مورد وجه و کفّین برای زنان، در حال نماز و در اعمال حجّ و غیر این دو چیست؟
جواب: وجه و کفّین در حکم حجاب در همه جا مستثناست.
سؤال 151- در عرف مرسوم است که بانوان بعد از ازدواج، خود را به اموری از قبیل برداشتن زیر ابرو و زایل کردن موهای ریز صورت و مانند آن زینت می‌کنند، آیا در این صورت، بنا بر رأی جواز در مسأله قبل، استتار واجب است؟
جواب: اگر تنها کم کردن موهای صورت و ابرو و مانند آن باشد اشکالی ندارد.
سؤال 152- گفته می‌شود که استفاده از چادر مشکی برای خواهران مناسب نیست و مکروه می‌باشد، و خواهران باید از پوشاک روشن و رنگهای متنوّع استفاده نمایند و دلیلی ندارد که توصیه شود خانمها کفش و مانتوی تیره بپوشند، حال سؤال این است که در حال حاضر و با توجّه به شرایط فعلی جامعه ما، تکلیف پوشش خواهران چیست و آیا سخنان فوق و امثال آن، با توجّه به آثار و تبعات آن برای جامعه، شرعاً صحیح است؟
جواب: انتخاب چادر مشکی برای زنان، و عبای مشکی برای مردان، مکروه نیست. و استفاده از رنگهای ساده دیگر مادام که منشأ مفاسدی نشود نیز جایز است؛ البتّه رنگهای سنگین بهتر است.
سؤال 153- آیا پوشیدن مانتو برای زنان، در صورتی که حفظ حجاب اسلامی نشود و برجستگی‌های اندام مشخّص باشد، اشکال دارد؟
جواب: در صورتی که لباس چسبان باشد حرام است؛ ولی اگر لباس گشاد باشد اشکال ندارد.
سؤال 154- آیا پوشیدن جورابهای نازک، در صورتی که پا در آن پیدا باشد برای زنان جایز است؟
جواب: اگر پا در آن پیدا باشد جایز نیست؛ ولی معلوم بودن حجم پاها ضرری ندارد.
سؤال 155- اگر مدرسه‌ای ابلاغ کند که دختران در مدرسه دخترانه برای ورزش باید لباس مخصوص ورزش بپوشند، چه باید کرد؟
جواب: پوشیدن لباس ورزشی برای دختران، در صورتی که در محیط مخصوص خودشان باشند، مانعی ندارد.
سؤال 156- پوشیدن لباسهای مبتذل و یا لباسهای تنگ و مهیّج و یا مدلهایی که موجب ترویج فرهنگ غرب است، چه برای زن و چه برای مرد، چگونه است؟
جواب: این گونه لباسها اشکال دارد و بر پسران و دختران و مردان و زنان مسلمان لازم است رعایت موازین عفّت اسلامی را، که مایۀ سعادت دنیا و آخرت آنهاست، بنمایند.
سؤال 157- پوشیدن لباسی که مخصوص زن نمی‌باشد و صرفاً برای پوشیدن در شبیه‌خوانی درست شده است (این لباس از قطعه‌ای پارچه سیاه که تا اندازه‌ای شبیه چادر دوخته شده می‌باشد تشکیل شده است) و مردانی که در نقش زن انجام وظیفه می‌نمایند و از آن استفاده می‌کنند، چه صورت دارد؟
جواب: اشکالی ندارد.
سؤال 158- آیا مردانی که نقش زنان کفّار را به نمایش می‌گذارند، می‌توانند لباس زنانه بپوشند؟
جواب: جایز نیست.
سؤال 159- پوشیدن لباس مختصّ زنان توسّط مردان و یا بالعکس در منزل چه حکمی دارد؟
جواب: اگر مفسده خاصّی بر آن مترتّب نشود، اشکالی ندارد.
سؤال 160- اگر در حال نماز خواندن از دماغ انسان خون بیاید، آیا باید نمازش را ادامه بدهد یا شکستن نماز واجب است؟
جواب: چنانچه ظاهر صورت یا دست او بیش از مقدار درهم آلوده شود باید نماز را بشکند و اعاده کند، و اگر کمتر باشد ادامه نماز اشکالی ندارد.
سؤال 161- اگر دستمال نجسی در جیب لباس نمازگزار باشد، آیا نماز صحیح است؟
جواب: اشکالی ندارد.
سؤال 162- بیماران یا بعضی از عزیزان که در جنگ بدنشان ترکش خورده و چندین جای آن مجروح است، گاه در طول شبانه‌روز از بدن آنها خون می‌آید، وظیفه این عزیزان برای نماز چیست؟
جواب: آن مقدار که می‌توانند، از سرایت به سایر اعضا جلوگیری می‌کنند و بقیّه مانعی ندارد و نمازشان صحیح است.
سؤال 163- به کار بردن روکش طلا و گذاشتن دندان مصنوعی از جنس طلا، یا محکم کردن دندانها با طلا، برای مردان چه حکمی دارد؟
جواب: اگر جنبه تزیینی نداشته باشد اشکالی ندارد، و در موارد ضرورت نیز جایز است؛ هرچند زینت باشد.
سؤال 164- استفاده از طلا جهت زینت مردان، مثل ساعت، حلقه، انگشتر و غیره چه حکمی داد؟ و اگر جهت امتحان کردن و یا برای نگهداری موقّت استفاده شود، چه حکمی دارد؟
جواب: استفاده کردن از زینت‌آلات طلا برای مردان مطلقاً جایز نیست و نماز را باطل می‌کند؛ ولی برای امتحان و یا به قصد نگهداری موقّت و کوتاه مدّت مانعی ندارد.
سؤال 165- استفاده از حلقه طلا برای مردان (جدای از این که نماز را باطل می‌کند) چه حکمی دارد؟ حلقه نامزدی چطور؟
جواب: حلقه طلا برای مردان حرام است؛ ولی می‌توانند به جای آن از پلاتین استفاده کنند.

 

مکان نمازگزار

سؤال 166- آیا نجس بودن صندلی چرخ‌دار، یا عصایی که به دست برادران جانباز است، برای نماز مانعی دارد؟
جواب: اشکالی ندارد.
سؤال 167- نماز خواندن بر سجّاده‌ها و یا قالیچه‌هایی که در آن آیات قرآن و کلمات مقدّسه نوشته شده است، چه صورتی دارد؟ در حالی که در موقع نشستن و به سجده رفتن، آیات قرآن زیر پا قرار می‌گیرد.
جواب: جایز نیست؛ مگر این که آیات زیر پا نماند.
سؤال 168- آیا نماز خواندن بر سجّاده‌هایی که بر آن عکس مسجد النّبی (صلی الله علیه و آله) یا مسجد الحرام کشیده شده است و گاهی در زیر پا قرار می‌گیرد، اشکال دارد؟
جواب: اگر قصد توهین نباشد اشکالی ندارد؛ ولی بهتر این است که آن طرف سجّاده را در جلوی رو قرار دهند.
سؤال 169- گاهی مشاهده می‌شود که هنگام مسافرت با اتوبوس، بعضی از رانندگان مسافران را برای خواندن نماز پیاده نمی‌کنند و اگر تذکّر بدهند احتمال دارد که توجّه نکنند، تکلیف چیست؟
جواب: تا آنجا که توان دارید تذکّر بدهید و اگر جدّی تذکّر بدهید مطمئن باشید اثر می‌کند و نگه می‌دارند و اگر نگه نداشتند باید در ماشین، به هر طور که می‌توانید، نماز بخوانید.
 

[احکام مسجد]

فضیلت مسجد

سؤال 170- تعدادی از مساجد در افکار عامّه مردم از قداست بیشتری برخوردار است، مثل مسجد جمکران، سهله، کوفه و مانند آن؛ دلیل اهمّیّت این مساجد چیست؟
جواب: هر کدام از اینها، روایت خاصّی دارد که دلالت بر اهمّیّت و قداست فوق‌العاده آن می‌کند.
سؤال 171- آیا در ثواب نماز جماعت، بین مسجد پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مدینه و مساجد اطراف، تفاوتی وجود دارد؟
جواب: مسلّماً نماز در مسجد النّبی (صلی الله علیه و آله) افضل است.
سؤال 172- چگونگی نماز تحیّت، که به هنگام ورود در مساجد مستحبّ است، را بیان فرمایید و فلسفه آن را توضیح دهید.
جواب: نماز تحیّت دو رکعت، مانند نماز صبح یا نمازهای نافله است و اذان و اقامه ندارد؛ و می‌توان آن را بلند یا آهسته خواند و فلسفه‌اش احترام به مسجد است.

تجدید بنا و توسعه مسجد

سؤال 173- زمینی وقف مسجد شده، و طبق معمول قسمتی از آن تبدیل به حیاط، توالت و آبدارخانه، و قسمتی دیگر تبدیل به مسجد شده است، ولی به علّت تجدید بنا مقداری از شبستان مسجد جزء حیاط شده یا بالعکس، آیا اشکال دارد؟
________________________________________
شیرازی، ناصر مکارم، استفتاءات جدید (مکارم)، 3 جلد، انتشارات مدرسه امام علی بن ابی طالب علیه السلام، قم - ایران، دوم، 1427 ه ق استفتاءات جدید (مکارم)؛ ج‌2، ص: 82

جواب: در صورتی که این کار به نفع مسجد و نمازگزاران بوده باشد اشکالی ندارد.
سؤال 174- مسجد کوچکی در فاصله 20 الی 30 متری مسجد جامع قرار دارد که قبلًا دارای سقف و درب بوده و در تنگی وقت از آن استفاده می‌شده است، اخیراً در اثر مرور زمان و عدم توجّه، به حالت مخروبه درآمده، و احتمالًا قسمتی از این مسجد در طرح خیابان و تعریض راه قرار می‌گیرد، مضافاً به این که مورد بی‌احترامی از طرف بچّه‌های غیر ممیّز قرار می‌گیرد، آیا جایز است مسجد مذکور نوسازی شود و به عنوان انبار مسجد جدید مورد استفاده قرار گیرد، یا باید به حالت مسجد برگردد؟ لازم به ذکر است که اگر به حالت مسجد برگردد، کمتر کسی در آن نماز می‌گزارد؛ چون در چند قدمی آن، مسجد جامع محل می‌باشد.
جواب: آن را طوری بسازید که هم قابل استفاده برای نمازگزاران باشد و اگر هم کسی حاضر به نماز در آن نبود بتوانند به عنوان انبار مسجد مجاور از آن استفاده کنند.
سؤال 175- مسجدی در تهران با بیش از 40 سال سابقه ساخت و عدم رعایت اصول فنّی ساختمان‌سازی وجود دارد که طبق نظر کارشناسان ساختمانی، فاقد مقاومت لازم در برابر حوادث احتمالی است و با توجّه به عدم وجود امکانات تأسیساتی در حال حاضر به هیچ وجه قابل استفاده برای نماز و فعّالیت‌های فرهنگی و مذهبی و کلاسهای درسی و مانند آن نمی‌باشد. در نهایت اکثر اهالی مؤمن و متدیّن نمازگزار و هیأت امنای محترم، با بررسیهای همه‌جانبه تصمیم به تخریب و ساخت مجدّد با طرّاحی مطلوب گرفته‌اند. استدعا داریم در موارد ذیل راهنمایی لازم را بفرمایید.
الف) تخریب بنای موجود با توجّه به موارد فوق چه حکمی دارد؟
جواب: در فرض مسأله تخریب و تجدید بنای این مسجد مانعی ندارد؛ بلکه کار بسیار خوبی است.
ب) مجوّز دفع ضایعات ساختمانی و فروش بعضی اقلام که نمی‌توان در مسجد جدید استفاده نمود و صرف درآمد حاصل از فروش آن در ساختمان جدید مسجد را صادر بفرمایید.
جواب: اگر ضایعات مربوطه در مساجد دیگر قابل استفاده نباشد، مجاز هستید آن را به فروش رسانده در همان مسجد مصرف کنید.
سؤال 176- مسجدی است در یکی از شهرها، که جهت اقامه نماز جماعت و برگزاری مجالس دینی، مخصوصاً در ماه مبارک رمضان مشکلاتی برای مؤمنین دارد. پشت مسجد باغچه‌ای در حدود دویست متر وجود دارد، که گویا در قدیم مردم مراجعات خود را در همین مکان نزد عالم محل می‌بردند؛ به همین جهت محکمه نامیده شده است، امّا وقفنامه خاصّی ندارد، چند سال پیش شخصی یک نهال گردو در همین زمین کاشته است که الآن سالی حدود چند هزار دانه گردو دارد، آن شخص نهال گردو را وقف نکرده، بلکه فقط جهت نیل به ثواب این کار را کرده است و اکنون که نیاز به توسعه مسجد است، لازم است درخت گردو قطع و آن زمین ضمیمه مسجد گردد، آیا اجازه می‌فرمایید درخت گردو قطع و زمین محکمه ملحق به مسجد گردد؟
جواب: چنانچه باغچه متعلّق به مسجد است و توسعه مسجد برای نمازگزاران لازم می‌باشد، قطع درخت مزبور اشکال ندارد.

 

امور اقتصادی، مالی مساجد

سؤال 177- آیا جمع‌آوری پول در مساجد، جهت امام جماعت یا بنای مسجد یا غیر اینها، جایز است؟ مورد مصرف آن چیست؟
جواب: در صورتی که به صورت آبرومندانه باشد اشکالی ندارد و طبق وکالتی که مردم داده‌اند در مصارفش صرف کنید.
سؤال 178- فعّالیّت اقتصادی در مسجد، جهت رونق امور مساجد چه صورتی دارد؟ برای مثال ما در منطقه جنوب تهران در آشپزخانه وسیع و مجهّز مسجد اقدام به پخت غذا برای مراسم مختلف مؤمنین می‌نماییم و درآمد حاصله را پس از پرداخت اجرت آشپز، صرف امور جاریه مسجد می‌نماییم. آیا این کار مشروع است؟
جواب: چنانچه آشپزخانه مختصّ به مسجد باشد جایز نیست؛ ولی اگر از روز اوّل به نیّت عام ساخته شده است، مانعی ندارد.
سؤال 179- مبالغی پول جهت ساختمان و تعمیر مسجدی جمع‌آوری شده که پس از مصارف لازمه، مقداری از آن پول‌ها موجود و در اختیار شخص امینی است، مسجد در حال حاضر احتیاج ندارد؛ ولی بعدها احتیاج بیشتری خواهد داشت.
الف) آیا می‌شود با آن پول معامله انجام داد و سود آن برای مسجد باشد؟
ب) آیا اجازه می‌فرمایید آن پول در یکی از صندوق‌های قرض‌الحسنه، جهت رفع احتیاجات مؤمنین، قرار گیرد؟
ج) آیا می‌شود پول مزبور را در بانکی به حساب سپرده بلندمدّت یا کوتاه‌مدّت سپرد؟
د) امام جماعتی در آن مسجد در تمام ایّام سال و ماه رمضان بدون چشم‌داشتی نماز جماعت می‌خواند و مسأله می‌گوید و مردم را ارشاد می‌کند و مسجد عایدات دیگری ندارد، آیا جایز است مبالغی از آن پول را به امام جماعت داد؟
جواب: مصرف کردن این پول تنها در صورتی جایز است که رضایتِ دهندگان پول نسبت به آن جلب شود؛ ولی حفظ آن در صندوق قرض الحسنه یا سپرده بانکی برای آینده مانعی ندارد.

 

الحاق بخشی از مسجد به جای دیگر

سؤال 180- مسجدی است در منطقه راوند کاشان که مدّتهاست مؤمنین در آن اقامه نماز می‌کنند؛ در کنار آن کوچه‌ای قرار دارد که مربوط به بهداری است و این کوچه احتیاج ضروری به تعریض دارد، فعلًا هم مسجد تخریب شده تا تجدید بنا شود و از نظر نقشه شهرداری چهار متر عقب‌نشینی دارد. مستدعی است بفرمایید از نظر حکم شارع مقدّس آیا شهرداری مجاز به تعریض می‌باشد؟
جواب: تصرّف در مسجد برای این گونه امور جایز نیست، مگر این که واقعاً ضرورتی ایجاب کند و شهرداری عوض آن را بدهد و صرف مسجد شود.
سؤال 181- مسجدی است به نام مسجد قلعه با قدمت زیاد که در اثر مرور زمان و ازدیاد نسلهای قدیم و جدید، در ایّام سال، مخصوصاً ماه مبارک رمضان، کشش و ظرفیّت نمازگزاران را ندارد؛ در جوار این مسجد خانه‌ای قدیمی بوده که مالک آن، آن را به مسجد اهدا نموده و مسجد مذکور توسعه پیدا کرده است، لازم به ذکر است در این مسجد اکثراً مجالس روضه‌خوانی و ذکر مصائب اهل بیت (علیهم السلام) خصوصاً در ایام محرّم و صفر برپا می‌شود و هیأتی به نام هیأت چهارده معصوم (علیهم السلام) وابسته به مسجد در ایّام محرّم و صفر برنامه دارند؛ در قسمت غربی مسجد چهار صفّه و غرفه وجود دارد، آیا جایز است آن صفّه و غرفه‌ها را به صورت مجزّی به نام هیأت چهارده معصوم وقف و صیغه جاری کرد؟
جواب: صفّه‌ها و غرفه‌های مسجد متعلّق به خود مسجد است و نمی‌توان آن را وقف مجدّد کرد.
سؤال 182- اگر زمینی برای مسجد وقف شده باشد، آیا جایز است طبقه اوّل آن را حسینیّه و طبقه دوّم را مسجد بنا کنند؟
جواب: هر دو طبقه حکم مسجد را پیدا می‌کند؛ ولی عزاداری در آن اشکال ندارد؛ به شرط آن که مزاحم نماز نباشد.
 

هیأت امنای مسجد

سؤال 183- به نظر حضرتعالی جهت رشد و استفاده بهینه از مساجد، هیأت امنا باید چه شرایطی داشته باشند؟
جواب: باید افرادی متدیّن، خوش نام، مدیر و مدبّر باشند، و بتوانند امور مسجد را به بهترین وجهی اداره کنند.
سؤال 184- هیأت امنای مسجد چگونه انتخاب می‌شوند؟
جواب: مردم آن محلّ و امام جماعت مسجد می‌توانند با اجازه حاکم شرع، هیأت امنایی از افراد صالح، برای تمشیت امور مسجد انتخاب کنند.
سؤال 185- آیا سازندگان و بانیان مسجد می‌توانند مانع فعالیتهای فرهنگی، دینی در مسجد شوند؟ و آیا امام جماعت می‌تواند در امر تعیین هیأت امنا یا برکناری آنها دخالت نماید؟
جواب: پس از تحقّق وقف مسجد کلیّه کارهایی که موجب تقویت برنامه مسجد و مراسم نماز و نشر حقایق تشیّع در آن است، احتیاج به اجازه دیگران حتّی واقف یا متولّی ندارد، همچنین نماز و اقامه جماعت؛ و اگر هیأت امنا از طرف واقف یا واقفین برای حفظ مسجد و اموال آن تعیین شده‌اند، کسی نمی‌تواند آنها را عزل کند.
سؤال 186- حدود اختیارات امام جماعت، هیأت امنا، متولّی و واقف مسجد را مشخص فرمایید، تا در کارهای یکدیگر تداخل نکنند و از بروز اختلاف جلوگیری شود.
جواب: مسجد تعلّق به همه مسلمانان دارد، و کسی نمی‌تواند محدودیّتی در آن قائل شود، و اگر حفظ مسجد و نگهداری اموال و نظم برنامه‌های آن احتیاج به مدیرانی دارد، هیأتی از طرف حاکم شرع برای این کار تعیین می‌شود.
 

تطهیر مسجد

سؤال 187- ساختمانی که به دست کفّار تعمیر شده، آیا بدون تطهیر آن، احکام مسجد بر آن مترتّب می‌شود؟ آیا نماز خواندن در آن ثواب مسجد را دارد؟ داخل شدن زن حائض و شخص جنب در آن چه حکمی دارد؟
جواب: اگر برای مسجد وقف شود ثواب مسجد را دارد و احکام مسجد بر آن مترتّب می‌شود؛ ولی بهتر آن است که ظاهر آن را تا آنجا که در دسترس است، اگر موجب خرابی نمی‌شود آب بکشند، یا چیزی بر آن نصب کنند که دست با آن تماس پیدا نکند و ورود جنب و حائض در فرض وقف شدن برای مسجد، در آن جایز نیست.
سؤال 188- عدّه‌ای از مردم بدون هماهنگی با دیگران مسجدی را تخریب نموده‌اند و اکنون به صورت تلّی از خاک درآمده است.
الف) آیا تطهیر آن خاک و گِلها لازم است؟
جواب: تطهیر خاکها لازم نیست؛ ولی بهتر آن است که آن را از محوطه زمین مسجد بیرون ببرند.
ب) اشخاصی که بدون رضایت و هماهنگی بقیّه مردم، مسجد فوق را خراب کرده‌اند چه وظیفه‌ای دارند؟
جواب: آنها موظّفند مسجد را تعمیر کنند و به صورت اوّلیّه یا بهتر از آن درآورند، مگر این که دیگران عهده‌دار این کار شوند.

 

متعلّقات و لوازم مسجد

سؤال 189- قطعه زمینی، که در کنار مسجد است، را وقف مسجد نموده‌اند، الآن می‌خواهیم از گوشه آن کتابخانه‌ای درست کنیم، آیا این کار جایز است؟ و در فرض جواز، بانوانی که عذر شرعی دارند می‌توانند در آنجا رفت و آمد کنند؟ و در ضمن آیا می‌توان از یک اتاق از کتابخانه یاد شده موقّتاً برای پایگاه بسیج استفاده کرد؟
جواب: احداث کتابخانه مسجد در آن قسمت، اگر مزاحم نمازگزاران نباشد و هر زمان مورد نیاز قرار گیرد در اختیار مسجد قرار دهند، مانعی ندارد؛ ولی بانوانی که عذر شرعی دارند نمی‌توانند در آنجا رفت و آمد کنند و برای پایگاه نیز با شرایط فوق می‌توان استفاده کرد.
سؤال 190- اگر مسجدی ایوان داشته باشد، آیا می‌توان گفت: ایوان شرعاً اختصاص به خواهران دارد؟ در صورتی که ایوان از داخل شبستان احداث شود، آیا خواهرانی که عذر شرعی دارند می‌توانند در ایوان توقّف نموده یا فعّالیتی نمایند؟
جواب: فرقی میان ایوان و شبستان نیست؛ مگر این که در عرف محل چنین باشد که ایوان را خارج از مسجد و مخصوص خواهران بدانند.
سؤال 191- خیّری قطعه زمینی به نام مسجد اهدا نموده است؛ ولی نظر خویش را در مورد احداث سرویس بهداشتی، ایوان، چایخانه، حیاط و آشپزخانه بیان نکرده است، آیا می‌شود در موقوفه فوق موارد بالا را احداث نمود؟
جواب: اگر این امور مورد نیاز مسجد است و در عرف محل جزء لوازم مسجد محسوب می‌شود، مانعی ندارد.
سؤال 192- اشخاصی، مقداری از شبستان داخل مسجد را در یکی از شهرستانها به صورت مغازه مانندی درآورده و از آن برای نوارفروشی و کتابفروشی استفاده می‌نمایند، آیا انجام چنین کاری در مسجد از نظر شرعی صحیح است؟
جواب: هرگاه این کارها داخل مسجد باشد و در طریق نشر فرهنگ اسلامی قرار گیرد و کمک به اهداف مسجد کند و مزاحم نمازگزاران نباشد مانعی ندارد، و اگر آن را از مسجد جدا کرده و محلّ کسب و کار قرار داده‌اند جایز نیست و باید آن را بازگردانند.
سؤال 193- اگر زمینی وقف مسجد شده باشد، آیا زیرزمین و طبقات فوقانی نیز حکم مسجد را دارد؟ احداث کتابخانه در آن چه حکمی دارد؟
جواب: آری حکم مسجد را دارد؛ ولی مانعی ندارد در آن کتابخانه احداث کنند؛ مشروط بر این که مزاحم نمازگزاران نباشد.
سؤال 194- آیا از نظر شرع مقدّس اسلام، دایر کردن پایگاه مقاومت و کانون فرهنگی و ورزشی در داخل مساجد و حسینیّه‌ها جایز است؟
جواب: دایر کردن پایگاه ورزشی در مسجد صحیح نیست؛ ولی کانونهای فرهنگی و پایگاههای مقاومت در صورتی که مزاحمتی برای نمازگزاران نداشته باشد، مانعی ندارد.
سؤال 195- مسجدی قدیمی است که جهت استفاده بهتر، قسمتی از حیاط مسجد و منزل پشت آن را جهت ساختمان جدید مسجد خریداری نموده‌اند و دو شبستان از شبستانهای آن را تبدیل به مسجد جدیدی نموده‌اند؛ چهار شبستان از شبستانهای مسجد قدیم باقیمانده است. بفرمایید خراب کردن شبستانها در رابطه با امور زیر چه حکمی دارد؟
الف) جهت حیاط مسجد. ب) جهت امور فرهنگی نظیر سالن و کتابخانه مسجد. ج) وصل آن به کوچه عام جهت پارکینگ مسجد.
جواب: باید کاری انجام دهید که به نفع مسجد و نمازگزاران باشد، و چنانچه مسجد احتیاج به حیاط یا کتابخانه دارد می‌توان از آن استفاده کرد؛ ولی نمی‌توان آن را جزء کوچه نمود.
سؤال 196- شخصی زمینی را برای مسجد واگذار می‌کند و آن را از زمینهای خودش جدا می‌سازد، سپس مرحوم می‌شود، بعد که زمین را مسجد می‌سازند مقداری از آن را شبستان و مقداری از آن زمین را دستشویی درست می‌کنند، ساختن دستشویی در آن زمین چه حکمی دارد؟
جواب: ساختن دستشویی در آنجا اشکال ندارد و منظور واقف، مسجد و لوازم مسجد بوده است.
سؤال 197- تشکیل و برگزاری کلاسهای آموزش قرآن، احکام، آموزش هنرهای دستی (از قبیل خیّاطی، گلدوزی) و تشکیل کلاسهای تقویت درسی در مسجد جهت جوانان، نوجوانان و نونهالان چه حکمی دارد؟
جواب: آموزش قرآن و احکام و مانند آن در مساجد بی‌اشکال است و به اهداف مسجد کمک می‌کند؛ ولی آموزش خیّاطی و امثال آن، تنها در صورتی جایز است که از ابتدای تأسیس مسجد، کلاسها در کنار مسجد برای این کار ساخته شده باشند.
سؤال 198- مسجد جامع قدیمی در روستای ما وجود دارد که به وسیله خودیاری مردم ساخته شده است؛ ولی از آنجا که بنای درستی نداشته و کوچک بوده فرد خیّری قسمتی از شبستان را که جزء نمازخانه است خراب نموده و می‌خواهد مسجد را وسعت دهد، او تصمیم دارد یک زیرزمین از همین قسمت گرفته و در آن سالن اجتماعات فرهنگی برای جوانان بسازد، در ضمن قسمت بالای زیرزمین یعنی طبقه همکف جزء نمازخانه شبستان است، آیا در قسمت زیرزمین می‌توان سالن فرهنگی و سرویس دستشویی ساخت؟
جواب: ساختن محلّی در زیرزمین مسجد برای کارهای فرهنگی اسلامی و یا وضوخانه مانعی ندارد؛ ولی ساختن توالت در آنجا جایز نیست؛ مگر این که از ابتدای تأسیس مسجد و هنگام وقف آن چنین امری در نظر باشد.
سؤال 199- در قریه ایزدخواست داراب مسجدی وجود دارد که در میان آن حوضی جهت وضو احداث گردیده است، اینک به علّت کثرت جمعیّت و عدم مراعات بهداشت و مانند آن، می‌خواهند حوض مذکور را بردارند و در یک گوشه مسجد وضوخانه‌ای بسازند، آیا این کار جایز است؟
جواب: اگر از بین بردن حوض به نفع مسجد و نمازگزاران است، اشکالی ندارد، همچنین ساختن وضوخانه برای وضو گرفتن در گوشه‌ای از مسجد، آن هم به شرطی که در بالا آمد، مانعی ندارد.

 

فروش لوازم مسجد

سؤال 200- مقداری تیرآهن، درب و پنجره و سایر وسایل، از مسجد قدیمی به جای مانده است، آیا می‌توان آنها را به فروش رسانید و خرج خود مسجد کرد؟ با توجّه به این که درب و پنجره‌ها به درد مسجد جدید نمی‌خورد.
جواب: اگر امکان دارد از عین آن در مسجد دیگر استفاده کنند، این کار مقدّم است؛ و اگر به درد مسجد دیگر نمی‌خورد، بفروشند و صرف همان مسجد اصلی کنند.
سؤال 201- منزلی که با مسجد مقداری فاصله دارد وقف مسجد شده است، و آن را تبدیل به آشپزخانه مسجد کرده‌اند و مدّتی نیز مورد بهره‌برداری قرار گرفته است؛ ولی اکنون زمینی که در جنب مسجد است، وقف آن مسجد شده و قرار است آشپزخانه مسجد شود. آیا جایز است آشپزخانه سابق را بفروشند و پول آن را صرف آشپزخانه جدید کنند؟
جواب: اگر وقف مسجد شده، فروختن آن جایز نیست؛ بلکه می‌توانند اجاره دهند و درآمد آن را صرف آشپزخانه جدید کنند، و اگر ملک مسجد است می‌شود آن را فروخت و صرف آشپزخانه جدید کرد.

 

تبدیل قبرستان به مسجد

سؤال 202- یکی از روحانیّون اصفهان، بر روی بعضی از قبور تخت فولاد، مشغول ساختن مسجد است و برای ساختن مسجد مذکور، قبور بعضی از علمای بزرگ قریه خوراسگان را نیز صاف نموده است؛ آیا نماز خواندن در چنین مسجدی صحیح است؟
جواب: در صورتی می‌توان قبرستان را تبدیل به مسجد کرد که در حال حاضر به هیچ وجه اجازه دفن در آنجا ندهند و ساختن مسجد موجب نبش قبر، مخصوصاً قبور علما نشود؛ ولی نماز خواندن در آن مسجد به هر حال جایز است.

 

مستحبّات و مکروهات مسجد

سؤال 203- آیا استحباب آراستگی و خوشبو نمودن، در موقع حضور در مسجد، اختصاص به آقایان دارد، یا این که خانمها نیز در این حکم مشترک هستند؟
جواب: استعمال عطر، برای خواهران در خارج از منزل، طبق روایات اشکال دارد؛ ولی زینت‌هایی که آشکار نباشد، عیبی ندارد.
سؤال 204- اگر شخصی در مسجد بخوابد و در حال خواب جنب شود، آیا گناه کرده است؟ تکلیف او چیست؟
جواب: با توجّه به این که یقین به این مسأله از قبل نداشته، گناهی نکرده است؛ ولی خوابیدن در مسجد مکروه است.
سؤال 205- شنیده‌ایم کسی که سیر بخورد مکروه است به مسجد برود، آیا این مطلب صحّت دارد؟ در این صورت نماز خود را در منزل بخواند، و یا این که به مسجد برود؟ وظیفه او چیست؟
جواب: آری صحّت دارد و بهتر این است که نماز را در منزل بخواند.
سؤال 206- مکروهات مسجد به چه معناست؟
جواب: در مورد عبادات به معنای «اقَلُّ ثوَاباً» «1» می‌باشد، و در مورد اصل حضور در مسجد می‌تواند به معنای کراهت واقعی باشد.
______________________________
(1). یعنی ثواب آن کمتر است، نه این که مورد رضایت خداوند نباشد، مثلًا اگر ثواب کسی که سیر نخورده و در مسجد نماز می‌خواند، یکصد حسنه باشد، برای نمازگزاری که سیر خورده کمتر است.
 

مسائل دیگر مسجد

سؤال 207- تزیین مساجد در مراسم اعیاد و تولّد حضرات معصومین (علیهم السلام) با پرچمها و عکسها و کاغذهای رنگی و مانند آن، چه حکمی دارد؟
جواب: اگر تزییناتی باشد که ذاتاً حلال است و مزاحم نمازگزاران و منافی احترام مسجد نباشد، اشکالی ندارد؛ ولی از آوردن عکس به مساجد خودداری شود.
سؤال 208- آیا قبول هدایای پادشاهان و دولتهای همسایه- که غالباً نیّت سوئی دارند- برای مسجد جایز است؟
جواب: قبول هدایا مانعی ندارد؛ مگر این که اثر سوئی برای اسلام و مسلمین داشته باشد.
سؤال 209- اگر کسی فرشی را بخرد و بعد از خریدن ببیند در پشت آن نوشته شده است: «وقف مسجد امام حسین (علیه السلام)» و او نداند که این مسجد کجاست، تکلیف او چیست؟
جواب: احتیاط آن است که تحقیق کند، اگر مسجدی در آن منطقه، یا در آنجا به نام امام حسین (علیه السلام) است، تحویل آنجا بدهد و اگر نیست به یکی از مساجد دیگر بدهد.
سؤال 210- اگر انسان سهواً خسارتی به یک قسمت از مسجد وارد کند، آیا باید حتماً خسارت را جبران کند، اگر متولّی اجازه دهد که خسارت را نپردازد چه حکمی دارد؟
جواب: باید خسارت را جبران کند؛ مگر این که متولّی یا دیگری به جای او این کار را انجام دهد.
سؤال 211- مسجد قدیمی کوچکی در محلّه ما وجود دارد که دیگر ظرفیّت جمعیّت محله را ندارد، و صاحبان زمین‌های اطراف آن حاضر نیستند جهت توسعه مسجد، از زمین خودشان چشم بپوشند، لذا مردم در مکانی دورتر، مسجد وسیعی ساخته‌اند و آن مسجد قدیمی متروک شده است؛ وظیفه مردم نسبت به مسجد متروکه چیست؟
جواب: آن مسجد را باید حفظ کنند، هرچند کمتر در آن نماز خوانده شود.
سؤال 212- آیا رفتن به مسجد با لباس نجس، برای غیر نماز، مثل مجلس ترحیم، حرام است؟
جواب: حرام نیست؛ مگر این که سرایت به مسجد کند.
سؤال 213- آیا کفّارات را می‌شود صرف تعمیر مسجد نمود؟
جواب: کفّارات را باید به مستحقّین داد.
سؤال 214- اگر کسی فرش یا لوازم دیگری را از سارقی بخرد و بعد معلوم شود از اموال مسجد بوده که سارق آن را به سرقت برده است، وظیفه او چیست؟
جواب: وظیفه او این است که آن وسایل را به مسجد بازگرداند، و اگر قدرت داشته باشد می‌تواند وجه خود را از سارق بازپس بگیرد.
سؤال 215- برگزاری مجلس ترحیم اشرار و قاچاقچیانی که در درگیری کشته شده‌اند، در مسجد چه صورتی دارد؟
جواب: اشکال دارد؛ ولی برگزاری مجلس ترحیم برای کسانی که با حدود شرعیّه، یا قصاص، یا انتحار از دنیا رفته‌اند مانعی ندارد.
سؤال 216- آیا مشورت کردن و جلب موافقت امام جماعت و متولّی مسجد، در امور تبلیغی که در مسجد انجام می‌شود، لازم است؟ و اگر مشورت نشود و یا موافقت آنها جلب نشود، موجب هتک حرمت آنهاست؟
جواب: در صورتی که تبلیغ مناسب مسجد باشد و مزاحم نمازگزاران نباشد، مشورت لازم نیست؛ ولی بهتر است که در این امور به امام جماعت مسجد احترام بگذارند و با او مشورت شود.
سؤال 217- با توجّه به التقاطی فکر کردن بعضی از افراد در دانشگاه‌ها، آیا ساخت مسجد در این مکانها ضروری نیست؟
جواب: بی‌شک وجود مساجد در دانشگاهها و در همه جا بسیار مؤثّر و مفید است، و علاقه‌مندان زیادی در دانشگاهها نسبت به مسجد وجود دارد، که با ایجاد آن گسترش خواهند یافت.
سؤال 218- آیا اعتقاد به این که، مسجد مهم‌ترین پایگاه مذهبی مسلمانان است، از ضروریّات دین است؟ کسانی که «جمع خانه» و «خانقاه» را مهم‌تر از مسجد می‌دانند، حکمشان چیست؟
جواب: آنها یا منحرفند و یا در اشتباهند، و احترام به مسجد از ضروریّات دین است. و چیزی نباید جای مسجد را بگیرد.
سؤال 219- از نظر احکام شرع، تغییر نام مسجد چه حکمی دارد؟ مثلًا در جایی که بانی مسجد نام خود را بر آن نهاده است، می‌توان نام آن مسجد را تغییر داد؟
جواب: هرگاه مسجد به نام شخص بانی یا افرادی مانند او بوده باشد و بخواهند آن را به نام امامان معصوم (علیهم السلام)، یا شخصیّتهای معروف اسلامی تغییر بدهند، اشکالی ندارد؛ ولی بهتر آن است که نام بانی را به عنوان بنا کننده، زیر نام مسجد بنویسند تا مردم برای او طلب مغفرت کنند؛ ولی اگر بر فرض در وقف مسجد نام خاصّی شرط شده، احتیاط حفظ آن نام است.
سؤال 220- آیا باز کردن درب مساجد، در اوقات سه‌گانۀ نماز واجب است؟ در صورتی که خادم و هیأت امنا کوتاهی کنند، چه باید کرد؟
جواب: باید در اوقات سه‌گانه، درهای مساجد باز باشد؛ مگر در مواردی که نمازگزاری در آنجا نباشد، یا به خاطر خلوت بودن مفسده‌ای مترتّب شود.
سؤال 221- آیا پختن غذا در ایّام سوگواری، در پشت بام مسجد، جایز است؟
جواب: اگر ضرری به مسجد نزند و مزاحم نمازگزاران و همسایگان نباشد، اشکال ندارد؛ ولی غالباً مزاحم و زیان‌آور است.
سؤال 222- آیا نمازخانه داخل هواپیما و قطار، حکم مسجد را دارد؟
جواب: چنین محلّی حکم مسجد را ندارد؛ ولی وجود آن برای مسلمانان کار بسیار خوبی است.
سؤال 223- نماز خواندن در مساجدی که وهّابیها در بعضی از مناطق شیعه‌نشین، برای ضدیّت با شیعه می‌سازند، چه صورتی دارد؟
جواب: اگر نماز خواندن در آنجا، باعث ترویج و تقویت وهابیّت بشود اشکال دارد.
سؤال 224- آیا ساخت مساجد، با انگیزه‌های محلّی و طیفی و یا سیاسی، در نزدیک یکدیگر جایز است؟
جواب: ساختن مساجد نزدیک یکدیگر کار خوبی نیست و باید نیازها را در نظر بگیرند، و از کشانیدن اختلافات به مساجد خودداری کنند.
سؤال 225- آیا ساخت مناره و گلدسته برای مسجد ضروری است؟
جواب: ضروری نیست؛ ولی اگر باعث شکوه مسجد شود کار خوبی است.
سؤال 226- اعلام اشیای گمشده و یا فروش اجناس، از بلندگوی مسجد چه حکمی دارد؟
جواب: اعلام اشیای گمشده مکروه است؛ ولی استفاده از بلندگوی مسجد، برای فروش اجناس، جایز نیست.
سؤال 227- در فارس شهری است با جمعیّتی بالغ بر 27000 نفر، که جملگی شیعه اثنا عشری بوده و در امر دیانت و ارادت به خاندان عصمت و طهارت (علیهم السلام) زبانزد خاصّ و عام می‌باشند، به همین سبب این مردم خیّر در امر بنای ساختمانهای مذهبی و فرهنگی و مانند آن به حدّی تلاش داشته و دارند که نمونه آن کم است. از آن جمله ساخت بیش از 59 مسجد کوچک و بزرگ و حسینیّه در سطح شهر می‌باشد که در هر خیابان و کوچه‌ای حدّ اقل یک مسجد وجود دارد.
حال سؤال این است که با توجّه به جمعیّت محدود این شهر و کثرت بناهای مذهبی، آیا شایسته و سزاوار است که افراد خیّر این شهر برای ساخت مسجد، که بیش از نیاز شهر است، اقدام یا وصیّت نمایند، یا این که اصرار بر این امر خود مصداق اسراف است؟ این در حالی است که این شهر در زمینه‌های دیگر شدیداً محتاج امکانات و فضاهای مناسب می‌باشد.
جواب: در صورتی که به مقدار کافی در آن شهر مسجد ساخته شده، مؤمنین و مؤمنات به بناهای خیر دیگر، که مورد نیاز مردم است، بپردازند که إن شاء اللّه ثوابش کمتر از مسجد نخواهد بود، یا به مناطق محروم و نیازمند توجّه کنند.

 

اذان و اقامه

سؤال 228- همان گونه که مستحضرید، روایات فراوانی در فضیلت مؤذّن، و اذان گفتن وارد شده است، که تنها در کتاب شریف وسائل الشّیعه، «1» بیش از بیست روایت آمده است، در بین این روایات، چندین روایت به این مضمون: «مؤذّنین در روز قیامت نسبت به دیگران گردن بلندتری دارند» از ائمّه معصومین (علیهم السلام) نقل شده است، منظور از این روایات چیست؟ توضیح فرمایید.
جواب: ظاهراً این روایات اشاره به گردن فرازی مؤذّنان است، و کنایه از سربلندی آنهاست.
سؤال 229- آیا اذان رادیو و تلویزیون و مانند آن، کفایت از اذان نماز می‌کند؟
جواب: کفایت نمی‌کند، باید برای نماز اذان جداگانه گفته شود.
سؤال 230- آیا اذان و اقامه مردان و زنان مانند هم است، یا تفاوت دارد؟
جواب: تفاوتی با هم ندارد؛ ولی اگر زن مایل باشد، می‌تواند به جای اذان کامل، تنها چهار تکبیر و شهادتین را بگوید، و به جای اقامه دو تکبیر و شهادت به وحدانیّت خداوند و نبوّت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بدهد.
______________________________
(1). وسائل الشّیعه، جلد دوّم، صفحه 613.

کامل، تنها چهار تکبیر و شهادتین را بگوید، و به جای اقامه دو تکبیر و شهادت به وحدانیّت خداوند و نبوّت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بدهد.
سؤال 231- در کشور پاکستان، کتابی به نام «اصلاح الرّسوم» که نویسنده آن یکی از روحانیّون شیعه می‌باشد، چاپ شده است؛ متأسّفانه در کتاب مذکور چیزهایی نوشته شده که موجب تضعیف مکتب تشیّع می‌باشد، مثلًا در صفحه‌ای از آن نوشته شده: «همان طوری که برادران اهل سنّت در اذان «الصلوة خیر من النوم» را اضافه کردند، برادران شیعه هم در اذان جمله «اشهد ان علیّاً ولی اللّه» را اضافه نمودند؛ وقتی که این کتاب در بازار پخش شد وهّابی‌ها بیشتر از شیعه این کتاب را خریدند، و انجمن سپاه صحابه، در دادگستری مرکزی پاکستان در لاهور، با استناد به این کتاب به شیعیان گفتند: باید جمله «اشهد ان علیّاً ولی اللّه» از اذان شیعه حذف شود؛ در بیان این مسأله، جمعیّت علمای جعفریّه، به دولت پاکستان اعلام کردند که مؤلّف این کتاب شیعه نیست و نظریّات او مورد قبول شیعیان نمی‌باشد؛ چون ما در مسائل دینی به مراجع تقلید رجوع می‌کنیم و به گفته آنها عمل می‌کنیم نظر حضرتعالی را جهت ارائه به دادگستری پاکستان خواهانیم.
جواب: شهادت به ولایت امیر مؤمنان (علیه السلام) در اذان و اقامه، به عنوان تیمّن و تبرّک، و به تعبیر دیگر، به عنوان استحباب مطلق نه جزئیّت، از مسائلی است که اکثر علمای شیعه و فقهای امامیّه به آن تصریح کرده‌اند و همان گونه که علّامه محقّق، مرحوم آیة اللّه العظمی حکیم در کتاب نفیس خود «مستمسک العروه» تصریح کرده، ذکر این شهادت از شعائر ایمان، و رمز تشیّع است، و از این جهت راجح، بلکه در بعضی از موارد ممکن است جنبه وجوب و لزوم پیدا کند، این نکته نیز لازم به تذکّر است که اتّحاد و وحدت صفوف مسلمین، اعمّ از شیعه و اهل سنّت، مفهومش این نیست که شیعیان آنچه را که مقتضای مذهبشان و فتوای فقهایشان می‌باشد کنار بگذارند، همان‌گونه که مذاهب چهارگانه اهل سنّت هر کدام برای خود ویژگیها و خصوصیاتی دارند که پیروان هر مذهب اصرار به حفظ آن دارند؛ به هر حال نباید وسوسه‌های ناآگاهان سبب شک و تردید شود.
سؤال 232- در حین قرائت اذان و اقامه، و قبل از شروع به ادای فریضه نماز یومیّه، کمی خم شدن از برای احترام به نبیّ مکرّم اسلام، حضرت محمّد مصطفی (صلی الله علیه و آله) به هنگام رسیدن به جمله «اشهد ان محمّداً رسول اللّه» چه حکمی دارد؟
جواب: در مورد خم شدن به هنگام بردن نام پیامبر (صلی الله علیه و آله) اگر گاهی انجام شود و گاهی ترک شود اشکالی ندارد؛ ولی اگر همیشه این کار را بکنند و به صورت یک وظیفه مستحب یا واجب منعکس شود، درست نیست.
سؤال 233- با توجّه به این که در اذان، حدّ اقل 6 مرتبه دعوت به نماز می‌شود، آیا گفتن «عجّلوا بالصّلاة» که در این روزها در مساجد متداول است، بدعت نیست؟
جواب: اگر جمله «عجّلوا بالصّلاة» به قصد ورود در شرع و به صورت جزئی از اذان گفته شود اشکال دارد؛ امّا اگر منظور تأکید بیشتر در تعجیل در نماز باشد و از آن جدا گردد اشکالی ندارد.
سؤال 234- در سمنان مسجدی هست که در آن اذان را به صورت دسته‌جمعی (حدود 200 نفر) و به اتّفاق و با صدای بلند می‌گویند، در این رابطه چند سؤال مطرح می‌باشد.
الف) آیا چنین اذانی در طول تاریخ وجود داشته است؟
ب) آیا در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله) و خلفا، اذان را این‌طور می‌گفتند؟ اگر چنین بوده، به عنوان وجوب یا مستحب، یا محض تقرّب بوده است؟
ج) آیا چنین اذانی در فقه بلامانع می‌باشد؟
جواب: آنچه از روایات و تاریخ استفاده می‌شود این است که اذان به صورت انفرادی بوده است، چنانچه همین سنّت رعایت شود و دیگران آهسته به قصد حکایت آن را تکرار کنند، اقرب به احتیاط است.
سؤال 235- بعضی از مراجع عظام، در سقوط اذان در نماز جماعت، سماع امام را شرط می‌دانند، نظر حضرتعالی چیست؟
جواب: این مسأله در روایاتی وارد شده که امام اذان را بشنود.
سؤال 236- آیا می‌توانیم به وقت شرعی اذان که از طرف مؤسّسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، ارسال شده است، اعتماد نماییم؟ در این منطقه اذان ظهر و مغرب و صبح را بر مبنای افق استخراج شده از مؤسّسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، که مطابق با فتوای شما مجتهدین بزرگوار می‌باشد، گفته می‌شود. بعضی از آقایان که اذان مغرب و ظهر آن را قبول دارند، در مورد اذان صبح این مطلب را قبول ندارند و می‌گویند: «اذان صبح نباید طبق این تقویم گفته شود»، در حالی که با وجود این همه روشنایی لامپها، که در سطح شهر وجود دارد، پیدا کردن سپیده صبح مشکل می‌باشد. در این مورد وظیفه ما چیست؟
جواب: همین اندازه که گمان قوی، یا اطمینان بر دخول وقت حاصل شود، کافی است؛ از هر طریقی که باشد فرقی نمی‌کند.
سؤال 237- فردی در مسجد محلّ ما مؤذّن دائمی است، اگر دیگری از بلندگوی مسجد اذان بگوید ایشان ناراحت شده و مانع این کار می‌شود؛ آیا ایشان حقّ منع دیگران را دارد؟
جواب: همه حق دارند در مسجد اذان بگویند و کسی نمی‌تواند دیگری را منع کند؛ ولی بهتر است رعایت احترام اذان گوی راتب بشود؛ مگر این که برای او مشکلی پیش آید.
سؤال 238- ویژگیهای یک مکبّر خوب چیست؟ آیا لازم است بالغ باشد؟
جواب: مکبّر باید به مسائل نماز آگاه و فرد ظاهر الصّلاحی باشد و بهتر است از صدای مناسبی برخوردار باشد؛ ولی لازم نیست بالغ بوده باشد.
سؤال 239- آیا به بهانه مزاحمت صدای بلندگوی مسجد، می‌توان از پخش اذان جلوگیری نمود؟
جواب: اگر بلندگو صدای معتدلی داشته باشد، جلو پخش اذان را نمی‌توان گرفت؛ حتّی اذان صبح را.
 

واجبات نماز

1- تکبیرۀ الاحرام

سؤال 240- با توجّه به این که از مسأله 877 رساله شما، برداشتهای مختلفی شده است، و به طرق گوناگون عمل می‌شود، لطف فرمایید این مسأله را تفسیر نمایید: «مستحب است در موقع گفتن تکبیرۀ الاحرام و سایر تکبیرهای نماز، دستها را تا مقابل گوش بالا ببرد».
جواب: مشهور در میان فقها این است که با حرکت دستها به طرف بالا «اللّه اکبر» شروع شود و هنگامی که دست به محاذی گوش، یا صورت می‌رسد، تکبیر پایان گیرد و فتوای ما نیز همین است.

 

2- قرائت

سؤال 241- آیا قرائت سوره‌های طولانی (مثل سوره بقره) در نمازهای واجب، سبب خروج از حالت نمازگزار نمی‌شود؟ حتّی اگر هر رکعت یک ساعت طول بکشد؟
جواب: سبب خروج از حالت نمازگزار نمی‌شود، و انتخاب این سوره‌ها گاه مستحب است.
سؤال 242- آیا خواندن سوره‌هایی از قرآن از روی آن، در نمازهای واجب یا مستحب، جایز است؟
جواب: اشکالی ندارد؛ خواه نماز واجب باشد یا مستحب.
سؤال 243- اگر کسی در رکعت دوّم، که وظیفه‌اش قرائت حمد و سوره است، اشتباهاً تسبیحات اربعه را بگوید و هنگام دخول در رکوع متوجّه شود، تکلیفش چیست؟
جواب: اشکال ندارد و بهتر است دو سجده سهو به جا آورد.
سؤال 244- جهت صحیح بودن قرائت در نماز، آیا واجب است که کسره بسم اللّه یا موارد مشابه دیگر را که عربها آن را با صدای تقریباً (ای) ادا می‌کنند، مانند آنها ادا کرد؟ و یا با صدای کسره معمولی صحیح است؟
جواب: همین اندازه که قرائت از نظر عرف عرب صحیح باشد کافی است؛ هرچند مانند لهجه آنها نباشد.
سؤال 245- شخصی از زمان تکلیف تا چندین سال به علّت نامساعد بودن محیط خانه، هیچ یک از فرایض دینی را انجام نداده است؛ به لطف خداوند متعال توبه کرده و از دو سال پیش شروع به انجام فرایض دینی نموده است، اکنون پس از گذشت دو سال متوجّه شده که نمازش اشکال دارد؛ یعنی حمد و سوره را درست نمی‌خوانده است، اکنون در حال یادگرفتن صحیح نماز می‌باشد؛ حکم نماز و روزه سالهای گذشته و دو سال اخیرش چه می‌باشد؟
جواب: باید تدریجاً نماز و روزه‌ها را قضا کند و کفّاره بدهد و اگر قادر به کفّاره نیست مطابق مسأله 1402 رساله توضیح المسائل ما عمل کند؛ ولی نسبت به دو سال اخیر اگر تلاش خود را کرده، امّا اشتباه نموده است نمازش صحیح است و قضا لازم ندارد.
سؤال 246- بیماری که فقط با استفاده از پای مصنوعی، قادر به ایستادن است، وظیفه‌اش در موارد زیر چیست؟
الف) آیا برای نماز خواندن لازم است حتماً از پای مصنوعی استفاده نماید، و یا می‌تواند نشسته نماز بخواند؟
جواب: اگر عسر و حرج لازم نیاید ایستاده نماز بخواند.
ب) اگر ایستادن لازم است، تکلیف نمازهایی که در حالت نشسته خوانده چیست؟
جواب: چنانچه جاهل قاصر بوده نمازهای او صحیح است.
سؤال 247- اهل تسنّن در نماز بعد از کلمه «و لا الضّالّین» آمّین می‌گویند؛ ولی شیعیان «الحمد لله» می‌گویند، به نظر می‌آید گفته آنها درست باشد، نظر شما چیست؟
جواب: در احکام شرع نباید تابع ذوق و استحسان بود؛ بلکه باید تابع کلمات معصومین (علیهم السلام) باشیم و معصومین (علیهم السلام) فرموده‌اند: «الحمد لله» بگویید و آمّین نگویید؛ چرا که نماز را باطل می‌کند.
سؤال 248- اخیراً معمول شده که در نمازهای یومیّه ظهر و عصر، تنها حمد و سوره را آهسته قرائت می‌کنند و بقیّه اجزای نماز (مثل ذکر رکوع و سجود و تشهد و سلام) را با صدای بلند می‌خوانند، آیا این طور نماز خواندن جایز است؟
جواب: در نماز ظهر و عصر، تنها آهسته خواندن حمد و سوره واجب است و در بقیّه مختار است.
سؤال 249- برخی از نمازگزاران «کُفُواً احد» را، با همزه و بدون واو قرائت می‌کنند، همچنین در سوره قدر روی «بِاذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ امْر سَلامٌ … » وقف می‌نمایند، زیرا در بعضی از قرآنها روی این کلمه (سلام) علامت «وقف کردن بهتر است» نهاده شده و در بعضی روی کلمه «امر» علامت وقف دیده می‌شود، بفرمائید کدام یک صحیح است؟
جواب: احتیاط آن است که «کُفُواً احد» را آن طور که مشهور است با «واو» بخوانند، و در وقف آیه مزبور، روی کلمه «امر» توقّف کنند.
سؤال 250- با توجّه به این که در نماز ظهر و عصر، خواندن حمد و سوره به صورت اخفات واجب است؛ چنانچه شخصی برای تعلیم در حین نماز، به صورت جهر بخواند، چه حکمی دارد؟
جواب: جایز نیست و باید برای تعلیم از طرق دیگر استفاده کند.
سؤال 251- اگر کسی در تعداد تسبیحات اربعه شک کند چه باید بکند؟
جواب: اگر به رکوع نرفته بنا را بر کمتر می‌گذارد و آن را تکمیل می‌کند؛ هرچند به فتوای ما یک تسبیح کافی است.
سؤال 252- برخی از مؤمنین نمازگزار، نمازهای صبح و مغرب و عشای خود را آهسته می‌خوانند و علّت آن را شرم و حیا و خجالت بیان می‌کنند، آیا شرم و حیا مجوّز آهسته خواندن این نمازها برای مردان می‌شود؟
جواب: هرگز مجوّز نیست باید بلند خواند، و این حیا، حیای جاهلانه است نه حیای عاقلانه.
سؤال 253- لطفاً نظرتان را پیرامون قرائت قرآن، که همراه با ریا و خودنمایی باشد بیان فرمایید.
جواب: حرام است؛ ولی اگر قرآن را با صدای خوب برای تحسین شنوندگان بخواند جایز است.

 

3- رکوع

سؤال 254- تکلیف بیماری که نمی‌تواند به مقدار رکوع، در حالت رکوع باقی بماند (یعنی تنها قسمتی از ذکر را می‌تواند در حالت رکوع بگوید)، چیست؟
جواب: همان مقدار که می‌تواند بگوید؛ مثلًا یک سبحان اللّه.
سؤال 255- آیا در نماز، به جای ذکرهایی که معمول است و در رساله‌های عملیّه نیز آمده است، می‌توان ذکرهایی را که در بعضی از احادیث وارد شده، گفت؟ مانند حدیث محمّد بن مسلم از امام صادق (علیه السلام) «1» که مأموم بعد از این ذکر امام: «سَمِعَ اللّهِ لِمَنْ حَمِدَهُ»، بگوید: «رَبَّنا وَ لَکَ الْحَمْدُ».
جواب: گفتن هر گونه ذکر خداوند در نماز، به قصد ذکر مطلق جایز است.
______________________________
(1). وسائل الشّیعه، جلد 4، ابواب الرّکوع، باب 17، حدیث 4. البتّه طبق این روایت، ذکر مزبور در صورتی گفته می‌شود که نماز جماعت باشد، ولی اگر به صورت فرادی نماز می‌خواند این ذکر را بگوید: «سَمِعَ اللّه لِمَن حَمِدَه الحمد للّه ربّ العالمین».
 

4- سجده

سؤال 256- در مساجد و مکانهایی که نماز جماعت برگزار می‌شود و امکان مهر گذاشتن نیست و یا این که مهر پیدا نمی‌شود، آیا می‌شود به سنگ مرمر و یا موزاییک سجده کرد؟
جواب: سجده بر سنگ مرمر در هر حال جایز است و همچنین بر موزاییک، خواه دسترسی به مهر باشد یا نه.
سؤال 257- اگر عمداً ذکر رکوع یعنی (سُبحانَ رَبِّیَ الْعَظیمِ وَ بِحَمْدِه) را در سجده بگوییم، کفایت می‌کند؟ عکس آن چه حکمی دارد؟
جواب: بنا بر احتیاط واجب کفایت نمی‌کند.
سؤال 258- اگر بچّه نابالغی، یکی از سوره‌هایی که سجده واجب دارد را بخواند، آیا بر شنوندگان سجده واجب می‌شود؟
جواب: آری واجب است، فرقی میان بالغ و نابالغ نمی‌کند.
سؤال 259- اگر نمازگزار در حین انجام نماز بشنود که خواننده‌ای آیات سجده را تلاوت می‌نماید، وظیفه‌اش چیست؟
جواب: احتیاط آن است که سجده واجب را بجا آورد و برخیزد و نماز را تمام کند و بعداً اعاده کند.
سؤال 260- یک نفر در زمان عادی (غیر از زمان حجّ) پشت سر امام جماعت اهل سنّت به نیّت فرادا نماز می‌خواند؛ ولی گاهی به چیزی سجده می‌کند که در فقه جعفری سجده بر آن جایز نیست، آیا اعاده نماز لازم است؟
جواب: در صورتی که جنبه تقیّه داشته باشد، نمازش صحیح است.
سؤال 261- منظور از سجده کردن بر کاغذ، آیا کاغذهای سفید است، یا می‌توان بر کاغذهای رنگی و کاغذی که نوشته دارد نیز سجده کرد؟
جواب: مانعی ندارد، بر همه اینها می‌توان سجده کرد؛ حتّی در حال اختیار.
سؤال 262- برادران شیعه در نماز جماعت اهل سنّت نیز شرکت می‌نمایند؛ گاه دیده شده که امام جماعت در حین قرائت، آیه سجده را تلاوت می‌کند و خود و تمامی نمازگزاران به سجده می‌روند و شیعیان هم همراهی کرده به سجده می‌روند، آیا این سجده اضافی باعث بطلان نماز آنها نمی‌شود؟
جواب: احتیاط آن است که نماز را بعداً اعاده کنند.

 

5- تشهّد

سؤال 263- اگر در تشهّد نماز، صلوات این گونه خوانده شود: «اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَ آلِ مُحَمَّد» نماز باطل می‌شود؟
جواب: احتیاط آن است که این کار را نکنند و مطابق آنچه در رساله‌ها آمده است عمل نمایند.

 

قنوت نماز

سؤال 264- در قنوت، معتبر است که نمازگزار دستها را تا مقابل صورت بلند کند؛ لطفاً بفرمایید: منظور از مقابل صورت چیست؟
جواب: منظور این است که کف دستها به سوی آسمان و خود دستها محاذی با صورت باشد.
سؤال 265- آیا دعا کردن به غیر عربی در نماز واجب جایز است؟ شعر خواندن در قنوت نمازهای واجب و مستحب چطور است؟
جواب: دعا به غیر عربی در نماز اشکال دارد و احتیاط آن است که از شعر هم بپرهیزند.
سؤال 266- اگر در قنوت یا سجده، برخی از فرازهای دعا را تکرار کنیم، نظیر این که در دعای «اللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیایَ مَحْیا محمّد وَ آلِ محمّد وَ مَماتِی مَماتَ مُحمّد و آلِ محمّد»، فراز «مَماتِی مَماتَ مُحمّد و آلِ محمّد» را دو بار، یا بیشتر تکرار کنیم جایز است، یا اشکال دارد؟
جواب: اشکالی ندارد، همه اینها دعاست.
سؤال 267- حقیر در نمازهای واجب و مستحبّ به اشخاص بیمار، زندانی و گرفتار دعا می‌کنم. آیا به این روش دعا کردن اشکالی در نماز ایجاد نمی‌کند، مثلًا در قنوت عرض می‌کنم: «اللّهُمَّ فُکَّ کُلَّ مَحْبُوس» یا «اللّهُمَّ فُکَّ وَلَدی احْمَدَ مِنَ السِّجْنِ» یا «اللّهُمَّ اشْفِ بِنْتِی الْمَریضَةَ»؟
جواب: دعا برای اشخاص به زبان عربی در نماز واجب و مستحب، اشکال ندارد.

 

مبطلات نماز

سؤال 268- این جانب مدّتی در نماز، سوره قدر را می‌خواندم و کلمه «مَطْلَع» را به ضمّ میم خوانده‌ام؛ چون در مفاتیح من این طور نوشته بود، آیا نمازهایم درست بوده است؟
جواب: چون مقصّر نبوده‌اید نماز شما صحیح است و قضا ندارد؛ ولی بعد از این مراقب باشید.
سؤال 269- اگر انسانی در حال نماز فراموش کند آدامس در دهان اوست (آدامسی که مزه‌ای ندارد)، آیا باید نماز را بشکند یا ادامه دهد؟ و بطور کلّی، اگر انسان در حال نماز سقّز یا آدامسی را که شیرینی آن از بین رفته در دهان داشته باشد، ولی نخورد، آیا نمازش باطل است؟
جواب: نماز باطل نیست.
سؤال 270- آیا جواب سلام، در صورتی که به غیر زبان عربی باشد (مثلًا انگلیسی)، واجب است؟
جواب: آری واجب است.
سؤال 271- جواب دادن سلامی که در نامه می‌باشد چه حکمی دارد؟
جواب: احتیاط آن است که جواب داده شود.
سؤال 272- اگر کسی وارد مسجد شود و سلام کند، و همه مشغول نماز باشند، جواب سلام بر چه کسی لازم است؟ در صورتی که هیچ کس جواب سلام را ندهد، وضعیّت نماز این عدّه چگونه خواهد بود؟
جواب: بر یکی از آنها به عنوان واجب کفایی «1» جواب سلام لازم است و اگر هیچ کس جواب ندهد، همه معصیت کرده‌اند؛ ولی نمازشان صحیح است.
سؤال 273- گذاشتن «ناس» «2» در دهان، به هنگام نماز چه صورتی دارد؟
جواب: اشکال دارد، و خوردن ناس با توجّه به ضررهای فراوان آن در غیر نماز هم اشکال دارد.
سؤال 274- ما همیشه نماز مغرب و عشا را در مسجد جامع برگزار می‌کنیم، امّا نه به جماعت (چون امام جماعت نداریم)، در حین نماز، افرادی که وارد مسجد می‌شوند «سلام» می‌کنند و چون پاسخ سلام، یک امر واجب کفایی است و شخص سلام‌کننده باید پاسخ را به گونه‌ای بشنود که آن را پاسخ خود تلقّی کند، و از طرفی در شرایطی که ما نماز را بجا می‌آوریم، اگر برای پاسخ دادن، صدایمان را بیش از حدّ معمول بلند کنیم، موجب از بین رفتن حالت روحانی نماز و تمرکز حواس در این فریضه مقدّس می‌شود، لذا اطّلاعیّه‌ای به این مضمون نوشته‌ایم: «لطفاً در صورتی که نمازگزاران در حال نمازند، سلام نکنید». امّا این امر باعث حساسیّت بعضی از مؤمنین شده است. لطفاً بفرمایید این کار چه حکمی دارد؟
______________________________
(1). منظور از واجب کفایی این است که اگر یک نفر آن عمل واجب را انجام بدهد، کفایت می‌کند و از بقیّه ساقط می‌شود. بر خلاف «واجب عینی» که بر تک تک مکلّفین واجب است.
(2). «ناس» نوعی مواد مخدّر خفیف است که بیشتر در افغانستان مورد استفاده قرار می‌گیرد.

جواب: بسیاری از فقها گفته‌اند: «سلام کردن بر نمازگزار مکروه است «1»»، بنابراین اطّلاعیّه مزبور بد نیست.
سؤال 275- آیا شکّ بعد از سلام نماز مغرب، در صورتی که یک طرف شک باطل نباشد (مثل شک بین دو و چهار)، نیز از شکهایی است که نباید به آن اعتنا کرد؟
جواب: شک بعد از سلام اعتباری ندارد، به شرط این که یک طرف آن صحیح باشد.
سؤال 276- در خارج شدن از حالت کثیرالشّک در نماز فرموده‌اند: «اگر در سه نماز پی‌درپی شک نکند از حالت کثیرالشّک خارج می‌شود» آیا باید حتماً نماز یومیّه باشد؟ یا این که اگر در سه نماز قضای پی‌درپی، یا سه نماز مستحبّی پی‌درپی نیز شک نکند، از حالت کثیرالشّک خارج می‌شود؟
جواب: معیار این است که عرفاً بگویند او دیگر کثیرالشّک نیست و مادام که این موضوع ثابت نشود حکم حالت سابق باقی است.
سؤال 277- اگر نمازگزار در حال قیام، شک بین سه و چهار کند و بعد از شک یادش بیاید که در رکعت قبل یک سجده را فراموش کرده تکلیفش چیست؟
جواب: نماز او باطل است و باید آن را رها کرده از نو شروع کند.
سؤال 278- اگر کسی در حال نماز شک کند نمازی که می‌خواند نماز ظهر است یا عصر، و یا مغرب است یا عشا، تکلیف چیست؟
جواب: در صورت اوّل به نیّت نماز ظهر، و در صورت دوّم به نیّت نماز مغرب، نماز را تمام می‌کند، سپس نماز بعدی را به جا می‌آورد.

 

نماز احتیاط

سؤال 279- اگر کسی مثلًا نماز ظهر را بخواند و شکّی بر او عارض شود که موجب
______________________________
(1). عروۀ الوثقی، جلد اوّل، مبطلات الصّلاة، مسأله 29.

نماز احتیاط بوده است؛ ولی از روی فراموشی، بدون این که نماز احتیاط را بخواند، نماز بعدی را شروع کند و در حال نماز بعدی متذکّر شود که نماز احتیاط را نخوانده است، تکلیف او چیست؟ آیا در نماز دوّم فرقی بین نماز فریضه و نافله هست؟ تفصیل مسأله را بیان فرمایید.
جواب: اگر وارد نماز نافله یا فریضه غیر مترتّبه شده است، آن را پایان می‌دهد و به آخر می‌رساند، سپس نماز اوّل را اعاده می‌کند، و اگر وارد فریضه مترتّبه شده و محلّ عدول نگذشته، احتیاطاً عدول می‌کند و نماز را تمام کرده سپس اعاده می‌نماید، و اگر محلّ عدول گذشته آن را قطع می‌کند و نماز اوّل را اعاده می‌نماید.
 

نماز مسافر

کثیرالسّفر

سؤال 280- تکلیف روزه و نماز کارمندی که محلّ کارش خارج از شهر محلّ سکونت او می‌باشد، و به ناچار هر روز بیش از چهار فرسنگ راه می‌پیماید چیست؟ آیا این شخص حکم دائم السّفر را دارد؟
جواب: حکم دائم السّفر را دارد.
سؤال 281- کسی که قاری قرآن است و دائماً جهت قرائت به شهرهای مختلف دعوت می‌شود، تکلیف نماز و روزه‌اش چیست؟
جواب: نماز و روزه او تمام است.
سؤال 282- استاد یا دانشجوی دانشگاه اهواز، شهرکی در 45 کیلومتری اهواز مسکن اوست و هر روز در این مسیر برای تحصیل یا تدریس رفت و آمد می‌کند.
الف) با توجّه به این که هیچ کدام از این دو مکان وطنش نیست، نمازش چه حکمی دارد؟
جواب: نماز و روزه آنها در هر دو محل و در اثنای راه کامل است.
ب) در فرض بالا با توجّه به این که بین وطنش و این دو محل، یعنی شهرک محلّ سکونت و اهواز که محلّ کارش است، بیش از مسافت شرعی فاصله است، اگر آخر هر هفته برای سرکشی اقوامش به وطنش برود، در بین راه نمازش چه حکمی دارد؟ اگر ابتدای حرکتش به طرف وطن از محلّ کار (اهواز) باشد، یا محلّ سکونت (شهرک) آیا در حکم تأثیری دارد؟
جواب: نماز و روزه او در بین راه در هر حال شکسته است.
ج) اگر در فرض بالا که رفتن به سوی وطن سفر غیر شغلی است و نماز او قصر است موقع برگشت از وطن به طرف محلّ سکونت (شهرک) یا محلّ شغل (اهواز) آیا این سفر، سفر شغلی حساب می‌شود؟ آیا نماز او کامل است؟ و اگر در وطن ده روز بماند، آیا سفر اوّل شغلی برای کامل بودن نماز کفایت می‌کند یا از سفر دوّم نمازش کامل است؟
جواب: در راه بازگشت از وطن، احتیاطاً جمع بخواند؛ ولی اگر ده روز توقّف کرده، شکسته است.
د) اگر موقع برگشت از وطن، هنوز وقت تحصیل و تدریس نباشد، (مثلًا دانشگاه دو یا سه روز تعطیل باشد) و این فرد جهت مطالعه و آماده شدن برای تحصیل و تدریس به محلّ سکونت (شهرکی که با محلّ کار به اندازه مسافت شرعی فاصله دارد)، بیاید آیا این سفر شغلی حساب می‌شود، تا در بین راه و محلّ سکونت نمازش کامل باشد؟
جواب: در هر دو محل نماز او تمام است.
سؤال 283- اگر کثیرالسّفر، سفر غیر شغلی بکند، آیا بعد از رجوع به سفر شغلی، در همان سفر شغلی اوّل نمازش کامل می‌شود، یا از سفر دوّم به بعد؟ و آیا اقامه ده روز در وطن و غیر وطن، در کامل خواندن نماز در سفر اوّل یا دوّم نقشی دارد؟
جواب: اگر اقامه ده روز نکند، از همان سفر اوّل نماز و روزه‌اش کامل است.
سؤال 284- آیا کثیرالسّفر بلافاصله بعد از شروع به کار باید نمازش را کامل بخواند؟ یا بعد از گذشتن مدّتی از شروع کار که عرفاً کثیرالسّفر صدق بکند؟
جواب: بعد از چند سفر که عرفاً صدق کثیرالسّفر کند، و در چند سفر اوّل احتیاط کند.
سؤال 285- پرستار بیمارستان که مأمور است همراه مریض به شهرستانهای همجوار اعزام شود، گاهی اتّفاق می‌افتد در یک هفته 10 مورد هم اعزام می‌شود و گاه هم ممکن است در یک هفته اصلًا اعزام نشود، نماز و روزه او به چه صورت است؟
جواب: اگر بیشتر هفته‌ها اعزام می‌شود و اعزام بطور مکرّر است، نماز و روزه او تمام است، در غیر این صورت نماز و روزه او شکسته است.
سؤال 286- روحانیّونی که فقط در ماه مبارک رمضان، هر روز بین دو محلّ تبلیغی، که فاصله آن بیش از مسافت شرعی است، رفت و آمد می‌کنند، نماز و روزه آنها چه حکمی دارد؟ و بطور کلّی معیار کثیرالسّفر چیست؟
جواب: ظاهراً کثیرالسّفر بودن در یک ماه برای اتمام نماز و روزه کافی است.

 

کسانی که شغل آنها در سفر است

سؤال 287- دانشجویی در شهری مشغول تحصیل است، بین وطنش تا آن شهر سی، یا چهل کیلومتر، یا بیشتر فاصله است، حکم نماز و روزه او را در موارد زیر بیان فرمایید.
الف) قصد دارد هر روز برای تحصیل در این مسیر تردّد بکند.
جواب: نماز و روزه‌اش کامل است.
ب) قصد دارد هفته‌ای یک بار در این مسیر تردّد بکند؛ یعنی اوّل هر هفته برای تحصیل به آن شهر می‌رود و آخر هفته به وطن خود بر می‌گردد.
جواب: نماز و روزه او در دو محل کامل است؛ ولی در اثنای راه شکسته است.
ج) این دانشجو از وطنش اعراض کرده و هنوز وطنی اختیار نکرده است و هر روز یا هر هفته بین وطن سابق و اهواز تردّد می‌کند، آیا حکم کثیرالسّفر را دارد؟
جواب: حکم کثیرالسّفر را دارد.
د) استاد یا دانشجوی مذکور، در هفته پنج روز را مثلًا در اهواز تحصیل و یا تدریس می‌کند، و دو روز بقیّه هفته را برای ادامه تحصیل به قم می‌رود، با فرض این که نه قم وطنش است نه اهواز، حکمش چیست؟ آیا هر دو محل در حکم وطن اوست؟
جواب: اهواز در فرض بالا وطن اوست؛ ولی قم به حکم وطن او نیست.
ه-) در این فروض حکم نماز همسر و فرزند این استاد و دانشجو چیست؟ اگر آنها هم همراه پدر یا همسر در این مسافرتها باشند، حکم کثیرالسّفر را دارند؟ اگر مسأله برعکس باشد، یعنی شوهری به خاطر شغل خانمش مجبور به تردّد بین وطن و محلّ تحصیلش باشد، چه حکمی دارد؟
جواب: اگر برنامه رفت و آمد هر دو یکسان باشد، حکم آنها نیز یکسان است.
سؤال 288- آیا حضرتعالی بین کسی که شغل او سفر است (مانند راننده) و کسی که شغل او در سفر است (مانند کارمندان، سربازان، معلّم‌ها، کارگران، طلّاب و مانند آنها) تفاوتی قائل هستید؟ و بطور کلّی حکم نماز و روزه افراد در سفر چیست؟
جواب: هیچ تفاوتی بین آنها نیست و نماز و روزه آنها کامل است.

 

وطن

سؤال 289- نماز و روزه طلبه‌ای که در شهر دیگری، غیر از وطنش درس می‌خواند، و نمی‌تواند قصد ده روز کند، و هر چهارشنبه به وطن خویش بازمی‌گردد، شکسته است یا تمام؟
جواب: اگر این کار برای مدّت طولانی، مانند یک سال یا بیشتر ادامه یابد، محلّ تحصیل در حکم وطن اوست و نماز و روزه‌اش در هر دو محل تمام است.
سؤال 290- مأموران دولتی که در خارج از وطن و مسافت شرعیّه اشتغال به کار دارند، آیا محلّ کار، وطن آنها محسوب می‌شود؟ در صورتی که نمی‌دانند چه مدّتی در آنجا می‌مانند؟ نماز آنها در ابتدای مأموریّت چه حکمی دارد؟
جواب: اگر برای مدت طولانی (مثلًا یک سال یا بیشتر) در آن محل می‌مانند به حکم وطن آنهاست.
سؤال 291- آیا بدون قصد توطّن امکان دارد محلّی حکم وطن را پیدا کند؟ مثلًا استاد یا طلبه‌ای ده سال است که بدون قصد توطّن مقیم اهواز یا قم شده است و مشغول تحصیل یا تدریس است؛ آیا قم یا اهواز برای فرد مذکور حکم وطن را دارد؟
جواب: چنین اقامتگاهی حکم وطن را دارد.
سؤال 292- زنی به عقد دائم مردی که از شهرستان دیگری است درآمده، آیا قبل از آغاز زندگی مشترک، شهرستان شوهر وطن زن محسوب می‌شود؟
جواب: وطن او محسوب نمی‌شود.

 

مسائل دیگر نماز مسافر

سؤال 293- نماز مسافر را چگونه نیّت کنیم؟
جواب: نیّت خاصّی ندارد، همین که نماز چهاررکعتی را دو رکعت بخوانید، نماز مسافر محسوب می‌شود؛ حتّی اگر نیّت تمام کنید و قبل از پایان دو رکعت یادتان بیاید و نیّت را برگردانید کافی است.
سؤال 294- دختری شوهر کرده و در شهر دیگری که بیش از چهار فرسخ شرعی از وطنش فاصله دارد، در منزل شوهرش زندگی می‌کند، زمانی که به صورت متعارف، جهت صله ارحام و دید و بازدید به دیدن پدر یا مادر و خویشان به منزل پدری مراجعه می‌کند، اگر توقّفش کمتر از ده روز باشد، نماز و روزه‌اش چگونه است؟ اگر این دختر فرضاً ملکی هم در شهر پدری داشته باشد حکم تغییر می‌کند؟
جواب: اگر دختر تصمیم دارد با شوهر خود در شهر دیگری زندگی کند و قصد بازگشت برای اقامت مستمرّ به شهر پدری ندارد، نماز و روزه‌اش شکسته است، زیرا اعراض حاصل شده است.
سؤال 295- بیماری در شهرستانی غیر از وطن خود بستری است و مدّت یک ماه از بستری شدنش می‌گذرد و مشخّص نیست چه مدّت دیگر زمان درمان طول خواهد کشید، تکلیف نماز و روزه این شخص چیست؟
جواب: بعد از گذشت یک ماه نماز و روزه‌اش تمام است.
سؤال 296- کسی که قصد سفر به قلّه‌ها و کوه‌های بلند و مرتفع را دارد، با توجّه به این که مسیر او گاهی بیش از مسافت شرعی است، اگر شهر خود را ببیند حکم نماز و روزه او چیست؟
جواب: اگر به اندازه‌ای دور شود که صدای اذان شهر را نشنود، از حد ترخّص گذشته است و اگر شرایط دیگر سفر در آن جمع باشد نماز و روزه‌اش شکسته است.
سؤال 297- مسافت شرعی را از کجا حساب می‌کنند؟ مخصوصاً با توجّه به این که امروزه در اطراف اکثر شهرها، شهرکها یا کارخانجاتی احداث شده است، آیا آنها هم جزء شهر حساب می‌شوند؟
جواب: شهرکها و کارخانجات اطراف شهر که جدا هستند، جزء شهر محسوب نمی‌شوند.
سؤال 298- مسافت بین دو شهر به صورت مارپیچ، 50 کیلومتر و به خط مستقیم، 20 کیلومتر است، حکم نماز و روزه چگونه است؟
جواب: از هر مسیری که برود حکم همان مسیر را دارد.
سؤال 299- اگر کسی فرضاً ساعت 8 صبح به مسافرت رفته و قرار است ساعت 5/ 2 بعد از ظهر به منزل برگردد، آیا این شخص نماز واجبش (یعنی ظهر و عصر) را به صورت شکسته در محلّ سفر بخواند، یا این که در ساعت 5/ 2 بعد از ظهر در منزل خودش کامل بخواند؟ کدام مقدّم است؟
جواب: اگر در سفر بخواند شکسته است و اگر در منزل بخواند تمام است و نماز اوّل وقت مقدّم است.
سؤال 300- مردی در حین سفر، نماز را با انگشتر طلا خوانده است حکم نماز او چگونه است؟ اگر قرار است قضا نماید، آیا به همان صورت شکسته بخواند؟ با توجّه به این که حکم حرمت طلا را برای مرد می‌دانسته و عمداً با آن نماز خوانده است.
جواب: باید نماز را به صورت شکسته قضا کند.
سؤال 301- زائرانی که در ماه مبارک رمضان به عمره مشرّف می‌شوند، اگر شب به مدینه و یا مکّه برسند، قصد اقامه عشره کرده و روزه می‌گیرند و مشکلی ندارند؛ ولی اگر در بین روز رسیدند، آیا از همان ساعتی که می‌رسند، باید ده روز را به حساب آورند، یا این که ده روز کامل مراد است و شبها به حساب نمی‌آید؟
جواب: از همان لحظه ورود حساب می‌کنند و معیار 10 روز؛ است یعنی اگر ظهر روز اوّل ماه وارد شده‌اند، ظهر روز یازدهم 10 روز کامل می‌شود و کافی است.

 

نماز استیجاری

سؤال 302- کسی، شخصی را اجیر می‌کند تا نماز قضای پدر او را بخواند، آیا می‌تواند شرط کند که باید نماز را در مسجد بخواند؟
جواب: اگر شرط کند باید به شرط عمل شود.
سؤال 303- شخصی برای انجام یک سال نماز و روزه مرحوم زید اجیر شده است؛ ولی زمان مشخّصی برای انجام این کار تعیین نشده است و اکنون سالها از زمان اجاره می‌گذرد و اجاره دهنده نیز فوت کرده است، آیا مستأجر مرتکب گناهی شده است؟ فعلًا وظیفه او چیست؟
جواب: مستأجر مرتکب خلاف شده است؛ ولی اکنون باید وظیفه خود را انجام دهد، و اگر دسترسی به دهندگان پول دارد، از آنها نیز احتیاطاً اجازه بگیرد.
سؤال 304- برخی از فقها گرفتن اجرت بر عبادات استیجاری را مشکل می‌دانند، نظر حضرتعالی چیست؟ اگر اشکال دارد راه حل آن چیست؟
جواب: در مورد حجّ استیجاری مشکلی نیست؛ چون روایات متعددی از معصومین (علیهم السلام) در این زمینه وارد شده است؛ ولی در سایر عبادات مانند نماز و روزه خالی از اشکال نمی‌باشد؛ چون در هیچ یک از روایات اشاره‌ای به استیجار برای نماز و روزه دیده نمی‌شود؛ امّا اظهر بر حسب قواعد عامّه صحّت آن است.

 

نماز قضا

سؤال 305- تفاوت نماز قضا و روزه قضا را بیان فرمایید.
جواب: قضای نماز با قضای روزه تفاوتهایی دارد، که به برخی از آنها، بطور اختصار اشاره می‌شود.
الف) نمازهایی که زن در حال عادت ماهانه نخوانده قضا ندارد؛ امّا قضای روزه ایّام عادت، در ماه مبارک رمضان لازم است.
ب) کسی که روزه قضا دارد، جایز نیست روزه مستحبّی بگیرد؛ ولی اگر نماز قضا داشته باشد، می‌تواند نماز مستحبّی بخواند.
ج) قضای نماز را نباید طوری تأخیر انداخت که بی‌اعتنایی به آن بشود؛ ولی اگر تأخیر بیندازد کفّاره ندارد؛ امّا قضای روزه ماه مبارک رمضان را باید پیش از رسیدن ماه مبارک رمضان سال بعد انجام دهد و چنانچه به تأخیر اندازد باید هم قضا کند و هم کفّاره مُدّ طعام بدهد.
د) در نماز قضا باید از اوّل نماز نیّت داشته باشد؛ لکن این امر در روزه قضا لازم نیست، بنابراین در روزی که هیچ قصد روزه نداشته و مفطری بجا نیاورده؛ می‌تواند قبل از ظهر قصد روزه قضا بنماید.
ه-) کسی که به خاطر مریض بودن نتواند در ماه رمضان روزه بگیرد و بعد از آن هم به خاطر مریضی تا ماه رمضان بعد نتواند روزه را قضا کند، روزه از او ساقط است و باید کفّاره مدّ طعام بدهد؛ امّا قضای نماز در هر صورت لازم است (ایستاده، نشسته، با وضو، با تیمّم)؛ اگر چه سالها گذشته باشد.
و) کسی که در شب ماه رمضان تفحّص کند و معتقد شود که صبح نشده و مشغول خوردن سحری شود، اگر بعداً معلوم شود که همان وقت صبح بوده و اشتباه کرده، روزه او صحیح است و قضا ندارد؛ امّا اگر پیش از وقت به گمان این که صبح شده شروع به نماز کند و در بین نماز وقت داخل نشود، باید نماز را از سر بگیرد.
ز) کسی که به قهر و غلبه چیزی در حلق او کنند و به خورد او دهند، روزه ماه مبارک رمضان او صحیح است؛ امّا اگر نماز کسی را باطل کنند باید از سر بگیرد.
ح) اگر روزه قضای ماه مبارک رمضان را بعد از ظهر بشکند کفّاره دارد؛ ولی شکستن نماز کفّاره ندارد؛ هرچند مرتکب گناه شده است (بنابر احتیاط).
سؤال 306- اگر انسان پس از مدّتها نماز خواندن، متوجّه شود که به علّت ناآگاهی وضو را غلط انجام می‌داده، یا غسلی که بر او واجب بوده انجام نداده است، آیا باید قضای تمام نمازهایی را که با وضوی غلط، یا بدون غسل واجب خوانده است بجا آورد؟
جواب: قضای نمازها لازم است و می‌تواند تدریجاً بجا آورد، بطوری که مایه مشقّت و زحمت نشود؛ ولی قضای روزه بر او واجب نیست.
سؤال 307- شخصی حدود 14 ماه نماز قضا بر ذمّه دارد، و در بعضی از این ایّام هم مسافر بوده است؛ ولی مقدار و زمان دقیق ایّام مسافرت، به علّت گذشتن وقت معلوم نیست؛ نسبت به قضای نمازها چه وظیفه‌ای دارد؟
جواب: آن مقدار که یقین دارد در وطن بوده تمام می‌خواند و آن مقدار که یقین دارد در سفر بوده شکسته می‌خواند و در مقدار مشکوک جمع بین قصر و اتمام می‌کند؛ یعنی به آن مقدار، هم نماز تمام و هم نماز قصر بجا می‌آورد.
سؤال 308- کسی که با وضو، یا غسل جبیره‌ای نماز می‌خواند، آیا می‌تواند نمازهایی را که در زمان سلامتی‌اش فوت شده، در این حال قضا نماید؟
جواب: مانعی ندارد.
سؤال 309- انسانی که تا سنّ 20 سالگی نماز نخوانده و روزه نگرفته است، آیا به مجرّد توبه نمازها و روزه‌هایی که از او فوت شده ساقط می‌شود؟
جواب: باید قضای آنها را نیز بجا بیاورد، و روزه او کفّاره نیز دارد و اگر نتواند کفّاره را انجام بدهد مطابق مسأله 1402 توضیح المسائل ما عمل کند.
سؤال 310- آیا قضای نمازهای نافله شب همان ثواب و پاداش ادای آن را دارد؟
جواب: شک نیست که میان ادا و قضا تفاوت است.

 

نماز قضای پدر و مادر

سؤال 311- پدر و مادری نسبت به انجام فریضه نماز و روزه سهل‌انگاری دارند، یا اصلًا نمی‌خوانند، و از نظر اعتقادی، شیعه اثنا عشری هستند. این که فقها فرموده‌اند: «نماز و روزه قضای پدر و مادر بر ذمّه پسر بزرگ است» در صورتی که والدین این مسأله را بدانند و عمداً به تکالیف خود عمل ننمایند، آیا واقعاً با انجام نماز و روزه قضای پدر و مادر توسّط پسر بزرگ آنها، بری‌ء الذّمة می‌شوند؟ آیا این یک شگرد نیست و باعث سوء استفاده نمی‌شود؟ البتّه ما تابع حکم خدا هستیم که حضرتعالی مرقوم خواهید داشت.
جواب: نماز و روزه در صورتی بر فرزند بزرگتر واجب است که به خاطر عذری ترک شده باشد نه عمداً؛ بنابراین مشکلی پیش نمی‌آید.
سؤال 312- شخصی بر اثر سکته مغزی چند سال حواسّ درستی نداشته، به گونه‌ای که اگر به او تذکّر می‌دادند نماز را بدون شرایط می‌خواند و الّا خودش نماز نمی‌خواند، آیا چنین فردی مانند شخص بی‌هوش است که نمازش قضا ندارد، یا نمازهای او بر پسر بزرگتر واجب است؟
جواب: در فرض مسأله نماز از او ساقط است و قضا بر عهده فرزند او نیست؛ امّا اگر عقل و شعور کافی دارد، ولی گرفتار فراموشی می‌شود احتیاط واجب آن است که فرزند بزرگتر بعد از فوت او نمازهایش را قضا کند.
 

نماز جماعت

فضیلت نماز جماعت

سؤال 313- در مورد ارزش و اهمّیّت نماز جماعت احادیث فراوانی وارد شده است؛ طبق یکی از این روایات- که در ابتدای احکام نماز جماعت رساله حضرتعالی نیز آمده است- در شرایط خاصّی ثواب نماز جماعت نامحدود است، بنابراین کسی که در چندین نماز جماعت با شرایط مذکور شرکت کند، آیا امکان دارد ثواب نماز جماعت گناه یا گناهانی که عقوبت محدودی دارد را از بین ببرد؟
جواب: ثواب نماز جماعت بیش از آن است که تصوّر شود؛ ولی شرط از بین رفتن گناه توبه است و تنها خواندن نماز جماعت باعث از بین رفتن آثار گناه نیست.
سؤال 314- همان گونه که در رساله و جلد اوّل استفتائات حضرتعالی آمده است، امام جماعت می‌تواند نماز خود را دو بار به جماعت بخواند، لطفاً بفرمایید که در نماز دوّم نیّت او چگونه است؟
جواب: در مرتبه دوّم نیز نیّت ادا می‌کند؛ ولی نیّت واجب نمی‌کند.
سؤال 315- اگر امام و مأمومین قبلًا نماز خود را فرادی خوانده‌اند، آیا همان نماز را می‌توانند دوباره با جماعت اقامه نمایند؟
جواب: اگر قبلًا توجّه به امکان اقامه نماز جماعت نداشته باشند و بعداً متوجّه شوند، می‌توانند نماز را به جماعت اقامه کنند.
سؤال 316- اگر امام جماعت نماز قضا در ذمّه‌اش باشد، آیا برای بار سوّم می‌تواند با افرادی غیر از افراد اوّل و دوّم اعاده کند؟
جواب: اگر نماز قضا قطعی باشد می‌تواند؛ خواه نماز قضای قطعی خودش باشد یا دیگری.
سؤال 317- مکلّفی نمازش را به صورت فرادی خوانده، سپس نماز جماعت برپا شده است، این شخص اگر بخواهد نمازی را که خوانده دوباره به جماعت بخواند، چگونه نیّت کند؟
جواب: نیّت نماز ادای مستحب می‌کند؛ ولی توجّه داشته باشید نیّت وجوب و مستحب لازم نیست، همین اندازه که قصد قربت کند کافی است.
سؤال 318- اگر شخص مذکور در نماز جماعت نیّت واجب بکند، نماز اوّلش را که فرادی خوانده چه حکمی پیدا می‌کند؟
جواب: نماز اوّل واجب بوده و نماز دوّم مستحب، و این اشتباه مشکلی ایجاد نمی‌کند.
سؤال 319- طیّ پرسشنامه‌ای از سوی دفتر نهاد رهبری در دانشگاه فردوسی مشهد که بین دانشجویان توزیع شد، سؤالاتی در مورد نماز جماعت دانشگاه و این فریضه با شکوه طرح شده بود؛ در پاسخ‌های جمع‌آوری شده مواردی دیده می‌شود که اهمّیّت نماز جماعت و شرکت در آن در مسجد، برای خانم‌ها محلّ سؤال بود، مثلًا بعضی خانم‌ها بر این باورند که: «زنان مستحب است نماز خود را در خانه بجای آورند» یا «نماز جماعت آن قدر که برای آقایان ثواب دارد برای خانم‌ها ثواب ندارد»، این قبیل عقاید مانعی برای حضور ایشان در نماز جماعت می‌باشد. این مسأله را تشریح نموده تا رفع شبهه شود.
جواب: در شرایط فعلی برای زنان نیز مستحب است که نماز خود را در مسجد و با جماعت بخوانند و مطمئنّا ثواب زیادی دارد.
 

شرایط امام جماعت

سؤال 320- آیا کسی که نقص عضوی دارد، می‌تواند امام جماعت شود؟
جواب: چنانچه بعضی از اعضای سجده را داشته باشد و بعضی را نداشته باشد، مانعی ندارد.
سؤال 321- در ادارات معمولًا به دلیل عدم حضور دائمی امام جماعت، یکی از کارکنان به عنوان امام، نماز را برگزار می‌کند، با توجّه به شرایط لازم برای امام جماعت و ویژگیهای ادارات از نظر برگزاری نماز به عنوان بخشی از اعمال روزانه، اقتدا کردن به این اشخاص که شناخت جامعی از اعتقادات، عدالت و سایر صفات آنان وجود ندارد و یا در رفتار اداری آنان سوء عدالت دیده می‌شود، چه حکمی دارد؟
جواب: در امام جماعت عدالت و اطّلاع از مسائل مورد ابتلا لازم است، و اگر دسترسی به روحانی واجد شرایط نباشد اقتدا به غیر روحانی واجد شرایط جایز است.
سؤال 322- در نزدیکی منزل ما دو مسجد وجود دارد که امام جماعت یکی از آنها سیّد و دیگری عامّ است؛ اقامه نماز جماعت با کدام یک اولویّت دارد؟
جواب: در شرایط مساوی سادات مقدّمند.
سؤال 323- اگر نماز امام جماعت به دلیلی باطل شود، آیا لازم است به مأمومین اطّلاع دهد؟ حکم نماز جماعت مأمومین چیست؟
جواب: یکی از مأمومین، که ظاهر الصّلاح است، را جلو می‌اندازد تا نماز را با او تمام کنند.
سؤال 324- در مسجد محلّه ما، روزهایی که امام جماعت مسجد تشریف نمی‌آورند، چند نفر از جوانان، در گوشه‌ای از مسجد یا شبستان- نه جای همیشگی امام جماعت- نماز جماعت کوچکی برپا می‌دارند. امام جماعت ظهر اجازه این کار را داده است؛ امّا امام جماعت شب مشروط کرده که امام جماعت باید روحانی ملبّس باشد؛ در حالی که در آن زمان هیچ روحانی ملبّسی در مسجد نیست و غالباً یکی از دوستان طلبه غیر ملبّس، امامت جماعت این جمع کوچک را بر عهده می‌گیرد. با این توضیحات بفرمایید:
الف) آیا با چنین شرایطی می‌شود نماز جماعت خواند؟
ب) آیا اجازه امام جماعت شرط است؟
ج) با توجّه به این که این مسجد سه امام جماعت دارد، آیا شرط یکی برای نوبت دیگری نیز نافذ است؟
د) حکم کلّی در مورد برپایی نماز جماعت غیر علنی در غیاب امام جماعت چیست؟
جواب: با توضیحاتی که در بالا ذکر شد امامت جماعت شخص مزبور اشکالی ندارد، و اجازه امام مسجد شرط نیست.
سؤال 325- بعضی از امام جماعتها برای نماز صبح به مسجد نمی‌آیند، در این صورت آیا می‌توان یکی از مؤمنین عادل را انتخاب کرد تا نماز صبح را به جماعت اقامه کنند؟
جواب: در صورتی که دسترسی به روحانی جامع الشّرائط نباشد مانعی ندارد.
سؤال 326- امام جماعت شدن مجروحان و معلولان در فروض زیر چه حکمی دارد؟
الف) دست امام جماعت به گونه‌ای باشد که نتواند تمام کف دست را روی زمین بگذارد.
ب) دست امام جماعت مصنوعی باشد.
ج) رکوع و سجود را به اشاره انجام دهد.
جواب: در صورت اوّل و دوّم جایز است و در صورت سوّم اشکال دارد.
سؤال 327- فردی خود را عادل نمی‌داند؛ ولی مردم او را عادل می‌دانند، آیا می‌تواند با پیشنهاد مردم امام جماعت شود؟ در صورتی که جواب مثبت است، آیا وظیفه دارد که به مردم عدم عدالت خویش را اعلام دارد؟
جواب: امامت او اشکالی ندارد و لزومی ندارد چیزی به مردم بگوید.
سؤال 328- شخصی امام جماعت مسجدی بوده است، تمام امور و شرایط امامت را دارا بوده و حتّی به درجه اجتهاد هم رسیده است؛ ولی اخیراً مبتلا به مرض درد زانو (آرتروز) شده است؛ اطبّای متخصّص معالج وی می‌گویند: «به هنگام نماز، بایستی مقداری موضع سجده را بلند کند و روی آن سجده نماید»؛ ولی بقیّه موارد (حمد و سوره و رکوع و غیره) را به خوبی انجام می‌دهد. آیا اینجا از مصادیق اقتدای شخص ایستاده به نشسته است که جایز نیست؟
جواب: از نظر ما دلیلی بر عدم جواز نیست و ادلّه جماعت (و لو به اطلاق مقامی)، شامل چنین اشخاصی می‌شود؛ بنابراین اقتدا به چنین کسی جایز است.
سؤال 329- آیا ارتکاب خلاف شأن، مُسقِط عدالت است؟
جواب: کارهای خلاف شأن مختلف است. در بعضی از موارد حرام و موجب سقوط عدالت و در بعضی موارد کراهت دارد و مسقط عدالت نیست.
سؤال 330- آیا اجازه می‌دهید غیر از زمان حجّ، پشت سر امام جماعت سنّی نماز جماعت خوانده شود؟
جواب: هرگاه به منظور ایجاد وحدت صفوف مسلمین باشد، اشکالی ندارد و نماز صحیح است.
سؤال 331- آیا اقتدا کردن به امام جماعتی که از میّتی تقلید ابتدایی می‌کند، در حالی که مرجع ما تقلید ابتدایی میّت را اجازه نمی‌هد، جایز است؟
جواب: مجرّد تقلید ابتدایی از میّت برای مأمومی که این تقلید را باطل می‌داند، باعث باطل شدن نماز جماعت نمی‌شود، تا زمانی که در اعمالی که عمداً یا جهلًا موجب بطلان نماز می‌شود، مخالفت نکند، مانعی ندارد.
سؤال 332- شخصی از هر نظر عادل است؛ ولی مخالف انقلاب است، امامت جماعت او جایز است؟
جواب: هر کس به اسلام علاقه دارد به انقلاب اسلامی نیز علاقه دارد، بنابراین چنین کسی حتماً در اشتباه است، سعی کنید او را به صورت منطقی توجیه کنید.

 

احکام جماعت

سؤال 333- در مدرسه‌ها، نماز جماعت برپا می‌شود؛ ولی بعضی از دانش‌آموزان وضو نمی‌گیرند، آیا برای نماز بقیّه اشکال دارد؟
جواب: نماز بی‌وضو صحیح نیست؛ ولی چنانچه ارتباط صفوف با امام جماعت توسّط کسانی که وضو دارند برقرار باشد کافی است، و فاصله شدن دو سه نفر از آنها مانع اتّصال نیست.
سؤال 334- آیا کسانی که مقلّد مرجعی هستند که نماز کسی را که شغل او در سفر است شکسته می‌داند، می‌توانند به امام جماعتی که هر روز مثلًا از بابل (که تا ساری بیش از 50 کیلومتر است جهت شغل اداری) به ساری می‌آید و برمی‌گردد و چون خود را کثیرالسّفر می‌داند نمازش را تمام می‌خواند، اقتدا نمایند؟
جواب: خالی از اشکال نیست.
سؤال 335- در رساله حضرتعالی آمده است: «در رکعتهای دیگر نماز نیز باید خود را به رکوع امام برساند وگرنه جماعت اشکال دارد».
الف) کسی که به هر عنوان، مثلًا به علّت این که یک رکعت دیر رسیده و در حال خواندن حمد است، و به رکوع امام نمی‌رسد، چه باید بکند؟
جواب: چنانچه برای خواندن سوره وقت ندارد، حمد را تمام کند و در رکوع خود را به امام برساند و اگر در حال حمد امام سر برداشت، حمد را تمام کند و سوره را بخواند و خود را به امام برساند سپس احتیاطاً نماز را اعاده کند.
ب) اگر در سایر ارکان مانند سجدتین به امام نرسد، چه حکمی پیدا می‌کند؟
جواب: هرگاه در ارکان دیگر به امام نرسیده است، احتیاط آن است که آن نمازها را نیز اعاده کند.
سؤال 336- در رساله حضرتعالی آمده است: «کسی که یک رکعت عقب است وقتی امام تشهّد می‌خواند، احتیاط آن است که زانوها را از زمین بلند کند و دست و سینه پاها را بر زمین بگذارد و همراه او تشهّد یا ذکر بخواند و اگر تشهّد آخر است، صبر کند تا امام سلام بگوید، بعد برخیزد»،
الف) آیا خواندن تشهّد یا ذکر، واجب است و اگر واجب است، باید به چه نیّتی باشد؟
جواب: خواندن تشهّد واجب نیست و به نیّت ذکر مطلق مستحب بگوید.
ب) در تشهّد، نشستن به حالت تجافی و صبر کردن تا اتمام سلام، واجب است؟
جواب: احتیاط آن است که ترک نکند.
ج) اگر سلام را در حالت تجافی بعد از تشهّد عمداً و به قصد همراهی (البتّه بدون آگاهی) گفت، چه وظیفه‌ای در قبال آن نمازها دارد؟
جواب: نماز را اعاده کند.
سؤال 337- اگر مأموم زودتر از امام از رکوع یا سجود، سر بلند کند، اوّل اینکه اگر می‌داند که اگر به رکوع یا سجود برود، به امام نخواهد رسید چه وظیفه‌ای دارد؟ دوّم این که اگر شکّ دارد به امام خواهد رسید یا نه، چه وظیفه‌ای دارد؟
جواب: در صورت اوّل لازم نیست بازگردد و نماز او درست است، و در صورت دوّم اگر اطمینان ندارد، وارد نشود.
سؤال 338- آیا نمازگزار می‌تواند قبل از امام جماعت، عمداً سلام نماز را بگوید؟
جواب: بهتر است بعد از او بگوید؛ ولی اگر قبلًا بگوید باطل نیست.
سؤال 339- آیا دیوار حایل بین صفوف بانوان و آقایان، قاطع صفوف نماز جماعت می‌باشد؟
جواب: در صورتی که دیوار به قدری بلند نباشد که دو محل را از هم جدا کند و در واقع همه آنها زیر یک سقف نماز بخوانند، اشکال ندارد.
سؤال 340- بعضی از بیماران مجبورند روی تخت یا چرخ نماز بخوانند، آیا این امر موجب به هم خوردن اتّصال صفهای نماز جماعت می‌شود؟
جواب: اتّصال صفوف به هم نمی‌خورد.
سؤال 341- آیا در بین نماز جماعت می‌توان نیّت فرادی نمود؟ و در صورت جواز، در کجای نماز می‌توان این عمل را انجام داد؟
جواب: احتیاط واجب آن است که در هیچ جای نماز بدون ضرورت نیّت فرادی نکند، خواه از اوّل قصد داشته باشد یا نه.
سؤال 342- طلبه ای هستم که ظهرها در یک ارگان دولتی نماز جماعت برپا می‌کنم، عادت داشتم هر روز قبل از رفتن به محلّ نماز، در منزل وضو می‌گرفتم، ولی یک روز به علت کمبود وقت در منزل وضو نگرفتم، به امید آنکه در ارگان وضو بگیرم، وقتی به آن ارگان رفتم طبق عادت همیشگی که وضو داشتم وضو نگرفتم و نماز را از روی فراموشی بدون وضو با جاعت اقامه کردم و بعداً یادم آمد که نماز را بدون وضو خوانده ام، تکلیف من در این مسأله چیست؟
جواب: اعلان به مأمومین لازم نیست و نماز صحیح است، ولی نماز خودتان را باید اعاده کنید.
سؤال 343- اگر شخصی که در صف اوّل است و با امام جماعت پنج نفر فاصله دارد، بلافاصله پس از امام جماعت نیّت کند و تکبیر بگوید و پس از آن دیگران تکبیرۀ الاحرام بگویند، نماز جماعت او چه حکمی دارد؟
جواب: هنگامی که صفوف جماعت آماده شد، هر کس در هر جایی از صفوف باشد می‌تواند اقتدا کند؛ هرچند در صف آخر باشد.
سؤال 344- چنانچه امام جماعت در نماز چهار رکعتی اشتباه کند و پس از خواندن سه رکعت خیال کند رکعت چهارم است و تشهّد و سلام بخواند، آیا بعد از اتمام نماز، خواندن یک رکعت فقط بر عهده امام جماعت است، یا بر عهده مأمومین نیز هست؟
جواب: امام بلافاصله باید بلند شود و نماز خود را ادامه دهد و اگر منافیاتی بجا آورده، نماز را از سر بگیرد و مأمومین اگر نمی‌دانستند نیز حکمشان همین است و اگر می‌دانسته‌اند و تشهّد و سلام خوانده‌اند، نمازشان باطل است.

 

مسائل متفرّقه نماز جماعت

سؤال 345- اگر بین نماز جماعت و جلسه قرآن تزاحم پیش آید، کدام یک مقدّم است؟
جواب: نماز مقدّم است.
سؤال 346- اگر شخصی به علّتی توفیق شرکت در نماز جمعه را پیدا نکند، اشکالی دارد که در نماز جماعتی که نزدیک منزلش، یا در مسیر کارش واقع می‌گردد، شرکت نماید؟
جواب: اشکالی ندارد؛ ولی بهتر است که در وقت نماز جمعه، نماز جماعت نخوانند؛ مگر در جایی که توانایی بر حضور در نماز جمعه نداشته باشند.
سؤال 347- آیا متولّی وقف مسجد حقّ تعیین، یا عزل امام جماعت را دارد؟
جواب: متولّی نسبت به این امور در مساجد حقّی ندارد.
سؤال 348- حکم برپا داشتن نماز جماعت دوّم، بعد از پایان یافتن نماز جماعت امام اصلی، در مسجد چیست؟
جواب: در صورتی که موجب اهانت به نماز جماعت اوّل نباشد، مانعی ندارد.
سؤال 349- آیا کسی حق دارد از اقامه نماز جماعت به امامت شخصی غیر از امام راتب مسجد جلوگیری کند؟
جواب: جایز نیست؛ مگر این که موجب اهانت به نماز جماعت اوّل شود.
سؤال 350- اگر کسی در صحّت جماعتی شک داشته باشد (به دلیل شک در عدالت امام جماعت، یا دیگر شرایط جماعت)، آیا می‌تواند در آن جماعت شرکت کند و بعداً نماز خود را اعاده کند؟ برای حفظ وجهه امام جماعت چطور؟
جواب: اگر مفسده خاصّی نداشته باشد، اشکالی ندارد.
سؤال 351- در فرض بالا اگر یقین به بطلان جماعت داشته باشد چطور؟
جواب: اگر موجب ترویج باطل نشود، مانعی ندارد.
سؤال 352- اگر یک روحانی با تعویض مکان نمازش، باعث شود جماعت همراهش به چند برابر جماعت قبلی تبدیل شود، تکلیفش چیست؟
جواب: این کار برای درک ثواب بیشتر مانعی ندارد؛ بلکه مستحب است.
سؤال 353- از نظر شرعی و قانونی، ادارات به هنگام ظهر برای برگزاری نماز جماعت چه مقدار وقت می‌توانند کار خود را تعطیل و ارباب رجوع را منتظر نگهدارند؟
جواب: بهتر این است که نماز را سریعتر انجام دهند و به کارهای مردم برسند.
سؤال 354- مدّتی بود که هر شب توفیق شرکت در نماز جماعت را داشتم، تا این که یک شب نتوانستم به نماز بروم، به همین جهت فکر کردم که دیگران می‌گویند: چرا امشب به نماز نیامده؟ و یا اگر یک شب دیرتر می‌رفتم، فکر می‌کردم که دیگران می‌گویند: چرا دیرتر آمد؟ آیا این تفکّرات نشانگر آن است که عبادتهایم از روی ریاکاری بوده است؟
جواب: هرگاه نیّت شما برای شرکت در نماز جماعت خداست، این گونه خیالات ضرری به جماعت شما نمی‌زند؛ ولی سعی کنید این افکار را از خود دور کنید، که ممکن است منشأ مشکلاتی شود.
 

نماز آیات

سؤال 355- اگر زلزله‌ای واقع شود، امّا انسان وقوع آن را احساس نکند، خواه بیدار باشد یا در خواب، سپس از منبع موثّق و معتبری، مانند سازمان زلزله‌نگاری، کسب اطّلاع کند که در محل سکونت او زلزله‌ای رخ داده است؛ آیا در این صورت باید نماز آیات را بخواند؟
جواب: اگر زلزله جز به وسیله دستگاهها قابل درک نباشد نماز ندارد، و اگر قابل درک بوده امّا او نفهمیده، احتیاط آن است که نماز آیات را بخواند.

 

نماز جمعه

مسأله 356- در زمان غیبت حضرت ولی عصر (عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف) نماز جمعه واجب تخییری است، یعنی مکلّف می‌تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند؛ ولی به هنگام تشکیل حکومت اسلامی احتیاط در انجام نماز جمعه است.
مسأله 357- کسی که نماز جمعه را بجا آورده، واجب نیست نماز ظهر را هم بخواند.

 

شرایط نماز جمعه

مسأله 358- نماز جمعه تنها توسّط مردان منعقد می‌شود؛ ولی زنان هم می‌توانند در آن شرکت کنند.
مسأله 359- نماز جمعه باید به جماعت برگزار شود و نمی‌توان آن را بطور فرادی بجا آورد.
مسأله 360- همه شرایطی که در نماز جماعت معتبر است، در نماز جمعه نیز لازم است؛ مانند نبودن حائل، بالاتر نبودن جای امام، فاصله بیش از حد در میان صفوف و افراد و غیر اینها «1».
مسأله 361- همه شرایطی که در امام جماعت لازم است، باید در امام جمعه هم باشد؛ مانند عقل، ایمان و عدالت؛ ولی امامت زنان در نماز جمعه جایز نیست؛ هرچند در نمازهای دیگر، برای خودشان جایز باشد.
مسأله 362- کمترین فاصله لازم بین دو نماز جمعه یک فرسخ است، بنابراین اگر فاصله کمتر باشد نماز جمعه دوّم باطل است و اگر هر دو با هم خوانده شود هر دو باطل است.
مسأله 363- کمترین عدد لازم برای انعقاد نماز جمعه، پنج نفر است که باید یکی از آنها امام باشد؛ پس نماز جمعه با کمتر از پنج نفر واجب نیست و منعقد نمی‌شود؛ ولی اگر هفت نفر و بیشتر باشند، فضیلت نماز جمعه بیشتر خواهد بود.
مسأله 364- در صورت وجود شرایط لازم، نماز جمعه بر ساکنین شهرها، شهرک‌ها، حاشیه‌نشینان، روستاییان، چادرنشینان و عشایر و بیابانگردهایی که روش زندگی آنها به همین صورت است واجب تخییری است.
مسأله 365- فاقدین شرایط وجوب نماز جمعه، اگر اتّفاقاً در نماز حاضر شوند، یا با مشقّت خود را به آن برسانند، نمازشان صحیح است و نماز ظهر بر آنها واجب نیست. همچنین کسانی که با وجود باران، یا سرمای شدید، یا نداشتن پا، یا عضو دیگر، که موجب مشقّت و اسقاط تکلیف نماز جمعه است، در نماز جمعه شرکت کرده‌اند، نمازشان صحیح است و نیز نماز جمعه پسران نابالغ صحیح است؛ گرچه نمی‌توانند مکمّل عدد لازم (5 نفر) باشند، همان گونه که نمی‌توانند به تنهایی تشکیل نماز جمعه بدهند.
______________________________
(1). درباره شرایط، موانع، مبطلات، خلل، شک، سهو و غیره، به فصل مربوط به نماز جماعت در توضیح المسائل ما مراجعه شود.

مسأله 366- مسافر می‌تواند در نماز جمعه شرکت کند، و در این صورت نماز ظهر از او ساقط است؛ لکن مسافرین بنابر احتیاط واجب به تنهایی (بدون شرکت غیر مسافرین) نمی‌توانند نماز جمعه تشکیل دهند؛ بلکه باید نماز ظهر بخوانند. مسافر نمی‌تواند مکمّل عدد لازم (5 نفر) باشد؛ ولی اگر مسافرین قصد اقامه (ده روز یا بیشتر) بنمایند می‌توانند نماز جمعه تشکیل دهند.
________________________________________
شیرازی، ناصر مکارم، استفتاءات جدید (مکارم)، 3 جلد، انتشارات مدرسه امام علی بن ابی طالب علیه السلام، قم - ایران، دوم، 1427 ه ق استفتاءات جدید (مکارم)؛ ج‌2، ص: 135
مسأله 367- زنان می‌توانند در نماز جمعه شرکت کنند و نمازشان صحیح و مجزی از نماز ظهر است؛ امّا به تنهایی (بدون شرکت مردان) نمی‌توانند نماز جمعه تشکیل دهند، همان گونه که نمی‌توانند مکمّل عدد لازم (5 نفر) باشند بنابر احتیاط واجب.

 

وقت نماز جمعه

مسأله 368- وقت نماز جمعه از اوّل ظهر است به مقداری که اذان و خطبه‌ها و نماز مطابق معمول انجام شود، و با گذشتن آن، وقت نماز جمعه پایان می‌یابد.
مسأله 369- احتیاط واجب آن است که خطبه‌ها را قبل از اذان ظهر نخوانند؛ بلکه بعد از اذان باشد و اگر قبل از اذان شروع کنند امّا بعد از ورود وقت واجبات خطبه را بطور فشرده انجام دهند کافی است.
مسأله 370- جایز نیست امام جمعه خطبه‌ها را آن قدر طولانی کند که وقت نماز بگذرد، و الّا باید نماز ظهر را بخواند؛ زیرا نماز جمعه در خارج از وقت آن قضا ندارد.
مسأله 371- اگر در بین نماز جمعه وقت آن تمام شود، در صورتی که یک رکعت آن در وقت واقع شده باشد صحیح است؛ ولی احتیاط مستحب آن است که پس از اتمام آن، نماز ظهر را هم بجا آورد و اگر حتّی یک رکعت آن در وقت واقع نشده باطل است؛ هرچند احتیاط واجب آن است که آن را تمام کند، سپس نماز ظهر را بخواند.
مسأله 372- اگر یقین دارد وقت به اندازه‌ای هست که می‌تواند حدّ اقل واجب را در خواندن دو خطبه و دو رکعت نماز بجا آورد، بین نماز جمعه و ظهر مخیّر است. و اگر یقین دارد که به این اندازه وقت نیست باید نماز ظهر را بخواند، و اگر شک دارد، نماز جمعه صحیح است؛ ولی در صورتی که پس از نماز معلوم شود که حتّی برای یک رکعت هم وقت باقی نبوده، باید نماز ظهر را بجا آورد.
مسأله 373- اگر مقدار وقت را می‌داند، ولی شک دارد که در این مقدار می‌تواند نماز جمعه را بجا آورد یا نه؟ جایز است نماز جمعه را شروع کند؛ پس اگر وقت برای همه نماز کافی بود، نمازش صحیح است و الّا باید نماز ظهر را بجا آورد؛ ولی احتیاط مستحب آن است که در این صورت اساساً نماز ظهر را اختیار کند.
مسأله 374- در صورتی که نماز جمعه با عدد کامل و در وقت کافی شروع شود، ولی مأمومی به رکعت اوّل نرسیده باشد، اگر به رکعت دوّم، و لو به رکوع آن برسد و اقتدا کند نمازش صحیح است (به شرط آن که بداند وقت به اندازه‌ای هست که رکعت دوّم او هم در وقت واقع می‌شود) در این صورت دوّمین رکعت نماز خود را بطور فرادی به جا می‌آورد.

 

کیفیّت نماز جمعه

مسأله 375- نماز جمعه دو رکعت است و کیفیّت آن مانند نماز صبح است؛ حمد و سوره با صدای بلند خوانده می‌شود و سزاوار است در رکعت اوّل بعد از حمد، سوره جمعه و در رکعت دوّم، سوره منافقون را قرائت نمایند.
مسأله 376- نماز جمعه دارای دو قنوت است، قنوت اوّل قبل از رکوع رکعت اوّل و قنوت دوّم بعد از رکوع رکعت دوّم است.
مسأله 377- نماز جمعه دارای دو خطبه است، که مانند اصل نماز واجب بوده و باید توسّط امام جمعه ایراد شود؛ بدون این دو خطبه نماز جمعه محقّق نمی‌شود.
مسأله 378- واجب است دو خطبه را قبل از نماز جمعه بخواند و اگر اوّل نماز جمعه را بجا آورد باطل است، و در صورتی که وقت باقی است، باید پس از ایراد خطبه‌ها مجدّداً نماز جمعه را بخواند؛ ولی اگر نسبت به حکم مسأله جاهل بوده، یا اشتباه کرده احتیاط واجب آن است که خطبه‌ها و نماز را اعاده کند.
مسأله 379- در خطبه اوّل حمد الهی واجب است و به هر لفظی که حمد الهی محسوب شود جایز است؛ ولی احتیاط مستحب آن است که به لفظ جلاله «اللّه» باشد و پس از آن به ثنای الهی بپردازد و سپس به پیغمبر اسلام (صلی الله علیه و آله) درود فرستد، و واجب است مردم را به تقوا سفارش کند و یک سوره کوچک از قرآن را بخواند. و در خطبه دوّم نیز حمد و ثنای الهی (به صورتی که ذکر شد) و درود بر پیغمبر اسلام (صلی الله علیه و آله) واجب است. در این خطبه نیز به تقوا سفارش کند و سوره کوچکی از قرآن تلاوت نماید.
مسأله 380- احتیاط واجب آن است که در خطبه دوّم پس از درود بر پیغمبر (صلی الله علیه و آله)، به ائمّه معصومین (علیهم السلام) نیز درود فرستد و برای مؤمنین استغفار کند. و بهتر است از خطبه‌های منسوب به امیر المؤمنین (علیه السلام) یا آنچه از ائمّه معصومین (علیهم السلام) وارد شده انتخاب کند.
مسأله 381- شایسته است امام جمعه، خطیب و بلیغ باشد و به تناسب اوضاع زمان و مکان سخن گوید و عبارات فصیح و روان به کار برد. به حوادثی که در سراسر جهان برای مسلمین می‌گذرد، بخصوص حوادث منطقه خود، آشنا باشد. مصالح اسلام و مسلمین را تشخیص دهد، چنان شجاع باشد که در راه خدا از ملامت و نکوهش احدی بیم به خود راه ندهد. در اظهار حق و ابطال باطل بر حسب شرایط زمان و مکان صراحت داشته باشد. اموری از قبیل مواظبت در اوقات نماز، و عمل به روش صلحا و اولیای خدا را، که موجب تأثیر کلام او در مردم است، رعایت کند. اعمال او با مواعظ و وعده و وعیدهایش تطبیق نماید. از آنچه که موجب وهن او و کلامش می‌شود، حتّی از قبیل پرگویی، شوخی و بیهوده‌گویی بپرهیزد. و همه این امور را تنها برای خداوند رعایت کند و هدفش اعراض از دنیاپرستی و ریاست‌طلبی، که سرسلسله همه گناهان است، باشد.
مسأله 382- شایسته است امام و خطیب جمعه در خطبه نماز جمعه، مصالح دین و دنیای مسلمانان را تذکّر دهد، و مردم را در جریان مسائل زیانبار و سودمند کشورهای اسلامی و غیر اسلامی قرار دهد، و نیازهای مسلمین را در امر معاد و معاش تذکّر دهد. از امور سیاسی و اقتصادی، آنچه را که در استقلال و کیان مسلمین نقش مهمّی دارد، گوشزد کند. کیفیّت صحیح روابط آنان را با سایر ملل بیان نماید، و مردم را از دخالتهای دولتهای ستمگر و استعمارگر در امور سیاسی و اقتصادی مسلمین، که منجر به استعمار و استثمار آنها می‌شود، بر حذر دارد. خلاصه، نماز جمعه و دو خطبه آن، نظیر حجّ و مراکز تجمّع آن و نمازهای عید فطر و قربان و غیره، از سنگرهای بزرگی است که متأسّفانه مسلمانان از وظایف مهمّ خود در برابر آن غافل مانده‌اند؛ همان گونه که از سایر پایگاه‌های عظیم سیاست اسلامی گاه غافلند. اسلام آمیخته با سیاست است و کسی که در احکام قضایی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی اسلام اندکی تأمّل کند، متوجّه این معنا می‌شود. هر کس گمان کند اسلام از سیاست جداست، نه اسلام را می‌شناسد نه سیاست را.
مسأله 383- خوب است به رجاء مطلوبیّت، امام و خطیب جمعه در زمستان و تابستان، عمّامه داشته باشد و ردایی بپوشد و خود را بیاراید، تمیزترین لباسهای خود را بپوشد و بوی خوش به کار برد، بطوری که با وقار و سکینه باشد. قبل از خطابه، هنگامی که مؤذّن اذان می‌گوید، او بر منبر نشسته باشد تا اذان به پایان برسد و خطبه را آغاز کند. هنگام صعود بر منبر خطابه، روبه‌روی مردم بایستد و سلام کند، و مردم نیز با چهره‌های خود از او استقبال کنند و به چیزی از قبیل اسلحه یا عصا تکیه کند.
مسأله 384- واجب است امام جمعه شخصاً و در حال ایستاده به ایراد خطبه بپردازد. و اگر نتواند خطبه‌ها را در حال ایستاده بخواند، باید دیگری به ایراد خطبه بپردازد و امامت نماز را هم بر عهده گیرد، و اگر هیچ کس برای ایراد خطبه‌ها در حال ایستاده پیدا نشود، بنابر احتیاط واجب نماز جمعه ساقط و نماز ظهر واجب است.
مسأله 385- جایز نیست امام جمعه، خطبه‌ها و بخصوص موعظه و توصیه به تقوا را، آهسته ادا کند؛ بلکه لازم است که در هنگام موعظه و سفارش به تقوا، صدای خود را در حدّ مقدور به نمازگزاران برساند، و در مجامع بزرگ توسّط بلندگوها به خطبه بپردازد تا تشویق و تحذیر و مسائل مهمّه به گوش همگان برسد.
مسأله 386- احتیاط مستحب آن است که امام در حال خطبه، سخنی غیر مربوط به خطبه‌ها نگوید؛ البتّه در فاصله بین خطبه‌ها و نماز، سخن گفتن بلامانع است.
مسأله 387- واجب است امام پس از خطبه اوّل، مقدار کمی بنشیند و سپس به خطبه دوّم بپردازد.
مسأله 388- احتیاط واجب آن است امام و مستمعین، در حال خطبه دارای طهارت کامل (که برای نماز معتبر است) باشند.
مسأله 389- احتیاط واجب آن است که امام جمعه در خطبه حمد الهی و درود بر پیغمبر (صلی الله علیه و آله) و ائمّه (علیهم السلام) را به زبان عربی ایراد نماید، گرچه او و مستمعین عرب نباشند؛ امّا می‌تواند در مقام وعظ و توصیه به تقوا، به زبان دیگری تکلّم نماید. و احتیاط واجب آن است که موعظه و آنچه را به مصالح مسلمین مربوط می‌شود، به زبان مستمعین ادا نماید، و اگر مستمعین مختلفند، آنها را به زبانهای مختلف تکرار کند. گرچه در صورتی که مأمومین بیش از حدّ نصاب (چهار نفر) باشند می‌تواند به زبان حدّ نصاب (چهار نفر) اکتفا نماید؛ ولی احتیاط واجب آن است که آنها را به زبان خودشان موعظه کند.
مسأله 390- احتیاط واجب آن است که نمازگزاران هنگام ایراد خطبه با طهارت باشند و رو به امام بنشینند و سکوت را رعایت کنند و به خطبه‌ها گوش فرا دهند؛ ولی اگر عمداً سخن بگویند نماز جمعه آنها باطل نمی‌شود؛ هرچند کار خلاف کرده‌اند.
مسأله 391- اذان دوّم (اذان بعد از خطبه‌های نماز جمعه) در روز جمعه بدعت و حرام است.

 

احکام نماز جمعه

مسأله 392- اگر مأمومی، که رکوع رکعت اوّل امام جمعه را درک کرده، به علّت کثرت جمعیّت، یا غیر آن، نتواند در سجده‌ها با امام همراهی کند، در این صورت اگر بتواند (پس از قیام امام برای رکعت دوّم) سجده‌ها را خود بجا آورده و قبل از رکوع، یا در حین آن به امام ملحق شود نمازش را ادامه دهد؛ ولی احتیاط واجب در این صورت اعاده نماز به صورت ظهر بعد از اتمام نماز جمعه است، و الّا باید به همان حال باقی بماند تا امام به سجده‌های رکعت دوّم برسد، آنگاه دو سجده را به نیّت سجده‌های رکعت اوّل نماز خود، همراه با امام بجا آورد و سپس رکعت دوّم را فرادی بخواند و نمازش صحیح است.
مسأله 393- اگر مأموم به قصد اتّصال به نماز، در رکوع رکعت دوّم تکبیر بگوید و به رکوع برود؛ ولی شک کند که رکوع امام را درک کرده یا نه؟ نماز جمعه او محقّق نمی‌شود، و احتیاط واجب آن است که آن نماز را به نیّت نماز ظهر به پایان برساند و سپس نماز ظهر را اعاده کند.
مسأله 394- اگر مأمومین پس از اتمام خطبه‌ها و شروع نماز امام به عللی از اقتدا به او خودداری کنند و امام را تنها بگذارند، نماز جمعه منعقد نشده و باطل است و امام می‌تواند آن نماز را رها نموده و به نماز ظهر بپردازد.
مسأله 395- اگر عدد مأمومین بیش از حدّ لازم (4 نفر) برای نماز جمعه باشد، پراکندگی عدّه‌ای از آنها مطلقاً ضرر ندارد؛ به شرط آن که افراد باقی‌مانده از 4 نفر کمتر نباشند.
مسأله 396- اگر مأمومین بعد از خطبه یا در اثنای آن متفرّق شوند (بطوری که کمتر از 5 نفر باقی بمانند) و سپس برگردند تا عدد لازم کامل شود، در صورتی که حدّ لازم خطبه محقّق شده باشد، اعاده خطبه واجب نیست، به شرط آن که موالات عرفیّه به هم نخورده باشد و الّا اشکال دارد، و در صورتی که حدّ لازم خطبه محقّق نشده باشد، اگر علّت تفرّق انصراف مأمومین از نماز جمعه بوده، احتیاط واجب آن است که پس از بازگشت آنها، امام خطبه‌ها را از نو بخواند (و لو این که مدّت تفرّق کم باشد) و اگر علّت تفرّق و پراکندگی امری نظیر باران و غیره بوده، در این صورت اگر مدّت آن به قدری طولانی شود که عرفاً به یکپارچگی خطبه لطمه بزند، واجب است خطبه‌ها را از نو بخواند و الّا خطبه قبلی را ادامه می‌دهد و صحیح است.
مسأله 397- اگر در جایی نماز جمعه برگزار شد، نباید در فاصله‌ای کمتر از یک فرسخی آن نماز جمعه دیگری منعقد شود، پس اگر با فاصله یک فرسخ دو نماز جمعه برگزار شود هر دو صحیح است. لازم به تذکّر است که میزان در مسافت، محلّ نماز جمعه است، نه شهری که نماز جمعه در آن تشکیل شده است؛ بنابراین در شهرهای بزرگی که طول آن چند فرسخ است، می‌توان چند نماز جمعه تشکیل داد.
مسأله 398- احتیاط مستحب آن است که قبل از اقامه نماز جمعه، مطمئن شوند که در کمتر از حدّ مقرّر نماز جمعه دیگری، قبل از آنها و یا مقارن آنها، برگزار نشده و نمی‌شود.
مسأله 399- اگر دو نماز جمعه در یک زمان و در فاصله کمتر از حدّ معیّن (یک فرسخ) تشکیل شود، هر دو باطل است؛ ولی اگر یکی از آنها قبلًا شروع شده است، دیگری باطل است؛ چه نمازگزاران بدانند که قبل از آنها یا بعد از آنها، نماز جمعه دیگری در فاصله کمتر برقرار شده و یا می‌شود و چه ندانند؛ و میزان در صحّت، تقدّم در نماز است و احتیاط آن است که خطبه‌ها نیز مقدّم باشد.
مسأله 400- اگر یقین دارند که در فاصله کمتر از حدّ لازم (یک فرسخ) نماز جمعه‌ای برپا شده، ولی شک دارند که آن نماز قبلًا برگزار شده یا نه، و یا شک دارند که آن نماز مقارن با آنها برگزار می‌شود یا نه، در هر دو صورت می‌توانند خود نماز جمعه‌ای تشکیل دهند، و همچنین است در صورتی که نسبت به اصل انعقاد نماز جمعه دیگر، اطمینان نداشته باشند.
مسأله 401- اگر پس از پایان نماز جمعه متوجّه شوند که نماز جمعه دیگری در کمتر از حدّ مقرّر تشکیل شده و هر یک از دو گروه احتمال دهد که قبل از دیگری به اقامه جمعه پرداخته، بر هیچ یک اعاده جمعه و نیز نماز ظهر واجب نیست؛ گرچه این کار مطابق احتیاط است. ولی اگر گروه سوّمی خواسته باشند در همان محدوده، اقامه جمعه دیگری بنمایند، باید یقین داشته باشند که آن دو نماز جمعه باطل است و اگر احتمال صحّت یکی از آن دو را بدهند، نمی‌توانند اقامه جمعه دیگری بنمایند.
سؤال 402- آیا نرسیدن به خطبه‌های نماز جمعه اشکال دارد؟
جواب: باید سعی کنند به خطبه‌های نماز برسند؛ ولی اگر نرسیدند و به نماز برسند، نماز صحیح است.
سؤال 403- اگر کسی تمام خطبه‌های نماز جمعه را گوش نکند؛ یعنی مثلًا وسط خطبه برسد، یا این که صحبت کند بطوری که مفاهیم خطبه را آن طوری که باید بفهمد متوجّه نشود، آیا نماز جمعه او کفایت از نماز ظهر می‌کند؟
جواب: نماز جمعه او صحیح است و کفایت از ظهر می‌کند؛ هرچند کار خلافی کرده است.
سؤال 404- در رساله عملیّه برخی از مراجع تقلید آمده است: «اگر کسی پشت ستون بایستد هرچند از طرف راست و چپ هم اتّصال داشته باشد، نمازش اشکال دارد» در نمازهای جمعه که عدّه زیادی به این طریق نماز می‌خوانند و فقط از طرف راست یا چپ اتّصال دارند، نماز آنان چه حکمی دارد؟
جواب: کسی که پشت ستون ایستاده، اگر از طرف راست یا چپ، به واسطه مأموم دیگر به امام متّصل باشد کافی است.
سؤال 405- معمولًا در بین خطبه‌های نماز جمعه، نمازگزاران با گفتن سه تکبیر و دادن شعارهایی، سخن امام جمعه را تأیید می‌نمایند، و هنگام شنیدن اسم مبارک حضرت ولیّ عصر (عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف) قیام می‌کنند، و صلوات می‌فرستند، و موقعی که امام جمعه دعا می‌کند آمین می‌گویند، و گاهی بعضی حرکت می‌کنند و با یکدیگر حرف می‌زنند، آیا این امور نماز جمعه را باطل نمی‌کند؟
جواب: اشکال ندارد، و در فرض سؤال نماز جمعه صحیح است؛ ولی از حرف زدنی که فایده خطبه را فوت کند، اجتناب لازم است.
سؤال 406- آیا زن بدون اجازه شوهر می‌تواند در نماز جمعه، دعای کمیل، و راه‌پیمایی‌های اسلامی، شرکت نماید؟
جواب: خروج زن از منزل در غیر واجبات (مثل تشرّف به حجّ واجب و مراجعه به دکتر)، منوط به اجازه شوهر است؛ مگر در مواردی که اگر به مجالس دینی و مساجد نرود، از اسلام دور می‌ماند و تعالیم لازمه اسلامی را فرا نمی‌گیرد و اخلاق اسلامی را ترک می‌کند، یا در آن ضعیف می‌شود. در چنین شرایطی شرکت در مراسم مزبور برای بانوان مانعی ندارد؛ هرچند شوهر راضی نباشد.
سؤال 407- اگر در یک مکان دو نماز جمعه اقامه شود، در حالی که امام جمعه می‌داند این کار خلاف شریعت است، آیا تقصیر امام جمعه نیست که باعث اقامه این بدعت شده است، و اگر او مقصّر باشد از عدالت خارج می‌شود؟
جواب: هرگاه دو نماز جمعه در جایی بدون فاصله یک فرسخ خوانده شود، نماز دوّم باطل است و اگر کسی عالماً و عامداً این کار را بکند، گنهکار است.
سؤال 408- اگر در وقت خطبه‌های نماز جمعه چرت بزند، و گمان کند وضویش باطل شده و بدون تجدید وضو، نماز جمعه و عصر را با امام جمعه بخواند، آیا نمازش صحیح است؟ و اگر صحیح نبوده، وظیفه‌اش چیست؟
جواب: چنانچه یقین به باطل شدن وضو پیدا نکند، نمازش صحیح است.

 

مسائل متفرّقه نماز

سؤال 409- رفت و آمد و دوستی با کسانی که نماز نمی‌خوانند چه حکمی دارد؟
جواب: دوستی با آنها، برای راهنمایی و تشویق به خواندن نماز خیلی خوب است؛ ولی اگر فایده‌ای ندارد از آنها جدا شود.
سؤال 410- آیا نماز در هیچ حال از مسلمان ساقط نمی‌شود؟ (البتّه به استثنای ایّام عادت و ولادت برای زن) به عنوان مثال آیا در جنگ، در حال آتش‌سوزی، کسی که آب یا خاک برای وضو و تیمّم ندارد، یا در حالت تقیّه، یا کسی که فلج است و بر تخت بیمارستان بستری شده، یا کسی که با اشاره چشم هم نمی‌تواند نماز بخواند، و مانند آن نماز ساقط می‌شود؟
جواب: در هیچ حالی، جز آنچه در بالا در مورد زنان اشاره گردید، نماز ساقط نمی‌شود؛ منتها گاه بطور کامل خوانده می‌شود و گاه با اشارات و گاهی به صورت کوتاه و مختصر و یا حتّی با اشاره قلبی و گذراندن مفاهیم و اعمال نماز در دل انجام می‌گیرد، آری نماز در هیچ حال ترک نمی‌شود.
سؤال 411- اگر در مسجد بین نماز خواندن و دیگر اعمال، مانند قرآن خواندن، یا دعا خواندن تزاحم شود، کدام یک مقدّم است؟
جواب: نماز مقدّم است؛ هیچ چیز در مسجد نباید مزاحم نماز شود.
سؤال 412- اگر نماز خود را به سبب گوش دادن به صدای قرآن طولانی نماید، آیا به نماز او ضرر می‌رساند؟
جواب: ضرر نمی‌رساند.
سؤال 413- مدّت شش ماه است که مرد چهل‌ساله بی‌سوادی که دارای همسر و هفت فرزند می‌باشد را به عنوان خادم به مسجدی آورده‌اند؛ اکنون معلوم شده که نماز بلد نیست و برای یادگرفتن و انجام آن رغبتی نشان نمی‌دهد، و هیأت امنا قصد اخراج او را دارند؛ ولی از آنجا که با اخراج او و قطع درآمدش، قطعاً اهل و عیال و فرزندانش دچار مضیقه شدید مالی خواهند شد، و در اجتماع سرگردان می‌شوند، و به گدایی خواهند افتاد، آیا به علّت بی‌نمازی و بی‌مبالاتی‌های دینی، او را اخراج کنیم؟ یا به خاطر اطفال صغار که ممکن است در آینده افرادی نمازخوان و متدیّن شوند او را نگهداریم؟
جواب: بهتر این است که او را از طرق مختلف، چه از طریق نصیحت و یا تهدید به اخراج، تدریجاً وادار به انجام فرایض دینی کنید؛ حتّی به او قول بدهید که اگر در این قسمت جدّی شود، مثلًا مبلغی بر حقوقش بیفزایید و از نتیجه این کار مأیوس نباشید.
سؤال 414- تا چه حد از بیماریها و اختلالات روحی و روانی، باعث ساقط شدن تکلیف نماز و روزه می‌شود؟ تشخیص آن به عهده چه کسی است؟
جواب: در صورتی که عرفاً به او دیوانه و مجنون بگویند، و یا این که وقت نماز را نتواند تشخیص دهد، نماز از او ساقط می‌شود.
سؤال 415- بعد از هر نماز واجب (چه به صورت فرادی و چه به صورت جماعت)، چه تعقیباتی در اولویّت است؟ در نمازهای جماعت چون غالباً در مدّتی که برای نمازهای نافله و تعقیبات خاصّ آن نماز وجود دارد، به دعاهای دیگری می‌پردازند (مثلًا دعای فرج می‌خوانند) آیا اولویّت با تعقیبات هر نماز و نافله‌های آن نماز است؟ یا با این دعاهایی که به صورت دسته جمعی خوانده می‌شود؟ تکلیف سایر نمازگزاران چیست؟
جواب: از تعقیبات معروف و مهم، تسبیح حضرت زهرا (علیها السلام) است که ثواب بسیار دارد، تعقیبات مشترک و خاصّ هر نماز نیز در روایات وارد شده که قسمت مهمّی از آن در کتب ادعیّه، از جمله مفاتیح الجنان، آمده است و خواندن دعاهای دسته جمعی نیز اشکالی ندارد.
سؤال 416- اگر نمازگزار در نماز عمداً حواسّ خود را در جای دیگری ببرد، نمازش چه حکمی دارد؟
جواب: نمازش باطل نیست؛ لکن روح نماز توجّه به خداست، باید کوشش کرد حضور قلب حاصل شود.
سؤال 417- اگر فرزند مکلّف انسان خواب باشد، آیا بیدار کردن او برای نماز صبح واجب است؟
جواب: اگر علم به رضایت او دارد، او را بیدار کند و همچنین اگر می‌داند ادامه این وضع باعث سهل‌انگاری او در امر نماز می‌شود؛ در غیر این دو صورت جایز نیست.
سؤال 418- اگر بیدار کردن فرزند مکلّف برای نماز موجب ناراحتی او شود و از نماز زده شود، بیدار کردن او چه حکمی دارد؟
جواب: در این فرض جایز نیست؛ ولی باید تدریجاً او را توجیه کند تا رضایت به بیدار کردن بدهد.
سؤال 419- آیا مجبور کردن مردم به نماز خواندن در ادارات و مدارس، که گاه موجب تمسخر آنان می‌شود، درست است؟
جواب: برای امر به معروف، باید از راههایی که مفید و مؤثّر است و پیامدهای منفی ندارد، استفاده کرد.

Share