فصل نهم: احکام نماز

فصل نهم: احکام نماز

وقت نماز

سؤال 184- شخصی در یکی از شهرهای هندوستان مقاله‌ای بدین مضمون نوشته است: «جمع بین نماز ظهر و عصر و نیز مغرب و عشا مطابق آیین اهل بیت علیهم السلام نیست! حضرت علی علیه السلام در نامۀ 52 نهج البلاغه خواندن نمازها را به طور جداگانه و در پنج وقت سفارش فرموده، و در نامۀ 27 از خواندن نماز قبل و بعد از وقت منع نموده است» بنابراین جمع بین نمازهای ظهر و عصر و مغرب و عشا تحریف است؟
جواب: شک نیست که خواندن نمازهای پنج‌گانه در اوقات فضیلت، که در رساله‌ها آمده و پنج وقت جداگانه است، افضل می‌باشد؛ ولی جمع میان نماز ظهر و عصر، یا مغرب و عشا نیز رخصت است، و در منابع اهل سنّت آمده که گاه پیامبر صلی الله علیه و آله بدون هیچ عذری آن دو را با هم می‌خواند، که عملًا بیان کند این رخصت است، و تجربه نشان داده که استفاده از این رخصت، مخصوصاً در عصر و زمان ما، باعث کثرت نمازگزاران می‌شود، در حالی که اصرار بر جدا خواندن پنج نماز از یکدیگر بسیاری را به ترک نماز دعوت می‌کند. باید از افراط و تفریط پرهیز کرد، و به دستور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمّۀ معصومین علیهم السلام، که در بالا اشاره شد، عمل نمود.
سؤال 185- با توجّه به مسألۀ 2 و 6 مبحث وقت نماز مغرب تحریر الوسیله، وقت فضیلت نماز مغرب محدود، و وقت نماز غفیله بعد از نماز مغرب تا تمام شدن حمرۀ مغربیّه می‌باشد. در این صورت، آیا صحیح است که بعضی از رسانه‌ها (در بعضی از استانها) و یا تبلیغات بعضی از اماکن مهمّ زیارتی، به مجرّد این که احیاناً تقویمی نوشته باشد مثلًا قم مقدّسه 2 دقیقه از تهران از جهت افق عقب‌تر است، اذان را با آن تقویم پخش کنند؟ و آیا شرعاً می‌توان با این کار مردم را از فضیلت نماز اوّل وقت و فضیلت نماز غفیله بازداشت؟ (در حالی که بعضی از شهرها مثل اهواز، افق صبح آن از تهران حدود 20 دقیقه عقب‌تر است ولی مغرب آن گاهی همزمان است.
یا طلوع فجر در اصفهان گاهی چند دقیقه عقب‌تر از افق تهران است، ولی مغرب حدوداً ده دقیقه زودتر است، و رسانه‌های آنها اوقات را رعایت می‌کنند، و در شهر قم اذان مغرب حدود 5 دقیقه از تهران زودتر است.
جواب: معمولًا وقتی تفاوت افق را بیان می‌کنند، منظور تفاوت نصف النهارها و وقت ظهر است؛ ولی صبح و مغرب در فصول سال کاملًا متغیّر است. مثلًا اصفهان همیشه ظهرش کمی بعد از تهران است، ولی صبح آن در تابستان دیرتر و در زمستان زودتر است.

 

لباس نمازگزار

سؤال 186- بدن برخی از بیماران بستری در بیمارستان به واسطۀ خون‌گیری و مانند آن نجس است، و بعضی نیز دارای لباس نجس می‌باشند. در صورتی که امکان غسل و دسترسی به لباس پاک نباشد، برای ادای نماز چگونه باید عمل کنند؟
جواب: با همان حال نماز می‌خوانند، و اگر غسل بر آنها واجب شده باشد، تیمّم می‌کنند.
سؤال 187- آیا با خون هموروئید (بواسیر) داخلی یا خارجی، می‌توان نماز خواند؟
جواب: در صورتی که زخمها در خارج بوده باشد، نماز خواندن مانعی ندارد و ملحق به قروح و جروح است؛ ولی اگر زخم، داخل باشد و خون بیرون آید، نماز خواندن با آن اشکال دارد؛ مگر در مواردی که عسر و حرج داشته باشد.
سؤال 188- اگر در دو جای بدن یا لباس، لکّۀ خونی، که هر کدام به اندازۀ حدوداً یک درهم است، باشد. آیا نماز خواندن با آن اشکال دارد؟
جواب: آری، اشکال دارد.
سؤال 189- نماز خواندن با کفش و دستکش، اگر چه پاک باشند چه حکمی دارد؟
جواب: با دستکش مانعی ندارد، و با کفش نیز، اگر مانع رسیدن سر انگشت پا به زمین نشود، اشکال ندارد.
سؤال 190- استفاده از عینکی که دستۀ آن مخلوط به طلا، یا طلای آن ظاهر است، برای مردان چه حکمی دارد؟ نماز خواندن با آن چه صورت دارد؟
جواب: اگر مخلوط به طلا باشد، اشکالی ندارد؛ امّا اگر قسمت طلا به صورت روکش باشد، جایز نیست.
سؤال 191- در مسألۀ 774 رساله آمده: «اگر لباسهای کوچک، مثل جوراب نجس باشد نماز او صحیح است» آیا شُورت هم جزء لباسهای کوچک است؟
جواب: شُورت جزء لباسهای کوچک نیست؛ زیرا منظور از لباس کوچک، لباسی است که عورت با آن قابل پوشاندن نباشد.
سؤال 192- پوشیدن شلوار، یا پیراهن مردانه، و سر کردن چفیه توسّط بانوان چه حکمی دارد؟
جواب: احتیاط این است که چنین کاری نکنند.

 

حجاب زنان

سؤال 193- همانطور که می‌دانیم خداوند متعال در سورۀ نور، حجاب را مختصّ مؤمنان، زنان پیامبر صلی الله علیه و آله و زنان مؤمنین دانسته است. حال سؤال این است که: 1- آیا حجاب برای غیر مسلمانان در کشورهای اسلامی واجب است؟ 2- اگر واجب است، همانطور که در فرانسه و ترکیه بر اعتقادات اسلامی ما می‌تازند، و ما آنها را ظالم و ضدّ اسلام می‌دانیم، آیا ما هم با پوشاندن زنان خارجی که به ایران می‌آیند و یا پیروان سایر مذاهب داخل کشور، به آنها اجحاف ننموده‌ایم؟ 3- اگر حجاب اختیاری بود، بهتر نبود، و معضلات اجتماعی حلّ نمی‌شد؟
جواب: یک اصل مسلّم در اسلام داریم که هر حکمی برای مؤمنین و مسلمانان ثابت است، دیگران نیز مکلّف به آن هستند (الکفّار مکلّفون بالفروع کما انّهم مکلّفون بالأصول)، بنابراین آنها هم موظّف به حکم حجاب و ترک شراب‌خوری (حدّ اقلّ آشکارا) و گناهان دیگر هستند، و نسبت به حجاب که ما می‌توانیم اعمال کنیم کار صحیح و عادلانه‌ای است، و ما دوران قبل از انقلاب را فراموش نکرده‌ایم که وقتی اختیار و آزادی داده شد چه زنانی با چه وضعی بیرون آمدند و اکثر جوانان را به فساد کشیدند؛ و نوشته‌اید که اگر ما به کشورهای آنها برویم و ما را اجبار به بی‌حجابی کنند، چه می‌شود؟ فراموش نکنید که آنها بی‌حجابی را واجب نمی‌دانند، در حالی که ما حجاب را واجب می‌دانیم.
سؤال 194- آیا حکومت می‌تواند، یا بر او لازم است، از بد حجابی یا بی‌حجابی بعضی از خانم‌هایی که در این امر مهم کوتاهی می‌کنند جلوگیری نماید؟ توضیح این که: بنده دانشجو هستم. چندی قبل استاد در کلاس این شبهه را مطرح کرد، و مدّعی شد که هیچ دلیل فقهی وجود ندارد که حکومت را ملزم کند تا مواظب حجاب خانم‌ها باشد، همان‌طور که وظیفه ندارد مواظب نماز صبح افراد باشد. علاوه بر این گفتند: حضرت امیر علیه السلام دستور دارد که حجاب را از سر کنیزانی که خود را شبیه زنان آزاد کرده بودند، بردارند. نظر شما چیست؟
جواب: حکومت اسلامی و مسلمانان نسبت به گناهان پنهانی افراد وظیفه‌ای ندارند، ولی بدون شک نسبت به گناهانی که به طور علنی و آشکار، در سطح جامعه انجام می‌شود وظیفۀ نهی از منکر دارند، و الّا جایی برای انجام این وظیفۀ مهم باقی نمی‌ماند. البتّه با این تفاوت که مردم باید به نهی از منکر زبانی اکتفا کنند، و از هر گونه برخورد فیزیکی اجتناب ورزند، ولی حکومت می‌تواند وارد این مرحله نیز بشود؛ و در مورد کنیزها اساساً میزان پوشش آنها نسبت به زنان آزاد از نظر اسلام متفاوت بوده است.

 

مکان نمازگزار

سؤال 195- نماز خواندن، یا تلاوت قرآن، در پرتو روشنایی برق و گازی که بدون اجازۀ دولت کشیده شده، چه صورتی دارد؟
جواب: استفادۀ غیر قانونی از این امور جایز نیست؛ ولی نماز خواندن در چنان فضایی اشکال ندارد، امّا خواندن قرآن اشکال دارد.
سؤال 196- هرگاه کسی کوچۀ محلّ عبور و مرور مردم را به زور تصرّف کند، و روی آن دو اتاق بسازد، و آن را متّصل به ساختمان خود نماید، آیا می‌توان در آن ساختمان نماز و سایر احکام الهی را انجام داد؟
جواب: اگر مزاحم عابرین نباشد و در آن منطقه ساختن اتاق روی کوچه‌ها معمول باشد (آن گونه که در زمانهای قدیم معمول بود)، اشکالی ندارد، در غیر این صورت، جایز نیست.
سؤال 197- آیا انسان می‌تواند در بیابان یا مزرعه‌ای که حصار ندارد ولی مالک دارد، نماز بخواند، یا از آب تلمبه‌ای که در آن مزرعه وجود دارد، استفاده نماید؟
جواب: در صورتی که مزاحمت و فسادی ایجاد نکند، مانعی ندارد.

 

آداب و احکام مسجد

اشاره

سؤال 198- آیا منبر مسجد، در حرمت نجس نمودن و لزوم تطهیر فوری، حکم خود مسجد را دارد؟
جواب: منبر حکم مسجد را ندارد.
سؤال 199- انجام کارهایی که مزاحم نماز است، مثل سخنرانی، موعظه، تفسیر قرآن، بلند خواندن تعقیبات، برپایی مجلس ترحیم، در مساجد چه حکمی دارد؟
جواب: این امور معمولًا مزاحم نمازگزاران نیست و اگر مزاحمتی ایجاد کند، باید ترتیبی بدهند که نمازگزاران بتوانند نماز خود را بخوانند.
سؤال 200- آیا می‌توان زیرزمین متروکۀ مسجدی که هیچ استفاده‌ای از آن نمی‌شود را اجاره داد، و در آمد آن را صرف هزینه‌های مسجد کرد؟
جواب: جایز نیست.

 

فعّالیّتهای مساجد

سؤال 201- یکی از روحانیّون مدّتی است کلاسهایی با عنوان، یا تکنیکهای موفقیّت، برگزار می‌کند، که بعضاً در این کلاسها مباحثی از «یوگا» و «انرژی درمانی» و مانند آن نیز مطرح می‌شود. سؤال این است که:
1- آیا این علم مفید و جایز می‌باشد؟
2- تبلیغ آن در مساجد، و با هزینۀ بیت المال چه حکمی دارد؟
3- آیا اجرای آن توسّط شخصی که لباس دین به تن دارد اشکالی ندارد؟
جواب: یوگا و انرژی درمانی اگر در حدّ معقول و مفید باشد اشکالی ندارد؛ ولی باید محلّ دیگری غیر از مسجد برای آن انتخاب کرد.
سؤال 202- غذا خوردن در مجلس ختم و مانند آن، که در مسجد برگزار می‌شود، چه حکمی دارد؟
جواب: اگر برای نمازگزاران مزاحمت ایجاد نکنند، و سبب آلودگی مسجد نگردد، اشکالی ندارد.

 

ورود کفّار به مسجد

سؤال 203- مسجد وکیل شیراز یکی از بناهای معظم و تاریخی تمدّن اسلامی است، که مورد علاقۀ اغلب جهانگردان و ایرانگردان بوده و هست. در سنوات اخیر به علّت عدم تعمیرات اساسی، آسیبهای غیر قابل جبرانی به وجود آمده که این جانب حسب وظیفۀ شرعی خود به عنوان متولّی شرعی و قانونی مسجد با همکاری و هماهنگی و نظارت ادارۀ اوقاف در خارج ساعات نماز و عبادات مسلمین، اقدام به تهیّه و فروش بلیط به جهانگردان خارجی با حفظ رعایت شئونات اسلامی نموده‌ام (همانند مساجد امام و شیخ لطف اللّٰه و مسجد جامع اصفهان) تا در آمد حاصله، صرف هزینۀ تعمیرات و نظافت و نگهداری مسجد شود؛ چنانچه این موضوع خلاف شرع و اسلام می‌باشد، ما را ارشاد فرمایید.
جواب: آمدن آنها به مسجد در صورتی که جهات شرعی را رعایت کنند و سبب آلودگی مسجد نشود و موجب خوش‌بینی آنها به اسلام و مسلمین گردد، اشکالی ندارد. و گرفتن وجهی از آنها در صورتی جایز است که با میل و رضای خود آن را بدهند، و الزامی برای این کار نباشد.
 

موقوفات مسجد

سؤال 204- آیا وقف کردن اجناسی که احتمال سرقت آن زیاد است، و همین امر سبب می‌شود که اغلب اوقات درِ مسجد بسته باشد، صحیح است؟
جواب: چنین وقفی اشکال ندارد؛ و وظیفۀ مردم آن است که از آن مواظبت کنند.
سؤال 205- فروختن برخی از اجناس، که مورد نیاز مسجد نیست، یا امروزه استفاده از چنان وسایلی متعارف نمی‌باشد، و در مساجد دیگر نیز به همین جهت قابل استفاده نیست (مانند فرش کهنه، یا بخاری نفت‌سوز) چه حکمی دارد؟
جواب: در فرض مسأله فروختن آن اجناس و تهیّۀ اجناس مورد لزوم مانعی ندارد؛ ولی اولویّت با اجناس مشابه است (مثلًا فرش نو به جای فرش کهنه).
سؤال 206- فرش یا وسیلۀ دیگری از مسجد، که از ارزش بسیار بالایی برخوردار است، اگر مورد استفاده قرار گیرد، در مدّت بسیار کوتاهی ارزش آن به مقدار زیادی کاهش می‌یابد، در صورتی که فروش آن به نفع مسجد باشد، آیا فروش آن جایز است؟
جواب: در فرض مسأله، فروش آن اشکالی ندارد، و مانند مسألۀ قبل عمل شود.
سؤال 207- فروش فرشهای مسجد که دارای اندازه‌های متفاوت و رنگهای مختلف است، به منظور یک‌نواخت کردن آنها و ایجاد جذّابیّت بیشتر، که در نهایت سبب جذب افراد بیشتری به مسجد خواهد شد، چه حکمی دارد؟
جواب: اگر فرشها وقف مسجد باشند، چنین کاری جایز نیست، چون ضرورتی ندارد. ولی اگر ملک مسجد باشد، این کار مانعی ندارد. (ملک مسجد مانند وسایلی که از درآمد موقوفه و مانند آن خریداری می‌شود.)

 

تخریب ساختمان مسجد

سؤال 208- مقرّر گردید با تخریب و توسعه و تبدیل به احسن مسجدی که از نظر ساختمان عمر مفید خود را سپری کرده، مصلّای شهر ما احداث گردد. لطفاً به سؤالات زیر پاسخ دهید.
1- آیا حکم مسجد سابق در طبقات فوقانی یا تحتانی بنای جدید هم جاری است؟ آیا می‌توان فضای فوقانی آن بخش از شبستان جدید که جایگزین شبستان قدیم می‌گردد را به استفادۀ جدیدی نظیر کتابخانه، کلاس آموزش و امثال آن اختصاص داد؟
جواب: احکام مسجد دربارۀ آنچه روی زمین سابق ساخته می‌شود، جاری است، ولی اگر زمین‌هایی اضافه گردد، تابع صیغۀ وقف جدید است؛ و امّا ساختن کتابخانه و مانند آن در صورتی که مزاحمتی با نمازگزاران نداشته باشد، اشکالی ندارد.
2- در بنای جدید ضرورت دارد بخش کمی از شبستان قدیم برای تعریض دیوارها، یا احداث ستون، یا مأذنه (گلدسته)، یا محل ایراد خطبه اختصاص داده شود. آیا این تصرّفات جایز است؟
جواب: این گونه تصرّفات، که مزاحمتی با نمازگزاران ندارد، مانعی ندارد.
سؤال 209- محلّی، طبق اسناد معتبر و مسلّم، وقف مسجدی شده است. از طرفی قسمت اعظم آثار مسجد در اثر مرور زمان از بین رفته ولی قسمتی از آثار از جمله محراب آن هنوز باقی است. با توجّه به وقف بودن محلّ برای مسجد، متولّی موقوفه قصد احداث مسجد در محلّ مسجد مخروبۀ سابق را دارد؛ ولی احداث مسجد و عمل به نیّت واقف با بعضی از مقرّرات میراث فرهنگی تعارض دارد؛ در صورتِ تعارضِ نیّتِ واقف با مقرّرات میراث فرهنگی، عمل به کدام یک مقدّم است؟ تکلیف شرعی متولّی موقوفه چیست؟
جواب: تا ممکن است باید با کمک گرفتن از اهل خبره و اطّلاع، جمع میان بنای مسجد و حفظ آثار فرهنگی شود. و اگر ممکن نشد، اولویّت با مسجد است.
سؤال 210- مسجد محمّدیّه واقع در سه راه موزه قم در طرح توسعۀ حرم مطهر حضرت معصومه علیها السلام قرار گرفته است. این اداره ناچار به واگذاری و تخریب ساختمان موجود مسجد و بازسازی مجدّد آن در دو طبقه به صورت هماهنگ با طرح حرم می‌باشد. در این واگذاری به صورت کتبی شرط شده که در هر حال محدودۀ مسجد به عنوان مسجدیّت، باید برای همیشه ثابت و مشخّص بوده باشد.
نظر حضرتعالی در این مورد چیست؟
جواب: در صورتی که مطمئن باشید مسجد مجدّداً بازسازی می‌شود، و چیزی از آن کم‌وکاست نمی‌گردد، و بلایی که بر سر بعضی از مساجد آوردند بر سر آن نمی‌آورند، تخریب و بازسازی آن اشکالی ندارد.

 

دیگر احکام مسجد

سؤال 211- امام جماعتی از منزل موقوفۀ مسجد در طول سالیان حضورش در آن مسجد، استفاده نموده است، در حالی که خود، صاحب منزل شخصی می‌باشد. آیا می‌تواند پس از ترکِ منزلِ مسجد، و انتقال به منزل شخصی خویش، این منزل موقوفه را به شخص ثالثی اجاره داده و خود، مال الاجاره را تملّک کند؟
جواب: چنانچه منزل برای سکونت امام جماعت مسجد ساخته شده، اجارۀ آن جائز نیست؛ مگر آن که امام جماعت از آن استفاده نکند و بلا مصرف بماند؛ در این صورت می‌توان آن را اجاره داد و مال الاجارۀ آن را صرف نیازهای مسجد کرد، و اگر امام جماعت ناچار است در جای دیگری خانه اجاره کند، می‌توان مال الاجارۀ آن خانه را از این وجه پرداخت کرد؛ ولی در صورتی که منزل ملکی داشته باشد، مال الاجاره به او تعلّق نمی‌گیرد.
سؤال 212- برای بهبود عبور و مرور بر اساس طرح تفصیلی شهر، شهرداریِ محلّ، اصرار بر عقب‌نشینی دیوار قبلی شبستان مسجد- در حدود نیم متر- دارد، در این مورد چه می‌فرمایید؟
جواب: تا مجبور نشوید، عقب‌نشینی نکنید.
سؤال 213- مسجدی در محلّۀ ما وجود دارد که سابقاً حمّامی در جلوی آن قرار داشت، و بین حمّام و مسجد، کوچه‌ای فاصله شده بود. بر اثر مخروبه شدن حمّام و توسعۀ خیابان و احداث میدان، حمّام جزء خیابان شده و کوچه، جلوی مسجد و کنار میدان قرار گرفته است. از آنجا که این کوچه فعلًا هیچ استفاده‌ای جز برای مسجد ندارد، قرار شد در صورت مجاز بودن، جهت نما و کفشداری مسجد از آن استفاده شود. زمین مذکور متعلّق به افرادی است که به جهت خروج از کشور، یا عدم حیات مالکین اصلی و تعدّد ورثه تحصیل رضایت همگی آنها میسّر نیست. از طرفی زمین مسجد و حمّام سابق و کوچه، با رضایت خودشان و برای استفادۀ عموم ساخته شده بود. با توجّه به شرح بالا، الحاق کوچه به مسجد چه حکمی دارد؟
جواب: در صورتی که کوچۀ مزبور در حال حاضر هیچ استفاده‌ای برای عبور و مرور ندارد و میدان و خیابان، مشکل عبور و مرور را کاملًا حلّ می‌کند، و همان‌طور که نوشته‌اید، تنها فایدۀ کوچۀ سابق این است که برای مسجد مورد استفاده قرار گیرد، در چنین شرایطی مانعی ندارد که از آن به نفع مسجد استفاده کنند.
سؤال 214- شخصی گوشه‌ای از ملک خود را برای عبادت برگزیده، و حجره‌ای در آن ساخته، و در آنجا به عبادت می‌پردازد. به تدریج همسایگان او نیز در حال حیاتش در آن محل نماز می‌خوانند. مردم بعد از وفات شخص مذکور، حجره‌اش را خراب کرده، و آن را به صورت مسجد در می‌آورند. ولی ورثه نه قبلًا راضی به این کار بوده، و نه اکنون راضی هستند، بلکه آن زمین را غصبی اعلان کرده‌اند، امّا مردم به حرف آنها اعتنایی ننموده، و نمازشان را در آنجا به جا می‌آورند. حکم چنین مسجدی، و نمازهایی که در ظرف بیست سال در آن خوانده شده چیست؟
جواب: هرگاه وقف آن محل برای مسجد ثابت نشود، و مالک وصیّتی هم نکرده باشد، اقامۀ نماز در آنجا بدون رضایت ورثه جایز نیست.
سؤال 215- اگر زمینی غصبی به مرور ایّام به صورت مسجد درآمده باشد، آیا می‌توان بالای آن، طبقات دیگری ساخت؟ مثلًا در طبقۀ اوّل ساختمان مسکونی، و در دوّم کتابخانۀ عمومی، و در طبقۀ سوّم درمانگاه ساخت؟
جواب: هرگاه زمین به طور یقین غصبی باشد، هیچ یک از این تصرّفات درست نیست.
سؤال 216- عدّه‌ای گمان می‌کنند که خانقاه، خصوصیّت و شرافتی بر سایر امکنۀ مقدّسه دارد. لذا در آنجا جمع شده، و طلب حاجت نموده، و تبرّک تقسیم می‌کنند. نظر جناب عالی چیست؟
جواب: خانقاه از بدعتهای صوفیّه است، و در اسلام جایگاهی ندارد. از شرکت در مجالس آن خودداری کنید.
سؤال 217- مسجد ما، به علّت قدمت بنا، رو به خرابی است. بدین جهت اهالی می‌خواهند ساختمان آن را تجدید بنا کنند. بدین منظور، لازم است زمین مسجد به مقدار پنج متر، خاک‌برداری شود، اگر این خاکها دور ریخته شود، اشکال دارد؟
جواب: چنانچه آن مسجد یا مساجد دیگر احتیاجی به آن خاک ندارند، و قابل فروش هم نیست، دور ریختن آن مانعی ندارد.
سؤال 218- متولّی مسجد دارای چه مسئولیّتی است؟ و در قبال مسجد چه وظایفی دارد؟ آیا ادارۀ مسجد و برنامه‌های آن به عهدۀ متولّی است، یا هیئت امنای مسجد این مسئولیّتها را به عهده دارد؟
جواب: وظیفۀ متولّی آن است که اگر مسجد موقوفاتی دارد، آنها را حفظ نموده، و صرف مسجد کند، و بقیّۀ امور مربوط به نمازگزاران است.
سؤال 219- آیا هنگام ساختن مسجد، می‌توان طبقۀ اوّل را به عنوان مسجد، و طبقۀ دوّم را به عنوان حسینیّه ساخت؟
جواب: اشکالی ندارد.
سؤال 220- با توجّه به وجود متولّی منصوص، افراد خیّر بدون حضور و اجازۀ ایشان دست به تغییر بنا و ساختمان‌سازی نموده‌اند. نمازگزاردن در محلّ جدید مسجد چه حکمی دارد؟
جواب: باید در این گونه موارد با اجازۀ متولّی محترم کار کنند؛ ولی اگر بر خلاف آن کاری انجام شده، ضرری به نماز خواندن در مسجد و حتّی ساختمانهای جدید نمی‌رساند.
 

اذان و اقامه

سؤال 221- طبق آنچه در مسئلۀ 844 توضیح المسائل جنابعالی آمده، از جمله موارد سقوط اذان، جایی است که دو نماز مثل «ظهرین» یا «عشائین» با هم خوانده می‌شود و فقط به مقدار تعقیب و نافله، فاصله می‌شود. اگر در چنین مواردی اذان گفته شود، خلاف شرع صورت گرفته است؟
جواب: گفتن اذان در این حالت خلاف است.
سؤال 222- بعضی دوستان میل دارند که اذان صبح، ظهر و مغرب در خوابگاه‌های دانشجویی پخش شود؛ برخی دیگر به بهانۀ «ایجاد مزاحمت برای دانشجویان» با این کار مخالفت می‌کنند؛ نظر مبارک جنابعالی چیست؟
جواب: اذان شعار اسلام، و برای بیان وقت نماز است. پخش آن با بلندگو به صورت معتدل و متعارف و خالی از افراط اشکالی ندارد.
سؤال 223- اخیراً در بعضی مناطق، علاوه بر جملۀ
«اشهد ان علیاً ولی اللّٰه»
، جمله «اشهد ان فاطمة الزهراء عصمة اللّٰه الکبری» را نیز به اذان اضافه می‌کنند، این کار چه حکمی دارد؟
جواب: این کار جایز نیست، و علاوه بر عدم مشروعیّت زیانهای فراوانی برای عالم تشیّع دارد. ابراز علاقه به آن بزرگوار راههای بسیار بهتری دارد.

 

واجبات نماز:

1- قیام

سؤال 224- بیماری که ایستاده نماز می‌گذارد، بناگاه احساس سرگیجه و عجز می‌کند. آیا می‌تواند بقیّۀ نماز را به حالت نشسته یا خوابیده بخواند؟
جواب: مانعی ندارد؛ ولی اگر تا آخر وقت قدرت پیدا کند، احتیاط اعاده است.

 

2- قرائت

سؤال 225- آیا باید نهایت دقّت را در درست خواندن اذکار نماز به کار ببریم، یا کافی است به عربی صحیح خوانده شود؟ مثلًا من در نماز ظهر و عصر، که باید حمد و سوره آهسته خوانده شود، مشکل دارم. و باید کمی بلندتر بخوانم، وگرنه نمی‌توانم حروف حلقی را درست تلفّظ کنم. آیا نمازم باطل است؟
جواب: در این گونه مسائل سخت‌گیری نکنید. کافی است طوری بخوانید که عربها بگویند صحیح است، و هرگز در قرائت نماز ظهر و عصر، صدای خود را بلند نکنید؛ و به نظر می‌رسد گرفتار وسوسه شده‌اید، که باید سعی کنید آن را ترک نمایید.
سؤال 226- آیا نمازهای مستحبّی، مثل نماز شب و نافله‌ها را نیز باید به عربی صحیح خواند؟ زیارتها و دعاها چطور؟
جواب: از جواب بالا معلوم شد.
سؤال 227- نظر به این که در کلمۀ «صراط» هم تلفّظ «س» صحیح است و هم تلفّظ «ص»، اگر کسی قصد هیچ کدام را نکند، آیا هر کدام به زبان آمد صحیح است؟ اگر قصد «س» کرد، و اتّفاقاً «ص» تلفّظ شد، یا بعکس، چه حکمی دارد؟
جواب: تلفّظ «صراط» با «سین» از نظر ما خلاف احتیاط است؛ ولی اگر مقلّد کسی باشد که هر دو را اجازه می‌دهد، می‌تواند نیّت مطلق کند که هر کدام تلفّظ شود همان منظور باشد، در این صورت اشکالی ندارد.
سؤال 228- برخی از نمازگزاران در کلماتی مانند «یَوْمِ» در «مٰالِکِ یَوْمِ الدِّینِ»، و «تَوٰاصَوْا» در «وَ تَوٰاصَوْا بِالْحَقِّ»، حرکت فتحۀ قبل از واوِ ساکن را، شبیه به ضمّه می‌خوانند. هم چنین در کلماتی مانند «عَلَیْکَ، عَلَیْنٰا، عَلَیْکُمْ» حرکت فتحۀ قبل از یای ساکن را نزدیک به کسره، یا به صورت مکسور قرائت می‌کنند، نماز آنها چه حکمی دارد؟
جواب: عرب در تلفّظهای معمول، فتحه‌های قبل از واو را کمی شبیه به ضمّه، و فتحه‌های قبل از یاء را کمی شبیه به کسره ادا می‌کنند.
سؤال 229- برخی از نمازگزاران، حرکت فتحۀ قبل از حرف ساکن را در موارد زیر بیش از مقدار یک حرکت (و متعارف عرب زبانان) می‌کشند: 1- «مغضوب» 2- «أَحَدٌ» در «قُلْ هُوَ اللّٰهُ أَحَدٌ». 3- «صمد» در «اللّٰهُ الصَّمَدُ» 4- «أَمْرٍ» در «مِنْ کُلِّ أَمْرٍ» 5- «الْفَجْرِ» در «حَتّٰی مَطْلَعِ الْفَجْرِ». در حالی که زبان‌شناسان عرب (قدیم و جدید) می‌گویند:
حرکت فتحه، تفاوتی با الف مدّی (صدای کشیدۀ «آ») ندارد، مگر در مقدار کشش صدا. به عبارت دیگر، اگر حرکت «فتحه» را مقدار بیشتری بکشیم، تبدیل به «الف مدّی» می‌شود. لطفاً نظر مبارک را در این مورد بفرمایید.
جواب: در صورتی که صدق عربی صحیح کند اشکالی ندارد؛ هر چند موافق قواعد تجوید نباشد.
سؤال 230- دربارۀ تلفّظ «مالک» در سورۀ «حمد» نظر شریف خود را بیان فرمایید:
الف) آیا می‌توان «مٰالِکِ» را «مَلِکِ» خواند؟ در صورت جواز، کدام بهتر است.
ب) آیا می‌توان در یک رکعت «مٰالِکِ» و «مَلِکِ» هر دو را با هم خواند؟
ج) آیا می‌توان در رکعت اوّل، «مٰالِکِ» و در رکعت دوّم «ملک» خواند؟
جواب: احتیاط آن است که فقط مالک بخوانند.
سؤال 231- آیا می‌توان نماز را به غیر از قرائت عاصم، به سایر قرائات نیز خواند؟
در فرض مذکور، مثلًا کلمۀ «مٰالِکِ» تنها در قرائت عاصم و کسائی «مٰالِکِ» خوانده شده است. سایر قرّاء سبعه، آن را «مَلِکِ یوم الدّین» خوانده‌اند. اگر نمازگزار بخواهد «ملک» بخواند، آیا لازم است قبل از شروع نماز، نوع قرائت خود را در نماز معلوم کند؟
جواب: خواندن غیر قرائت حفص از عاصم در شرایطی که فقط این قرائت مشهور است اشکال دارد.
سؤال 232- آیا رعایت ادغام نون ساکن و تنوین در حروف «یرملون»، مثلًا در «وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ»، یا «محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ» در نماز واجب است؟
جواب: همین اندازه که عربی صحیح صدق کند کافی است.
سؤال 233- آیا قصد انشا در سورۀ حمد و سایر اذکار نماز جایز است؟
جواب: در مورد اذکار و الفاظ نماز و قرائت حمد و غیره فهم معنا و قصد انشا نه تنها جایز، بلکه بسیار خوب است، و در اینجا توجّه به چند نکته لازم به نظر می‌رسد:
1- شکّی نیست که هدف از این الفاظ معانی آن است. هدف، تسبیح و تهلیل و حمد و ستایش خداست، و این امر با قصد لفظ بدون قصد معنا حاصل نمی‌شود.
حتّی به عقیدۀ ما سورۀ حمد نیز چنین است. آیات و تعبیرات سورۀ حمد به خوبی نشان می‌دهد که از لسان بنده در برابر پروردگار است، و این تصوّر، که قصد انشا در آن با قصد قرآنیّت منافات دارد، اشتباه بزرگی است، که باید از آن به خدا پناه برد؛ زیرا هدف سورۀ حمد را به کلّی از بین می‌برد. به خصوص بعد از ملاحظۀ روایاتی که دربارۀ سورۀ حمد آمده است.
2- شکّی نیست که سورۀ توحید، یا سوره‌های دیگر که در نماز می‌خوانیم، از این امر مستثنیٰ است. و هدف حکایت کلمات خداوند برای گرفتن پند و اندرز و تعلیم است (مثلًا هیچ کس در «قُلْ هُوَ اللّٰهُ أَحَدٌ» قصد انشا نمی‌کند).
3- قصد معنا گاه تفصیلی است (مانند قصد خواص) و گاه اجمالی است (مانند آنچه عوام قصد می‌کنند.) عوام اجمالًا می‌دانند این کلمات، حمد و تسبیح و تمجید و ثنا و دعاست؛ ولی جزئیّات آن را نمی‌دانند.
4- حق این است که قصد اجمالی کافی است، و بر عوام لازم نیست که معانی الفاظ نماز را به طور تفصیل بدانند، زیرا می‌دانیم اقوام زیادی غیر از اهل لسان وارد اسلام شدند، که به غیر زبان عربی سخن می‌گفتند، اگر دانستن معانی تفصیلیّۀ قرائت و اذکار نماز واجب بود، باید در کلام پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله، یا در روایات ائمّه علیهم السلام، اشاره‌ای به آن می‌شد. مخصوصاً بعضی امامان مانند حضرت امام رضا علیه السلام که مدّتها در میان ایرانیان می‌زیسته‌اند.
سؤال 234- شخصی طیّ سالیان متمادی، بر اثر ندانستن مسأله، سوره را قبل از حمد خوانده است. آیا نمازهایی که به شکل فوق خوانده قضا دارد؟
جواب: در صورتی که جاهل مقصّر باشد باید قضا کند؛ ولی اگر دسترسی به فراگرفتن مسأله نداشته، یا اصلًا احتمال بطلان نمی‌داده، قضا ندارد.
سؤال 235- بنده بعد از مدّتی نزد یکی از روحانیّون معظّم امتحان قرائت دادم، و متوجّه شدم بعضی از الفاظ نماز من صحیح نبوده است. آیا باید نمازهای قبل از تصحیح قرائت را قضا نمایم؟
جواب: در صورتی که قبلًا تصوّر می‌کرده‌اید نمازتان صحیح است، اعاده لازم نیست.
سؤال 236- لطفاً به سؤالات زیر در مورد قرائت نماز پاسخ دهید:
1- در بحث قرائت نماز، وقف به چه معناست؟ آیا ملاک نَفَسْ گرفتن است، حتّی اگر توقّفی صورت نگیرد؟ یا ملاک وقف عرفی است، حتّی اگر نَفَسی گرفته نشود؟
2- آیا بر هر کلمه‌ای از کلمات نماز می‌توان وقف کرد؟ یا ملاک درستی معناست؟
مثلًا اگر «الْحَمْدُ لِلّٰهِ» بگوید، و بعد از مدّتی «رَبِّ الْعٰالَمِینَ» گفته شود، آیا نمازش صحیح است؟
جواب 1 و 2: ملاکِ وقف، فاصلۀ عرفی است؛ خواه نَفَس بگیرد، یا نگیرد، و تنها در جایی جایز است که رابطۀ جمله را قطع نکند.
3- آیا وقف به حرکت در همۀ اجزای نماز اشکال دارد؟ یا فقط در قرائت اشکال دارد؟ مثلًا اگر بگوید
«سُبْحٰانَ رَبِّیَ الْعَظیٖمِ»
(با حرکت) و بعد از مدّتی بگوید
«وَ بِحَمْدِه»
، آیا وقف به حرکت محسوب می‌شود؟
جواب: تفاوتی نمی‌کند.
4- آیا گفتن اذکاری که کاملًا جدای از هم هستند، به صورتهای زیر صحیح است:
الف) مثلًا گفته شود «سُبْحٰانَ اللّٰهِ» * سه بار بدون توقّف (با حرکت).
ب) گفته شود «سُبْحٰانَ اللّٰهِ» * با توقّف (با حرکت).
جواب: وقف با حرکت در هر جای نماز خلاف احتیاط است.

 

3- سجده

سؤال 237- هنگامی که شیعیان جهت اقامۀ نماز به مسجد الحرام و مسجد النّبی مشرّف می‌شوند، بعضاً از مهر یا کاغذ، یا چوب، یا حصیر، یا مانند آن، به صورت بارز و آشکار استفاده می‌کنند، و در نتیجه با هتک حرمت و برخورد انفعالی وهّابیّون، یا افراد متعصّب سایر مذاهب اسلامی مواجه می‌شوند، که گاهی منجر به درگیری می‌شود. لذا به منظور جلوگیری از این صحنه‌های ناخوشایند، دو نمونه سجّاده که در محلّ سجده به جای مهر و حصیر «برگ نخل خرما» و نخ کنف «گونی‌بافی» جهت رفع حسّاسیّت مذکور به طور نامحسوس تعبیه شده که به پیوست ارسال می‌گردد؛ خواهشمند است حضرتعالی نظر مبارک خود را در مورد سجده بر نخ کنف «نخ گونی‌بافی» و حصیر «برگ نخل» تعبیه شده روی سجّاده‌های مزبور مرقوم فرمایید.
جواب: در صورتی که از برگ نخل بوده باشد اشکالی ندارد؛ ولی از کنف اشکال دارد.
سؤال 238- آیا سجده بر مهرهایی که جملاتی مانند: «تربت اعلا- مال کربلا» یا نام پنج تن آل عبا را بر روی آن نوشته‌اند جایز است؟ به طور کلّی سجده بر طرف نوشته، یا منقوش مهر چه حکمی دارد؟
جواب: اشکال ندارد؛ ولی اگر عکس گنبد و بارگاه است، بهتر است آن را محو کند.
سؤال 239- لطفاً در مورد سجدۀ واجب قرآن به سؤالات زیر پاسخ دهید:
1- اگر حرف یا کلمه‌ای از آن آیات سجدۀ واجب خوانده شود، آیا سجده واجب می‌شود؟
2- آیا لازم است بر مهر سجده کرد، یا می‌توان انگشتان دست را به عنوان مهر قرار داد؟
3- شنیدن آیۀ سجدۀ واجب به طور غیر مستقیم چه حکمی دارد؟
جواب: با خواندن تمام آیۀ سجده، یا شنیدن آن، سجده واجب می‌شود، و در مثل شنیدن از رادیو یا نوار، احتیاط انجام سجده است. و باید پیشانی را روی چیزی بگذارد که سجده بر آن جایز است.

 

4- تشهّد

سؤال 240- اگر شک کند که تشهّد را گفته یا نه، وظیفه‌اش چیست؟
جواب: اگر در محل است باید به جا آورد، و اگر از محل گذشته اعتنا نکند.
 

مبطلات نماز

سؤال 241- اگر چیزی از واجبات نماز را عمداً یا سهواً، کم یا زیاد کنیم، چه حکمی دارد؟
جواب: در صورتی که عمداً باشد نماز باطل می‌شود. و اگر سهواً باشد و از ارکان نماز نباشد ضرری به نماز نمی‌زند، و اگر از محل نگذشته باید جبران کند.
سؤال 242- آیا گفتن کلمۀ «یا زهرا»، «یا حسین» و مانند آن، در نماز به عنوان ذکر اشکال دارد؟
جواب: اشکال دارد.
سؤال 243- آبْ جاری، وقتْ باقی، زمینْ مباح، نمازْ باطل، علّت آن چیست؟
جواب: علل مختلفی می‌تواند داشته باشد؛ مانند غصبی بودن آب، یا باطل بودن غسل یا وضو، یا عدم نیّت نماز، یا این که یکی دیگر از شرایط و اجزای نماز حاصل نباشد.
سؤال 244- آیا در حال نماز می‌توان عمداً و با اختیار به یاد ائمّۀ معصومین علیهم السلام گریه کرد؟ اگر کسی به اختیار در غم آنها گریه کند، نمازش چه حکمی دارد؟
جواب: در نماز اشکال دارد.
سؤال 245- آیا وجود ذرّات غذای غصبی، یا مشتبه در دهان، نماز را باطل می‌کند؟
جواب: این گونه ذرّات، حتّی اگر علم به بقای آن داشته باشیم، مشمول احکام غصب نیست، و در حکم تالف است.
سؤال 246- در بین بعضی از مردم دو مطلب زیر مشهور است. مستند علمی و فقهی دارد؟
1- نماز خواندن در زیر سقفی که در آنجا حشیش مصرف شده، باطل است.
2- مادّۀ مخدّر حشیش نجس است.
جواب: استفاده از حشیش حرام و کار بسیار بدی است؛ ولی دو مطلبی که نوشته‌اید، هیچ کدام صحیح نیست.
 

شکّیات نماز

سؤال 247- با توجّه به این که شکّ در نمازهای 2 و 3 رکعتی موجب ابطال است، آیا در نماز جماعت نیز شکّ مذکور موجب ابطال خواهد شد؟
جواب: در صورتی که دیگران شک نداشته باشند، باید همراه دیگران نماز را انجام داد.

 

شکستن نماز

سؤال 248- اگر زمانی که مشغول نماز هستیم پدر یا مادر ما را صدا بزند، آیا می‌توان نماز واجب را شکست، و پاسخ آنها را داد؟
جواب: اشکال دارد، مگر در مواردی که کار بسیار ضروری باشد.

 

نماز مسافر

سؤال 249- چرا نماز و روزۀ شخص مسافر شکسته است؟
جواب: شکسته بودن نماز و روزۀ شخص مسافر در واقع یک لطف الهی در برابر مشکلات سفر است. و معیار، مشکلات سفرِ نوعِ مردم می‌باشد، نه فرد فرد آنها.
سؤال 250- همان گونه که مستحضرید، در حال حاضر، شکار به منظور ارتزاق جز در برخی مناطق کشور، مثل بخشهایی از شمال و حاشیۀ دریاهای جنوب، صورت نمی‌گیرد، و تقریباً غالب شکارها توسّط افراد متموّل، و به عنوان تفریح و تفرّج، و از روی تفنّن است. شکار جانوران وحشی در فرضهای فوق شرعاً چه حکمی دارد؟
جواب: در صورتی که شکار برای نیاز زندگی یا برای کسب و کار باشد، و طبق ضوابط صورت گیرد، شرعاً جایز است. ولی شکار کردن به عنوان تفریح و خوشگذرانی- هر چند گوشت آن را مصرف کنند- شرعاً حرام است، و لذا، در چنان سفری به عنوان سفر حرام نماز و روزه تمام خواهد بود.
سؤال 251- شکار و صید به جهت تفریح و تفنّن، و صدور مجوّز از طرف سازمانهای مسئول در این مورد، چه حکمی دارد؟
جواب: جایز نیست.
سؤال 252- حکم نماز و روزۀ دانشجویان، اساتید و معلّمان محترم را در فروض و صورتهای مختلف بیان فرمایید.
جواب 1: محلّ تحصیل، یا تدریس، اگر برای مدّت قابل ملاحظه‌ای، مثلًا یک سال یا بیشتر، ادامه پیدا کند در حکم وطن است، و نماز و روزه در آن تمام می‌باشد، و ماندن ده روز پی‌درپی در آن شرط نیست.
2- کسانی که از وطن خود هفته‌ای سه روز یا بیشتر به محلّ تحصیل می‌روند، و این کار برای مدّت قابل ملاحظه‌ای (مثلًا یک سال یا بیشتر) ادامه دارد، آن محلّ نیز به حکم وطن آنهاست.
3- کسانی که یک یا دو روز برای تحصیل به محلّی می‌روند و بازمی‌گردند، نماز و روزۀ آنها شکسته است.
4- هرگاه در ایّام تعطیلی برای انجام کارهای دیگری غیر از تحصیل، به محلّ تحصیل برود، همان احکام بالا دربارۀ او جاری می‌شود.
5- کسانی که همه روزه، یا حدّ اقل سه روز در هفته، به محلّ تحصیل یا تدریس می‌روند، یعنی صبح به محلّ تحصیل یا تدریس می‌روند و عصر بازمی‌گردند و این کار مدّتی ادامه می‌یابد، کثیرالسفر محسوب می‌شوند، و نماز و روزۀ آنها در آن محل و به هنگام رفت و برگشت تمام است.
6- کسانی که به مدّت یک ماه یا بیشتر همه روزه به جایی، به اندازۀ مسافت شرعیّه می‌روند و بازمی‌گردند، حکم کثیرالسّفر را دارند.
7- دانشجویان یا معلّمان مشمول بند یک و دو، در صورتی که بخواهند روزۀ آن روزی که به محلّ تحصیل یا تدریس سفر می‌کنند درست باشد، یا باید طوری بروند که قبل از ظهر به محلّ تحصیل یا تدریس برسند، و نیّت روزه کنند، یا بعد از ظهر از وطن خود حرکت کنند، تا روزۀ آنها مشکلی پیدا نکند.
8- بعد از فراغت از تحصیل یا تدریس و کارهای مربوط به امتحان و پایان نامه و امثال آن، در صورتی که به آن محلّ بروند، دیگر حکم وطن آنها را ندارد، مگر این که قصد داشته باشند در آنجا اقامت مستمر کنند.
سؤال 253- شخصی قصد دارد در عرض 6 ماه یا بیشتر به جاهای متعدّد برای کار سفر کند. مثلًا فرمانده نیروی انتظامی منطقه‌ای بر حسب ضرورت کاری بایستی به پایگاههای تابعۀ تحت فرماندهی خود و حتّی تا آخرین مرز منطقۀ امنیّتی مربوطه سرکشی و امور امنیّتی را از نزدیک کنترل نماید و هیچ‌گاه در مرکز ده روز نمی‌ماند:
الف) آیا چنین شخصی دائم السفر محسوب می‌شود؟
جواب: چنین شخصی کثیر السفر است، و نماز و روزه‌اش تمام است.
ب) اگر از اوّل قصد داشته باشد علاوه بر سفرهای شغلی، به سفرهای دیگری نیز برود، مثل این که به مشهد یا تهران، یا امثال آن سفر کند، آیا حکم دائم السفر را دارد؟
جواب: در سفرهایی غیر از سفر شغلی، نماز و روزه‌اش شکسته است.
ج) اگر به سفر غیر شغلی برود، آیا بعد از این سفر حکم دائم السفر بودن باقی است؟ حتّی اگر یک سفر دائم السفری برود، و بعد سفر استثنایی کند، آیا بعد از این سفر استثنایی سفر اوّل دائم السفری سفر دوّم حساب می‌شود؟ بدین معنا که این سفر استثنایی به دائم السفر بودن لطمه نمی‌زند؟
جواب: اگر آن سفر زیاد طولانی نشود، لطمه‌ای به کثیرالسفر بودن او نمی‌زند.
سؤال 254- چگونه جایی وطن انسان می‌شود؟
جواب: هرگاه کسی قصد داشته باشد برای مدّتی طولانی، مثلًا یک سال یا بیشتر، در جایی سکونت کند آنجا در حکم وطن او خواهد بود.
سؤال 255- لطفاً در مورد وطن به سؤالات زیر پاسخ دهید:
الف) کسی که به وطن پدر خود رفت و آمد می‌کند (در چند مرحله، ولی در طول سال کمتر از شش ماه در آنجا اقامت دارد) و آن مکان را به عنوان وطن قبول دارد، آیا آنجا وطن او محسوب می‌شود؟
ب) کسی که در جایی به دنیا آمده، ولی در آنجا زندگی نکرده، یا کمتر از شش ماه در آنجا بوده، آیا آنجا وطن او محسوب می‌شود؟
جواب الف و ب: وطن جایی است که انسان در آن زندگی مستمر دارد، و لااقل هر سال چند ماه در آنجا می‌ماند، و بقیّۀ اموری که ذکر کردید تأثیری ندارد.
د) کسی که در جایی به دنیا آمده، و چند سال ابتدایی عمر در آنجا زندگی نموده، و از آنجا به شهر دیگری مهاجرت کرده، و از وطنش اعراض نکرده، و در صورت امکان برای زندگی به آنجا بازخواهدگشت، (هر سال در تابستان مدّتی به آنجا می‌رود) حکم نماز و روزۀ او چگونه می‌باشد؟
جواب: در صورتی که قصد داشته باشد در آیندۀ نه چندان دور (مثلًا در چند سال دیگر) برای سکونت مستمر به آنجا بازگردد، اعراض حاصل نشده و نماز و روزه‌اش در آنجا تمام است. در غیر این صورت، نمازش شکسته است.
ه) آیا همسر و فرزندان هم در مسائل و احکام، مثل مرجع تقلید، وطن و اعراض از وطن، تابع پدر خانواده می‌باشند؟
جواب: در مسألۀ تقلید تابع نیستند و در وطن و اعراض هرگاه با پدر زندگی می‌کنند و موافق نظرات او هستند تابع محسوب می‌شوند.
و) آیا داشتن ملک و املاک شخصی، یا پدری تأثیری در حکم وطن دارد؟
جواب: تأثیری ندارد.
سؤال 256- کسانی که برای مأموریّت محدود (دو تا پنج سال) به جدّه می‌آیند و گاه‌وبیگاه به خارج از حد مسافرت می‌کنند، نمازشان تمام است یا قصر؟
جواب: نماز و روزه آنها در جدّه تمام و در سفرهای خارج از حدّ مسافت شرعی شکسته است.
سؤال 257- با توجّه به مسئلۀ فوق، اگر در هفته یک بار به مکّۀ مکرّمه یا مدینۀ منوّره سفر کنند، کثیرالسفر محسوب می‌شوند؟
جواب: به این مقدار کثیرالسفر نمی‌شوند؛ ولی همان‌طور که می‌دانید در تمام مکّه و مدینه مخیّر هستند نماز را تمام بخوانند.
 

نماز قضا

سؤال 258- برخی از بیماران در اثر بیماری به حالت اغما می‌روند، یا طیّ عمل جرّاحی توسّط پزشک بیهوش می‌شوند و نمی‌توانند نماز بخوانند، آیا نمازهای این مدّت را باید قضا کنند؟
جواب: نماز در موقع بیهوشی قضا ندارد.
سؤال 259- در عبادات قضا دائر مدار فعلیّت حکم است، یا دائر مدار تنجّز حکم؟
جواب: در بسیاری از موارد تنجّز حکم کافی است؛ مانند کسی که خواب می‌ماند و نمازش قضا می‌شود، یا فراموش می‌کند، و یا در غفلت می‌ماند.
سؤال 260- در صورتی که یک یا دو رکعت از نماز در وقت، و بقیّه در خارج از وقت واقع شود، آیا این نماز ادا محسوب می‌شود، یا قضا، یا ادا و قضا؟
جواب: اگر حتّی یک رکعت آن در وقت واقع شود، ادا است.

 

نماز قضای پدر و مادر

سؤال 261- اگر کسی فوت کند، و اولاد او ندانند میّت نماز یا روزۀ قضا دارد یا خیر؟ چه وظیفه‌ای دارند؟
جواب: باید حمل به صحّت کنند، و بگویند ان شاء اللّٰه چیزی بر ذمّه ندارد.

 

[نماز جماعت]

فضیلت نماز جماعت

سؤال 262- روزی رسول اکرم صلی الله علیه و آله نماز صبح را با جماعت خواند ولی علی علیه السلام را در مسجد ندید. از فاطمه علیها السلام علّت را جویا شد، آن حضرت عرض کرد: «علی دیشب تا سپیدۀ صبح مناجات داشت، خستگی ناشی از سنگینی عبادت شبانه باعث شد که نماز صبح را در خانه بخواند». حضرت فرمودند: «به علی بگو که مناجات شب را کوتاه کند، و قدری استراحت نماید، تا نماز جماعت صبح را از دست ندهد».
الف) آیا حدیث فوق از نظر سند و دلالت مورد قبول شماست؟
جواب: روایت مزبور از نظر سند قابل گفتگوست؛ ولی به هر حال کم کردن مناجات شب برای شرکت در نماز جماعت صبح اولویّت دارد.
ب) شیعه معتقد است که امامان علیهم السلام حتّی قبل از امامت دچار گناه و معصیت، و حتی ترک اولی، نمی‌شدند. اگر مطلب فوق را بپذیریم باید قبول کنیم که امام علی علیه السلام در آن مورد دچار اشتباه شده است؛ زیرا فضیلت نماز جماعت را رها کرده، و به مناجات شبانه روی آورده است! شما چه می‌فرمایید؟
جواب: ترک نماز جماعت گناه نیست، و منافات با مقام عصمت ندارد؛ بلکه نوعی ترک اولی است و اگر جنبۀ تعلیم به دیگران داشته باشد، ترک اولی هم محسوب نمی‌شود.
ج) حدیث فوق به گونه‌ای است که شخصیّت حضرت علی علیه السلام را پایین آورده، و در مقابل عظمت نماز جماعت را بالا برده است، نظر شما چیست؟
جواب: همانطور که گفتیم ممکن است هدف، آموزش این حکم شرعی برای عامّۀ مردم باشد. در این صورت مقام آن حضرت پایین نمی‌آید. فراموش نکنید روایت از نظر سند هم محلّ بحث است.
سؤال 263- در قطعه زمینی که در نزدیکی مسجد قرار دارد، نماز جماعت برقرار است. آیا اقامۀ نماز به جماعت در آن مکان اولویّت دارد، یا به صورت فرادی و در مسجد افضل است؟
جواب: جماعت ترجیح دارد.

 

شرایط امام جماعت

سؤال 264- امام جماعت ما کمرش خمیده است، امّا این خمیدگی به حدّ رکوع نمی‌رسد، و برای رکوع مقدار بیشتری خم می‌شود که صدق رکوع می‌کند، آیا اقتدا به چنین امامی صحیح است؟
جواب: اشکال ندارد.
سؤال 265- عدالت یکی از شرایط امام جماعت است که در تعریف عدالت می‌فرمایند: «گناه کبیره نکند، و اصرار بر صغیره نداشته باشد» اگر کسی مدّتی امام جماعتی را می‌شناسد و می‌داند که او شخصی بزرگوار است و از لحاظ عقیده و سائر مسائل، انحرافی در او وجود ندارد؛ ولی یکی دو مورد از او غیبتی سر زده است. این کار باعث سقوط عدالت او می‌شود؟
جواب: باید این موارد استثنایی را توجیه کرد؛ شاید او معتقد بوده که در موارد فوق، فردِ غیبت شده جایز الغیبة بوده؛ هر چند در اعتقاد خود خطا کرده باشد.
سؤال 266- آیا کسی که پشت سر امام جماعتی غیبت کرده، می‌تواند به آن امام اقتدا کند؟
جواب: در صورتی که امام جماعت را عادل می‌داند اقتدا به او اشکالی ندارد؛ ولی در هر حال باید از گناه خود توبه کند، و اگر مشکل خاصّی ایجاد نمی‌شود از او حلالیّت بطلبد.

 

اقتدا به غیر روحانی

سؤال 267- در صورتی که با حضور روحانی به امام جماعت غیر روحانی اقتدا شود، حکم نماز مأمومین از لحاظ صحّت و بطلان چیست؟
جواب: اشکال دارد.
سؤال 268- در صورتی که طلبه‌ای بتواند به صورت غیر مرتّب و نامنظّم نماز جماعت را در مسجدی اقامه کند، و برای فردی غیر معمّم امکان اقامۀ جماعت به صورت منظّم وجود داشته باشد، وظیفۀ مأمومین اقتدا به کدام یک است؟
جواب: در این گونه موارد هرگاه روحانی حضور پیدا کند، او اقامۀ جماعت می‌کند، و هرگاه او حضور پیدا نکند، فرد غیر روحانی اقامۀ جماعت می‌کند.
سؤال 269- در مساجدی که در طول سال به فرد غیر روحانی اقتدا می‌شود، در زمانهای خاصّ تبلیغ، مانند ایّام ماه مبارک رمضان که روحانیّون محترم برای تبلیغ اعزام می‌گردند، اولویّت اقامۀ جماعت با کدام است؟
جواب: اولویّت با روحانی جامع الشرائط است.
سؤال 270- در صورتی که در مساجد دیگری، دور یا نزدیک، به وسیلۀ روحانیّون جماعت اقامه گردد، وظیفۀ اصحاب مسجدی که امام جماعت غیر روحانی دارند چیست؟ اقامۀ جماعت در همین مسجد با فرد غیر روحانی، یا تعطیل جماعت در این مسجد و اقامۀ جماعت با فرد روحانی در مسجد دیگر؟
جواب: اگر مسجدی در آن نزدیکی نیست، و دسترسی به امام جماعت روحانی نباشد، امامت غیر روحانی که واجد شرایط باشد مانعی ندارد.
سؤال 271- آیا یک طلبه می‌تواند در مواقعی که امام جماعت نیامده، نماز جماعت را برپا کند؟
جواب: می‌تواند امامت کند تا نماز جماعت تعطیل نشود.

 

احکام جماعت

سؤال 272- در بعضی از مساجد اعتکاف در طبقۀ بالا برگزار می‌گردد. قرار گرفتن مردان معتکف به هنگام نماز جماعت در طبقۀ بالا، در حالی که زنان در طبقۀ زیرین آن مکان واقع شده‌اند، چه حکمی دارد؟
جواب: در صورتی که بین آنها حجابی باشد، مانعی ندارد.
سؤال 273- در مسجد جامع شهر ما بین قسمت نماز خواهران (طبقه بالا) و قسمت برادران (طبقه پایین) دیواری به ارتفاع حدود هفتاد و عرض چهل سانتی‌متر حائل است. آیا این مقدار مانع اتّصال صفوف خواهران و برادران می‌شود؟
جواب: چنانچه خواهران هنگام ایستادن مقداری از صفوف جماعت را مشاهده کنند، و هر دو محل یکی حساب شود، مانعی ندارد.
سؤال 274- اگر امام نماز استیجاری بخواند، آیا مأمومین می‌توانند به او اقتدا کنند؟
جواب: در صورتی که نماز استیجاری از کسی باشد که به طور قطع نماز از او فوت شده، امامت چنین کسی اشکالی ندارد.
سؤال 275- اگر مرجع تقلید امام جماعت و نمازگزار مختلف باشد، و در بعضی از مسائل نماز، مراجع آنها با هم اختلاف نظر داشته باشند، وظیفۀ مأموم چیست؟
جواب: در صورتی که نداند نماز امام طبق فتوای مرجع او باطل است، می‌تواند به او اقتدا کند.
سؤال 276- وظیفۀ طلّاب در مورد مساجدی که فاقد امام جماعت است، و احیاناً امکاناتی برای پرداخت حق الزحمه ندارند، چیست؟
جواب: سزاوار است طلّاب در این گونه موارد اقامۀ جماعت کنند.
سؤال 277- طبق معمول مراسم ترحیم در مساجد برگزار می‌گردد، که بعضاً در روز جمعه واقع می‌شود؛ مسجد تا مصلّای شهر حدّ اقل یک کیلومتر فاصله دارد. با توجّه به تحقیقاتی که از حاضرین شده، کسی قصد شرکت در نماز جمعه ندارد، همان گونه که قصد تحقیر نماز جمعه هم در کار نیست. آیا می‌شود اوّل وقت نماز را به جماعت خواند؟
جواب: خواندن نماز جماعت در شرایط مزبور اشکالی ندارد؛ ولی بهتر است برای احترام نماز جمعه، جماعت را در وقت نماز جمعه ترک کنند.
سؤال 278- لطفاً به سؤالات زیر پاسخ دهید:
1- اگر امام جماعتی به عنوان اعتراض نماز جماعت را ترک کند، و با مراجعۀ مکرّر هیأت أمنا و مؤمنین، حاضر نشود به مسجد بیاید، و مسجد، خصوصاً در ایّام تبلیغی محرّم و صفر، تعطیل گردد. آیا هیأت امنا می‌توانند از امام جماعت دیگری، که جامع الشرائط باشد، جهت اقامۀ نماز جماعت در مسجد دعوت کنند؟
2- اگر امام جماعت قبلی بگوید: «راضی نیستم کسی در این مسجد نماز جماعت بخواند.» آیا این سخن مسموع است؟
3- آیا امام جماعت می‌تواند از هیأت امنای مسجد حقوق ماهانه مطالبه کند؟
جواب: هرگاه امام جماعتی به هر دلیلی مسجد را ترک کند، و حاضر به اقامۀ جماعت در آن نگردد، رضایت او برای اقامۀ جماعت توسّط امام جماعت دیگر- که جامع الشرائط باشد- شرط نیست. و امام جماعت نمی‌تواند برای نماز جماعت مطالبۀ وجه کند، ولی سزاوار است مؤمنین او را تأمین کنند. و در هر حال، شایسته است اختلافات را به طور مسالمت‌آمیز حل کنید.
سؤال 279- چندی است که مکبّر نماز جماعت مسجد روستایمان، تکبیرات نماز را به وسیلۀ بلندگو می‌گوید. شخصی به عدّۀ قلیلی از مأمومین القا کرده که نماز جماعتی که تکبیر آن با بلندگو گفته شود باطل، و قضای آن واجب است! بدین جهت، آن عدّۀ قلیل همزمان با نماز جماعت، نماز خود را به صورت فُرادی می‌خوانند. در حالی که زمانی که نماز جماعت با بلندگو برگزار می‌گردد، به تعداد مأمومین افزوده شده، و در استفاده از بلندگو انگیزه‌ای جز تبلیغ در امر نماز و تشویق سایرین نمی‌باشد. لطفاً نظر خود را در رابطه با امور زیر مرقوم فرمایید:
1- جماعتی که تکبیراتش با بلندگو گفته شود چه حکمی دارد؟
2- نماز کسانی که نماز خود را همزمان با جماعت به صورت فرادیٰ می‌خوانند چگونه است؟
3- شخصی که با القای نظریّۀ مذکور باعث تفرقه و جدایی در جماعت شده، چه حکمی دارد؟
جواب: 1- در صورتی که تکبیر را بلند بگویند هیچ گونه ضرری به نماز جماعت نمی‌رساند، ولی باید صدای بلندگو طوری تنظیم شود که مزاحمتی برای مردم ایجاد نشود. مخصوصاً در نماز صبح اوّل وقت؛ و در هر حال اگر گویندۀ تکبیر از این دستور تخلّف کند، لطمه‌ای به جماعت نمی‌زند.
2- کسانی که به هنگام اقامۀ جماعت نماز فرادیٰ می‌خوانند اگر نماز آنها اهانت به جماعت، یا هتک امام جماعت باشد نمازشان اشکال دارد.
3- افراد نباید بدون اطّلاع از مسأله پیش خود اظهار نظری کنند که باعث تفرقۀ بین مؤمنین گردد.
سؤال 280- برخی از جلسات قرائت قرآن، که به طور هفتگی و مستمر در منازل تشکیل می‌شود، قبل از مغرب شروع و ساعتی پس از مغرب خاتمه پیدا می‌کند.
روحانی محل از اعضای آن جلسات خواسته که جهت حفظ احترام مسجد، و به منظور این که روش مذکور فراگیر نشود، وقت جلسه را طوری قرار دهند که قبل از مغرب تمام، یا پس از پایان نماز جماعت آغاز شود. امّا آنها نپذیرفته‌اند و می‌گویند:
«ما نماز جماعت را، توسّط یکی از اعضا، در محلّ تشکیل جلسه برقرار می‌کنیم.» به نظر حضرت عالی حق با کیست؟
جواب: سزاوار نیست جلسات قرائت قرآن مزاحم نماز اوّل وقت شود؛ ولی اگر هنگام اذان جلسه را موقّتاً تعطیل کنند، و نماز جماعت را برپا دارند، و بعد از نماز جلسه را ادامه دهند، مانعی ندارد. و اگر مراعات جماعت مسجد نیز بشود، بهتر است.
سؤال 281- واقف خواهان اعلمیّت و اهل محل بودن پیش نماز می‌باشد، ولی هم اکنون پیش نماز امام جمعۀ محترم شهر است، که اهل این شهر نمی‌باشد. اقامۀ نماز به امامت فرد مذکور چه حکمی دارد؟
جواب: نظر واقف نسبت به تعیین امام جماعت شرط نیست.
سؤال 282- امام جماعت محلّ در یکی از سخنرانیهای خود فرمود: «انسان می‌تواند اعمال مستحبّی هر روز خود را، به یکی از امامان معصوم علیهم السلام اهدا کند تا مورد استجابت واقع گردد.» نظر جنابعالی در این مورد چیست؟
جواب: اهدای اعمال مستحبّی به معصومین علیهم السلام اشکالی ندارد، بلکه مستحبّ است؛ ولی اگر عمل اشکالی داشته باشد، با این کار برطرف نمی‌گردد.

 

نماز آیات

سؤال 283- لطفاً در مورد نماز آیات، به سؤالات زیر پاسخ دهید:
الف) این که فرموده‌اید این نماز واجب فوری است، آیا کارهایی مانند قضای حاجت، یا پرداخت بدهی، و مانند آن، منافات با فوریّت آن دارد؟
ب) اگر در حین خواندن نماز واجب، زلزله‌ای رخ دهد، وظیفۀ ما در مورد نماز واجب و آیات چیست؟
ج) اگر فرد مورد اطمینانی به انسان بگوید: «دیروز زلزله آمده،» و انسان اطمینان پیدا کند، در صورتی که در مجامع عمومی، مثل بازار و خیابان بوده، و چیزی نشنیده است وظیفۀ او چیست؟
جواب الف: مراد آن است که سهل انگاری نکند و عقب نیاندازد.
جواب ب: چنانچه در وسط نماز واجب زلزله‌ای رخ دهد، بعد از اتمام نماز واجب، نماز آیات را به جا می‌آورد.
جواب ج: نماز آیات بر چنین کسی واجب نیست، هر چند احتیاط آن است که آن را بجا آورد.
سؤال 284- در روز 19 خرداد 1383 سیّارۀ زهره در مدار گردش خود به دور خورشید، از مقابل خورشید عبور کرد. به طوری که برای زمینیان با چشم مسلّح به صورت لکه‌ای سیاه رنگ بر روی خورشید قابل رؤیت بود.
1- آیا این پدیده همچون کسوف جزئی محسوب گشته، و موجب وجوب نماز آیات می‌گردد؟
2- آیا قرار گرفتن دیگر سیّارات در مقابل یکدیگر، بطوری که مانع از رؤیت همدیگر شوند، باعث وجوب نماز آیات می‌شود؟
جواب 1: این مقدار کسوف جزئی محسوب نمی‌شود.
جواب 2: نماز آیات مخصوص به خسوف و کسوف خورشید و ماه است.

 

نماز جمعه

سؤال 285- در رسالۀ توضیح المسائل آمده است: «وقت نماز جمعه از اوّل ظهر است به مقداری که اذان و خطبه‌ها و نماز مطابق معمول انجام شود، و با گذشتن آن، وقت نماز جمعه پایان می‌یابد.» مستدعی است مقدار زمان آن را از نظر ساعت بیان فرمائید.
جواب: وقت نماز جمعه عبارتست از مقدار زمانی که برای ایراد خطبه‌ها به صورت متعارف و انجام نماز به طور متعادل لازم است، و ممکن است در حدود یک ساعت الی یک ساعت و ربع از اوّل زوال متعارف باشد، و بعد از آن وقت نماز جمعه می‌گذرد.
سؤال 286- در منطقۀ ما دو نماز جمعه اقامه می‌شود، که مسافت بین این دو محل دارای دو راه است؛ نخست راهی قدیمی که مسافت آن کمتر از یک فرسخ است، و ده درصد مردم با پای پیاده آن را طی می‌کنند؛ راه دوّم که جدید و مسافت آن بیش از یک فرسخ است نود درصد مردم با وسیلۀ نقلیّه آن را طی می‌کنند.
بفرمایید معیار در تعیین مسافت بین جمعتین کدام راه است؟
جواب: معیار راهی است که غالب مردم از آن استفاده می‌کنند.
سؤال 287: 1- حکم حضرت عالی دربارۀ دو نماز جمعه که از مدّتی قبل در محدودۀ کمتر از یک فرسخ برگزار می‌شود چیست؟
جواب: نمازی که مقدّم است صحیح است، و دوّمی باطل.
سؤال 288: 2- نمازی که تأخّر تکبیری داشته و لو از نظر زمان تأسیس نسبت به دیگری تقدّم داشته باشد صحیح است، یا ملاکِ صحّت تقدّم تأسیسی است هر چند از نظر تقدّم و تأخّر تکبیری تقدّم نداشته باشد؟
جواب: معیار شروع در خطبه‌هاست؛ هر کدام قبلًا شروع کنند نمازشان صحیح است.
سؤال 289- امام جمعه‌ای در رکعت دوّم نماز پس از رکوع قنوت خواند، و بعد از قنوت اشتباهاً دوباره به رکوع رفت، تکلیف نماز امام جمعه و مأمومین چیست؟
جواب: نماز امام و مأمومینی که همراه امام به رکوع اضافی رفته‌اند باطل است، و آنها که متوجّه اشتباه امام شده و به رکوع نرفته‌اند نماز خود را به صورت جمعه تکمیل می‌کنند، و سپس احتیاطاً نماز ظهر را هم به جا می‌آورند.
سؤال 290- اقامه نماز مستحبّی، یا قضا، یا استیجاری، پس از پایان خطبه و قبل از اقامۀ نماز جمعه چه حکمی دارد؟
جواب: احتیاط ترک آن است.

 

سؤالاتی دیگر پیرامون نماز

سؤال 291- آیا بر کسی که یقین دارد برای نماز صبح خواب می‌ماند، لازم است به کسی سفارش کند که برای نماز او را صدا کند، یا کار دیگری کند که خواب نماند؟ در صورت احتمال چطور؟ دلیل آن چیست؟
جواب: این کار واجب نیست ولی احتیاط آن است که در صورت علم به فوت
نماز کاری کند که بیدار شود.
سؤال 292- آیا ازالۀ موهای زائد بدن واجب است؟ ترک این کار تأثیری در صحّت، یا قبولی نماز دارد؟
جواب: واجب نیست؛ ولی ازالۀ موهای اطراف عورت مستحب است.
سؤال 293- اگر «تراشیدن ریش» و «حقّ الناس بر ذمّه داشتن» فحشا و فساد محسوب شود، و استمرار داشته باشد، آیا موجب بطلان تمام نمازهای انسان می‌شود؟ چون به گفتۀ قرآن «نماز انسان را از فساد و فحشا دور می‌کند» پس استمرار این فحشا و فسادها باعث می‌شود نماز ما نماز واقعی نباشد. نظر شما چیست؟
جواب: هر نمازی انسان را از گناه و فساد بازمی‌دارد، ولی دائرۀ آن مختلف
است. هر قدر نماز کاملتر باشد نهی از فساد و فحشایش گسترده‌تر است.

Share