فصل پنجاهم: مسائل متفرّقه

فصل پنجاهم: مسائل متفرّقه

1- آسیب‌شناسی تربیت دینی

سؤال 1491- دنیای مدرن، تمام احساسات، عواطف، عقل و ذهن بشر را درنوردیده، و بر همۀ امکانات انسان سیطره یافته، و از انسان در حقیقت به عنوان یک ابزار استفاده می‌کند. در این میان تکنولوژی، که نقش اوّل را بازی می‌کند، رشد و توسعۀ فزایندۀ آن در عصر مدرن، تمام حقیقت انسان را به زیر سلطۀ خود درآورده است. تا آنجا که فکر و اندیشۀ بشر را جهت می‌دهد، و فرهنگ اجتماعیش را دگرگون می‌سازد، و بر نوع اجتماعی شدن و جامعه‌پذیریش، تصمیم‌گیری می‌کند، و انسان را به یک موجود کژاندیش و هنجارکش مبدّل ساخته است. در این راستا، اوّلین برنامه برای نوجوانان و جوانان طرّاحی شده است، چرا که آنان آمادۀ جامعه‌پذیری و ایفای نقش‌های مهمّ اجتماعی هستند. و طرّاحان به این وسیله کشورها را زیر سلطۀ خود در می‌آورند، و یا از موجودیّت و هویّت اصلی خودشان ساقط می‌سازند. اکنون وزارت آموزش و پرورش با توجّه به مأموریّت خطیر خود، با همکاری دیگر نهادها، همایشی را تحت عنوان «آسیب‌شناسی تربیت دینی در نظام آموزش و پرورش» ترتیب داده، تا بدین وسیله ریشه‌ها، موانع و راه‌کارهای عملی جهت بازشناسی موانع و عوامل بازدارندۀ تربیت دینی را از طرف صاحب نظران در عرصه‌های مختلف شناسایی نماید. با عنایت به اهداف همایش، سؤالاتی طرّاحی شده، که انتظار می‌رود با پاسخگویی به آنها، ما را در این مهم یاری فرمایید.
1- آیا در حوزۀ تربیت دینی آسیبی برای جوانان و نوجوانان مشاهده می‌شود؟
اگر هست، این آسیبها در چه عرصه‌هایی رخ می‌نماید؟
جواب: بی‌شک آسیب‌هایی برای جوانان و نوجوانان در حوزۀ تربیت دینی وجود دارد، که در دو شاخه خلاصه می‌شود: آسیب‌های اعتقادی، و آسیب‌های اخلاقی. که اگر روی آن کار جدّی انجام نگیرد، در آینده شاهد مشکلات مهمّ دینی و اجتماعی و سیاسی خواهیم بود.
2- منشأ این آسیبها، و عوامل آسیب‌زا، چه چیزهایی است؟
جواب: منشأ این آسیبها را می‌توان در امور زیر خلاصه کرد:
الف) وجود عوامل تشویق‌کننده به مفاسد اخلاقی، و اباحی‌گری؛ که از ویژگیهای عصر ماست.
ب) تفسیر نادرست از مسألۀ آزادی، و عدم توجّه به این نکته که همیشه آزادیها در چهارچوبۀ ارزشهاست.
ج) عدم اطّلاع‌رسانی صحیح و بموقع، و محروم ماندن قشر جوان و نوجوان از آموزشهای مستمرّ و گستردۀ دینی.
د) از همه مهمتر، دستهای مرموز سیاست مخرّب دشمنان است که برای دور کردن جوانان از حوزۀ تربیت و اعتقادات دینی از طرق مختلف فعّالیّت می‌کند، و معتقد است مانع اصلی نفوذ در عرصۀ سیاسی کشور ما، اعتقادات محکم مذهبی و پایبندی به اخلاق دینی است. و براستی اگر آنها در کار خود موفّق شوند، مانع مهمّی بر سر راه نفوذشان باقی نمی‌ماند.
3- راه‌کارهای اصلاح و تغییر در وضع آسیبها، و همچنین وضعیّت مطلوب برای زدودن آسیبها را در چه چیزهایی ارزیابی می‌فرمایید؟
جواب: راه‌کارهای اصلاح نیز در امور زیر خلاصه می‌شود:
الف) آموزش مستمر با منطق و ادبیّات خاصّ جوانان.
ب) حلّ مشکلات مربوط به تحصیل و کار و ازدواج جوانان.
ج) پاکسازی محیط از مراکز و عوامل فساد.
د) همکاری تنگاتنگ تمام رسانه‌های جمعی در این زمینه.
 

2- احکام اکراه

سؤال 1492- محدودۀ رفع حکم اکراهی تا کجاست؟ حقّ اللّه، حقّ النّاس، یا کلّیۀ محرّمات؟
جواب: در صورت اکراه، همۀ احکام، جز ریختن خون بی‌گناهان، برداشته می‌شود. ولی این در صورتی است که اکراه نسبت به مکره علیه بر امر مهمّی باشد.
سؤال 1493- آیا به واسطۀ اکراه اضرار به غیر نیز مجاز خواهد بود؟ در صورت جواز، آیا حدیث رفع با حدیث لا ضرر تعارض پیدا نمی‌کند؟
جواب: در صورت اکراه، اضرار به غیر جایز است، و ادلّۀ اکراه حاکم می‌باشد؛ زیرا بسیاری از موارد اکراه، مشتمل بر اضرار به غیر است؛ مانند اکراه بر قبول پستی از پستهای حکومت، ولی مسألۀ ضمان در جای خود محفوظ است.
سؤال 1494- آیا غیر قابل رفع بودن تهدید، شرط تحقّق اکراه است؟ آیا در این شرط تفاوتی بین احکام وضعیّه و تکلیفیّه وجود دارد؟
جواب: در صورتی که کسی بتواند با تهدید مقابله کند، اکراه صدق نمی‌کند.
سؤال 1495- آیا یافتن راه فرار از عمل مکره علیه واجب است؟
جواب: در صورتی که از طریق توریه امکان خلاصی باشد، احتیاط آن است که از این راه استفاده کنند.
سؤال 1496- آیا تهدید به عدم النفع، در تحقّق اکراه مؤثّر است؟
جواب: اکراه در صورت عدم النّفع صدق نمی‌کند.

 

3- اعتقادیّات

الف) نبوّت

سؤال 1497- چرا پیامبران فقط در بین النهرین و خاور میانه مبعوث شده‌اند؟ اگر علّت، تمدّن آنهاست، پس چرا برای تمدّنهای بزرگی مثل یونان (فراموش نکنیم که حضرت عیسی علیه السلام در خاور میانه به دنیا آمده است) و مایاهای سرخ‌پوست، یا تمدّنهای بزرگ سیاهپوست، پیامبری فرود نیامد؟
آیا می‌توان کنفسیوس (در چین)، بودا (در هند)، زردتشت و کوروش (در ایران)، بقراط و سقراط (در یونان) را پیامبران الهی دانست؟
از آنجا که در منابع دینی ما آمده که: «برای هر دو نفر یکی را پیامبر قرار دادیم.»
پس باید برای اسکیموها و همۀ اقوام، پیامبرانی آمده باشد. و اگر جواب منفی است، پس این نظریّه تقویت می‌شود که پیامبری هم با توجّه به پیشرفت تمدّن، و خداپرستی هم با توجّه به شکوفایی‌های فکری مردم، به تکامل رسیده است! چرا که انسانها، نخست خورشیدپرست، ماه‌پرست، و مانند آن بودند، سپس با توجّه به شکوفایی عقلی، خدای عینی را برگزیدند. نظر شما چیست؟
جواب: مورّخان اتّفاق نظر دارند که گاهوارۀ تمدّن انسانی در منطقۀ خاور میانه به حرکت درآمده است، و در آن زمان، نه یونان صاحب تمدّنی بود، و نه جای دیگر، و از آنجا که پیدایش دین در این مناطق سبب گسترش آن به مناطق دیگر می‌شد، خداوند پیامبران را از این مناطق برگزید، تا آیین آنها از آنجا به سایر مناطق دنیا پخش شود.
سؤال 1498- در کتاب شریف «نهج البلاغه» در رابطه با دوران خردسالی حضرت علی علیه السلام چنین می‌خوانیم:
«آنگاه که کودک بودم، حضرت محمد صلی الله علیه و آله مرا در کنار خود نهاد، و بر سینۀ خویشم جا داد، مرا در بستر خود می‌خوابانید، چنان که تنم را به تن خویش می‌سود، و بوی خوش خود را به من می‌بویایید. گاه بود که چیزی را می‌جوید، سپس آن را به من می‌خورانید» مگر نه این که خوابیدن دو نفر مذکّر، و حتّی مؤنّث، در یک رختخواب از نظر اسلام، اشکال دارد. پس چگونه حضرت رسول صلی الله علیه و آله آن حضرت را در رختخواب خویش جای می‌داد! او را بر سینه خود می‌کشید!؟ تنش را به تن او می‌مالید!؟
جواب: این مسأله در مورد بچّه‌های کوچک (چندساله) اشکالی ندارد؛ همان گونه که معمول است مادران یا پدران بچّه‌های کوچکشان را در کنار خود می‌خوابانند.
سؤال 1499- آیا جملۀ مشهور و معروف:
«لَوْلٰاکَ لَمٰا خَلَقْتُ الْافْلٰاکَ»
که گفته می‌شود در مورد پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله است، حدیث است؟ مأخذ آن کدام کتاب است؟
جواب: مأخذ آن بحار الانوار، جلد 52، صفحۀ 198، و جلد 15، صفحۀ 28 است.

 

ب) عصمت

سؤال 1500- مقام عصمت اختصاص به انبیا علیهم السلام و ائمّه علیهم السلام و حضرت زهرا علیها السلام دارد، یا در مورد دیگران هم تصوّر می‌شود؟
جواب: قدر مسلّم این است که این بزرگواران معصومند، ولی در مورد دیگران مسلّم نیست، هر چند بعضی از آنها مقاماتی بسیار بالا و والایی دارند.
________________________________________
شیرازی، ناصر مکارم، استفتاءات جدید (مکارم)، 3 جلد، انتشارات مدرسه امام علی بن ابی طالب علیه السلام، قم - ایران، دوم، 1427 ه ق استفتاءات جدید (مکارم)؛ ج‌3، ص: 539

 

ج) عدل الهی

سؤال 1501- با این که برای خداوند امکان داشت که مرا به عنوان یک انسان در زمان یکی از چهارده معصوم علیه السلام به دنیا آورد، تا من موفّق به زیارت وی شوم، ولی این کار را نکرد. در حالی که بسیاری از کافران که لیاقت دیدن معصومین را نداشته‌اند، در زمان آنها بوده، و موفّق به زیارت برخی از آن بزرگواران شده‌اند. آیا این، با عدل الهی سازگار است؟
جواب: در بعضی از روایات آمده است: «آنها که بعد از دوران پیامبر صلی الله علیه و آله و حضرات معصومین علیهم السلام به دنیا می‌آیند، و به آنها ایمان می‌آورند، مقامشان بالاتر از کسانی است که در عصر و زمان آنها زندگی می‌کردند.» اگر آنها امتیازی داشته‌اند، این گروه نیز امتیاز مهمّی دارند، و به این ترتیب عدالت اجرا می‌شود.

 

د) سرانجام جاهلان قاصر

سؤال 1502- حضرت استاد! وقتی به مسائل و جریانات زندگی نظر می‌افکنم، می‌بینم هرکس مشی و مرام خود را حق می‌داند. سؤال بنده این است: وقتی کسی
استفتاءات جدید (مکارم)، ج‌3، ص: 540
حق بر او مشتبه باشد، مثل خوارج که به نظرشان حق همان بود که آنها فکر می‌کردند، یعنی جاحد نبودند. اینها تکلیفشان از لحاظ ثواب و عقاب چطور است، آیا معذّبند؟
جواب: اگر برای تشخیص حق، تلاش و کوشش لازم را به عمل آورده و در این راه مرتکب تقصیری نشده، حکم جاهل قاصر را دارد، و نه تنها در پیشگاه خدا معذّب نیست، بلکه در برابر اعمالش پاداشی هم خواهد داشت.

 

ه) مقایسۀ ائمّه با انبیا

سؤال 1503- آیا ائمّۀ اطهار علیهم السلام از لحاظ معرفت به خدا، از پیامبران الهی علیهم السلام- به جز پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله- بالاتر هستند؟
جواب: بهتر است که معصومین و اولیاء اللّٰه را با یکدیگر مقایسه نکنیم، همه بزرگوار و انوار الهی هستند.

 

و) ولایت

سؤال 1504- وقتی حادثۀ غدیر را همراه با توضیحات علمای شیعه مطالعه می‌نماییم، یقین پیدا می‌کنیم که رسول اکرم صلی الله علیه و آله در آن روز حضرت علی علیه السلام را برای آخرین بار به عنوان جانشین خود معرّفی کرد. با این حال، چرا علمای اهل سنّت این مطالب روشن را قبول ندارند؟ چرا شخصی که صاحب فکر است، و حتّی مطالبی در مورد فضیلت حضرت علی علیه السلام دارد، شیعه نشده است؟ آیا ضعف از ادلّه و براهین شیعه است؟
جواب: دلائل شیعه بسیار قوی است؛ ولی غالباً تعصّب‌ها و ارتباطهای خانوادگی اجازۀ پذیرش نمی‌دهد.
سؤال 1505- با توجّه به اهمیّت مسألۀ ولایت اهل بیت علیهم السلام، که حقیقت ایمان و روح عبادات است، و هیچ عبادتی اعمّ از نماز و روزه و مانند آن بدون ولایت اهل بیت مقبول درگاه خداوند قرار نخواهد گرفت، و روایات در این زمینه در حدّ تواتر است، آیا حضرت عالی نماز را فرع بر ولایت می‌دانید، یا ولایت را فرع بر نماز می‌دانید؟ از نظر اهمیّت کدام یک از این دو مقدّم بر دیگری است؟ عزاداری در مصائب ائمّه علیهم السلام، خصوصاً خامس آل عبا، حضرت سیّد الشهداء علیه السلام که از افضل قربات است، و آثار همان ولایت و محبّتی است که در اعماق وجود شیعیان و موالیان خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام قرار دارد، چه نقشی در قبولی نماز و سایر عبادات دارد؟
جواب: پاسخ سؤال شما همان است که در حدیث معروف امام باقر علیه السلام آمده است: «اگر کسی تمام روزها را روزه بگیرد، و شبها را به عبادت مشغول باشد، و همه سال به حجّ برود، و تمام مالش را در راه خدا انفاق کند، امّا ولایت اولیاء اللّٰه را نداشته باشد، و اعمال خود را به راهنمایی آنها انجام ندهد، بهره‌ای از این اعمال عائد او نخواهد شد».

 

ز) امام زمان علیه السلام

سؤال 1506- در بعضی از روایات، تصریح به نام مبارک امام عصر (عج) حرام یا مکروه شمرده شده است. بدین جهت برخی نام حضرت را جدای از هم (م ح م د) می‌نویسند. آیا این روایات شامل عصر و زمان ما نیز می‌شود؟
جواب: در جای خود گفته‌ایم که آن روایات شامل زمان ما نمی‌شود. و ادلّۀ آن را در آخر بحث تقیّه از کتاب قواعد الفقهیّه آورده‌ایم.
سؤال 1507- شخصی از مؤمنین ضمن ادّعای ملاقات با امام زمان (عج) می‌گوید:
«امام عصر مرا مأمور بعضی کارها، مانند ساختن حسینیّه، مسجد، و مانند آن کرده است.» وی مردم را به اقتدا نکردن به بعضی از ائمّۀ جماعات، و نپرداختن وجوه شرعیّه به آنها، تشویق می‌کند، و مدّعی است که امام زمان علیه السلام چنین دستوری داده است. شخص مذکور صندوق چوبی در اختیار دارد که چند ورقۀ قدیمی و پارچۀ سبز رنگی در آن است. او ادّعا می‌کند که آنها را امام عصر (عج) به او داده است! مردم برای تبرّک جستن به این صندوق به خانۀ او می‌روند. به گمان این که واقعاً صندوق از ناحیۀ آن حضرت است. بلکه برخی از مردم گمان می‌کنند که منزل این شخص، محلّ سکونت امام عصر است! وی حتّی در نزد بعضی از علما ادّعای مذکور را مطرح نموده، و می‌گوید: «می‌توانم سؤالات شما را به امام عصر (عج) برسانم!» آیا ادّعاهای این شخص درست است؟
جواب: شکّی نیست که این شخص انسان بسیار دروغگویی است، و بر همۀ مؤمنین لازم است او را تکذیب کنند، و هیچ یک از سخنانش را نپذیرند.
سؤال 1508- امام زمان (عج) پس از ظهور، چگونه با سلاحهای شیمیایی و بمبهای اتمی و سلاحهای سنگین دیگر مبارزه خواهند کرد؟
جواب: از بعضی قرائن استفاده می‌شود که آن حضرت وسائل و ابزاری ما فوق سلاحهای آنها در اختیار دارد، که آنها را از کار می‌اندازد.

 

ح) وظیفۀ منتظران

سؤال 1509- مهمترین وظیفۀ منتظران چیست؟ چه باید بکنند؟
جواب: مهمترین وظیفۀ منتظران حضرت مهدی (عج) انجام واجبات و ترک محرّمات و آمادگی برای یاری آن حضرت، و تقویت ایمان خود است.
سؤال 1510- مهمترین کارهایی که آن حضرت در زمان غیبت برای دین و دینداران می‌کند چیست؟
جواب: مهم‌ترین کارهای آن حضرت در عصر غیبت، نور افشانی به قلب‌های آماده، حمایت از اسلام و شیعیان خالص، و امیدبخشی به آن‌هاست. نور وجود او، مانند نور خورشید در پشت ابرها به ما می‌رسد.
سؤال 1511- آیا شرط ملاقات با حضرت، علم و تقواست، یا مصلحت و زمان و مکان؟
جواب: شرط اصلی لیاقتِ ملاقات با آن حضرت، تقوا در سطح عالی است.
ولی گاه به خاطر مصلحت اسلام و مسلمین، چهرۀ نورانی خود را به افراد غیر لایق، حتّی غیر شیعه و غیر مسلمانان، نیز نشان می‌دهد.
 

ط) رجعت

سؤال 1512- رجعت در چه زمانی رخ خواهد داد؟ در زمان حیات و حکومت حضرت ولی عصر علیه السلام، یا بعد از شهادت آن حضرت اتّفاق می‌افتد؟
جواب: مطابق روایات، رجعت پس از قیام و ظهور حضرت مهدی (عج) رخ می‌دهد، و رجعت امامان علیهم السلام یکی پس از دیگری بعد از شهادت حضرت مهدی (عج) است.

 

ی) شفاعت

سؤال 1513- ما شیعیان بر این باوریم که در روز قیامت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، امامان معصوم علیهم السلام و فاطمه زهرا علیها السلام افرادی را شفاعت می‌کنند. بنده مدّتی پیش که سورۀ بقره را تلاوت می‌نمودم، در آیۀ 48 به این مضمون برخورد کردم، که خدا می‌فرماید:
«حذر کنید از روزی که در آن روز کسی بجای دیگری مجازات نبیند، و هیچ شفاعتی از کسی پذیرفته نمی‌شود.» خواهشمند است در این رابطه توضیح دهید.
جواب: فهم معنای این آیه منوط است به ملاحظۀ سایر آیاتی که در باب شفاعت در قرآن آمده است. که در آن آیات صریحاً شفاعت ثابت شده است؛ مانند آیة الکرسی «مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلّٰا بِإِذْنِهِ» بنابراین نفی شفاعت در آیه‌ای که نوشته‌اید اشاره به این است که بدون اذن خداوند شفاعت پذیرفته نیست.
خداوند هم در جایی اذن می‌دهد که طرف لیاقت شفاعت داشته باشد، شرح بیشتر را در جلد اوّل تفسیر نمونه، ذیل آیۀ مذکور، مطالعه فرمایید.

 

ک) جهان آخرت

سؤال 1514- اگر شب و روز و خواب در جهان آخرت وجود ندارد، پس گذر زمان در آنجا چگونه است؟
جواب: وضع جهان آخرت برای ما زندانیان عالم دنیا روشن نیست؛ همان گونه که وضع دنیا برای بچّه‌های در شکم مادر. ولی می‌دانیم آخرت حق است، و یک زندگی برتر، شرح این مطلب را در جلد 5 و 6 پیام قرآن نوشته‌ایم.
 

4- بیت المال

سؤال 1515- در برخی از کشورهای اسلامی همسایۀ ایران مناطقی وجود دارد که صد در صد نظامی است. مردم آن مناطق، اشیای ضروری زندگی مثل نفت، سیمان، لباس، اسلحه و موادّ خوراکی را به قیمت ارزان، یا به طور مجّانی از کارمندان ارتش دریافت می‌کنند. آیا این کار جایز است؟
جواب: اشکال دارد.
سؤال 1516- حکم جنابعالی در مورد کسانی که در انتخابات در راستای شناساندن خود به مردم از امکانات بیت المال استفاده کرده‌اند، چیست؟
جواب: بیت المال مصارف خاصّی دارد، که باید در آن مصرف گردد.
سؤال 1517- اگر کسی مالی از بیت المال طلب داشته باشد و آن را ندهند، آیا می‌تواند معادل طلبش از امکانات بیت المال، استفاده کند؟
جواب: باید از حاکم شرع اجازه بگیرد.
سؤال 1518- استفادۀ شخصی از اموال حکومتهای اسلامی (غیر ایران)، مثل ماشین سواری و مانند آن چه حکمی دارد؟ آیا استفاده از اسلحه و مانند آن، برای دفاع از مذهب شیعۀ اثنا عشری جایز است، یا اجازۀ حاکم شرع ضروری است؟
جواب: با اجازۀ حاکم شرع و برای تقویت مذهب اشکالی ندارد.
سؤال 1519- این جانب مشغول خدمت مقدّس سربازی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می‌باشم. در این ارتباط، یک اتومبیل پیکان در اختیار من قرار داده شده تا به امور رانندگی یکی از مسئولین سپاه بپردازم. ایشان در خارج از وقت اداری از من و اتومبیلی که ذکر شد، در امور شخصی خود استفاده می‌کند. هنگامی که از علّت این کار سؤال نمودم، پاسخ دادند: بعضی از مسئولین سپاه به دلیل موقعیّت کاری که دارند، مجاز به این کار می‌باشند. تکلیف بنده در این رابطه چیست؟
جواب: در صورتی که ایشان اظهار می‌دارد که مجاز به این کار می‌باشد، برای شما اشکالی ندارد.
سؤال 1520- مشاهده می‌شود که برخی مدیران، مسئولان ادارات و نهادهای دولتی، بنا به مصالحی از امکانات دولتی استفاده شخصی می‌کنند، یا برخی از امکانات را مثلًا به عنوان تشویق در اختیار عدّه‌ای از کارمندان خاص قرار می‌دهند.
این عمل شرعاً چه حکمی دارد؟
جواب: هرگونه تصرّفی در اموال بیت المال خارج از حدود مقرّرات حرام است.

 

5- بیمه

سؤال 1521- نظر مبارک خود را نسبت به سؤالات زیر بیان فرمایید:
1- بیمۀ عمر، از عقود است یا ایقاعات؟ آیا از عقود و ایقاعات متعارف و دارای عنوان فقهی است، یا عناوین موجود منطبق بر آن نیست؟
2- بیمۀ عمر، از نوع وصیّت عهدی است، یا تملیکی؟
3- با توجّه به ماهیّت بیمۀ عمر، آیا شخص بیمه شده می‌تواند مبلغی را که پس از فوت توسّط بیمه محاسبه و پرداخت می‌شود، سهم‌بندی نماید، و برای اشخاصی- اعمّ از ورّاث شرعی، و غیر آن- وصیّت کند.
4- در صورتی که بیمه شده، هیچ فرد و سهمی را مشخّص ننماید، طبق قوانین موجود بیمه، مبلغ پرداختی توسّط بیمۀ عمر به صورت مساوی به ورّاث قانونی پرداخت می‌گردد. آیا این نحوۀ تقسیم منطبق بر فتاوای فقهی حضرتعالی می‌باشد؟
جواب 1 تا 4: بیمه یکی از عقود مستحدثه است که در عرف عقلا معمول است، و چنانچه شرایط عامّۀ عقود در آن جمع باشد، شرعاً اشکالی ندارد، و باید طبق قرار دادی که بسته شده عمل شود، و می‌توان سهمیّۀ افراد مورد نظر را به صورت درصدی، نه ریالی، تعیین کرد، و مشمول ادلّۀ وجوب وفا به عقد است.

 

6- تبلیغ دین

سؤال 1522- جایگاه دولت در برنامه‌های گسترش فرهنگ دینی چیست؟ نقش حاکمیّتی دولت در چه محورهایی است؟ در چه زمینه‌هایی دولت باید مستقیماً به تولید خدمات دینی بپردازد؟
جواب: دولت باید برنامه‌های اساسی و بنیادی و زیربنایی را در جهت گسترش فرهنگ دینی انجام دهد، و مردم باید دنبال آن را در جهات مختلف بگیرند.
سؤال 1523- آیا شیوه‌ها و روشهای انجام فعالیّتهای دینی با توجّه به شرایط و مقتضیات دنیای کنونی، و ابعاد گستردۀ تهاجم فرهنگی، و اطّلاع‌رسانی جهانی، نیاز به بازسازی و تجدید نظر ندارد؟ این وظیفه بر عهدۀ چه نهادهایی است؟ چگونه می‌توان از روشهای نوین و کارآمد استفاده کرد؟ وظیفۀ حکومت در این مورد چیست؟
جواب: بی‌شک شیوه‌ها و روشهای فعلی انجام فعالیّت‌های دینی کافی نیست.
برای کارایی بیشتر، باید از اسباب و وسائل موجود در دنیای امروز با برنامه‌ریزی صحیح و کار گروهی استفاده کرد.
سؤال 1524- بهترین الگویی که برای نحوۀ ارتباط و تعامل دولت و نهادهای دینی درگذشته و حال کشورهای اسلامی، حکومت‌ها و کشورهای مسیحی، یهودی، و در سنّت و سیرۀ پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمّۀ اطهار علیهم السلام وجود داشته و دارد چیست؟
جواب: دولت نباید استقلال نهادهای دینی را مخدوش کند، و بخواهد آنها را زیر چتر خود قرار دهد؛ ولی نظارت دائم و سازنده نسبت به آنها بسیار بجاست، تا خدایی نکرده انحرافی از مسیر صحیح پیدا نکنند.
سؤال 1525- نقش و میزان مشارکت مردم در شکل‌گیری حکومت دینی در نصوص قدسی، چگونه تعیین و تبیین گردیده است؟
جواب: مردم به عنوان حامیان حکومت، و بازوهای دولت اسلامی، و نیز به عنوان نظارت، و امر به معروف و نهی از منکر، و نصیحت و ارشاد، در حکومت نقش دارند.
سؤال 1526- جایگاه مردم در مستندات موجود (قانون اساسی، مذاکرات خبرگان، صحیفۀ نور) کجا ذکر شده است؟
جواب: جایگاه مردم در قانون اساسی پیش‌بینی شده است.
سؤال 1527- در حکومت‌های فعلی جهان، جایگاه مردم چگونه تعریف گردیده است؟
جواب: در قانون اساسی آنها آمده است.
سؤال 1528- سخنرانی روحانی بر فراز منبر بهتر است، یا پشت تریبون؟
جواب: معمولًا استفاده کردن از روشهای سنّتی در مساجد و حسینیّه‌ها بهتر است؛ جز در مواردی که خطیب باید ایستاده سخن بگوید، مانند نماز جمعه که در آنجا استفاده از تریبون مانعی ندارد.

 

7- تراست و کارتل

سؤال 1529- استدعا دارم حکم فقهی دو مورد ذیل را بیان فرمایید.
1- کارتل، اتّحادیّۀ آزاد و اختیاری بین بنگاههایی است که در یک رشتۀ اقتصادی مشغول به کار بوده، و مواد یا کالاهای مشابهی را تولید می‌نمایند. مقصود اصلی آنها از تشکیل کارتلها به دست گرفتن انحصار جهت فروش کالای خود می‌باشد.
2- تراست، اتحادیّۀ واحدهایی است که دارای هدف متمرکز در تولید و فروش با یکدیگر بوده، و دارای رهبری واحد می‌باشند. هدف از تشکیل تراست‌ها تنها انحصار نبوده، بلکه اهداف دیگری مانند بهره‌گیری از روشهای علمی تولید، کم کردن هزینه‌های تولید، بهره‌مند شدن از همکاری‌های گروهی شرکت‌های تشکیل دهندۀ اتحادیّه و مانند آن را نیز دنبال می‌نمایند.
البتّه همان گونه که مستحضرید بین «کارتل» و «تراست» تفاوتهایی وجود دارد که مهم‌ترین آنها حفظ شخصیّت اعضا در کارتل، و از بین رفتن استقلال و شخصیّت اعضا در تراست است. لطفاً حکم شرعی تشکیل چنین اتحادیّه‌های تجاری و صنعتی را در قالب کارتل و تراست مرقوم فرمایید.
جواب: در صورتی که حدّ و حدود اختیارات در هر دو قسمت روشن باشد، و ابهامی در شرایط وجود نداشته باشد، و در عین حال سبب ضرر و زیان قابل توجّهی به جامعه نگردد، و مانع رشد اقتصادی نشود، مانعی ندارد، ولی در فرض ضرر و زیان تشکیل آنها جایز نیست.
 

8- تقلّب

سؤال 1530- این جانب سال گذشته با مدرک کارشناسی رشتۀ عمران در کنکور فوق لیسانس شرکت کرده، و متأسّفانه با تقلّب کامل (100 درصد)، پرسشنامه را پر نمودم. کاری که هم اکنون خود نیز دلیل آن را نمی‌دانم! پس از اعلام نتایج، در شهریور امسال در مقطع فوق لیسانس پذیرفته شدم. با توجّه به این که گزینش، بر حسب نمرۀ علمی انجام می‌گیرد، حقّ یک نفر را ضایع و سلب نموده‌ام، بدین جهت دچار عذاب وجدان شدید گشته، و قصد انصراف از تحصیل را دارم. لطفاً بفرمایید وظیفۀ من چیست؟
جواب: در فرض مسأله، در صورتی که انصراف شما سبب شود فرد دیگری، که در نوبت است، پذیرفته شود، لازم است انصراف دهید، ولی اگر وقت آن گذشته، انصراف لازم نیست. امّا سعی کنید در آینده مطلقاً به سراغ تقلّب نروید، و خطای گذشته و حقّ ضایع شده را با اعمال صالح جهت صاحب حق جبران نمایید.
سؤال 1531- این جانب سال 65 به جبهه رفتم. و نزدیک به 3 ماه به صورت نیروی داوطلب خدمت کردم. با تحریک یکی از دوستان، خودم را به موجی زدم و برگشتم.
(البتّه دقیقاً نمی‌دانم چرا این کار را کردم.) و به عنوان جانباز 10% تشکیل پرونده دادم. پس از مدّتی که مشغول خدمت در شغل مقدّس معلّمی بودم، آتش عشق پزشکی در من شعله‌ور گشت، و همین عشق باعث شد که سه روز مرخّصی پزشکی جبهه را به 3 ماه تغییر داده (که در کلّ شش ماه شد) و از این طریق با سهمیّۀ رزمندگان قبول شدم. به این ترتیب به خاطر 6 ماه جبهه و 10% جانبازی 2 گروه به حقوقم (حقوق معلّمی) اضافه شد، و در کل حقوق لیسانس را برایم منظور کردند.
همچنین از طریق 10% جانبازی توانستم حکم مأمور به تحصیل گرفته، و به تحصیل ادامه دهم. لطفاً به سؤالهای من جواب دهید:
1- آیا حقوق اضافی که منظور داشته‌اند، حرام است؟ اکنون باید چه کنم؟
2- اگر حرام است، اضافه حقوقی که در این مدّت گرفته‌ام را چگونه جبران کنم؟
3- آیا به این ترتیب که در دانشگاه قبول شده‌ام، برای من مسئولیّت شرعی دارد؟ برای پاک شدن گناهانم چه کنم؟
جواب: راه حلّ مشکل شما این است که از سهمیّۀ جانبازان و رزمندگان استفاده نکنید، و آنچه را گرفته‌اید به صورت مطمئنّی بازگردانید، و از گناه گذشته توبه کنید. ولی مدرک شما چنان چه از نظر امتحانات و غیره، مانند سایرین باشد، اشکالی ندارد.
سؤال 1532- در سال 75 دخترم در دانشگاه آزاد اسلامی قبول شد، ولی ریاست دانشگاه از ثبت نام و ورود ایشان جلوگیری بعمل آورد. پس از حدود 8 ماه مکاتبه و رفت و آمد جویای علّت شدم. اعلام نمودند که بر طبق حساب احتمالات قبولی نامبرده تقلّب محسوب میگردد. سؤال این است:
آیا حساب احتمالات در حقوق اسلامی جایگاهی دارد، و می‌تواند باعث حکمی گردد، و سرنوشت یک انسان را رقم بزند؟
جواب: اگر حساب احتمالات بر یک پایۀ متقن علمی استوار باشد، و موجب قطع و یقین گردد، می‌توان بر طبق آن قضاوت نمود، و اگر به این شکل نباشد، نمی‌توان کسی را به خاطر آن از نتیجۀ امتحانات محروم کرد.

 

9- تکدّی‌گری

سؤال 1533- با توجّه به این که با «تکدّی‌گری» به عنوان یک جرم برخورد قانونی نمی‌شود، بعضاً افرادی تحت عنوان فقیر و تهیدست در سطح شهر به تکدّی‌گری مشغولند. و مردم خیرخواه با دیدن وضعیّت ظاهری این افراد، از روی رأفت به آنها کمک می‌کنند. از آنجا که توافقی دربارۀ جمع‌آوری متکدّیان از سطح شهرها منعقد شده، و مسئول جمع‌آوری آنان شهرداری و نیروی انتظامی، و مسئول نگهداری آنها سازمان بهزیستی در مرکزی به نام هدایت است، و در مدّت زمانی که متکدّیان در این مرکز نگهداری می‌شوند تا به خانواده‌هایشان تحویل گردند، احتیاج به استحمام، غذا، لباس، اصلاح سر و صورت و مانند آن دارند، لطفاً بفرمایید:
1- طبق دستور العملی که از طرف سازمان به مرکز ابلاغ شده، برای نگهداری هر نفر در هر شبانه روز، 15000 ریال از آنها گرفته می‌شود. آیا گرفتن این مبلغ مشروع است؟ در صورت مشروع بودن، چنانچه مبلغی اضافه بر آن گرفته شده باشد، چه حکمی دارد؟ (لازم به ذکر است که این پول خرج خودشان یا متکدّیان دیگر می‌گردد.)
2- بعضی از متکدّیان محجورند، و قوّۀ عقلانی آنها زایل شده است، و بعضاً پول هنگفتی دارند، و خانواده‌های تعدادی از آنها نیز مشخّص نیست، و چون ما برای همیشه نمی‌توانیم از آنها نگهداری نماییم، مجبوریم بعد از چند روز آنها را به شهرستان محلّ اقامتشان اعزام نماییم، و خوف این است که پولشان را از دست بدهند. آیا جایز است پول این افراد گرفته شود، و به سازمان بهزیستی تحویل گردد، تا مورد استفادۀ سایر مددجویانی که تحت پوشش هستند، قرار بگیرد؟
جواب: اوّلًا: با توجّه به این که این مسأله از نظر شرعی پیچیده است، باید نسبت به آن با دقّت و احتیاط عمل کنید، تا ان شاء اللّٰه مرتکب خلاف شرع نشوید.
ثانیاً: آن دسته از متکدّیان که پول هنگفت دارند، اموالشان جزء مجهول المالک است؛ به استثنای هزینۀ یک سال که مال خود آنهاست، و مصرف کردن پولهای اضافی برای فقرای دیگر اشکالی ندارد. و آنها که پول کمی دارند متعلّق به خودشان است، و می‌توان برای مخارج آنها از آن پول استفاده کرد. ولی مبلغ پانزده هزار ریال در یک روز، در مقابل خدماتی که به آنها داده می‌شود، مبلغ زیادی است. مگر این که واقعاً مریض باشند و به این مقدار در شبانه روز نیاز باشد.
ثالثاً: آنها که از کار افتاده هستند نباید اموالشان را صرف دیگران کرد؛ چرا که با گذشت سال بازهم گرفتار خواهند بود.
سؤال 1534- همان‌طور که مستحضرید، قانون مجازات اسلامی در موادّ 612 و 613 «تکدّی‌گری» را جرم دانسته، و برای آن مجازات حبس تعیین نموده است. لطفاً نظر شریف خود را در مورد وصف جزایی و حرمت شرعی آن بیان فرموده، و بفرمایید مسئول پیشگیری، پیگیری و رسیدگی به آن، در نظام حکومت اسلامی، کدام مرجع قانونی است؟
جواب: کسی که نیاز ندارد، حرام است تکدّی کند، و حتّی در صورت نیاز، حکومت اسلامی باید ترتیبی دهد که به طریق آبرومندی نیاز آنها تأمین گردد، و اجرای این دستور، بر عهدۀ نیروی انتظامی و قضایی است، یا مقام دیگری، که از طرف حکومت تعیین می‌شود.

 

10- جبران خسارت

سؤال 1535- سازمان بین الملل در جنگ عراق و کویت به عنوان خسارت مبالغی از دولت عراق گرفته و بابت پول نفت به کسانی که از کویت بیرون رفته، یا به اشخاصی که متضرّر شده‌اند می‌پردازد. آیا گرفتن این پول، که حقّ مردم عراق است، مشروعیّت دارد؟
جواب: در صورتی که خسارتی دیده‌اند، می‌توانند به مقدار خسارتشان دریافت کنند.
سؤال 1536- افرادی از کشور ما و کشورهای دیگر در بازار کویت کسب و کاری داشته، و به صورت نقد و نسیه معامله می‌نموده‌اند، که با شروع جنگ فرار کرده، طبعاً این مهاجرت اجباری ضررهایی در پی داشته است. در صورتی که به دولت کویت شکایت شود و پی‌گیری گردد، ممکن است این خسارات از عراق گرفته و به افراد مذکور داده شود. آیا گرفتن این پول مشروع است؟
جواب: مانند جواب سابق است.
سؤال 1537- در یک حادثۀ رانندگی، تاکسی فرد غیر مقصّر متحمّل خساراتی گردیده، که طبق نظر کارشناس یک ماه برای تعمیر آن وقت نیاز است. با توجّه به این که رانندۀ تاکسی ماهیانه مبلغ هشتصد هزار ریال در آمد داشته، آیا حق دارد علاوه بر خسارات وارده، مبلغ مذکور را نیز از رانندۀ مقصّر مطالبه نماید؟
جواب: به مقداری که برای تعمیر اتومبیل وقت لازم است، باید خسارت آن مدّت را نیز بپردازد. یعنی علاوه بر خسارات اتومبیل، مال الاجارۀ ماشین را نیز به او بدهد.
سؤال 1538- اگر کسی، دیگری را توقیف غیر قانونی کند، یا بر او آسیب رسانده، و وی را راهی بیمارستان کند، یا مال او را تخریب، یا تصرّف غیر قانونی، یا غصب نماید، لطفاً بفرمایید:
1- نظر حضرتعالی در مورد منافع کاری که مجنیّ علیه در مدّت توقیف، یا بستری در بیمارستان، از آن محروم شده، یا منافع مالی که به خاطر ترمیم مال تخریب شده، یا تصرّف غیر قانونی، یا غصب از بین رفته، و مالک از آن منتفع نشده چیست؟
2- با توجّه به مسائل فوق آیا از دست دادن منافع ممکن الحصول (عدم نفع) قابل جبران است؟
3- آیا از دست دادن منافع ممکن الحصول (عدم نفع) ضرر است؟
4- اگر این منافع را قابل جبران می‌دانید، بر اساس کدام قاعده قابل جبران است، و استدلال حضرتعالی در این مورد چیست؟
5- آیا قاعدۀ لا ضرر شامل ضرر عدمی هم می‌شود؟
جواب: در مواردی که عرفاً ضرر و زیان و خسارت صدق کند می‌توان از قاعدۀ لا ضرر استفاده کرد، خواه دربارۀ عبد باشد یا حرّ، و ما معتقدیم که لا ضرر همان گونه که نفی حکم می‌کند، احکامی که جبران‌کننده ضرر است را نیز اثبات می‌نماید.

 

11- حقوق

الف) حقّ الطبع

سؤال 1539- لطفاً به دو سؤال زیر پاسخ دهید:
1- آیا حقوق مالکیّت‌های فکری، مانند حقّ تألیف، ترجمه، طبع و اختراعات، شرعی است؟
2- راجع به انحصار تجارت در کالاهای اساسی، فتوای حضرتعالی چیست؟
جواب 1 و 2: حقّ الطبع و حقّ التألیف، و همچنین حقّ استفاده از اختراعات، حقوق معتبری است که تجاوز به آن جایز نیست. ولی انحصار در تجارت اگر مثلًا از سوی یک کارخانه باشد که بگوید: «تولیدات خود را منحصراً در اختیار یک نماینده قرار می‌دهد» اشکالی ندارد، و اگر منظور این باشد که شخص یا گروهی منحصراً حق فروش چیزی را داشته باشند، و دیگران نداشته باشند، چنین چیزی نامشروع است، مگر این که حکومت اسلامی روی مصالحی چنین چیزی را لازم و ضروری بشمارد.
سؤال 1540- برخی از کتابها که در دانشگاهها به عنوان مرجع معرّفی می‌شود، در کشورهای دیگر به چاپ رسیده، و برخی ناشران دخلی کشور بدون رعایت حقّ چاپ (که در عرف بین الملل جزء حقوق ناشر شناخته شده، و در ابتدای کتابها به این موضوع تصریح گردیده،) این کتابها را چاپ کرده، و با قیمت کمتر در اختیار عموم قرار می‌دهند. استفاده از این کتابها، یا نشریّات، در صورتهای زیر چه حکمی دارد؟
الف) در رشته‌های فنّی استفاده از این منابع ضروری، و عدم استفاده موجب مشقّت است. مخصوصاً که قیمت کتاب اصلی بسیار زیاد است.
ب) نویسندگان این کتابها لزوماً کافر، یا کافر حربی نیستند؛ یا حدّ اقل ما اطّلاع نداریم.
ج) تا آنجا که مطّلع هستیم، کشور ما قانون حقّ چاپ را امضا نکرده است. اگر امضا کند، حکم چگونه خواهد بود؟
د) در صورتی که تهیّۀ این کتب حرمت داشته، تکلیف ما در قبال کتابهایی که قبلًا تهیّه کرده‌ایم چیست؟
ه) این حربه به عنوان اهرمی سیاسی علیه کشورهای اسلامی استفاده می‌شود، امّا با توجّه به این که نویسندگان این کتابها بعضاً دانشمندان بی‌طرفی هستند، که به تحصیل علم مشغولند در صورتی که استفاده از این کتابها مجاز باشد، تکلیف ما در برابر شخص نویسنده چیست؟
جواب: حقّ التألیف یک حقّ عقلایی و شرعی است، و باید آن را رعایت کرد.
مگر این که طرف جزء کفّار حربی، یا کمک آنها باشد. در غیر این صورت، شخصی که آن را چاپ کرده، کار حرامی انجام داده، و شرعاً مدیون و بدهکار مؤلّف است، ولی دلیلی بر این که خریدوفروش خود کتاب حرام باشد، نداریم.
سؤال 1541- اگر یک اثر علمی و هنری در مسابقات علمی، ادبی مشمول دریافت جایزه گردد، و در حال حاضر دسترسی به مؤلّف آن ممکن نباشد، یا فوت نموده باشد، این جایزه متعلّق به چه کسی است؟ آیا ناشری که امتیاز چاپ کتاب را گرفته، در جایزه سهیم می‌باشد؟
جواب: جایزه به ورثۀ او می‌رسد، و در صورتی ناشر شریک در آن خواهد بود که جایزه تنها تعلّق به متن کتاب نگرفته باشد، بلکه کیفیّت نشر آن نیز مشمول جایزه شده باشد.
سؤال 1542- تکثیر نشریّات و کتب علمی متعلّق به دیگران، به همان زبان و شکلی که چاپ شده، و به قصد فروش و بهره‌برداری مادّی از طریق چاپ و عکس‌برداری چه حکمی دارد؟ حذف یا تغییر نام مؤلّف در چاپ اثر چگونه است؟
جواب: حقّ تألیف، و همچنین حقّ نشر، از حقوق عقلائیّه است، و عدم رعایت آن، در عرف عقلا ظلم محسوب می‌شود؛ بنابراین حرام است. و اگر نام مؤلّف تغییر داده شود، علاوه بر گناه ناشی از ظلم متضمّن گناه ناشی از دروغ نیز می‌باشد.
سؤال 1543- آیا حقّ طبع و نشر، شرعی و قابل تملّک و نقل و انتقال است؟
جواب: آری، حقّ طبع و نشر شرعی است. و قابل واگذاری با عوض یا بدون عوض می‌باشد.
سؤال 1544- آیا شرعاً می‌توان مطالب سخنرانی فردی را ضبط یا یادداشت نمود، یا خطبه‌ها و موعظه‌ها و دروسی که استاد تدریس می‌کند را جمع‌آوری کرد، و بدون ذکر مآخذ و منابع، و بدون اجازۀ صاحب اثر، آن را انتشار داد؟ اموالی که از این راه به دست می‌آید، چه حکمی دارد؟
جواب: اشکال دارد.
سؤال 1545- آیا از نظر شما حق تألیف، حقّی مشروع و قابل واگذاری است؟
جواب: حق تألیف از حقوق عقلائیّه است، که شارع مقدّس بر اساس عمومات کتاب و سنّت آن را امضا نموده است، زیرا در عرف عقلا، عدم رعایت آن نوعی ظلم محسوب می‌شود، و قابل واگذاری است.
سؤال 1546- آیا می‌توان تمام یا بخشی از کتابی که از بازار خریداری شده را بدون اجازۀ مؤلّف به صورت نرم‌افزار کامپیوتری درآورد؟ در صورتی که پولی در مقابل عرضۀ این برنامه گرفته نشود، چه حکمی دارد؟
جواب: باید از مؤلّف آن کتاب، در صورتی که در قید حیات است، و از ورثۀ او اگر رحلت کرده، اجازه بگیرد. این در صورتی است که نرم‌افزار را برای انتشار تهیّه کند؛ نه برای استفادۀ شخصی.

 

ب) کپی‌رایت

سؤال 1547- آیا می‌توان برنامه‌های کامپیوتری، که توسّط مسلمانان یا کفّار غیر ذمّی تولید شده، را بدون جلب رضایت صاحبان اصلی آن تکثیر کرد؟
جواب: تمام افرادی که جان و مال آنها محترم است، حقّ امتیازات آنها نیز محترم است.
سؤال 1548- آیا در ضمن فروش برنامه‌های کامپیوتری می‌توان شرط عدم تکثیر کرد؟ آیا نوشتن این شرط در ابتدای این برنامه‌ها کفایت می‌کند، یا باید لفظاً و به هنگام فروش گفته شود؟
جواب: شرط در ضمن معامله به هر صورت باشد تفاوت نمی‌کند. بلکه همان گونه که در بالا گفته شد، بدون شرط نیز تکثیر جایز نیست.
سؤال 1549- آیا استفاده از برنامه‌های کاربردی کامپیوتری دیگران جهت تولید نرم‌افزارهایمان، و فروش برنامه‌های جدید مستلزم جلب رضایت و اذن آنها می‌باشد؟
جواب: از جوابهای بالا معلوم شد.
سؤال 1550- سؤالی در رابطه با کپی کردن، یا به اصطلاح رایت، های کامپیوتری دارم. توضیح این که: برنامه‌های کامپیوتری اعم از فیلم، برنامه‌های آموزشی و سرگرمی، که امروزه ساخته می‌شود، آنها را روی قطعه‌ای به نام، و یا دیسکت کامپیوتری پیاده می‌کنند. و شخص با صرف هزینه‌ای بعضاً گزاف اقدام به ساختن برنامۀ کامپیوتری می‌نماید. پس از ساختن برنامه، شخص برنامه ساز به چند صورت ممکن است عمل کند:
الف) روی خود برنامه کاری انجام می‌دهد، که به اصطلاح برنامه قفل شود، و نتوان از آن کپی برداشت، و فقط با اصلی بتوان از برنامه استفاده کرد. امّا جدیداً با یک سری ترفندها می‌توان قفل را شکست، و از اصلی کپی کرد.
ب) بر روی برنامه قفل نگذارد، امّا اعلام دارد که حقّ چاپ و تکثیر ممنوع است.
ج) نه قفل بگذارد، و نه اعلام کند که چاپ و تکثیر ممنوع است، و به عبارتی اعلام موضع نکند. با توجّه به این توضیحات لطفاً بفرمایید:
1- آیا شخص برنامه ساز می‌تواند چنین حقّی را از خریدار یا دیسکت سلب کند؟ و در صورتی که جواب مثبت است، آیا این حق فقط برای برنامه ساز مسلمان است، یا غیر مسلمان و مجهول المذهب نیز همین حکم را دارد؟
جواب: کسی که برنامه‌ای را می‌سازد بدون رضایت او نمی‌توان از آن کپی کرد، مگر این که از کفّار حربی باشد.
2- آیا می‌توان گفت: «اگر برای استفادۀ شخصی باشد اشکال ندارد؛ اما اگر گپی‌برداری را منبع کسب خود قرار دهد اشکال دارد.»؟
جواب: فرقی نمی‌کند.
3- آیا نوار کاست و نوارهای ویدویی، حکم های کامپیوتری را دارند؟
جواب: آری نوار کاست و ویدئو نیز حکم بالا را دارند.

 

ج) حقّ الاختراع

سؤال 1551- آیا مخترع نسبت به اختراع خود دارای حقّ خاصّی است، به گونه‌ای که دیگران نتوانند از آن الگوبرداری و مونتاژ نمایند؟
جواب: آری، اختراع نیز با شرایط خاصّی در عرف عقلا، حقوقی برای مخترع می‌آورد که رعایت آن شرعاً واجب است.

 

د) حقّ همسایه

سؤال 1552- احداث درب به سمت ملک غیر، در ملک و دیوار اختصاصی، امّا بدون قصد عبور از ملک غیر، چه حکمی دارد؟ در صورتی که قصد عبور داشته باشد، آیا می‌توان مالک را فقط به عدم عبور (مثلًا با گذاشتن مانع) ملزم نمود، یا می‌توان وی را به قلع درب احداثی الزام کرد؟ در این صورت هزینۀ قلع آن در، و ترمیم دیوار بر عهدۀ کیست؟
جواب: جایز نیست، و باید به طور کلّی بسته شود، و هزینۀ آن بر عهده کسی است که در را نصب کرده است.
سؤال 1553- زید و عمرو هر دو خانۀ مستقلّی دارند، ولی دیوار این خانه‌ها در یک سمت مشترک است. اکنون زید قصد دارد خانۀ خود را بکوبد و از نو بسازد. لطفاً در این مورد به سؤالات زیر پاسخ دهید:
1- اگر بر اثر این کار خسارتی به ساختمان عمرو وارد شود، آیا زید ضامن خسارت وارده می‌باشد؟
2- آیا زید حقّ دارد برای استیفای حقّ خود بدون اجازه و رضایت همسایه در دیوار مشترک تصرّف کند؟
جواب: پایه‌های مشترک، که سقف هر دو خانه روی آن قرار دارد، متعلّق به هر دو می‌باشد، و به صورت مشاع است، و باید با رضایت یکدیگر در آن تصرّف کنند. و اگر می‌خواهند حق خود را جدا نمایند، با توافق طرفین صورت گیرد، و چنانچه در نحوۀ بهره‌گیری برای بازسازی، اختلافی پیش آید، باید با نظر دو کارشناس مورد اطمینان عمل شود.
سؤال 1554- اگر صاحب ملکی، از ملک خودش، برای رفتن به پشت بام، یا بهار خواب ملک خود دری باز کند، چه حکمی دارد؟ آیا تحصیل رضایت همسایه لازم است؟
جواب: اشکالی ندارد؛ مگر این که مزاحمتی برای همسایگان تولید کند.
سؤال 1555- آیا لازم است که ارتفاع ملک بالاتر از ملک همسایه نباشد؟
جواب: لزومی ندارد.
سؤال 1556- آیا ایجاد حصار، یا دیوار در اطراف ملک جهت اشراف نداشتن (صاحب ملک به ملک همسایه و بالعکس) نیاز به تحصیل رضایت همسایه دارد؟
جواب: در فرض مسأله تحصیل رضایت همسایه لازم نیست.
سؤال 1557- باز کردن پنجره به سمت حیاط همسایه در صورتی که به منازل اطراف اشراف کامل داشته باشد چه حکمی دارد؟ اگر مالک مقداری در زمین خود عقب‌نشینی کرده، و به همین خاطر چنین پنجره‌هایی را در چند طبقه گذاشته باشد، مجوّز اقدام وی خواهد بود؟
جواب: در فرض مسأله که عقب‌نشینی کرده، اگر مزاحمتی ایجاد نکند، مانعی ندارد.
سؤال 1558- شهرداری شهر ما، بدون توجّه به لزوم نگهداشت حریم حجاب اسلامی، مبادرت به صدور پروانۀ ساختمانهای چندین طبقۀ مشرف به منازل دیگر نموده، و این کار موجب زحمت خانمهای ساکن ساختمان‌های فوق شده است. حکم شرع چیست؟
جواب: ساختمانها نباید طوری ساخته شود که همسایگان برای حفظ حجاب خود در منزل به زحمت بیفتند.
سؤال 1559- دیوار اختصاصی همسایه رو به خرابی است. و با خراب شدن آن، مالک مجاور متحمّل ضرر می‌گردد. چنانچه وضع ویژۀ ملک به گونه‌ای باشد که دفع ضرر جز با تخریب و بازسازی دیوار ناممکن، یا مستلزم ضرری تحمل‌ناپذیر و هنگفت برای مالک مجاور باشد، آیا می‌توان همسایه را اجبار به تخریب دیوار و بازسازی آن نمود؟
جواب: اگر بر اثر ریزش دیوار همسایه، خسارتی بر همسایۀ دیگر وارد می‌شود، صاحب دیوار موظّف است کاری کند که جلوی خسارت گرفته شود، و اگر راه منحصر به تخریب و بازسازی باشد، می‌توان او را ملزم به این کار کرد.
سؤال 1560- اگر کسی بدون اذن و رضایت پدر، یا مادر، یا برادر، یا فرزند ذکور، یا پدر زن، یا مادر زن، یا شوهر دختر، یا شوهر خواهر خود، وارد خانۀ آنها شود، آیا کیفر او همان مجازات ورود به عنف است، که برای دیگران مقرّر گردیده یا تفاوت دارد؟
جواب: فرقی نمی‌کند.

 

ه) حقوق والدین

سؤال 1561- آیا اطاعت از پدر در ترک مستحبّ، یا انجام مکروه، واجب است؟
جواب: اگر مخالفت با آن، موجب ایذای وی گردد، واجب الإطاعه است.
سؤال 1562- عاقّ والدین به چه معناست؟ در چه شرایطی تحقّق می‌یابد؟ آثار آن چیست؟
جواب: هر کاری که موجب ایذا و اذیّت والدین گردد، به معنای عاقّ والدین است، مگر در مواردی که تکلیف واجب یا حرامی باشد، و به انسان دستور مخالفت با آن را بدهند.
سؤال 1563- مقام مادر بالاتر است، یا پدر؟ در مقام تعارض بین اطاعت امر پدر و مادر، کدام را ترجیح می‌دهیم؟
جواب: مقام هر دو والاست، و تا می‌توانید در میان آن دو جمع کنید، و در صورتی که امکان نداشته باشد، بر حسب اهمیّت موارد باید عمل گردد، و آنچه مهم‌تر است، مقدّم شود.
سؤال 1564- اگر مادری نوه‌اش را به قتل برساند، فرزندش (پدر مقتول) حق دارد قاتل را قصاص نماید. این در حالی است که طبق آیات قرآن و روایات اسلامی، فرزند حق کوچکترین اذیّت نسبت به پدر یا مادر را ندارد، و اگر فرزند از مادرش برای قصاص شکایت کند، موجبات نارضایتی وی را فراهم می‌آورد. حال سؤال این است: آیا احکام فقهی با محرّمات الهی در تعارض است؟ اگر در تعارض نیست، مثال بالا چگونه توجیه می‌گردد؟
جواب: احقاق حقوق کردن در برابر ظلم پدر و مادر شرعاً اشکالی ندارد، و از آن قاعده مستثنی است؛ ولی هر قدر گذشت نماید بهتر است.

 

و) حقّ فرزند

سؤال 1565- پسرم پایبند به احکام شرع نیست، به گونه‌ای که تمام اعضای خانواده از کارهای او به ستوه آمده‌اند! عربده‌کشی‌های او باعث ناراحتی خانواده، و حتّی همسایه‌هاست! در خانه نوارها و فیلم‌های مبتذل نگاه می‌کند، و سایر فرزندانم نیز گاهی به آن فیلمها نگاه می‌کنند! از هر طریقی با او برخورد کردم، به شکست انجامید. وظیفۀ من نسبت به ایشان چیست؟ آیا می‌توانم او را از خانه بیرون نموده، و از زمرۀ فرزندانم خارج نمایم؟
جواب: بازهم از تأثیر سخن مأیوس نشوید. سعی کنید از طریق تشویق و محبّت و وعده و مانند آن در او نفوذ نمایید. یا بعضی افراد را سفارش کنید با او دوست شوند، و ببینند درد اصلی او کجاست؟ ای بسا مشکلی دارد که صریحاً نمی‌گوید، و از این طریق حل می‌شود. اگر همۀ این امور را انجام دادید، و به نتیجه نرسیدید، و پیوسته منشأ فساد بود، اخراج او از خانه مانعی ندارد.
سؤال 1566- فرزند نامشروع از بعضی حقوق اجتماعی محروم است، در صورتی که کودک گناهی ندارد، بلکه گناه بر دوش مرد و زنی است که مرتکب این عمل شنیع و زشت شده‌اند، و آنان باید از حقوق اجتماعی محروم شوند، فلسفۀ این حکم چیست؟
جواب: حقوق اجتماعی، که ولد الزّنا از آن‌ها محروم است، بسیار محدود می‌باشد، و تأثیر چندانی در سرنوشت کودک ندارد.

 

ز) حقّ الناس

سؤال 1567- آیا خیانت در امانت حقّ الناس و قابل گذشت است؟ یا حقّ اللّٰه است، و غیر قابل گذشت؟
جواب: در صورتی که خیانت در امانت سبب اتلاف عین، یا منفعت شده حق الناس است، و باید خسارت را به صاحب آن بدهد.
سؤال 1568- آیا معاونت در جرم، حق النّاس است، یا حقّ اللّٰه تعالی؟
جواب: موارد مختلف است؛ گاه حق اللّٰه است و گاه حق النّاس.
سؤال 1569- آیا تحقّق جرم و وقوع معان علیه، شرط تحقّق معاونت در جرم است؟
جواب: البتّه تا جرم محقّق نشود، معاونت در جرم صدق نمی‌کند.
سؤال 1570- راه رهایی از حقّ النّاس چیست؟
جواب: اگر صاحب آن را می‌شناسید، حقّ او را بپردازید، یا حلیّت بطلبید، و اگر نمی‌شناسید، معادل آن را از طرف صاحب اصلی به شخص نیازمندی بدهید.
سؤال 1571- ردّ مظالم یعنی چه؟
جواب: منظور اموال حرامی است که در دست انسان است، و صاحبان آن را به هیچ وجه نمی‌شناسد، که باید با اجازۀ مجتهد صرف فقرا شود.
سؤال 1572- کسی که مظالمی بر عهده دارد و چون صاحب آن را نمی‌شناسد باید صدقه دهد، اگر خود جنس (نه پول آن) را صدقه دهد، چه حکمی دارد؟
جواب: اگر مظالم جنسی مانند روغن و حبوبات و امثال آن بوده، می‌توان مثل آن را به فقیر داد، ولی اگر پول بوده، باید پول صدقه داد.

 

ح) حقّ المارّه

سؤال 1573- اگر انسان به باغی برود، و نداند که صاحب باغ نسبت به کندن میوه رضایت دارد یا نه، آیا می‌تواند از میوه‌های درختان باغ در حدّ نیاز استفاده نماید؟
جواب: در صورتی که باغ محصور نباشد، یا شاخه‌هایش بیرون آمده باشد، و به قصد عبور از آن راه برود نه به قصد باغ و چیدن میوه، در این صورت استفاده به مقدار نیاز خوردن (نه بردن) اشکالی ندارد.
سؤال 1574- استفاده از میوه‌های درختانی که در خیابانها و پیاده روها وجود دارد، تا چه حدّی مجاز است؟
جواب: استفاده از میوه‌هایی که در عرف و عادت محل برای همه مباح شده، مانند توت در بسیاری از مناطق، اشکالی ندارد، ولی غیر آن متعلّق به صاحبان آن است، و اگر ملک بیت المال باشد متعلّق به دولت است.

 

ط) حقّ ارتفاق

سؤال 1575- زید با رضایت و بطور مجّانی و «بصورت مطلق» در ملک خود به عمرو حقّ ارتفاقی داده، و بعد از مدّتی پشیمان می‌شود. آیا حقّ ارتفاقی عمرو ساقط می‌گردد؟
جواب: حقّ ارتفاقی نوعی اباحۀ منفعت و قابل بازگشت است؛ مگر این که ضرر و زیانی برای صاحب حق گردد، که باید جبران شود.

 

12- حکومت اسلامی

سؤال 1576- با توجّه به روایات معتبر که می‌فرماید: «بر امام است که دین بدهکارانی که قادر به ادای آن نیستند، را بپردازد.» لطفاً بفرمایید:
الف) آیا حکومت اسلامی وظیفه دارد دیون بدهکاران معسر را بپردازد؟
ب) در فرض تکلیف حکومت اسلامی، منبع پرداخت این دیون صرفاً صدقات و زکات است، یا در فرض کمبود صدقات، باید از بیت المال پرداخت شود؟
ج) آیا باید احراز شود که دین به واسطۀ انفاق بر عائله و در راه طاعت خدا بوده، نه بر اثر اسراف و صرف در معصیت؟ یا همین که معلوم نشود در چه راهی صرف نموده، و بتوان حمل بر صحّت کرد کفایت می‌کند؟
جواب الف تا ج: در صورتی که حکومت اسلامی توانایی داشته باشد باید از محلّ زکات (اگر در اختیار دارد) دیون مدیونین را بپردازد، و کافی است که آنها ظاهر الصّلاح باشند.
سؤال 1577- در نظام اسلامی، مسائلی چون رأی دادن، شرکت در راه‌پیماییها، و امثال آن، از نظر فقهی چه حکمی دارد؟
جواب: در بسیاری از اوقات واجب است.
سؤال 1578- رابطۀ حکم حکومتی با احکام اوّلیّه و ثانویّه چیست؟ آیا احکامی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امیر المؤمنین علیه السلام در خصوص نظم بخشیدن به امور اجتماعی زمان خود، و همچنین نصب افراد به مناصب مختلف حکومتی صادر می‌کردند، از مصادیق احکام حکومتی است؟
جواب: آنچه در بالا نوشته‌اید از احکام حکومتی است، و احکام حکومتی عموماً به یک کبرای کلیّه، که در زمرۀ احکام عناوین اوّلیّه یا ثانویّه است، بازمی‌گردد. به تعبیر دیگر، احکام حکومتی در طول احکام اوّلیّه و ثانویّه است، نه در عرض آنها.
سؤال 1579- همان گونه که مستحضرید واردات خودرو به کشور، در این ایّام ممنوع می‌باشد، و بهای فعلی اتومبیل پیکان بیش از 5 میلیون تومان است. و حد اکثر وُسع بنده در حال حاضر به زحمت حدود همان مبلغ است. بنده با جستجو در اینترنت متوجّه شدم که می‌توانم یک اتومبیل نو یا دست دوّم با حد اکثر 4 سال کار کرد را به مبلغ 2 تا 4 هزار دلار بخرم. با احتساب قیمت آزاد دلار قیمت ماشین مذکور 000/ 600/ 1 تا 000/ 200/ 3 تومان می‌شود، که اگر دولت بخواهد حتّی تا 100% گمرکی روی آن اضافه کند، بهای آن به 000/ 200/ 3 تا 000/ 400/ 6 تومان می‌رسد که قابل تحمّل است. در ضمن امکان خرید قسطی واقعی، یعنی پرداخت ما بقی پول پس از تحویل ماشین به صورت ماهانه وجود دارد. خودروی مذکور از جهات مختلفی، همچون استحکام، مصرف بنزین، آلودگی هوا و مانند آن با پیکان قابل مقایسه نیست. با توجّه به تمام این جهات اگر شخصی مجبور به خرید اتومبیل داخلی شود، در حالی که تمایل به خرید آن ندارد، مسئولیّت شرعی حوادث و خطرات جانی احتمالی با چه کسی است؟
جواب: تمام کشورها برای ورود اجناس خارجی به کشور خود، جز در موارد محدود، شرایط و قیودی قائلند، زیرا باز بودن دروازه‌ها به طور مطلق، تمام امور اقتصادی یک کشور را به هم می‌ریزد. بنابراین باید برنامه‌ریزی کنند که ورود چه اشیایی و به چه اندازه در کشور مصلحت، و ورود چه اشیایی مصلحت نیست. اگر کارشناسان متعهّد نظری دادند، حکومت اسلامی باید آن را دنبال کند و مردم هم باید آن را بپذیرند.
سؤال 1580- آیا تخلّف از قوانین جمهوری اسلامی، مثل قوانین راهنمایی و رانندگی و مانند آن اشکال شرعی دارد؟
جواب: آری، اشکال شرعی دارد.
سؤال 1581- لطفاً به سؤالات زیر پیرامون «مصلحت» پاسخ فرمایید:
1- معنای لغوی، اصطلاحی و فقهی مصلحت چیست؟
2- مصلحت عام یعنی چه؟ معیار و حدود آن کدام است؟
3- آیا از منظر فقهی و قانونی می‌توانیم در صورت تعارض بین قانون و مصلحت عام، مصلحت عام را بر قانون ترجیح دهیم؟
4- صورت فقهی و شرعی اقدامات و اعمالی که واضع، یا مجری قانون بر پایۀ مصلحت انجام می‌دهد، چیست؟
5- آیا حکومت اسلامی می‌تواند بنا بر مصلحت عام در یک رابطۀ حقوقی، مانند قرارداد حقوقی، حقّ و حقوق شناخته‌شدۀ اشخاص را نادیده انگارد؟ اگر این اقدام را انجام دهد، بر چه مبنایی است؟
6- در اصل 112 قانون اساسی به مصلحت نظام اشاره شده است؛ معیار قانونی و حدّ و حدود و تعریف این مصلحت چیست، و با چه مبنایی شناخته می‌شود؟ آیا این مجمع می‌تواند بر پایۀ این مصلحت، قانونی را نسخ یا وضع نماید؟
جواب: مصلحت در فقه اهل سنّت مفهومی دارد، و در فقه مکتب اهل بیت علیهم السلام مفهومی دیگر. آنچه از نظر فقه شیعه قابل توجیه است، در سه محور خلاصه می‌شود:
اوّل: آنچه مربوط به حفظ نظام و حکومت اسلامی است.
دوّم: حفظ نظم جامعه؛ بر اساس این دو نوع مصلحت بسیاری از احکام مستحدثه شکل می‌گیرد؛ زیرا حفظ نظام و حفظ نظم جامعه از مهمترین اهداف اسلام است، که انحراف از آن جایز نیست.
سوّم: آنچه مربوط به تعارض اهمّ و مهمّ است؛ یعنی هرگاه دو مصلحت که مورد توجّه و قبول فقه اسلام است، در مقابل یکدیگر قرار گیرند، باید مصلحت اهمّ را ترجیح داد و مهمّ را فدای آن کرد.
برای مثال در قسمت اوّل، می‌توان مسائل مربوط به انتخابات، شرایط ویژۀ رئیس جمهوری، و نمایندگان و انتخاب کنندگان را در نظر گرفت. و در قسمت دوّم، مسائلی مانند نظام بانکداری، و بخش مهمّی از نظام پولی، و مسائل اقتصادی امروز را، به عنوان مثال می‌توان ذکر کرد. و در قسمت سوّم محدود کردن پاره‌ای از معاملات، و صادرات و واردات کشور، که سلطۀ مردم را بر اموالشان محدود می‌سازد، ولی اهداف مهمّی را احیا می‌کند، مثال خوبی است.
سؤال 1582- اعتماد به حکومت اسلامی، در صورتی که به طور مکرّر بی‌عدالتی و کذب از برخی مسئولین آن مشاهده شود، چگونه است؟
جواب: برای رسیدن به حکومت اسلامی ایده‌آل، راه درازی در پیش داریم.
باید همه سعی کنیم خلاف‌کاریها روز به روز کمتر شود.
سؤال 1583- آیا در حکومت اسلامی قوانین موجود می‌تواند بر شرع مقدّس اولویّت داشته باشد؟ آیا در این صورت لازم الاجرا است؟
جواب: با توجّه به این که قوانین از شورای نگهبان می‌گذرد، معمولًا مطابقت آن با شرع مقدّس ملحوظ می‌شود.
سؤال 1584- شهرداری املاک (محلّ کار و سکونت) مردم را بدون رضایت آنان در طرح قرار داده، و چندین خانوار را سرگردان نموده، و ناهنجاریهای زیادی در محیط خانوادگی و زندگی اجتماعی آنان به وجود آورده است. به گونه‌ای که اکنون سه خانوار با نُه سر عائله سالهاست سرگردانند. حکم شرع چیست؟
جواب: جایز نیست دولت املاکی را در طرح قرار بدهد، و تکلیف آنها را روشن نسازد. اگر واقعاً نیاز ضروری به آنها دارد، باید قیمت آنها را به نرخ روز بپردازد، و اگر نیاز ضروری ندارد باید طرح را از روی آنها بردارد. بلا تکلیف گذاشتن خلاف شرع است.
سؤال 1585- من در رانندگی موتور نسبتاً خبره هستم. ولی هنوز به سنّ گرفتن گواهینامه نرسیده‌ام. آیا می‌توانم در شهر با موتور رفت و آمد کنم؟
جواب: راندن وسایل نقلیّه بدون گواهینامۀ رانندگی شرعاً اشکال دارد.
سؤال 1586- اگر، مثلًا، در یک منطقۀ دور افتاده، او امر و نواهی اسلام به طور کامل اجرا نشود، و مسائل رفاهی و حقوق مستضعفان و افراد بینوا پایمال شود، و هیچ نظم مذهبی وجود نداشته باشد، آیا در چنین جایی می‌توان هیئتی تشکیل داد تا ضمن مراعات قواعد و ضوابط، حتّی از مخلّین نظم عمومی جریمه بگیرد، و آن را صرف در امور تنظیم عمومی کند، و در صورت نیاز، متخلّفین را تهدید و با آنها برخورد کند؟
جواب: این گونه امور باید زیر نظر مجتهد جامع الشرائط، یا کسی که از طرف او مأذون است، صورت گیرد.
سؤال 1587- در منطقه‌ای که نه از طرف دولت مورد توجّه است، و نه از طرف سازمانهای دینی نظری به آن می‌شود، اگر یک زن غیر مسلمان فقط به قصد نجات مردم از بی‌سوادی بخواهد مدارسی احداث، و در این مدارس از کتابهای همان دولت و مذهب و از معلّمین همان منطقه استفاده کند، و هیچ غرض دیگری نداشته باشد، و از مردم فقط زمین مدارس را مجّاناً بخواهد، آیا چنین کاری مشروع، و کمک کردن به چنان زنی جایز است؟
جواب: هرگاه مدرسۀ مزبور زیر نظر مسلمین اداره شود، مانعی ندارد.
سؤال 1588- معمولًا مردم در دهات برای حفظ نظام، قوانینی جعل می‌کنند. از جمله این که اگر کسی دامهای خود را در زمین، یا مزرعۀ دیگری بچراند، و به زراعت دیگران ضرر برساند، مبلغ معیّنی از صاحب دام می‌گیرند، در صورت امتناع از پرداخت مبلغ، همان دامی را که ضرر رسانده توقیف نموده، و چنانچه ظرف سه روز جریمه را پرداخت نکند، دام را فروخته، پول جریمه را برداشته، و آن را در موارد نیاز عمومی روستا خرج می‌کنند. اوّلًا: تعیین چنین قوانین و جرایمی در چنان مواردی مجاز است؟ و ثانیاً در صورت جواز، آیا به جای هزار تومان پول جریمه در صورت امتناع، می‌توانند دام او را بفروشند، و همۀ پول آن را در مورد نیازهای عمومی روستا مصرف کنند؟ البتّه باید توجّه داشت که اگر در چنین جاهایی نظم و قوانینی وجود نداشته باشد، صد در صد نظام روستا از بین می‌رود، و حقّ ضعفا و یتیمان و بی‌سرپرستان پایمال می‌شود.
جواب: اگر حفظ نظم در آن محیط منوط به این گونه امور است، مانعی ندارد، به شرط این که زیر نظر مجتهد، یا کسی که از طرف او مأذون است، و با رعایت موازین شرع، انجام گیرد. و در هر صورت جرائم باید عادلانه باشد، و زاید بر آن را به صاحبش برگردانند.
سؤال 1589- این جانب دارای مغازه‌ای هستم که غیر از خودم، چند نفر دیگر از اعضای خانواده در آن شریک و سهیم هستند، و کار می‌کنند. به حمد الله از طفولیّت اهل خمس و وجوهات بوده، و همه سال و جوهات خود را نیز پرداخته‌ایم. بعد از انقلاب اسلامی هر از چندی به هر بهانه‌ای مبلغی را باید پرداخت کنیم. وجوهات که یک سهم مشخص است، و بر هر مسلمانی واجب است آن را پرداخت کند، مالیات نیز سهم هر شهروند، و وظیفۀ ملّی اوست و آن نیز باید پرداخت گردد. لکن هیچ دلیل و حجّت شرعی برای پرداخت سهم تصاعدی و مانند آن نداریم. آیا جزای فعّالیّت بیشتر برای رونق کشور پرداخت جریمه است؟ اگر فعّالیّت نباید کرد و نباید زحمت کشید، چرا علما از قول معصومین این قدر ما را تشویق به فعالیت می‌کنند؟
جواب: مالیات، در صورتی که ضرورت حلّ مشکلات کشور ایجاب کند، باید به صورت عادلانه باشد، تا مردم را به کار بیشتر و تلاش زیادتر دعوت کند. و به طوری که شنیده شد، اخیراً برنامه‌هایی در دست مطالعه است که مالیاتهای تصاعدی که اثر نامطلوبی در فعّالیّت‌های اقتصادی دارد اصلاح شود.
سؤال 1590- در جمهوری اسلامی ایران چند میلیون دانش‌آموز اهل سنّت وجود دارد، که متولّی آموزش و پرورش آنها نظام اسلامی است. معاونت پرورشی وزارتخانه برای قرآن و نماز و دین‌داری دانش‌آموزان شیعه در داخل و خارج مدرسه در ایّام تعطیل و غیر تعطیل برنامه‌ریزی می‌کند. مثلًا در بخش اقامۀ نماز، کتابهایی پیرامون احکام پسران و دختران تألیف نموده، و به مسابقه می‌گذارد. و ممتازان را مورد تشویق قرار می‌دهد. امّا در مورد دانش‌آموزان اهل سنّت تاکنون اقدامی صورت نگرفته است. با توجّه به این که:
اوّلًا: مسئولیّت این دانش‌آموزان متوجّه نظام اسلامی است.
ثانیاً: تدوین برنامه برای آنها از سوی نظام، زمینه‌ساز اعتماد آنها به نظام و وحدت جامعۀ اسلامی است.
و ثالثاً: آنها با این کار از بسیاری از خطرها مثل گرایش به وهّابیّت و مکاتب الحادی مصون می‌مانند.
به نظر حضرتعالی تدوین کتابهای احکام طبق فقه اهل سنّت و به مسابقه گذاشتن آن بین دانش‌آموزان اهل سنّت چه صورتی دارد؟
جواب: در جایی که خوف گرایشهای الحادی، یا وهابیّت و مانند آن باشد، انجام این کار با حفظ احترام مکتب اهل بیت علیهم السلام مانعی ندارد.
سؤال 1591- ما روستاییان شهرستان شیراز سالهای زیادی است که به دامداری و کشاورزی مشغول هستیم. امّا از حدود یک سال پیش تا به حال با مشکل افزایش بسیار زیاد قیمت علوفه و مواد غذایی دام (گاو) روبرو شده‌ایم، و متأسّفانه با وضعیّتی که پیش آمده ادامۀ این شغل برای ما غیر ممکن است، مگر در صورت اختصاص دادن مقداری آرد به عنوان خوراک دامها. حال با توجّه به این واقعیّت که در صورت ادامۀ این روند، تقریباً باید این شغل را که جدّاً به وضعیّت اقتصادی کشور کمک قابل توجّهی می‌کند، از دست بدهیم، و پیدا کردن محلّ درآمد دیگر نیز برای مردم روستا بسیار مشکل می‌باشد لطفاً بفرمایید.
الف) حکم شرعی خود را در مورد مصرف آرد توسّط دامها بیان فرمایید.
جواب: اگر منظورتان استفاده از آردهای دولتی مخصوص نان است، این کار جایز نمی‌باشد، ولی استفاده از آردهای آزاد اشکالی ندارد.
ب) حکم شرعی کسانی که این آردها را به دست دامدارها می‌رسانند، چیست؟
جواب: اگر این سهمیّه مخصوص تهیّۀ نان است، فروختن آن به دامداران برای خوراک دام جایز نیست، و کسانی که این کار را بکنند مرتکب خلافی شده‌اند.
سؤال 1592- منزلی که در آن ساکنیم، و دارای سند رسمی است، به شش نفر ارث رسیده است. مدّتی پیش سازمان میراث فرهنگی، یکی از اتاقهای این منزل را به عنوان آثار باستانی اعلام نموده، و گفته:
1- حقّ تخریب خانه را ندارید.
2- حقّ فروش خانه را هم ندارید. مگر این که اتاق مزبور را نفروشید.
با توجّه به این که بعضی از ورثه قصد فروش سهم خود، و برخی دیگر هم قصد تخریب و نوسازی خانه را دارند، و سازمان هم به علّت کسری بودجه نمی‌تواند آن را بخرد، تکلیف ما چیست؟
جواب: چنانچه سازمان میراث فرهنگی ضرورتی در حفظ آن اتاق می‌بیند، باید قیمت عادلانۀ آن را بپردازد. در غیر این صورت صاحبان خانه حقّ تصرّف در ملک خود را دارند.

 

13- خرافات

سؤال 1593- آیا دود کردن اسپند برای جلوگیری از چشم بد صحّت دارد؟
جواب: صحّت ندارد؛ ولی می‌گویند: «دود اسفند فضا را ضدّ عفونی می‌کند، و مفید است.»
سؤال 1594- نظر جنابعالی دربارۀ فال حافظ چیست؟
جواب: فال اعتباری ندارد.
سؤال 1595- اگر فال قهوه برای کار مشروعی انجام شود، چه حکمی دارد؟ مثلًا از این طریق گمشده‌ای را پیدا نموده، یا گره‌ای را باز کند. در این صورت پول حاصل از آن چه حکمی خواهد داشت؟
جواب: فال قهوه و امثال آن از خرافات است، و شرعاً اعتباری ندارد، و گرفتن پول در مقابل آن جایز نیست.
سؤال 1596- اخیراً آش بی‌بی سه‌شنبه، بی‌بی نور، بی‌بی حور، که نماز و آداب مخصوصی دارد، رایج شده است. نماز آن صبح سه شنبه قبل از اذان ظهر خوانده می‌شود، و یک حمد و سه قل هو اللّٰه دارد، که به صورت 5 رکعتی خوانده می‌شود! ضمناً آرد و حلوای این سفره را نباید نامحرم و پسر نابالغ و آسمان، ببیند! نظر شما در این مورد چیست؟
جواب: اینها خرافات است؛ و عمل به آن خلاف شرع است. مردم را با زبان خوب مطّلع کنید، تا این کارها را ترک کنند.
سؤال 1597- در بعضی از نقاط کشور، درختهایی از قبیل درخت گز و انگور مشاهده می‌شود، که عدّه‌ای از عوام نخ‌هایی به آنها گره می‌زنند، و اعتقاد به تقدّس، یا شفا گرفتن، یا روا شدن حاجت، و بعضاً شفاعت توسّط آن درختان دارند! و می‌گویند: «در صورت کج اعتقادی و شک نسبت به درخت، حادثۀ ناگواری برای شخص پیش می‌آید!» عدّه‌ای درختان مزبور را متعلّق به امام علی علیه السلام، یا حضرت أبو الفضل علیه السلام، یا دیگر اولیای الهی دانسته، و می‌گویند: «ما به این درخت‌ها معتقد بوده، و توسّل جسته، و حاجت گرفته‌ایم. و کسانی که درختان مزبور را سوزانده‌اند، مصیبتی به آنها، یا فرزندان، یا بستگانشان رسیده، یا بیمار شده‌اند.» خواهشمند است بفرمایید:
اوّلًا: عقیده به تقدّس این گونه درختها صحیح است، یا باطل؟
ثانیاً: گره زدن نخ، یا بستن پارچه به این درختها، و گرفتن حاجت از آنها جایز است؟
ثالثاً: آیا سوزاندن، یا از بین بردن چنین درختانی به عنوان مبارزه با خرافات، باعث گرفتاری و مصیبتی برای سوزاننده، یا بستگان او، خواهد شد؟
جواب: این اعتقادات قطعاً از خرافات است، و حاجت خواستن از آنها نوعی شرک می‌باشد، و بر همه لازم است نهی از منکر کنند، و پاداش خود را از خداوند بخواهند.
سؤال 1598- هر از گاهی ورقه‌ای به این مضمون پخش می‌شود که:
«شیخ احمد نامی در مدینه، پیامبر صلی الله علیه و آله را خواب دیده، و ستاره‌ای در آسمان ظهور می‌کند، و در توبه بسته می‌شود، و … هرکس بنویسد این‌طور، و اگر ننویسد آن‌طور می‌شود.» آیا این اوراق اعتباری دارد، و باید به آنها توجّه کرد؟
جواب: این اوراق مجعول و بی‌اساس است، و سالهاست که به دست افراد مرموزی پخش می‌شود.
سؤال 1599- اخیراً در یکی از روستاهای استان خراسان شخصی پیدا شده، که در حالت خاصّی فرو می‌رود (خلصه مانند) و از عالم غیب خبرهایی می‌دهد، که با واقعیّت مطابقت دارد! به عنوان مثال، آدرس جمعی از سارقین را می‌دهد، اتومبیلهای گم شده را کشف می‌کند، بعضی از بیماریها را معالجه کرده، و بعضی از قتل‌ها را فاش نموده، و قاتلها را معرّفی می‌نماید! با توجّه به آیۀ کریمۀ: «لٰا یَعْلَمُ الْغَیْبَ إِلّٰا هُوَ» لطفاً بفرمایید:
الف) آیا آنچه دربارۀ او گفته می‌شود حقیقت دارد، یا برنامۀ خاصّی در میان است؟
ب) اگر خرافه است، چگونه با بعضی از واقعیّات جور در می‌آید؟
ج) آیا ارتباط با ارواح میسّر است؟
جواب: این گونه افراد ممکن است گاهی درست بگویند، ولی بسیار می‌شود که خلاف واقع خبر می‌دهند، و این مسأله به تجربه ثابت شده است. و ارتباط با ارواح ممکن است، ولی اینها که مدّعی هستند غالباً در اشتباهند. در این زمینه می‌توانید به کتاب ما «عود ارواح و ارتباط با ارواح» مراجعه کنید.
سؤال 1600- در بعضی از نقاط استان ما، رسوم و عقائد غلطی وجود دارد، که مشکلات فراوانی برای مردم ایجاد کرده است. مثلًا ازدواج و اجرای صیغۀ عقد را در سیزده روز اوّل فروردین جائز نمی‌دانند، و معتقدند که چنین ازدواجی نحس است! همچنین این ایّام را برای عروسی نحس می‌دانند! مورد دیگر، که اخیراً مشکلی را نیز برای خانوادۀ خود ما پیش آورده، این است که می‌گویند نباید دو خواهر با دو برادر ازدواج کنند، زیرا این کار باعث می‌شود در شب اوّل که عروس به خانۀ داماد می‌رود، خواهر دوّم، یا یکی از دو خواهر، از دنیا برود! نظر شما چیست؟
جواب: آنچه در بالا نوشته‌اید، جزء خرافات است، و هیچ اعتباری ندارد.
توکّل بر خدا کنید، و به این گونه مطالب اعتنا نکنید.
سؤال 1601- در یکی از نشریّات از قول جنابعالی، که با بررسی ریشۀ تاریخی سیزده بدر، آن را یک مراسم خرافی معرّفی کرده بودید، چنین آمده است:
«مراسم خرافی سیزده بدر را بررسی کردم، سرچشمه‌اش از نظر تاریخی به اصحاب الرّس، که در قرآن به آن اشاره شده، بر می‌گردد. به حالات اصحاب الرّس در تفاسیر اشاره شده، و در یکی از شروح نهج البلاغه نیز داستان مفصّل آن را چنین یافتم: دوازده شهر یا آبادی بود، که هر شهر و آبادی به یکی از ماههای سال خورشیدی نامیده شده بود؛ آیین مردم آن شهرها بت‌پرستی بود. درختان صنوبر را پرستش می‌کردند. زیرا صنوبر منبع درآمد خوبی برای آنها بود. روز اوّل سال، همۀ مردم از تمام دوازده شهر یا روستا در شهر فروردین جمع می‌شدند، و مراسم جشنی داشتند. فردا به شهر اردیبهشت می‌رفتند، و در آنجا مراسمی داشتند. روز سوّم به آبادی خرداد می‌رفتند …، تا به آبادی اسفند که می‌رسید، دوازده شهر تمام می‌شد؛ روز سیزدهم دسته جمعی از آبادیها خارج شده، به بیابانها می‌رفتند، و مراسم سیزده و جشن و پایکوبی و آلودگی به انواع مفاسد را در آنجا برگزار می‌کردند.
بنابراین سیزده بدر سنّتی بوده که از بت‌پرستان باقی مانده است، همانطور که مراسم شب چهارشنبه سوری، که احترامی برای آتش قائل می‌شوند، سنّتی از آتش‌پرستان است.» خواهشمند است صحّت و سقم این مطلب را بیان فرمایید.
جواب: آنچه از ما نقل شده اجمالًا صحّت دارد.
سؤال 1602- چند سالی است حرکتی در برخی مساجد رواج یافته، که به نظر می‌رسد ترویج نوعی خرافه باشد. ماجرا بدین قرار است که در شب اوّل ماه ربیع الاوّل، از حدود نیمه شب تا اذان صبح، افرادی (که غالباً خانمها هستند) با در دست داشتن شمع، پشت درب مساجد تجمّع نموده، و با کوبیدن درب مساجد به صورت آهسته، و خواندن اذکاری، توسّل جسته و حاجات خود را طلب می‌نمایند. و این حال تضرّع در هنگام اذان صبح به اوج خود می‌رسد. کسانی که به این شیوه عمل می‌کنند، آن را مستند به شنیده‌های خود از بعضی خانمهای جلسه‌ای، و هدف از آن را رفع همّ و غم، و برآورده شدن حاجات، و تسلّی دل حضرت زهرا علیها السلام می‌دانند.
لطفاً بفرمایید:
1- آیا اساساً چنین عملی مستند روایی دارد؟
2- آیا چنین عملی (که در حال گسترش می‌باشد) می‌تواند به عنوان یک حرکت شایسته مورد تأسّی دیگران قرار گیرد؟
3- در صورتی که عمل فوق از جملۀ خرافات، و یا خدایی نکرده نوعی بدعت باشد، وظیفۀ ائمّۀ جماعات و متدیّنین در این خصوص چیست؟
جواب: با توجّه به این که این عمل در روایات معصومین علیهم السلام وارد نشده، انجام آن به عنوان یک امر مستحبّ شرعی جایز نیست، و سزاوار است ائمّۀ محترم جماعات مردم را به سوی مراسم و توسّلاتی دعوت کنند که در روایات معصومین علیهم السلام وارد شده است، وگرنه ممکن است افراد منحرف برای وهن مذهب هر روز امر تازه‌ای اختراع نمایند، و ناآگاهان را به سوی آن دعوت کنند.
سؤال 1603- در تعطیلات نوروزی به کتابهایی برخوردم که در مورد نقوش و مانند آن بحث کرده بود، و حتّی در مورد این که چگونه (بعنوان مثال) محبّت کسی را به دل شخص دیگری بیندازیم، مطالبی آورده بود. یا مثلًا نقشی منسوب به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله کشیده، و در ذیل آن نوشته بود: «اگر کسی در طول عمر، یک مرتبه به آن نگاه کند، بیمه می‌شود.» آیا این مطالب صحّت دارد؟
جواب: این گونه مطالب اعتباری ندارد، و در کتابهای معتبر نیست.
سؤال 1604- بعضی از خواهران در جلسۀ دعا، ختمی به نام حضرت جواد الائمه علیه السلام انجام می‌دهند. به این ترتیب که دعای توسّل را قرائت نموده، و هنگامی که به نام امام نهم علیه السلام می‌رسند، حدود یکصد مرتبه «یا جواد الائمة ادرکنی» می‌گویند. سپس دعا را ادامه داده، و ذکر مصیبت می‌کنند. شالهای سبزی هم تهیّه، و به صورت گرو در اختیار سایرین قرار می‌دهند. تا این ختم را نذر نموده، و به جا آورند، و حاجت بگیرند. صندوقی هم به این نام مبارک تهیّه، تا به آن هیأت کمک شود. نظر مبارک را بفرمایید.
جواب: این کار، کار صحیحی نیست. خواهران می‌توانند دعای توسّل را از اوّل تا به آخر مطابق آنچه در کتاب دعا آمده بخوانند، و ان شاء اللّٰه نتیجه خواهند گرفت.
سؤال 1605- شخصی، که زندگی عادی خود را می‌گذرانده، ناگهان دچار مشکلات عدیده می‌گردد! یکباره افسردگی، ناراحتی‌های عصبی، کم خوابی و بی‌حوصلگی، نظم زندگی‌اش را از هم می‌پاشد! با مراجعه به چند پزشک متخصّص اعصاب و روان، نه تنها هیچ گرهی از کار او گشوده نمی‌شود، بلکه روز به روز حالش بدتر می‌شود، تا بالاخره از مراجعه به پزشک ناامید، و به یک ساحر معروف مراجعه می‌کند. وی پس از سعی و تلاش زیاد، می‌گوید: «کسی تو را سحر کرده، شاید به زودی عمرت به سر آید!» ساحر معروف، با همدستی یک ساحر دیگر، چند عدد تعویذ و دعا را کشف می‌کند، که اسم آن شخص روی آن نوشته شده، و همراه با اشیای عجیب همچون فولاد، سوزن، استخوان و مانند آن، در یک جا قاب شده بود. ساحر با این که با آن شخص آشنا نیست، اسم کسی که این کارها را کرده به او می‌گوید، او هم به یقین رسیده که عامل این سرگردانی و بدبختی همان شخص است. حال با توجّه به این که تمام زندگی وی از هم پاشیده (البتّه بعد از پیدا شدن و پاره شدن کاغذهای مذکور حالش بهتر شده است) و اگر کمک ساحران نبود تا چند روز دیگر رشتۀ زندگی‌اش از هم پاشیده می‌شد. عامل این بدبختی‌ها و رنجهای وی چه تاوانی باید بپردازد؟
جواب: قول ساحران اعتباری ندارد، به آن اعتنا نکنید. دستوری به شما می‌دهم، اگر عمل کنید حال شما ان شاء اللّه خوب خواهد شد: نمازها، مخصوصاً نماز صبح را اوّل وقت بخوانید، و بعد از نماز صبح دست راست را روی سینه بگذارید، و هفتاد مرتبه «یا فتّاح» بگویید. سپس 110 مرتبه صلوات بفرستید. در هر شبانه روز پنج مرتبه آیة الکرسی بخوانید، و به خود بدمید. و هر وقت گرفتار ناراحتی فکری شدید، ذکر «لا حول و لا قوّة الّا باللّه» را بگوئید. این برنامه را تا چهل روز ادامه دهید، ان شاء اللّه مشکل شما برطرف خواهد شد.
 

14- دعاها

سؤال 1606- در برخی روایات پیرامون فضیلت خواندن برخی از دعاها، و تسبیحات حضرت زهرا بعد از نماز، آمده است: «هرکس این دعاها و تسبیحات را بخواند مثل این است که تازه از مادر متولّد شده، و هیچ گناهی ندارد.» نسبت به کرم و بخشندگی خداوند هیچ شکّی ندارم، ولی کسی که گناهان فراوانی دارد، آیا با خواندن این دعاها تمام گناهانش بخشیده می‌شود؟ اگر نمازهای قضای زیادی داشته باشد، آیا (مثلًا) با احیا گرفتن شبهای قدر، یا خواندن این دعاها، خداوند تمام گناهانش را می‌بخشد؟
جواب: این گونه روایات شامل حقّ النّاس نمی‌شود، آنها باید پرداخته شود. و همچنین شامل گناهانی که حدّ شرعی دارد نمی‌گردد، بلکه باید حدّ آنها شرعاً اجرا گردد، و شامل گناهانی که جبرانی، مانند قضا و کفّاره دارد نیز نمی‌شود، چون قضا و کفّاره با این اعمال ساقط نمی‌گردد، و شمول آن نسبت به بقیّۀ گناهان، با توجّه به عفو و کرم خداوند، چیز بعیدی نیست.
سؤال 1607- در اثنای قرائت دعاهایی همچون دعای کمیل، ندبه، توسّل و مانند آن، خواننده، یا شرکت کنندگان جملاتی از آن را با خود زمزمه، و حتّی بعضی کلمات دعا را چند بار تکرار می‌نمایند، در حالی که در دعا تکرار نشده است. این کار چه حکمی دارد؟ نقل داستان و ذکر مصیبت در وسط دعا چطور؟
جواب: بهتر است دعاها را به همان صورتی که از ائمّه علیهم السلام رسیده بخوانند. و اگر قصد عزاداری و ذکر مصیبت دارند، قبل یا پس از اتمام دعا بخوانند. و چیزی از دعا را تکرار نکنند.
سؤال 1608- دعای توسّل در چه شب یا روزی باید خوانده شود؟
جواب: دعای توسل شب و روز خاصّی ندارد.
سؤال 1609- دعاهایی از ائمّه علیهم السلام، بخصوص حضرت علی علیه السلام و امام سجّاد علیه السلام، نقل شده که مضمون آن چنین است: «خداوندا! گناهانی که باعث قطع باران، یا تغییر نعمت‌ها، و نزول بلاها می‌شود، ببخش و بیامرز.» یا دعاهایی که از ترس قبر و حساب و صراط سخن می‌گوید، و شبیه این مضامین. در حالی که ما عقیده داریم آنان مصون از هر گناهی هستند. این دو مطلب را چگونه می‌توان توجیه کرد؟
جواب: این سؤال دو پاسخ دارد؛ اوّل این که منظور، تشویق مردم، و بعد تعلیم آنان است؛ یعنی هنگامی که مردم مرتکب معاصی می‌شوند، و رحمت الهی قطع می‌شود، راه چاره چیست؟ دیگر این که منظور، اشاره به ترک اولی‌هاست. البتّه ترک اولی به این معنی نیست که کار حرام یا مکروهی انجام شده، بلکه ترک اولی ممکن است مستحبّ باشد، که نسبت به مستحبّ بالاتر، عنوان ترک اولی به خود می‌گیرد. شرح این مسأله را در جلد 7 «پیام قرآن» صفحۀ 103 به بعد آورده‌ایم.
سؤال 1610- فرموده‌اند: «اگر کسی بخواهد به کمالات معنوی برسد، باید ادعیه و اذکار را مانند دارو بداند، و آن را زیر نظر طبیب روحانی و مجتهد مصرف کند؛ زیرا ادعیه دارای مراتب روحی است.» آیا صحیح است؟
جواب: دعاهایی که از معصومین علیهم السلام رسیده، و گروهی خاصّ در آن ذکر نشده، برای همه مفید و مایۀ پیشرفت معنوی است.
سؤال 1611- آیا کتاب «جامع الدّعوات» سند معتبری دارد؟
جواب: سند معتبری ندارد.
سؤال 1612- اخیراً در بعضی از محافل «ختم یا علی» معمول شده است. نظر مبارک حضرت عالی در این زمینه چیست؟
جواب: شکّی نیست که توسّل به معصومین علیهم السلام، مخصوصاً وجود مبارک امیر مؤمنان، علی علیه السلام، و شفیع قرار دادن آنها در درگاه خداوند متعال، از بهترین عبادات و سبب حلّ مشکلات است. ولی سزاوار است پیروان مکتب اهل بیت به سراغ دعاها و توسّلاتی بروند که در کتب معتبره از معصومین علیهم السلام نقل شده است؛ مانند دعای توسّل که علّامۀ مجلسی و دیگران آن را از کتب معتبره از ائمّۀ معصومین علیهم السلام نقل کرده‌اند، و برای برآمدن حاجات بسیار مؤثّر است.

 

15- دعانویسی

سؤال 1613- آیا کار دعانویسها و فالگیرها منشأ اسلامی دارد؟
جواب: دعانویسی، و فالگیری حرفه‌ای جایز نیست.
سؤال 1614- اگر کسی جهت نوشتن دعاهایی که در بعضی کتب برای شفای سردرد و مانند آن آمده پول بگیرد، چه حکمی دارد؟
جواب: اگر دعاهایی باشد که در کتب معتبر نوشته شده، مانعی ندارد.
سؤال 1615- نظر شارع مقدّس در مورد دعانویسی چیست؟ آیا در اسلام چیزی به نام دعانویسی وجود دارد؟
جواب: نوشتن دعاهایی که از ائمّه معصومین علیهم السلام رسیده، و در کتب معتبره موجود است، اشکال ندارد. و امّا دعانویسی حرفه‌ای، که متداول افراد سودجوست، صحیح نیست.
سؤال 1616- گاه افرادی با عنوان دعانویسی اقدام به کلاهبرداری می‌کنند. برای این که بتوان تشخیص داد که کدام مورد کلاهبرداری و کدام مورد بر اساس دستورات اسلام است، چه راههایی وجود دارد؟
جواب: چنانچه افراد مزبور آدمهای با سواد و باتقوایی باشند، و از کتب معتبر استفاده کنند، دعانویسی آنها صحیح است. در غیر این صورت اعتمادی بر آنها نیست.
سؤال 1617- برخی دعانویسها دعاهایی به نام زبان بند، بخت‌گشایی، چله‌بُری، جلب محبّت، قفل کردن، کارگشا، بازشدن بسته شده، دفع بلیّات، باطل السحر، و مانند آن به افراد می‌دهند. آیا چنین دعاهایی وجود دارد؟
جواب: اینها اعمال افراد سود جو، و احیاناً شیّاد است.
سؤال 1618- آیا دعانویسی صرفاً نوشتن دعایی خاصّ در کاغذ، و نگه داشتن به همراه خود می‌باشد، یا دستور العملی هم دارد؟ مثل این که نوشتۀ کاغذ را در آب حل کرده، و به کسی بخورانند! یا دعای خاصّی را بسوزانند! یا در معرض باد قرار دهند! یا زیر سنگ بگذارند! یا آن را دفن کنند! یا در آب روان بیندازند. آیا این دستور العمل‌ها اعتباری دارد؟
جواب: سوزاندن دعا مطلقاً جایز نیست. ولی شستن، یا به آب انداختن، در بعضی از کتب در مورد بعضی از دعاها یا عریضه‌ها آمده است.
سؤال 1619- از آنجا که اکثر مراجعین به دعانویسها بانوان می‌باشند، که برای رفع مشکلات و ناراحتیهای خود اقدام به این کار نموده، و بعضاً افرادی تحت عنوان دعانویس اقدام به فریب آنان می‌کنند، چه توصیه‌ای برای روشنگری آنان دارید؟
جواب: باید خطر مراجعۀ به این گونه افراد را به همۀ بانوان گوشزد کرد، تا در دام آنها گرفتار نشوند.

 

16- رؤیا

سؤال 1620- اگر کسی در رؤیا ببیند که صاحب قبری خود را نوۀ امام موسی بن جعفر علیه السلام و میرزا معرّفی می‌کند، و خواب بیننده انسان محترم و ثقه‌ای باشد؛ آیا امامزاده بودن صاحب قبر ثابت می‌شود؟ آیا به عنوان امامزاده می‌توان برای آن قبر و صاحبش نذر کرد؟ آیا می‌توان گنبد و بارگاه برای آن قبر ساخت؟ اگر در کتابی آمده باشد که به مقتضای رموز اعداد امامزاده‌ای در همان قبرستان مدفون است، آیا امامزاده بودن صاحب آن قبر ثابت می‌شود؟ آیا گره زدن نخ و پارچه، و قفل زدن به حرم امامان و امامزادگان وجه شرعی دارد؟
جواب: امامزاده بودن باید با دلیل معتبر ثابت شود. خواب و امثال کتابهایی که اشاره کرده‌اید، حجّت نیست، و نباید به آنها ترتیب اثر داد. گره زدن و امثال آن به قبور امامان و امامزادگان معلوم النسب نیز کار درستی نیست، و باید به طور معقول زیارت خواند.
سؤال 1621- سنگی لب رودخانه بود. خانمی در خواب می‌بیند که این سنگ پنجۀ حضرت علی دارد، از خواب بیدار می‌شود، جریان را به مردم می‌گوید. مردم باور می‌کنند. سنگ مذکور را برداشته، و به شکل حجر الأسود در دیوار مسجد نصب می‌کنند! اکنون زن و مرد و دختر و پسر به زیارت آن سنگ می‌روند. لطفاً بفرمایید:
چنانچه خانمی در حال حیض، یا جوانی در حال جنابت باشد، آیا می‌تواند داخل مسجد شود و آن سنگ را لمس کند؟ آیا این کار نوعی سنگ‌پرستی نیست؟
جواب: خواب مزبور اعتبار ندارد، و واجب است مؤمنین محترم و عزیزان آن روستا اقدام کنند، و آن سنگ را ببرند، و در رودخانه بیندازند، و احترام به آن سنگ شرعاً جایز نیست، و توقّف جنب و حائض در مسجد حرام است.
سؤال 1622- در جوار روستای ما، محلّی است که اهالی منطقه از سالیان دور برای آنجا به عنوان مکان مقدّس «قدمگاه» احترام قائل بوده‌اند، و آن گونه که نقل می‌کنند از حدود سی سال پیش تا به حال مکرّر اشخاصی به خواب اهالی آمده‌اند. پس از آن اهالی چندین بار آن محلّ و فضای اطراف را حفّاری نموده، ولی نتیجه‌ای حاصل نشده است. اخیراً سیّده‌ای به خواب یکی از اهالی آمده، و محلّ قبر را در عالم رؤیا مشخّص کرده، که اهالی پس از حفّاری آن محلّ، ساختمان مخروبه‌ای را که تا حدود یک متری دیوارها و ستونهای سالم داشت، آشکار گردید. ولی روز بعد که بنا بود کف ساختمان را (که ساروجی است) جهت یافتن قبر حفّاری کنند، همان شخص به خواب یکی از اهالی آمده، و از ادامۀ حفّاری منع کرده است. لطفاً نظر مبارکتان را در این زمینه اعلام فرمایید.
جواب: خواب نمی‌تواند مدرکی بر وجود امامزاده در آنجا باشد؛ مگر این که از طرق معتبر این مطلب ثابت شود.

 

17- رسانه‌ها

الف و ب) اطّلاع‌رسانی و اطّلاع‌رسانان

سؤال 1623- مرز بین خبر و تبلیغ در اسلام چیست؟
جواب: در فقه اسلامی اصطلاح خاصّی برای این دو موضوع نیست. اگر در کلمات فقها به کار رود، مراد همان معنی عرفی است. خبر واقعیّتی را بیان می‌کند، ولی تبلیغ به منظور ترغیب و تشویق به چیزی یا کاری صورت می‌گیرد.
سؤال 1624- آیا خبر درجه‌بندی هم دارد؟ ترتیب نشر اخبار از بُعد اهمیّت چگونه است؟
جواب: البتّه رسانه‌های جمعی در جامعۀ اسلامی، وظیفه دارند اخباری را که باعث پیشرفت و شکوفائی اسلام می‌شود، یا جلو ضرر و زیانهای محتمل (از داخل، یا خارج) را می‌گیرد، با نهایت دقّت و بی‌کم‌وکاست در اختیار آنان بگذارند. و هر خبری تأثیر بیشتری در جهت فوق داشته باشد، اهمیّت بیشتری دارد، و اخبار بر اساس همین معیار درجه‌بندی می‌شود.
سؤال 1625- آیا صدق و کذب خبر هم دارای انواعی است؟
جواب: آری، ممکن است خبری صد در صد کذب باشد، و خبری پنجاه درصد، یا کمتر، یا بیشتر. بنابراین در صدق و کذب، درجه‌بندی وجود دارد.
سؤال 1626- آیا در اسلام سانسور جایز است؟ اگر هست، چه حدودی دارد؟ چگونه می‌توان آن را در جامعۀ اسلامی پیاده کرد؟
جواب: هرگونه خبری که انتشار آن به حال جامعه مضرّ است، یا سبب بیداری دشمنان یا بهره‌برداری سوء آنان می‌شود، یا موجب تفرقه بین صفوف مسلمین می‌گردد، یا ایجاد یأس و وحشت و بدبینی می‌کند، یا تبعات دیگری مانند آنچه گذشت دارد، چنین اخباری نباید انتشار یابد. به همین دلیل در زمان جنگ، بسیاری از اخبار موقّتاً مکتوم می‌ماند، و پس از برطرف شدن خطر، فاش می‌گردد.
شبیه این معنا، در موارد دیگر نیز کاملًا ممکن است.
سؤال 1627- خطّ قرمز شرعی ما به عنوان رسانه‌ها در کشور چیست؟
جواب: خطّ قرمز، که نباید از آن گذشت، همان است که نمونه‌های آن در بالا بیان شد.
سؤال 1628- در عرصۀ خبری، تساهل، تسامح، مدارا و مانند آن چه معنایی دارد؟
جواب: تسامح و مدارا معانی مختلفی دارد. اگر منظور سازش با مخالفان اسلام، و میدان دادن به دشمن برای ضربه زدن به دوست است، چنین چیزی جایز نیست؛ امّا اگر منظور همزیستی مسالمت‌آمیز، با گروه‌های سالم، یا پیروان مذاهب دیگر باشد، به گونه‌ای که ضرری به حال مسلمین و آیین اسلام نداشته باشد، جایز است.
سؤال 1629- تحلیل در اخبار و گزارشها، مانند علم تفسیر در حوزه‌هاست. آیا می‌شود برای تحلیل خبری و گزارش نیز چارچوبی تعیین نمود؟ آن چارچوبها کدامند؟
جواب: معمولًا برای تحلیل اخبار باید از قرائن و شواهد و سوابق موجود و مسائل مشابه استفاده کرد. اگر به نتیجۀ قطعی برسند، می‌توانند به طور قطع قضاوت کنند. در غیر این صورت، باید روی عنوان احتمالی بودن تکیه شود، تا مطلبی بر خلاف واقع نگفته باشند.
سؤال 1630- در مواقعی که خبری به ظاهر ضدّ اسلام، و در حقیقت به نفع نظام است، (مثلًا در بعد اقتصادی و مانند آن) خبرنگار باید کدام را ترجیح دهد؟
جواب: با توجّه به این که نظام بر اساس اسلام بنا شده، چنین تضادّی متصوّر نیست. مگر کسانی که یا به مسائل اسلامی توجّه ندارند، یا به مصالح نظام.
سؤال 1631- یک خبرنگار همیشه در معرض قضاوت و اجتهاد است. حدّ و حدود این قضاوت و اجتهاد تا کجاست؟ (دروازه بانی خبر و عبور دادن خبرها از فیلترها).
جواب: از آنچه در پاسخ دو سؤال قبل نوشته شد، جواب این سؤال روشن می‌شود.
سؤال 1632- یک خبرنگار در مقابل ضدّ ارزشها چگونه می‌تواند امر به معروف و نهی از منکر کند؟
جواب: خبرنگار هم طبق ضوابط امر به معروف می‌تواند عمل کند؛ در جایی که احتمال تأثیر وجود دارد، و ضرری بر آن مترتّب نمی‌شود، و منکر بودن آن مسلّم است، باید به وظیفۀ امر به معروف و نهی از منکر عمل کند. مگر این که شغل او (که به عنوان یک واجب کفایی عمل می‌کند) به خطر افتد؛ در این صورت می‌تواند این کار را به طور غیر مستقیم انجام دهد؛ یعنی به وسیلۀ دیگران.
سؤال 1633- یک خبرنگار چگونه می‌تواند با تهاجم، یا شبیخون فرهنگی مقابله کند؟
جواب: خبرنگار از طریق اطّلاع‌رسانی به افرادی که آمادۀ انجام وظیفه در مورد این مبارزه هستند، و همچنین از طریق افشاگری در سطح جامعه، به ویژه اطّلاع‌رسانی دربارۀ پیامدهای سوء و اثرات زیانبار این تهاجم، می‌تواند غیر مستقیم کمک کند.
سؤال 1634- دروغ مصلحت‌آمیز بهتر است، یا راست فتنه‌انگیز؟
جواب: راست اگر فتنه‌انگیز باشد و مفاسدی ایجاد کند باید از آن پرهیز کرد؛ خواه دروغش مصلحت‌آمیز باشد، یا بیهوده. و از آنجا که این مطلب به قاعدۀ اهمّ و مهمّ بازمی‌گردد، باید ضررهای ناشی از دروغ و فواید آن را با یکدیگر مقایسه کرد، آنچه واجد اهمیّت بیشتری است، انجام داد. در ضمن اگر بتوان از دروغ به توریه پناه برد، توریه مقدّم است. و منظور از توریه سخنی است که تاب دو معنی داشته باشد؛ شنونده معنایی را از آن تصوّر می‌کند که خلاف واقع است و باور می‌کند، و مصلحت حاصل می‌شود، امّا گوینده معنای دیگری را تصوّر می‌کند، که مطابق با واقع است.
سؤال 1635- مرز انتقاد کجاست؟ اگر انتقاد با پیشنهاد همراه نباشد، چه ضرری دارد؟ آیا خبرنگار در صورتی که پیشنهادی ارائه نکند، می‌تواند انتقاد کند؟
جواب: انتقاد اگر با پیشنهاد توأم باشد، به یقین بهتر است؛ ولی اگر انتقادکننده نتواند پیشنهادی مطرح کند، بازهم از باب امر به معروف و نهی از منکر باید وظیفۀ خود را انجام دهد.
سؤال 1636- کم‌فروشی در خبر و اطّلاع‌رسانی چیست؟
جواب: کم‌فروشی معنی خاصّی دارد، که در معاملات تصوّر می‌شود، و مفهوم عامّی دارد، که هرکس از کار خودش کم بگذرد (و به اصطلاح بدزدد) مصداق آن خواهد بود. و در مورد خبر، اگر خبر را به طور ناقص و دست و پا شکسته نقل کنند، یا اصلًا بعضی از اخبار را نقل کنند و بعضی را نقل نکنند، شبیه آن است که کم‌فروشی کرده‌اند.
سؤال 1637- آیا استفاده از خانمها در جمع‌آوری خبر و گزارشگری مجاز است؟
جواب: در صورتی که رعایت اصول عفّت شود، همکاری زنان مانعی ندارد.
سؤال 1638- استفاده از تصویر و چهرۀ زنان مسلمان، اگر محجّبه باشند، چه حکمی دارد؟
جواب: با شرایطی که ذکر کرده‌اید، اشکالی ندارد.
سؤال 1639- با توجّه به این که قرآن کلام خدا، و معجزۀ اوست، و بالطّبع خداوند برای برقراری ارتباط با انسانها شیوه‌های بیانی متفاوتی دارد، که قطعاً کاملترین نیز می‌باشد، این شیوه‌های بیانی کدام است؟ چگونه می‌توان در عرصۀ خبر از آن استفاده کرد؟
جواب: برای پی بردن به شیوه‌های فصاحت و بلاغت قرآن، و استفادۀ از آن برای شیوه‌های خبرنگاری، می‌توانید به جلد هشتم پیام قرآن، بحث اعجاز قرآن از نظر فصاحت و بلاغت، صفحۀ 87 به بعد، یا به کتاب «قرآن و آخرین پیامبر» نوشتۀ ما، مراجعه فرمایید.
سؤال 1640- اشخاصی هستند که تفکّرات التقاطی و سوابق فکری مغایر با نظرات اکثریّت فقهای شیعه، و فقه حاکم بر نظام مقدّس جمهوری اسلامی (نظیر بحث ولایت فقیه) دارند. آیا می‌توان دیدگاه‌ها و نظرات آنها را در جامعه انتشار داد، تا مردم با شنیدن اقوال مختلف بهترین آن را انتخاب کنند؟ در صورتی که پاسخ منفی باشد، آیۀ شریفۀ «فَبَشِّرْ عِبٰادِ* الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ» را چگونه تفسیر می‌فرمایید؟
جواب: این کار در صورتی که موجب بدآموزی نگردد، کار خوبی است. و این مشکل عمدتاً از طریق نحوۀ بیان مناسب نظرات مخالفین تأمین می‌شود، به این معنی که نظرات آنها به صورت موذیانه و مخرّب و توأم با دروغ و تهمت و جوسازی بیان نگردد. البتّه باید توجّه داشت که مسائل مختلف است؛ بعضی از مسائل را می‌توان در سطح عموم مطرح کرد، و بعضی از مسائل باید در سطح حوزه و دانشگاه و محافل علمی مطرح گردد؛ زیرا احتیاج به آگاهی‌های تخصّصی دارد. به یقین اشتباه این دو دسته از مسائل به یکدیگر، سبب بروز مشکلاتی در سطح جامعه می‌گردد.
سؤال 1641- یک خبر موثّق دارای چه خصوصیّاتی است؟
جواب: خبر موثّق را از چند طریق می‌توان شناخت: نخست از طریق وثاقت راوی؛ یعنی ناقل خبر شخص مورد اعتمادی باشد. دوّم، از طریق مقبولیّت عمومی، یعنی اگر چه راوی شناخته شده نیست، امّا خبر در میان مردم چنان شهرتی دارد که موجب اطمینان می‌شود. سوّم، از طریق محتوای خبر، یعنی مضمون خبر چنان مستدلّ و توأم با قرائن است، که خود گواه صحّت خویش است.
سؤال 1642- آیا ناقلان اخبار و بیان کنندگان وقایع، شرایط خاصّی دارند؟
جواب: آری شرایط خاصّی دارند؛ وثاقت و امانت، هوش کافی برای فهم مطالب، و حافظۀ قوی برای نگهداری و حفظ مطالب، و از همه مهمتر، بی‌نظری و حُسن نیّت، و آلوده نکردن اخبار با سلیقۀ شخصی، از جملۀ این شرایط است.
سؤال 1643- یک خبرنگار تا چه حدّ می‌تواند در نقل خبر به گفتۀ دیگران استناد کند؟ با توجّه به این که نمی‌شود به تواتر رسید؟
جواب: تا آن جایی که خبر به حدّ تواتر نرسد، و محفوف به قرائن اطمینان‌بخش نباشد، باید آن را به صورت خبر محتمل ذکر کند؛ نه خبر قطعی.
سؤال 1644- یک خبرنگار، غیر از روش مشاهده، چگونه می‌تواند به صدق یا کذب خبر، یا واقعۀ خاصی، برسد؟ راههای شناخت این دو کدام است؟
جواب: از جوابهای بالا معلوم شد.
سؤال 1645- هرگاه خبرنگاری شاهد ماجرایی نبوده، ولی می‌خواهد خبر آن را نقل کند، چند نفر شاهد لازم است تا خبرنگار به «راستی خبر» برسد؟
جواب: اگر یک فرد مورد وثوق خبر را نقل کند، کافی است. ولی احتیاط آن است که در اخبار مهمّ به قول یک نفر قناعت نکند.
سؤال 1646- آیا در نقل خبر، و شهادت بر وقوع حادثه‌ای، بین زن و مرد تفاوتی وجود دارد؟ آیا در این مورد باید همچون ادای شهادت در محاکم قضایی عمل کرد؟
جواب: در این مسائل فرقی میان زن و مرد نیست.
سؤال 1647- بسیاری از سخنرانی‌ها، بیانیّه‌ها، مصاحبه‌ها و مانند آن دارای متونی طولانی است؛ در حالی که خبرنگار مجبور به خلاصه کردن آن می‌باشد. در خلاصه‌گیری، امکان فاصله گرفتن از مضمون، و احیاناً القای یک مفهوم دیگر وجود دارد. آیا این کار نیز خیانت در امانت محسوب می‌شود؟
جواب: در صورت تغییر محتوا، هم دروغ و هم تهمت محسوب می‌شود؛ ولی تلخیص کردن و نقل به معنی مانعی ندارد.
سؤال 1648- آیا برای تهیّۀ خبر مورد نیاز نظام، می‌توان رشوه داد؟
جواب: در صورتی که راه منحصر به آن باشد، و خبر مورد نیاز است، مانعی ندارد. و نام آن را نباید رشوه گذاشت.
سؤال 1649- چگونه می‌توان ثقه بودن خبرنگار را تشخیص داد؟
جواب: ثقه بودن مخبر، از طریق معاشرت، یا شهادت افراد مطّلع و آگاه و ثقه استفاده می‌شود.
سؤال 1650- امام راحل قدس سرّه می‌فرمودند: «گاه می‌توان برای حفظ نظام، برخی از واجبات را نیز ترک کرد.» آیا این موضوع در خبر هم صادق است؟ آیا خبرنگار نیز می‌تواند برای حفظ نظام به دروغ متوسّل شود؟
جواب: اگر واقعاً مسأله به صورت اهمّ و مهمّ درآید، و مانند دروغ برای اصلاح ذات البین شود، مانعی ندارد. ولی چون ممکن است این حکم وسیلۀ سوء استفاده قرار گیرد، و به هر بهانه‌ای خبرهای دروغ منتشر کنند، باید حتّی الإمکان از این کار پرهیز کرد.
سؤال 1651- گاه مجبوریم برای سرپوش نهادن بر یک عملیّات، یک سناریوی اطّلاع‌رسانی طرّاحی کنیم. تا اهداف خود را، که فقط تقویت نظام است، به پیش ببریم، و شاید هیچ کدام از مسائلی که طبق این سناریو منتشر می‌کنیم اساسی نداشته باشد. حدّ و حدود ما در این وضعیّت چیست؟
جواب: باید مطابق قانون اهمّ و مهمّ رفتار شود.
سؤال 1652- آیا در پردازش اخبار می‌توانیم از شیوه‌های خبری غرب، که با ترکیب اطّلاعات مختلف پیامهای خاصّی را القا می‌کنند، و با واقعیّت فاصله دارد، مانند شیوه‌های «انگاره‌سازی»، «برجسته‌سازی»، «چینش اطّلاعات در کنار هم» استفاده کرد؟ توضیح این که: «انگاره‌سازی» ارائۀ تصویری هدفدار از یک موضوع است، که هدف خاصّی را دنبال می‌کند، مانند کلمه «بنیادگرایی» که غرب برای اسلامگرایان به کار می‌گیرد. «برجسته‌سازی» اولویّت‌بندی در اطّلاعات با اهمیّت مورد نظر، که هدف خاصّ القای در پیام را دنبال می‌کند. «چینش اطلاعات» به کار گرفتن سوابق موضوعات دیگر، و چسباندن آن به موضوع جدید، برای ایجاد یک پیام جدید و القای یک فکر و تحمیل عقیده است. مثل این که هر انفجاری در هر جای جهان رخ می‌دهد، با ذکر سابقۀ انفجارهای دیگر که در آن برخی ایران را متّهم کرده‌اند، القای اتّهام جدید به ایران با این سابقه قطعی است.
جواب: در صورتی که هدف مشروع و مثبتی در این کار دنبال شود مانعی ندارد.
سؤال 1653- همۀ ما مطمئن هستیم که بنگاههای خبرپراکنی استعماری برای خدشه‌دار کردن نظام جمهوری اسلامی به ترفندهای خبری و گزارشی متوسّل می‌شوند؛ خبرها و گزارشهایی ساخته می‌شود که اصلًا بنیانی ندارد. آیا ما نیز می‌توانیم برای دفاع از حیثیّت خود از چنین شیوه‌ای استفاده کنیم؟
جواب: در صورتی که راه دفاع منحصر به این کار باشد، و موجب وهن اسلام و جمهوری اسلامی نشود، اشکالی ندارد.
سؤال 1654- برخی اخبار به ضرر ماست؛ ولی بیان نکردن آن، موجب بی‌اعتمادی به نظام، و رسانه‌های خودی و توجّه به رسانه‌های خارجی می‌گردد. در این مواقع چه وظیفه‌ای داریم؟
جواب: هرگاه ضرر نگفتن بیش از ضرر گفتن باشد، لازم است آن خبر بیان شود.
سؤال 1655- مردم تا چه حد برای شنیدن خبرها محرم هستند؟ حدّ افشای یک خبر محرمانه تا کجاست؟
جواب: حدّ افشای آن تا آنجاست که تولید ضرر و زیانی برای جامعه نکند.
سؤال 1656- چه اخباری را می‌توان عادی، و چه خبرهایی را باید محرمانه تلقّی نمود؟
جواب: اخباری که افشای آن سبب سوء استفادۀ افراد منحرف، یا آگاهی دشمن، یا ضرر و زیانی در سطح جامعه شود، یا آبروی فرد یا گروهی را به خطر می‌اندازد، یا افشای اسرار خصوصی افراد را در پی دارد، جزء اخبار محرمانه به شمار می‌رود.
سؤال 1657- گاه بین دولتمردان، احزاب، جناحها و مانند آن، اختلافی رخ می‌دهد.
و از سویی یک خبرنگار باید با توجّه به جایگاه خود اخبار و مسائلی را منتشر کند که مطابق خطّ اصلی نظام، و بدون گرایش باشد. بر فرض که هر دو خط سیاسی مورد قبول نظام باشد، وظیفۀ خبرنگار در این گونه موارد چیست؟
جواب: باید اخبار واقعی را در مسیر مصلحت نظام منتشر کرد.
سؤال 1658- تا چه حد می‌توان خبر جعلی را مخابره کرد؟ آیا این گونه خبرها می‌تواند در نظام اسلامی جایگاهی داشته باشد؟ حتّی اگر رعایت مصلحت نظام، افراد، یا مانند آن مدّ نظر باشد؟
جواب: در این گونه امور باید مصلحت اهم نظام و جامعه در نظر گرفته شود.
سؤال 1659- یک خبرنگار تا چه حد می‌تواند نسبت به افراد افشاگری نماید؟ آیا در افشاگری بین مرد و زن تفاوتی وجود دارد؟ بین مسلمان و غیر مسلمان چطور؟
جواب: اسرار هیچ مسلمانی را نمی‌شود افشا کرد؛ مگر در مواردی که مصلحت مهم‌تر در کار باشد.
سؤال 1660- در جامعۀ ما کسانی هستند که نه مسلمان هستند، و نه انقلاب را قبول دارند. در قبال نشر مسائل و اخبار و نظرات آنان چه وظیفه‌ای داریم؟
جواب: از آن چه موجب تضعیف نظام، یا تشویش اذهان عمومی است باید پرهیز شود، و می‌توان آنچه را مفید، و یا حدّ اقل فاقد ضرر است، منتشر ساخت.
سؤال 1661- بیان اخبار نشاطآور برای جامعه چه حدودی دارد؟ آیا می‌شود برای ایجاد این نشاط به دروغهای مصلحتی نیز متوسّل شد؟
جواب: ایجاد نشاط مجوّز دروغ گفتن نیست.
سؤال 1662- گاه نقل خبری از خارج مرتبط با عقاید مسلمانان است. اگر بیان چنین خبری موجب وهن عقاید ما گردد، بیان آن بهتر است، یا کتمان آن؟ اگر کتمان شود، آیا «بی‌خبری» از وجود چنین عقیده‌ای مفسده‌آمیزتر نخواهد بود؟
جواب: در این گونه موارد باید از قانون اهم و مهم تبعیت نمود، و مصلحت و مفاسد کار را سنجید، و آن چه مهم‌تر است باید مورد توجّه قرار بگیرد.
سؤال 1663- آیا می‌توانیم اخبار رسانه‌های خارجی را پخش کرده، و پس از آن نظر خود را نیز بیان نماییم؟
جواب: تفسیر و تحلیل اخبار، که سبب بهره‌گیری صحیح و پرهیز از سوء استفاده می‌شود، نه تنها جایز بلکه گاه واجب است.
سؤال 1664- آیا حدس و گمان را می‌شود به عنوان یک خبر و نظر منتشر نمود؟
جواب: هرگاه در آن قید کنند که این خبر به صورت حدس و گمان است، و مفسده‌ای هم بر آن مترتّب نشود، اشکالی ندارد.
سؤال 1665- خبری (سیاسی، اقتصادی یا فرهنگی) منتشر کرده‌ایم که صدق و کذبش برایمان مشخّص نبوده است، حکم آن چیست؟
جواب: در صورتی که به منبع خاصّی اسناد داده شود، و صدق و کذبش بر عهدۀ آن منبع واگذار گردد، و نشر آن مفسده‌ای نداشته باشد، اشکال ندارد.
سؤال 1666- اگر دولتی ظالم باشد، خبرنگار تا چه حد می‌تواند اسرار را فاش کند؛ هر چند خودش نیز شهروند همان دولت باشد؟
جواب: در صورتی که نشر آن اخبار موجب امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه با فساد باشد، هیچ اشکالی ندارد.
سؤال 1667- اگر خبررسانی را ابزاری برای اعمال نظارت در همۀ شئون (امور سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی) جامعه بدانیم، که در مسیر تحقق
«کُلُّکُمْ رٰاعٍ وَ کُلُّکُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعیَّته»
باشد، حدود این نظارت چیست، تا یک خبرنگار هم از مسیر قوانین شرعی و اخلاقی خارج نگردد، و هم وظیفۀ نظارت دقیق در همۀ ابعاد عملی شود؟
جواب: پاسخ این سؤال در لابه‌لای پاسخهای بالا آمده است.
سؤال 1668- «استخبارات» از نگاه لغت‌شناسی، چه تفاوتی با خبرنگاری ما در فارسی دارد؟
جواب: استخبارات به معنای جستجوگری و کارهای اطّلاعاتی است، و اکنون در کشورهای عربی این واژه دربارۀ وزارت اطّلاعات به کار می‌رود. ولی خبرنگاری اشاره به شرح حوادثی است که آشکارا در سطح جامعه رخ می‌دهد.
سؤال 1669- گاه در قلب دشمن اقدام به گماشتن مخبرین می‌کنیم. طبعاً کاری که وی می‌کند، برای ما اطّلاع‌رسانی، و از دید دشمن جاسوسی است. چه تفاوتی بین مخبری و جاسوسی هست؟
جواب: از جواب بالا روشن شد.
سؤال 1670- آیا انتساب القاب زننده و موهن، به دشمنان دین و انقلاب رواست؟
جواب: این گونه کارها، در شأن مؤمنان و علاقه‌مندان به اسلام نیست.
سؤال 1671- دشمنان ما در عرصۀ بین المللی به صورت دائم از طریق خبر، گزارش، تحلیل دروغ علیه ما تبلیغ می‌کنند، اگر ما هم مثل آنان عمل کنیم، چه تفاوتی با آنان داریم؟ آیا مجاز هستیم؟ حدّ آن چیست؟
جواب: لازم است از طریق صداقت و راستگویی اخبار را منعکس کنیم، و مراقب توطئه‌های آنها باشیم، و دروغهای آنها را افشا کنیم، و مطمئن باشید دروغ سرانجام فاش، و سبب بی‌اعتباری می‌شود.
سؤال 1672- رشوه دادن به خبرنگاران و نویسندگان خارجی برای درج مطلب به نفع نظام در رسانه‌های خارجی چه حکمی دارد؟
جواب: نام این کار را نمی‌توان رشوه گذاشت؛ بلکه حقّ الزّحمه‌ای است که در مقابل کار مثبت و مفید و مشروع پرداخت می‌شود، و برای دهنده و گیرنده اشکالی ندارد.
سؤال 1673- استفاده از تصویر و چهرۀ زنان اجنبی چه حکمی دارد؟
جواب: استفاده از چهرۀ زنان بی‌حجاب و بد حجاب، در شأن جمهوری اسلامی نیست.
سؤال 1674- در انتشار خبرهایی که مربوط به کشورهای خارجی مسلمان است، چنانچه مخالف نظام جمهوری اسلامی ایران باشند، آیا می‌توان همانند کشورهای غیر مسلمان با آن برخورد کرد؟
جواب: بی‌شک کشورهای اسلامی مخالف، با کشورهای غیر اسلامی مخالف تفاوت دارند.
سؤال 1675- بعضی اوقات افرادی که محبوب مردم هستند، در مسیر دین عمل نمی‌کنند، و با نظام ناسازگاری دارند. آیا می‌توان برای منفور کردن آنان به تهمت متوسّل شد، و آنان را منزوی کرد؟
جواب: توسّل به تهمت و دروغ و مانند آن، در شأن خبرنگاران مسلمان و متعهّد نیست.
سؤال 1676- برخی در بیان نظرات بسته عمل نموده، و فقط به نشر دیدگاههای خود بسنده می‌کنند. امّا عدّه‌ای برای تنویر افکار جامعه نظر دیگران را (اگر چه بی‌دین، یا ضدّ نظام باشند) گرفته، و آن را نقد نموده، و به نوعی تضارب آرا می‌کنند. با توجّه به سنّت ائمّۀ ما (همچون حضرت صادق علیه السلام و امام باقر علیه السلام و یارانشان در گفتگو با زنادقه و مانند آن) کدام روش به صلاح جامعۀ اسلامی است؟
جواب: مادام که طرح نظرات دیگران، و نقد و بررسی آن، سبب پیشرفت فکری و فرهنگی مسلمین است، باید از این روش استفاده کرد. و اگر در مواردی جنبۀ تخریبی پیدا کند، باید از آن پرهیز کرد.
سؤال 1677- خطر مخبرِ صادقِ ناآگاه بیشتر است، یا مخبرِ کاذبِ آگاه؟
جواب: هر دو خطرناک هستند.
________________________________________
شیرازی، ناصر مکارم، استفتاءات جدید (مکارم)، 3 جلد، انتشارات مدرسه امام علی بن ابی طالب علیه السلام، قم - ایران، دوم، 1427 ه ق استفتاءات جدید (مکارم)؛ ج‌3، ص: 590

سؤال 1678- آیا بیان غیر واقعی چهرۀ نظام، به منظور تقویت آن در مقابل دشمنان نظام جایز است؟
جواب: حتّی الامکان باید برای هر کاری از صداقت بهره گرفت، که هم به شرع نزدیکتر است، و هم به عقل.
سؤال 1679- برخی افراد که مورد اعتماد نظامند، باید مطرح شوند. آیا می‌توان در مورد آنان قهرمان‌سازی کرد، تا آنان در سطح جامعه معرّفی شوند؟ حدّ شرعی این کار تا کجاست؟
جواب: اگر منظور از قهرمان‌سازی مبالغۀ بی‌جا و بزرگ نمایی بی‌مورد است، جایز نیست. و اگر منظور معرّفی چهره‌های ناشناختۀ گرانقدر با ایمان است، نه تنها کار خوبی است، بلکه لازم می‌باشد.
سؤال 1680- اگر خبرنگاری خبری را به صورت شفاهی از منبع موثّقی دریافت، و آن را منتشر سازد، آنگاه آن منبع به دلیل منافع شخصی، یا سازمان خود، اصل خبر را انکار نماید، آیا این خبرنگار مسئول است، اگر چه اصل خبر واقعیّت داشته باشد؟
جواب: خبرنگار مسئول نیست. و برای حفظ حیثیّت خود باید واقعیّت را فاش کند.
سؤال 1681- با توجّه به ویژگیهای کار حرفه‌ای خبررسانی، که در آن «سرعت»، «دقّت»، و «صحّت» همزمان باید انجام شود. اگر از مجموعۀ سوژه‌های خبری، یا در هر سوژه از مجموعۀ اطّلاعات واصله- که خبرنگار ناگزیر از گزینشگری است، و این گزینش بر اساس ملاکهای حرفه‌ای و تجربی کار صورت می‌پذیرد- اگر نسبت به سوژۀ خبری بی‌توجّهی شود، و یا ارائۀ اطّلاعات آن، به دلیل اهمیّت در سرعت انتقال خبر، با نقص و ضعف صورت پذیرد، آیا خبرنگار مسئول است؟ و در صورت شکایتِ طرفهای ذی ربط، خبرنگار به عنوان متّهم باید در دادگاه حاضر و پاسخگو باشد؟
جواب: چنانچه این امر بر اثر سهل انگاری بوده باشد، و سبب تضییع حقّی گردد، خبرنگار مسئول است، ولی اگر از قبیل اشتباهاتی است که به هر حال برای غیر معصومین پیش می‌آید، خبرنگار مسئولیّتی ندارد. امّا چنانچه سبب ضرر و زیان شود، باید از عهدۀ ضرر و زیان برآید؛ زیرا در ضررهای جانی و مالی، عمد و خطا هر دو مسئولیّت آفرین است. با این تفاوت که عمد مجازات هم دارد؛ ولی خطا مجازات ندارد.
سؤال 1682- با توجّه به این که رسانه‌های مکتوب، مخصوصاً مطبوعات به شکل فعلی (هم به لحاظ گستره و پهنۀ اطّلاع‌رسانی، و هم تأثیرگذاری عمیق آن در آحاد مردم، و هم از جهت نقش نظارتی و کنترلی آن که رابط میان تودۀ مردم با حکومت است)، زادۀ تحوّلات ماشینی قرون اخیر است. آیا پدیده‌ای واقعاً مستحدثه و مولود مدنیّت قرون اخیر است، یا حقیقتی قدیمی است، که به شکلی نو، ظهور مجدّد کرده است؟
جواب: بی‌شک این موضوع پدیده‌ای نو می‌باشد؛ ولی از شمول عمومات و قوانین کلّی اسلام خارج نیست.

 

ج) جرایم مطبوعاتی

سؤال 1683- آیا می‌توان به دلیل تمایزات ذاتی انتقال مطالب در مطبوعات با دیگر طرق شفاهی انتقال، جرایم مطبوعات را، با دیگر جرایم (علی‌رغم تشابه اسمی) دو نوع جرم تلقّی کرد؟ مثلًا آیا شرایط احراز وقوع جرم توهین در روابط شخصی، با احراز وقوع جرم توهین نسبت به حکومت و نهادها و افراد وابسته یکسان است؟
جواب: توهین در هر صورت جرم است. البتّه با تفاوت اشخاص و زمان و مکان و گسترۀ آن، تفاوت می‌کند.
سؤال 1684- با عنایت به این که در روایات تصریح شده که باید مرجع احراز وقوع جرم با صدور حکم واحد باشد، نظر حضرتعالی در خصوص مبنای شرعی تفکیک مذکور و احیاناً مغایرت آن با اصول فقهی چه می‌باشد؟
جواب: ممکن است حاکم شرع در مسائلی که احتیاج به خبرویّت دارد، برای احراز جرم تکیه بر نظرات اهل خبره کند، و پس از ثبوت موضوع انشای حکم نماید.
سؤال 1685- در صورت پذیرش مستحدثه بودن جرایم مطبوعاتی، آیا قوانین و مقرّرات آن از نوع قوانین حکومتی است؟ و در صورت عدم پذیرش، آیا حکومت اسلامی به لحاظ مصالح حکومتی می‌تواند قواعد خاصّی برای این نوع جرایم وضع نماید؟ مثلًا قائل به تفکیک میان مرجع احراز وقوع جرم و مرجع صدور رأی شده، یا تبعیّت دادرس از نظر هیئت منصفه را الزامی بداند. آیا این کار جایز است؟
جواب: همان گونه که در بالا گفته شد، موضوع از موضوعات مستحدثه است، ولی از چهارچوب قوانین کلّی اسلام خارج نیست، و ثبوت موضوع به وسیلۀ اهل خبره در اینجا چیز تازه‌ای نمی‌باشد، و ظاهراً عناوین اوّلیّه برای تبیین احکام مربوط به جرایم مطبوعاتی کافی است، و اگر در شرایط خاصّی کافی نباشد، می‌توان از عناوین ثانویّه استفاده کرد.
سؤال 1686- در برخی از قوانین جمهوری اسلامی از عبارت «مقدّسات اسلامی» استفاده شده، و احکامی بر آن بار شده است. برای روشن شدن این قوانین و دست یافتن به یک چهارچوبۀ شفّاف در سیاستهای فرهنگی، و پرهیز از افراط و تفریط، لطفاً به سؤالات زیر پاسخ دهید:
الف) تعریف مقدّسات اسلامی چیست؟ آیا می‌توان برای آن معیاری تعیین کرد، و مصادیق مورد اختلاف را با آن معیار سنجید؟
جواب: البتّه تعبیر به مقدّسات اسلامی در هر مورد با ملاحظۀ قرائن موجود در کلام ممکن است تفسیر خاصّی داشته باشد؛ ولی معمولًا هنگامی که این تعبیر گفته می‌شود، اشاره به اموری است که در نظر همۀ دینداران محترم است؛ مانند «خدا»، «پیامبر صلی الله علیه و آله» «ائمّۀ هدی علیهم السلام»، «قرآن مجید»، «مساجد»، «کعبه»، «احکام مسلّمۀ اسلام»، و امثال آن. ممکن است در پاره‌ای از موارد، مقدّسات اسلامی معنای گسترده تری داشته باشد.
ب) آیا مرجع تشخیص مقدّسات اسلامی عرف است، و با مراجعه به وجدان اهل عرف می‌توان مصادیق آن را شناخت، یا از اموری است که شناخت آن مستلزم خبرویّت و کارشناسی است؟ واضح است در صورت اوّل، هیأت منصفۀ دادگاههای رسیدگی‌کننده به جرایم مطبوعاتی، به عنوان نمایندگان افکار عمومی، صلاحیّت تشخیص مقدّسات اسلامی را خواهند داشت، و در صورت دوّم، ارجاع امر به کارشناس یا کارشناسان ضرورت خواهد داشت. لکن این سؤال مطرح است که در صورت دوّم، چنانچه موضوع، بین کارشناسان اسلامی مورد اختلاف باشد، تکلیف چه خواهد بود؟
جواب: مرجع تشخیص، عرف افراد دین‌دار و آشنا به مسائل اسلامی است، و ممکن است در موارد پیچیده، نیاز به استفاده از نظر دانشمندان و علمای دینی نیز باشد.
ج) آیا انتقاد از احکام و مفاهیم قرآن و عترت، یا سیرۀ ائمّۀ اطهار علیهم السلام، از مصادیق اهانت است؟ آیا نقد و بررسی آیات، روایات، سیره و احکام فقهی بر اساس روشهایی غیر از اسلوب متداول میان علمای دین، نوعی اهانت است؟ اصولًا نقد و بررسی این گونه امور در چه صورت اهانت به مقدّسات تلقّی می‌شود؟ و در هر صورت، سوء نیّت منتقد، یا عدم قصد اهانت وی، چه تأثیری در این امر دارد؟
جواب: اگر منظور از نقد و بررسی، ایراد به قانون و قانونگذار باشد، بی‌شکّ جزء مصادیق اهانت است، و اگر منظور، اشکال و ایراد به کسانی باشد که چنان حکمی استنباط کرده‌اند، و به تعبیر دیگر، استنباط زیر سؤال برود نه حکم الهی، مصداق اهانت به مقدّسات اسلامی نیست.
سؤال 1687- با توجّه به اصل 24 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، که مقرّر می‌دارد: «نشریّات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند، مگر این که مخلّ به مبانی اسلام، یا حقوق عمومی باشد.» لطفاً بفرمایید:
الف) مقصود از «إخلال» و «مبانی اسلام» چیست؟ آیا مبانی اسلام به معنای احکام زیر بنایی است، یا ضروریّات دینی یا فقهی منظور می‌باشد، یا معنای دیگری دارد؟
جواب: منظور از «مبانی اسلام»، مسائل ضروری دینی است. خواه در مسائل اعتقادی باشد، مانند توحید و معاد و عصمت انبیا و ائمّۀ معصومین علیهم السلام و امثال آن، و خواه در فروع دین و احکام و قوانین اسلام، و خواه در مسائل اخلاقی و اجتماعی باشد، و منظور از «اخلال» هر کاری است که سبب تضعیف مبانی فوق، یا ایجاد بدبینی و شکّ و تردید نسبت به آنها شود، خواه از طریق درج مقاله باشد، یا داستان، یا عکس و کاریکاتور، و یا غیر آن.
ب) آیا طرح سؤال، یا برداشتهای جدید نسبت به مسائل اسلامی، اخلال محسوب می‌شود؟
جواب: اگر منظور از سؤال، گرفتن جواب باشد، اخلال نیست. ولی اگر به منظور ایجاد شبهه در افکار مردم باشد، إخلال محسوب می‌شود. و منظور از برداشت، اگر صرفاً بیان یک احتمال علمی باشد که تحت مطالعه قرار گیرد، إخلال نیست؛ امّا هرگاه به طور قطع روی آن تکیه شود، یا به طوری نشر گردد که در تضادّ با مسائل ضروری اسلام محسوب گردد، اخلال به مبانی خواهد بود.
ج) آیا میان طرح سؤال و برداشتهای جدید در مجلّات علمی و تخصّصی، با طرح آنها در نشریّات عمومی فرقی هست؟
جواب: بدون شک بین این دو تفاوت است. در نشریّات عمومی گاه ممکن است شکل إخلال به مبانی اسلام به خود بگیرد، ولی در نشریّات خصوصی این چنین نیست.

 

د) فیلمها

سؤال 1688- لطفاً به سؤالات زیر پیرامون فیلمها پاسخ فرمایید:
1- ساخت انواع فیلمهای تخیّلی، وحشت‌زا، خشونت‌آمیز، کمدی و جنسی، از نظر اسلام چه حکمی دارد؟
2- بیان احساسات زن و مرد نامحرم در فیلم چه حکمی دارد؟
3- اگر فردی نقش همسر دیگری را بازی کند، با توجّه به این که محرمیّتی وجود ندارد چگونه است؟
4- آیا پوشاندن کلاه‌گیس زنان از دید مردان در فیلم واجب، و حکم موی طبیعی را دارد؟
5- تفاوت تماشای زنان اهل کتاب و زنان کافر در چیست؟
6- تماشای فیلمهای کمدی (خنده‌دار) که فقط جنبۀ خنداندن دارد، چه حکمی دارد؟
7- تقلید صدا در فیلمها، مثل این که مردی صدای زنی را تقلید کند یا بالعکس، چه حکمی دارد؟
جواب: فیلم‌های بدآموز و زیانبار، مانند فیلم‌های جنسی و وحشت‌زا و امثال آن، حرام است، ولی فیلم‌های آموزنده یا لااقل سرگرم کنندۀ بدون مفسده، نه تنها اشکالی ندارد؛ بلکه گاه بسیار مفید و مؤثّر، و سبب پیشرفت اهداف اسلامی است. و بازی کردن مردی در نقش همسر بدون محرمیّت در صورتی که خلاف شرعی در آن نباشد ذاتاً اشکالی ندارد، و همچنین تقلید صدای جنس دیگر.
سؤال 1689- نشان دادن چهرۀ کامل پیامبر صلی الله علیه و آله و حضرت زهرا علیها السلام و ائمّۀ اطهار علیهم السلام در حالات زیر چه حکمی دارد؟
الف) نشان دادن چهرۀ کامل بدون هیچ گونه تغییر در چهره‌پردازی؟
جواب: این کار خلاف آداب است.
ب) نشان دادن چهرۀ کامل همراه با گریم، به گونه‌ای که تماشاگر با کمی دقت مصنوعی بودن آن را بفهمد.
جواب: این فرض نیز مانند فرض سابق است.
ج) استفاده از اشخاصی که در تمام مدّت بازیگری خود فقط نقش ائمّه علیهم السلام را بازی می‌کنند.
جواب: مانند جواب سابق است.
د) استفاده از بازیگرانی که فقط نقشهای مثبت را بازی می‌کنند.
جواب: مانند جواب سابق است، ولی اگر چهره‌ها را مبهم و نامشخّص، و مثلًا غرق در نور نشان بدهند مانعی ندارد.
سؤال 1690- تاکنون نسبت به وجود مقدّس حضرت حجّت بن الحسن (عجّل اللّه فرجه الشّریف)، و حضور و اطّلاع و عنایت ایشان به مؤمنین و شیعیان، فیلمی مستند به روایات اهل بیت علیهم السلام تهیّه و تدوین نشده است. ما تصمیم گرفته‌ایم در این زمینه حرکتی انجام دهیم، مستدعی است نظر مبارک خویش را نسبت به تهیّۀ صحنه‌ای در مسجد مقدّس جمکران، که امام عصر (عجّل اللّه فرجه الشّریف) را در حال حرکت در کنار مردم و متدیّنین هستند بفرمایید؟ (البتّه بدون نشان دادن چهره و بدن به طور کامل، بلکه فقط از زانو به پایین؛ بدین شکل که امام عصر علیه السلام در حال گام برداشتن هستند.) فیلمبرداری از چنین صحنه‌ای چه حکمی دارد؟ یا در کنار مؤمنینی که مشغول دعا خواندن هستند، صحنه‌ای از امام زمان علیه السلام (بدون نشان دادن چهره و بدن به طور کامل، بلکه به تصویر کشیدن دو دست امام علیه السلام در حال قنوت) فیلمبرداری گردد، حکمش چیست؟
جواب: چنانچه احترامات لازم رعایت شود، و این اشتباه برای بیننده حاصل نشود که گمان کند واقعاً شما امام را در این صحنه در مسجد جمکران و مانند آن دیده‌اید و فیلم برداشته‌اید، اشکالی ندارد.
سؤال 1691- نظر حضرت عالی دربارۀ تصویرسازی از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و امامان معصوم و یا انبیای الهی علیهم السلام چیست؟
جواب: هرگاه تصویر و عکس موجب اهانت به مقام آن بزرگواران نباشد، و نسبت قطعی به آنها داده نشود، اشکالی ندارد.
سؤال 1692- در صورت جواز، آیا ایفای نقش توسّط غیر مسلمانان از اهل کتاب، یا غیر اهل کتاب جایز است؟ پیروان فِرق و مذاهب اسلامی چطور؟
جواب: با در نظر گرفتن شرایط بالا، فرقی در میان تصویرسازان نیست.
سؤال 1693- معیار و ملاک صدق اهانت، یا عدم صدق اهانت در تصویرسازی چیست؟ پخش آن از طریق صدا و سیمای جمهوری اسلامی چه حکمی دارد؟
جواب: معیار آن است که در عرف آن را هتک بدانند، و در صورتی که اهانت‌آمیز باشد، جایز نیست.
سؤال 1694- اخیراً در خارج از کشور فیلمهایی رواج یافته که به ایفای نقش رسول اکرم صلی الله علیه و آله، یا امامان معصوم علیهم السلام یا یکی از انبیا علیه السلام، می‌پردازند. با توجّه به این که احتمال می‌رود اغراض ناشایسته‌ای در کار باشد، نظر خویش را اعلام فرمایید.
جواب: باید در این گونه موارد بسیار دقیق بود. هرگاه پس از دقّت کافی، محذورهای بالا در آن نباشد، مانعی ندارد. ولی معمولًا ظاهر شدن اشخاص مستقیماً در نقش معصومین از نظر مردم با ایمان، مشکل آفرین است.
سؤال 1695- ساختن فیلمهای خنده‌دار و تفریحی سالم چه حکمی دارد؟
جواب: مانعی ندارد.
سؤال 1696- ساختن فیلمهای ترسناک، به منظور به یاد مرگ انداختن مخاطبان، چه حکمی دارد؟
جواب: اگر موجب ضرر و زیانی نباشد، جایز است.
سؤال 1697- فیلمبرداری از مساجد، که بازیگر باید در آن ایفای نقش کند، چه حکمی دارد؟ اماکن متبرّکه و امامزاده‌ها چطور؟
جواب: در صورتی که هتک احترام مسجد نشود، و مزاحم نمازگزاران نگردد، مانعی ندارد.
سؤال 1698- پوشیدن لباس روحانیّون به وسیلۀ بازیگران چه حکمی دارد؟
جواب: اگر احترام این لباس حفظ شود، مانعی ندارد.
سؤال 1699- در فیلمهای مستند، فیلمبرداری از مردگان و اجسادی که در کفن هستند، چه حکمی دارد؟
جواب: چنانچه کفن را باز نکنند، و احترام میّت حفظ شود، مانعی ندارد.
سؤال 1700- اخیراً در منطقۀ ما، کانال تلویزیونی جدیدی راه‌اندازی شده که هم برنامه‌های خوب و مشروع، و هم برنامه‌های حرام دارد. آیا همکاری با این کانال تلویزیونی جایز است؟
جواب: در صورتی که برنامه‌های حرام دارد، همکاری با آن جایز نیست.
سؤال 1701- ارائۀ فیلمها و نقشهایی که- احیاناً- اهانت به مقدّسات اسلامی به شمار می‌آید، و لو در آن تصویرسازی معصومان علیهم السلام نباشد، چه حکمی دارد؟ و اساساً تشخیص آن چگونه خواهد بود؟
جواب: به یقین چنین فیلمهایی جایز نیست. و معیار، فهم مردم آگاه و متدیّن است.
سؤال 1702- آیا در مسائل فوق میان فقهای شیعه و سنّی اختلافی وجود دارد؟
جواب: اگر موجب اهانت شود، فرقی میان علمای اسلام نیست.
سؤال 1703- آیا حکم مذکور نسبت به حضرت أبو الفضل العبّاس علیه السلام و حضرت زینب علیها السلام و مانند آن بزرگواران نیز جاری است؟
جواب: دربارۀ تمام شخصیّتهای محترم اسلام، هر چیز که مایۀ اهانت گردد جایز نیست.
سؤال 1704- برای ارائۀ زندگی معصومان علیهم السلام از طریق فیلم و نمایش و سریال، با حفظ حدود فقهی چه راه حلّی را ارائه می‌دهید؟
جواب: بهترین راه حلّ این است که معصومین علیهم السلام را به صورت مبهم یا در هاله‌ای از نور نشان دهند، تا مشکلی از این جهت ایجاد نشود. ولی دربارۀ دیگران چنانچه احترامات لازم رعایت شود، نشان دادن آنها اشکالی ندارد.
سؤال 1705- نظر جنابعالی در مورد سینما چیست؟
جواب: در صورتی که سینما خالی از امور خلاف شرع باشد، و سبب آموختن مسائل اجتماعی، تربیتی و اخلاقی شود، یا لااقلّ جنبۀ سرگرمی سالم داشته باشد، مجاز است.
سؤال 1706- اگر مدرّسان معتقد در دسترس نباشند، آیا تحصیل دانش فیلمسازی از مدرّسان ضعیف الاعتقاد جایز است؟
جواب: در صورتی که مفسده‌ای بر آن مترتّب نشود، مانعی ندارد.
سؤال 1707- برای تحصیل دانش فیلمسازی، نگاه کردن به فیلمهایی که زنان بد حجاب در آن هستند، چه حکمی دارد؟
جواب: اگر تحصیل دانش فیلمسازی برای تحصیل اهداف مقدّسی باشد، و دیدن آن فیلمها منشأ فساد نشود، اشکال ندارد.
سؤال 1708- در امر ساختن فیلم آیا می‌توان از زن بازیگر استفاده کرد، با توجّه به این که باید با بازیگر صحبت و تمرین کرد؟
جواب: اگر از حدود عفّت خارج نشود، اشکالی ندارد.
سؤال 1709- یکی از عناصر فیلمسازی، چهره‌پردازی (گریم) است، آیا این کار جایز است؟
جواب: اگر به وسیلۀ نامحرمان انجام نشود، مانعی ندارد.
سؤال 1710- تراشیدن ریش برای هنرپیشه‌های مرد، و نیز نمایان بودن زیر گلو و مقداری از مو و برآمدگیهای سینه و قسمتهایی از پایین بدن برای هنرپیشه‌های زن، چه حکمی دارد؟
جواب: تراشیدن ریش بر خلاف احتیاط است؛ مگر این که ضرورتی ایجاب کند، و امّا نمایان کردن قسمتهای مذکور برای زنان در مقابل نامحرم جایز نیست؛ مگر این که توسّط فرد محرمی فیلمبرداری گردد، آنگاه فیلم آن را نشان دهند. در این صورت اگر منشأ فساد خاصّی نباشد جایز است.
سؤال 1711- اخیراً از سوی برخی مسئولان کشور، به بهانۀ عدم توانایی جلوگیری از ماهواره، زمزمۀ آزاد شدن استفاده از آن سرداده می‌شود. با توجّه به اثرات شوم و ویرانگر آن در محیط خانواده و جامعه، و عدم قدرت بر کنترل کامل آن، آیا به نظر حضرتعالی آزادی ماهواره جایز است؟ آیا عدم قدرت بر جلوگیری از آن در آینده، مجوّز آزادی قانونی آن می‌باشد؟
جواب: بی‌شکّ وجود ماهواره در خانواده‌ها سبب در دسترس قرار گرفتن صحنه‌های فساد است، و اثر منفی غیر قابل انکاری مخصوصاً بر جوانان خانواده دارد؛ بنابراین کسانی که برای تسهیل در امر آن می‌کوشند مرتکب گناه بزرگی می‌شوند.

 

ه) فیلم‌ها و تبلیغ کالا

سؤال 1712- آیا تبلیغ کالاهای خارجی جایز است؟
جواب: اگر موجب ضرر و زیانی بر مسلمین نگردد، مانعی ندارد.
سؤال 1713- آیا تبلیغ کالاهایی که سرمایه داران جهانی، و شرکتهای چند ملیّتی را تقویت می‌کند، جایز است؟
جواب: با شرایط بالا اشکالی ندارد.
سؤال 1714- تبلیغ کالاهای مضرّ، مثل سیگار و مانند آن، چه حکمی دارد؟
جواب: جایز نیست.
سؤال 1715- دروغهای تبلیغاتی برای مصرف کالا، در دو صورت زیر چه حکمی دارد؟
1- دروغهای واضحی که همه از دروغ بودن آن آگاهند.
2- دروغهایی که غیر از افراد خبره کسی از آن آگاهی ندارد.
جواب: دروغ جایز نیست؛ مگر این که قرینه‌ای بر جدّی نبودن، یا معنای مجازی آن وجود داشته باشد.
سؤال 1716- آیا می‌توان برای تبلیغ کالا و به منظور ترغیب مخاطبان، از تصویر زنان استفاده کرد؟
جواب: این کار در شأن زنان و شخصیّت آنان نیست.
سؤال 1717- آیا به کار بردن عبارتهای مبالغه‌آمیز تبلیغاتی، که مصداق دروغ نیست، امّا از حالت اطّلاع‌رسانی پا را فراتر گذارده، و به قصد تشویق مردم به مصرف بیان می‌شود، جایز است؟
جواب: در صورتی که موجب گمراهی مردم شود، اشکال دارد.

 

و) نابود کردن فیلمهای فاسد

سؤال 1718- یکی از اموری که در عصر و زمان ما بیداد می‌کند، و جوانان ما را به کام نیستی می‌کشاند، مسألۀ فساد اخلاقی است، که جنبه‌های گوناگونی دارد. یکی از جنبه‌های بارز آن، گسترش فیلم‌ها و نوارهای ویدیویی و کاست است که سهم بسزایی در از بین بردن فرهنگ جامعه، و به انحراف کشاندن جوانان، ایفا می‌کند، و متأسّفانه دستگاههای انتظامی و قضایی در این زمینه ضعیف عمل می‌نمایند. آیا می‌توان این گونه وسایل را به دلیل این که فرهنگ اسلامی ما را از بین می‌برد، نابود کرد؟ آیا می‌توان وسایلی مثل آنتن ماهواره و مانند آن، که همان تأثیر، و شاید شدیدتر از آن را دارد، نابود کرد؟
جواب: البتّه وسایل فساد را می‌توان نابود کرد، و سبب ضمان نمی‌شود. ولی افراد مجاز نیستند خودسرانه این کار را انجام دهند؛ چون سبب هرج و مرج می‌شود. بلکه باید طبق برنامه و ضوابط، و زیر نظر حاکم شرع و مسئولین ذی ربط، انجام شود.

 

ز) فیلمها و طنزها

سؤال 1719- آیا می‌توان از برنامه‌های طنز و شوخی و خنده و تفریح و سرگرمی، در جهت ارزشهای اسلام و انقلاب و فقه اسلامی استفاده کرد؟
جواب: کاملًا امکان‌پذیر است؛ مشروط بر این که در محتوای آن دقّت کافی شود.
سؤال 1720- آیا شرعاً می‌توان مطالب جدّی و حقیقی را با لعاب نازک‌اندیشی و نازک گویی، ظریف کاری و لطیف‌پردازی، همراه با فکاهی و مطایبه طنز، ارائه کرد؟
جواب: هرگاه خالی از سخن خلافی باشد، و اهداف سازنده‌ای حاصل گردد، اشکالی ندارد.
سؤال 1721- آیا در روایات طنز وجود دارد؟ آیا می‌توان طنز را به طنز قرآنی و روایی تقسیم کرد؟
جواب: در تواریخ اسلامی، و سیرۀ پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله، یا ائمّۀ هدی علیهم السلام دیده می‌شود.
سؤال 1722- طنز و نقد مذموم، از طنز و نقد و مزاح ممدوح، با چه معیاری جدا می‌شود؟
جواب: معیار، رعایت موازین شرعی، و جدا کردن حلال از حرام است.
سؤال 1723- آیا تضییع اوقات مردم، در قالب فیلم، نمایشنامه، شعرخوانی و خاطره گویی از طریق برنامه‌های سرگرم کنندۀ کم محتوی، و نمایشهای سبک و بی‌مغز شرعاً جایز است؟
جواب: اگر صرفاً تضییع اوقات باشد، کار خوبی نیست، ولی اگر بدآموزی و خلاف شرع در آن باشد، حرام است.
سؤال 1724- به نظر شما ویژگی شرعیِ طنز دینی کدام است؟
جواب: طنز دینی آن است که اوّلًا: هدف صحیحی را دنبال کند. و ثانیاً: خالی از خلاف شرع باشد.
سؤال 1725- لطفاً به سؤالات زیر پیرامون طنز جواب فرمایید:
الف) دروغهایی که در برنامه‌های طنز و سرگرم‌کننده گفته می‌شود، چه حکمی دارد؟
جواب: هرگاه قرینه‌ای بر جدّی نبودن وجود داشته باشد، اشکالی ندارد.
ب) استهزا و توهین به دیگران در برنامه‌های تفریحی طنز چه حکمی دارد؟
جواب: اگر واقعاً توهین باشد، جایز نیست.
ج) لطیفه‌هایی که دربارۀ اهالی برخی مناطق ایران گفته می‌شود، در چه محدوده‌ای مجاز، و در چه صورت حرام می‌باشد؟
جواب: در مواردی که باعث هتک اهالی آن منطقه شود، جایز نیست.
د) اگر طنز به گونه‌ای در جامعه ترویج یابد که دیگر هتک حرمت و توهین حساب نشود، یا به دلیل وجود قرائن حالیّه یا مقالیّه، باعث اذیّت و ایذا نگردد، چه حکمی دارد؟
جواب: در چنین فرضی اشکالی ندارد.
سؤال 1726- لطیفه‌هایی که دربارۀ ملل غیر مسلمان گفته می‌شود، چه حکمی دارد؟ در مورد ملل مسلمان چطور؟
جواب: در هر دو مورد باید ادب اسلامی رعایت شود، و هتک و توهینی به عمل نیاید. مگر ملّتهایی که محارب با مسلمین هستند.
سؤال 1727- آیا می‌توان برای جذب مخاطبین در صدا و سیما، و فیلم‌ها و سریالها و سینماها، با تمسّک به عناوین ثانوی و رعایت مصالح اهمّ، طنز را تجویز کرد؟
جواب: طنز به صورتی که در بالا گفتیم، احتیاج به عناوین ثانویّه ندارد. و با امکان استفاده از طنزهای مشروع، نیازی به طنزهای حرام نیست.
سؤال 1728- اگر نمایشهای طنزآمیز و خنده‌آور، بدآموزی داشته باشد، یا سبک و بی‌مغز و گمراه‌کننده باشد، چه حکمی دارد؟
جواب: در فرض بالا جایز نیست.
سؤال 1729- اگر در طنز قصد جدّی بر دروغ و توهین و استهزا نباشد، از نظر شرعی چه حکمی دارد؟
جواب: هرگاه قرینه‌ای همراه آن باشد، و مایۀ هتک و بی‌احترامی نشود، اشکالی ندارد.
سؤال 1730- آیا طنز در قرآن و سیرۀ عملی اهل بیت علیهم السلام وجود دارد؟
جواب: آری؛ طنز به معنای بالا در کتاب و سنّت وارد شده است.
سؤال 1731- آیا استفاده از صدای زنان، و رفتار و کردار آنان، در عرصه‌های هنری، در قالب طنز و ایجاد خنده و شادی جایز است؟
جواب: زنان باید در همه حال، وقار اسلامی خود را حفظ کنند.
سؤال 1732- آیا در برنامه‌های صدا و سیما و نمایش طنز، به مقتضای فضای شاد برنامه، خندیدن بازیگران و هنرمندان زن به صورت قهقهه، فریاد، آه و ناله جایز است؟ به عنوان ثانوی چطور؟
جواب: از جواب سابق معلوم شد.
سؤال 1733- اگر طنز و طنزپردازی به صورت شغل درآید، یا حرفهای بیهوده و لغو و سبک برای سرگرمی و ایجاد خنده در آن به کار رود، چه حکمی دارد؟
جواب: در چنین صورتی حرام است.
سؤال 1734- ماهیّت طنز و مطایبه، با رعایت موازین شرعی چیست؟
جواب: طنز و مطایبۀ شرعی همان سخنان نشاطانگیزی است که مشتمل بر یکی از محرّمات مانند توهین، هتک، غیبت، و فساد جنسی نباشد.
سؤال 1735- آیا تمسخر افرادی که متجاهر به فسق هستند، جایز است؟
جواب: در صورتی که راه نهی از منکر، منحصر به این کار باشد، جایز است.
 

18- سؤالات سیاسی

سؤال 1736- با توجّه به وضعیّت کنونی مسلمانان فلسطین، و عدم امکان حضور فیزیکی و جهاد برای مسلمانان کشورهای دیگر، وظیفۀ ما در قبال این مسأله چه می‌باشد؟ به نظر حضرتعالی وظیفۀ خاصّ دانشجویان چیست؟
جواب: مسألۀ فلسطین یک مسألۀ کاملًا جدّی، و انتفاضه در شکل اخیر از هر زمان پرشورتر است، و شرایط بین المللی و کشورهای اسلامی نیز با گذشته تفاوت بسیار دارد، که شرح آن در این مختصر نمی‌گنجد. به همین دلیل باید اقدامات جدّی تری صورت گیرد. ولی چون اقدامات پراکنده مخصوصاً در زمان ما، نتیجه‌بخش نیست، باید یک برنامه‌ریزی حساب شده با حضور نمایندگان ارگانهای مختلف انجام گیرد، و به دنبال آن حمایتهای گوناگون از فلسطینی‌هایی که همه روزه آماج حملات دشمنان بی‌رحم و وحشی قرار دارند، صورت پذیرد.
تشکیل چنین جلسه‌ای را برای برنامه‌ریزی، واجب و لازم می‌دانیم.
سؤال 1737- نظر اسلام در مورد اعتصاب غذا، که بعضی از زندانیان سیاسی و غیر سیاسی به عنوان اعتراض به وضع نامناسب زندان، و یا اعتراض به حکمی که دادگاه صادر کرده، به آن متوسّل می‌شوند چیست؟
جواب: در صورتی که باعث ضرر مهمّی در جان یا بدن نشود، اشکال ندارد.
مگر این که زندانی در معرض خطری باشد که هیچ راهی برای رهایی از خطر جز اعتصاب غذا نباشد؛ که در این صورت نیز جایز است.
سؤال 1738- اعتصاب بعضی از کارمندان دولت ظالم، به عنوان اعتراض به احکامی که از سوی دادگاه صادر می‌شود، و حاوی توهین به دین و مذهب، یا موهن جلوه دادن دین می‌باشد، چه حکمی دارد؟ با توجّه به این که گاه این اعتصابات به از دست دادن شغل آنها منجر می‌شود؟
جواب: موارد مختلف است؛ گاه مسأله‌ای که به خاطر آن اعتراض کرده، از نظر اسلام مهمتر است، مثل این که مقدّسات دین، یا بلاد مسلمین، یا خود مسلمین، در خطر باشند. و گاهی از اوقات آن مسأله نسبت به خطری که برای اعتصاب کنندگان پیش می‌آید، کم اهمیّت‌تر است. خلاصه این که حکم دایر مدار قاعدۀ اهمّ و مهمّ است.
سؤال 1739- وظیفۀ مسلمانان، مخصوصاً کسانی که دارای موقعیّت اجتماعی مهمّی هستند، به هنگامی که اسلام از ناحیۀ بعضی از حکومتها مورد تعرّض قرار می‌گیرد، چیست؟ لازم به ذکر است که این هجمه‌ها گاه مستقیم، و برخی اوقات غیر مستقیم انجام می‌شود، و اعتراض به آنگاه، منجر به زندان یا شکنجه و تبعید، و گاه نیز به قتل می‌انجامد؟
جواب: از جواب سابق روشن شد.
سؤال 1740- آیا تظاهرات آرام بر علیه سیاست حاکم ظالمی که وظیفه‌اش حکومت دینی است، جایز می‌باشد؟ با توجّه به این که روشهای دیگر اعتراض مفید نبوده، و این روش نیز ممکن است خطر قتل به همراه داشته باشد. آیا این عمل نوعی جهاد دفاعی محسوب می‌شود؟
جواب: هرگاه اسلام در خطر باشد، و هیچ راهی برای دفاع از اسلام جز این راه نباشد، این کار پس از اجازه از حاکم شرع واجب است. ولی نباید خودسرانه دست به این کار زد، که مایۀ تفرقه و سستی می‌شود.
سؤال 1741- اخیراً عدّه‌ای خود را حسینی، و گروه دیگر را یزیدی می‌نامند، و هر یک از دین و مقدّسات مایه می‌گذارند. این امر سبب شده که این جانب نسبت به مسائل دینی سست شوم. راهی پیش رویم بگذارید که از این آفت دین‌زدگی رهایی یابم.
جواب: شما در اینجا باید به مضمون آیۀ شریفۀ «یٰا ایُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ انْفُسَکُمْ لَا یَضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ اذَا اهْتَدَیْتُمْ»؛ «1» سعی کنید وظیفۀ خود را خوب و خالصانه انجام دهید. خداوند شما را یاری خواهد کرد. از مطبوعات فاسد و مفسد پرهیز کنید، و وارد جرّ و بحثهای جناحی نشوید.
______________________________
(1) «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! مراقب خود باشید. اگر شما هدایت یافته باشید، گمراهی کسانی که گمراه شده‌اند، به شما زیان نمی‌رساند.» (سورۀ مائده؛ آیۀ 105)
 

19- صدقه

سؤال 1742- عدّه‌ای از برادران بسیجی در راستای اهداف خیرخواهانه اقدام به تأسیس مؤسّسۀ امور خیریّه‌ای نموده‌اند. لطفاً به سؤالاتی در این راستا پاسخ فرمایید:
الف) نظر حضرتعالی دربارۀ چگونگی صرف صدقه در امور زیر چیست؟
1- صرف صدقه برای ساخت ساختمان مؤسّسۀ خیریّه. این ساختمان برای درمانگاه خیریّه، ساختمان اداری، خدمات رفاهی، و قرض الحسنه مورد استفاده قرار خواهد گرفت، و سود حاصله متعلّق به خیریّه است.
2- صرف صدقه برای خرید اقلام ضروری، مانند موادّ غذایی، پوشاک، لوازم اداری و مانند آن.
3- اختصاص دادن صدقه به صورت وام ضروری برای خانواده‌های تحت پوشش.
4- صرف صدقه برای امورات تعاونی به نفع مؤسّسۀ امور خیریّه.
5- هزینه کردن صدقه برای مدّتی معیّن و مشخّص، به عنوان موجودی اوّلیّۀ صندوق قرض الحسنه، که زیر نظر مؤسّسه اداره می‌شود، و استفاده از سود حاصله برای امورات خیریّه.
6- صرف صدقه برای سرمایه‌گذاری و استفاده بردن از سود آن به نفع امور خیریّه.
7- استفاده از صدقه برای حقوق کارمندان خیریّه.
8- صرف صدقه برای امور فرهنگی خانواده‌های تحت پوشش.
جواب: صدقات فقط به نیازمندان می‌رسد؛ مگر این که مردم به قصد هر کار خیر بدهند.
ب) دیدگاه حضرتعالی در ارتباط با نحوۀ صرف صدقه چیست؟
جواب: صدقه به نیازمندان می‌رسد.
ج) نظرتان در ارتباط با فروش اجناس مازاد و اضافی متعلّق به خیریّه، و وسائلی که جمع‌آوری می‌شود، و مورد استفاده نیست، چه می‌باشد؟
جواب: باید آن را بفروشند، و صرف همان مصارفی کنند که صدقه‌دهندگان در نظر داشته‌اند.
سؤال 1743- صدقاتی در صندوق خیریّه ریخته می‌شود. آیا متولّی صندوق می‌تواند آن پولها را عوض کند، مثلًا پول خورد را تبدیل به اسکناس نماید؟
جواب: اشکالی ندارد.
سؤال 1744- اگر فرد ثروتمندی کلیّۀ حقوق واجب شرعی خود، نظیر خمس و زکات را ادا کند، ولی در جامعۀ اسلامی افرادی را مشاهده نماید که به دلیل فقر و گرفتاری دچار بیماری‌هایی نظیر سوء تغذیه‌اند، که به تدریج منجر به مرگ آنها می‌شود، یا بیمارانی را سراغ داشته باشد که به دلیل نداشتن هزینۀ درمان در معرض مرگ هستند، آیا وظیفه دارد بخشی از دارائیش را برای موارد فوق الاشاره اختصاص دهد؟
جواب: در صورتی که جان مسلمانان در خطر باشد، نجات آنها به مقدار تمکّن واجب کفایی است. ولی اگر در رنج و زحمت باشند، نه خطر مرگ، رسیدگی به وضع آنها مستحبّ مؤکّد می‌باشد.
سؤال 1745- در فرض دیگر اگر برخی افراد ثروتمند و مرفّه در حدّ اعلای رفاه، و از همۀ مواهب و نعمتهای مادّی برخوردار باشند، و همزمان عدّه‌ای دیگر در نهایت عسر و حرج و مشقّت در زندگی طاقت‌فرسایی بسر ببرند، و از حدّ اقل رفاه از نظر مسکن و تأمین معیشت روزانه و مانند آن محروم باشند، هر چند این عسر و حرج منجر به مرگ و هلاکت آنها نشود، آیا شخص ثروتمندی می‌تواند با این منطق که چون حقوق شرعی واجب خود را ادا نموده، از اعانت و کمک به مستمندان دریغ ورزد؟ آیا اساساً در این قبیل موارد تکلیف شرعی خاصّی بر دوش ثروتمندان هست؟
جواب: در چنین شرایطی حکومت اسلامی می‌تواند برای برقرار ساختن نظم اجتماعی از اختیارات خود استفاد کند؛ از طریق وضع مالیاتهای عادلانه، یا مشابه آن.
سؤال 1746- در فرض سؤال قبل چنانچه از افرادی که در عسر و حرج قرار دارند، آگاهی تفصیلی و جزئی نداشته باشیم، ولی به طور کلّی و به نحو اجمالی آگاهی وجود داشته باشد، آیا تحقیق و تفحّص لازم است؟
جواب: چنانچه به صورت شبهۀ محصوره باشد، تفحّص لازم است. امّا اگر غیر محصوره باشد، لازم نیست.
سؤال 1747- برخی می‌گویند: «در این قبیل موارد حکم مولوی (نه ارشادی) ولیّ فقیه زمان مشخّص کنندۀ تکلیف خواهد بود.» حال اگر در کشوری، اعمّ از اسلامی یا غیر اسلامی، مسلمین دارای رهبری دینی به نحو مذکور نبودند، وظیفۀ آنها چیست؟
جواب: به مجتهدین جامع الشرائط، و در نبود آنها به عدول المؤمنین آگاه از مسائل شرع و مسائل زمان و مکان، مراجعه می‌کنند.

 

20- صلۀ رحم

سؤال 1748- آیا صلۀ ارحام، حقّ اللّٰه است، یا حقّ النّاس محسوب می‌شود؟
جواب: نوعی حقّ اللّٰه است، که خداوند دربارۀ رحم مقرّر فرموده است.
سؤال 1749- آیا صلۀ رحم هم مشمول قاعدۀ «لا حرج» و «لا ضرر» می‌شود؟ مثلًا اگر صلۀ رحم با شخصی، مایۀ هتک آبرو یا آزار انسان گردد، آیا ترک آن جایز است؟
جواب: آری، در مواردی که ضرر یا مشقّت مهمّی باشد، استثنا می‌شود.
سؤال 1750- در صورت بی‌حجابی ارحام، و عدم وجود شرایط نهی از منکر، بازهم صلۀ رحم واجب است؟
جواب: در صورتی که سبب امضای اعمال آنها نشود، باید صلۀ رحم را به جا آورد، و تا آنجا که ممکن است با زبان خوش، امر به معروف و نهی از منکر کرد.
سؤال 1751- چنانچه در همنشینی با اقوام نزدیک ترس آن باشد که خود انسان به غیبت مبتلا گردد، یا شاهد غیبت کردن دیگران باشد، و نهی از منکر را هم در آن مجالس به سخریّه بگیرند، آیا می‌توان با آنان قطع رابطه کرد؟
جواب: هرگاه امیدی به تأثیر نهی از منکر ندارید، و خوف آلودگی خودتان به آن گناه می‌رود، می‌توانید رفت و آمد نکنید. ولی تا می‌توانید سعی کنید صلۀ رحم را توأم با امر به معروف و نهی از منکر با زبان خوب ترک نکنید.
سؤال 1752- صلۀ رحم چیست؟ و چه کسانی جزء ارحام محسوب می‌شوند؟ و در چه مواردی اسلام دستور به قطع صلۀ رحم می‌دهد؟
جواب: صلۀ رحم یعنی پیوند با خویشاوندان، که گاه با دیدار آنها حاصل می‌شود، و گاه با نامه، یا تلفن، یا دعوت از آنان، یا طرق دیگر. و خویشاوندان خیلی دور را شامل نمی‌شود، و مادام که محذور و مانع شرعی و عرفی در کار نباشد، نباید قطع کرد.

 

21- طیّ الارض

سؤال 1753- انسانهایی که طیّ الارض دارند (مثلًا در قم است، از خدا می‌خواهد که او را به مشهد، جهت زیارت حرم امام رضا علیه السلام برساند. چند قدم راه می‌رود، به یاری خداوند به حرم می‌رسد!) چگونه به این درجه نائل می‌شوند؟
جواب: این گونه کرامات بعد از تهذیب نفس و خودسازی کامل ممکن است حاصل شود.
سؤال 1754- انسان چگونه می‌تواند طیّ الارض داشته باشد؟ می‌گویند: «کسی که چهل روز سکوت کند، چشم بصیرت او باز می‌شود!» نظر شما چیست؟
جواب: هر قدر انسان در طریق بندگی خدا و تقوا و پرهیز از گناه و خودسازی بیشتر پیش برود، چشم حقیقت بین او بیشتر باز می‌شود، و به اموری دست می‌یابد که افراد عادی دست نمی‌یابند.

 

22- عید الزهراء

سؤال 1755- شیعیان در روز نهم ربیع الأوّل به مناسبت عید الزهراء علیها السلام مراسم جشن و سرور برپا می‌کنند. در برخی از این مراسم آنچه از سخنان رکیک، و حتّی خلاف می‌دانند، می‌گویند؛ بلکه گاه مردان، خود را به شکل زن در می‌آورند! و هنگامی که به آنان تذکّر داده می‌شود، به روایت «رُفِعَ القَلَم» استناد جسته، و می‌گویند طبق این روایت، اعمال مذکور اشکالی ندارد. آیا این اعمال، جایز و موجب رضای خدا و اهل بیت عصمت و طهارت است؟ در صورت عدم جواز، توجیه روایت رفع قلم چیست؟
جواب: اوّلًا: روایتی با عنوان رفع قلم در آن ایّام مخصوص، در منابع معتبر نداریم.
ثانیاً: بر فرض، چنین چیزی باشد (که نیست) مخالف کتاب و سنّت است، و چنین روایتی قابل پذیرفتن نیست، و حرام و گناه در هیچ زمانی مجاز نیست.
همچنین سخنان رکیک و کارهای زشت دیگر.
و ثالثاً: تولّی و تبرّی راههای صحیحی دارد، نه این راههای خلاف.

 

23- فراگیری فلسفه و علوم غریبه

سؤال 1756- عدّه‌ای از علما و مراجع گذشته قائل به حرمت فراگیری فلسفه، و عدّه‌ای (بنابر آنچه معروف است) قائل به وجوب خواندن فلسفه هستند. علّامۀ مامقانی در کتاب مرآة الرشاد به پسرش چنین نصیحت می‌کند: «پسرم! تا وقتی که مجتهد نشده‌ای فلسفه نخوان» نظر حضرتعالی در این زمینه چیست؟
جواب: خواندن فلسفه با دو شرط اشکالی ندارد. نخست این که انسان قبلًا عقاید اسلامی را به قدر کافی فراگرفته باشد. و دیگر این که نزد استاد متعهّدی بخواند.
سؤال 1757- نظرتان در مورد فلسفه چیست؟ آیا با فلسفۀ نوین موافق هستید؟
منظور از ذکر این سؤال توضیح دربارۀ فلسفه نیست، بلکه تجسّس می‌باشد، چون مشاهده می‌شود که برخی از علما با فلسفه مخالف هستند.
جواب: فراگرفتن فلسفه برای کسانی که پایه‌های اعتقادی خود را محکم کرده‌اند نه تنها ضرری ندارد، بلکه کمک به پیشرفت فکری نیز می‌کند، ولی باید آن را نزد استاد متعهّدی فرا گرفت.
سؤال 1758- فراگرفتن علوم غریبه، مثل علم رمل و جفر و اسطرلاب، که هر یک فوائدی دارد، و بعضی از علمای بزرگ نیز رغبت به این علوم داشته‌اند، چگونه است؟
جواب: دستیابی به این علوم به طور صحیح مشکل است، و چه بهتر که از صرف وقت در آن بپرهیزید.

 

24- قرآن مجید

سؤال 1759- لطفاً توصیه‌ای جهت حفظ قرآن برای جوانان مملکت اسلامی، و حافظان کلام اللّٰه نورانی مرقوم بفرمایید.
جواب: حافظان قرآن باید سعی کنند به موازات حفظ قرآن، معانی آن را هم فراگیرند، و به موازات حفظ معانی، به آن عمل کنند، و به موازات عمل کردن، آن را منتشر سازند. که این وظایف چهارگانه، یکدیگر را تکمیل می‌کند.
سؤال 1760- اگر کسی توفیق حفظ تمام، یا قسمتی از قرآن را پیدا کند، و سپس آن را فراموش نماید، چه حکمی دارد؟ آیا سبب عقوبت او در آخرت خواهد بود؟
جواب: روایاتی در این زمینه داریم مبنی بر این که: «کسی که قرآن را حفظ نماید، سپس فراموش کند، عقوبت و مجازات دارد.» ولی ظاهراً این روایات شامل زمان ما نمی‌شود. بنابراین، اگر کسانی در عصر و زمان ما قرآن را فراگیرند، و بعد به واسطۀ گرفتاریهایی فراموش کنند، کار حرامی انجام نداده‌اند. البتّه چه بهتر که سعی کنند فراموش ننمایند.
سؤال 1761- چرا اکثر آیات قرآن خطاب به مردان است؟
جواب: در ادبیّات عرب، صیغه‌های مذکّر در بسیاری موارد، مفهوم عامّی دارد، و شامل مرد و زن هر دو می‌شود.
سؤال 1762- اگر کسی عمداً قرآن را به زمین بزند، آیا کفّاره دارد؟ اگر سهواً به زمین بیفتد چگونه است؟
جواب: در صورت عمد، گناه بزرگی انجام داده است، و چه بسا، کسانی که این کار را می‌کنند، مرتد شوند، و باید توبه کنند، و آن کار بد خود را با اعمال نیک آینده جبران نمایند، و امّا در صورت سهو گناهی نکرده، لکن در هر صورت باید خیلی مواظبت کند، و کفّاره‌ای ندارد.
سؤال 1763- بسیاری از مردم به علّت سخت بودن قرائت متون عربی و قرآن از یک سو، و از سوی دیگر از آنجا که برای دست زدن به قرآن حتماً باید وضو داشته باشند، تاکنون متأسّفانه یک بار هم قرآن نخوانده‌اند! حال اگر شما و امثال شما، که امکانات نشر و چاپ کتاب را به صورت گسترده در اختیار دارید، ترجمۀ کامل قرآن را بدون متن عربی آن چاپ کنید، به طور حتم این کار گامی خواهد بود در جهت مطالعۀ بیشتر قرآن توسّط مردم، که می‌تواند نقش مهمّی در جهت بهبود اخلاق و شخصیّت مردم در کلّ اجتماع ایفا کند. اگر ممکن است نظرتان را در این مورد بیان فرمایید.
جواب: چاپ ترجمۀ قرآن بدون متن عربی سبب می‌شود که تدریجاً اصل قرآن فراموش شود، و این خطر، ضایعۀ بزرگی برای اسلام خواهد بود. ولی قرآنهایی از ما و دیگران چاپ شده که هم متن عربی دارد، و هم ترجمۀ فارسی؛ سعی کنید تدریجاً به هر دو آشنا شوید، و اگر در ابتدا توأم با غلط بخوانید ضرری ندارد؛ تدریجاً درست می‌شود.
سؤال 1764- وقف غفران چیست؟ موارد آن را در قرآن مجید بیان فرمایید.
جواب: وقف غفران، مطابق فرمودۀ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، آن است که هرگاه بر آن کلمه وقف شود، موجب مغفرت و آمرزش است. و آن در ده مورد به شرح زیر است، که در بعضی قرآن‌ها در بالا یا پایین کلمه، «غفران» نگاشته شده است:
1- مائده/ 51، در کلمۀ «اولیاء».
2- انعام/ 36، در کلمۀ «یسمعون».
3- سجده/ 18، در کملۀ «فاسقاً».
4- سجده/ 18، در کلمۀ «لا یستوون».
5- یس/ 12، در کملۀ «آثار هم».
6- یس/ 30، در کملۀ «علی العباد».
7- یس/ 52، در کلمۀ «من مرقدنا».
8- یس/ 61، در کملۀ «أن اعبدونی».
9- یس/ 81، در کملۀ «أن یخلق مثلهم».
10- ملک/ 19، در کلمۀ «یقبضن» «1».
سؤال 1765- بعضی از قاریان قرآن، الفاظ قرآن را تغییر می‌دهند، مثل این که «موسیٰ» را «موسیٖ» و «عیسیٰ» را «عیسیٖ» و نیز «تَقْویٰ» را «تَقْویٖ» و «دنیا» را «دنییٖ» تلفّظ می‌نمایند، آیا چنین کاری درست است؟
جواب: گرچه این گونه قرائتها در میان عرب معمول بوده، ولی فعلًا خواندن آن به مصلحت اسلام و مسلمین نیست؛ طبق مشهور بخوانید.
سؤال 1766- هدیه دادن قرآن به یک مسیحی چه حکمی دارد؟ اگر شخصی چنین هدیه‌ای داده باشد، آیا باید پس بگیرد؟
جواب: در صورتی که امید هدایت او به وسیلۀ آن باشد، اشکالی ندارد، در غیر این صورت اشکال دارد.
سؤال 1767- آیا در قرآن کلمات فارسی هم وجود دارد؟
جواب: بعضی از کلمات در قرآن هست، که گفته می‌شود اصل آن فارسی است؛ مانند «سجّیل» که گفته می‌شود «سنگ گل» است.
سؤال 1768- آیا خواندن قرآن در مجالس به زبان غیر عربی جایز است؟
جواب: اشکالی ندارد؛ ولی ثواب تلاوت قرآن را ندارد.
سؤال 1769- نظرتان در مورد قرائت قرآنی که همراه با خودنمایی است، چیست؟
جواب: ریا در هر عبادتی، اشکال دارد.
سؤال 1770- آیۀ 61 سورۀ نور در مورد خوردن غذا از خانۀ اقوام احکامی دارد که مسلّماً برای تقویت نزدیکی و دوستی است. من به تفسیر آن بزرگوار مراجعه کردم،ولی شبهاتم بیشتر شد. لطفاً پاسخ فرمایید:
______________________________
(1) سرّ البیان فی علوم القرآن، صفحۀ 243.

الف) آیا تحت هر شرایطی، می‌توان از غذای نامبردگان استفاده کرد؟
ب) آیا جلب رضایت آنها لازم نیست؟
ج) ما در خوابگاههای دانشجویی هستیم، آیا می‌توانیم بدون اجازه از غذای دوستان و هم‌اطاقی‌هایمان استفاده کنیم؟
د) منظور از جملۀ «کلیدشان به دست شماست» چیست؟
ه) اگر جلب رضایت واجب نباشد، و احتمال مفسده هم ندهیم، سپس مفسده‌ای پیش بیاید، غذای خورده شده چه حکمی دارد؟
جواب: در صورتی که یقین یا اطمینان به عدم رضایت داشته باشید، جایز نیست، و اگر بعداً کشف خلاف شود، باید جبران کرد، و در مجموع منظور از آیه کسانی هستند که پیوند آنها با انسان به اندازه‌ای نزدیک است که علی القاعده راضی هستند.

 

25- کاروانهای عروسی

سؤال 1771- گُل کاری کردن ماشین، و بوق زدن در سطح شهر، اگر موجب جلب نظر نامحرم به داخل ماشین، یا باعث اذیّت و مزاحمت مردم شود، چه حکمی دارد؟
جواب: اگر برای مردم تولید مزاحمت کند، اشکال دارد.
سؤال 1772- مدّتی است که کاروانهای عروسی به آستان مقدّس حضرت محمّد بن موسی الکاظم علیه السلام- سبز قبا- می‌آیند. ولی متأسّفانه به دلیل عدم رعایت حجاب و پوشش اسلامی کامل توسّط عروس و دامادها، و این که بعضی از آنها تنها به فیلمبرداری و عکّاسی و نماد قرار دادن ضریح متبرّک قناعت می‌کنند، موجبات توهین و بی‌حرمتی نسبت به حریم مقدّس آن حضرت را فراهم آورده‌اند. ممانعت از ورود کاروانهای عروسی به داخل اماکن مذهبی چه حکمی دارد؟
جواب: لازم است این کاروانها جهات شرعی و شئون آن اماکن متبرّکه را رعایت کنند، و مسئولین این اماکن مقدّسه باید از طرق صحیح، از جمله نصب پلاکاردهایی هشدار دهنده، و توزیع اوراق چاپی، و تذکرات پی‌درپی، به گونه‌ای که به درگیری و خشونت منتهی نشود، مسأله را دنبال کنند.

 

26- کنوانسیون محو اشکال تبعیض علیه زنان

سؤال 1773- با توجّه به مفاد کنوانسیون، آیا موارد تعارض این معاهده بین المللی با احکام اسلامی را به گونه‌ای ارزیابی می‌نمایید که با حذف برخی موارد جزئی آن، به گونه‌ای که با روح کنوانسیون، یعنی رفع هرگونه تمایز، منافات نداشته باشد می‌توان موارد تعارض آن را با احکام اسلامی از میان برداشت و به این معاهده پیوست؟
جواب: تعارض مفاد این کنوانسیون، که در بالا به آن اشاره شد، به حدّی است که قابل تطبیق بر قوانین اسلامی نیست. ولی در بعضی از موارد راه حلهایی وجود دارد. امّا به طور کامل هیچ راهی برای آن موجود نیست. چه خوب است مسلمانان جهان برای حفظ مکتب خود با این گونه امور از موضع انفعالی برخورد نکنند، و به جای خودباختگی در برابر این قراردادهای تحمیلی، علمای بزرگ آنها گرد هم بنشینند، و آنچه مورد اتّفاق و اجماع است تبیین کنند، و موارد اختلافی را به اجتهاد مجتهدین واگذارند، و برای همیشه تحمیل کنندگان فرهنگها و مقرّرات بیگانه را از سازش به قیمت مخالفت با ضرورت اسلام مأیوس سازند.
سؤال 1774- از آنجا که برخی از موادّ کنوانسیون مذکور از نظر فقهی قابل نقد است، مستدعی است نظر مبارک خود را نسبت به موارد زیر بیان نمایید:
1- بر اساس مادّۀ یک این معاهده، باید هرگونه تمایز، استثنا و یا محدودیّت بر اساس جنسیّت در زمینه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مدنی، و یا هر زمینۀ دیگر لغو گردد.
با توجّه به این مادّه تفاوت زن و مرد در مواردی چون، میزان پوشش واجب بدن، نظر و لمس بدن جنس مخالف، دیه، قصاص، شهادت، ارث، طلاق، تعدّد همسران، امامت جماعت، لزوم تمکین جنسی، ولایت بر فرزندان، سرپرستی خانواده، حقّ حضانت، عیوب موجب فسخ نکاح، نشوز، لزوم سپری شدن عدّه برای ازدواج بعدی، مرجعیّت و قضاوت؛ تبعیض تلقّی می‌گردد، و باید از میان برداشته شود. آیا تساوی زن و مرد در موارد ذکر شده با احکام شرع مطابقت دارد؟
جواب: بی‌شک مساوات کامل، نه تنها مخالف ضرورت فقه شیعه، بلکه مخالف ضرورت اسلام و بر خلاف نصّ صریح قرآن و روایات متواتره است، و هیچ یک از علمای اسلام، نه در گذشته و نه در حال، اعتقاد به چنین مساواتی نداشته‌اند. اصولًا باید این معنی برای مجامع جهانی تبیین گردد که ملّتها نمی‌توانند با فرهنگ و مذهب خود وداع کنند، و چشم و گوش بسته تسلیم مقرّراتی شوند که نه در تصویب آن حضور داشته‌اند، و نه از نظر وجدان و منطق قطعیّت دارد.
ممکن است در بعضی از موارد جزئی، گفتگویی در میان علمای اسلام باشد، امّا مساوات کامل به صورتی که گفته شده هیچ موافقی ندارد.
سؤال 1775- 2- با توجه به این که مادۀ 9 و مادۀ 15 بند 4 در مورد کسب، تردّد، تغییر و یا حفظ تابعیّت خود و فرزندان، زن و مرد را مساوی می‌داند، آیا زن بدون موافقت همسر می‌تواند به تابعیّت هر کشوری درآید، و یا در هر شهری سکنی گزیند؟
جواب: این یکی از مواردی است که در بالا به آن اشاره شد، و با احکام و فرهنگ اسلامی سازگار نیست. به علاوه بدون شک سرچشمۀ مفاسد زیادی در جوامع انسانی می‌شود، که نمونه‌های آن را در همان کشورهای صنعتی مشاهده می‌کنیم، و آمارها در مورد متلاشی شدن خانواده‌ها شاهد گویایی بر این مطلب است. آری اگر زن تابعیّت کشور مورد نظرش را بپذیرد، ولی عملًا محلّ سکونت را با رضای زوج انتخاب کند اشکالی ندارد.

 

27- گروههای منحرف

سؤال 1776- گروهی از مردم عقیده دارند که خداوند (نعوذ باللّٰه) در حضرت علی علیه السلام حلول کرده، که در فارسی به «علی اللّهی» مشهور هستند، و به زبان ترکی آنها را «گوران» می‌خوانند، و به بیان خودشان «اهل حقّ» گفته می‌شوند. این فرقه در شهر ما زیاد هستند، و با همه رفت و آمد دارند، و هفته‌ای یک بار در خانقاه جمع می‌شوند، و در آن جلسه یکی از کتابهای آنها برای سرسپردگان قرائت می‌شود.
علایم ظاهری آنها این است که سبیل‌هایشان را اصلًا اصلاح نمی‌کنند، تا حدّی که دهانشان را می‌پوشاند. در زمانهای قدیم به علّت آگاهی دادن روحانیّت، مردم چندان با اهل این فرقه معاشرت نداشتند، نه از آنها دختری می‌گرفتند، و نه به آنها دختری می‌دادند، و حتّی قبرستان آنها از قبرستان دیگر مسلمانان جدا بود. ولی بعد از انقلاب اسلامی، به خصوص در چند سال اخیر، که صوفیگری را تبلیغ می‌کنند، به خود جرئت داده و تشکیلاتی کار می‌کنند، و عقاید خود را مرموزانه ترویج و اشاعه می‌دهند، و از مسلمانان کسانی هستند که آگاهانه و یا نا آگاهانه دختران خود را به پسران این فرقه می‌دهند، یا از افراد این فرقۀ فاسد برای آشپزی مراسمات مسلمان دعوت می‌کنند. نظرتان پیرامون این گروه و حشر و نشر با آنها چیست؟
جواب: با توجّه به آنچه دربارۀ عقیدۀ طایفه گوران، که در آن منطقه هستند نوشته‌اید، آنها گروهی منحرف و دور از حقیقت اسلامند. آنها را تا می‌توانید توجیه و ارشاد کنید، و اگر از عقاید خود دست بر ندارند، از آنها دوری کنید.
سؤال 1777- با عنایت به این که در منطقۀ آذربایجان شرقی در ارتباط با «بابک خرمدین» و افکار وی، شبهاتی ایجاد شده، خواهشمند است نظر مبارک خود را در ارتباط با ایشان مرقوم فرمایید. ضمناً بفرمایید که صرف بیت المال در راستای اشاعۀ نام و یاد ایشان چه حکمی دارد؟
جواب: نامبرده دارای انحرافات مهمّی بوده، و سزاوار است به خاطر تعصّبات قومی دنبال او را نگیرند، و صرف بیت المال و غیر بیت المال در این راه جایز نیست.
سؤال 1778- همۀ اهالی منطقۀ ما شیعیان دوازده امامی‌اند، امّا از نظر علمی، فرهنگی (چه دنیوی و چه دینی) خیلی عقبند. و بخاطر اهمیّت فراوان آن، سیّاحان شرق و غرب برای کوه‌نوردی وارد این منطقه می‌شوند، و با توجّه به ضعف فرهنگی و نبودن امکانات و مدارس، افراد فوق برای مردم مراکز فرهنگی تأسیس، و باغات احداث می‌کنند، و مردم ساده که از عواقب آن اطّلاعی ندارند، تحت تأثیر قرار می‌گیرند. آیا در چنین مناطقی، زمین دادن به غیر مسلمانان برای احداث مراکز فرهنگی، و فرستادن فرزندانشان به آن مراکز، جایز است؟
جواب: با شرحی که نوشته‌اید، کمکهای این گروه مشکوک یا مقطوع الفساد است. مؤمنین باید از آنها بپرهیزند، و فریب نقشه‌های دشمنان را نخورند. ولی اگر از کشورهای مسلمان، یا بی‌طرف، یا مراکز جهانی کمکهای بی‌قید و شرط و آبرومندانه‌ای شود، پذیرش آن ضرری ندارد. ضمناً مردم می‌توانند از نصف سهم مبارک امام زیر نظر روحانیون معتمد محلّ به جای این گونه کمکها استفاده کنند.

 

28- گناهان

الف) قاچاق

سؤال 1779- نظر به این که در مناطق مرزی، امر قاچاق کالا، از همه نوع، رواج فراوان داشته و دارد، و ضررهای جبران‌ناپذیری بر اقتصاد و فرهنگ زده و می‌زند، این جانب با همکاری تنی چند از دوستان، و ان شاء اللّٰه کمک شما بزرگواران، در حال تدارک برنامه‌ای برای مبارزه با امر قاچاق هستم. به همین جهت سؤالاتی طرح نموده، خواهشمندم پاسخ آن را مرقوم فرمایید.
1- حکم قاچاق کالا به طور کلّی، اعمّ از اشیایی که به طور مستقیم یا غیر مستقیم فسادآور است، از نظر شرع مقدّس اسلام چیست؟
2- آیا قاچاق خیانت به کشور و مردم محسوب می‌شود؟ آیا قاچاقچیان، و کسانی که به هر وسیله‌ای به آنها کمک می‌کنند، در حکم منافقینند؟ آیا قرآن کریم یا احادیث، بیان خاصّی در مورد این گونه افراد دارد؟
3- استفادۀ افراد دیگر از اموال فرد قاچاقچی، در قبال پول یا مجّانی چگونه است؟
4- اگر پول حاصل از قاچاق، توسّط شخصی که آن را به دست آورده، یا اشخاص دیگر، در مسیر کارهای تولیدی، یا خدماتی و مانند آن از کارهای سالم قرار گیرد، اصل پول و درآمد حاصل از آن چه حکمی پیدا می‌کند؟
5- اگر گذران زندگی به سختی انجام شود، اشتغال به قاچاق جایز است؟
6- افراد جامعه در قبال قاچاقچیان، و به طور کلّی پدیدۀ قاچاق چه برخوردی باید داشته باشند؟
7- متأسّفانه امر رشوه توسّط قاچاقچیان بین برخی ارگانهای دولتی شایع گشته است، چه توصیه‌ای برای این افراد دارید.
جواب 1 تا آخر: قاچاق کالا (یعنی ورود غیر قانونی آن از مرزها) بر خلاف دستور شرع است، و باید از آن به شدّت پرهیز کرد. مخصوصاً هنگامی که موجب ضرر و زیان جامعه می‌شود، و به اقتصاد کشور اسلامی لطمه وارد می‌کند، و کمک کردن به قاچاقچیان در امر قاچاق جایز نیست. و گرفتن رشوه در این زمینه گناه مضاعف دارد، و بر همگان لازم است امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نکنند.

 

ب) خودکشی

سؤال 1780- متأسّفانه چند سالی است که در شهر ما خودکشی شایع شده، و عدّه‌ای از جوانان و نوجوانان اقدام به این کار زشت می‌کنند. ولی بنظر می‌رسد که اگر جنبۀ شرعی و عواقب اجتماعی آن به صورت مشروح برای این گروه سنّی تشریح گردد، بسیاری از آنها از عمل خود منصرف گشته، و حتّی فکر آن را نخواهند کرد. با عنایت به این موضوع، لطفاً به سؤالات زیر پاسخ دهید:
الف) حکم شرعی قتل نفس چیست؟
ب) با توجّه به این که بدن متعلّق به خود شخص می‌باشد، نه به دیگری، و مسئولیّت آن به خود شخص برمی‌گردد، چرا خودکشی حرام است؟
ج) افرادی که قتل نفس می‌کنند، در عالم برزخ چه وضعی خواهند داشت؟
د) فردی که خودکشی می‌کند، آیا اثر سوء این عمل در دادگاه خداوند متعال، گریبانگیر والدین او نیز می‌شود؟
ه) گرفتن مجالس سوگواری و دفن آنها در قبرستان مؤمنین چگونه است؟
و) در برخی موارد، خانواده‌های داغدیده با این توجیه که این کار در حالت عادی صورت نگرفته، آداب و رسوم مرگ طبیعی را برای آنها اعمال می‌کنند، آیا این عمل صحیح است؟
ز) آیا افرادی که خودکشی می‌کنند از شفاعت اهل بیت برخوردار می‌گردند؟
ح) آیا احتمال بخشودگی در درگاه حق تعالی، با عنایت به فرمایشات معصومین علیهم السلام برای چنین افرادی، وجود دارد؟
جواب الف تا ح: خودکشی به یقین از گناهان کبیره است، و مالکیّت انسان نسبت به نفس خویش، نمی‌تواند دلیل بر خودکشی شود. همان گونه که مالکیّت انسان نسبت به اموالش، نمی‌تواند مجوّز آتش زدن آن گردد. البتّه باید تمام مراسم را برای این گونه افراد مانند مسلمان عادّی انجام داد، و برای نجات آنها دعا کرد، شاید مشمول عفو الهی واقع شوند.
سؤال 1781- با عنایت به این که در بعضی از مناطق خودکشی، مخصوصاً در بین زنان، زیاد شده، خواهشمند است حکم آن را بیان فرمایید.
جواب: خودکشی به هیچ وجه جایز نیست، و به حکم شرع حرام و از گناهان کبیره است. امام ششم علیه السلام می‌فرماید: «کسی که عمداً خودش را بکشد، برای همیشه در آتش جهنّم می‌ماند، و برای او خلاصی نیست.»

 

ج) حقیر شمردن گناه

سؤال 1782- آیا کارهایی همچون حقیر شمردن، یا خوش‌حالی از گناه، یا آشکار کردن آن (چه کبیره و چه صغیره)، باعث مضاعف شدن مجازات جرم مورد نظر می‌شود، یا گناه کبیرۀ مستقلّی محسوب می‌گردد؟
جواب: این امور گناه دیگری محسوب می‌شود.
 

د) اهانت

سؤال 1783- اهانت به چه معناست؟ آیا از کبایر است؟
جواب: اهانت به معنای توهین و تحقیر نمودن مسلمانان، و از کبایر است.

 

ه) سوء ظنّ

سؤال 1784- بنده در یک جلسه، که مردم جمع بودند، عرض کردم: «فلان جا هم جلسه‌ای هست، شرکت کنید.» چند روز گذشت. در خلوت، نه در انظار دیگران، به شخصی عرض کردم: «چرا شما به این جلسه نمی‌آیید؟ نمی‌خواهم تجسّس کنم، ولی چون می‌دانم نسبت به جلسات حساسیّت دارید، و اهمیّت می‌دهید؛ انتظار داشتم مردم را به این جلسه تشویق کنید.» آن شخص گفت: «شما نسبت به من سوء ظنّ دارید!» آیا این طرز برخورد بنده از نظر شرعی سوء ظنّ محسوب می‌شود؟
جواب: این مقدار که گفته‌اید، سوء ظنّ نبوده و اشکالی ندارد.

 

و) آشکار کردن گناه

سؤال 1785- آیا آشکار کردن گناه، در جایی که غرض عقلایی وجود دارد (مثل آشکار نمودن نزد طبیب یا عالم) جایز است؟
جواب: در آنجا که ضرورتی داشته باشد، و بدون آن ضرورت برطرف نشود، اشکالی ندارد.

 

ز) هجرت از محیط گناه

سؤال 1786- در شهر تهران فساد و منکرات و بدحجابی شایع گشته، و متأسّفانه مسئولان نظام هم در خواب سنگینی فرو رفته‌اند. این جانب از دوران بلوغ، از لحاظ اجتماعی و مخصوصاً دینی با محیط تهران ناسازگارم، و به هیچ وجه تاب تحمّل آن را ندارم. با توجّه به دستور اکید خداوند متعال در قرآن کریم، سورۀ مبارکۀ نساء، آیۀ 100، آیا برای نجات خود از این فساد، بهتر نیست به شهرهای مقدّسی چون قم یا مشهد هجرت نمایم، تا هرچه زودتر از این نابسامانی روحی نجات پیدا کنم؟
جواب: در صورتی که هیچ راهی برای حفظ دین و ایمان خود جز هجرت نمی‌بینید، هجرت کار لازم و شایسته‌ای است؛ ولی این کار را با مطالعۀ بیشتر و موافقت پدر و مادر انجام دهید.

 

ح) توبۀ از گناه

سؤال 1787- انسان بسیار گنهکاری هستم، و گناهان وحشتناکی مرتکب شده‌ام. از اعمال گذشته توبه کرده، و در اوّلین مرحله، پشیمان و نادم هستم. آیا خدا مرا می‌بخشد؟ چه کارهایی اجر بسیار زیاد دارد، که در ابتدا آنها را انجام دهم، تا آرامش یابم؟
جواب: بالاترین عمل، امیداواری به عفو و بخشش الهی، و پرهیز از آنچه خداوند در قرآن، و پیامبر اکرم و ائمّۀ معصومین علیهم السلام در فرمایشاتشان فرموده، و علما و مجتهدین در رساله‌ها بیان کرده‌اند. سعی کنید با کارهای خوبِ آینده، مخصوصاً خدمت به مردم با دست یا زبان یا مال، اعمال بد گذشته را جبران کنید.
سؤال 1788- اگر انسان قبل از بلوغ گناهانی که مربوط به خودش باشد (نه حقّ النّاس) را با علم و آگاهی مرتکب شده باشد، حکمش چیست؟
جواب: از جواب بالا معلوم شد.

 

29- مراسم ولادت امام هفتم علیه السلام

سؤال 1789- سالروز ولادت امام هفتم علیه السلام، مقارن با ایّام سوگواری حضرت سیّد الشهداء علیه السلام و یارانش می‌باشد، که جمع بین این دو در اذهان عمومی تا حدّی متناقض می‌نماید. در حالی که نسبت به میلاد حضرت زینب کبری علیها السلام که در ایّام فاطمیّه و در شعاع شهادت حضرت زهرا علیها السلام قرار گرفته، این مشکل به ذهن نمی‌آید.
در مقایسۀ این دو، نکات ذیل حائز اهمیّت است:
1- فاصلۀ زمانی ولادت امام موسی بن جعفر علیه السلام (هفتم صفر، بنابر تنها روایت موجود) از شهادت امام حسین علیه السلام حدود 26 روز می‌باشد. در حالی که میلاد حضرت زینب علیه السلام (پنجم جمادی الاولی) با شهادت حضرت فاطمه علیها السلام (سیزده جمادی الاولی) هشت روز فاصله دارد.
2- بی‌شک مقام و مرتبت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام که هفتمین امام شیعیان است، از حضرت زینب علیها السلام که از مقام امامت برخوردار نیستند، بالاتر است، و به همین نسبت، میلادشان نیز اهمیّت بیشتری دارد.
3- با توجّه به احادیث معتبر، بر هیچ کس پوشیده نیست که در جمع معصومین علیهم السلام، شأن و منزلت بانوی محشر، مرکز اتّصال نبوّت به ولایت، امّ الائمّه، حضرت زهرا علیها السلام نیز از فرزندش امام حسین علیه السلام والاتر است.
ولی با کمال تعجّب محافل مذهبی در سالروز میلاد حضرت زینب علیها السلام به جشن و سرور پرداخته، لکن به زاد روز آن امام همام اهتمام نورزیده، و مع الاسف بی‌توجّه از کنار آن می‌گذرند، بلکه عموم مذهبی‌ها در برخورد با مجلسی تحت عنوان بزرگداشت ولادت حضرتش، به طرح اشکال می‌پردازند. لطفاً در این راستا به دو سؤال زیر پاسخ فرمایید:
الف) نظر حضرتعالی در مورد موضوع فوق چیست؟
جواب: با توجّه به این که معمول شیعه آن است که عزاداری امام حسین علیه السلام را تا اربعین ادامه می‌دهد، و در پایان ماه صفر نیز وفاتهای متعدّدی است؛ به خاطر این جهات مختلف، کلّ دو ماه محرّم و صفر در عرف پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام به عنوان دو ماه سوگواری معروف شده است، به همین دلیل از برگزاری جشن عروسی در تمام این دو ماه اجتناب می‌کنند؛ از این جهت تولّد امام کاظم علیه السلام تحت الشعاع مصائب مختلف مجموع این دو ماه قرار گرفته است. در حالی که مسألۀ تولّد حضرت زینب علیها السلام در مقایسۀ با شهادت زهرای مرضیّه علیها السلام این چنین نیست.
علاوه بر این، در بعضی روایات نیز آمده که بعد از واقعۀ کربلا تا چهل روز آثار عزای آن حضرت در طبیعت نیز بوده است. این نکته نیز فراموش نشود که طبق بعضی روایات معروف، روز هفتم ماه صفر، روز شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام است. به خصوص این که ولادت حضرت زینب علیها السلام قبل از شهادت زهرای مرضیّه است.
ب) با عنایت به مقدّمۀ مطوّل و موارد سه‌گانۀ فوق الذّکر، آیا برپایی محفل میلاد زاد روز حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام، و ذکر میلاد آن بزرگوار، و ابراز سرور و شادی توسّط محبّان آن حضرت، خلاف شرع است؟
جواب: خلاف شرع نیست؛ ولی اولیٰ آن است که حرمت اربعین (چهل روز) شهادت، مقدّم داشته شود.

 

30- مسائل عمومی مشاغل

سؤال 1790- اگر نگهبانی به وظیفه خود عمل نکند (مثلًا سر وقت در محلّ پست خود حاضر نشود) آیا پولی که می‌گیرد و غذایی که مصرف می‌کند، اشکال شرعی دارد؟
جواب: هر کارگر و کارمندی به وظیفه‌اش عمل نکند، حقوق او اشکال دارد.
سؤال 1791- شخصی 14 الی 15 سال است که در اداره‌ای خدمت می‌کند، و چون استخدام شده، باید مبلغ معیّنی به او بدهند تا از آنجا برود. آیا می‌توان او را اخراج کرد؟
جواب: آری در صورت تخلّف و نپذیرفتن تذکّرات، اخراج او بی‌مانع است؛ ولی حقّ و حقوق عرفی و قانونی او را باید پرداخت کرد.
سؤال 1792- بعضی ادارات به شاگردان ممتاز کارمندانشان مبلغی به عنوان جایزه می‌دهند. اگر یکی از این کارمندها کارنامۀ شخص دیگری (مثلًا برادرزاده‌اش) را ارائه دهد، استفاده از جایزۀ دریافتی چه حکمی دارد؟
جواب: در صورتی که مخالف مقرّرات آن اداره باشد جایز نیست.
سؤال 1793- ارگانهای دولتی افرادی را از طریق امتحان و مصاحبه و مانند آن، و تعدادی را نیز از طریق رابطه و پارتی‌بازی، گزینش و به کار می‌گیرند. به نحوی که اگر این رابطه نبود، افراد دیگری را از طریق امتحان و مصاحبه، جذب می‌کردند.
حقوق و مزایای افرادی که از طریق پارتی‌بازی، جذب کار شده‌اند چه حکمی دارد؟
جواب: اصل این کار جایز نیست، و حقوقی که می‌گیرند اشکال دارد.
سؤال 1794- همان‌طور که مستحضرید امکانات و وسایل دولتی، نظیر خودرو، در صورتی که تمامی هزینۀ آن توسّط بیت المال پرداخت گردد، خودرو خدمت محسوب می‌شود، و استفادۀ شخصی از آنها ممنوع است. آیا اجازۀ مقام مافوق مجوّز استفادۀ شخصی از این وسایل می‌گردد؟ به عبارتی ساده‌تر، آیا مافوق می‌تواند اجازۀ دخل و تصرّف در بیت المال را صادر کند؟
جواب: در صورتی که مطابق مقرّرات چنین اجازه‌ای نداشته باشد، استفاده از آن جایز نیست.
سؤال 1795- ریختن اجناس زائد (میوه‌های فاسد، کارتن، بسته‌ها، و مانند آن) به داخل جوی آب چه حکمی دارد؟
جواب: ریختن آنها در جوی آب، و آنچه باعث اذیّت و آزار و ضررِ و زیان مردم می‌شود، جایز نیست، و بهتر است در مکانهایی که معمولًا برای آن کار در نظر گرفته شده ریخته شود.
سؤال 1796- طبق قانون ساعت ورود و خروج برای کلیّۀ پرسنل ادارات (حتّی رئیس و مدیر کل) یکسان می‌باشد. آیا صرف ریاست مجوّز تخلّف از قانون می‌شود؟
آیا رئیس یک اداره حق دارد هر زمان که اراده کرد وارد یا خارج شود، و ساعتی برای این کار ثبت نکند؟
جواب: تفاوتی بین رئیس و مرئوس از این جهت نیست. مگر این که مقرّرات ادارۀ متبوعه، حقّ خاصّی برای شخصی در نظر گرفته باشد.
سؤال 1797- در بعضی ادارات مزایایی به عناوین مختلف، که قبلًا واقعیّت خارجی داشته، به رؤسا پرداخت می‌شود. مثل این که چون بازرسان اداره در مدّت سکونت در شهر محلّ مأموریّت به علّت عدم وجود مهمانسرا، در منزل رئیس اداره پذیرایی می‌شدند، لذا مبلغی به عنوان حقّ سفره به آنها پرداخت می‌گردید، امّا با توجّه به این که در حال حاضر چنین مواردی به وجود نمی‌آید، و عناوین از بین رفته، و هر اداره امکانات کافی برای امثال این امور تدارک دیده است، دریافت چنین مبالغی از بیت المال چه حکمی دارد؟
جواب: در صورتی که خلاف مقرّرات باشد جایز نیست.
سؤال 1798- در بعضی ادارات دولتی، آخرین حدّ اضافه کاری 120 ساعت است، که محاسبۀ آن به دقّت توسط رئیس اداره انجام می‌شود. در حالی که برای خود رئیس اداره بدون انجام هیچ گونه محاسبه، و حتّی انجام اضافه کاری، این حد لحاظ می‌شود. آیا دریافت این مبلغ بدون انجام کار، و حتّی مبلغ نهایی به خاطر چند ساعت مجاز می‌باشد؟
جواب: در صورتی که خلاف مقرّرات باشد جایز نیست.
سؤال 1799- دیر آمدن و زود رفتن از محلّ کار چه حکمی دارد؟
جواب: باید وقت را شرعاً مراعات کنند.
سؤال 1800- هنگامی که به حضرت علی علیه السلام اعتراض کردند: «چرا در حقوق و تقسیم بیت المال فرقی نمی‌گذارید … » ایشان فرمودند: «در کتاب خدا که فرقی ندیدم، و عمل پیامبر صلی الله علیه و آله را هم که خودتان دیدید!» پس تفاوت حقوق‌ها بر چه اساسی است؟
جواب: ظاهراً آنچه در آن حدیث و احادیث مشابه آن آمده، ناظر به مال الخراج است؛ زیرا اراضی خراجیّه متعلّق به همۀ مسلمین می‌باشد، و باید به طور مساوی تقسیم شود. به علاوه بعید نیست این سخن اشاره به امتیازاتی باشد که در زمان عثمان میان شرفای قبایل و زورمندان قائل می‌شدند. ولی اگر تفاوت به خاطر کثرت عائله، یا خدمت بیشتر، و فعّالیّت افزونتر در امور اسلامی باشد، اشکالی ندارد.
سؤال 1801- کارکنانی که در ادارات مشغول خدمت هستند، نوعی اضافه کار، یا حقّ الزحمه- به تناسب مشارکت در انجام برخی از فعّالیّتها- دریافت می‌کنند. اگر به هر یک از کارکنان به تناسب فعّالیّتی که انجام داده‌اند حقّ الزحمه‌ای بیشتر یا کمتر تعلّق گیرد تکلیف چیست، و چه تکلیفی متوجّه عامل تقسیم و کارمند مربوط است؟
جواب: عامل تقسیم باید مطابق قانون و برنامه عمل کند، و حقّ کسی را ضایع نکند. و اگر خلاف کرد، کارکنان حقّ اعتراض دارند.
سؤال 1802- آیا مسئول حراست یک اداره می‌تواند فردِ مسلمانِ نماز خوانِ شیعۀ دوازده امامی را جهت تست اعتیاد بالاجبار وادار نماید که به طور ایستاده و بدون آب و طهارت در شیشه‌ای ادرار نماید؟
جواب: آزمایش عدم اعتیاد نیازی به چنین کارهایی ندارد، و هیچ کس نباید دیگری را به این گونه کارها مجبور کند.
سؤال 1803- در نوبت کاری شب به افرادی که در این مرکز نگهداری می‌شوند غذای ساده‌ای می‌دهند. پرسنل، یا از غذای ظهر که مفصّل‌تر بوده برای شام خود استفاده می‌کنند، یا از انبار، موادّ اوّلیّه می‌گیرند و برای خود غذای دیگری می‌پزند، که با غذای کسانی که در این مرکز نگهداری می‌شوند تفاوت دارد. لطفاً بفرمایید:
1- خوردن غذایی که با غذای سالمندان متفاوت است، چه حکمی دارد؟
2- خوردن غذا همراه و مانند سالمندان (از نظر نوع و طرز پخت) مخصوصاً هنگام افطار و سحر در ماه مبارک رمضان چه حکمی دارد؟
جواب: این کار اصولًا با روح آداب اسلامی سازگار نیست، و اگر بر خلافِ مقرّراتِ تغذیۀ آن محلّ باشد، حرام است.
سؤال 1804- شخصی مأمور خرید یک شرکت است، و از مغازۀ خاصّی برای آن شرکت خرید می‌نماید. البتّه اجناس آن مغازه ارزان‌تر از جاهای دیگر است، و آن شخص در حدّ ممکن چانه می‌زند. بنابراین خرید از آن مغازه به نفع شرکت می‌باشد.
ولی صاحب مغازه مبلغی به مأمور خرید می‌دهد، که همیشه از آن مغازه خرید کند.
گرفتن این پول چه حکمی دارد؟
جواب: هرگاه آن پول از محل درآمد صاحب مغازه باشد، و اثری روی قیمت اجناس خریداری شده نگذارد، اشکالی ندارد.
سؤال 1805- برخی از مؤسّسات و دستگاهها به خاطر ارائۀ خدمات، از مردم پول دریافت می‌کنند، (و به منظور کمک به کارمندان و کارکنان آن مرکز، درصدی از درآمد فوق میان اعضا تقسیم می‌شود) حال اگر کارمند یا کارمندانی برای افزایش درآمد مؤسّسه، اقدام به گرفتن هزینه به ناحق از مراجعه‌کننده نمایند، تا از سهم بیشتری برخوردار شوند، آیا در صورت اطّلاع از عمل فوق، دریافت پول از مرکز مربوطه (چه دولتی و چه غیر دولتی) شرعاً و قانوناً مجاز است؟ (لازم به یادآوری است که درآمد مرکز مربوطه در یک محل جمع‌آوری شده، سپس میان اعضا تقسیم می‌گردد).
جواب: اگر چیزی بیش از مقرّرات آن مؤسّسه دریافت دارند جایز نیست، و تقسیم آن نیز حرام است.
سؤال 1806- چنانچه یکی از کارکنان بانکها یا مؤسّسات دولتی، با استفاده از اسم و عنوان و تخصّص خود، در ساعات غیر اداری برای کسی که مشتری بانک یا مؤسّسه است کار کند، و حقوق دریافت نماید، در صورتی که در بانک یا مؤسسه خود به تخصّص او نیاز باشد و حاضر به انجام کار اضافی نگردد، حقوق دوّم او چه وضعی دارد؟
جواب: کسی مجبور نیست تخصّص خود را در خارج از دایرۀ قراردادش در اختیار دیگری بگذارد.
سؤال 1807- چنانچه شرکتی، با این هدف که از موقعیّت شغلی کارگزاران دولت، یا بانکها برای کسب امتیازات مالی و پشتیبانی از برنامه‌های خود بهره‌مند شود، کارمندی را به عنوان عضو هیئت مدیره شرکت معرّفی، یا انتخاب نموده، و با واگذاری سهام در سرمایۀ شرکت شریک نماید، و آن شخص نیز به هر ترتیب از قصد شرکت آگاه باشد، آیا حقوقی که از طرف شرکت به وی پرداخت می‌شود، یا اصل سود سهامی که از طریق مذکور به نام او ثبت گردیده، برای گیرنده حلال است؟ حقوقی که شخص مذکور از مؤسّسۀ اصلی متبوع می‌گردد چه حکمی دارد؟
جواب: چنانچه برنامۀ جدید مزاحمتی با کار قبلی نداشته باشد، و بر خلاف مقرّرات و تعهّدات او نباشد، هر دو حقوق برای او حلال است.
سؤال 1808- آیا کار کردن نزد شخصی که درآمدش از پول حرام است، جایز می‌باشد؟
جواب: اگر یقین داشته باشید که مزد شما را از پول حرام می‌دهد، جایز نیست.
سؤال 1809- آیا تجمّل‌گرایی در ادارات را به عنوان آبروی مملکت می‌دانید؟
جواب: اگر تجمّل‌گرایی به معنای اسراف و تبذیر باشد، حرام است، و اگر اسراف و تبذیر نیست، بهتر ترک آن است.
سؤال 1810- از قدیم الأیام کار در خارج خانه بر دوش مردان بوده است. اکنون به خاطر جهل بعضی از مردان، برخی از مشاغل اجتماعی را، که نیاز به بودن زن نمی‌باشد، به آنها محوّل کرده‌اند. آیا صحیح است که بعضی از زنان، مشاغل مردان را بدست بگیرند، در حالی که طبیعت برای هر یک از زن و مرد، مشاغل مختصّ به خود را قرار داده است؟
جواب: اشتغال زنان به کار، با حفظ جهات شرعی، حرام نیست. ولی بی‌شکّ مسألۀ تربیت فرزندان برای زنان مهمتر است.

 

31- مشاغل خاصّ

الف) شغل روحانیّت

سؤال 1811- هدف شما از طلبگی، و رمز موفقیّتتان در این راه چه بوده است؟
جواب: در صورتی که نظم و پشتکار و خلوص نیّت برای خدمت را رعایت کنید موفّق خواهید شد.
سؤال 1812- آیا طلبه‌ای که لباس روحانیّت می‌پوشد، باید همان موقع به تبلیغ برود؟ به نظر شما یک طلبه چه موقعی باید لباس بپوشد؟
جواب: بعد از اتمام لمعتین زمان مناسبی برای پوشیدن لباس روحانیّت است.
و چه بهتر که از همان زمان تمرین تبلیغ را شروع کند، و سپس به تبلیغ برود.
سؤال 1813- به نظر شما متحجّر به چه کسانی گفته می‌شود؟
جواب: معمولًا این کلمه دربارۀ کسانی به کار برده می‌شود که تأثیر شرایط و زمان و مکان را در مسائل شرعیّه درک نمی‌کنند.
سؤال 1814- نظر حضرتعالی در مورد سخن امام راحل قدس سرّه که فرمودند «هرکس در مدرسه بماند و درس نخواند، حرام است.» چیست؟
جواب: اگر درس نخواند، استفادۀ او از مدرسه غاصبانه و حرام است.
سؤال 1815- اگر در حوزۀ علمیّه‌ای، برای کنترل شهوت، در غذا کافور بریزند، با توجّه به مضرّاتی که می‌تواند برای نطفه داشته باشد، و امکان عقیم شدن انسان نیز می‌رود، این کار چه حکمی دارد؟
جواب: اگر احتمال خطر و ضرر قابل ملاحظه‌ای باشد، جایز نیست، و معمولًا مقدار بسیار کمی می‌ریزند که ضرر و خطر نداشته باشد.

 

ب) خدمۀ هواپیماها

سؤال 1816- گرفتن غذاهای اضافی در پروازهای هوایی، برای خدمه و مانند آنها، در صورتی که امکان نگه‌داری برای پرواز بعد، یا تحویل به کترینگ وجود دارد، و غذا فاسد نمی‌شود، چه صورت دارد؟
جواب: در صورتی که مقرّرات اجازه دهد، اشکالی ندارد.

 

ج) رفتگران

سؤال 1817- بعضی از رفتگرها با این که از شهرداری حقوق می‌گیرند، و فقیر و عاجز هم نیستند، از مردم نیز مطالبه اجرت می‌کنند. آیا این کار جایز است؟
جواب: در صورتی که دهندگان پول با میل خودشان به عنوان انعام چیزی به آنها بدهند، مانعی ندارد.

 

د) کارکنان کمیتۀ امداد

سؤال 1818- هنگام برگزاری بعضی مراسمات در کمیتۀ امداد حضرت امام رحمه الله، مانند جشن عاطفه‌ها، از کمک‌های جمع‌آوری شده، مبالغی به عنوان پاداش به پرسنل برگزارکننده پرداخت می‌گردد. این کار چه حکمی دارد؟
جواب: تنها می‌توان اجرت زحمات آنها را از آن کمکها پرداخت کرد.
 

ه) طلافروشان

سؤال 1819- خرید طلا از کسانی که احتمال داده می‌شود طلایشان سرقتی باشد، چه حکمی دارد؟
جواب: در صورتی که احتمال قابل ملاحظه‌ای باشد اشکال دارد.
سؤال 1820- معاوضۀ طلا با عیار 21، به طلای 18 عیار، با تفاوت و زن چه حکمی دارد؟ مثلًا ده مثقال طلای 21 عیار را، به هشت مثقال طلای 18 عیار معامله کنند.
آیا جایز است؟
جواب: جایز نیست؛ بهتر است دو معامله جداگانه انجام دهند.
سؤال 1821- طلافروشان در هنگام خرید، نگین را از انگشتر یا گردنبند جدا می‌کنند، و در هنگام فروش طلا را با نگین می‌فروشند. این گونه معاملات شرعاً چه حکمی دارد؟
جواب: در صورتی که طبق توافق طرفین صورت گیرد اشکالی ندارد.
سؤال 1822- نگاه کردن به دست و صورت خانمهایی که برای خرید طلا به مغازه مراجعه می‌کنند چه حکمی دارد؟ اگر ضرورت داشته باشد چه حکمی دارد؟
جواب: نگاه کردن به گردی صورت و دستها تا مچ، هرگاه بدون قصد لذّت باشد و خوف وقوع در گناه نرود، اشکالی ندارد.

 

و) کارمندان مخابرات

سؤال 1823- این جانب مدّتی است که در یکی از باجه‌های مخابرات مشغول به کار هستم. کارفرمایم معتقد است که از نرخهای مخابرات بیشتر باید گرفت. کار دیگری که انجام می‌دهیم، خدمات فوری است؛ مثلًا کارهایی از قبیل خلافی ماشینها باید زود گرفته شود، ولی به دلایلی زود انجام نمی‌شود. وی می‌گوید: «ارباب رجوع را با دروغ بفرست تا بروند» حال اگر من دروغ بگویم، گناه کرده، و به خلق خدا نیز ظلم نموده‌ام، و اگر راستش را بگویم، ارباب رجوع با من درگیر شده، کارم را هم از دست می‌دهم.
مشکل دیگر این است که اگر کسی تلفن بزند و مبلغ آن 27 تومان شود، به خاطر نبودن پول خُرد، مجبور هستم 30 تومان بگیرم. حکم شرع دربارۀ این مسائل چیست؟
جواب: چنانچه نتوانید کارفرما را متقاعد کنید که طبق قوانین و مقرّرات عمل شود، آن کار را رها کنید، و به دنبال کار مشروعی باشید. ان شاء اللّٰه خداوند به شما کمک خواهد کرد.

 

ز) دامپزشک

سؤال 1824- دامپزشکی هستم که امور درمانی حیوانات را انجام می‌دهم. با توجّه به مسئولیّت شغلی این جانب لطفاً بفرمایید: درآمد حاصل از درمان و معاینۀ سگ و گربه در صورتهای زیر چه حکمی دارد؟
1- سگ‌ها و گربه‌های ولگرد.
2- سگ‌ها و گربه‌های اهلی، که به طور عادی در کنار انسانهای زندگی می‌کنند و مشکلاتی می‌آفرینند.
3- سگ‌ها و گربه‌های اهلی، که برای شکار یا کار دیگر از آنها استفاده می‌شود.
4- سگ‌ها و گربه‌هایی که به جهت امور زینتی و جایگزین شدن عاطفه در خانه یا محلّ کار نگهداری می‌شود.
جواب: درمان سگها و گربه‌هایی که فایدۀ مشروعی دارند، و گرفتن اجرت در مقابل آن مانعی ندارد. همچنین در مواردی که حیوانات ولگردی باشند که اگر کنترل نشوند مشکلاتی می‌آفرینند.

 

ح) رانندۀ تاکسی

سؤال 1825- سازمان تاکسیرانی جهت هر مقصدی مبلغی را به عنوان کرایه مشخّص نموده است. حال اگر عرف جهت همان مقصد مبلغی مغایر با نظر سازمان در نظر بگیرد، آیا می‌توان طبق عرف عمل کرد؟
جواب: چنانچه سازمان مذکور یک سازمان رسمی است، باید به نرخ آن عمل کرد.
سؤال 1826- آیا می‌توان کرایۀ بین دو مسیر را طبق عرف محل گرفت، حتّی اگر بالاتر از انتهای مسیری باشد که سازمان برای آن کرایه مشخّص کرده است؟
جواب: در صورتی که مسیر فرق داشته باشد مانعی ندارد.
سؤال 1827- به هنگام گرفتن کرایه بطور ناخواسته و مکرّر، دستم با دست زنان نامحرم برخورد می‌کند. حکم آن چیست؟
جواب: حرام نیست؛ ولی سعی کنید چنین اتّفاقی نیفتد.

 

ط) معلّمان

سؤال 1828- در برخی اوقات به موجب قانون، انجام خدمت معلّمان در مدارس یا مراکز آموزشی مجوّز قانونی ندارد. تعدادی از معلّمان با علم به غیر قانونی بودن این عمل، با هماهنگی مدیران مدارس، به خدمت (که غالباً به صورت اضافه کار و حق التدریس است) ادامه می‌دهند، ولی حقّ الزحمۀ چنین معلّمانی را به نام افراد دیگری که خدمت آنان منع قانونی ندارد، ثبت کرده، و سپس جمع مبلغ را به شخصی که عملًا فعالیّت داشته پرداخت می‌کنند. اوّلًا: حکم کلّی این امر چیست؟
ثانیاً: هر یک از افراد فوق (معلّمان، مدیران و معلّمانی که اجازۀ استفاده از نام خود را برای پرداخت حقوق به دیگران می‌دهند) چه تکلیفی دارند؟
جواب: اگر این کار با هماهنگی مسئولین بالا انجام گیرد اشکالی ندارد.
سؤال 1829- تعدادی از معلّمان در ساعات کار و تدریس، به فعّالیّت‌های جنبی دیگر مثل بافتنی، خواندن روزنامه و مجلّات غیر مربوط به درس و تدریس، و مانند آن می‌پردازند. این کار چه حکمی دارد؟
جواب: جایز نیست.

 

ی) جاسوسی

سؤال 1830- آیا انسان می‌تواند برای رهایی از تنگناهای شدید غیر قابل تحمّل اقتصادی، جاسوسی کند؟ در صورت عدم جواز، اگر پذیرفته باشد چطور؟
جواب: جایز نیست؛ مگر این که ضرر ناشی از ترک این کار بیشتر باشد. که در این صورت این شغل، اگر منجر به قتل دیگران نشود، جایز است.
 

32- نگهداری حیوانات

سؤال 1831- آیا برای نگهداری از حیوانات منعی وجود دارد؟ اگر فایده‌ای بر نگهداری حیوان مرتّب نباشد، یا صرفاً برای زیبایی، یا صدای خوش آن باشد، (مثل قناری، یا مرغ عشق، یا مانند آن) نگهداری از آن چه حکمی دارد؟
جواب: نگهداری حیوانات مانعی ندارد. ولی سزاوار است افراد با ایمان هدفی از آن داشته باشند؛ هر چند استفاده از زیبایی و صدای خوش آنها باشد؛ در ضمن باید این امر به اسراف کاری منتهی نشود.
سؤال 1832- امام صادق علیه السلام در حدیثی معروف می‌فرماید: «شایسته است انسان وقت خود را به چهار قسمت تقسیم کند، سپس توصیه می‌کند که یکی از آن چهار قسمت صرف تفریح شود.» این موضوع نشان می‌دهد که تفریح برای یک انسان، خصوصاً برای جوانان لازم است، و باعث می‌شود که دیگر وظایف خود را بهتر انجام دهد. نگهداری از حیوانات که در عین تفریح دارای جنبه‌های علمی و تحقیقی دربارۀ دنیای آفرینش، تقویت روحیۀ محبّت، و نیز نظاره و دقّت بر عجایب خلقت و قدرت خداوند متعال می‌باشد، به نظر جنابعالی چگونه است؟
جواب: نگهداری حیوانات برای اهدافی که در بالا ذکر شد، نه تنها مانعی ندارد، بلکه فواید معنوی و مادّی نیز دربردارد. ولی طوری باشد که منتهی به اسراف یا آزار حیوانات نشود.
سؤال 1833- کشتن و آزار حیوانات غیر موذی چگونه است؟ محبّت به آنان چه حکمی دارد؟
جواب: کشتن و آزار حیوانات غیر موذی اشکال دارد، و حمایت از آنان خوب است.
سؤال 1834- شکار، خریدوفروش حیواناتی که در حال انقراض می‌باشند، و از منابع طبیعی به شمار می‌روند، و متعلّق به همۀ مردم هستند، چگونه است؟
جواب: هرگونه عملی که سبب انقراض حیوانات شود، و از این ناحیه ضرر و زیانی به جامعه برسد، جایز نیست.
سؤال 1835- شکار حیواناتی که جنبۀ تغذیه ندارند، و حرام گوشت هستند، چه حکمی دارد؟
جواب: هر کاری باید هدف مشروعی داشته باشد؛ از جمله شکار حیوانات.
سؤال 1836- نگهداری از حیوانات ماهانه مبلغی هزینه در پی دارد، مانند دانه‌ای که برای قناری یا طوطی می‌خرند، یا کاهو یا سبزی که برای خرگوش، خریده می‌شود. چنین هزینه‌هایی چه حکمی دارد؟
جواب: این هزینه‌ها مادامی‌که به اسراف منتهی نشود، ایرادی ندارد.
سؤال 1837- اگر محیط زندگی سگ خارج از اتاق باشد، مثلًا در حیاط، یا باغ، یا پشت بام، خانه‌ای برایش بسازند، و مسائل مربوط به طهارت و نجاست را مراعات کنند، نگهداری از آن چه حکمی دارد؟
جواب: اگر پاکی و نجاست رعایت شود، و بودن آن حیوان در خانه فایده‌ای داشته باشد، مانعی ندارد. ولی روشی را که غربی‌ها در مورد سگ دارند، اسلام هرگز نمی‌پسندد.
سؤال 1838- دست زدن به سگ و نوازش آن چگونه است؟ با توجّه به این که در سایر نجاسات، مانند خون و مدفوع، دست زدن ایرادی ندارد؛ امّا باید آن را تطهیر کرد، آیا می‌توان گفت در مورد حیوان مذکور نیز همین‌طور است؟
جواب: از جواب بالا معلوم شد.
سؤال 1839- معروف است که «تازی» (سگ شکاری) در احکام نجاست و طهارت با سگهای دیگر تفاوت دارد. شاید دلیلش این باشد که- طبق آنچه در تاریخ آمده- اعراب (پس از اسلام) از رفت و آمد تازی به خیمه‌ها ممانعتی نمی‌کردند، و تازی حقّ داشت در خیمه با آنها بخوابد، و آن را هدیه‌ای از سوی خدا می‌دانستند. آیا تفاوتی میان تازی و سایر سگها در نجاست می‌باشد؟
جواب: تفاوتی از این جهت میان سگها نیست، و معمولًا مسلمانان از سگ‌ها برای سه منظور استفاده می‌کردند: پاسبانی خانه، پاسبانی باغ، و پاسبانی از گلّه. و در کتب فقهی ما دربارۀ این سه نوع سگ بحث شده، و به عنوان «کلب الحارس» و «کلب الماشیه» و «کلب الحائط» از آنها یاد شده است.
سؤال 1840- بازی با سگ، و نگهداری از آن در خانه‌ها، و همراه داشتن آن در ماشینها و خیابانها، که نوعی تقلید از بیگانگان است، چه صورتی دارد؟
جواب: ترویج این گونه فرهنگ غلط بیگانگان جایز نیست.
سؤال 1841- خشک کردن حیوانات، و نگهداری آن در منازل، و خریدوفروش آن، چه حکمی دارد؟
________________________________________
شیرازی، ناصر مکارم، استفتاءات جدید (مکارم)، 3 جلد، انتشارات مدرسه امام علی بن ابی طالب علیه السلام، قم - ایران، دوم، 1427 ه ق استفتاءات جدید (مکارم)؛ ج‌3، ص: 637

جواب: اگر هدف عقلایی داشته باشد، و موجب اذیّت و آزار فوق العاده‌ای نگردد، اشکالی ندارد.
سؤال 1842- برادرم کبوتر با ارزشی را در پارک گرفته، و به خانه آورده است.
اکنون آن کبوتر با کبوتر بنده جفت شده، و بچّه‌دار شده‌اند. لطفاً بفرمایید:
الف) کبوتر مذکور حلال است، یا حرام؟
جواب: در صورتی که کبوتر صاحبی نداشته، یا مشکوک است، گرفتن آن اشکال ندارد.
ب) در صورت حرام بودن، چه کنم تا حلال شود؟
جواب: اگر قرائن نشان می‌دهد که صاحبی دارد، باید صاحبش را پیدا کنید، و چنانچه مأیوس شدید، معادل قیمت آن را به شخص نیازمندی بپردازید.
ج) بچّه‌های بجا مانده از این کبوتر چگونه‌اند؟
جواب: در صورتی که کبوتر شما ماده است، جوجه متعلّق به خود شماست.

 

33- ورزش

سؤال 1843- با توجّه به این که ورزش نیمی از جمعیّت دنیا را به خود جذب کرده، و گاه در سیاست و حکومت نقش مهمّی ایفا می‌کند، و در کشور ما نیز از مهمترین ابزارهای مقابله با تهاجم فرهنگی به شمار می‌رود، استدعا دارم نظر مبارک خود را پیرامون سؤالات ذیل بیان فرمایید:
1- دیدگاه شرع مقدّس دربارۀ ورزش چیست؟
2- اسلام دربارۀ ورزش حرفه‌ای چه می‌گوید؟
3- نظر اسلام در مورد کسی که شغل و کسب خود را ورزش قرار می‌دهد چیست؟
4- شرع مقدّس پیرامون ورزش قهرمانی چه نظری دارد؟
5- مسابقات ورزشی با تعیین عوض (پولی که برای بنده در نظر می‌گیرند) چه حکمی دارد؟
6- آیا پخش مستقیم مسابقات ورزشی با لباس مخصوص، و نگاه آن برای عموم (زن و مرد) جایز است؟
7- شرطبندی در مورد پیش‌بینی نتیجه، توسّط بازیکنان یا شخص ثالث چه حکمی دارد؟
جواب 1 تا 7: بی‌شک ورزش برای سلامت جسم و روح لازم، و در اسلام ورزش‌های هدفداری نیز پیش‌بینی شده است (مانند اسب سواری و شنا و مانند آن)، ولی شرطبندی تنها در مورد تیراندازی و اسب سواری اجازه داده شده است. متأسّفانه ورزش در جهان کنونی، همان‌طور که اشاره کرده‌اید، در پاره‌ای از موارد از مسیر اصلی منحرف شده، و به افراط و تفریط گراییده، و گاه ابزار مسائل تجاری سودپرستان، یا خودکامگی سیاست بازان واقع شده است، و اگر کار به همین وضع پیش برود، خطرات مهمّی ورزش و علاقه‌مندان به آن را تهدید خواهد کرد. امیدواریم اندیشمندان برای پیشگیری از سوء استفاده‌های مختلف از ورزش چاره‌ای بیندیشند، و آن را در جایگاه اصلی خود قرار دهند، و از این که جمعی از جوانان عزیز ما قربانی انحرافات ورزشی شوند جلوگیری کنند.
سؤال 1844- ورزشکاری با پول بیت المال قهرمان شده، و اکنون تیمهای خارجی با دادن پولهای کلان او را استخدام می‌کنند. آیا این کار جایز هست؟
جواب: اگر قراردادی با بیت المال دارد، باید عمل کند، و اگر قراردادی نداشته باشد آزاد است؛ ولی انصاف آن است که به نفع کشور خودش عمل کند.
سؤال 1845- صدمات ناشی از برخی ورزش‌ها بسیار زیاد است، به طوری که در بسیاری موارد موجب جراحت، کبودی یا سرخ شدن و مانند آن می‌شود. این ورزش‌ها چه حکمی دارند؟

جواب: در صورتی که برای دفاع شخصی، یا دفاع از کشور و کیان مسلمین لازم باشد اشکالی ندارد. ولی طرفین قبل از شروع، باید از یکدیگر برائت بجویند، تا ضامن هم نباشند.
سؤال 1846- ورزش، یا بازی، با حیواناتی که در بسیاری از موارد منتهی به کشته شدن آن حیوانات به شکل فجیع می‌شود، چه حکمی دارد؟ مثلًا ورزشی که در آن سوارکاران با اسب به دنبال بُز می‌روند، و آن را گرفته و درصدد انداختن آن به نقطه‌ای هستند، که در بسیاری از موارد حیوان جان می‌سپارد. چنین ورزشهایی چه حکمی دارد؟
جواب: این نوع بازیها جایز نیست.
سؤال 1847- در جلسات تمرینی بعضی از ورزشها مثل «جودو»، «کونگفو»، «کاراته» و مانند آن، امکان دارد بدن شخص مقابل سیاه، قرمز، و یا حتّی شکسته شود. لطفاً بفرمایید: آیا پرداختن به چنین ورزشهایی به منظور آمادگی‌های رزمی و بدنی در مقابل دشمن و مانند آن جایز است؟
جواب: در صورتی که واقعاً جنبۀ دفاعی داشته باشد، مانعی ندارد، و در صورتی که طرفین به آثار ناشی از آن رضایت داده باشند، موجب دیه نمی‌شود.
سؤال 1848- دو نفر برای قوی شدن و مهارت در ورزش، با رضایت خود مسابقۀ رزمی می‌دهند، و با ضربات لگد و مشت به هم می‌زنند، این کار چه حکمی دارد؟
جواب: در صورتی که خطرناک نباشد، و موجب صدمه‌ای نشود، اشکالی ندارد.
سؤال 1849- ورزشهای سنگین، مثل بوکس، مخصوصاً در نظام اسلامی چه حکمی دارد؟
جواب: ورزشهایی که معمولًا خطرناک است، خالی از اشکال نیست.

 

34- ورزش بانوان

سؤال 1850- لطفاً به سؤالات زیر در مورد ورزش بانوان پاسخ فرمایید:
1- فعّالیّتهای ورزشی برای دختران مدارس ابتدایی، بدون رعایت حجاب اسلامی چه حکمی دارد؟
2- ورزش بانوان با رعایت حجاب اسلامی در انظار عمومی (اجتماع مردان و زنان) چه حکمی دارد؟
3- در ورزشهای انفرادی غیر تماسی (تنیس، بدمینتون و مانند آن) مسابقه یا تمرین خانمها با آقایان چه حکمی دارد؟
4- آیا رعایت حجاب خانمها در سالنهای ورزشی مخصوص بانوان، لازم است؟
5- موتور سواری و دوچرخه سواری خانمها با پوشش کامل اسلامی در خیابانها و معابر عمومی چگونه است؟
6- آیا قبل از سنّ تکلیف، بازی کردن دختران با پسران مجاز است؟
7- مربّیگری مردان برای تعلیم بانوان تا چه حدّی مجاز است؟
8- حرکات هوازی و موزون زنان (که منجر به حرکات عضلات بدن می‌گردد،) بدون حضور نامحرم چه حکمی دارد؟
9- ورزش کردن زنان با محارم خود چه حکمی دارد؟
10- تماشای ورزش مردان توسّط خانمها چه محدودیّتهایی دارد؟
جواب 1 تا 10: شکّی نیست که ورزش برای همۀ قشرها، اعم از مرد و زن، پیر و جوان لازم، و یکی از ضروری‌ترین کارها برای حفظ سلامت محسوب می‌شود.
از این گذشته، ورزش می‌تواند به عنوان سرگرمی سالم بسیاری از اوقات فراغت را پر کند، و انسان را از سرگرمی ناسالم بازدارد. ولی مسلّم است که باید جهات شرعی هم در ورزش مردان و هم در ورزش زنان رعایت شود، و مسابقات ورزشی هرگز ایجاب نمی‌کند که ما فرهنگ اسلامی را رها کرده، دنبال فرهنگ دیگران برویم. به طور کلّی زنان می‌توانند در محیطهایی که مخصوص به خودشان است، با استفاده از لباسهای مناسب، و با حفظ حجاب یا بدون حجاب شرعی، با توجّه به این که جنس مخالفی در آنجا نیست، ورزش کنند. داوران و مربّیان آنها نیز از میان خود زنان برگزیده شوند، همان گونه که در مردان چنین است، و از ورزشهایی استفاده کنند که آسیب و زیانی به آنها نمی‌رساند.

Share