کتاب الطهاره

کتاب الطهاره

1- (س) هرگاه دست تا شانه نجس شود و تا مرفق فرو برند در کر یا آب جاری، آیا آن قدری را که فرو برده پاک می شود یا خیر؟ و هم چنین هرگاه ظرفی مثل پاطیل و غیر آن نجس شود و بخواهند او را تطهیر نمایند، در کر بگذارند که به تدریج زیر آب برود، پاک می شود یا خیر؟

(ج)- هر مقداریکه از بدن متنجس، به واسطه بردن در کر یا آب جاری پاک میشود، نجس بودن مافوق آن مضر نیست بهطهارت آن با کر ملاقات کرده، و ظرف مزبور بگردانیدن در کر به تدریج پاک میشود. والله العالم، الاحقیر عبدالکریم الحائری.

2- (س) هل یجوز الاستعمال زایداً عن مقدار الوضو و الغسل من الانهار الواقعه فی مثل بلدنا هذه مثلاً من دون احراز الاذن عن اربابها مع احتمال الصّغار و المجانین بینهم ام لا؟

(ج)- یجورُ ما قام السیره علیه من الاستعمالات، الا مع نهی المالک اوکون المستعمِل غاصباً او کون الاستعمال بتبعیّته.

1- (س) اسامی اشخاصی که مضاف الیه آن ها اسماء جلاله یا اسماء ائمّه هدیEاست از قبیل (عبدالله) (وعبدالکریم) و عبدالعلّی و عبدالحسین و غیره مسّ این اسامی بی وضو چه صورت دارد؟

(ج)- مس مضاف الیه اسماء مذکوره محل اشکال است، والله العالم.

2- (س) وضو گرفتن در حضور ضعیفه اجنبیّه - با نظر کردن آن - جائز است؟ بر فرض عدم جواز، غیراجنبیّه با اجنبیّه در این حکم اند برابرند یا خیر؟

(ج)- وضو صحیح است هر چند کشف بدن - با علم به نظر کردن اجنبیّه - احتیاط در ترک آن است، والله العالم.

3- (س) شخص در نیّت غسل - از وجوب و ندب - و در نیّت نماز - از اداء و قضاء به واسطه ی مشخص نبودن وقت - معطل است، آیا نیّت ما فی الذمّه و ما فی الواقع و نفس الامر نماید، کفایت می کند یا خیر؟ وبر فرض عدم کفایت، چه طور نیّت نماید؟

(ج)- کفایت میکند، والله العالم.

4- (س) دواجاتی که از ذمّی و غیر آن - از کفّار در بازار مسلمین - خریده می شود، چه مایع بوده باشد چه جامد، پاک است یا نجس؟ و هکذا دواهائی که اطبّاء کفّار که در معالجه شخص خودشان به مریض مداوا می کنند، بدون مباشرت دست؟

(ج)- تا علم به نجاست نباشد، محکوم به طهارتست، والله العالم.

1- (س) گِل کوچه با نجاسات متعدده - به واسطه مرور انسان و حیوانات - ممزوج و مخلوط شده، پای حیوانات و لباس و پای انسان به همین گِل آلوده می شود و تطهیر شرعی پای حیوانات ابداً ممکن نیست و انسان را هم - همه روزه در طول پنج شش ماه زمستان و بهار - تطهیر در نهایت عسرت و سختی است، آیا ممکن است که حکم نجاست از آن گِل برداشته شود یا خیر؟

(ج)- بر فرض نجاست، حکم برداشته نمیشود؛ لکن علم به اینکه - همه نقاط آن کوچه در همه این اوقات - نجس است، غالباً بعید است، والله العالم.

2- (س) چکّه که از سقف حمام می افتد - بدون علم بر نجاست آن - نجس است یا خیر؟

(ج)- بدون علم محکوم به طهارت است، ولی هرگاه معلوم است که از بخار آب نجس است، باید اجتناب نماید، والله العالم، الاحقر عبدالکریم الحائری.

3- (س) متیمّم از غسل جنابت، نماز در مسجد می خواند(1) یا نه؟

(ج)- ظاهراً - مادامیکه تیمّم بر او مشروع است - عیب ندارد مگر تیمّم در ضیق وقت.

4- (س) متنجس غیرسا تر که ملبوس یا محمول باشد که ضرر ندارد در نماز، آیا ولو عین نجس هم در آن باشد یا نه، که فقط در آنجا است که عین نداشته باشد یا ازاله کند؟

1- [1] . میتواند بخواند یا نه؟.

 

(ج)- محمول غیرساتر وکذا لباس غیرساتر عیب ندارد، هر چند ملوّث به عین نجاست باشد، مثل خون و نحو آن بلی احوط احتیاط از محمول نجس العین است، مثل اجزاء میته و کلب و خنزیر، والله العالم.

1- (س) زید تمام حرکات و سکنات و عقایدش در موارد، اظهار مخالف با طریقه حقّه جعفری است و در تمام اوقات تنقّیدِ(1) از احکام شرع، و با مرتدّین فطری بهائی و امثال آن معاشرت و مواصلت می کند به اندازه که از برای عمرو علم حاصل است که زید از طریقه جعفری خارج و مرتدّ فطری است، فقط چیزی که باقی است، زید لساناً نمی گوید که من دارای فلان عقیده هستم؛ آیا تکلیف معاشرت با او چیست؟

(ج)- در صورت علم به کفر، با رطوبت با او ملاقات نکند، والسلام.

2- (س) در اعضاء وضو یا غسل، شخص هرگاه احتمال دهد که شاید خون رسیده باشد یا مجروح بود، احتمال دهد شاید خون آمده باشد، تفحص لازم است یا نه؟

(ج)- احتمال - از جهت طهارت و نجاست - محتاج به فحص نیست؛ و از جهت مانع بودن - در محل غسل یا وضو - محتاج به فحص است، والله العالم.

1- [1] . نقد، انتقاد.

 

1- (س) شخص وضو می گیرد یا غسل می کند برای غایتی مثلاً برای قرآن خواندن؛ بعد از وضو یا غسل، آن غایت را به جا نیاورد؛ آیا وضو و غسل او را صدمه می رسد و عیب می کند یا نه؟

(ج)- عیب نمیکند، والله العالم.

2- (س) طفل نزدیک به بلوغ از طهارت و نجاست خبر می دهد؛ به عبارت اخری می گوید فلان نجس را تطهیر کرده ام یا آن که بعد از قضای حاجت می گوید طهارت گرفته ام؛ آیا قبول است یا نه؟ در صورت تعلیم کردن پدرش، آداب طهارت و نجاست و استنجاء را چه طور است؟ قبول است یا نه؟

(ج)- هرگاه از گفته او اطمینان حاصل شود، میتوان معامله طهارت نمود، والّا مشکل است، والله العالم.

3- (س) حضرت حجه الاسلام در رساله فرموده اید چرک زیر ناخن حال سایر اجسام دارد درنجس شدن و پاک شدن، مگر عرفاً او را جسم نگویند که در این صورت نجاست و طهارت نسبت به محل داده می شود؛ آیا شخص شک کند در این که چرک زیر ناخن مرا جسم می گویند عرفاً، یا نه؟ در صورت شک در تجسّم، تکلیف چیست؟ پاک است یا نجس؟

(ج)- در صورت شک، احتیاط نماید.

1- (س) ادخال میت غیر مغسّل در مسجد - بدون آن که موجب تلویث و تنجیس شود - جائز است یا نه؟ و بر تقدیر جواز فرقی میان جنب و یا حائض و نفساء او با متطهر هست یا نه؟

(ج)- در جنب و حائض و نفساء احتیاط کنند، ولی ادخال میت در مسجد کراهت دارد.

2- (س) وضع قرآن بر سینه میت غیر مَغسّل جائز است یا نه؟ و - برفرض عدم جواز - فرقی بین مماسّه قرآن با بشره ی میت و یا وضع بر روی لباس او هست یا نه؟

(ج)- بسمهتعالی، در مماسهی خطوط با بشره احتیاط کنند.

3- (س) حکم تخلّل حدث اصغر و یا حیض و نفاس و استحاضه را در اثنا اغسال ثلثه میّت بیان فرمائید.

(ج)- بسمهتعالی، حکم به وجوب اعادهی غسل مشکل است؛ لکن احوط، اعاده است بعد از اتمام؛ و همچنین در اثنا تیمّم.

4- (س) بنا بر اشتراط مطهریّت ارض، جفاف عرفی و طهارت او ولو به قاعده کل شیء طاهر بر فرض علم به نجاست و یا گل بودن - مثل زمستان - آمد و شد در مساجد جائز است یا نه؟ و بر فرض عدم جواز، در صورتی که سابقه علم به نجس بودن زمین مسجد باشد، باز هم حرام است؟ به عباره اخری حرمت تنجیس در صورتی است که زمین مسجد پاک باشد یا مطلقاً اگرچه سابقاً هم دیگران نجس کرده باشند، باز هم حرام است؟ و اگر حرام شد، نماز در مسجد حکمش چیست؟

(ج)- در صورتیکه ته کفش نجس باشد و علم داشته باشد به نجاست، باید اجتناب کند از رفتن مسجد؛ ولی تمام جاهای مسجد آثار مسجدیّت بر آن مترتّب نیست، چونکه ممکن است که مرافقی از برای مسجد باشد که قصد مسجدیّت در او نشده باشد.

1- (س) دستمالی که آلوده به عین نجس است، از قبیل خون زاید بر درهم و یا بول و منی در جیب مصلّی، آیا حکم محمول نجس دارد و نماز باطل و یا متنجّس و نماز صحیح است؟

(ج)- مانعی ندارد.

2- (س) اهل کتاب - یعنی یهود و نصاری - پاکند یا نجس؟ و بر فرض نجاست، دلیل شرک است یا دلیل دیگری دارد؟

(ج)- بسمه تعالی، نجس هستند و دلیل دیگر هم دارد که شامل غیر مشرک هم هست.

3- (س) گِل بازار و یا خیابان و کوچه - در صورتی که اطراف شبهه محصوره باشد، به این معنی که لااقل در هر ده قدم و یا پنجاه قدم یک قدم معلوم النجاسه است - در نظر مکلف حکمش چیست؟

(ج)- در چنین فرضی، لازم الاجتناب نیست و لکن برای نماز اگر عین آن گِل در لباس باشد، خوب است محو شود.

(س) در تطهیر نجاسات در آب کر و جاری، می فرمائید یک دفعه کافی است، و در ظروف متنجسه می فرمائید باید سه دفعه شسته شود، آیا کفش -

1- مانند ارسی که با چرم دوخته باشند یا تیماج - حکم کدام دارد؟ همین طور کلاه غدی یا کلاه کاغذی حکم کدام یک دارند؟ و این تطهیر که از قول سرکارمرقوم شد، از کتاب سئوال و جواب آقا میرزا محمدتقی شیرازی - اعلی الله مقامه - که محشّی است به حاشیه سرکار و آقای سید ابوالحسن اصفهانی و آقای میرزا محمدحسین نائینی و آقای سیدمحمد فیروزآبادی و آقای آقامحمدمهدی صدر - مدظلکم العالی - مرقوم است، آقا طریق حکم الله مرقوم و به مهر یا امضاء شریف خودتان مزیّن فرمائید.

 

(ج)- بسم الله الرحمن الرحیم، مذکورات در سئوال، حکم ظروف ندارند، مهر عبدالکریم بن محمد جعفر.

2- (س) چه می فرمائید در این مسئله که استعمال از آب قنوات - مملوکه جاریه در سطح زمین ویا زیرِ آن - در طهارت و رفع احتیاج از قبیل اکل و شرب و غیرذلک ممّایحتاج - جائز است یا نه؟ در صورت جواز، آیا ذخیره کردن به چند روزه جائز است یا نه؟

(ج)- بسم الله الرحمن الرحیم، قنوات مملوکه جاریه بر سطح زمین استعمال آن از قبیل شرب و تطهیر و طبخ و نظائر آن ظاهراً عیب ندارد با قید عدم ضرر مالک عرفاً، و امّا استعمالات - آن در حالت بودنش در زیر زمین - محل اشکال است، والله العالم، الاحقر عبدالکریم الحائری.

(س) حوضی که آب مباح در آن است و کاهی هم همسایگان می روند آب غصبی شق النّهر می کنند و داخل آن حوض می شود و خارج می شود، آیا

1- استعمال آن آب به جهت طهارت از حدث و غیره جائز است یا خیر؟ و بنا بر عدم جواز، عسر و حرج مجوز آن می شود یا خیر؟

(ج)- استعمالش جائز نیست حتی در صورت عسر و حرج.

2- (س) هرگاه در خانه مجرای نهر آبی است که مال اهل دشت است و به جهت زراعت می برند، چون که تمام هفته جریان ندارد و بعضی از ایّام آن خانه آب نمی آید، صاحب خانه - با عدم علم به کراهت مالکین آن نهر، از غیر این که مجری را تغییر دهد وسط همان مجری - یک حوض درست می کند که تقریباً شش هفت کر آب می گیرد به جهت استراحت ایامی که آب نمی آید، آیا استعمال آب آن حوض که از این نهر پرشده جهت رفع حدث و غیره جائز است یا نه؟

(ج)- هرگاه استعمال صاحبخانه فقط از جهت رضایت صاحب آب باشد نه حق شرعی، مجرد عدم علم بهکراهت مالکین کافی نیست؛ و اگر از جهت حق شرعی باشد یعنی صاحبخانه حق داشته باشد که تمام حوائج همه ایام را از آن آب بگذراند، میتواند به قدر حاجت حوض درست کند، اگرچه مالکین کراهت داشته باشند، والله العالم.

(س) هرگاه شخصی خانه خرید که مجرای آبی از غیر در آن هست، و آن باغچه هم که دارد از آن نهر شرب می شود، و لکن مشتری در وقت خریدن از بایع نمی پرسد که این باغچه از این نهر آب دارد یا خیر و بایع هم فوت کرد، آیا از برای مشتری اشکالی دارد که آن باغچه را از این نهر شرب نماید یا خیر؟ در

1- صورتی که مظنّه مشتری به این است که آن باغچه از این نهر شاید حق شرب نداشته باشد؟

(ج)- مشروب شدن در زمان بایع ظاهر در استحقاق است؛ پس اگر خانه با همه توابع فروخته شده باشد ولو به ذکر اجمالی، و به حسب عرف آن ولایت آب هر محلّی منضمّأ به محل فروخته میشود، مشتری میتواند باغچه را مشروب کند، مگر علم داشته باشد که حق ندارد.

2- (س) در استعمال آب از برای غسل و وضو که اباحه شرط صحّت است، آیا عدم علم به غصب، کفایت می کند یا علم به اباحه شرط است؟

(ج)- علم شرط نیست، بلکه احراز اباحه ولو به اماره شرعیه کافی است.

3- (س) حوض - که از قدیم الایّام جنب نهری - ساخته اند در کوچه و وقف نموده اند و آب آن حوض هم از قدیم الایّام از همین نهر باز می کردند و مانعی هم نداشته، فعلاً اگر مالکین آن آب مانع شوند، حکم به غصب آب آن حوض می شود یا آن که همان تصرّف سابق عمومی کفایت می کند و آب را می توان باز نمود و طهارت و استعمالات دیگر نمود؟

(ج)- ظاهراً همان تصرف سابق کافی است مادامیکه علم به خلاف نباشد، والله العالم.

(س) در اثناء وضو اگر اختیاراً آن عضو را که شسته خشک کند، مثلاً با دستمال یا به سبب گرمی هوا یا حرارت بدن آن عضو خشک بشود، اشکال دارد وضو یا نه؟ و به واسطه خلافی که علماء در معنی موالات در وضو فرموده اند،

1- در مفروض سئوال اگر موالات به هر معنی باشد اگر اشکال داشته باشد که اختیاراً خشک کند اشکال باقی است با به یک معنی اشکال ندارد؟ و به معنای دیگر مشکل است؟ در هر صورت به طریق متعارف نوعاً وضو می گیرند، در اثناء وضو مثلاً جوراب می کنند، عمامه بر می دارند، مسح می کنند، یک مقداری از اعضاء خشک می شود، مشکل می شود وضو ساختن؟

(ج)- چنانچه موالات - که عبارت از پی در پی باشد - به هم نخورده باشد، هر محل از وضو که خشک شود - و او خود شخص به دستمال خشک کند - اشکالی ندارد، در صورتیکه به قدر مسح رطوبت در اعضاء باشد، و چنانچه موالات به عنوان دیگر باشد که علماء فرموده اند در وضو که تا عضو سابق خشک نشده عضو لاحق شسته شود، آنهم اگر بعض از عضو خشک شود ولو عمداً که مقداری در عضو رطوبت باشد، آنهم ظاهراً اشکالی ندارد و همین مقدارها که عمامه برمی دارد یا جوراب میکند و مقداری رطوبت در عضو سابق است، معلوم نیست ضرر داشته باشد، والله العالم، الاحقر عبدالکریم حائری.

2- (س) اگر کسی در صغارت غسل بر او واجب شد، مثل این که مس میّت نمود و غسل ننمود و اول کبارت نیز غسل بر او واجب شد، غسل زمان کبارت را نمود و نیّت غسل سابق را ننمود، آیا غسل او صحیح بوده؟ و نماز و روزه این چند سالی که نیّت آن غسل سابق ننموده، صحیح است یا خیر؟

(ج)- اگر غسل زمان کبارت واجب بوده، کفایت از غسل سابق میکند. الاحقر عبدالکریم الحائری.

1- (س) آیا طائفه یهود که در این صفحات می باشند و خودشان را جدیدالاسلام می نامند و می گویند ما جدیدالاسلام می باشیم، لکن از ذبیحه مسلمین و پیه و روغن و غیره اعراض می نمایند، نه دختر از مسلمان می گیرند و نه دختر به مسلمان می دهند، آیا جزء مسلمین محسوب می شوند یا خیر؟ و رفتن مسلمانان در حمّامی که این ها می روند، صحیح است؟ یعنی با رطوبه(1) ملاقات با این اشخاص نمودن جائز است یا خیر، در صورتی که قطع داشته باشد که دروغ می گویند و یهودی می باشند؟

(ج)- البته با قطع به اینکه یهودی بر یهودیت خود باقی است، اظهار اینکه من مسلمان شده ام فائده ندارد.

2- (س) شخص صبح بیدار می شود در حالتی که جنب است و به غسل کردن نمی رسد، اگر بخواهد تطهیر کند خود را و تیمّم نماید، وقت می گذرد یا این که ممکن نیست تطهیر - از جهت سردی هوا یا ملوّث شدن و نجس شدن اعضاء دیگر - آیا با این حال با لباس نجس می توان نمازخواند؟

(ج)- در مفروض سئوال تا ممکن است تقلیل در لباس نجس نماید و با عدم امکان تقلیل در لباس نجس، تیمم نموده و با لباس نجس نماز بخواند، انشاءالله صحیح است، و این حکم در صورتی است که - به ملاحظه برودت یا اعذار شرعیّه دیگر - متمکّن از بیرون نمودن لباس نباشد، و الّا با تمکن متعیّن است عاریاً نماز بخواند، والله العالم.

1- [1] . رطوبت.

 

1- (س) در وقت وضو گرفتن می توان با دو دست صورت را وضو داد یا خیر؟ و در حین اشتغال به مسح رجلین می توان مشغول به اقامه گفتن شده یا خیر؟

(ج)- شستن صورت به قصد وضو با دو دست هم جائز است و احوط آن است که اقامه را بعد از فراغ از وضو مشغول شود، والله العالم، الاحقر عبدالکریم الحائری.

2- (س) بعد از ساکت شدن جوش آب انگوری که سرکه نهاده اند، قدری از ظرف خالی می ماند به سرکه شدن آب انگور جای ظرف خالی بالتّبع پاک می شود یا نه؟

(ج)- بسمهتعالی، پاک میشود، والله العالم.

3- (س) هرگاه شخص غسل میّت داده، به خیال نجس نبودن غساله آن به جامه اش ملاقات کرده، و دو سال در آن جامه نماز خوانده، باشد حکم چیست؟

(ج)- مقدار زمانی را که یقین دارد که با آن جامه - قبل از تطهیر - نماز خوانده باید قضاء نماید.

4- (س) بیان فرمائید این مسئله شرعیه: شخصی - در عالم جهالت که عارف به مسئله نبود - وطی کند با الاغ یا ماده گاو، شخص دیگری را بعد از چند سال عارف به مسئله شد که حیوان موطوئه گوشت آن حرام می شود، در این مدت معاشرت با صاحب حیوان داشت از حیث رفت آمد و غذا خوردن، و این شخص واطی مال ندارد آن حیوان را بخرد و بسوزاند، آیا تکلیف این مرد واطی چیست و آیا اخبار به مالک حیوان لازم است یا خیر؟

(ج)- نجاست حیوان مزبور شرعاً معلوم نیست، و همچنین نجاست شیرش معلوم نیست بلکه معلوم طهارت آن است و معلوم نیست بر واطی لازم باشد اخبار مالک، و الله العالم.

1- (س) وقت داخل نشده، شخص می داند اگر خود را جنب کند باید تیمم کند در وقت، آیا جائز است با حلیله خود جماع کند یا نه؟ یا آن که وقت داخل شده و می داند اگر جنب شود باید تیمم کند، حلال است یا نه؟

(ج)- بسم الله الرحمن الرحیم، جائز است در هر دو صورت و بهتر ترک است.

2- (س) کسی که قصدش نه غسل کردن و نه تیمم کردن - در وقت یا خارج وقت - جماع با زوجه اش کند، حلال است یا نه؟ و اولادش ولد شبهه می باشند یا نه؟

(ج)- هرگاه معتقد وجوب آنها باشد، اولادش حلالزاده است.

3- (س) شییءِ متنجس در دهن یا مطلق باطن انسان بودن، آیا باطن به ملاقی آن نجس می شود یا نه؟ و اصل باطن به هیچ وجه نجس می شود یا نه؟

(ج)- علی الاقوی هرگاه متنجس از خارج وارد باطن بشود، مثل دهن متنجس نمیشود.

4- (س) مسح پا را به دفعات کشیدن جائز است یا نه؟ به این طریق که یک دفعه از اول تا به آخر نکشد، بلکه قدری بکشد، دست بردارد، دو مرتبه بکشد قدری، باز دست بردارد، دفعه سیّم تمام کند، صحیح است یا نه؟

(ج)- هرگاه منافی با موالات نباشد ضرر ندارد، با ملاحظه عدم اختلاط رطوبت دست با رطوبت محل.

1- (س) در زمین غصبی یا لباس غصبی یا فرش غصبی جماع جائز است یا نه؟ بر فرض وقوع آن جماع حرام، اولاد آن چه حکم دارد؟

(ج)- هر نحو تصرف در مال غصبی جائز نیست، ولی اولاد حلالزاده است.

2- (س) در اماکن متبرکه و مشاهد مشرّفه که غالباً صحن و حوض آب و حرم های آن عمل دیوان صرف کرده اند، مظنون است که لاابالی بودند و از مالیات صرف کرده اند، نماز ووضو در آن ها صحیح است یا نه؟ و در صورت عدم علم، می شود حمل بر صحت کرد از طریق دیگر یا نه؟

(ج)- محمول بر صحت است.

3- (س) رسم است - در این ولایت مهربان - انگور را به پای خودشان در ظرف می فشرند و [می]کوبند، آب او را شیره می کنند و تَفُل و پوست انگور را در ظرف - که خمره است - می گذارند، بعد از مدتی آب انگور- ی که در میان تفل و پوست انگور مانده - به خودی خود جوش می آید؛ پس از جوش بعد از مدتی از جوش باز ماند و می رسد و خوردنی می شود، ولی در میان اهل مهربان به آن ترش می گویند نه سرکه، و قدری با سرکه در لون و طعم تفاوت دارد؛ پس در این صورت این تُرش نجس و حرام است یا نه؟ سابقاً به خدمت مبارک استفتاء کرده بودیم فرموده بودید نجس و حرام است، قبول نکردند، به زودی جواب بفرمائید لازم است.

(ج)- بسم الله الرحمن الرحیم، هرگاه از چوب های درشت خوشه داخل در آن باشد، پاک شدنش - به سرکه شدن آن - مشکل است، والله العالم، الاحقر عبدالکریم الحائری.

1- (س) شخص بدنش نجس بوده و فراموش نموده تطهیر را، و با رطوبت مسریه با اشخاصی و اثاث البیتی ملاقات کرده و بعد از متذکّر شدن از برای او عسر و حرج است گفتن به آن ها و تطهیر همه آن اساس، تکلیفش چیست؟ و آیا خودش باز با همان اشخاص و آن اثاث می تواند با رطوبت مسریه ملاقات نماید یا خیر؟

(ج)- در امثال این امکنه که ما در آن تعیّش داریم و آب جاری و کر و حمام زیاد است، انسان یقین میکند که اسبابی که وقتی نجس شده، و هم دست و بدنی که وقتی نجس شده، تا به حال مکرراً ملاقات کرده است کُر یا جاری را، دیگر ملاقات با آنها اشکالی ندارد؛ بلی هرگاه ظرفی باشد که بنابراین نیست آن را به میان کر یا جاری داخل کنند، مثل خمره، از آن باید اجتناب کند.

2- (س) شخص جنب اجرت حمامی ندارد، ولی زیادی از مستثنیات دین دارد؛ آیا در این صورت جائز است تیمّم نماید؟ یا باید از ما ذُکِر بفروشد و اجرت اغتسال نماید؟ و اگر در این صورت قرض کردن ممکن باشد ولی از برای شخص خود ذلت می بیند در استقراض، ولو بالنسبته بنوع ذلت نباشد، آیا در این صورت استقراض واجب است یا خیر؟

(ج)- هرگاه ممکن است فروختن یا رهن گذاردن، تیمم جائز نیست، و هرگاه استقراض ذلت و حرج باشد، تیمم جائز است، والله العالم.

1- (س) صابون و شمع کافوری و چرم که از بلاد خارجه می آورند و مُهر خارجه زده اند، آیا این ها را از مسلمان گرفتن جائز است، در صورتی که علم به سابقه آن نداشته باشیم یا نه؟

(ج)- هر چه مشکوک باشد که پیه حیوانی دارد عیب ندارد، و اما جلود که از خارجه میآورند اگر از دست مسلمی اخذ شود که احتمال داده شود او عیب ندارد.

2- (س) از بلاد اسلام چرم و پوست را از زمین یافتن چه طور است؟ مثلاً یک جلد قرآن بیابد که جلد آن چرم باشد، بیان فرمائید.

(ج)- ضرر ندارد انشاءالله.

3- (س) کسی معذور، به عوض غسل تیمّم نمود، بعد آن تیمّم بشکست، در آن وقت اگر بخواهد نماز واجبی بکند، آیا باید تنها تیمّم نماید یا تنها وضو بسازد؟ یا هر دو را؟ و مقدم کدام است؟ و مؤخر کدام؟ و به چه نیّت بکند؟

(ج)- معذوریکه تیمم نمود عوض غسل و بعد محدث به حدث اصغر شد، در صورتیکه عذرش باقی باشد، اقوی کفایت وضو است و احوط ضَمّ تیمم است به وضوء.

1- (س) مسجدی است از قدیم الایام در بلد ساری معروف به مسجد جامع؛ حوض کوچک در گوشه مسجد است، از قدیم است؛ حوض بزرگی هم در وسط، یکی از اعیان احداث کرده است به واسطه این که حوض قدیمی کافی نبوده است و نیست؛ وضو ساختن در این حوض چه صورت دارد؟

(ج)- بسم الله الرحمن الرحیم، هرگاه عمارت مسجد توقف داشته باشد به حوض مزبور، اشکال ندارد، ایضاً در مفروض سئوال بعید نیست وضو دیگران در آن صحیح باشد.

2- (س) خون صاحب عادت هفت روز اگر از عادت بگذرد، تکلیف ترک عبادت است یا نه؟ و اگر در هفت قطع شد و غسل نمود، در روز هشتم بازدید، آیا تا چند روز ترک عبادت یا عمل به احتیاط نماید؟

(ج)- اگر از عادت گذشت، تا ده روز را صبر کند؛ یعنی معامله حیض کند، ولو تخلّل یک روز یا دو روز طهر هم بشود و اگر بر ده روز قطع شد، تمام حیض بوده، و الّا زاید از عادت و استحاضه قرار بدهد، حتی از گذشته، و با تخلل طهر احوط در یوم پاکی جمع مابین تروک حائض و افعال مستحاضه است، والله العالم.

3- (س) حجت بودن قول ذوالید به نجاستِ چیزی قبل از استعمال و بعد از استعمال، تفاوت دارد یا نه؟ مثل این که در جائی چائی خورده ایم و بعد از چند روز صاحب فنجان خبر داده که من ندانسته بودم که فنجان متنجس بود، بعد از آن فهمیده ام که متنجس است، تکلیف چیست؟

(ج)- در حجیت قول ذی الید، فرق نیست قبل از استعمال و بعد از آن.

1- (س) جاهل به مسئله - قبل از وقت، - غسل جنابت را به قصد وجوب نماید، چه طور است؟ و اگر نماز قضاء در ذمه اش باشد و خیال گذاردن نباشد، می تواند وجوباً نماید(1) یا نه؟

(ج)- قصد وجوب قبل از وقت برای جاهل به مسئله ظاهراً مضرّ به صحت غسل نیست و اما ملتفت، به مجرد اینکه قضاء واجبی به ذمه دارد، معلوم نیست بتواند قصد وجوب نماید، با اینکه خیال خواندن ندارد و بهتر این است که قصد قربت مطلقه نماید.

2- (س) در مدارس طلّاب وضو گرفتن و نماز خواندن - در صورتی که حال وقف آن معلوم نباشد و مزاحم حال طلاب نباشد، نمازش - صحیح است یا خیر؟

(ج)- اگیر سیره بر اینگونه استعمالات جاری باشد، مثل آنکه در شارع عام داشته باشد که مردم آمد و شد نمایند، عیب ندارد انشاءالله.

3- (س) آیا طائفه بهائی و بابی و ازلی جزء کفّارند یا خیر؟ طائفه شیخیّه نیز می توان ملحق به بهائی نمود یا آنکه آن ها جزء مسلمانها می باشند و پاکند؟

(ج)- کافر کسی است که انکار کند خدا یا پیغمبر یا ضرورتی از ضروریّات اسلام یا چیزی را بداند که پیغمبر او را از جانب خدا آورده است؛ یا اعتقادش این باشد که شریعت پیغمبر خاتم صلی الله و علیه و آله وسلم نسخ شده است، پس از تحقق یکی از این امور، محکوم به کفر و احکام کفر بر آنها جاری است.

1- [1] . وجوباً غسل نماید.

 

1- (س) مسح تا ساق پا کشیدن صحیح است یا نه؟ و موجب بطلان وضو می شود یا نه؟

(ج)- اگر به قصد تشریع نباشد، بلکه زیادی را قصد لغو میکند، ضرر ندارد ظم(1)- طبا(2)- عبدالکریم(3).

2- (س) مسح را تکرار کند، صحیح است یا نه؟ و استیناف در وضو چه حکمی دارد؟

(ج)- در غیر وسواس به جهت زیادتی یقین ضرر ندارد و استیناف هم مانع ندارد. ظم-طبا- ع.

3- (س) در تیمم کفّین را با هم از رستنگاه مو بکشد تا بالای چشم، کفایت می کند یا نه؟ و تکرار آن صحیح است یا نه؟

(ج)- صحیح است و تکرار هم ضرر ندارد، ظم-طبا بجهه تحصیل یقین-ع.

1- [1] . ظم [کاظم آخوندی خراسانی].

2- [2] . طبا [طباطبایی صحاب عروه الوثقی].

3- [3] . عبدالکریم [حائری].

 

1- (س) چیزی که کم از ساتر باشد می فرمائید - با وصف نجس یا متنجس همراه مصلی باشد - ضرر ندارد، هرگاه مشکوک باشد که آیا به قدر ساتر هست یا نه، چه صورت دارد؟

(ج)- چون شک در مانع است، بنا بر عدم گذارد. طبا-ع.

2- (س) حوض مدرسه که غالباً عوام ها در آن جا وضو می گیرند و نمی دانیم وقف خاص طلاب است یا عام، به فعل بعض عوام ظن حاصل می شود، کفایت در اباحه وضو می کند یا نه؟

(ج)- ضرر ندارد انشاءالله.

3- (س) قول ذوالید - در کریّت و قبله - معتبر است یا نه؟

(ج)- اعتبار ندارد. ظم-ع.

4- (س) طلا و نقره ی مسکوک به آیات قرآن یا اسماء مبارکه معصومینE در ید کفّار، گرفتن از ید کفّار واجب است؟ در صورت وجوب قیمت را به عادله ی سوق مسلمین به او باید داد یا هر قیمت بگوید باید داد؟ یا آن که طلا و نقره ی مسکوک با خود قرآن فرقی دارد؟ جواب را مرقوم فرمائید.

(ج)- در فرض سئوال وجوب گرفتن از دست کفّار معلوم نیست، ولی چنانچه به ید مسلم باشد در جائیکه معرض باشد، به کفار ندهد، والله العالم.

(س) مالت که شیشه دربست به قولی از فرنگ یا از هندوستان می آورند و روغن ماهی دارد، به اشخاصی که سینه درد دارند یا بعضی مرض ها اطبّا تجویز

1- می کنند، بعض اوقات در ید مسلمین این زمان، بعضی اوقات در ید کفار، خوردن این مالت جائز است یا خیر؟

(ج)- در صورتیکه نجاست او مشکوک باشد اشکالی ندارد، ولی راجع به روغن ماهی که از ید کفّار گرفته شود، از [جهت] جهه [حلّیت] حلّیه مشکل است، والله العالم.

2- (س) جزئی از باطن اگر ظاهر شود و ملاقات با نجاسات خارج نماید، بعد از زوال عین آیا باید تطهیر شود یا منفعل نمی شود بدون عین؟ مثل آن که زبان را به دست برساند بمالد و نحو آن؟

(ج)- ملاقات باطن با نجاست در ظاهر - به نحویکه مثال زده شده است ظاهراً - سبب انفعال است، لکن بعد از عود به باطن یا نبودن عین، محتاج به تطهیر ظاهراً نباشد، هر چند احتیاط بد نیست.

3- (س) آیا جائز است بدون طهارت مسّ نمودن چیزهائی که حاکی است از اسماء محترمه و یا به اشاره در چیز نوشته شود مثل طلسمات و ضمائر و اسماء اشاره که مرجع اسمائی است که منوط به طهارت است و مثل شماره ی حروف کلمات به حساب جمل در کبیر و وسط و صغیر آن و کذا کلماتی که بیرون می آورند در صفحه کاغذ و تخته و فلزّات که محل و زمینه آن به صورت خط باقی می ماند که محسوس هوا و فضائی است که جای کلمه بوده، یا آخرین جزئی که به کلمه ی مخرجه متصل بوده با حجاری که به عمق حجاری می شود و مثل مس نمودن بیوتات و اشکالی که عدد حروف را به طریق وفق اعداد می نویسد؟

(ج)- احوط ترک مَسّ است نسبت به اشیاء حاکیه که ذکر شده و ظاهراً آنچه به صورت خط است - از صفحه کاغذ و تخته و فلزات - در حکم خط است، بلی اگر صورت خط به هیچ نحو باقی نباشد، مجرد اینکه این مکان قبلاً محسوس با خطّ بوده، موجب حرمت مَسّ نیست و خط برجسته از سنگ یا آنچه به عمق حجاری شده در حکم خطّ است.

1- (س) هرگاه شخص در غراب به واسطه این که محلّ وضویش نجس است تیمّم کرد و مدّتی نماز خواند، آیا اعاده لازم دارد یا خیر؟ و حکم این تیمم حکم بدل از غسل است یا خیر؟

(ج)- در صورت مفروضه تیمّمش صحیح است و قضاء نماز لازم نیست، و اگر تیمّمش بدل از غسل باشد، بعد از نقض او به حدث اصغر، یک تیمم ما فی الذّمه برای نمازش کافی است، مادامیکه عذرِ اولی باقی باشد، والله العالم، الاحقر عبدالکریم الحائری.

2- (س) هرگاه دست تا شانه نجس شود و تا مرفق فرو برند در کرّ یا آب جاری، آیا آن قدری را که فرو برده، پاک می شود یا خیر؟ و هم چنین هرگاه ظرفی مثل پاطیل و غیر آن نجس شود و بخواهند او را تطهیر نمایند، در کرّ بگردانند که به تدریج زیر آب برود، پاک می شود یا خیر؟

(ج)- هر مقداریکه از بدن متنجس - به واسطه فرو بردن در کرّ یا جاری - پاک میشود، نجس بودن مافوق آن مضر نیست به طهارت آن چه با کرّ ملاقات کرده و ظرف مزبور و امثال آن به گردانیدن در کرّ به تدریج پاک میشود، والله العالم، الاحقر عبدالکریم الحائری.

1- (س) شخص در نیت غسل از وجوب و ندب و در نیت نماز از اداء و قضاء به واسطه مشخص نبودن وقت معطل است آیا نیت ما فی الذمه و ما فی الواقع و نفس الامر نماید کفایت می کند یا خیر و بر فرض عدم کفایت چه طور نیت نماید؟

 (ج)- کفایت می کند والله العالم(1)

2-  (س) حضرت حجهالاسلام در عروه الوثقی(2) فرموده اید هرگاه در مسح وضو قوه جریان داشته باشد عیب ندارد و هکذا در تشهد فرموده اید در وسعت وقت مصلی می تواند در نماز پنجگانه تشهد مخفف بخواند اما در بعضی از رساله ها احتیاط کرده اید چه طور است در مسح قوه جریان مضر نیست و تشهد مخفف مطلقاً جایز است یا چه طور است؟

 (ج)- عمل به نحوی که در عروه الوثقی مسطور است صحیح است و چنانچه اختلافی با رساله ها باشد احتیاط است البته مراعات احتیاط بهتر است.(3)

3-  (س) گل کوچه با نجاسات متعدده بواسطه مرور انسان و حیوانات ممزوج و مخلوط شده پای حیوانات و لباس و پای انسان به همین گل آلوده می شود و تطهیر شرعی پای حیوانات ابدا ممکن نیست و انسان را هم همه روزه در طول پنج شش ماه زمستان و بهار تطهیر در نهایت عسرت و سختی است آیا ممکن است که حکم نجاست از آن گل برداشته شود یا خیر؟

1- [1] . نسخه خطی «گ»، ص 98.

 

2- * . مقصود حاشیه عروه الوثقی است.

3- [2] . نسخه خطی «گ»، ص 218.

(ج)- بر فرض نجاست حکم برداشته نمی شود لکن علم به اینکه همه نقاط آن کوچه در همه این اوقات نجس است غالباً بعید است و الله العالم(1)

1-  (س) مراد از خطمی که در شستن سر امر به آن شده کل آن است یا برگ یا ساق یا ریشه آن یا مخلوط از همه که مأمور به را عمل کرده باشد یا آنکه هر کدام از آنها که متبادر است هر کدام است معین بفرمائید با آنچه در نظر مبارک متبادر است اگر با تبادر باشد.

 (ج)- ظاهرا مراد کل آن باشد و الله العالم.(2)

2-  (س) عرق حمام نجس است یا نه؟

(ج)- اگر شک باشد که عرق از آب نجس است یا پاک محکوم به طهارت.(3)

3-  (س) رسم است در این ولایت انگور را در ظرف می گذارند به خودی خود به جوش می آید بعد از رسیدن --(عبارت ناخوانا)-- نه سرکه در لون و طعم قدری با سرکه هم تفاوت دارد بنا بر اینکه آب انگور به جوش آمدن نجس و حرام است این ترش نجس و حرام می شود یا نه؟

 (ج)- با فرض جوش آمدن تا سرکه نشده نجس و حرامست و اگر جوش آمدن معلوم نیست یا سرکه شدنش معلوم است ضرر ندارد و الله العالم.(4)

1- [1] . نسخه خطی «گ»، ص 101.

2- [2] . نسخه خطی «گ»، ص 104.

3- [3] . نسخه خطی «گ»، ص 149.

4- [4] . نسخه خطی «گ»، ص 140.

Share