نوزاد چیست؟

این اولین سؤال در بدو تولد هر نوزاد است و البته حکایت از حساسیت اشخاص نسبت به پسر یا دختر بودن طفل تازه وارد می نماید!

روش امامان معصوم علیهم السلام خلاف این بود، مثلاً امام سجاد زین العابدین علیه السلام همینکه مژده تولد فرزندی را به حضرتش می دادند:

«لم یسئل اذکر هو ام انثی بل یقول اسوی فاذا کان سویاً قال الحمد لله الذی لم یخلقه مشوها»(2).

نمی پرسید پسر است یا دختر بلکه از اندام معتدل و ساختمان سالم او سؤال می کرد. چون خبر سلامتش را می شنید می گفت: خدای را شکر که او را ناقص نیافریده است.

آرزوی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و خدیجه علیهاالسلام این بود که بر اساس نیاز فطری هر زوج صاحب فرزندی شوند و خداوند تباک و تعالی آرزوی آنها را برآورده کرد و دو پسر پی در پی به آنها عنایت فرمود ولی هر دو در کودکی وفات یافتند. به همان مقدار که رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و خدیجه از مرگ آنها متأثر شدند کفار و مشرکین شادمان و خشنود گشتند و فکر کردند که دیگر نسل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم قطع شده و گاهی امثال عاص بن وائل با کمال گستاخی آن حضرت را ابتر یعنی بی فرزند می خواندند.

اما خداوند تبارک و تعالی به پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم مژده داد که ما بتو کوثر عطا خواهیم کرد و در پاسخ دشمنان سوره ی کوثر را فرستاد.

وقتی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم مژده دادند که خداوند به شما نوزاد دختر عطا خواهیم کرد غرق شادی شد و از دختردار شدن نه تنها غمگین نشد بلکه مطمئن و آرام خدای را سپاس گذارد.

آری پیامبر عظیم الشأن اسلام یکی از موارد مبارزاتش مبارزه با افکار کوتاه و جاهلانه ی مردم عصر خویش بود که قرآن آنها را درباره ی دختردار شدنشان اینگونه معرفی می کند.

«و ادا بشر احدهم بالانثی ظل وجهه مسوداً و هو کظیم، یتواری من القوم من سوء ما بشر به ایمسکه علا هون ام یدسه فی التراب الاساء ما یحکمون»(1).

و چون یک نفرشان را بشارت دختر دهند، چهره اش تیره گردد و غمزده شود، از قباحت چیزی که بدان بشارتش داده اند، از قوم نهان شود و نداند آن را به ذلت نگهدارد یا در خاکش نهان کند، چه بد قضاوت می کنند.

بهر حال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم به مردم عالم تا قیامت فهماند که دختر و اصولاً زن یکی از اعضاء مهم و حساس خانواده است و مقدسترین مسئولیتها را بعهده دارد.

و این خواست پروردگار بود که پس از مرگ پسران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرزند دختری به آن بزرگوار عنایت کند که مادر و منشأ ذریّه و نسل پاک پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم گردد و از این طریق ارزش زن عملاً به جهانیان فهمانده شود.

شدت علاقه ی پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم به فاطمه اگر چه بیش ار حد محبت یک پدر نسبت به دخترش بود و بیشتر مربوط می شد به شخصیت ذاتی و ایمان و تقوی خانم زهرا علیهاالسلام ولی باحتمال زاید پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می خواهد آن حالت زبونی و کوچک کردن زن را بشکند و با محبت به فاطمه به زنان عزت بخشد.

یکی از همسران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می گوید:

«ما کان احد من الرجال احب الی رسول الله من علی ولا من النساء احب الیه من فاطمه»(1).

از مردان کسی نزد پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم محبوب تر از علی علیه السلام نبود و از زنان کسی را بیشتر از فاطمه دوست نمی داشت.

در جای دیگر می گوید:

«ان فاطمه کانت اذا دخلت علی رسول الله علیه و آله و قام لها من مجلسه و قبل راسها واجلسها مجلسه»(2).

هر وقت فاطمه علیهاالسلام بر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم وارد می شد از جای خود بلند می شد سر او را می بوسید و او را بر جای خویش می نشاند.

و نیز همان شخص به رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم اعتراض کرد که چرا اینقدر فاطمه را می بوسی... پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پس از بیان چگونگی انعقاد نطفه ی

فاطمه علیهاالسلام فرمود:

«ففاطمه حوراء انسیه فکلما اشتقت الی رائحه الجنه شممت رائحه ابنتی»(1).

فاطمه حوراء انسیه است من هر وقت مشتاق بوی بهشت شوم فاطمه را می بوسم و می بویم زیرا که از او رائحه ی بهشت را استشمام می کنم.

Share