فصل چهل و هشتم: احکام دیات

فصل چهل و هشتم: احکام دیات

موجبات ضمان

سؤال 1570- اگر انسان در خانه خودش برای آشپزی، یا کار دیگری و به گمان یا اطمینان به این که به منزل همسایه سرایت نمی‌کند و با فرض این که زیاده‌روی در آن نکرده و هوا نیز طوفانی نبوده، آتش روشن کند، اگر اتّفاقاً به منزل همسایه سرایت کرد و باعث آتش‌سوزی شد ضامن است؟
جواب: ضامن است؛ ولی اگر علل قهری مانند وقوع طوفان ناگهانی یا زلزله سبب سرایت شود ضامن نیست.
سؤال 1571- اگر کسی ظالمانه مانع فروش متاعی شود، به مدّتی که سبب تنزّل قیمت آن در بازار گردد، آیا ضامن نقصان قیمت است؟
جواب: در صورتی که آن متاع در مسیر فروش بوده و شخص مزبور مانع شده است ضامن است.
سؤال 1572- اگر کارگر روزمزدی که هر روز کار می‌کند و خرج زن و بچّه‌اش را پیش می‌برد ظالمانه حبس شود، یا به هر صورتی قدرت بر کار از او سلب شود، آیا ظالم ضامن است؟
جواب: احتیاط واجب آن است که خسارت را جبران کند.
سؤال 1573- اگر کسی قفل انباری را بشکند، سپس سارقی از آن انبار اشیایی بدزدد، یا دزد را راهنمایی کند و محلّ انبار را به او نشان دهد، چه کسی ضامن است؟
جواب: در صورتی که سارق توانایی بر شکستن قفل داشته ولی دیگری آن را به جای او شکسته، سارق ضامن است؛ امّا در صورتی که خودش قادر به این کار نبوده و دیگری این راه را برای او گشوده، هر دو در ضمان شریک هستند، همچنین مسأله راهنمایی دزد بنابر احتیاط واجب.
سؤال 1574- همان گونه که مستحضرید، زلزله یکی از سوانح طبیعی است که هر از چندگاهی سبب تلفات انسانی و مالی فراوان در گوشه و کنار جهان می‌شود. از نظر متخصّصان امر، بهترین و مطمئن‌ترین روش کاهش عوارض ناشی از زلزله، احداث بناهای مقاوم در برابر زلزله است. به همین جهت ضوابطی برای احداث ساختمانها وضع شده است که رعایت آن در مناطق زلزله‌خیز الزامی می‌باشد. با این وجود متأسّفانه برخی از صاحبان املاک، مهندسان و پیمانکاران به این ضوابط توجّهی نمی‌کنند و باعث به هلاکت رسیدن عدّه زیادی از مردم به هنگام وقوع زلزله می‌شوند. با توجّه به مطالب فوق خواهشمند است نظر شرع انور را در موارد زیر مرقوم فرمایید:
الف) اگر صاحب ملک به جهت صرفه‌جویی در هزینه‌ها، رعایت ضوابط ساخت و ساز را از مهندس و پیمانکار نخواهد. آیا در صورت بروز زلزله، ضامن فوت ساکنان ساختمان می‌باشد؟
ب) اگر مهندس ناظر و مسئول مربوطه در شهرداری، یا پیمانکار به درخواست صاحب ملک در اعمال ضوابط کوتاهی کنند، آیا ضامن هستند؟
ج) اگر صاحب ملک اطّلاعی از ضوابط نداشته باشد و در نتیجه رعایت آنها را از مهندس و پیمانکار نخواهد، آیا قصور مهندس و پیمانکار در اعمال ضوابط موجب ضمان آنان است؟
د) اگر صاحب ملک اعمال ضوابط را از مهندس و پیمانکار بخواهد؛ ولی آنان در رعایت ضوابط کوتاهی کنند، آیا ضامن هستند؟
ه-) اگر فردی که قصد فروش ملک خود را در مناطق زلزله‌خیز دارد، بدون آگاهی یا از روی نیرنگ بگوید که در ساخت بنا رعایت ضوابط شده است، ولی نشده باشد، آیا ضامن است؟
و) آیا جایز است که از روی مصلحت‌اندیشی از اعلام خطر وقوع زلزله در برخی از مناطق مانند تهران، خراسان، گیلان و آذربایجان، که از نظر متخصّصان خطر وقوع زلزله دارد، طفره رفت؟
جواب: چنانچه ضوابط مربوط به زلزله به صورت قانون یا مقرّرات این کشور اسلامی درآید، رعایت آن بر همه لازم است و کوتاهی در آن مسئولیّت شرعی دارد؛ خواه از سوی صاحب بنا باشد یا مهندس ناظر و پیمانکار. و اگر کسی این اصول را رعایت نکرده و ملک خود را بر خلاف آن توصیف کند و بفروشد، غشّ در معامله و تدلیسِ حرام کرده و قابل تعقیب است و مخفی کردن خطرات زلزله نسبت به مناطق زلزله‌خیز و عدم راهنمایی مردم به وظایفشان در این قسمت، بر خلاف مصلحت جامعه اسلامی است و مسئولان باید به این امور اهمّیّت بدهند، و از نظر ضمان هرگاه طبق معمول عرف ساختمان را ساخته باشد ضامن نیست.
سؤال 1575- همان طور که مستحضرید، والدین مکلّف به حضانت از صغار و مجانین هستند. حال در صورتی که آنها در انجام امر حضانت مرتکب قصور و اهمال گردند و از این بابت، صغار و مجانین خسارتی به اشخاص ثالث وارد کنند، آیا مسئولیّتی متوجّه والدین می‌گردد؟
جواب: در مواردی که ولیّ و قیّم عرفاً باید آنها را از این امور محافظت کنند، در صورت کوتاهی کردن ضامن هستند.
سؤال 1576- در مواردی که وظیفه نگهداری و مراقبت را اشخاصی مانند دایه یا پرستار به عهده دارند، اگر خسارتی از جانب افراد تحت نظارت آنها، متوجّه دیگران شود، آیا مسئولیّتی متوجّه محافظ می‌شود؟
جواب: جواب مانند مسأله سابق است.
سؤال 1577- در مواردی که صغار و مجانین مجهول الهویّه، خسارتی به دیگران وارد می‌نمایند، خسارت وارده به چه طریق جبران می‌گردد؟ آیا می‌توان خسارت را از بیت المال پرداخت نمود؟
جواب: در مورد قتل نفس جبران از بیت المال بعید نیست؛ ولی در موارد دیگر جبران نمی‌شود.
سؤال 1578- اگر دیوار ملک موقوفه‌ای مشرف به خرابی گردد و بر اثر فروریختن دیوار، کسی کشته یا مجروح شود، در این حالت مسئول پرداخت دیه چه کسی است؟ آیا متولّی موقوفه مسئول است، یا دیه از عایدات موقوفه پرداخت می‌گردد؟
جواب: اگر دیوار در کنار شارع عام بوده و آثار خرابی در آن ظاهر شده و متولّی کوتاهی کرده است، متولّی ضامن است.
سؤال 1579- در زمان حاضر همین وضعیّت در مورد اشخاص حقوقی (شرکتها) وجود دارد که در پاره‌ای موارد بدون این که شخص خاصّی مقصّر باشد، در نتیجه فعّالیّت شخص حقوقی قتل یا ضرب و جرحی اتّفاق می‌افتد؛ مثل این که بر اثر شکستن لوله آب و ورود آن به منزل مسکونی، فردی فوت می‌نماید، در این حالت چه کسی ضامن است؟
جواب: چنانچه حادثه غیر منتظره بوده، کسی مقصّر نیست؛ امّا اگر متصدّیان و مدیران آن مؤسّسه کوتاهی کرده باشند، اشخاص آنها مسئولند.
سؤال 1580- موتور سواری در حال حرکت است، ناگهان گوسفندی را در وسط خیابان مشاهده می‌کند (حال یا گوسفند از قبل بوده یا ناگهان به وسط خیابان دویده است) و برای اجتناب از برخورد با آن، فرمان موتور را کج می‌کند و در نتیجه به زمین می‌خورد و در اثر برخورد با جدول خیابان، فوت می‌کند. با توجّه به این که خیابان محلّ عبور گوسفند نیست، آیا صاحب گوسفند ضامن دیه موتورسوار است؟
اگر موتور سوار کودکی را در وسط خیابان ببیند و همین جریان پیش آید، حکم چیست؟ اگر کسی چاهی را در جادّه‌ای عدواناً حفر کند و عابری برای احتراز از سقوط در آن، به سمت دیگر حرکت کند و در نتیجه در درّه‌ای بیفتد، آیا حفرکننده ضامن است؟
جواب: در صورتی که موتورسوار بر اثر برخورد با گوسفند، سقوط می‌کرد و کشته می‌شد، دیه او بر صاحب گوسفند بود؛ به شرط این که صاحب گوسفند در حفظ گوسفند سهل‌انگاری کرده باشد و آن محل دید نداشته باشد. ولی در محلّ کلام که حادثه بر اثر فرار اشتباه‌آمیز موتورسوار به وجود آمده، باید خسارت در میان آن دو تقسیم شود، هر کدام به نسبت تأثیرشان در این حادثه. و اگر دید داشته باشد ضامن بودن صاحب گوسفند محلّ اشکال است. و امّا در مورد کودک در جایی که ولیّ او در حفظ او سهل‌انگاری کرده و به محلّی از جادّه رفته است که دید ندارد، همان حکم جاری است. در مورد چاهی که دید ندارد، حفرکننده چاه ضامن است.
سؤال 1581- شخصی کتابی را از کسی امانت گرفته و برای استفاده به جلسه امتحان می‌آورد، پس از استفاده آن را به «مراقب» امتحان می‌دهد تا به هر کس خواست بدهد، او نیز چنین می‌کند؛ آخرین استفاده‌کننده بعد از استفاده، کتاب را همان جا گذارده و خارج می‌شود، چه کسی ضامن است؟
جواب: در صورتی که نفر اوّل مجاز بوده به دیگران بدهد، نفر آخر که آن را در اختیار گرفته و در حفظ آن کوتاهی کرده ضامن است، و در صورتی که مجاز به این امر نبوده ضامن اصلی خودش می‌باشد.
سؤال 1582- اگر کسی با عرضه انبوه کالا، با بدنمایی آن، یا هر ترفند دیگری سبب کاهش بهای آن گردد آیا ضامن است؟
جواب: هر کس در مورد کالای خود می‌تواند هر تصمیمی بگیرد؛ ولی اگر کارهایی کند که در عرف مصداق اضرار به دیگران محسوب شود جایز نیست و در بعضی از موارد ضامن نیز خواهد بود.
سؤال 1583- اتومبیل سواری خارج از شهر حرکت می‌کند، موتور سواری نیز از روبه‌رو و در جهت مخالف در حال حرکت است، موتور سوار بدون در نظر گرفتن فاصله اتومبیل، برای این که عرض جاده را پشت سر گذارد سریعاً جلو اتومبیل می‌پیچد، راننده غافلگیر شده و با مهارت خاصّی اتومبیل را از مسیر موتور سوار منحرف و جان موتور سوار را از مرگ حتمی نجات می‌دهد، ولی اتومبیل از کنترل وی خارج و به بیرون از جاده پرت و واژگون می‌گردد که در نتیجه راننده در اثر ضربه مغزی به حال اغما می‌افتد و توسّط افراد نوع‌دوست راهی بیمارستان می‌شود، با توجّه به این که عامل اصلی حادثه، موتور سوار فراری بوده است، آیا فقط باید راننده موتور از عهده مخارج تعمیر و غرامت اتومبیل و خسارتهای دیگر برآید؟
جواب: چنانچه راننده موتور مقصّر بوده هزینه‌ها از او گرفته می‌شود.
سؤال 1584- این جانب کارگر شرکت «ترمه‌باف» جهت مأموریّت با موتور شرکت به کاشان رفتم، تا ظهر بعضی از کارهای مأموریّتی را انجام دادم و مقداری از کار باقیمانده بود که ظهر شد، ظهر را تا موقعی که مغازه‌ها بازشود. به منزل یکی از برادران رفتم که متأسّفانه بچّه صاحبخانه مریض شد. او را به اورژانس بردم، موتور را درب بیمارستان خاموش کردم و سوئیچ آن را برداشتم و داخل بیمارستان شدم، یک دقیقه بیشتر طول نکشید که برگشتم متأسّفانه موتور به سرقت رفته بود، آیا خسارت آن را باید بپردازم؟
جواب: شما ضامن هستید؛ مگر این که برای این گونه استفاده‌ها اجازه گرفته باشید و در حفظ موتور نیز کوتاهی نشده باشد.
سؤال 1585- شخصی مدّت سه سال در یکی از گاوداریها مشغول کار بوده است، در میان گاوهای شیری یک گاو نر بوده که به مرور زمان وحشی شده و کارگر را قبل از فروختن مورد ضرب قرار داده است. کارگر به صاحب گاو اعلام می‌کند که گاو وحشی شده لذا صاحبش گاو را می‌فروشد، بعد از 15 روز گاو را دوباره برمی‌گردانند، فردای آن روز آن گاو کارگر مزبور را دوباره مورد ضرب قرار می‌دهد که دنده‌هایش شکسته می‌شود و توسّط صاحب گاو به بیمارستان منتقل می‌گردد و بعد از سه روز در بیمارستان فوت می‌کند، صاحب گاو فردای آن روز گاو را می‌فروشد و بعداً وحشی بودن گاو را انکار می‌کند، در فرض مذکور آیا صاحب گاو در قبال این واقعه مسئولیّت دارد؟
جواب: اگر وحشی شدن و خطرناک بودن مسلّم باشد و صاحب گاو آن را برگردانده باشد ضامن است، بنابر احتیاط واجب.
سؤال 1586- آقای «الف» ساختمانی خریده و بر خلاف مقرّرات شهرداری بالای آن بالکنی ساخته است، به نحوی که دیوار آن به سیمهای برق شهری نزدیک و سیمها در دسترس قرار گرفته و طبق اعلام اداره برق به حریم سیمهای برق تجاوز شده است؛ سپس همین خانه را با بالکن موصوف به آقای «ب» اجاره داده است. بچّه پنج‌ساله مستأجر در بالکن مشغول بازی می‌شود، سیم برق را می‌گیرد و کشته می‌شود. پدر و مادر بچّه، صاحبخانه را مقصّر می‌دانند و صاحبخانه تخلف در ساختن بالکن را قبول دارد، امّا به لحاظ این که جریمه قانونی تخلّف خود را به شهرداری پرداخته و به لحاظ این که شهرداری و اداره برق می‌بایست تخلّف را گوشزد می‌نمودند تا در صورت لزوم بالکن را تخریب نماید و این که مستأجر می‌بایست رعایت نکات ایمنی را بنماید و به لحاظ این که مادر طفل در نگهداری او کوتاهی کرده و به لحاظ این که بچه در بازی کردن زیاده‌روی کرده و خودش را به نحو غیر عادی به سیم برق رسانیده در حالی که سیم برق در دسترس یک بچّه نبوده، لطفاً بفرمایید در این قضیّه چه کسی ضامن است؟
جواب: گرچه صاحب منزل به خاطر تخلّف از مقررات مقصّر است؛ ولی با توجّه به این که سیم برق در فرض مسأله بطور عادی از دسترس اطفال بیرون بوده و طفل به صورت غیر عادی خود را به آن رسانده، کسی در برابر مرگ او مقصّر نیست.
سؤال 1587- شخصی بچّه نابالغ 8 ساله‌ای را بدون اجازه پدر و مادرش به استخر می‌برد، این بچّه اصلًا شنا بلد نبوده و مسئولین استخر بدون این که تحقیق کنند که پدر و مادر این بچّه از آمدن فرزندشان اطّلاع دارند یا خیر، او را به استخر راه می‌دهند. اتفاقاً این بچّه غرق می‌شود. آیا کسی که این بچّه را به همراه خود به استخر برده ضامن است، یا مسئولین استخر؟ هر کدام چه مقدار؟
جواب: کسی که او را به استخر برده ضامن دیه اوست.
سؤال 1588- سنگی که روی جادّه بوده بطور ناگهانی از زیر چرخ اتومبیل در حال حرکت خارج شده و به ماشین دیگری، که پشت سر آن حرکت می‌کرده، برخورد نموده و اتّفاقاً موجب مرگ یکی از سرنشینان آن ماشین شده است. کارشناسان آگاه و متعهّد راهنمایی و رانندگی اتومبیل جلویی را بی‌تقصیر شناخته‌اند ضمان و مسئولیّت این حادثه بر عهده کیست؟
جواب: در فرض مسأله راننده اتومبیل جلویی در برابر این حادثه مسئول نیست.
سؤال 1589- آیا شوهر در مقابل جهیزیّه زن که در اثر گذشت زمان و بدون تقصیر شوهر از بین رفته است، در فرض طلاق یا فوت همسر ضامن است؟
جواب: در فرض مسأله، شوهر مکلّف به ادای خسارت نیست.
سؤال 1590- فرشهایی که به صورت امانت در اختیار شرکتی جهت فروش قرار می‌گیرد، اگر سوانحی از قبیل دزدی یا آتش‌سوزی رخ دهد و منجر به از بین رفتن اصل مال شود، آیا شرکت ضامن اصل مال است؟
جواب: در صورتی که شرکت در نگهداری آن کوتاهی نکرده باشد، ضامن نیست.
سؤال 1591- در یک نزاع خانوادگی ابتدا مرد روی زن خود نفت ریخته و قصد آتش زدن وی را داشته است، ولی از این کار منصرف می‌شود؛ امّا بعداً زن خود را با روشن کردن کبریت، آتش می‌زند و این کار منتهی به فوت وی می‌گردد. آیا در این مورد مسئولیّتی متوجّه مرد می‌باشد؟
جواب: مرد گناه کرده و مستحقّ تعزیر است؛ لکن در فرض مسأله ضامن دیه آن زن نیست.
سؤال 1592- کارگری به صورت روزمزد برای دیگری، غیر از پیمانکار و یا صاحب شرکت، کار شخصی می‌کند. اگر این کارگر در حین کار به مرگ غیر طبیعی مثلًا به علّت زمین خوردن، ضربه دیدن، یا عقرب‌زدگی و مانند آن فوت کند، آیا صاحب کار ضامن دیه اوست؟
جواب: دیه بر عهده صاحب کار نیست؛ مگر آن که قبلًا شرط کرده باشند که دیه او در هر حال بر عهده صاحب کار باشد، یا قانون کار ایجاب کند و آنها بر اساس قانون کار قرارداد بسته باشند.
سؤال 1593- در نزدیکی یکی از روستاها تلمبه‌خانه‌ای قرار دارد که آب آن روستا را تأمین می‌کند و نگهبانی و حراست آن بر عهده یکی از اهالی دِه بوده است. در یکی از روزها، که شخص نگهبان کلید موتور را به دست فرزندش داده تا آن را روشن کند، چند دختر جوان برای آوردن آب به آنجا می‌روند که بر اثر باران به ساختمان تلمبه‌خانه پناه می‌برند؛ متأسّفانه بر اثر تماس لباس یکی از دختران به موتور، آن دختر جان خود را از دست می‌دهد. فرزند آن نگهبان چون طریقه خاموش کردن موتور را نمی‌دانست، نتوانست موتور را خاموش کند و همراه دختران دیگر به بیرون فرار می‌کند. با توجّه به این که مسئول تلمبه‌خانه بر اثر بی‌احتیاطی و کوتاهی، کلید ساختمان را به پسرش داده و او نتوانسته موتور را خاموش کند و این که دختران نمی‌دانستند که نزدیک شدن به موتور خطرناک است و از ورود دختران به محل موتور جلوگیری نشده است، آیا نگهبان تلمبه‌خانه ضامن خون مقتوله است؟
جواب: گرچه نگهبان تلمبه‌خانه کار خلافی انجام داده، ولی مسئول خون آن دختر نیست.
سؤال 1594- فردی به اتّهام قتل، یا قتل‌های عمد محکوم به اعدام شده؛ ولی در زندان و یا در پای چوبه دار بدون اجرای حکم به مرگ طبیعی فوت می‌کند. آیا دیه مقتول یا مقتولین بایستی از دارایی او پرداخت شود؟
جواب: آری، دیه به مال او تعلّق می‌گیرد.
سؤال 1595- بیست سال پیش، پاسی از نیمه شب گذشته، دو نفر عابر پیاده که یک نفر از آنان ظاهراً قصد استمداد و دریافت بنزین داشته، مقطع عرضی جادّه را با عجله و بدون رعایت احتیاط طی می‌نمایند، که متأسّفانه از بغل از ناحیه سر به شیشه یک اتومبیل سواری برخورد و به علّت عکس العمل تصادم به وسط جادّه پرت می‌گردد، اتومبیلی که از سمت مخالف در حرکت بوده به خارج از جادّه منحرف می‌شود. توجّه شود که حادثه از جلو و برخورد روبه‌رو صورت نگرفته، بلکه دقیقاً به علّت همزمانی اتومبیل سواری و عابر، وی به شیشه جلو برخورد می‌نماید. راننده پس از رؤیت حادثه می‌بیند مصدوم خون‌آلود نیست؛ ولی در تاریکی به صورت بی‌هوش بر زمین افتاده است. به اتّفاق همراه مصدوم، تصمیم به حمل او می‌گیرند، ولی راننده پس از روشن کردن ماشین، صحنه را ترک و فرار می‌کند. پس از گذشت سالیانی، راننده حادثه در وضعیّتی قرار دارد که عذاب وجدان و مسأله شرعی او را به احساس تکلیف واداشته است و بیمار شده و چون وضعیّت بیماری او شاید امکان حیات طولانی را برای وی میسور نسازد و از سویی تلاش او برای یافتن مصدوم و یا کسب اطّلاع از این که وی، فوت کرده یا در حیات است، میسّر نیست. تکلیف شرعی او برای رفع ادای دین چیست؟ هرچند واقعه به صورت عمد نبوده و بی‌احتیاطی عابر علّت حادثه بوده و فرار راننده هم جزء مصادیق تقصیر یا قصور است، در صورتی که دیه واجب باشد، با توجّه به این که مقتول شناخته شده نیست، دیه به چه کسی پرداخت می‌شود؟
جواب: اگر مقصّر عابر پیاده بوده، دیه ندارد، و اگر راننده به خاطر سرعت یا امور دیگر مقصّر بوده دیه دارد، و اگر هر دو مقصّر بوده‌اند باید درصد تقصیر را اجمالًا حساب کند و طبق آن از دیه بپردازد و اگر دسترسی به آن شخص یا ورثه او برای ادای دیه ندارد، اجازه می‌دهیم دیه را به افراد نیازمند از فامیل یا غیر فامیل بپردازد.
سؤال 1596- این جانب همسری داشتم که از من جدا شد؛ پس از جدایی اقدام به ازدواج مجدّد نمودم، چهار فرزند همسر اوّلم نزد این جانب و در کنار نامادری، احساس راحتی نمی‌کردند. حدود 8 ماه قبل، دختر بزرگ همسر اوّل، که 16 ساله می‌باشد، با کمال تأسّف نامادری خود را به قتل رسانید و موضوع توسّط مراجع قانونی در حال پیگیری می‌باشد. مراجع ذی‌صلاح انگیزه قتل را فشارهای روحی و روانی بیان کرده‌اند، این جانب بر سر دوراهی در قبال قتل همسرم و تکلیف دختر و نهایتاً احقاق حقّ فرزندان همسر مقتولم از نظر شرع مقدّس و وجدان درونیم می‌باشم. این جانب از یک سو ولیّ قهری فرزندان صغیر، و از طرف دیگر مدافع فرزند قاتل می‌باشم. دیگر این که با مسأله دیه مواجه بوده که پرداخت‌کننده و گیرنده دیه نیز خودم می‌باشم، هرچند از نظر مالی در مضیقه بوده و تنها مایملک این جانب یک باب منزل مسکونی می‌باشد که در حال حاضر مورد استفاده من است. لطفاً مرا راهنمایی فرمایید.
جواب: شما نسبت به حقّ خودتان، به عنوان شوهر مقتول، می‌توانید گذشت کنید؛ ولی نسبت به حقّ صغیران، یعنی بچّه‌های مقتوله، باید بگذارید کبیر شوند و خودشان تصمیم بگیرند؛ اگر تصمیم بر قصاص بگیرند، باید یک چهارم دیه را بپردازند که ظاهراً توانایی ندارند. طبیعتاً ناچارند، دیه بگیرند. در صورتی که دختر شما مالی از خودش داشته باشد، باید سهم دیه آنها را بدهد، در غیر این صورت بر ذمّه او می‌ماند؛ هر وقت توانایی پیدا کرد، قابل تعقیب است و اگر بچّه‌ها بعد از بلوغ و رشد عقلی کافی او را ببخشند، همه چیز تمام می‌شود.
سؤال 1597- یکی از علما با فرزند جوانش، که جهادگر جبهه‌های حق علیه باطل بود، هر دو در نیمه شب به دست عوامل یکی از گروهکها شهید شدند؛ یکی را کشتند و صحنه تصادف تصنّعی برایش ایجاد کردند و پس از قتل صدماتی بر بدنش وارد کردند و دیگری را در آب بسیار کم‌عمق خفه کردند و متأسّفانه به پرونده‌های ایشان رسیدگی نشده است. اگر اولیای دم (با توجّه به سفارش قرآن شریف مبنی بر اولویّت عفو) فقط قصاص را عفو کنند، در مورد دیه و کفّارات حکم چیست؟
جواب: هرگاه صاحبان خون از قصاص صرفنظر کنند، می‌توانند آن را مشروط به دیه (یا کمتر یا بیشتر از آن) نمایند؛ ولی موافقت قاتل یا قاتلین در آن شرط است و اگر آنها موافقت نکنند، تنها قصاص جایز است. و اگر بطور مطلق عفو نمایند، دیه‌ای نیز نصیب آنها نمی‌شود و در هر صورت باید کفّاره قتل عمد را بپردازند، که در زمان ما دو چیز بیشتر نیست. و دیه آسیب رساندن به جسد مقتول به خود او تعلّق می‌گیرد و باید در مصارف خیر مصرف گردد.
سؤال 1598- این جانب یکی از کارمندان اداره راه و ترابری استان مرکزی هستم، ماشینی از اداره در دست این حقیر بود که برای امورات اداره از آن استفاده می‌کردم، امّا متأسّفانه در وقت اداری با یکی از همکاران به دنبال کار اداره در جادّه اراک- شازند چپ کردیم که در این حادثه همکارم صدمه سختی دید و متأسّفانه بعد از 52 روز بی‌هوشی فوت کرد. کارشناس راننده را مقصّر قلمداد می‌کند. از طرفی ماشین اداره، بیمه سرنشین نداشته است، اکنون خانواده آن مرحوم درخواست دیه می‌کنند. آیا می‌شود ماشین اداره، آن هم برون شهری، بیمه نباشد؟ در صورتی که در روزهای اوّل بیمه ضمانت کرده بود که من را از زندان آزاد کند، ولی حالا می‌گوید بیمه نیست. آیا دیه آن مرحوم به عهده من است؟ چگونه بپردازم؟
جواب: چنانچه شما راننده بوده‌اید و تقصیر شما ثابت شود، دیه بر عهده شماست و لغزنده بودن جادّه و امثال آن مانع تعلق دیه در صورت مقصّر بودن نیست و اگر توانایی ندارید بر ذمّه شما خواهد بود که تدریجا بپردازید. و اگر معمول این است که تمام اتومبیل‌های اداره باید نسبت به سرنشین نیز بیمه باشند آنها در بیمه کردن کوتاهی نموده‌اند و شما اغفال شده‌اید، آنها نسبت به مقدار بیمه مسئولند، و اگر چنین نیست آنها مسئولیتی ندارند.
سؤال 1599- آیا دیه زن و مرد اهل کتاب مساوی است، یا متفاوت می‌باشد؟
جواب: دیه زن در هر حال نصف مرد است.
سؤال 1600- کسی در یک نزاع دسته‌جمعی فردی را عمداً و دیگری را بطور غیر عمد به قتل می‌رساند. پس از اجرای حکم قصاص او در مورد قتل عمد، بفرمایید نحوه وصول و مطالبه دیه مقتولِ غیر عمد، چگونه و به عهده کیست؟
جواب: در صورتی که قتل شبه عمد باشد، باید دیه از اموال او برداشته شود.
سؤال 1601- اگر مسلمانی فردی از اهل کتاب تحت ذمّه را عمداً بکشد دیه دارد یا قصاص؟
جواب: قصاص ندارد؛ مگر این که از این حکم سوء استفاده کند و چندین مرتبه دست به این کار بزند، در این صورت قصاص خواهد شد.
سؤال 1602- اگر کافر ذمّی مسلمانی را به صورت غیر عمد بکشد، دیه دارد یا قصاص؟ دیه چه مقدار است؟
جواب: دیه کامله دارد.

 

دیه اعضای بدن

سؤال 1603- با توجّه به این که دیه صدمات وارده بر زن در صورتی که به ثلث دیه کامله برسد نصف می‌شود، چنانچه جراحات و صدمات متعدّدی به زنی وارد شود، در هر یک از صورتهای زیر چه حکمی دارد:
الف) صدمات تماماً با یک ضربه و در یک لحظه وارد شده است و دیه مجموع بیش از یک سوّم دیه کامله است.
ب) هر یک از صدمات با ضربه‌ای جداگانه و لیکن در زمان واحد عرفی (نه عقلی)، که عرف آن را جنایت و حادثه واحد می‌شمارد، وارد شده باشد، اگر چه چند لحظه یا چند دقیقه هم طول بکشد.
ج) هر یک از صدمات با ضربه‌ای جداگانه و در زمانهای مختلف عرفی و با رعایت فاصله وارد شده باشد.
مستدعی است بیان فرمایید باید دیه مجموع صدمات را محاسبه کرد، تا در صورت به ثلث رسیدن نصف گردد، یا این که هر یک از صدمات بایستی جداگانه محاسبه شود؟
جواب: در صورتی که صدمات وارده بر بدن بقدری نزدیک به هم باشد که یک صدمه محسوب شود دیه آن یک جا حساب می‌شود، و اگر صدمات جداگانه است، هرچند با یک ضربه یا در زمانی واحد انجام شده باشد، مثل این که با یک ضربه دست و پای او را با هم شکسته باشد، هر یک جداگانه محسوب می‌شود، همچنین اگر در زمانهای مختلف واقع شده باشد.
سؤال 1604- شخصی مورد ضرب قرار گرفته است، قاضی علم اجمالی دارد که ضارب یا زید است یا عمرو، ولی متعیّناً نمی‌داند که کدام یک ضارب است، و خودشان هم اقرار نمی‌کنند، وظیفه قاضی چیست؟
جواب: چنانچه در اثر ضربه جراحت یا نقصی حاصل شده، و هر دو قسم یاد کنند که مرتکب آن نبوده‌اند، دیه بین هر دو تقسیم می‌شود.
سؤال 1605- معلّم بازنشسته آموزش و پرورش هستم، به اقتضای شغلم گاهی بچّه‌های مردم را تنبیه بدنی کرده‌ام و حال دسترسی به فرد فرد آنان ندارم که حلالیّت بطلبم، چگونه می‌توانم ردّ مظالم کنم؟
جواب: اگر از طرف پدران آنها مجاز بوده‌اید و در حد مشروع تنبیه انجام شده مشکلی ندارید، و اگر چنین نبوده و دسترسی به آنها ندارید چنانچه تنبیهی بوده که دیه به آن تعلّق می‌گرفته باید مقدار دیه را از طرف صاحب اصلی آن در راه خدا بدهید، و اگر در حدّ دیه نبوده برای آنها استغفار و کار خیر انجام دهید.
سؤال 1606- در یک منازعه دسته جمعی طرفین جراحات متعدّدی برداشته‌اند، مصدومین قادر به تعیین ضاربین نبوده، بلکه فقط می‌دانند که جروح وارده به وسیله مثلًا پنج نفر مقابل وارد گردیده است؛ در این صورت اگر تقاضای قصاص شود نحوه اثبات قضیّه چگونه است؟ در صورت تقاضای دیه چه کسانی محکوم می‌شوند؟ و راه ثبوت آن چیست؟
جواب: هرگاه ثابت شود که جنایت از آن چند نفر خارج نیست دیه در میان آنها تقسیم می‌شود و در اینجا قصاص نیست.
سؤال 1607- در برخی از مسائل فقهی، از جمله بحث عقیم نمودن و دیات اعضا، اشاره به فاسد شدن عضو شده است. آیا منظور از فساد عضو از بین رفتن شکل ظاهری آن است، یا منظور از بین رفتن کارایی و عملکرد عضو می‌باشد؟
جواب: فساد عضو مراتبی دارد؛ گاهی بکلّی از کار می‌افتد و گاهی درصدی از کارایی آن از بین می‌رود و هر کدام دیه یا ارش خاصّ خود را دارد.
سؤال 1608- شخصی بر اثر ضربه جنایتکاری مبتلا به ضربه مغزی گردیده و مدّتی بیهوش می‌شود. آیا این ضربه مغزی دیه خاصّی دارد؟
جواب: اگر نجات پیدا نکند و ضربه عمدی نبوده باشد دیه کامله دارد، و اگر نجات پیدا کند باید دید در چه قسمتهایی از بدن او نقص پیدا شده، دیه آن عضو ثابت می‌شود. و اگر نقصی پیدا نشود به خاطر ضربه مغزی ارش دارد.
سؤال 1609- با توجّه به این که دیه فلج کردن هر عضوی که دیه معیّن دارد، دو ثلث دیه همان عضو است، آیا اگر فلج بطور کامل نباشد بلکه نسبی باشد (مثلًا چهل درصد فلج)، در این گونه موارد باید ارش تعیین نمود، یا می‌بایست به نسبت درصد اعلام شده محاسبه نمود؛ مثلًا چنانچه در یک پا چهل درصد شل نسبی ایجاد شود، می‌بایست 500* 32* 10040 دینار را محاسبه نمود، یا می‌بایست طبق نظر کارشناس ارش تعیین کرد؟
جواب: باید دیه به نسبت ضایعه و نسبت به دیه شلل محاسبه شود.
سؤال 1610- همان گونه که مستحضرید، بر اساس برخی روایات وارده در باب دیات، خوب شدن بعضی جراحات یا نقص عضوها (نظیر شکستگی استخوان در اعضایی که دیه مقدّره دارد) میزان دیه را تغییر می‌دهد. با توجّه به این که امروزه به خاطر پیشرفت علم پزشکی، تعداد قابل ملاحظه‌ای از جراحات و نقص عضوها، قابل درمان می‌باشد. بفرمایید:
الف) آیا تأثیر درمان در میزان دیه را، می‌توان به غیر موارد مصرّح در فقه تعمیم داد؟
جواب: در غیر موارد منصوصه تأثیری ندارد.
ب) آیا پیوند عضو مقطوع در میزان دیه تأثیر دارد یا خیر؟ مثلًا در صورتی که انگشت یا دست شخصی در اثر جنایت قطع شود، اگر به موقع اقدام گردد می‌توان عضو مقطوع را پیوند زد، حکم آن چیست؟
جواب: پیوند عضو دیه را تغییر نمی‌دهد.
سؤال 1611- شلیک یک گلوله، شکستگی استخوان و فلج شدن پا را به همراه داشته است؛ آیا در این مورد دیه نافذه، و شکستگی استخوان و فلج شدن توأماً باید از سوی ضارب پرداخت گردد؟
جواب: هر سه دیه باید پرداخت شود.
سؤال 1612- در مواردی نظیر شکستگی ستون فقرات که دیه کامله دارد، طبق فتوای فقها اگر این شکستگی به گونه‌ای معالجه شود که اثری از جنایت باقی نماند، جانی باید یک صد دینار بپردازد. در این گونه موارد فعلیّت درمان و اصلاح ملاک است، یا قابلیّت آن؟ به این معنا که اگر فعلیّت ملاک باشد، از ابتدا دیه کامله به عهده جانی قرار می‌گیرد و جانی موظّف به پرداخت تمام دیه می‌باشد- که پس از اصلاح و خوب شدن، 900 دینار به او پس داده می‌شود- یا منتظر می‌ماند که پس از معالجه، دیه مقرّره (100 دینار) را بپردازد (اگر چه ذمّه‌اش به کلّ دیه مشغول است)؛ ولی اگر قابلیّت درمان ملاک باشد، از همان ابتدا ذمّه جانی به یک صد دینار مشغول می‌شود.
جواب: ظاهر ادلّه این مسأله فعلیّت درمان است؛ بنابراین تا درمان نشده باید دیه را بدهد.
سؤال 1613- مطابق مبانی فقهی، آیا می‌شود به جانبازان (مجروحین جنگ تحمیلی) دیه پرداخت نمود؟
جواب: دیه در مورد مجروحان جنگی و جانبازان از بیت المال در تاریخ اسلام سابقه ندارد؛ ولی هرگونه کوششی برای حلّ مشکلات این عزیزان بجاست.
سؤال 1614- برخی معتقد به پرداخت غرامت به آسیب‌دیدگان جنگ می‌باشند و مبنای غرامت را تشخیص عرف می‌دانند. نظر حضرتعالی چیست؟
جواب: غرامت مانند دیه در تاریخ جنگهای اسلامی سابقه نداشته است که از بیت المال بدهند؛ ولی زندگی آنان باید تأمین گردد.
سؤال 1615- از نظر فقهی، وظیفه کسانی که در جنگ شرکت نکردند (قاعدین)، در قبال این عزیزان (مجاهدین) چیست؟ آیا دولت می‌تواند با وضع قوانین از قاعدین چیزی دریافت داشته و به مصرف مجاهدین برساند؟
جواب: سزاوار است هم حکومت اسلامی و هم مردمی که در جنگ شرکت نکرده‌اند، ولی از برکات خونهای شهیدان و تلاش جانبازان در امن و امان به سر می‌برند، برای حلّ مشکلات آنها دست به دست هم دهند و در صورت ضرورت حکومت اسلامی می‌تواند قوانینی برای این موضوع وضع کند.
سؤال 1616- اگر فرض بر پرداخت دیه نباشد، آیا هزینه‌های درمانی این عزیزان قابل محاسبه هست؟
جواب: هزینه‌های درمانی آنان باید از بیت المال پرداخت شود.
سؤال 1617- پزشکی که جهت کنترل جمعیّت و پیشگیری از حاملگی اقدام به بستن لوله‌ها می‌کند، و مراجعه‌کننده را عقیم می‌سازد و امکان بازگشت نیز غالباً وجود ندارد؛ آیا دیه‌ای به او تعلّق می‌گیرد؟
جواب: اگر به تقاضای مراجعه‌کننده بوده باشد، دیه تعلّق نمی‌گیرد، در غیر این صورت طبیب باید ارش بدهد.
سؤال 1618- وطی زوجه از دُبر چه حکمی دارد؟ اگر این عمل سبب ایجاد جراحت در موضع مذکور گردد، آیا دیه یا ارشی تعلّق می‌گیرد؟
جواب: این کار بدون رضایت زوجه حرام است، و با رضایت او نیز کراهت شدید دارد و اگر موجب آسیبی شود، دیه تعلّق می‌گیرد.

 

دیه مو

سؤال 1619- در کتابهای علمی نوشته شده که تمام سطح بدن را مو پوشانیده است. با توجّه به این مطلب که فقط کف دستها و پاها و روی ناخنها مو ندارد، آیا قطع هر نوع مویی که روی بدن وجود دارد، موجب پرداخت دیه است؟
جواب: اگر مانند ابروها و محاسن و موی سر، در آن جایی که انسان علاقه به نگهداشتن آن دارد بوده باشد، دیه یا ارش دارد.
سؤال 1620- آیا کیفیّت موی بدن در پرداخت دیه مو تأثیر دارد؟ مثلًا اگر مویی باشد که زاید است، یا مویی باشد که ریشه‌اش ضعیف است، یا مویی باشد که به شکل مصنوعی در بدن کاشته‌اند، آیا کندن این طور موها دیه دارد؟
جواب: موهای زاید و مصنوعی دیه ندارد، هرچند کندن آن بدون اجازه صاحبش حرام است و خسارت موی مصنوعی و کشت آن را باید بدهد.
سؤال 1621- اگر کسی موی بدن شخص دیگری را به شکلی قطع کند که مو از ریشه قطع نشود؛ بلکه ریشه مو سالم باشد، آیا مقدار مویی که قطع شده دیه دارد؟
جواب: اگر مانند ابروها و محاسن و موی سر، در آن جایی که انسان معمولًا علاقه به نگهداشتن آنها دارد بوده باشد، ارش دارد.

 

دیه چشم

سؤال 1622- فردی در نزاع، یک چشم طرف مقابل را معیوب می‌کند؛ ولی در اثر مداوا و بستری شدن در بیمارستان، چشم او خوب می‌شود، از طرفی دادگاه بیش از دو میلیون تومان دیه مقرّر نموده است. با توجّه به این که چشم خوب شده، دریافت این دیه از لحاظ شرعی چه صورتی دارد؟
جواب: از حکمی که دادگاه داده اطّلاعی نداریم؛ امّا به هر حال هر آسیبی، هرچند بعداً معالجه شود، دیه دارد.

 

دیه بینی

سؤال 1623- لطفاً به دو سؤال ذیل پاسخ فرمایید:
الف) آیا شکستگی استخوان تیغه بینی دیه دارد یا ارش؟ اگر دیه دارد، آیا طبق شکستگی استخوان عضوی که دیه کامل دارد محاسبه می‌شود؟
ب) در تعیین ارش با توجّه به این که اکنون غلام و کنیزی جهت برآورد میزان ارش وجود ندارد، چگونه باید عمل کرد؟
جواب: اگر بینی کاملًا ضایع شود دیه کامله دارد و اگر چنین نباشد ارش دارد و منظور از ارش آن است که مقدار درصد نقص عضو و خرابی آن در نظر گرفته شود و از مجموع کلّ دیه حساب شود. مثلًا اگر نقص عضو 25% باشد، 25 درصد دیه عضو به او پرداخته می‌شود، و مقایسه با غلام و کنیز معیار ارش نیست.
سؤال 1624- اگر در اثر ضربه‌ای قصبه بینی (قسمت نرم و انعطاف‌پذیر داخلی بینی که در طول استخوان بینی قرار دارد) از وسط بشکند، یا از استخوان بینی جدا شود. در صورت بهبود یافتن و یا عدم آن، دیه‌اش چگونه محاسبه می‌شود؟ آیا مشمول حکم شکستگی استخوان می‌شود؟
جواب: ظاهر این است که مشمول ارش می‌باشد.

 

دیه دست

سؤال 1625- در اثر ایراد جرح عمدی با شی‌ء برنده از طرف متّهم، دست راست مجنیٌ علیه از ناحیه مچ دچار جراحت از نوع متلاحمه گردیده که طبق نظر پزشک قانونی به علّت آسیب اعصاب و عروق و رباطهای دست راست در ناحیه مچ، دست شاکی به میزان 50% دچار نقص عضو شدید حرکتی گردیده است. نحوه تعیین دیه و میزان آن چگونه خواهد بود؟
جواب: احتیاط واجب آن است که علاوه بر پرداخت دیه جراحت، دیه شلل عضو را هم به نسبتی که اهل خبره مورد وثوق خبر می‌دهند بپردازد.
سؤال 1626- چنانچه به دستها و پاها و یا هر یک از آن جداگانه، ضربه‌ای وارد شود که باعث از بین رفتن توانایی آن عضو در انجام وظیفه گردد، بدون آن که شکل ظاهر آن عضو تغییر کند، دیه آن چه مقدار است؟
جواب: اگر به حال شلل درآید، دیه شلل به آن تعلّق می‌گیرد.
سؤال 1627- اگر فردی که در شرکتی مشغول فعّالیّت است و بر اثر سانحه کاری 54 از کف دست راست او قطع گردد:
الف) دیه آن چقدر است؟
ب) مقدار و نوع دیه را شخص خسارت‌دیده باید مشخّص نماید، یا شرکت خسارت دهنده؟
جواب: اگر خودش مقصّر بوده و قراردادی با آن مؤسّسه در این زمینه نداشته، دیه ندارد؛ ولی هرگاه علّت این حادثه آن شرکت بوده یا قراردادی میان شرکت و کارگران است که حوادث ناشی از کار را جبران کنند، دیه چهار انگشت را باید بپردازد و نسبت به از بین رفتن مقداری از کف دست، مصالحه کنند، و دیه هر انگشت یک دهم (101) دیه کامل است.
سؤال 1628- شخصی با قمه دست مجنیٌّ علیه را از مچ قطع کرده، به گونه‌ای که به پوست آویزان شده است؛ ولی بلافاصله او را به دکتر می‌رسانند و دکتر دست مجنیٌّ علیه را پیوند می‌زند، امّا آن دست 75 درصد کارآیی خود را از دست می‌دهد، آیا بر جانی ارش لازم است، یا دیه قطع دست؟
جواب: اگر دست کاملًا جدا شده و به پوست آویزان بوده است دیه تعلّق می‌گیرد؛ هرچند بعداً پیوند زده شود و اگر جنایت عمدی باشد قصاص دارد.
سؤال 1629- لطفاً به دو سؤال زیر پاسخ فرمایید:
الف) پزشکی قانونی در مورد صدمات وارده بر دختر بچّه صغیری ضمن معاینه در قسمتی از نظریّه خود چنین نوشته است: «صدمه به عصب رادیال دست چپ که باعث افتادگی دست چپ شده است»، در خصوص صدمه عصب رادیال که از ناحیه بازو بوده است مبلغ هشتصد و سی و پنج هزار تومان ارش تعیین گردیده است، خواستم از حضرتعالی استفتا کنم در مورد افتادگی دست چپ که تحت کنترل شخص صدمه دیده نیست، آیا تعیین دیه لازم است یا ارش؟
جواب: در مورد دیه از کارافتادگی، دیه آن، دو ثلث دیه همان عضو است.
ب) در مورد صدمات وارده در دو مورد 61 دیه کامل و 1002 دیه کامل برای صدمات وارده تعیین گردیده و جمعاً مبلغ یک میلیون و دویست و سی و پنج هزار تومان ارش تعیین گردیده است، در خصوص این که اگر دیه صدمات وارده به زن از 31 دیه کامل بیشتر شود، نصف آن قابل پرداخت است. آیا در مورد ارش هم این مسأله صادق است؟
جواب: تفاوتی میان دیه و ارش در این قسمت نیست.

 

دیه پاها

سؤال 1630- پسر بچّه‌ای یازده‌ساله در اثر تصادف با ماشین مجروح گردیده است، موارد جراحت به شرح زیر می‌باشد:
الف) پوست و گوشت قسمت زیادی از ماهیچه ساق پا و ران مجروح و له گردیده است (در حدّی که گوشتهای جدا شده از پا به زمین ریخته است).
ب) کاسه زانو و مفصل هر دو قطعه‌قطعه شده است.
ج) بعضی از اعصاب و رگهای زیر زانو و ماهیچه‌ها که در سلامت و حرکت پا نقش دارند در حدّ پاره شدن رسیده است.
د) صفحه رشد که از سنین کودکی تا 18 سالگی باعث قد کشیدن و رشد استخوان ساق پا و ران می‌شود از بین رفته، در نتیجه این پا کوتاه می‌ماند و پای دیگر به رشد طبیعی خود ادامه می‌دهد.
نهایتاً پس از جرّاحیهای مکرّر و پیوندهای لازم پای مصدوم کج و کوتاه و زانویش بی‌حرکت و مقداری خمیده مانده که طبق نظریّه پزشکی قانونی در مجموع و در شرایط فعلی 65% نقص عضو (نسبت به ارزش عضوی) ایجاد شده است. خواهشمند است مقدار دیه و یا ارش را که شخص ضارب و مقصّر نسبت به موارد فوق باید بپردازد بیان فرمایید. در ضمن جهت ترمیم گوشت و پوست پای مصدوم از پای دیگرش گوشت و پوست برداشته و پیوند زده‌اند، آیا پای سالم هم که تکّه‌برداری شده و اثراتش باقی است ارش دارد؟
جواب: به نسبت خسارتی که بر پا وارد شده از مجموع دیه پا، ارش باید پرداخته شود و احتیاط این است که ارش نقصی که بر عضو دیگر برای ترمیم این عضو وارد می‌شود نیز پرداخته شود، به اضافه هزینه درمان.
سؤال 1631- اگر استخوان کشکک زانو توسّط جانی بشکند، آیا ارش دارد یا دیه؟ در صورتی که دیه داشته باشد، مقدار آن چقدر است؟
جواب: دیه آن یک صد دینار است (75 مثقال طلا).

 

دیه دندان

سؤال 1632- اگر در اثر ضربه، تاج دندان دچار شکستگی شده باشد مشمول دیه کامل است؛ ولی با توجّه به این که در حال حاضر با معالجه ریشه دندان و گذاشتن تاج مصنوعی، ظاهراً درمان می‌شود، چه حکمی دارد؟
________________________________________
شیرازی، ناصر مکارم، استفتاءات جدید (مکارم)، 3 جلد، انتشارات مدرسه امام علی بن ابی طالب علیه السلام، قم - ایران، دوم، 1427 ه ق استفتاءات جدید (مکارم)؛ ج‌2، ص: 563

جواب: احتیاط آن است که طرفین مصالحه به ارش کنند.
سؤال 1633- کشیدن دندان (چه سالم، چه معیوب و یا دندانی که بر اثر بیماری لق شده است)، دیه دارد یا خیر؟ اگر دارد، به عهده کیست؟
جواب: اگر به اجازه صاحب دندان و برای معالجه باشد دیه‌ای ندارد، ولی اگر دندان سالم را اشتباهاً بکشد، ضامن است.
سؤال 1634- دندانهایی به علّت بیماری لثه دچار سستی است و در اثر کوچکترین ضربه از دهان بیرون می‌افتد، اگر اصابت ضربه از سوی فردی باعث کنده شدن چنین دندانی شود، دیه به آن تعلّق می‌گیرد؟ آیا دیه این گونه دندانها به مقدار دیه دندان سالم و طبیعی است؟
جواب: اگر دندان برای غذا خوردن و سخن گفتن قابل استفاده است، دیه دندان صحیح به آن تعلّق می‌گیرد. در غیر این صورت نسبت به کارایی آن ارش دارد.
سؤال 1635- دندانهایی که در اثر ضربه سیاه می‌شوند و مشمول دیه می‌باشند، در حال حاضر با معالجه ریشه دندان و سفید کردن آن، ظاهراً شبیه دندان طبیعی می‌گردد. آیا در این صورت دیه کامله تعلّق می‌گیرد؟
جواب: دیه آن 32 دیه دندان سالم است.
سؤال 1636- بعضی افراد بیش از 28 دندان دارند. در این صورت اگر کسی 28 عدد آن را عمداً از بین ببرد، آیا عدد 28 موضوعیّت دارد و دیه کامل دارد، یا به نسبت دندانهای شکسته شده و دندانهای مانده دیه تعیین می‌گردد؟
جواب: چنانچه دندانهای طبیعی او بیش از 28 عدد باشد احتیاط آن است که نسبت به از بین بردن 28 دندان باید دیه بپردازد و نسبت به بقیّه باید از طریق حکومت و ارش اقدام شود.

 

دیه شکستگیها

سؤال 1637- در موارد ایراد صدمه بدنی غیر عمدی به مصدومی که شکستگی استخوان داشته و نهایتاً ایجاد نقص عضوی با نسبتهای مختلف، مثلًا 20، 40، 90 درصد و مانند آن در مجنیٌّ علیه گردیده، طبق قانون دیات در مورد نقص عضو ایجاد شده مطلقاً یک پنجم دیه همان عضو منظور شده است، حال آن که در بعضی موارد نقص عضو خیلی ناچیز بوده و اختلالی در عمل آن عضو ایجاد نمی‌نماید و گاهی خیلی زیاد بوده و منجر به نقص عضوهای شدید با درصد بالا می‌گردد که باعث از کارافتادگی نسبی یا دائمی مجنیٌّ علیه می‌گردد.
آیا صلاح است که بر مبنای دیه یک عضو و بر اساس درصد نقص عضو دیه احتساب شود؟ مثلًا برای نقص عضوی 70 درصدی، هفتاد درصد دیه آن عضو مقدّر گردد؟ در صورت عدم صلاحدید جنابعالی در مورد فوق، آیا جایز می‌باشد که علاوه بر دیه مقدّر مبلغی با تشخیص حاکم شرع به عنوان ارش مازاد بر دیه (جهت ایجاد نقص عضو حاصله از شکستگی استخوان) اخذ گردد؟
جواب: چنانچه عضو مزبور مانند دست بکلّی از کار بیفتد دیه شلل، که 32 دیه عضو است، دارد و اگر بطور کامل نیفتد به همان نسبت از کارافتادگی از این دیه محسوب می‌شود.
سؤال 1638- چنانچه در اثر ضربه، چند نقطه از یک استخوان (مانند استخوان ساق پا) دچار شکستگی شود بفرمایید:
الف) آیا هر شکستگی دیه جداگانه دارد، یا پرداخت یک دیه برای همه آنها کافی است؟
جواب: هر شکستگی دیه مستقل دارد؛ مگر آن که چنان به هم نزدیک باشد که یکی محسوب شود.
ب) در این فرض آیا ایجاد چند شکستگی در اثر یک یا چند ضربه با هم تفاوت دارد؟
جواب: تفاوتی نمی‌کند.
ج) اگر در اثر ضربه، علاوه بر شکستگی استخوان تکه‌ای از همان استخوان نیز جدا شود، آیا برای جدا شدن استخوان دیه شکستگی استخوان باید پرداخته شود، یا حکم دیگری دارد؟
جواب: برای جدا شدن قسمتی از استخوان باید ارش بپردازد.
سؤال 1639- با توجّه به این که در نحوه تعلّق دیه به استخوانهای پنج‌گانه دست و پا، که در امتداد استخوانهای انگشت قرار گرفته‌اند و اصطلاحاً به آنها «متاکارپ» گفته می‌شود، تردید وجود دارد، و همچنین در کلیّه اعضایی که دارای دیه معیّن شرعی هستند و استخوانهای متعدّد دارد این تردید موجود است، زیرا فرع فقهی مربوط به موضوع حکم مسأله را بطور کلّی و مطلق و بدون شرح و تفصیل بیان می‌کند، و موادّ قانونی نیز چنین است که اجمالًا متن مادّه قانونی (442 قانون مجازات اسلامی) به شرح ذیل آورده می‌شود «دیه شکستن استخوان هر عضوی که برای آن عضو دیه معیّن است خمس آن می‌باشد و اگر معالجه شود و بدون عیب گردد دیه آن 54 شکستن آن است و … » اکنون با توجّه به مراتب فوق این سؤال پیش می‌آید که در مواردی که واقعاً استخوان عضو، مثل دست و پا متعدّد است (منظور کف دست و پا می‌باشد) دیه مذکور به پنج قسمت تقسیم می‌شود، یا هر یک از آنها که بشکند، و لو این که بقیّه سالم باشند، کلّ دیه یاد شده تعلّق می‌گیرد؟ مثلًا در ساعد دست و ساق پا که دو استخوان «درشت‌نی و نازک‌نی» وجود دارد مسأله از چه قرار است؟
جواب: ظاهر ادلّه آن است که دیه تقسیم بر استخوانها می‌شود، بنابراین هر کدام از استخوانها بخشی از دیه را به خود اختصاص می‌دهد.
سؤال 1640- دیه شکستگی ستون فقرات در مواردی دیه کامله و در مواردی هم صد دینار است، حال اگر ستون فقرات با ضربه واحد و یا ضربات متعدّد در یک زمان عرفی و یا در زمانهای متفاوت، مثلًا از دو جا شکسته شود یک دیه تعلق می‌گیرد، یا دو دیه، یا یک دیه و ارش تعلّق می‌گیرد؟
جواب: ظاهر این است که هر کدام از شکستگیها دیه خود را دارد.
سؤال 1641- با توجّه به این که در فقه و کتب مربوطه از جمله جواهر و لمعه و تحریر الوسیله دیه قطع لحیین مشخّص شده، و در تعریف لحیین آورده‌اند «هما العظمان اللذان متلقاهما الذقن و یتصل طرف کل واحد منهما بالاذن من جانبی الوجه، و علیهما نبات الاسنان السفلی» و از طرفی در لغت فارسی و عرب، انسان دارای 2 فک (آرواره) پایین و بالا می‌باشد، و لحیین بر اساس تعریف مذکور فقط شامل فکّ پایین می‌شود، حال در هر یک از فروض 1- قلع 2- شکستن فکّ بالا (قطع نظر از دندانهای بالا) دیه مربوطه چگونه محاسبه می‌شود و آیا فرض اوّل مشمول ارش و فرض دوّم داخل در هاشمه می‌باشد؟
جواب: فکّ بالا جزئی از استخوان صورت است و چنانچه آن را بشکنند احکام شکستن استخوان بر آن جاری می‌شود؛ و کاری به لحیین ندارد.
سؤال 1642- در شکستگی‌های استخوان اعضای زن معیار یک پنجم دیه خود زن هست، یا دیه کامل مرد، با لحاظ این که میزان دیات اعضا متفاوت می‌باشد؟
جواب: دیه مرد و زن در این مورد یکسان است.

 

شجاج و جراح

سؤال 1643- تعاریف موارد زیر از نظر فقه چیست؟ (تا بتوان مشابه پزشکی آن را ارائه کرد):
الف) حارصه. ب) دامیه. ج) متلاحمه. د) سمحاق. ه-) موضحه. و) هاشمه. ز) مأمومه. ح) دامغه. ط) منقّله. ی) جائفه.
جواب: الف) حارصه، جراحتی است که پوست بدن را می‌شکافد و به گوشت نمی‌رسد.
ب) دامیه، آن است که علاوه بر شکافتن پوست، خون جاری شود؛ یعنی کمی در گوشت وارد گردد.
ج) متلاحمه، جراحتی است که به مقدار قابل توجّهی در گوشت فرو می‌رود؛ ولی به پوست استخوان نمی‌رسد.
د) سمحاق، ضربه‌ای است که گوشت را پاره می‌کند و به پوست نازکی که استخوان را پوشانیده است می‌رسد؛ ولی آن را پاره نمی‌کند.
ه-) موضحه، جراحتی است که سفیدی استخوان در آن نمایان می‌شود، و پوست آن پاره می‌شود.
و) هاشمه، ضربه‌ای است که استخوان را می‌شکند، خواه توأم با جراحتی باشد یا نباشد.
ز) مأمومه، ضربه‌ای است که استخوان سر را می‌شکند و به مغز سر می‌رسد؛ ولی پوسته‌ای که روی مغز قرار دارد پاره نمی‌شود.
ح) دامغه، فراتر از مأمومه است و آن ضربه‌ای است که جمجمه را شکاف می‌دهد و به مغز می‌رسد.
ط) منقّله، ضربه‌ای است که سبب جابه‌جایی استخوانها می‌شود.
ی) جائفه، جراحتی است که به جوف بدن، مانند شکم یا سینه یا پشت یا پهلوها، می‌رسد.
سؤال 1644- شخصی به وسیله بیل ضربه‌ای بر سر کسی زده که استخوان جمجمه را شکسته و مغز را مورد اصابت قرار داده است، پس از شش ماه طبق نظر پزشکان کمیسیون پزشکی مضروب دچار عوارض سردرد، سرگیجه، فراموشکاری و نقص عضو به میزان ده درصد شده است لطفاً در این مورد به سؤالات زیر پاسخ فرمایید:
الف) آیا این ضربه قابل قصاص است؟
جواب: این ضربه قابل قصاص نیست.
ب) اگر نباشد دیه آن که طبق نظر پزشکان «مأمومه» است و نیز عوارض و نقص عضو ده درصدی چقدر است؟
جواب: دیه این ضربه ثلث دیه قتل است و نسبت به نقص عضو دیه ندارد؛ امّا حالت فراموشکاری به مقداری که حاصل شده است، ارش دارد؛ یعنی آن را به کلّ دیه عقل و هوشیاری که دیه کامل است می‌سنجند و به همان نسبت باید دیه بپردازند.
سؤال 1645- آیا مورد منقّله (جراحتی که درمان آن جز با جابه‌جا کردن استخوان میسّر نمی‌باشد) فقط اختصاص به دیه جراحات سر و صورت دارد، یا در سایر اعضای بدن هم جاری است؟
جواب: فرقی میان اعضای بدن نیست، در هر مورد پانزده درصد دیه عضو است.
سؤال 1646- در مورد جراحت جائفه که موجب فلج نیز می‌گردد، دادگاه باید دیه کدام یک از صدمات را تعیین نماید؟ دیه جائفه یا فلج، یا هر دو را؟
جواب: باید هر دو دیه پرداخت شود.
سؤال 1647- اگر یکی از جراحتهای حارصه، دامیه و مانند آن در کف دست واقع شود ارش دارد، یا نسبت به دیه دست محاسبه می‌شود؟
جواب: ظاهر این است که باید ارش داده شود.
سؤال 1648- همان طور که استحضار دارید دیه جراحات وارده بر سر و صورت با توجّه به نوع جراحت متفاوت است و دیه مقرّره در هر مورد در قانون مجازات اسلامی پیش‌بینی شده است؛ مثلًا دیه حارصه (خراش پوست بدون آن که خون جاری شود) یک شتر و دیه موضحه (جراحتی که از گوشت بگذرد و پوست نازک روی استخوان را کنار زده و استخوان را آشکار کند) پنج شتر، و هکذا … با توجّه به قبول این واقعیّت که ارش زمانی تعیین می‌گردد که برای جراحت و غیره شارع مقدّس دیه‌ای پیش‌بینی نکرده باشد، سؤال حقیر این است: در صورتی که جراحتی (از هر نوع) بر صورت کسی وارد گردد و جراحت التیام یابد، ولی اثر جراحت بر روی پوست صورت مجنیٌّ علیه باقی بماند (به نحوی که هر کس ببیند متوجّه آن اثر گردد) و از طرف دیگر نوعی نقص زیبایی ایجاد نماید، آیا در چنین حالتی حاکم شرع می‌تواند علاوه بر دیه مقرّره، ضارب را به پرداخت مبلغی به عنوان ارش (تحت عنوان نقص زیبایی) نیز محکوم نماید؟
جواب: ظاهر ادلّه شرع این است که دیه برای جبران همه این امور است و چیز اضافی لازم نیست؛ ولی اگر مجنیٌّ علیه مجبور شود هزینه‌هایی برای رفع نقایص ظاهری متحمّل شود که در عرف آن را ضروری بدانند و این هزینه‌ها از دیه زیادتر باشد می‌تواند مقدار اضافی را نیز از جانی بگیرد، اضافه بر این اگر نقص زیبایی شدید باشد احتیاط دادن ارش است.
سؤال 1649- طفلی صورت طفلی دیگر را با سنگ مجروح کرده است و زخم هم بنابر تشخیص پزشک قانونی «دامیه» است و دیه هم دو شتر است. سؤال این است که آیا این دیه را ولیّ طفل می‌تواند اسقاط کند؟
جواب: ولی نمی‌تواند دیه طفل را اسقاط کند؛ مگر این که مصلحت مهمّی برای طفل داشته باشد.
سؤال 1650- متّهم اقرار می‌کند که یک سیلی به شاکی زده است، لکن مشخّص نیست که ضربه وارده موجب تغییر رنگ پوست شده یا خیر؟ یا تغییر ایجاد شده چه مقدار می‌باشد، در این فرض چه باید کرد؟
جواب: باید به حدّ اقل دیه که جنبه قطعی دارد قناعت شود.
سؤال 1651- اگر کسی به خود ضرر و زیانی وارد کند (منظور تغییر رنگ پوست و خراشیدگی آن است)، دیه آن چگونه است و چه کسی باید بپردازد؟
جواب: وارد کردن ضرر و زیان به خود دیه ندارد؛ هرچند در بسیاری از موارد گناه است.

 

تغلیظ دیه

سؤال 1652- درباره تغلیظ دیه در ماههای حرام بفرمایید:
الف) آیا تغلیظ دیه مختصّ قتل عمد است، یا شامل قتل شبه عمد و خطای محض نیز می‌شود؟
جواب: تفاوتی نمی‌کند؛ هرچند بهتر است که در دیه خطا و شبه عمد نسبت به زاید مصالحه کنند.
ب) آیا حکم مذکور مختصّ مسلمین است، یا شامل اهل کتاب نیز می‌گردد؟
جواب: احتیاط آن است که در مورد اهل کتاب نیز دیه با تغلیظ پرداخت شود.
ج) آیا جهل قاتل به حکم یا موضوع، در تغلیظ دیه تأثیری دارد؟
جواب: تأثیری ندارد.
سؤال 1653- مردی، زنی را کشته است. اولیای دم برای قصاص باید اوّل نصف دیه یک مرد را به او بپردازند، حال اگر این قتل در ماه حرام اتّفاق افتاده باشد، با توجّه به حکم تغلیظ دیه، آیا باید نصف دیه یک مرد در ماه حرام را به وی بپردازند، یا نصف دیه یک مرد در غیر ماه حرام؟
جواب: باید نصف دیه عادّی معمولی یک مرد را بپردازند.

 

دیه جنین

سؤال 1654- زن حامله‌ای در اثر تصادف غیر عمدی کشته می‌شود و جنین او هم می‌میرد، آیا قاتل باید دیه هر دو را پرداخت نماید؟
جواب: آری باید دیه هر دو را بدهد.
سؤال 1655- در صورتی که جنین سقط شده دوقلو یا بیشتر باشد، دیه چگونه پرداخت می‌شود؟ به اندازه یک جنین، یا هر تعداد که باشد؟
جواب: به هر تعدادی که باشد دیه تعلّق می‌گیرد؛ (هر کدام یک دیه).
سؤال 1656- لطفاً به سؤالات زیر پاسخ فرمایید:
الف) با توجّه به پیشرفت علم طب در لقاح خارج رحمی (آی- وی- اف) چنانچه کلّ دوره 9 ماهه قبل از تولّد در محیط آزمایشگاهی طی شود، آیا زمان حلول روح به این جنین با حلول روح به جنین در شکم مادر متفاوت است؟
جواب: باید آن آزمایشها جواب این سؤال‌ها را بدهد که آیا در چهارماهگی حسّ و حرکت که نشانه حلول روح است در جنین حاصل می‌شود یا نه؟ ممکن است یکسان یا متفاوت باشد.
ب) چنانچه سلّولهای مورد نیاز متعلّق به مرد و یا زن یا هر دو جهت تشکیل نطفه از بانک مربوطه، که بعضاً از افراد ناشناس تهیّه می‌شود باشد، آیا چنین جنینی حلال زاده است؟
جواب: تنها فرزندانی که از نطفه زن و شوهر عقدی حاصل می‌شوند حلال‌زاده هستند و بقیّه در حکم حلال‌زاده نیستند و ترکیب دو نطفه اجنبی جایز نیست.
ج) آیا سقط چنین جنینی دیه دارد؟
جواب: ساقط کردن آن جایز نیست.
سؤال 1657- خانمی بر اثر تجاوز جنسی حامله شده، و این مسأله فشار روحی سختی را بر او وارد می‌کند، آیا سقط جنین در این فرض جایز است؟
جواب: سقط جنین جایز نیست؛ مگر این که نگهداری آن جنین مایه بیماری شدید مادر و کسالت روانی او گردد، که در این صورت می‌توان به حاملگی او پایان داد؛ مشروط بر این که جنین در ماههای اوّلیه باشد.
سؤال 1658- دختری (نعوذ باللّه) از زنا حامله شده است، برای حفظ آبرو جنین را (که پسری 7 ماهه بوده) با همکاری و رضایت خودش سقط کرده‌اند، دیه این جنین چه مقدار است؟ و به چه کسی می‌رسد؟
جواب: چنانچه او دارو خورده و خودش سقط کرده دیه را خودش باید بپردازد، و اگر طبیب عهده‌دار این کار بوده دیه بر عهده اوست، و دیه آن بنابر احتیاط واجب دیه بچّه حلال‌زاده است؛ اگر پسر بوده دیه کامله و اگر دختر بوده نصف دیه کامله می‌باشد. و دیه را در اینجا باید به حاکم شرع داد تا در مصالح مسلمین صرف کند و در هر صورت مرتکب گناه شده است.
سؤال 1659- دختری (نعوذ باللّه) از زنا حامله شده و حمل او پسری 7 ماهه بود. برای حفظ آبرو، یک نفر از بستگان دختر به همراه مادربزرگش و یک نفر از بستگان آن پسر، که دختر مدّعی بود حمل از طرف اوست، به همراه شخص دیگری که رانندگی ماشین آنها را بعهده داشت، آن دختر را پیش طبیب می‌برند و آن طبیب با رضایت دختر، بچه را سقط می‌کند، خواهشمندم بفرمایید شرعاً چه کسی باید دیه را بپردازد؟ همچنین مجازات آن چهار نفری که دختر را نزد طبیب بردند چیست؟
جواب: ساقط کردن ولد الزّنا جایز نیست و در فرض مسأله دیه بر عهده طبیب است و کسانی که در این کار معاونت کرده‌اند در برابر دیه مسئول نیستند؛ ولی چون معاونت در حرام کرده‌اند تعزیر می‌شوند.

 

عفو از دیه

سؤال 1660- دوستم پیشنهاد کرد با هم به شکار برویم، هوا بارانی و زمین را گرد و غبار گرفته بود. دوش به دوش هم می‌رفتیم که در بالای کوه شبحی دیده شد. دوستم محمّد گفت: «عقاب است، آن را بزن» نشانه‌گیری کردم و آن را زدم، عقاب ناپدید شد. بعد از تیراندازی در پایین کوه نشستم و محمّد رفت تا لاشه آن را بیاورد. بعد از صعود به بالای کوه، مرا صدا زد. رفتم، دیدم شخصی به نام محمّد حسین آنجا افتاده و بر اثر اصابت تیر دار فانی را وداع گفته است، مادر مقتول سهم دیه خود را به ما بخشید؛ ولی سهم همسر مقتول و دو پسرش را به حکم شرع محوّل نموده است. بعد از مدّتی مادر مقتول به وسوسه اهالی منطقه، دوباره سهم خود را ادّعا کرد.
الف) آیا مادر مقتول می‌تواند دوباره سهم خود را مطالبه کند؟
جواب: بعد از بخشیدن، حقّ بازگشت ندارد.
ب) آیا قاتل قصاص می‌شود، یا باید خونبها بدهد؟
جواب: در فرض مسأله جای قصاص نیست؛ بلکه باید دیه پرداخت شود و دیه بر عهده قاتل است.
ج) آیا دوستم محمّد که مرا به شکار برد و دستور تیراندازی داد، در دادن این دیه، یا خونبها شریک است؟
جواب: او مسئولیّتی ندارد و در دیه شریک نیست.

 

عاقله

سؤال 1661- عاقله چیست و در موارد پزشکی چگونه قابل تعمیم و تطبیق است؟ (مواردی که عامل، پزشک و کادر پزشکی می‌باشند و قبلًا برائت از مریض و کسان او نطلبیده‌اند).
جواب: عاقله، نزدیکان هر کس از طرف پدر می‌باشند، و شامل برادران، عموها و پسرعموها می‌شود و احتیاط این است که پدر و فرزندان شخص نیز در آن شرکت کنند، و دیه قتل خطا را در میان خود تقسیم کنند تا پرداختن آن آسان شود، و شامل هر کسی می‌شود که مرتکب قتل خطا گردد.
سؤال 1662- در صورت استنکاف عاقله از پرداخت دیه، آیا می‌توان عاقله را حبس کرد؟ آیا می‌توان عاقله را به عنوان متّهم دستگیر و برای آنها قرار صادر کرد تا از فرار آنها جلوگیری شود؟
جواب: دیه مانند سایر دیون است؛ اگر بدهکار توانایی دارد و حاضر به پرداخت نیست می‌توان او را زندانی کرد؛ ولی در صورت عدم توانایی باید به او مهلت داد.
سؤال 1663- اگر عاقله جانی دیوانه باشد، آیا می‌توان از طریق دادگاه دیه را از مال او برداشت نمود؟
جواب: جایز نیست.
سؤال 1664- هرگاه نابالغی متّهم به قتل عمدی، یا جرح عمدی مادون قتل و مافوق موضحه گردد، و پس از بلوغ اقرار و اعتراف نماید و با اقرار جرم او ثابت گردد، آیا دیه بر عاقله است؟ یا چون اقرار نموده، بر عهده خود اوست؟ در این خصوص تعقیب قبل از بلوغ و اقرار بعد از بلوغ، یا تعقیب بعد از بلوغ و اقرار قبل از بلوغ تفاوتی در حکم ایجاد می‌کند؟ و نیز بین ممیّز و غیر ممیّز، مراهق و غیر مراهق فرق است؟
جواب: در مواردی که دیه بر عاقله است، اقرار بعد از بلوغ اثری ندارد، نه نسبت به عاقله؛ چون اقرار بر ضدّ آنهاست و نه نسبت به خودش؛ چون فرض بر این است که جنایت مزبور دیه‌اش بر او نیست؛ ولی در مواردی که دیه بر شخص جانی است (یعنی مادون الموضحه) اقرار مزبور مؤثّر است و فرقی بین ممیّز و غیر ممیّز و مراهق و غیر مراهق نیست.

 

نحوه پرداخت دیه

سؤال 1665- به سؤالات زیر پاسخ دهید:
الف) شخصی مرتکب قتل شبه عمد شده و یک سال و چند ماه است که در زندان به سر می‌برد، اختلاف بر سر این است که دیه از چه موقع حالّ می‌شود؟ از زمان وقوع جرم، یا از زمان محکومیّت در دادگاه؟
ب) آیا با گذشت نصف مدّت زمان ادای دیه، همین مقدار از دیه نیز حالّ می‌شود؟
جواب: از زمان وقوع جرم حساب می‌شود؛ ولی تا تمام مدّت اقساط نگذرد دیه حالّ نمی‌شود.
سؤال 1666- گرچه فتوای مشهور فقهای بزرگوار (رضوان اللّه علیهم) این است که قیمت دیه را یوم الادا محاسبه می‌نمایند، لیکن اخیراً مستنداً به نظریّه بعضی از اساتید و بزرگان عصر حاضر، شاید به دلیل برقراری یک رویّه و نظم خاص در پرداخت دیه، قیمت آن را بر مبنای روز صدور و قطعیّت حکم محاسبه می‌کنند.
حال سؤال این است که: به نظر مبارک حضرتعالی در پرداخت قیمت دیه معیار یوم الاداست، یا روز صدور حکم، یا روز وقوع حادثه؟
جواب: اگر دیه تبدیل به قیمت شود باید مطابق قیمت یوم الادا باشد؛ مگر این که طرفین توافق به غیر آن نمایند.
سؤال 1667- بر اساس دستور شارع مقدّس، مهلت پرداخت دیه در قتل و جراحات شبه عمد (مانند جراحات یا تلفات ناشی از تصادفات رانندگی) دو سال می‌باشد. آیا تقاضای اعسار جانی قبل از انقضای مهلت مقرّر، مسموع می‌باشد؟
جواب: قبل از مدّت مقرّر نیازی به تقاضای اعسار نیست. اگر این تقاضا مطرح شود، نسبت به بعد از آن مؤثّر خواهد بود. ضمناً در مورد دیه اعضا، در صورتی که زیاد نباشد، احتیاط واجب آن است که فوراً پرداخت شود؛ ولی اگر زیاد باشد (حدود یک سوّم دیه یا بیشتر)، زمان‌بندی فوق در آن جاری است.
سؤال 1668- زید در سال 1371 به علّت بی‌احتیاطی در رانندگی، در ماه حرام مرتکب قتل شبه عمد شده است. پرونده‌ای در دادگستری تشکیل و با آن که در همان زمان آماده رسیدگی و صدور حکم بوده، به علّت اشتباه یا سهل‌انگاری کارمندان دادگستری، بدون صدور حکم بایگانی شده است. در اثر پیگیری زید (متّهم) در سال 1376 پرونده پیدا شده و در سال 1377 از طرف دادگاه حکم به پرداخت دیه و ثلث آن صادر شده است. آیا زید (محکومٌ علیه) شرعاً بایستی دیه مقرّره را بر مبنای نرخ دو سال بعد از تاریخ فوت متوفّی بپردازد، یا به نرخ زمان بعد از صدور حکم؟
جواب: باید طبق قیمت روز بپردازد؛ ولی چنانچه مسئولان دادگستری سبب ضرر و زیان او شده‌اند، آنها ضامن تفاوت می‌باشند.

 

موارد پرداخت دیه از بیت المال

سؤال 1669- لطفاً جواب این دو سؤال را مرقوم فرمایید:
الف) خانواده مقتول می‌خواهد برای قصاص نصف دیه را به قاتل بدهد، در صورت عدم تمکّن اولیای دم از پرداخت این مبلغ و درخواست آنان از دستگاه قضایی، آیا می‌توان آن را از بیت المال پرداخت نمود؟
جواب: جایز نیست.
ب) مواردی که عدم قصاص، عوارض سیاسی اجتماعی داشته باشد و به نوعی حکومت باید حضور یابد، در صورت عدم تمکّن اولیای دم از پرداختن تفاوت دیه، آیا می‌توان آن را از بیت المال پرداخت نمود؟
جواب: با رضایت اولیای دم به قصاص مانعی ندارد.
سؤال 1670- قاتلی محکوم به پرداخت دیه شده است. پس از پرداخت قسمتی از دیه، مدّعی اعسار شده و دادگاه قاتل را معسر شناخته و بقیّه دیه را بر عهده بیت المال گذاشته است؛ سپس ولیّ دم به بیت المال مراجعه کرده و بیت المال به علّت کمبود بودجه فقط حدود نیمی از آنچه را که باید پرداخت کند، پرداخت نموده است. آیا ولیّ دم می‌تواند مجدّداً به قاتل مراجعه و بقیّه دیه را مطالبه نماید؟
جواب: اگر قاتل صاحب مالی شده است، ارباب دم می‌توانند به او رجوع کنند.
سؤال 1671- چنانچه در قتل غیر عمدی ناشی از تصادفات رانندگی، محکومٌ علیه پس از انقضای مهلت پرداخت دیه (دو سال) دادخواست اعسار از پرداخت دیه تقدیم دادگاه نماید و پس از بررسی توسّط محکمه اعسار وی ثابت گردد و چنین احراز گردد که نامبرده قادر به پرداخت دیه در آتیه هم نخواهد بود و از طرفی اولیای دم متوفّی چند نفر صغیر هستند که از نظر مالی در مضیقه هستند، آیا می‌توان حکم به پرداخت دیه از بیت المال کرد؟ در صورتی که نظر مبارک مثبت باشد، مستند حکم را اعلام فرمایید.
جواب: باید دیه او را بیت المال بپردازد و مدرک آن روایاتی است که تصریح می‌کند «لا یبطل دم امرئ مسلم»؛ بعلاوه مورد بعضی از آن روایات خصوص مورد سؤال است.
سؤال 1672- چنانچه فرد محکوم به پرداخت دیه فوت نماید، و ورثه او قادر به پرداخت دیه مذکور از ترکه وی نباشند، آیا می‌توان آن را از بیت المال پرداخت نمود؟
جواب: آری دیه را باید از بیت المال پرداخت نمود.
سؤال 1673- بیشتر ورثه مقتول، قاتلی که بایستی اعدام شود را عفو کرده‌اند. یک یا چند نفر از ایشان نه حاضر به دادن رضایت هستند، و نه قادر به پرداخت سهم الدّیه سایر ورثه می‌باشند. آیا ورثه مصرّ به قصاص می‌توانند مبلغ لازمه را از بیت المال مطالبه کنند؟ اگر چنین امری ممکن نباشد، آیا قاتل با پرداخت و تودیع سهم الدّیه ورثه معترض، از قصاص معاف خواهد شد؟
جواب: در فرض مسأله اخذ از بیت المال دلیلی ندارد. چنانچه گروهی رضایت دهند و بقیّه امتناع کنند، قاتل را باید با وثیقه کافی آزاد کرد تا بقیّه تصمیم بگیرند.
سؤال 1674- درباره قتل شبه عمد اگر قاتل معسر باشد دیه از خویشان نزدیک قاتل گرفته می‌شود، با رعایت الاقرب فالاقرب، و با اعسار خویشان، نهایتاً بیت المال دیه را پرداخت می‌کند. خواهشمند است بیان فرمایید موضوع فوق منحصر به قتل است، یا شامل غیر قتل هم می‌شود؛ مثلًا کسی که 90 درصد بینایی یک چشم را از دست داده، یا کلّ بینایی یک چشم را از دست داده و جانی هم معسر است و خویشان و نزدیکان او نیز معسر هستند، آیا دیه از بیت المال پرداخت می‌شود؟
جواب: در غیر قتل دلیلی بر گرفتن دیه از خویشاوندان یا بیت المال نداریم.

 

مسائل متفرّقه دیات

سؤال 1675- آیا دیه در جزای اسلامی جریمه محسوب می‌شود، یا نوعی جبران خسارت مادّی وارده از طرف جانی می‌باشد؟ جواب: ظاهر ادلّه این است که هر دو جنبه را دارد. هم جنبه جبران خسارت و هم جنبه بازدارنده؛ به همین دلیل یکی از نامهای دیه، عقل است، که به معنای بازداشتن می‌باشد.
سؤال 1676- شخصی محکوم به پرداخت دیه شده است و فقط مقداری از آن را داده و یا اصلًا دیه را نداده است. با توجّه به این که طبق قانون و نظر آقایان علما، دیه، دین نبوده، بلکه نوعی مجازات است، اگر این قاتل فوت کند، آیا دیه از وی ساقط می‌شود؟ اگر ساقط نمی‌شود، نحوه وصول آن چگونه و بر عهده کیست؟
جواب: دیه هم بدهی است و هم مجازات. بنابراین بعد از فوت قاتل می‌توان، مانند سایر دیون، از اموال او برداشت.
سؤال 1677- چرا در اسلام دیه و ارثیّه زنها نصف مردها می‌باشد؟
جواب: خون زن و مرد مؤمن هر دو محترم است؛ ولی با توجّه به این که دیه جبران خسارت مادّی است و پرواضح است که خسارت حاصله از فقدان مردان در خانواده غالباً بیشتر از خسارت حاصله از فقدان زنان است شارع مقدّس دیه مردان را دو برابر قرار داده است، و نظر به این که هزینه‌های زندگی غالباً بر دوش مردان است نه زنان، ارثیّه مردان را دو برابر قرار داده است؛ شرح بیشتر در این زمینه را در تفسیر نمونه ذیل آیه دوازدهم سوره نساء مطالعه فرمایید. «1»
سؤال 1678- شخصی با مراجعه به دادگاه اعلام می‌دارد برای خرج زیدی که بر اثر ضربه به وی مجروح گردیده 000/ 200 تومان خرج دارو و درمان نموده است، آیا مبلغ فوق را می‌توان از دیه مقرّره کسر نمود؟
جواب: هرگاه با توافق مجنیٌّ علیه این کار صورت گرفته است مانعی ندارد.
سؤال 1679- زن یا دختری (نعوذ باللّه) به میل خود زنا داده و زنای ایشان در ملأ عام افشا می‌شود. به خاطر عمل ننگین خود دست به خودکشی می‌زند. آیا دیه این زن و یا دختر به عهده زانی است؟
______________________________
(1). تفسیر نمونه، جلد 3، صفحه 374.

جواب: زانی مرتکب گناه بسیار بزرگی شده است؛ ولی دیه بر عهده او نیست.
سؤال 1680- کسی خودکشی نموده و علّت آن را شخص خاصّی معرّفی کرده است؛ مثلًا زنی در یادداشتی که از خود به جا گذاشته نوشته که از دست شوهرم خودکشی کرده‌ام، یا چون فلانی به من بد گفته، خودکشی نموده‌ام، آیا در چنین مواردی دیه کسی که خودکشی نموده به عهده طرف مورد ادّعای اوست؟
جواب: خودکشی کار بسیار زشتی است و اگر کسی زمینه آن را فراهم کرده باشد گناه بزرگی مرتکب شده است؛ ولی دیه‌ای ندارد.
سؤال 1681- آیا بر قطع جوارح میّت دیه تعلّق می‌گیرد؟
جواب: آری دیه دارد.
سؤال 1682- طبق مادّه 301 قانون مجازات اسلامی و کتاب دیات «دیه زن و مرد یکسان است تا وقتی که مقدار دیه به ثلث دیه کامل برسد. در آن صورت دیه زن نصف دیه مرد است». با توجّه به این که مخارج و هزینه‌های درمانی بین زن و مرد یکسان است، بلکه در مورد زنان بعضاً بیشتر هم می‌شود (رعایت ظرافت و زیبایی و توجّه ویژه به معالجه که در آینده دختران و زنان تأثیر دارد) حکم شرع چیست؟ به عبارتی دیگر دیه زن نصف دیه کامل مرد است؛ ولی هزینه‌های درمان و جبران خسارت وارده، مساوی و بعضاً بیشتر است. حکم شرعی چیست؟
جواب: اگر هزینه‌های ضروری بیشتر از دیه باشد، باید توسّط جانی پرداخته شود؛ خواه مرد باشد یا زن.
سؤال 1683- اگر دیه زن به ثلث دیه کامله نرسد، امّا مجموع دیه و ارش او به ثلث برسد، آیا بازهم حاصل جمع دیه و ارش او نصف می‌شود؟ یا این که این تنصیف تنها در صورتی است که دیه او به ثلث دیه کامله برسد؟
جواب: تفاوتی بین دیه و ارش در این مسأله نیست و محاسبه مجموع در صورتی صحیح است که هر دو مربوط به یک جنایت باشد.
سؤال 1684- به دو سؤال زیر پیرامون ارش پاسخ فرمایید:
الف) آیا ارش مثل دیه مهلت پرداخت دارد یا خیر؟
جواب: در صورتی که مقدار آن کم باشد، مهلت ندارد؛ امّا اگر زیاد باشد اگر بیش از ثلث دیه کامله باشد، یک سوّم ارش در سال اوّل و بقیّه را اگر کمتر از ثلث است در سال دوّم می‌پردازند.
ب) اگر میزان آن به ثلث برسد به نصف تقلیل می‌یابد یا نه؟ و آیا اصولًا ارش همان دیه غیر معیّن است و طبعاً آثار و خواصّ گوناگون آن را دارد، یا جبران صدمه و خسارتی است نظیر خسارتهای دیگر؟
جواب: ارش دیه غیر معیّن است و غالب احکام آن را دارد و ارشِ مربوط به زن هرگاه به ثلث دیه کامله برسد به نصف تقلیل پیدا می‌کند.
سؤال 1685- آیا تعیین ارش با قاضی است، یا حاکم شرع، یا کارشناس خبره و مورد وثوق (در شرایط فعلی، کارشناس پزشکی قانونی)؟
جواب: تعیین ارش با کارشناس مورد اعتماد و اهل خبره است که تعیین کند خسارت وارد بر مجنیٌّ علیه چند درصد بوده است. و حکم نه‌ایی را قاضی صادر می‌کند.

Share