مبارزه برای گرفتن حق مسلم خویش

احقاق حق و دست یافتن به حقوق فطری و اسلامی بین زن و مرد فرق نمی کند. در آئین مقدس اسلام تن به ظلم دادن و زیربار زور رفتن خود گناهی نابخشودنی است، چرا که سکوت در برابر متجاوزین آتش تعدی و تجاوز آنها را تیزتر می کند و در ضایع کردن حقوق دیگران به آنها جرئت بیشتری می دهد. پس باید هرکس که به او ظلم شد، چه زن و چه مرد در برابر غاصب و ظالم بایستد و از حقوق قطعی خویش دفاع کند. بر اساس همین قانون اصیل و مورد قبول همه ی جوامع بشری بود که فاطمه ی زهرا علیهاالسلام پس از غصب سرزمین فدک به دادخواهی و مبارزه برای گرفتی حق مسلم خویش برخاست.

حاکم به مقتضای اجتهادی که در برابر نص کرد حق حضرت زهرا علیهاالسلام یعنی فدک را تصرف کرد و ما در اینجا از نصوصی که از طریق اهل سنت بدست ما رسیده به دو موردش اشاره می کنیم.

ابوسعید خدری می گوید: وقتی آیه ی «وآت ذالقربی حقه» نازل شد: «دعا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فاطمه فاعطاها فدک» رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم حضرت فاطمه را خواست و فدک را به او عطا فرمود. ابن عباس می گوید: وقتی آیه ی «وآت ذالقربی حقه» نازل شد: «اقطع رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فاطمه فدکا»(1).

رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم تصمیم جدی گرفت که فدک را به فاطمه تقدیم کند.

حضرت زهرا علیهاالسلام پس از غصب فدک آرام ننشست و برای گرفتن حق خویش به مبارزه برخاست.

ابتدا نزد ابوبکر آمد گفت:

ابوبکر وقتی تو بمیری ارث تو به چه کسی می رسد؟

جواب داد: زنان و فرزندانم!

فرمود: چه شده است که حالا تو وارث پیغمبری نه ما؟

پاسخ داد: دختر پیغمبر پدرت درهم و دیناری زر و سیم بجا نگذاشته!

فرمود: اما سهم ما از فدک چه می شود؟

گفت: از پدرت شنیدم که «من تا زنده هستم در این زمین تصرف خواهم کرد و چون مردم مال همه ی مسلمانان خواهد بود.»

فرمود: ولی پیغمبر در زمان حیات خود این مزرعه را به من بخشیده است!

سؤال کرد: گواهی داری؟

فرمود: آری. شوهرم علی علیه السلام و ام ایمن گواهی می دهند. گفت: دختر پیغمبر می دانی که ام ایمن زن است و گواهی او کامل نیست. بدین ترتیب فدک به تصرف حکومت درآمد.

ابن ابی الحدید معتزلی در شدح نهج البلاغه می نویسد که از علی بن فاروقی مدرس غربی بغداد پرسیدم:

فاطمه راست می گفت؟ گفت: آری! گفتم اگر راست می گفت چرا فدک را به او برنگرداندند؟ وی با لبخندی پاسخ داد:

«لو اعطاها الیوم فدک بمجرد دعواها لجات الیه غدا وادعت لزوجها الخلافه»

اگر آن روز فدک را به او می دادند فردا خلافت شوهر خود را ادعا می کرد!!(1).

وقتی حضرت فاطمه علیهاالسلام از دادخواهی خصوصی نتیجه نبرد تصمیم گرفت اعتراض و شکایت خود را در جمع و حضور مردم مطرح نماید و بهمین جهت با عده ای از زنان خویشاوند روانه ی مسجد شد، چون به مسجد می رفت راه رفتن او همانند راه رفتن پدرش رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بود.

ابوبکر با گروهی از مهاجران و انصار در مسجد نشسته بودند، حضرت زهرا علیهاالسلام پشت پرده در بین خانمها نشست. نخست ناله ای سر داد که مجلس را لرزاند و حاضران به گریه افتادند سپس چند لحظه ای آرام گرفت تا مردم آرام شدند آنگاه سخنرانی و خطبه تاریخی و کوبنده ی خود را آغاز کرد و با گفتاری شیوا و بلیغ دولت وقت را استیضاح نمود.

نطق آتشین و مستدل فاطمه علیهاالسلام که در جای خود باید بطور مستقل مورد بحث قرار گیرد جمعیت و خلیفه را چنان مجذوب و محکوم کرد که مجلس سخت متشنج شد و افکار عمومی بنفع زهرا علیهاالسلام رأی می داد. ابوبکر در بن بست سختی قرار گرفت ولی با ارعاب و سرکوب مردم و پاسخهای بی محتوا جواب رد به حضرت زهرا علیهاالسلام داد و هر کسی هم از حق آن حضرت دفاع می کرد سرکوب می شد و از جمله مدافعین ام سلمه بود که به جرم حمایت از حق فاطمه علیهاالسلام تا یک سال از حقوق محروم شد.

حضرت زهرا علیهاالسلام تصمیم گرفت باز هم به مبارزات خود ادامه دهد و برای ادامه ی مبارزه شیوه ی جدیدی را انتخاب کرد و آن اعتصاب سخن بود و رسما اعلان کرد اگر فدک مرا پس ندهی تا زنده هستم با تو صحبت نمی کنم. فهجرته فاطمه ولم تکلمه فی ذلک حتی ماتت»(1).

حضرت فاطمه علیهاالسلام تا پایان زندگی با او حرف نزد و همیشه از او روی برمی گرداند.

Share