باسمه تعالی
1- کتابی که در پیش رو دارید سلسله مباحث استاد طاهرزاده در رابطه با وجه باطنی و مقام قدسی حضرت زهرا(سلام الله علیها) است. سخنران محترم با توجه به متون روایی و وقایع تاریخی ما را دعوت می کند تا از دو وجه به حضرت زهرا(سلام الله علیها) نظر افکنیم. یک وجه نظر به حقیقت باطنی آن حضرت است و روایات دقیقی که این بُعد از ابعاد حضرت را معرفی می کنند و دیگر وجه نظر به نقش تاریخی حضرت(سلام الله علیها) است که پس از رحلت پیامبر(صلی الله علیه وآله) ظهور کرد و حضرت زهرا(سلام الله علیها) مانع شدند که اسلام در ادامه ی خود گرفتار بن بست شود.
2- سخنران محترم جهت تأمل و توجه به نقش تاریخی حضرت زهرا(سلام الله علیها)، ما را به کتاب «بصیرت حضرت زهرا(سلام الله علیها)» و شرح خطبه ی آن حضرت در مسجد مدینه رجوع می دهند. حضرت زهرا(سلام الله علیها) در مسجد مدینه در آن خطبه ی تاریخی، نهضتی را شروع کردند که همچنان ادامه دارد و در پرتو آن نهضت است که اسلام حقیقی به فراموشی سپرده نمی شود و امروز مرز اسلام ناب از اسلام آمریکایی جدا می شود. این وجه از شخصیت تاریخی زهرای مرضیه(سلام الله علیها) در کتاب مذکور مورد تحلیل قرار می گیرد. ولی استاد طاهرزاده معتقد است تا حقیقت باطنی و نوری حضرت زهرا(سلام الله علیها) درست شناخته نشود معنی و جایگاه نقش تاریخی آن حضرت نیز درست تحلیل نخواهد شد و آن چه فاطمه زهرا(سلام الله علیها) را فاطمه کرده است، حقیقت باطنی آن حضرت است و با شناخت آن حقیقت، انسان وارد معارفی بسیار گرانقدر می شود که امثال افلاطون با طرح «مُثُل» و فارابی با طرح «عقل فَعّال» به دنبال شناخت آن حقیقت بودند و به عبارتی می توان گفت: آن کاری که حکیمان با روش عقلی آرزوی انجام آن را داشتند، پیامبران از طریق وَحی عملی کردند. حضرت فاطمه(سلام الله علیها) از جهت بُعد باطنی یکی از آن حقایق قدسی است که ارتباط با بُعد باطنی آن حضرت موجب رسیدن به بصیرت هایی بس بزرگ در عالم معنا خواهد شد و در این کتاب طیّ مباحثی سعی شده تا این بُعدِ اخیر مورد توجه خوانندگان عزیز قرار گیرد.
3- سخنران محترم در دو فصل از این کتاب یعنی «حقیقت نوری فاطمه(سلام الله علیها)» و «مقام لیلة القدری فاطمه(سلام الله علیها)» سعی دارد با دقت به روایاتی که به مقام قدسی حضرت زهرای مرضیه(سلام الله علیها) نظر دارند جایگاه آن حضرت را در عالمِ معنا بنمایاند و روشن کند معنی چنین روایاتی چیست و سپس در بحث «فاطمه(سلام الله علیها)؛ رازی پیدا و ناپیدا» به کمک مباحث قبلی می خواهد راه ارتباط با چنین رازی را بگشاید و روشن کند ارتباط با رازها و حقایق عالَم، آداب خاص خود را دارد و اگر برای استفاده از آن آداب تلاش لازم را ننماییم، معلوم نیست در عین ارادت به آن ذات مقدس بهره ی لازم را از وجود نوری آن حضرت ببریم.
4- در روایات آمده است که خداوند سرّی را در نزد حضرت زهرای مرضیه(سلام الله علیها) به ودیعت نهاده که تنها با نگاه رازبین می توان به آن مقام نظر کرد، در این راستا اهل البیت(علیهم السلام) برای تقویت این نگاه، در روایات این موضوع را برای ما تفصیل داده اند. مولف محترم در کتابهای «حقیقت نوری اهل البیت(علیهم السلام)»، «امام و مقام تعلیم به ملائکه» و «امام و امامت در تکوین و تشریع» با توجه به این نوع روایات خواسته اند ما را در آن امر کمک کنند هرچند سرّ در مقام سرّ بودنش همواره باقی است. بر این اساس پیشنهاد می شود برای تکمیل و تفصیل مباحث فوق به کتابهای مذکور مراجعه شود.
امید است توجه به حضرت فاطمه(سلام الله علیها) از منظری که در این کتاب مطرح شده، فتح بابی گردد که ما را در شناخت حقیقت ذوات مقدس معصومین(علیهم السلام) چند گامی جلو ببرد. إن شاءالله
گروه فرهنگی المیزان
