( 9 ) گریه ائمه بر زهرا (س )

در ذیل آیه شریفه وَ اِذَ الْمَوْؤُدَه سُئِلَتْ بِاءَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ در بعضی از تفاسیر نقل شده که او محسن فاطمه (علیهاالسلام ) است .

و مفضّل بن عمر از حضرت صادق (ع ) نقل می کند که آن حضرت فرمودند:

در روز قیامت خدیجه و فاطمه بنت اسد محسن را به روی دست می گیرند و وارد محشر می شوند و خداوند ، اول مطالبه حق او را از ظالمینش می کند .

بعد از نقل این روایت حضرت به قدری گریه کرد که محاسن شریفش تر شد و فرمود: لاقرت عینٌ لا تبکی عند هذا الذکر . یعنی : روشن و بینا نباشد چشمی که از شنیدن این مصیبت گریان نشود .

از اخبار وارده استفاده می شود که مصیبت های وارده بر حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام اللّه علیها) بر ائمّه هدی (علیهم السلام ) خیلی سخت بوده .

چنانچه نقل شده : یک روز حضرت رضا (ع ) دیدند نور دیده اش حضرت جواد (ع ) (در سنّ طفولیّت ) دستهای خودش را روی زمین گذاشته و متحیّرانه به طرف آسمان نگاه می کند و اشک می ریزد حضرت او را در بر گرفته و سبب گریه اش را سؤ ال نمودند ؟

حضرت جواد (ع ) عرض کرد: یک وقت متوجّه مصایب مادرم زهرا (سلام اللّه علیها) شدم و ناخودآگاه گریه ام گرفت .

و همچنین در کتب اخبار نقل شده که : حضرت باقر (ع ) در مرض موت خود ، متوسّل به زهرا (سلام اللّه علیها) شد و در مصایب وارده بر آن بی بی اشک می ریخت .

و نیز شیخ طوسی (رحمه اللّه علیه ) از ابن عباس نقل می کند که : در مرض رحلت حضرت رسول (ص ) دیدم آن حضرت خیلی متاءثّر بود و اشک می ریخت . وقتی علّت گریه آن حضرت را سؤ ال کردم فرمودند: برای فرزندانم گریه می کنم چون از امت به آنها خیلی جفا می رسد و گویا می بینم دخترم زهرا را که مورد شکنجه واقع شده و صدا می زند یا ابتاه و کسی به داد او نمی رسد .

(68)

حضرت فاطمه و دیده خونبار چرا

آشنا پهلوی او با نوک مسمار چرا

بانویی را که به آغوش نبی جایش بود

بی سبب دوخته بین در و دیوار چرا

کرده دشمن ز جفا صورت او را نیلی

چهره ای را که بود مظهر عفار چرا

باب امید همه عالمیان سوخته شد

آتش کین زده بر قلب ده و چار چرا(69)

Share