الف
1- آب جاری
آبی است که از زمین بجوشد و جریان داشته باشد مانند آب چشمه وقنات
2- آب قلیل
آبی است که از کر کمتر باشد و از زمین هم نجوشد
3- آب کر
رجوع کنید به مساءله 61
4- آب مضاف
آبی است که از چیزی گرفته شده مانند گلاب یا با چیزی دیگر به طوری مخلوط شده که به آن آب ( به طور مطلق ) نمی گویند مانندشربت
5- آب مطلق
آبی است که با چیزی مخلوط نباشد و اگر هم هست طوری نباشدکه عرفا به آن آب گفته نشود
6- آلات لهو
وسائل عیاشی و خوشگذرانی های نامشروع مانند تار و ساز وغیره
7- ابن السبیل
مسافری که در سفر خود درمانده باشد
8- اتقی
با تقوی تر
9- اجاره
قراردادی است که طی آن منافع مال یا کار کسی در برابر اجرت معین به دیگری واگذار می شود
10- اجزاء و شرائط
هر امری که فقدانش به اصل یک چیز لطمه وارد کند جزء آن محسوب می شود و هر امری که فقدان آن صفت یا حالت مطلوب چیزی را تغییردهد شرط آن محسوب می شودمثلا فقدان رکوع و سجودبه دو اصل نمازلطمه می زند ولی فقدان طهارت و حضور قلب ، وصف ( ( ( صحت ) ) ) و ( ( ( کمال ) ) ) نماز را از بین می بردیعنی نماز هست ولی صحیح نیست یا کامل نیست پس رکوع و سجود جزء نماز وضوء شرط صحت نماز و حضور قلب شرط کمال آن است
11- اجیر
در برابر کاری که انجام می دهد کسی که طبق قرار مشخص اجرت دریافت می کند
12- احتلام
به مرحله بلوغ رسیدن ( خارج شدن منی از انسان )
13- احتیاط
روشی که موجب احاطه کامل و اطمینان انسان به رسیدن به واقع است
14- احتیاط لازم
احتیاط واجب است به کلمه لازم مراجعه شود
15- احتیاط مستحب
احتیاطی است غیر فتوای فقیه و لذا رعایت آن الزامی نیست
16- احتیاط واجب
امری مطابق احتیاط است که فقیه همراه آن فتوی نداده درچنین مسائلی مقلد می تواند به فتوای مجتهد دیگر عمل کند
17-احتیاط را ترک نکند
این اصطلاح در هر موردی که فتوائی از فقیه نسبت به آن مورد ذکر نشده به معنی احتیاط واجب است و الا اگر در همان مورد فتوائی ذکر شده باشد به معنی تاءکید بر حسن احتیاط است
18- احداث
ساختن ،ایجاد کردن
19- احکام خمسه
وجوب -حرمت -استحباب-کراهت- اباحه
20- احوط
مطابق با احتیاط
21- احیاء زمین
زنده کردن زمین
اینکه کسی با کشت و زرع و یا ساختمان و غیره زمین موات و غیر قابل استفاده ای را آماده بهره برداری کند
22- اختلاط با اجانب
رفت و آمد صمیمانه با بیگانگان
23- اخفاء
پنهان کردن
24- اخفات
آهسته خواندن
25- ارباب خمس
صاحبان خمس
کسانی که می توانند از خمس استفاده کنند
26- ارباح مکاسب
منافع کسب، هر نوع درآمدی که از طریق حرقه مخصوص کار و شرائط انسان به دست آید ( برای توضیحات بیشتر به مسائل خمس مراجعه شود
27-ارتفاع قیمت سوقی
بالا رفتن قیمت جنس در بازار
28- ارتقای قیمت سوقی
ترقی قیمت جنس در بازار
29- ارتماس
فرو رفتن در آب ( به وضوء ارتماسی و غسل ارتماسی مراجعه شود )
30- ارث
مالی که از متوفی برای ورثه باقی مانده است
31- استبراء
کوشش در برائت و پاکی از آلودگی در سه مورد به کار رفته است : 1 -استبراء از بول که توضیح آن در مساءله شماره 27 ذکر شده است
2 -استبراء از منی یعنی ادرار کردن پس از خروج منی برای اطمینان ازاینکه ذرات منی در مجری نمانده است
3 - استبراء حیوان نجاستخوار یعنی بازداشتن حیوان نجاستخوار از خوردن نجاست انسان تا وقتی که به خوراک طبیعی خود عادت کند و کیفیت آن در مساءله شماره 022 ذکر شده است
32- استحاضه
نام یکی از سه نوع خونی است که زنها می بینند و علائم و حدود و نشانه های آن سه رقم باشد اگر خون زیاد باشد استحاضه کثیره است و اگرکم باشد استحاضه قلیله است و در صورت بینابین استحاضه متوسطه است
مساءله 393
33- استحاله
پذیرش حالت جدید، تغییر یک چیز بطوری که چیز دیگر به حساب آیدمانند چوبی که بسوزد و خاکستر شودو یا سگی که در نمکزار فرورفته به نمک تبدیل شود
34- استرباح
ربح جستن و فائده بردن
35- استفتاء
سئوال از نظر مجتهد درباره حکم شرعی مساءله، مطالبه فتوی
36- استطاعت
مال و راه توانائی انجام فریضه حج از نظر بدن. برای توضیح بیشتربه مساءله 6202 مراجعه شود
37- استمناء
انجام دادن عملی با خود که موجب خروج منی شود
38- استیلاء بر بلاد مسلمین
تسلط جوئی بر کشورهای اسلامی
39-اشکال دارد
چنین عملی موجب اسقاط تکلیف نیست نباید انجام داد و در این مورد می توان به مجتهد دیگر مراجعه کرد
40- اضطرار
ناچاری
41- اظهر
روشنتر از نظر تطبیق با ادله فتوی بادلائل مربوط
مساعدتر
ظاهرتر
42- اعدل
عادلتر
43- اعراض از وطن
تصمیم انسان بر اینکه برای همیشه وطنش را ترک کند
44- اعلم
عالم تر
45- افضاء
باز شدن یکی شدن مجرای بول و حیض یا مجرای حیض و غائط یاهرسه
46- افطار
شکستن روزه
47- اقامه معروف
به پا داشتن هر سنتی که از نظر شرعی به رسمیت شناخته شده است
48- اقرب اینست
فتوی اینست ( مگر اینکه در ضمن کلام قرینه ای یافت شود که حاکی ازعدم فتوی باشد )
49- اقوی اینست
نظر قوی بر این است ،فتوی اینست
50-اکتفاء برفع ضرورت کند
همان اندازه که مجبور است اکتفاء کند و بیشتر از آن انجام ندهد
51- اماله
تنقیه
52- امام
پیشوا
53- امام جماعت
پیشوای جمع ، کسی که در نماز به او اقتداء می کنند
54- امرار معاش
گذراندن زندگی
55- امر به معروف
خواستن و وادار کردن دیگران به انجام احکام و سنتی که از نظر شارع به رسمیت شناخته شده است
56- امساک
خودداری کردن ، خود را باز داشتن
57- اموال محترمه
اموالی که بر اساس ضوابط اسلامی دارای احترام است
58- امور حسبیه
کارهائی از قبیل رسیدگی به اموال یتیمان و غیره که باید متصدی آنهامجتهدی عادل یا نماینده او باشد
59- اناث و ذکور
دختران و پسران ، زنان و مردان
60- انتقال
جابجا شدن ، جابجائی چیز نجس به گونه ای که دیگر شی ء اول محسوب نشود مانند انتقال خون انسان به پشه
61- اولی
سزاوارتر، بهتر
62- ایقاع
هر نوع قراری که با تصمیم یک طرف انجام گیرد و نیاز به قبول دیگری نداشته باشد مانند طلاق که احتیاجی به قبول زوجه ندارد
63- اهل کتاب
غیر مسلمانی که خود را تابع یکی از پیامبران ص